مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
شعر
حوزه های تخصصی:
خدا در تفکر هایدگر به سه شکل عمده ظاهر می شود: وجود، امر مقدس و آخرین خدا. یافت وجود، در تجربه قلبی هیبت رخ می دهد و کشف امر مقدس هنگام رویارویی با کار هنری ای که جامع ساحات چهارگانه باشد؛ اما آخرین خدا، موضوع انتظار است؛ خدایی که غیاب آن در سرود شاعر، به کلام درمی آید. وجود، کار هنری و غیاب خدا، هر سه، رویدادهای «از آن خود کننده» هستند؛ رویدادهایی که سبب می شوند سوژه شناسنده، با طبیعت متحد شود؛ از این رو، ادراک خدا، به عدول از تفکر منطقی مرسوم و ورود به قلمرو تفکر معنوی و دریافت قلبی بستگی دارد. از نظر هایدگر، شعر، مظهر و پیشوای چنین ادراکی است.
خیال در اندیشه حازم القرطاجنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره خیال، تخییل و تخیّل بسیار سخن گفته شده است، لغت شناسان، فیلسوفان و ناقدان عرب و غیر عرب قدیم و جدید، آن را به اشکال مختلف تعریف کرده و در جایگاه های گوناگون به کار برده اند. شاعران از آن الهام گرفته اند، چنانکه شاعر از الهه الهام بخشِ هنر که خود دختر حافظه است، الهام می گیرد و تخیّل از تصاویری که در حافظه انباشته شده تغذیه می کند. در این زمینه معلّم اوّل (ارسطو) و استادش (افلاطون) هر یک نظر خاصّ خود را دارند، امّا دیدگاه مسلمانان درباره خیال چیست؟ به نظر می رسد، پژوهشی هرچند کوتاه در این زمینه بر روی ساختمان شعر و بررسی دیدگاه بلاغت دانان مسلمان در این زمینه راهگشا باشد. از این رو مقاله حاضر، ابتدا به بررسی تأثیرپذیری یا عدم تأثیرپذیری مسلمانان از آرای ارسطویی و اندیشه های یونانی پرداخته و در ادامه به شکل تخصصی تر به نقد و تحلیل دیدگاه حازم القرطاجنی، ناقد و بلاغت دان برجسته قرن هفتم، درباره خیال پردازی (تخییل) و خیال انگیزی (تخیّل)، تفاو ت های آنها، جایگاه خیال در شعر و چگونگی تأثیر آن پرداخته است.
بررسی نمودهای مذهبی در شعر عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران جامعه ای با زیر ساخت مذهبی است که دین اسلام و مذهب تشیع از دیرباز در آن نفوذ فراوانی داشته که در این میان فرهنگ و ادبیات ایرانی و خاصه شعر نیز جلوه گاه مهمی برای بازتاب نمودهای دینی شده است. عصر قاجار یکی از دوره های شعری ادبیات فارسی است که مذهب، به ویژه تشیع در آن جلوه و بازتاب گسترده ای دارد. در این دوران شاعر می کوشد با تقویت بن مایه های دینی در اشعار، مخاطب خود را پرورش اخلاقی داده، نگاه و اندیشه ی دینی خود را به او منتقل کند. در این نوشته سعی بر آن خواهد بود تا با روش توصیفی و برداشت های تحلیلی، بررسی شود که دین در شعر این دوران چگونه بازتاب یافته و از چه اهمیتی برخوردار بوده و در تعامل ذهن شاعر و مخاطب چه نقشی پیدا کرده است.
علی احمد باکثیر شاعری که در راستای تحقق وحدت تمام مسلمانان در حل مسئله فلسطین تلاش کرد
حوزه های تخصصی:
علی احمد باکثیر (1328 ـ 1389ق) در اندونزی متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را از مکتب خانه و مدرسه دینی آغاز نمود و به فراگیری علوم اسلامی و اصول زبان عربی پرداخت. وی در همان کودکی به مطالعه کتاب های ادبی نیز علاقه مند بود. باکثیر برای ادامه تحصیلات به مصر رفت و رشته زبان انگلیسی را در دانشکده ملک فؤاد قاهره ادامه داد. وی پس از چهارده سال تدریس، به وزارت ارشاد ملی منتقل و در شورای عالی هنر و ادبیات این وزارت خانه مشغول به کار شد. باکثیر اشعار، نمایشنامه ها و رمان های فراوانی را خلق کرد. وی بر وحدت اسلامی بسیار تأکید می کرد، به طوری که این مهم در کلام و اشعارش نمود یافته است و عدم تعصب وی به مذهب تسنن، نشان دهنده تأکید بیشتر او بر وحدت اسلامی است. وی در مورد فلسطین و غصب شدن سرزمینشان توسط صهیونیست ها اشعار و متون فراوانی از خود به جای گذاشت و این مسئله را مشکل تمام ملت اسلام دانسته و عرب ها را به خاطر صبرشان بر این قضیه شماتت می کرد.
بررسی و تحلیل شکواییة اجتماعی در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات غنایی گسترده ترین بخش آثار ادبی را دربر می گیرد و گونه های متعددی را در خود جای داده است، یکی از این گونه ها «شکواییه» است. تمایل به شکواییه در هر انسانی به صورت غریزی وجود دارد و شاعران، که حساس تر از دیگر مردم اند و با دید ظریف تری مسائل را می نگرند، با زبانی متفاوت به بیان این نوع ادبی می پردازند. در همة ادوار شعر فارسی شکواییه وجود دارد، اما در شعر معاصر نوع نگرش و نحوة پرداختن به آن تغییر می کند و با توجه به شعر امروز زبان آن ساده تر می شود. این موضوع تحت پنج عنوان شکواییه های شخصی، سیاسی، فلسفی، عرفانی، و اجتماعی در آثار شاعران دیده می شود که در این مقاله به علت اهمیت دوران معاصر و زبان اجتماعی پرداز شاعران این دوران، به بررسی و تحلیل شکواییه های اجتماعی در شعر پانزده تن از برجستگان شعر معاصر بر اساس ترتیب تاریخی پرداخته می شود که بعضی به صورت کلاسیک و برخی از آنان به سبک نیمایی شعر سروده اند.
مفهوم الشعر عند الرافعی والعقاد (دراسة تحلیلیة) (بررسی تحلیلی مفهوم شعر از دیدگاه رافعی و عقاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی دیدگاه های نقدی برای پی بردن به کنه مفهوم شعر غالبا اختلافات معیاری وسخنهای متفاوتی را برمی انگیزد چرا که غالبا در هر برهه ای از زمان و توسط هر شاعر و ناقدی تعریف به خصوصی از شعر ارائه می شود، از سوی دیگر شعر در جوهره ی خود هنری با ویژگی های روحی است که همین ویژگی آن را به ذات انسان پیوند می دهد و طبعا هر ادیب نیز به عنوان یک انسان ذاتیت مخصوص به خود را داراست که این امر باعث می شود هر شخص بر حسب حالات ذاتی خود تعریف متفاوتی از شعر نسبت به دیگران ارائه دهد.
در این پژوهش تلاش شده تا با بررسی دیدگاه دو تن از شاعران ناقد عرب در زمینه مفهوم شعر با ارائه تصویری عام نسبت به این پدیده هنری، ضمن بررسی کتب نقدی به صورت خاص با بررسی موضوعی_تحلیلی آثار منظوم و منثور رافعی و عقاد پرداخته شود تا با محوریت دیدگاه های این دو تن هم در تعریف شعر طرحی نو دراندازیم و هم ستیزه نقدی_ادبی آن دو را از بعد هنری در حد توان داوری کنیم.
تجربیات شاعرانه ی سید علی صالحی در سه دفترِ شعر او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب غنایی با احساسات شاعر سر و کار دارد و عبارت است از انعکاس تجربیات عاطفی و درونی او در کلام هنری که باعث انگیزش و تاثّر خواننده می گردد. در ادب غنایی شاعر یا نویسنده خویشتنِ خویش را بیان می کند و ضمن آن به بیان عواطف و احساسات خود نسبت به زندگی و طبیعت می پردازد. بنابراین هر سخنی را که ریشه در ژرفای احساس هنرمند داشته باشد و بتواند تاثیری عمیق بر عواطف مخاطب بگذارد، می توان در زمره ی ادب غنایی جای داد. در این نوشتار احساسات فردی و شاعرانه ی سید علی صالحی، یکی از شاعران معاصر ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفته است تا از این طریق با افق معرفتی و دلالتی او بیشتر و بهتر آشنا شویم. روش کار ما در این نوشتار شیوه ی تحلیل محتوایی اشعار وی بوده است وعاطفهی شاعر در ارتباط با انسان، عشق، زن، امید، ناامیدی، اندوه، شادی، پیری، وارستگی، شعر و شاعری، سوگند و مرگ مورد تامل قرار گرفته است. در اغلب موارد حالت، نگاه و احساس صالحی به این مقوله ها، از نوع خاصی است که با نگاه و برخورد عاطفی دیگر شاعران فرق دارد.
پیوند موسیقی و رثا در شعر خنساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خنساء از بزرگترین زنان شاعر ادب عربی است و در زمینهی رثا چنان مشهور است که کمتر شاعر تازی به پای او میرسد. مرثیههای او در سوگ دو برادرش صخر و معاویه حاکی از احساسات زنانه و عاطفهی سرشار او است. خنساء با انتخاب مجموعهای از گوشنوازترین قوافی و مناسبترین اوزان و بهکارگیری صنایع لفظی و معنویای مثل جناس، طباق، سجع، ترصیع، تسمیط و سایر افزایندههای موسیقایی و ایجاد پیوند بین مضمون و موسیقی مرثیههای خود توانسته احساسات زنانه و حزن و اندوه درونی خود را به بهترین وجه به خواننده القا کند. پژوهش حاضر بر آن است که با روش کتابخانهای و استفاده از شیوهی تحلیل ساختار و محتوا، موسیقی اشعار خنساء و پیوند آن با مضمون رثا را که وجه غالب اشعار اوست، مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
تحلیل بسامدی علم و دانش در شعر شعرای برجستة دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات و به خصوص شعر، در ایجاد، توسعه و پیروزی یکی از بزرگ ترین تحولات اجتماعی و سیاسی ایران یعنی نهضت مشروطه، نقش اساسی و انکار ناپذیری ایفا نموده است و آنچه به عنوان شعر دوره مشروطه شناخته شده است، تأکید بر آگاهی بخشیدن و برانگیختن غیرت وطنی دارد؛ مفاهیمی که پیش از تکوین نهضت مشروطه خواهی، در ادب فارسی سابقه نداشته است. در این پژوهش به بررسی جایگاه علم و دانش در شعر شعرای برجسته مشروطه (ملک الشعرای بهار، ادیب الممالک فراهانی، فرخی یزدی، میرزاده عشقی، عارف قزوینی و ایرج میرزا) پرداخته شده است و نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که در بین این شعرا بزرگ ترین دغدغة ادیب الممالک فراهانی دانش و آگاهی است و بزرگانی چون بهار و فرخی یزدی با توجه به درک اوضاع جهانی، رغبت به علم اندوزی و یادگیری علم غرب و هضم آن در فرهنگ خویش را یادآور می شوند.
الگوی شخصیتی مرد در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و انعکاس آن در سینما (تحلیل موردی: فیلم سینمایی واکنش پنجم)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از بهترین شاخص ها در ارزیابی عملکرد فرهنگی یک نظام، الگوهایی است که هر نظام یا فرهنگ از طریق تولیدات و محصولات فرهنگی، مثل فیلم های سینمایی ارائه می دهد. از مهم ترین الگوهایی که سینمای ایران می تواند به جامعة اسلامی ارائه دهد، الگوی شخصیتی مرد و زن مسلمان است. انتظار این است که سینما با واقع بینی و شناخت برگرفته از فرهنگ اسلامی، به ارائة الگوی مناسب از شخصیت مرد یا زن بپردازد.
هدف از این نوشتار، بررسی شخصیت مرد در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و تطبیق آن با فیلم سینمایی «واکنش پنجم» می باشد. بُعد اسلامی این فرهنگ، از متون دینی، و بُعد ایرانی آن از بررسی اشعار سعدی به دست آمده است. همچنین برای نمونه، فیلم سینمایی «واکنش پنجم» با روش تحلیل روایت و تحلیل رمزگان جان فیسک، تجزیه و تحلیل شده است. حاصل اینکه ویژگی های ارائه شده در این فیلم برای شخصیت مرد، نه تنها با فرهنگ اسلامی تطبیق ندارد، بلکه غالباً برخلاف آن است.
سیر تطور دَهنامه و سی نامه سرایی در شعر فارسی با تکیه بر تحلیل ساختاری و محتوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهنامه ها و سی نامه ها یک نوع ادبی و زیر مجموعه ای از منظومه های داستانی عاشقانه است که شاعر در آن، طیّ ده یا سی نامه عاشقانه با ساختاری ویژه، گفتگویی میان عاشق و معشوق را به رشته ی شعر می کشد. می توان شروع تقریبی دهنامه و سی نامه سرایی را از قرن پنج و دوره اصلی رواج آن را قرن هشت دانست. از آنجا که تاکنون پژوهش جامعی در این باره صورت نگرفته، در این مقاله به تحلیل محتوا و ساختار این گونه ی ادبی پرداخته شده و 30 دهنامه و سی نامه به ترتیب تاریخی معرفی شده است.
بررسی نوستالژی در شعر منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسرت و یاد دوران گذشته باعث بروز غم و اندوه در انسان ها می شود. حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با این گذشته نوستالژی یا غم غربت نامیده می شود. آن چه غم غربت را در وجود انسان ها می کارد جدایی از جایگاه اصلی، اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، و کلاً وضع نابسامان زندگی کنونی است. می توان گفت این رفتار ناخودآگاه به منزلة یک احساس عمومی در همة افراد متجلی می شود.
نوستالژی یکی از موضوع های مهم شعر معاصر پارسی است. از جمله شاعران معاصر که حسرت گذشته های خوش ازدست رفته و یادکرد آن ها در اشعارش بسامدی فراوان دارد منوچهر آتشی است. موقعیت و شرایط زندگی، اندیشه و عاطفة قوی، و آشنایی با بسیاری از شاعران و بزرگان منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در آتشی شده است. این پژوهش بر آن است، که با بهره گیری از نظریات یونگ و فروید و به روش تحلیلی ـ توصیفی، به بررسی عوامل ایجاد غم غربت و حسرت به گذشته در شعر منوچهر آتشی بپردازد.
شاعران چگونه در فضای شعر می اندیشند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر به اشاره در باب چیزی می پردازد که نمی توان آن را بیان کرد و اصولاً قابل بیان به نثر و زبان نثر و یا نثر منظوم نیست. در حقیقت، شعر قابل معنی کردن نیست، بلکه قابل تعبیر است.
برخی شاعران برای اندیشه و مسئله یا مناسبتی که در ذهن دارند اقدام به سرودن شعر می کنند. این گونه شاعران را «شاعران مناسبت ها» لقب می دهیم. به گمان ما در این صورت آن چه ساخته می شود در حوزة تمثیل قرار می گیرد و ارتباطی به شعر ندارد، زیرا شعر در مقولة رمز قرار می گیرد. از این جاست که هرمنوتیک (تأویل متن)، که دربارة آثار دینی به کار گرفته می شود، در باب شعر هم مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین هر خوانش (قرائت) از هر شعری خود رمزی تازه است که به سامان شعر افزوده می شود. حوادث بیرونی در برخورد با تجربیات شاعر در ذهن او انعکاس می یابد و شاعر را برابر با ساختار تجربیات او و جهت گیری وی نسبت به آن ها تحت تأثیر قرار می دهد. این تأثیر پذیری به صورت ناخودآگاه انجام می شود و در بیان دوبارة آن از سوی شاعر، به زبان، ترجمه می شود. بیان تأثر شاعر از سائقه های بیرونی عمدی نیست و ناخودآگاه بر مبنای جهان بینی او صورت می گیرد. هرگاه شعر در ذهن او و در ناخودآگاه او برساخته و کامل شد، به دنیای کلمات زاده می شود.
در این پژوهش نحوة اندیشیدن شاعر، و نه ناظم، در فضای شعر ردیابی می شود و نیز این نکته مطرح می شود که نظم محصولی فردی و شعر محصولی اجتماعی است؛ بدین معنا که در شعر فردیتِ هنرمند در هویتِ جمعی حل می شود، به بیان دیگر نظم تک اندیشی و شعر جمع اندیشی است.
چیدمان نقد هنری: جستاری در مشابهات معماری و ادبیات
حوزه های تخصصی:
معماری و ادبیات به عنوان دو شاخه از هنر، مانند بسیاری از هنرهای دیگر، در ابعاد مختلف معنا و صورت تشابهات زیادی دارند و این مشابهات به ویژه در کاربرد لفظی واژگان و مصطلحات نمودی خاص دارد. بدون تردید شناخت این موارد مشابه و کیفیت کاربرد آن در هر یک از علوم که ریشه در پیوستگی تاریخی و بعضاً مذهبی دارد، ما را در برداشت صحیح و کامل تر این مفاهیم یاری می رساند.
در این جستار تلاش شد تا تعدادی از واژگان و اصطلاحات که کاربرد لفظی مشترکی در ادبیات و معماری دارد مورد بررسی قرار گیرد و کاربرد لفظی و معنایی هر یک تعیین گردد.
سیری در مضامین و معانی زهد در اشعار سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های نسبتاً گستردة پژوهش در ادبیات تطبیقی معاصر، حوزة مضامین و موضوعات است. موضوع، یک ماده تاریخی و فرهنگی و از عناصر تشکیل دهنده متن است، از این رو قابلیت تحلیل و بررسی را دارد. برخی از موضوعات و مضامین، فراملّی و جهان شمولند؛ مانند زندگی و مرگ، خیر و شر، دادگری و ستمگری، عشق و نفرت، جوانمردی و سخاوت و... . مطالعه تطبیقی در حوزه مزبور می تواند به تبیین فصلی هرچند کوتاه، از تاریخ افکار و عقاید و فرهنگ دو یا چند ملت در طول تاریخ بینجامد و خاستگاه برخی از آن ها را نیز مشخص کند. از جمله موضوعات فراملّی و مورد اختلاف در فرهنگ اسلامی و سایر ادیان الهی، موضوع زهد است که مکاتب فکری و عقیدتی مختلف، تعاریف متفاوت و گاه متناقضی از آن ارائه داده اند. مفهوم زهد وارد حوزه ادبیات نیز شده و بر همین اساس، برخی از شعرا زهد سرا نامیده شده اند که از جمله آنان سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری دو شاعر نامی در ادب فارسی و عربی هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که در چشم اندازی تطبیقی، انگیزه های این دو شاعر در روی آوردن به شعر زهد و نحوه نگرش آن ها به دنیا و دلبستگی های آن را مورد بررسی قرار دهیم تا به تعریف و کارکرد زهد در حوزه ادبیات دست یابیم و نشان دهیم که با وجود مانندگی های بسیار در رویکرد این دو شاعر به مفهوم زهد، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد.
بررسی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی و عبدالوهاب البیاتی از منظر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالوهاب بیاتی، شاعر پیشتاز عرب و محمد رضا شفیعی کدکنی، ادیب، ناقد، شاعر و نویسندة توانمند فارسی در این عرصه جلوه ای از تطبیق و داوری را می نمایانند؛ چنانکه بین اشعار شفیعی کدکنی و البیاتی وجوه مشترک بسیاری در زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و به ویژه ادبی وجود دارد. آشنایی دیرینة شفیعی کدکنی با آرا و دیدگاه های البیاتی از رهگذر مطالعه، ترجمة آثار او و نیز شیفتگی اش نسبت به البیاتی سبب شد تا اشعار وی را به عنوان نمونة برتر و شخصیت او را به مثابه الگو قرار دهد و حتی در برخی موارد از وی تأثیر پذیرد و در مواردی دیگر، مشابه او بسراید.
این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و عمدتاً براساس نظریة بینامتنیت و با بررسی شواهد، به دنبال اثبات این فرضیه است که وجوه اشتراک در اشعار این دو ادیب، اتفاقی نبوده و حاکی از اثر پذیری شاعر معاصر فارسی از ادیب توانمند عرب است.
جستاری مقایسه ای در فن معارضة عربی و معادل فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از بررسی فرایند شکل گیری فن معارضه و سیر تحول و تطور آن در ادبیات عربی و فارسی، به مقایسة تطبیقی معارضات عربی و معادل های آن در ادبیات فارسی می پردازیم. فرضیة مقاله این است که معارضات در ادب فارسی مثل بسیاری از قالب های شعری از ادبیات عربی نشئت گرفته اند و مسئلة بنیادی این مقاله، چگونگی و میزان شباهت های این دو فن در ادبیات عربی و فارسی است. در این راستا ابتدا اصل فن معارضه را از منظر معانی لغوی و اصطلاحی بررسی و به دنبال آن معادل های این فن در شعر و نثر عربی و فارسی را معرفی می کنیم. در این قسمت مباحثی نظیر اقتفا، استقبال، نقیضه، نظیره، تخمیس و تضمین را به عنوان مشترکات ادبی دو زبان عربی و فارسی همراه با شواهد هریک می آوریم و در پایان با نگاهی تحلیلی به ارزیابی این گونه سروده ها و پیامدهای آن ها می پردازیم.
بررسی تطبیقی آثار اقبال لاهوری و رالف والدو امرسون بر اساس مفهوم خودباوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شباهت های فراوانی می توان بین آرا و افکار اقبال لاهوری و رالف والدو امرسون یافت. اقبال لاهوری مسلمان متعلق به منطقه خاور میانه است که آشنایی کاملی با فرهنگ غرب دارد. از طرف دیگر، امرسون، فیلسوفی امریکایی است که به شدت تحت تاثیر فلسفه شرق قرار دارد. مفهوم خودباوری از جمله مفاهیمی است که هر دوی این شخصیت های ادبی بر آن تاکید فراوان دارند و آن را منشاء امید در زندگی می دانند که انسان را به حقیقت زندگی راهنمایی می کند. هم علامه اقبال و هم امرسون از خود آگاهی در خلوت به عنوان ابزاری سخن به میان آورده اند که با آن آدمی اسرار درونی خود را کشف کرده و به آنها پی می برد. به نظرآنان این خودآگاهی مانع از تقلید محض و بی چون و چرای واقعیت ها در زندگی انسان می گردد. در این تحقیق وجه اشتراک افکار و آرای این دو نویسنده را از منظر خودباوری به گونه ای که در مجموعه ""اسرار خودی"" توسط اقبال لاهوری و مقاله ""خود باوری"" توسط امرسون ارائه شده است، معرفی خواهیم نمود
مقاله انگلیسی: نگاره ی خرد در دیبای شعر طالب آملی (The Concept of Rationality in Taleb Amoli’s Poetry)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خرد به عنوان پدیده و آفریده ای شریف و گوهری تابناک از مضامین برجسته سروده ها و نگاشته های بسیاری از فرزانگان و سخن سنجان بوده و موجب شده است تا فرمانروایان ملک سخن و ادب هر سرزمینی به اقتضای حال و مقام سخن و سخن نیوشان خویش از آن بهره برند.
سخنور دل آگاه و سخته سرای نامی، طالب آملی نیز از جمله ستارگان درخشان آسمان فرهنگ و ادب این سرزمین است که در کنار استفاده از مضامین گوناگون حکمی و معرفتی، از نگاره ی زیبای خرد در دیبای سخن حکیمانه خویش بهره ها برده است که این نوشتار به اختصار بدان می پردازد.