مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مسعود سعد
حوزه های تخصصی:
شاهنامه ی فردوسی به عنوان زاینده ترین سرچشمه ی مضامین حماسی- پهلوانی، حکمی ، اخلاقی و نیز به عنوان آیینه ی آیین های اسطوره ای و ملی ، همواره پس از روزگار فردوسی به استمرار خود به صورت یک جریان فرخنده ی فرهنگی و ادبی تا امروز ادامه داده است. یکی از سخنوران بزرگی که رگه های پویا و نیرومندی از بازتاب و تاثیر حماسه ی ملی ایران زیر نفوذ شاهنامه در شعر و سخنش یافت می شود، مسعود سعد سلمان است. مسعود به علل و انگیزه های گوناگون از شاهنامه تاثیر پذیرفته و حتی مبادرت به تهیه ی برگزیده ای به عنوان «اختیارات شاهنامه» کرده است؛ از جمله ی این عوامل و انگیزه ها عبارتند از: پرورش در خاندانی ایرانی، محتشم و اهل دانش و فضل بودن، امیری و فرماندهی لشکر، دبیری و شاعری، دلاوری و روح آزادمنشی و اندیشه های والای انسانی و مناعت طبع که در اشعار و حبسیاتش جلوه گر است.
جلوه های تاثیر شاهنامه و شخصیت فردوسی ، هم در شیوه ی سخنوری مسعود - به عنوان شاعری که دارای سخن استوار و روان و اسلوب قوی است- متبلور است، هم در مضامین، مفاخره ها، آهنگ و لحن سخن حماسی و تصویرها و توصیف های سرزنده و جاندار از میدان های نبرد و هم در آشنایی شاعر با آیین ها و سنت های باستانی و تلمیح فراوان به قهرمانان و داستان های حماسه ی ملی ایران.
تفاخرهای تعلیمی مسعود سعد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آفرینش ادبی اصلی ترین امتیاز یک شاعر است. از آنجا که شاعر برای شعر که تحفة جان اوست، ارزش بسیار قایل است، هنرمندانه آن را به غنای ظاهر و باطن می آراید و با شیفتگی شگرفی، توانایی های تحسین برانگیزش را در عالم شاعری بر می شمرد تا یکّه سوار میدان سخنوری باشد و از سوی دیگر به صورت غیر مستقیم، خصلت های مثبت انسانی را عرضه نماید.
مسعود سعد سلمان، شاعر درباری غزنویان است؛ او بیش از دیگر شاعران روزگارش، خود را به هنر سخنوری ستوده و به ارجمندی موهبت سخنش صحه گذاشته است تا آن جا که گویی آموزگاری مفاهیم تعلیمی را بدو سپرده اند. در این جستار سعی بر آن است به مزیت هایی که وی سخن خود را به واسطة آنها برتر دانسته و با آن ها قصد ترغیب خوانندگان را به سوی فضایل داشته، به ترتیبِ بسامد موضوعی پرداخته شود تا دریچه تازه ای از هنر این شاعر بر ذهن خوانندگان گشوده گردد.
مسعود سعد از دیدگاه شاعران نزدیک به زمان او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسعود سعد یکی از شاعران بزرگ ایران در نیمة دوّم قرن پنجم هجری است. او که از پیشروان تحوّل شعری در آن دوره به شمار می آید، مورد توجّه شاعران معاصر و نزدیک به دوران خود بوده است. برخی از این شاعران از جمله سنایی، معزّی و عثمان مختاری قطعات و قصایدی مستقل در ستایش او گفته اند. شاعرانی همچون رشیدی، ادیب صابر، جمال الدّین عبدالرزّاق و فلکی نیز از او به عنوان سخنوری توانا در شعر خود یاد کرده اند. علاوه بر اینان، نظامی عروضی و رشید وطواط که در نویسندگی نیز دستی داشته اند، در آثارشان، کلام او را ستوده اند. گرچه غالب این ستایش ها مبهم است، بعضی از آنها ناقدانه و روشن است و به ویژگی های شعر مسعود سعد از جمله سهل و ممتنع بودن، فصاحت، جزالت، تأثیرگذاری، حسن معانی و لطف الفاظ اشاره می کنند. برخی از شاعران نیز همچون خاقانی، اعتقادی به مسعود نداشته، و حتّی او را سخنوری مقلّد دانسته اند.
در این مقاله ضمن پرداختن به دیدگاه های شاعران معاصر و نزدیک به زمان مسعود سعد دربارة او و نقد آن دیدگاه ها، نشان داده شده منشأ برخی اختلاف نظرها دربارة وی، تحوّل سریع شعر در قرن ششم است. شعر در این سده آنچنان با سرعت در حال پیشرفت بوده که آثار مسعود سعد که در دورة خود به دلیل نوآوری هایی که داشته، مورد توجّه سخنوران آن عصر بوده، با ظهور شاعران بزرگی همچون خاقانی که تحوّلات شگرفی در شعر فارسی ایجاد کردند، رونق و تازگی خود را از دست می-دهد و تنها در میان شاعران واپس گرا، مقبولیّت خود را حفظ می کند.
کتاب شناسی توصیفی مسعود سعد سلمان
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و ادب ایران زمین سرشار از میراثی گران سنگ و بی همتا است. آثار مسعود سعد سلمان، سراینده مانده در تنگنای اندوه و غربت، نیز از جمله یادگاران ادبی ارزشمند و کهنی به شمار می رود که از گذشته تاکنون مورد توجه ادب دوستان و پژوهشگران بوده است. از آنجا که مطالب گوناگونی در این زمینه به رشته تحریر درآمده و هریک در راه شناخت بهتر جایگاه این شاعر و انجام تحقیقات تازه یاری رسان است، مقاله حاضر عهده دار گردآوری این آثار در قالب کتاب شناسی توصیفی است. منابعی که در این کتاب شناسی آمده، در چهار دسته جداگانه، یعنی کتاب های منفرد، بخشی از کتاب، پایان نامه و مقالات تنظیم شده است. فهرست بندی منابع هر بخش نظم تاریخی دارد و پس از نام هر اثر توضیح مختصری نیز درباب نکات اصلی مطرح در آن آمده است.
عفات/ زعفات/ عرفات؟ بررسی ضبط و خوانِش واژه ای دخیل، در بیتی از حدیقه الحقیقه و تحلیل معناشناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
101 - 112
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مؤلّفه ها در تصحیح متون کهن، دقّت در صورت ها و خوانش های مختلف لغات و عبارات و بررسی معناشناختی هریک از این صورِ احتمالی است. در این میان، تشخیص ضبط صحیح واژگانِ دخیل و خوانشِ صحیح آنها، دقت و کندُوکاو بیشتری را می طلبد؛ زیرا این دسته از واژه ها، به سبب غرابتِ کاربرد، دچار تحریف ها، تصحیف ها و بدخوانی های بیشتری می شوند. همچنین، برخی از این کلمات در زبان اصلی، دو یا چند معنای مختلف دارند و این ویژگی را در زبان دوم نیز حفظ می کنند. با این وصف، غفلت مصحّح از این قرائت ها و معانیِ چندگانه، می تواند ضبط و شرح واژه و عبارت را معیوب و مخدوش کند. واژه کم کاربرد «عُفات/ عَفات» نمونه ای از همین کلماتِ دخیل است که در بیتی از حد یقه الحقیقه به کار رفته است؛ اما در همه تصحیح های علمی و انتقادی معاصر به صورت نادرست ضبط شده یا به حاشیه رفته است. در این پژوهش، ابتدا ضمن نقد تصحیح ها و شروح حدیقه ، ضبط صحیح واژه و بیت مذکور بررسی می شود و سپس با درنظرگرفتن خوانش های دوگانه کلمه و با توجه به شیوه کاربرد آن در سایر متون، تحلیلِ معناشناختی جامعی از آن ارائه خواهد شد. همچنین، توضیحاتِ نادرستِ برخی فرهنگ ها و شروح، درباره کاربرد معنایی واژه منظور در سایر شواهدِ متنی فارسی، مانند دیوان مسعود سعد، نقد و اصلاح می شود.
تحلیل گفتمان انتقادی زندان در دو زیست-جهان کلاسیک و مدرن با تکیه بر حبسیّه های مسعود سعد، فرّخی یزدی و محمّدتقی بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۸
129 - 160
حوزه های تخصصی:
حبسیّه، شعری است که شاعر در زندان، واکنش های حسّی، روحی و معرفت شناختی خود را با تخیّلی که درگیر مفهوم تهدیدآمیز حبس است در زبانی ویژه بازنمایی می کند. مکانمندی زندان، هم شاعر را به بدن و ذهن تهدید شده معطوف می کند و هم معرفتی را می سازد که «زندان» در آن یک «ابر نشانه» است. گفتمان زندان با نسبتی که شاعر با جهان و «امر اجتماع» دارد، ساخته می شود. از اینرو در تبیین شعر حبسیّه جهان پیشامدرن که تأییدگر قدرت های اجتماعی و سیاسی حاکم است و حبسیّه های معاصر که علیه قدرت و در بافتی از ادبیّات مقاومت بازنمایی شده است، دو گفتمان زندان را پدید می آورد. این مقاله می کوشد با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، و با توجّه به آرای لاکلا و موفه دو گفتمان «سنّتی» و «مدرن» زندان را با تکیه بر شعر مسعود سعد و حبسیّه های دو شاعر معاصر، فرّخی یزدی و بهار بررسی کند تا چرخش های گفتمانی آن آشکار گردد. در گفتمان حبسیّه سرایی سنّتی، تقدیرگرایی، «گره گاه» این گفتمان است. عناصری که در این گفتمان مفصل بندی شده اند، جدا از اینکه زیست جهان شاعر را باز نمایی می کنند به مثابه ساختاری نمادین، پیوند ارزش ها و کنش های اجتماعی را با قدرت منتشر در جامعه نشان می دهند. امّا در حبسیّه های مدرن، گفتمان زندان به مثابه «اعتراض سیاسی» است. بنابراین گره گاه اعتراض سیاسی، عناصری چون قانون، آزادی، مبارزه و مشروطه را تقسیم بندی می کند؛ در این وضعیّت، گفتمان زندان علیه نظم سیاسی موجود قرار می گیرد تا بتواند در مقابل ساختارهای متصلّب قدرت، مقاومت و نظم سیاسی آزادتری را پیشنهاد کند.
تفاوت حبسیه های کلاسیک و معاصر در بازنمایی جماعت های تصوّری با تکیه بر شعر مسعود سعد و فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۱
105 - 125
حوزه های تخصصی:
اگرچه مفهوم حبسیه یا زندان سروده ها، می تواند به عنوان یک ژانر ادبی در طبقه بندی موضوعی و سبکی اشعار شاعران، راهگشا باشد، اما مسئله وحدت ژانر، تجلی جامعه شناختی و گفتمانی حبسیه ها را پنهان می کند. از این رو، به جای سبک شناسی، که به دنبال ترسیم فضاهای یکپارچه از سیطره یک اندیشه است، با تحلیل گفتمان دقیق تر می توان گسست های تاریخی یک ژانر را نشان داد. این مقاله با رویکرد تبارشناختی و با تأکید بر نظریه «امر خیالی» لکان و «جماعت های تصوری» آندرسن نشان می دهد که حبسیه های معاصر از همان جماعت تصوری و امر خیالی پیروی نمی کنند که درحبسیه های کلاسیک حاکم بوده است. خیال مشترکی که مسعود سعد به آن ارجاع می دهد، مشیت مدار، قدسی و عمودی است؛ در حالی که تخیّل جمعی فرخی یزدی، افقی و در سطح زمین است؛ به همین دلیل مسعود سعد برای رهایی، به ستارگان و تصمیم محتوم تقدیر نگاه می کند و فرخی به زمین و آگاهی و قیام مردم. به همین دلیل مفاهیم و استعارات مسعود سعد، معطوف به حفظ وضع موجود است و استعارات و مفاهیم فرخی یزدی معطوف به انقلاب.