مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
شعر
حوزه های تخصصی:
شعر روایتی زیبا از تاریخ است و مردم و جوهر زندگی آنها مایه و الهام بخش شاعر است. یکی از ارکان استوار شعر فارسی در ادبیات ایران، «نظامی» است. شاعری که بارتاب واقعیت اجتماعی زمانه یکی از خصوصیات شعر اوست. بررسی ها نشان می دهد نظامی به موضوعاتی لبریز از مایه های واقعیت و بیانگر حقیقت و عینیّت زندگی پرداخته و آثارش منابعی گرانقدر برای شناخت جامعه دوران او از منظرهای گوناگون به خصوص هنر نقاشی است. هدف از این پژوهش، دستیابی به اطلاعاتی جدید در زمینه هنر نقاشی در قرن مذکور و در جستجوی پیدا کردن این پرسش است که اشعار نظامی چه بازتابی از هنر نقاشی در جامعه قرن ششم ه.ق دارند. فرضیه پژوهش حاضر این است که «مضامین اشعار نظامی ملهم از کردار اجتماعی وی و متأثر از مسایل زندگی است و این می تواند به صورت غیرمستقیم اطلاعات مفید و کارآمدی را درباره موارد مختلف از جمله هنر نقاشی در جامعه قرن ششم در اختیار پژوهشگر قرار دهد». چهارچوب نظری استفاده شده نیز نظریه بازتاب در جامعه شناسی هنر است که معتقد است هنر آیینه جامعه و منعکس کننده ویژگی های آن است. روش تحقیق، تحلیل محتوا و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای شامل مطالعة آثار نظامی شاعر مطرح در قرن ششم هجری بود. همچنین مطالعة کتاب هایی که دربارة سبک شناسی و مضامین آثار شاعر مذکور نگاشته شده و کتاب های مرتبط با تاریخ نقاشی ایران ، نشریات و ... است. بررسی ها نشان داد که نقاشی در جامعه قرن ششم ه.ق با شیوه های مختلف از جمله پیکرنگاری، کشیدن پرتره افراد بر روی کاغذ، نقاشی دیواری، نقاشی روی پارچه و موارد دیگر در جامعه قرن مورد مطالعه وجود داشته است. همچنین تأثیرات روان شناسانه رنگ ها در این روزگار شناخته شده بود. شاعر در اشعار خود دو نوع نقاشی واقع گرایی و قراردادی را به صورت دو سبک مجزا نشان داده است و بین نقاشی که عین تصویر فرد کشیده می شود و نقاشی نمادین از چهره، تفاوت قائل شده است.
بررسی زنانگی در شعر پروین اعتصامی ، فروغ فرخزاد، فاطمه راکعی ازنظر واژگان و معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، شعر را به عنوان روایتی از زبان در نظر می گیرد و براساس نظریات فرمالیست های روس در( برجسته سازی ادبی و هنجارگریزی زبانی )به تحلیل سطح واژگانی و معنایی شعر زنان شاعر در دوره های پیش از معاصر (پروین اعتصامی) ، معاصر (فروغ فرخزاد ) و دوره انقلاب (فاطمه راکعی) پرداخته، سپس متغیر جنسیت را در انتخاب واژگان و معنای شعر آنان بررسی می کند.نتایج به دست آمده، چنین است: واژگان به کاررفته در شعر پروین ، عموماٌ به طور مستقیم دلالت بر دیدگاه زنانه وی دارند ، گرچه اشعار مادرانه وی هم به لحاظ واژگان و هم به جهت معنا حاکی از زن بودن و مادربودن اوست .فروغ از واژگان دارای بارجنسیتی استفاده می کند و به لحاظ معنایی تحلیل دو گانه زن-مرد در شعر وی مطرح است .تاثیر زنانگی در شعر راکعی را در واژگان زنانه و نام های زنانه می توان دید .و به لحاظ معنایی ، وجه غالب شعرهای او مادرانه های اوست .راکعی این بعد را توسعه داده وحس مادری را در مقیاسی جهانی مطرح کرده است . روش تحقیق در این مقاله روش کیفی از نوع تحلیل محتوابوده است.و تاثیر زنانگی علاوه بر زبان معیار، بر زبان ادبی نیزثابت شد.
زمان فراتاریخی در تجربه عرفانی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربة عرفانی حافظ از زمان قدسی و فراتاریخی، در قدرت شاعرانگی وی و خلق تصاویر خیال انگیز در غزل های او نقش اساسی دارد. حضور زمان انفسی در برابر زمان آفاقی و گاه شمارانه در شعر حافظ موجب التفات وی به ساحت های مختلف زمان و تصرف شاعرانة او در قلمروهای گسترده زمانی شده است. با واکاوی معانی زمان ازل در شعر حافظ که حتی شعر خود را نیز میراثی از عهد الست یا زمان ازل می داند، می توان بن مایه های اندیشة عرفانی وی را از زاویة اسطوره شناختی بازخوانی کرد. تصاویر رازآلود و اساطیری از زمان ازل که بیانگر وجهی زیباشناختی از رخدادهای شگفت انگیز اسطوره ای همانند آغاز آفرینش آدم است، نشانگر حضور فراتاریخی شاعر در زمان بدایت ها است. حافظ در شعر خود شخصیت های شعرش را از مرز تاریخ و زمان ناسوتی فرا می گذراند و رنگ اسطوره به آنها می زند. زمان در شعر حافظ نه به عنوان پدیده ای آفاقی، بلکه ادراکی است که به تجربة درونی و روحی شاعر در ساحت اسطوره مرتبط می شود. در این نگرش اسطوره ای، زمان تاریخی و فراتاریخی درهم می آمیزد و شاعر همچون واسطه ای میان جهان غیب و جهان شهادت، از اعماق تجربههای درونی خود خبر می دهد
غم در شعر فروغ فرخزاد
در این مقاله، سعی بر آن شده است تا غم در شعر فروغ فرخزاد، با نگاهی سبک شناسانه مورد بررسی قرار گرفته شود. با توجّه به اینکه بی پیرایه بودن و دلی بودن اشعار او بی تردید جزیی از مؤلفه های اساسی در همه ی عناصر شعری اش می باشد، لذا غم نیز در بافتی کاملاً طبیعی و حسی ارایه شده که در این نوشتار برجستگی و تمایز فراوانی با دیگر اوزان شعری و حسی دارد. در این نوشتار سعی داریم تا با ارزیابی برخی از اشعار این شاعر توانا و فرزانه ی عصر معاصر و با نگاهی ژرف به مبحث غم و اندوه در شعر و شاعری ایشان پرداخته شود تا شاید زاویه ی نگاه برخی از جوانان نسبت به اشعار فروغ فرخزاد تغییر نماید. معمولا در دفاتر شعری ای که توسط آدمیان خوانده می شود کمتر به این توجه می گردد که شاید آن شعر برای قریحه شعر خود شاعر در آن زمان نوشته شده است و با غفلت از این موضوع همگی با اشعار شاعران علی الخصوص شعر فروغ فرخزاد احساس همزادپنداری داریم و سعی می کنیم که خود را همچون عاشقی دانسته که گرفتار در دام معشوقه اش است.
سنجش نگرش دانشجویان به دو شعر از فروغ فرخزاد و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود تدریس متون ادبی در مدرسه هاو دانشگاه ها، تاکنون نگرش دانش آموزان و دانشجویان ایرانی به آثار ادبی بررسی نشده است. محققان پژوهش حاضر با آگاهی از این خلأ پژوهشی و با رویکردی توصیفی تحلیلی به مطالعه نگرش دانشجویان به نمونه هایی از شعر معاصر فارسی پرداخته اند. با الهام از چارچوب نظری والا (۲۰۱۱) سه مفهوم ارزیابی (سطح کیفی)، فهم پذیری (میزان پیچیدگی) و تأثیرگذاری درنظر گرفته شد و پس از انتخاب شعر «پرنده مردنی است» از فروغ فرخزاد و شعر «محاق» از احمد شاملو پرسش نامه ای مبتنی بر سه مفهوم پیش گفته طراحی شد. ۱۲۰ دانشجو دو شعر ذکرشده را مطالعه کردند و به پرسش های پرسش نامه پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که ازنظر آزمودنی ها سطح کیفی دو شعر از سطح مطلوب بالاتر است، هردو شعر قابل فهم اند و تا اندازه ای مبین احساسات آنان هستند. تحلیل یافته های مبتنی بر متغیر جنسیت حاکی از آن است که نگرش زنان و مردان درخصوص سطح کیفی و تأثیرگذاری دو شعر تقریباً مشابه است، اما درباره عامل فهم پذیری تفاوت بارزی مشاهده شد، به طوری که آزمودنی های زن هردو شعر را پیچیده تر دانستند. آزمودنی ها «تنهایی» و «خفقان» را به ترتیب به مفاهیم محوری دو شعر فرخزاد و شاملو معرفی کردند. محققان بر این باورند که سنجش نگرش اهل زبان به آثار ادبی می تواند، درکنار کمک به برنامه ریزی آموزش ادبیات در سطوح آموزشی مختلف، عرصه جدیدی را در مطالعات میان رشته ای با محوریت زبان و ادبیات فارسی باز کند.
بررسی مؤلفة «تنهایی» در اشعار سارا محمدی اردهالی با رویکرد مدرنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ویژگی های فرمی و روند محتوای اجتماعی در شعر سیمین بهبهانی
جستار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی ویژگی های فرمی و روند محتوای اجتماعی در شعر سیمین بهبهانی پرداخته است. یافته ها حاکی از آن است که در نخستین سروده های سیمین بهبهانی، جلوه ها و پدیده های زندگی امروز، حضور کمتر دارند و بیشتر به گونه ای سطحی، خام و سنتی بیان شده اند، اما در مجموعه های آخر او اشعاری پخته با ساختاری استوار، جلوه های گوناگون دنیای امروز را می تابند. دو عامل مهم فقر و سرخوردگی عاطفی که ریشة بسیاری از معضلات اجتماعی است، از مفاهیم اصلی نخستین سروده های سیمین بهبهانی بود. البته در اوایل دورة شاعری، او نیز هم چون بیشتر شاعران رمانتیک، بیشتر آه و ناله سر می دهد و به مرحلة تحلیل و ارائة راه حل نمی رسد. در مجموعه های بعد، در بیشتر سروده ها عاطفة شعر عمق و گسترش یافته و شعر در دایرة لحظه ای خاص محدود نمانده است و برداشت از کل شعر منحصر به زمان و مکان خاصی نمی شود. از این رو شاعر، ضمن فاصله گرفتن تدریجی از غزل گذشته، سعی کرده تا به نوآوری هایی دست یابد. از دهة شصت به بعد است که بسیاری از ضوابط مرسوم غزل در شعر سیمین شکسته می شود و حیاتی تازه می یابد. او در این دوره، جهان معاصر خود را با همة ویژگی هایش، با زبانی امروزین به شعر می کشد و با مخاطبان خود به سادگی پیوند می خورد. به طور کلی سیمین بهبهانی هم به لحاظ «چه گفتن» و هم به لحاظ «چگونه گفتن» شاعر موفقی است. در نخستین مواجهه با اشعارش، کاربرد اوزان تازه و بی سابقه و تنوع و تعداد اوزان عروضی چشم گیر است. او با نوآوری در اوزان شعری خود حال و هوا و طراوتی خاص به اشعارش بخشیده و با پرداختن به مفاهیم و مضامین روز در قالب اوزان تازه شیوه ای جدید و ناآزموده را در شعر پارسی پدید آورده است.
آرمانشهر شاعران چپ گرای مشهد(1320 تا 1325)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری احزاب سیاسی یکی از نتایج ورود نیروهای متفقین و سقوط رضاشاه بود. حزب توده فعال ترین حزب سال های دوره اشغال به شمار می رفت که پیوستگی های بسیاری به اردوگاه چپ داشت. این علقه ها در میان اعضای اصلی کمیته ایالتی حزب توده در خراسان که بسیاری از آنان در شمار مردان فرهنگ و ادب بودند نیز وجود داشت. علاوه بر رسوب تفکرات حزبی که نقش محوری داشت، حضور موثر ارتش سرخ در مشهد و نیز عضویت بسیاری از آنان در انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی سبب شد نگاه به تحولات شوروی و ستایش آن به اشعار این شاعران راه یابد. انقلاب شوروی و تغییرات پس از آن، رهبران شوروی و ارتش سرخ مضامین عمده این اشعار بودند که در قالب های مختلف شعری بیان شده اند. در این پژوهش تلاش خواهد شد به بررسی چرایی و چگونگی این نگاه در اشعار شاعران چپ گرا بر اساس روش تاریخی تحلیلی پرداخته شود.
بازخوانی تصویرهای ادبی در غزلیات شمس از دیدگاه زیبایی شناسی تصویر در سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه تصویرهای شعری ادبیات با شگردهای خلقِ معنا در سینما، یکی از حوزه های مورد مطالعه در تحقیقات بین رشته ای یا بین رسانه ای سینما و ادبیات است. در این زمینه، کلمه تصویر با تعریف اصطلاحی آن مورد نظر قرار می گیرد که به معنای ایجاد حالتی ذهنی و نتیجه فاصله گرفتن دال از مدلول است. به عبارتی هرگاه خلق دلالت های ضمنی در متن ادبی و سینمایی با عناصر غیر روایی، یعنی عناصر سبکی و بلاغی سنجیده شود، می توان گفت بحث از شباهت ها و تفاوت های شعر و سینما آغاز می شود. از نگاهی دیگر، هرقدر در شعر ادبی، نشانه های کلامی قابلیت بیشتری برای نزدیک شدن به نشانه های غیر کلامی در رسانه های دیداری و شنیداری داشته باشند، می توان گفت شعر تصویری تر است و می تواند در فضاسازی متن سینمایی الهام بخش باشد. با این دیدگاه، پژوهش حاضر به بازخوانی تصویرهای ادبی در غزلیات شمس پرداخته است. محور مقایسه، فنون بلاغیِ تشبیه، مجاز و استعاره است اما با توجه به تفاوت های ماهوی دو رسانه ادبیات و سینما، کارکرد مجاز و استعاره در سه نظام نشانه ایِ «نور و رنگ»، «صدا»، و «حرکتی» بازبینی شده اند که به طور مشخص از نقد سینمایی و ابزارهای مفهومیِ نشانه شناسی اخذ شده اند.
نسبت فلسفه و شعر در آرمانشهر اقبال و افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افلاطون، متفکر یونانی و اقبال، اندیشمند اسلامی در اندیشه خود صورتی از آرمانشهر را ترسیم نموده اند. با وجود برخی شباهتها، آنچه در آرمانشهر این دو متفکر از همدیگر دارای تمایزات اساسی است نوع نگاه آنها به شعر و رابطه و نسبت بین شعر و فلسفه در آرمانشهر است. این مقاله تلاش دارد با روش تفسیری جایگاه شعر و نسبت آن را با فلسفه در آرمانشهر افلاطون و اقبال مورد بررسی قرار دهد. به طور کلی افلاطون نگاه منفی و بازدارنده ای به شعر در آرمانشهر دارد و شعر را در مقابل فلسفه می داند، درحالی که اقبال به نقش مثبت شعر در آرمانشهر قائل است و با تاکید بر ارتباط بین شعر و فلسفه، شاعر و فیلسوف را دارای هدف یکسان می داند. مهمترین دلیل تفاوت این نسبت، در نوع نگاه این دو متفکر به شعر از جهت معرفتی است. افلاطون شعر را واجد هیچ گونه معرفت نمی داند و بنابراین درآرمانشهری که فیلسوفان حاکم هستند، حکم به نفی شعر و اخراج شاعران از شهر می دهد اما در تفکر اقبال در بستر اندیشه ایرانی- اسلامی، شعر معرفت بخش و منعکس کننده واقعیت و بنابراین دارای پیوند با معرفت فلسفی است و از این جهت حضور شعر و شاعران برای آرمانشهر ضروری است.
بررسی بازتاب ستیز اجتماعی در اشعار احمد شاملو با مفاهیمِ جامعه شناختی یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷۹
235-268
حوزه های تخصصی:
شعر آن صخره ی سختی است که در قلبِ کوهِ سنگی نه فقط فریاد که انعکاس دهنده ی زمزمزمه های درِگوشی و گاه سکوت های پر از فریاد است. در کنارچهره ی لطیف چهره ای دارد از جنس انفجار، رسانه ای است به تیزی رعد و برق،و هدف از این نوشتارآشکار سازی این تیزی در چهره دیالکتیکی شعرِ شاملوست. صورتی به وسعت سیرت جامعه و آنچه در اوست. مبانی نظری مبتنی بر مفاهیم اصلی یورگن هابرماس نماینده اصلی مکتبِ انتقادی فرانکفورت می باشد. روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای و روش دسته بندی اطلاعات با مدل عینی - ذهنی است همچنین روش تحلیل یافته ها با استفاده از روش کیفیِ مقایسه ای و تطبیقی انجام گردیده است .یافته های مقاله نشان می دهد که مفاهیم شاملویی در چارچوب مفاهیم هابرماسی می تواند انعکاس دهنده ی بخشی از واقعیتهای اجتماعی از جمله ستیزِاجتماعی باشد، و نتیجه تحقیق نشان از همسویی «شعر» و «نظریه» در توضیح و تبیین مسایل اجتماعی دارد. همانگونه که شعر به عنوان یک پدیده ی اجتماعی می تواند با رویکردهای مختلف جامعه شناختی مانند رویکردِ ساختاری و تضادی مورد مطالعه قرار گیرد؛خود حاوی رویکردهای مختلفِ نظری است و شعر چیزی جز خودِ این رویکردها نیست. شاعرانِ بزرگ همانندِ نظریه پردازان اجتماعی نه فقط بازتاب دهنده ی مسایل اجتماعی بلکه در پی توضیح، روشنگری، و درمان مسایل اجتماعی نیز هستند.
استعاره های مفهومی در شعر دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
247-266
حوزه های تخصصی:
بررسی استعاره های مفهومی یا شناختی هر متن، می تواند ابزار مهمی درجهت کشف معنای متن باشد، به عبارت دیگر باعث آشکارشدن بعضی از امور و مفاهیم پوشیده گردد. از این رو در شناخت بیشترِ شعر دفاع مقدس، این ابزار را مورد استفاده قراردادیم تا به این سؤال پاسخ دهیم که کدام مفاهیم انتزاعی و عاطفی در این نوع شعر، مورد توجه شاعران قرارگرفته است و آنان از چه حوزه های منبعی برای عینی سازی و تجسم این امور انتزاعی بهره برده اند. برای نیل به این هدف، درمیان نمونه های متعددِ یافته شده از جُنگ ها و مجموعه های شعر جنگ، سه استعارة «شهادت»، «عشق» و «ایمان» بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که برای هریک از استعاره های یادشده سه الگوی انسان انگاری، جسم انگاری و گیاه انگاری، بسیار مورد توجه بوده است اما از الگوی جانور انگاری فقط در برخی از استعاره های فرعی مانند «شهید پرنده است» استفاده شده. اصل نظام مندی استعاره های مفهومی نیز سبب شده است که به جنبه های مثبت هر استعاره توجه گردد و جنبه هایی که با این استعاره ها ناسازگارند پنهان سازی شود.
مؤلفه های شعر مفتون امینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفتون امینی، شاعری تجربه گراست که مولفه های شعر او بیانگر تمایل وی به دگردیسی و حرکت در مسیر تجربه های تازه است. این امر به تغییرات متناوب در ساختار و زبان شعر مفتون انجامیده و زمینه ظهور شاخصه هایی انحصاری را در کلام وی فراهم آورده است. در این مجال، چند مولفه اصلی شعر مفتون که عمدتاً برآیند رویکرد متنوع زبانی و تغییرات ساختاری در شعر او هستند، با عناوین «حرکت»، «معنی»، «ابهام»، «مشاهده» و «روایت» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. طی تحلیل ها به ترتیب، چگونگی تغییر وضعیت و جا به جایی زمانی در مسیر تکوین شعر مفتون تشریح شده؛ کیفیت توضیح و تأکید و شرح و تثبیت معنا در آن بیان گردیده؛ هم چنین شگردهای پنهان سازی معنا و ابهام آفرینی در شعر مفتون توضیح داده شده است؛ افزون بر این موارد، وصف مادی و ملموس عینیات به عنوان یکی از عناصر زیبایی شناسی شعر مفتون و امکان فضاسازی با اشیا و واژه ها در آن مورد بررسی قرار گرفته است. نهایتاً چگونگی استفاده مفتون از شگردهای روایت، یعنی صحنه، نمایش، حرکت، شخصیت پردازی، گفت وگو و... تحلیل و تببین شده است.
هنجارگریزی های محمدعلی بهمنی در قالب سنتی غزل و تجربه قالب های نوین شعری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
101-118
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤلفه های فرم شعر قالب آن است که در کنار عناصر دیگری چون زبان، تصویر، موسیقی و محتوا مجموعاً ساختار کلی شعر را تشکیل می دهد. هنجارشکنی و ساختارگریزی شاعر در هر یک از حیطه های یادشده می تواند به نوآوری در ساختار شعر منجر شود و بنا بر قوت و ضعف آن، شعر را دارای سبک شخصی گرداند، اقدامی که معمولاً شاعران در مسیر آن گام برمی دارند اما معدودی از آنان بدین مقصود دست می یابند. محمدعلی بهمنی ازجمله شاعرانی است که تلاش کرده است با بهره گیری از انواع نوآوری ها و ساختارشکنی ها در ارکان تشکیل دهنده شعر، زبان شعری خود را به آفاق سبک فردی و شخصی نزدیک گرداند. یکی از جلوه های این نوآوری، آشنایی زدایی و ساختارشکنی بهمنی در قالب های سنتی شعر، به ویژه غزل و نیز تجربه موفق قالب های شعری جدید است. او کوشیده است تا از این طریق به غزل امروز حیاتی تازه بخشد و شعر را از رکود و ایستایی خارج سازد. سرودن غزل هایی با ساختار روایی، نمایشنامه ای و نیمایی، فصل بندی در غزل، استفاده از ساختار شعرهای دیداری مانند کانکریت و شعر توگراف، طبع آزمایی در قالب های شعری بسیار کوتاه مانند ترانک، شعرک و هایکو، سرایش شعرهای بلند منظومه مانند، آغاز ناگهان و پایان ناتمام در شعر و .... ازجمله تجربه های موفق بهمنی برای ایجاد تحول و نوآوری در حیطه شعر به ویژه غزل است.
مفهوم شناسی واژه «هنر» در عرفان با تکیه بر شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه هنر در متون کهن در معانی گوناگونی به کار رفته و در تمام انواع متون ادبی هر صفت و مفهومی که جنبه مثبت داشته با عنوان هنر بیان شده است. این واژه در حماسه بر هر عمل و صفتی که دارای ارزش و در ارتباط با آیین پهلوانی و حماسی بوده، اطلاق شده است. خالقان آثار تعلیمی و غنایی نیز هرگاه خواسته اند مفهومی را برجسته جلوه دهند، آن را هنر نامیده اند. به نظر می رسد مفاهیمی که از این واژه برداشت می شود، ناشی از خود واژه نیست، بلکه گوناگونی معنایی آن، نتیجه بافت موضوعی است. در عرفان هم واژه هنر علاوه بر معانی رسمی و عامی که در غیر عرفان نیز وجود دارد، برای معانی خاصی که شاعران عارف مدنظر داشته اند، به کار رفته است. در شعر حافظ هنر در چند معنا به کار گرفته شده است: عشق، رندی، نظربازی، توکل، غم و دیگر مفاهیمی که در عرفان مهم اند و هنر دانسته شده اند. اما مهم ترین نکته مورد بحث در شعر حافظ، اطلاق هنر به عمل سیر و سلوک و اشاره به عارفان با عنوان «اهل هنر» است. در این نوشتار نخست به واژه هنر در متون کهن اشاره می کنیم، سپس به معنای خاص آن در شعر حافظ می پردازیم.
بررسی تطبیقی کارکردهای شعر در تاریخ بیهقی و تاریخ فخری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
175-192
حوزه های تخصصی:
شعر و تاریخ دو حوزه جدا از هم هستند و درک سازگاری این دو در یک اثر مشکل است؛ خاستگاه اولی خیال است و خاستگاه دومی عالم واقع. اما شعر به عنوان یکی از ابزارهای سودمند و سازنده، حضور گسترده ای در متون تاریخی دارد و نقش و کارکردهای فراوانی نظیر ادبی، تاریخی، استنادی و تفسیری ایفا می کند و تاریخ نگاران برای بیان مقاصد خود از آن بهره می-گیرند. پژوهش پیش رو در صدد بررسی تطبیقی و تبیین کارکردهای مختلف شعر در تاریخ بیهقی و تاریخ الفخری فی الآداب السلطانیه ابن طقطقی است و از این رهگذر می کوشد میزان بهره گیری هر یک از این تاریخ نگاران را از شعر بسنجد و اهداف و کارکردهای آن را در این دو متن تاریخی تحلیل و تبیین نماید. برآیند پژوهش نشان می دهد که شعر در تاریخ بیهقی و تاریخ فخری - مانند کارکرد آن در متون منثور به طور کلی- جنبه ادبی و آرایه ای دارد. همچنین کارکرد تفسیری در این دو متن مورد استفاده قرار گرفته و کارکرد تاریخی و استنادی کم تر مورد توجه این دو مورخ بوده است.
تحلیل پیوند شعر، نگارگری و قدرت، در مطالعه معناشناختی کشتی شیعه در شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
45-72
حوزه های تخصصی:
جایگاه ویژه شاهنامه فردوسى نزد ایرانیان، موجب شده است تا این اثر همواره مد نظر قدرت مداران قرار داشته باشد. یکی از مظاهر این توجه، در نگاره های متعددی جلوه می کند که بر مبنای اشعار شاهنامه فردوسی خلق شده است. این نگاره ها از دو منظر اصلی قابل مطالعه هستند: نخست آنکه هریک را تنها به منزله بازنمودی از متن ادبی بررسی کنیم و به مؤلفه های شکل گرایانه، شگردها و مکتب هنری آنها بپردازیم. دیگر آنکه از منظر معناشناسی، دلالت های معنایی را مورد دقت قرار دهیم که نگاره را نه تنها به متن ادبی مورد نظر، بلکه آن را به مؤلفه های برون متنی، به خصوص، مؤلفه های اجتماعی- سیاسی زمان تولید اثر مربوط میسازد. در این پژوهش، بر مبنای نگرش دوم، نگاره "کشتی شیعه" از شاهنامه طهماسبی را همراه با قطعه شعری از شاهنامه فردوسی، معروف به "گفتار اندرستایش پیغمبر" مطالعه می کنیم و با استخراج و بررسی دلالت های معنایی، نشان میدهیم که این نگاره تا چه حد تحت تأثیر مؤلفه های برون متنی سیاسی- اجتماعی زمان خویش قرار دارد. در چنین تحقیقی، مطالعه ترکیب بندی و نشانه های تصویری نگاره مرتبط با اثر ادبی، در مسیر کشف و تبیین کارکردهای سیاسی- اجتماعی است و نشان می دهد که این نگاره تنها افزوده ای بر متن ادبی نبوده است بلکه ابزار قدرتی در خدمت گفتمان مسلط جامعه است.
جریان شناسی نثر ادبی در دوره صفوی، با تکیه بر آثار نصیرای همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۹۶
23-53
حوزه های تخصصی:
در میان زوایای تاریک تاریخ ادبیات فارسی، جریان انشانویسی و متعلقات ان به ویژه در دوره صفوی بسیار مهم و قابل تحقیق است. صرف نظر از این که هنوز بسیاری از اطلاعات ما در باب انواع ادبی منثور کلاسیکمان ناقص و بعضاً اشتباه است، باید گفت که در دوره مورد بحث، خلاف تصور رایج، جریان انشانویسی از مهم ترین فعالیت های ادبی به شمار می رفته و خلاف شعر که زمام اختیارش درست یا غلط بعضاً در دست عوام افتاده بود و مدعیانی بی وجه پیدا کرده بود، نثرنویسی شان خود را هم چنان از لحاظ ادبی و اجتماعی حفظ کرده بوده؛ به گونه ای که بی هیچ ارزش گذاری باید گفت که انشاء همچنان نشانه فضل و کمال حقیقی بود. برخی از ادبای این عصر مانند ظهوری ترشیزی، میرزا جلالا و طغرای مشهدی در حکم سلسله داران جریان نثرنویسی به شمار می امدند که نصیرای همدانی از برجسته ترین ایشان است. از این شخص و اثار وی تا به امروز اطلاعات بسیار اندک و مغشوشی به دست رسیده است؛ بهخصوص ان که به واسطه تشابه نام و تخلص و تقریب زمانی با شخصیت های ادبی دیگری درامیخته است. تحقیق حاضر که در اصل کوششی است برای یافتن حلقه های مفقوده جریان های ادبی تاریخ ادبیات فارسی و شناخت و معرفی گم نامان بزرگ ادوار مهم این حوزه ، مبتنی بر اطلاعات دست اول از اثار خطی نصیرا و منابع ادبی-تاریخی ان روزگار است. این پژوهش عملاً نخستین تلاش برای روشن شدن ابهامات زندگی و اثار این نویسنده دوره صفوی است که شاعر برجسته و سخته ای نیز در این دوره به شمار می اید.
واکاوی پدیده افسردگی در شعر عبدالله بردونی بر مبنای آزمون (MMPI-۲)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۷
201-231
حوزه های تخصصی:
عبدالله بردونی شاعر معاصر و نابینای یمنی، در سال ۱۹۲۹ م. در روستای بردون از توابع صنعا در خانواده ای تهیدست به دنیا آمد. وی در چهار سالگی بر اثر بیماری آبله بینایی خود را از دست داد و تمام عمر خویش را نابینا زیست. او در طول حیات ادبی خود آثار منظوم و منثور بسیاری از خود بر جای گذاشته است. در مطالعه دیوان شاعر در می یابیم، پیوسته هاله ای از حزن و اندوه بر شعر وی سایه افکنده است؛ به نظر می رسد این پدیده متأثر از کمبودها و محدودیت های شاعر در زندگی باشد. در پژوهش حاضر نگارندگان سعی نموده اند بر مبنای آزمون آسیب شناسی روانی و ارزیابی شخصیت (MMPI-۲)، شخصیت عبدالله بردونی را از خلال شعر وی مورد بررسی قرار دهند و با روش توصیفی – تحلیلی، افسردگی و دلایل بروز آن را در شخصیت شاعر واکاوی نمایند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد: بر مبنای آزمون (MMPI-۲) غالب نشانه های افسردگی در شاعر بروز نموده است. عوامل متعددی همچون: نابینایی، مرگ عزیزان، فقر و تهیدستی و غیره در تکوین شخصیت شاعر و آفرینش ادبی وی تأثیرگذار بوده اند. امید است این پژوهش میان رشته ای بتواند سهمی هرچند ناچیز در گسترش دایره این پژوهش ها داشته باشد.
آیرونی در ذهن و زبان ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۰
142-166
حوزه های تخصصی:
نگرش آیرونیک بیانگر نوعی شیوه زندگی و نحوه ای از بودن و درک خویش در این جهان است. کسی که از چنین درکی برخوردار باشد، دارای موضعی نخبه گرایانه است. ازاین رو در حیطه مسایل روشن فکری، آیرونی مهم ترین روش برخورد با واقعیت است. می توان گفت به هم خوردن تعادل و نظم زندگی در افراد زیرک، متفکر و عمیق نوعی نگرش فلسفی آمیخته با تردید، اعتراض و طنز ایجاد می کند. در زندگی شخصی و شعری ناصرخسرو نیز پیشامدهایی رخ داده است که موجب شده وی از موضعی فراتر از دیگران مسایل مهم زمانه خود را بنگرد و درک کند. بر اساس یافته های تحقیق به نظر می رسد چیزی که بیش از هر تجربه و رخدادی، بن مایه اشعار ناصرخسرو را تحت تأثیر قرار داده و از وی شاعری جدی، غیرمنعطف، معترض و عبوس ساخته ، ناکامی اجتماعی او از گرایش به آیین اسماعیلیه، شکست تبلیغات مذهبی و عدم توفیق در کسب دوباره پایگاه اجتماعی است. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی، ابزار گردآوری اطلاعات برگه نویسی و حوزه مطالعات کتابخانه ای است.