مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
تعلیل
حوزه های تخصصی:
ده ها هزار نسخهء خطى نظم و نثر فارسى درکتابخانه هاى بزرگ دنیا نگهدارى مى شود و علاوه بر آن درکتابخانه هاى شخصى نیز شمار آن کم نیست. خواندن و ارزیابى کردن این گنج بیکران سالها وقت مى خواهد. و تنها وقت مطالعه یافتن مشکل را نمى گشاید بلکه صدها محقق و نسخه شناس و نقاد و سخن سنج هم لازم است تا در وقت بهترین استفاده را بنمایند. نسخ خطى مانند طلا هستند و محقق مانند محک. عیار طلا را محک نشان مى دهد. درکتابخانهء خدیویه مصر فهرستى از نسخ خطى آن کتابخانه بچاپ رسیده است در یکى از صفحات آن از پنج نفر شاعر و دیوان آنها سخن رفته. به راهنمایى جناب آقاى افخمى ریاست محترم دانشکده ادبیات زیراکسى از دواوین شعرا از طریق وزارت امور خارجه بدست رسید که بسیار ارزنده مى باشد. در این مقاله شاعرى با تخلص "فتح " را معرفى مى کنیم و از سبک او سخن گفته ایم. این شاعر از ساده سرایان شعر فارس است و سبکى تازه بر سبکهاى شعر زبان فارسى افزوده است. به احتمال قریب به یقین در قرن یازدهم سروده شده است.
«تعلیل» در معانی حروف جر عربی و حروف اضافه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر نگارندگان با تکیه بر دستور زبان عربی و فارسی و نیز بر اساس مطالعات دستورپژوهان و فرهنگ نویسان دو زبان، به بررسی مفهوم تعلیل به عنوان یکی از مهم ترین معانی مشترک حروف جر عربی و حروف اضافه فارسی پرداخته، با اتخاذ روش تحلیلی ـ تقابلی، حروف جر و اضافه بیانگر این مفهوم و ویژگی های آن ها را گزارده اند.از دستاوردهای قابل توجه این پژوهش آن است که حروف جر و اضافه همیشه در بیان یک معنی خاص، رابطه یک به یک ندارند به گونه ای که گاه یک حرف در یک زبان با رکن دستوری متفاوتی از زبان دیگر برابر یابی می شود. این مطلب در ترجمه متون عربی و فارسی حائز اهمیت است، ضمن آن که برای زبان شناسان و زبان آموزان نیز سودمند خواهد بود.
تعریف(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث «تعریف»، در غرب، با سقراط آغاز شد و همچنان با فراز و فرودهای بسیار ادامه دارد. نویسندة مقاله کوشیده است دیدگاه های پیش رو در این باره را در سه گروه عمده جای دهد: ذات گرایی، دیدگاه تجویزی (دستوری) و دیدگاه های زبانی. فیلسوفانی مانند افلاطون، ارسطو، کانت و هوسرل در گروه نخست و کسانی مانند پاسکال، هابز، راسل، کواین، نیلسون گودمن و بیشتر منطق دانان معاصر در گروه دوم و اندیشمندانی همچون جان استوارت میل، مور و بیشتر اعضای مکتب تحلیل زبانی در گروه سوم جای می گیرند. نگارنده، پس از بیان دیدگاه های هریک، به نقد و بررسی آنها پرداخته و در پایان نتیجه می گیرد که تعیین نوع تعریف، در هر مورد، برحسب همان مورد است.
از دیدگاه مترجم، مقالة پیش رو دسته بندی و تحلیل های شایسته ای از کلیت بحث تعریف ارائه می دهد و از این رو، بیشتر مورد استناد پژوهشگران قرار می گیرد، اما با این همه، کاستی هایی در آن هست که از آن میان، تفکیک نکردن انواع و اقسام تعریف در نظر ارسطوئیان است و بر این اساس، پرسش هایی را دربارة ذات گرایی مطرح می کند که به نظر می رسد بیشتر برآمده از عدم تبیین کافی آن است و همین امر، بر تمام مقاله سایه ابهام افکنده است، کاستی ای که مترجم در جبران آن کوشیده و دیدگاه منطق دانان مسلمان را که به نحوی متأثر از ارسطو هستند، در این باره توضیح داده است.
بررسی مفهوم تعلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظور از مفهوم تعلیل آن است که چنانچه در دلیلی به علت حکم اشاره شده باشد، بتوان از فقدان آن علت، انتفاء حکم را نتیجه گرفت؛ آن گونه که از انتفاء حصر، شرط، غایت و ... انتفاء حکم لازم می آید. در این مقاله بررسی این مفهوم با توجه به دیدگاه موافقان و مخالفان مورد توجه قرار گرفته و دیدگاه سومی بر اساس تفصیل میان کلی یا جزئی بودن موضوع، در منطوق و مفهوم، ارائه شده است.
ساختِ رابطه ی تعلیلی استنتاجیِ جملات در ابیاتِ شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شعر حافظ یکی از برجسته ترین رابطه هایی که دو جمله یا دو مصراعِ یک بیت را از نظر معنایی به هم پیوند می-دهد، رابطه تعلیلی استنتاجی است. این نوع رابطه، الگوی ساخت بسیاری از ابیاتِ شعر اوست. به طوری که از نظر ساخت جمله های بیت، مشخصه سبکِ شخصیِ او محسوب می شود. در این الگوی ساختی که گاه از دو جمله مستقل تشکیل شده و گاهی از یک جمله مرکّب، یکی از جملات از نظر معنایی برای جمله دیگر، جمله نتیجه، حکم علّت را دارد.
در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود که در این الگو هر یک از جملاتِ تعلیل و استنتاج به چه صورت هایی (امری، خبری، استفهامی و ...) آمده اند و ترتیب آنها از نظر تقدّم و تأخّر به چه صورتی است و تغییراتی که با جابجاییِ جملاتِ این ساخت به وجود می آید، چگونه است.
در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود که در این الگو هر یک از جملاتِ تعلیل و استنتاج به چه صورت هایی (امری، خبری، استفهامی و ...) آمده اند و ترتیب آنها از نظر تقدّم و تأخّر به چه صورتی است و تغییراتی که با جابجاییِ جملاتِ این ساخت به وجود می آید، چگونه است.
بررسی معانی مختلف حرف «لکنَّ» و نقد ترجمه های فارسی آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افتن معنای بلاغی فرآیند استدراک در مشخص نمودن معنی آیات قرآن کریم اهمیتی فراوان دارد. این اهمیت هنگامی نمایان تر می گردد که مترجم بخواهد معنی واژه «لکنَّ» را به فارسی برگرداند. این واژه از حروف مشبهه بالفعل است و یکی از حروفی می باشد که می توان با آن فرآیند استدراک را ارائه نمود. مترجم بدون فهم آیه و بی آنکه به تفاسیر و معانی بلاغی این حرف را بیابد در ترجمه آن اشتباه خواهد کرد. هدف این نوشتار بررسی جنبه های بلاغی موضوع «استدراک» در قرآن کریم به ویژه دریافت معنای «لکنّ» ناسخه می باشد. برای این منظور به تفاسیر مختلفی مراجعه و در سیاق آیات قرآن و معانی آنها دقت شد. لذا 17 آیه برگزیده شد که حرف «لکنّ» در آنها بکار رفته بود. همچنین 16 ترجمه از قرآن کریم به فارسی انتخاب گردید و با توجه به این ترجمه ها و فرهنگ لغت ها، معانی این حرف در هریک از 17 آیه بررسی شد. در این راه تلاش شد تا با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی این ترجمه ها نقد و در نتیجه معنایی دقیق تر از نقش این حرف وترجمه آیه ارائه شود. پس از بررسی آیات ترجمه شده مذکور، مشاهده شد که بسیاری از مترجمان ایرانی قرآن کریم در ترجمه «لکنّ» ابعاد زبانی و بلاغی آن را نادیده، و بی توجه به نقش «تعلیل، تأکید واستدراک شبیه به استثنا»ی این حرف، تنها برای آن معادل های چون (اما، ولی، لکن، و لکن، لیکن، و لیکن، بلکه، و...) در نظر گرفته اند، بی آنکه نقش و معانی دیگر آن را در ترجمه آیات منعکس کنند.
مفهوم «تعلیل» در گزاره اخلاقی معلّل در قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
99-114
حوزه های تخصصی:
پاره ای از بیانات اخلاقی در قرآن و روایات مشتمل بر تعلیل صریح است. گاهی مراد جدی متکلم در این تعلیل ها مبهم است؛ این ابهام به کلیت یا عدم کلیت تعلیل بازگشت دارد. این پژوهش با روش کتابخانه ای به یافته های زیر درباره تعلیل های مصرح در گزاره های اخلاقی دینی دست یافته است: 1. تعلیل های منصوص در توصیه های اخلاقی گرچه قابل تعمیم هستند ولی مفهوم ندارند یعنی عدم آن بر عدم توصیه اخلاقی دلالت ندارد. 2. ظاهر تعلیل در گزاره اخلاقی برخلاف گزاره های فقهی علت تام است نه حکمت. 3. تعلیل هایی که قابل آزمون و ارزیابی نیستند؛ به صورت تعبدی پذیرفته می شوند و بحث از مفهوم در آنها بی مورد است. 4. گاهی برای گزاره اخلاقی به حقایق و معرفت های متناسب توحیدی، فطری یا تکوینی تعلیل می شود. 5. بیان تعلیل در توصیه های اخلاقی دینی علاوه بر ایجاد یک نگرش کلی اخلاقی به اقناع روانی مخاطب نیز کمک می کند.
مطالعه ای در باب پیوندهای عجایب نامه و اسطوره: قواعد شبه اسطوره ای در جهان عجایب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عجایب نامه نویسی سنتی نوشتاری است که از قرن پنجم تا قرن دوازدهم هجری آثاری از آن به جا مانده است. انگاره بنیادین پژوهش حاضر این است که محتوای عجایب نامه ای با تفکر اسطوره ای پیوند دارد. برای ردیابی این مدعا، با کندوکاو به شیوه توصیفی تحلیلی در آثار به جامانده از این سنت، ارتباط اندیشه عجایب نویس با تفکر اسطوره ای نشان داده شده است. خیال ورزی جمعی در عجایب نامه به تولید گزاره هایی انجامیده است که با وجود ادعای مؤلفان درباره ارائه روش ها و موضوعات عینی و حقیقی، با بن مایه های شبه اساطیری پیوند می یابد. این بن مایه ها، ذیل مباحث تعلیل های شبه اسطوره ای، تبدیل و وحدت اسطوره ای، تکرار اسطوره ای و تقابل اسطوره ای بازنمایی شده است.
کاوشی اصولی پیرامون مفهوم تعلیل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
67 - 92
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در صدد تبیین، تحلیل و نقد مفهوم تعلیل است. در بررسی مفهوم تعلیل چهار دیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول پذیرش مفهوم به نحو کلی است که به دلیل اجماع و ظهور جمله در انحصاری بودن علت و بازگشت جمله تعلیلیه به جمله شرطیه تمسک شده است. دیدگاه دوم عدم پذیرش مفهوم به نحو کلی است که برای اثبات این ادعا به بازگشت تعلیل به لقب یا وصف استدلال شده است؛ و نیز عدم ظهور علت در انحصار ابتلای به تعارض نیز به عنوان دلیل دیگر ذکر شده است. دیدگاه سوم تفصیل منسوب به شیخ انصاری رحمه الله است که بین تعمیم و تخصیص فارقی بیان نموده و مفهوم را با تفصیل خاص خود میپذیریند و قول چهارم پذیرش مفهوم فی الجمله میباشد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه میرسد که نظر صحیح، مفهوم فی الجمله داشتن برخی از تعلیل هاست، از این رو تعلیل ظهوری در مفهوم بالجمله نخواهد داشت.
معیارهای شناخت احکام تعبدی در فقه اسلامی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
237 - 220
حوزه های تخصصی:
در یک نگاه کلی، احکام شرعی به دو دسته ی تعبدی و تعلیلی تقسیم شده اند. دسته ی اول که احکام غیر معقول المعنی نیز نامیده می شوند، به گونه ای هستند که عقل، قادر به درک حکمت تفصیلی آنها نبوده و چنانچه تعیین و تشخیص آنها به مکلف واگذار گردد از درک آنها عاجز خواهد بود. در مقابل این دسته، احکام تعلیلی یا معقول المعنی قرار دارند. با توجه به آنکه حکم تمامی حوادث و وقایع به تصریح در نصوص نیامده و حکم بسیاری از آنها به اجتهادات مجتهدان واگذار شده، شناخت و تفکیک احکام تعبدی از احکام تعلیلی که علت آنها قابل کشف و دریافت است امری مهم و ضروری است؛ زیرا در احکام تعبدی، راهی برای اجتهاد نیست و اجتهاد به بدعت می انجامد در حالی که در احکام تعلیلی، سد باب اجتهاد به عدم تطابق شریعت با شرایط و در نتیجه اجتهاد ناصواب منجر می شود. برای شناخت احکام تعبدی معیار هایی چون عدم معقولیت معنا، عدم ظهور حکمت، تقیید، ثبات، ناتوانی انسان در درک علت و عدم تعلیل بیان شده است. به نظر می رسد از میان این معیارها تنها معیار تقیید است که می تواند معیار واقعی برای شناخت احکام تعبدی باشد. سایر معیارها اولاً به تنهایی معیار کافی به شمار نمی روند، ثانیا بعضی از آنها هم پوشانی داشته و یا به معنی مشترکی برمی گردند و ثالثاً همه ی مصادیق احکام تعبدی را در بر نمی گیرند.
برای شناخت احکام تعبدی معیار هایی چون عدم معقولیت معنا، عدم ظهور حکمت، تقیید، ثبات، ناتوانی انسان در درک علت و عدم تعلیل بیان شده است. به نظر می رسد از میان این معیارها تنها معیار تقیید است که می تواند معیار واقعی برای شناخت احکام تعبدی باشد. سایر معیارها اولاً به تنهایی معیار کافی به شمار نمی روند، ثانیا بعضی از آنها هم پوشانی داشته و یا به معنی مشترکی برمی گردند و ثالثاً همه ی مصادیق احکام تعبدی را در بر نمی گیرند.
مفهوم و خصائص حکم تعبدی و اختلافات فقهی و اصولی مترتب بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکم تعبدی اصطلاحی در علوم کلام، اصول فقه و فقه، و غالباً اصطلاحی در مقابل حکم معلل، و دارای تعاریف مختلف است. در تعریف راجح، عبارت از حکمی است که علت ظاهر ندارد، گرچه حکمت آن ظاهر باشد. جنبه حق اللهی بودن احکام، نیابت ناپذیری مسائل، جنبه اختصاصی بودن قضایا و قطعی الدلاله بودن نصوص، از جمله خصائص امور تعبدی هستند. سؤالات و مباحث مختلفی بر مفهوم حکم تعبدی مترتب شده و اختلاف در این حوزه ها، اثر خود را بر بسیاری از موضوعات فقهی گذاشته است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع تحلیل محتوا و بر اساس منابع اصولی و فقهی اهل سنت انجام شده است. اصالت تعبد در احکام عبادی و اصالت تعلیل در احکام غیر عبادی، وجود حکمت در احکام تعبدی، الحاق احکام متردد بر احکام معلل و معقول المعنی، افضلیت امتثال حکم تعبدی یا تعقلی به تناسب مراتب ایمانی و شناخت عبد از معبود، عدم اجرای قیاس در حکم تعبدی و حجیت قول صحابی مشتمل بر حکم تعبدی از جمله ترجیحات این پژوهش می باشند.
.روش بیان تعلیل در روایات مربوط به بیع در فقه امامیه
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
77 - 104
حوزه های تخصصی:
استنباط ملاک و علت در کنار استنباط حکم، یکی از وظایف دانش فقه است و شناخت علل احکام برای فهم نصوص شرعی و دستیابی به احکام شرع ضروری است. لازمه ی این امر مهم، شناخت دقیق و صحیح علت و حکمت احکام شرعی بوده که در عین حال کار دشواری است. عدم توجه به این مسأله، منشأ اختلاف نظر فقها در ابواب مختلف فقهی می باشد؛ بنابراین لازم است معیارهایی قانونمند در جهت بازشناسی علت یا حکمت احکام وجود داشته باشد تا از تشتت آرای فقها جلوگیری شود. عقد بیع به دلیل این که عمومیت بیشتری در میان مردم دارد، اختلافات بیشتری نسبت به سایر عقود به دنبال دارد که در روایات رسیده از ائمه علیهم السلام و تعلیل ذکر شده در آن ها به روشنی دیده می شود. در این نوشتار، پس از تبیین برخی مفاهیم به اسلوبهای بیان علت در زبان عربی اشاره می شود، سپس اسلوب-های بیان شده، در روایات فقهی مرتبط با عقد بیع بررسی شده و نظرات مختلف فقها درباره ی تعلیل های مذکور در این روایات تحلیل می گردد. بیشترین اسلوبهای به کار رفته، حرف (لام) و (فاء) و (جمله اسمیه) می باشد. در مورد حکمت با علت بودن وصف مذکور در روایات، فقها نظرات متفاوتی بیان کرده اند که این امر در تسری یا عدم تسری علت در موارد مشابه تأثیر بسیار زیادی دارد. بنابراین تشخیص دقیق و صحیح علت و حکمت حکم از وظایف مهم یک مجتهد به شمار رفته که می تواند از اختلاف آرای فقها در احکام گوناگون فقهی جلوگیری کند.
چیستی تعلیل و تبیین کاربری های آن در فهم روایت فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
171 - 192
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین و کاربردی ترین قواعد در دانش فقه الحدیث، قاعده تعلیل است که در روایات نسبتاً زیادی به کار رفته است و فوایدی چشمگیر بر آن مترتب است. از همین رو، محدثان و فقها توجهی ویژه بدان داشته و در فهم روایات، استفاده ها و برداشت های گوناگونی از آن داشته اند. آگاهی از این برداشت ها، می تواند اهمیت تعلیل در فهم روایت فقهی را بیش از پیش آشکار کند و نحوه استفاده از تعلیل را تا اندازه زیادی نشان دهد. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی موارد استفاده از قاعده تعلیل را تبیین کند و نحوه استفاده از این قاعده را عملاً به نمایش گذارد. برخی از مهم ترین کاربری های تعلیل در فهم حدیث عبارت اند از: تعمیم، تشخیص حکم، شناسایی حدیث تقیه ای، ترجیح معنای مجمل بر ظاهر.
معنای تعلیل لفظ «أنّ» و تأثیر آن در ترجمه آیه 39 سوره زخرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۵۴
156 - 178
حوزه های تخصصی:
برخی از تفاوت های موجود میان ترجمه ها و تفاسیر قرآن، به اختلاف در استفاده از قواعد ادبیات عربی باز می گردد؛ از این رو در بعضی موارد، دیدگاه ادبی پذیرفته شده، در توضیح آیه تأثیر می گذارد. میانِ ترجمه ها و تفاسیر موجود از عبارت «أنّکم فی العذاب مشترکون»، (زخرف/۳۹) تفاوت هایی است که امکان درستی تمامی آنها بعید است؛ ضروری بود تا پس از تبیین معانی «أنّ» و ترکیب های نحوی آیه، به بررسی معنای تعلیل در «أنّ» و تطبیق آن با ترجمه ها و تفاسیر پرداخته شود؛ سپس میزان مطابقت آنها با معانی «أنّ» و ترکیب های نحوی طرح شده در مورد این آیه، مورد ارزیابی قرارگیرد، تا صحیح ترین توضیح از مفاد این آیه برپایه قواعد ادبی استخراج گردد. در نتیجه ارزیابی، صحیح ترین ترکیب که مشتمل بر فاعل بودگی عبارت انتهای آیه و مصدری بونِ «أنّ» بود، می بایست به صورت «بخاطر ظلمی که در دنیا کرده اید، در آن روز اشتراک داشتنتان در عذاب نفعتان نمی دهد.» ترجمه گردد؛ اما بعضی دیگر با در نظر گرفتن معنای «تعلیل» بصورت «منطوقی» برای «أنّ»، به اشکالاتی مانند: نداشتن پشتوانه ادبی، وجود دو نشانه تعلیل در یک عبارت و تعیین معنای نادرست برای «إذ»، انتخاب فاعل غیرصحیح برای «لن ینفعکم»، دچار شده اند. مقاله حاضر با تکیه بر منابع کتابخانه ای و براساس روش توصیفی- تحلیلی به همراه نقد به بررسی درستی یا نادرستی استفاده معنای تعلیل برای «أنّ» و اثرگذاری آن در نقد تفاسیر و ترجمه های موجود از این آیه، پرداخته است.