مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
شهود
حوزههای تخصصی:
قرائت درست از مختصّات حکمت صدرایی و تعیّن معرفتی آن می تواند نقش مهمّی در فهم و تفسیر مباحث حکمت متعالیه ایفا نماید؛ فارغ از نگاه التقاطی به فلسفة ملاّصدرا و تردید دربارة آن به عنوان مکتب فکری مستقل، نظریّه هایی وجود دارند که از تعیّن معرفتی فلسفة ملاّصدرا سخن می گویند. این جستار، در گام نخست، مختصّات حکمت صدرایی را مطرح می کند و در آن، فلسفة به عنوان دیسپلین و رشتة علمی با هویّتی هندسی و ماهیّتی شبکه ای مشتمل بر رهیافت، مبانی، روش و اهداف معرّفی می شود، نه صرفاً یک سلسله مسائل. در گام بعدی، دو نگاه تقلیل گرا به فلسفة ملاّصدرا مورد بررسی و نقد واقع می شود. در نگاه نخست، کلامی انگاری تفکّر ملاّصدرا، فلسفة او به مجموعه ای از دلایل نقلی در اثبات امور یا مجموعه ای از آرای اثبات شده به مدد براهین فلسفی با رویکرد کلامی فروکاست می شود و در نگاه دوم، از حضور انحصاری برهان در مقام داوری فلسفة صدرایی سخن گفته می شود. در پایان نیز فلسفة صدرایی به عنوان پارادایمی نوین و متنوّع در روش و منابع، فراتر از محدودة دانش کلام و رویکرد کلامی و برتر از حصرگرایی روشی و حضورانحصاری برهان، در بر دارندة تحلیل، برهان، برهان کشفی و شهود معرّفی می شود.
راهبردهای حمایتی سازمان ملل متحد، ایران و اسلام در تأمین امنیت بزه-دیدگان و شهود قاچاق انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق جزا و جرم شناسی حقوق جزای اختصاصی
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق جزا و جرم شناسی آیین دادرسی کیفری
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بین الملل عمومی حقوق بین الملل کیفری
- حوزههای تخصصی حقوق فقه و حقوق مباحث فقهی –کیفری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه داد رسی(قضاء و شهادات)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه کیفری مباحث کلی
پاس داشت عدالت و دادگستری و صیانت از شهروندان به ویژه در مقام همکاری با کارگزاران نظام عدالت کیفری از یک سو و سیاست جنایی افتراقی متأثر از رهیافت های بزه دیده شناسی حمایتی از سوی دیگر، ایجاب می کند که امنیت بزه دیدگان و شهود به انحای مختلف تأمین شود. سازمان یافتگی، فراملی بودن و گروهی و گسترده بودن جنایت قاچاق انسان، اقتضاء می کند که بزه دیدگان قاچاق، خود به عنوان شاهد در جریان محاکمه حضور یابند و به نفع خود و سایر بزه دیدگان، گواهی دهند. از سوی دیگر، معمولاً مرتکبان و سایر عوامل قاچاق از قدرت و نفوذ بالایی برخوردارند و به نوعی تحت پوشش مقام های با نفوذ قدرت های حاکم، این جنایت را مرتکب می شوند. به همین جهت، حمایت از بزه دیدگان و شهود قاچاق انسان و اتخاذ تدابیری نظیر استفاده از نام های مستعار، عدم افشای هویت بزه دیدگان و شهود برای وسایل ارتباط جمعی و عموم مردم ضروری به نظر می رسد شهادت دادن از طریق ارتباط ویدئو کنفرانس، سکونت بزه دیدگان و گواهان طی مدت حضورشان در مقر دادگاه در خانه های امن مجهز به کمک های پزشکی و روانپزشکی، ادای شهادت پشت درهای بسته و استفاده از بازسازی یا دستکاری ت صاویر ب ه منظور پیشگیری از تهدی د و انتقام جویی آنها و رفع موانع احتمالی در فرایند عدالت کیفری و به ویژه در مسیر ادای گواهی، در تأمین امنیت شهود مؤثر است. اتخاذ این تدابیر امنیتی و سایر مصادیق حمایت امنیتی، می بایستی در رابطه با قربانیان و شهود کم سن و سال جدی تر و دقیق تر در نظر گرفته شود و حتی المقدور متناسب با وضعیت آسیب شناسانه اشخاص زیر 18 سال باش د. در این مقاله س عی شده است تا راهبردهای حمایتی در تأمین امنیت بزه دیدگان و شهود این جنایت های سازمان یافته فراملی در حقوق ایران و اسلام در پرتو سیاست جنایی سازمان ملل مورد بررسی قرار گیرد.
نگاهی معرفت شناختی به یقین در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین یا دست کم یکی از مهم ترین پرسش های معرفت شناسی، امکان یا عدم امکان شناخت یقینی است. در پژوهش حاضر، تلاش بر این است که «امکان یقین» از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گیرد. رهاورد این پژوهش آن بوده است که قرآن کریم، علاوه بر پذیرش امکان یقین و دعوت به تحصیل آن، چهار راه حس، عقل، وحی و کشف و شهود را راه های معتبر نیل به یقین می داند. روش تحقیق در این مقاله، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است.
روش شناخت حقیقت در حکمت اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه اشراق شهاب فروزانی بود که در حوزه اندیشه اسلامی درخشید و حکمت اسلامی را با نور خود برافروخت و توانست فلسفه را به عرفان نزدیک کند؛ زیرا از یک سو از تعارض نداشتن عقل با شهود، بلکه از همسازی و همراهی این دو سخن گفت و از سوی دیگر تأکید کرد که می توان با اندیشه و استدلال و قوانین عقلی، شهود و تجربه عرفانی را تبیین و توجیه کرد و این بود که میان اندیشه و شهود جمع سالم برقرار ساخت و زمینه ای مناسب برای تحلیل عقلی و فلسفی یافته های عرفانی به وجود آورد و فصل جدیدی در حوزه فلسفه و عرفان گشود. در این میان آنچه اهمیت ویژه ای دارد بررسی چگونگی روش شناخت در مکتب فلسفی اشراق و ویژگی ها و تمایز آنها با روش های شناختی دیگر است.
این مقاله روش شناخت حقیقت در نظام فلسفی اشراقی را که به دست بنیانگذار آن شیخ شهاب الدین سهروردی بنا نهاده شد و پس از وی فیلسوفی نیامد که به آن روش نیندیشد و بدان وامدار نباشد، بررسی می کند و از جایگاه عقل، شهود و آموزه های دینی در حکمت اشراق و از چگونگی تلائم و توافق آنها سخن می گوید و تمایز و تفاوت این روش را با روش های شناختی در حکمت مشاء، حکمت متعالیه و عرفان نظری بیان می کند
به کارگیری الگوی ساخت گرا در راستای بازیافت پاسخ های فطرت درباره ی حجاب (مبتنی بر مبانی فلسفی علامه جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی ساخت گرا، از الگوهای نوین یادگیری است و برای تنظیم ساختار اطلاعات پراکنده ی ذهنی فرد و یافتن پاسخ توسط خود او به کار می رود، ولی می توان بر اساس نگرش های بنیادینی که در حوزه های معرفتی وجود دارد، کاربرد این الگو را توسعه داد و آن را برای بازیافت مشهودات فطری هم به کار گرفت. در این مقاله با تأکید بر مبانی علامه جوادی آملی نخست تحلیلی درباره ی هویت الگوی ساخت گرا و مشابهت آن با روش سقراطی ارائه شده و آن گاه با بیان کم و کیف فطری بودن حکم حجاب با تکیه بر دیدگاه های این اندیشمند، پیشنهاد راهبردی توسعه در کاربست این الگو در راستای یافتن پاسخ های فطرت درباره ی حجاب ارائه شده است. در این تحقیق، بر اساس مبانی فلسفی نشان داده شده است که چگونه طی مجموعه سؤالاتی که به مقتضای این الگو به سبک روش سقراطی در سه گام قابل طرح است، به فرد متربی می توان کمک نمود تا بتواند حکم فطرت و حکمت آن را درباره ی حجاب در مشهودات فطری خود بازیافت نماید. با به کار گیری این الگو که مبانی فلسفی و مزایای مهم و اصول ویژه ای دارد، فرد مترّبی به مشهودات فطری خود بازگشته و حجاب را نه به عنوان مانعی برای پوشاندن زیبایی بلکه به مثابه راهی برای رسیدن به زیبایی مطلق و کشش های فطری وجودی بر می گزیند.
حکمت مشرقی ابن سینا و حکمت اشراقی سهروردی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
می دانیم که نسبت میان حکمت مشاء و حکمت اشراق، یکی از بحث های مهم فلسفه اسلامی است. بنابراین در این نوشتار ابتدا به تعریف دو حکمت مذکور پرداخته و سپس آثاری که حاوی حکمت مشرقی در میان تألیفات ابن سیناست و نیز توضیحاتی راجع به رساله های تمثیلی سهروردی آورده می شود. پس از آن یازده مورد از وجوه اشتراک این نوع تألیفات بیان می شود که از مهم ترین موارد میان این نوع آثار دو فیلسوف، می توان کاربرد زبان تمثیل، بررسی و شناساندن نفس و قوای آن، استفاده از رمز پرنده در اکثر این رسائل و ... را نام برد. در نهایت به این نتیجه می رسیم که ابن سینا یک ونیم قرن پیش از سهروردی و همچو وی دارای تجربه عرفانی و یا حکمت مشرقی بوده و نیز یکی از رساله های تمثیلی وی، نقطه آغازین نگارش آثاری از این نوع توسط سهروردی بوده است. بنابراین نمی توان ابن سینا را فیلسوفی صرفاً مشائی و ناآگاه از حقایق عرفانی دانست
نقش خدا در نظام معرفت شناسی دکارت و اوگوستینوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
در نظام فلسفی دکارت خدا نقشی محوری ایفا می کند. برای تضمین اعتبار معرفتی که تأمل گر دکارتی به دست می آورد، اثبات وجود خدایِ غیر فریبکار ضروری است. به عقیده دکارت، وجود چنین خدایی را نه به واسطه حواس که گاه ما را می فریبد و اعتمادپذیر نیست بلکه باید به نحو شهودی، یعنی به نحو پیشینی، اثبات کرد. با توجه به این نکته، شیوه رویگردانی اوگوستینوس از حواس برای تأمل در باب خدا، راهگشای دکارت در کشف اصول اولیه فلسفه خود، بدون توسل به حواس بود.
برای بررسی نقش خدا در کسب معرفت نزد دکارت و اوگوستینوس، باید به این نکته توجه داشت که اوگوستینوس، همانند افلاطون، کلیات معقول را اصل و اساس عالم واقع می داند که در پرتو اشراق الهی از آنها آگاه می شویم. در واقع، اوگوستینوس خدا را نوری می داند که بدون او شناخت برای انسان ناممکن است، درحالی که به نظر دکارت، اساس عالم واقع، امور ریاضی، یعنی جزئیات معقول است که نه در خدا بلکه در ذهن انسان جای دارد و متعلق شهود قرار می گیرد و نقش خدایِ غیر فریبکار، جز تضمین اعتبار همین معرفت شهودی نیست. با این حال، دکارت در اثبات وجود این خدای غیر فریبکار از تقسیم بندی مراتب ادراک نزد اوگوستینوس بهره می برد.
در مقاله پیش رو، با توجه به همین تقسیم بندی، به تفاوت نقش خدا و میزان دخالت فرد در کسب معرفت نزد این دو متفکر می پردازیم.
ساختار نظری و عملی عرفان مسیحی در اندیشه آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگوستین متألهی است دارای حالات عرفانی و عارفی است صاحب اندیشه های الهیاتی. عقل با عرفان و زهد با تصدی مناصب دینی و اجتماعی در عرفان وی جمع شده اند. در بعد عملی، محور اندیشة عرفانی وی عشق و محبت به خدا و مخلوقات اوست. از دید وی، برای رسیدن به کمال در عشق، شرط مهم فروتنی یعنی عدم رضایت به مقام فعلی و نیاز به حرکت به سمت کمال است. این امر از رهگذر تهذیب نفس، کسب فضایل دینی و دعا و نیایش قابل دستیابی است. سالک با این امور سه گانه، مراتب نفس را از مرتبة نباتی، حسی، عقلی (استدلالی)، آغاز کرده و با طی مرتبة اخلاق و طمأنینه، به هدف نهایی، که مرحله تأمل است، نائل می آید. آنان که این مراحل را طی کنند، در بُعد ادراکی از ادراک حسی مادی و روحانی خیالی گذر کرده اند و با ادراکی عقلی، به معرفتِ نوری تغییرناپذیر دست یافته اند. در این مرحله، انسان خداوند را همه جا حاضر و ناظر می داند و می یابد که همه حقایق از او تغذیه می کنند.
پیمان الست و نقد آراء مفسران فریقین درباره آیه میثاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیه میثاق (اعراف/172) بیان کننده عهد خداوند با بندگان خویش است که موجب ابراز نظرات مختلف مفسران، از جمله وجود عالم ذر برگرفته از روایات، فطرت، تمثیل، دو نشئه ملکوتی و ملکی انسان، عالم عقل و وحی و ... شده است. در این پژوهش پس از ذکر همه این نظرات و بیان نقاط ضعف و قوت هر نظریه، بررسی روایات ذیل آیه بیان خواهد شد که به ظاهر تواتر معنوی دارند، اما پس از حذف مشترکات در طرق و روایات مکرر از یک فرد خاص و بیان اضطراب در متن روایات و ضعف سندی آنها، نه تنها تواتر معنوی، بلکه اعتبار این احادیث زیر سؤال می رود. سپس به تبین نظریه مختار بر این مبنا که شهود حضوری برای انسان در طول عمر وی است، می پردازد؛ بر این اساس که اگر انسان با دست خویش برای خود حجاب ایجاد نکند، قطعاً این عهد و شهود را درک خواهد نمود.
در ضرورت و اهمیت شناخت اسناد تاریخی: واکاوی عقدنامههای ازدواج عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است با واکاوی عقدنامه های ازدواج و بررسی اجزای آن، داده های پایه جهت شناخت تاریخ عهد قاجار به دست آید. این پژوهش از چند منظر حائز اهمیت است: نخست اینکه مطالعه عقدنامه های قاجار چه فواید و تأثیری بر شناخت تاریخ این دورة زمانی دارد. از سوی دیگر، این بررسی آشکار می سازد تاریخ عهد قاجار را از جنبه های مختلف از جمله: اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و... با تکیه بر بررسی عقدنامه ها می توان مورد مطالعه قرار داد. نگارندگان می کوشند با بررسی انجام گرفته در این زمینه، یافته های جدیدی را باتکیه بر اسناد و عقدنامه های ازدواج و مقررات مربوط به آن ارائه دهند. دستاوردهای تحقیق در این پژوهش شامل تأثیر شرایط محیطی عهد قاجار بر قباله های نکاح می باشد. بدین شکل که محیط مذهبی عهد قاجار ازدواج را سنتی الهی دانسته که بزرگان دین مبین اسلام بر اجرای آن تأکید نموده است. مذهب و قوانین آن بر تمام جنبه های حقوقی این اسناد اشراف داشته است. جایگاه اجتماعی زوجین و والدینشان با ذکر القاب آنها در متن عقدنامه ها که در آن زمان نشانه جایگاه اجتماعی افراد بوده است، مشخص می شود. همچنین وضعیت اقتصادی طرفین ازدواج، نوع وجه رایج مملکتی، مشخصات جغرافیایی املاک در عهد قاجار با بررسی اسناد ازدواج مشخص می گردد. باتوجه به ماهیت موضوع، روش تحقی ق دراین پژوهش توصیفی می باشد؛ بر این اساس که ابتدا موضوع مورد بحث توصیف و تشریح و سرانجام ابعاد و زوایای تاریخی مستخرج شده از عقدنامه های قاجاری تبیین می شود. بدیهی است که روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش عمدتاً کتابخانه ای و اسنادی است.
طراحی الگوی تصمیم گیری اسلامی بر اساس نقش عقل، وحی و شهود بر مبنای نظام ارزشی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش عقل، شهود و وحی در نظام تصمیم گیری با توجه به تفاوت منابع شناخت در نظام ارزشی غرب و اسلام و همچنین طراحی الگوی تصمیم گیری با توجه به نظام ارزشی اسلامی است. بدین منظور، پس از ارائة تعریفی از «تصمیم گیری»، نظام ارزشی غرب و اسلام و ابزارهای (منابع) شناخت آنها بررسی شده است. سپس با توجه به بررسی مبانی نظام ارزشی اسلام و ابزاهای (منابع) شناخت شامل عقل، وحی، حس و شهود، الگوی تصمیم گیری اسلامی طراحی شد. الگوی پژوهش پس از اخذ نظرات خبرگان و انجام اصلاحات، به تأیید 20 تن از خبرگان رسید. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که در نظام ارزشی اسلام، اولین و مهم ترین منبع شناخت، «وحی » است. پس از آن «شهود» و «عقل» و در پایان نیز «تجربه». در نظام ارزشی اسلام، همه این منابع شناخت به رسمیت شناخته می شوند و محققان و علمای اسلامی از مشاهده محسوسات و تجربه و استدلال و برهان و سرانجام، تعقل و ذوق و شهود عرفانی استفاده کرده و از هر طریقی به صورتی، پیوستگی مراتب وجود را به یکدیگر نمایان ساخته اند.
تحلیل دیدگاه علّامه طباطبائى درباره غیب و شهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غیب و شهود در آموزه هاى دینى شامل معناى خاصى مى باشد که کانون توجه علّامه طباطبائى بوده است. این مقاله تلاش دارد به روش تحلیلى توصیفى با مراجعه به تفسیر المیزان، دیدگاه وى درباره مسائلى همچون غیب و شهود، مصادیق و نسبى بودن آن را استخراج کند.
از یافته هاى این پژوهش آن است که علّامه، «غیب» را حقیقتى نامحسوس و فرامادى مى داند که وحى آسمانى به صراحت آن را تأیید کرده، درباره آن سخن گفته و آدمیان را به ایمان به آن فراخوانده است. انسان ها گرچه بر حسب فطرت الهى خود از وجود غیب آگاهى داشته و بدان مؤمن مى باشند، اما شناخت تفصیلى غیب و موجودات و جهان هاى نامحسوسى که متعلق به غیب مى باشند، جز از راه وحى آسمانى امکان پذیر نمى باشد و اما شهادت، آن امرى است که مشهود و حاضر نزد مُدرِک است. همچنین شهادت دائرمدار احاطه به شى ء، توسط حس یا خیال یا عقل یا احاطه وجودى است.
مراتب شناخت در عرفان مولوی و آیین بودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله معرفت و توجه به سلسله مراتب و شناخت آفت های هر مرتبه جزء اصول بنیادین در نظامهای عرفانی است. هر مکتب عرفانی بدنبال نشان دادن نوعی معرفت متعالی است تا بتواند عمق بیشتری از حقیقت را به پیروان خود نشان دهد. بنابراین پرسش اساسی در این مکاتب این است که مراتب این معرفت کدام است و چگونه می توان به این معرفت متعالی رسید؟ در این مقاله، برای پاسخ به این پرسش ها دیدگاه مولوی در عرفان اسلامی ودیدگاه بودا در عرفان هندو را مورد بررسی قرار داده ایم. مولوی در آثار منظوم و منثور خود معرفت را ابتدا در سطح ابزارهای حسی، سپس در مرتبه ی بالاتر با کمک ابزارهای عقلی انسانی دنبال کرده و با بیان تقسیم بندی مراتب عقل، ویژگیهای هر کدام را برشمرده و سرانجام اوج معرفت را در معرفت شهودی تبیین می کند. اما در آموزه های بودائی پس از بیان زنجیره ی علّی که باعث رنج و درد انسان در دنیا می شود، علت اصلی رنج انسان در جهل و نادانی او جستجو شده و رسیدن به دانایی حقیقی نقش بسیار اساسی در رهایی از این رنج دارد. بنابراین معرفت برتر، شناخت چهار حقیقت شریف و استفاده صحیح از راههای هشتگانه برای نجات از رنج و رسیدن به آزادی مطلق و حقیقت غایی است. فنای فی الله مولانا ورسیدن به رهایی و نیروانا در اندیشه بودا نهایت این سلوک معرفتی معنوی است که در این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است.
مراقبه در چشم انداز ملاصدرا و اِولین آندرهیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
یکی از مسائل مشترکی که در حوزه ی عرفان غربی و اسلامی وجود دارد،سلوک عرفانی عارف، مراقبه، شرایط و لوازم آن است که متأله و عرفان پژوه انگلیسی تبار، خانم اولین آندرهیل نیز به طور تخصصی به تبیین و بررسی آن پرداخته است. ملاصدرای شیرازی نیز از این مهم غفلت نورزیده است. آثار وی مشحون است از مواردی که به طورخاص به مسأله ی مراقبه پرداخته است؛ چنانچه می توان گفت ویژگی خاص عرفان صدرایی مبتنی بر مراقبه است. آندرهیل و ملاصدرا هر دو به شیوه ی خاص خودشان به این مهم پرداخته اند. هر دو با رویکرد مشترک به سه ساحتی بودن نفس انسان، به تقدم و تفوق یکی بر دیگری توجه داشته اند. آندرهیل با مقدم دانستن احساس بر عقل و اراده، مراقبه را مبتنی بر پرورش حس عمیقی می داند که عارف را دم به دم به مراحل عمیق تر آگاهی سوق داده تا به مرحله ی نهایی آن که «نگریستن در ابدیت» و «اتحاد با حقیقت متعالی» است، نایل شود. ملاصدرا نیز با مقدم داشتن معرفت و بینش بر دو ساحت دیگر، به ذومرتبه بودن و تدریجی بودن مراقبه تأکید داشته و غایت مراقبه را تجمیع قوای نفس برای اتحاد با عقل فعال می پندارد. وجه شباهت هایی میان این دو متفکر وجود دارد؛ ازجمله اهمیت به کشف مخلوقات در طبیعت، تمرکز نفس، تدریجی بودن مراقبه، ذکر در مراقبه. همچنین اختلاف دو رأی، در ساحات نفس، توجه به جایگاه عقل نظری نزد ملاصدرا و بی اعتبار دانستن آن نزد آندرهیل و نحوه ی ورود به مراقبه را نیز جزء وجه اختلاف ها می توان عنوان کرد.
شهود و سازگاری آن با تفکر فلسفی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ تفکر، برهان و شهود دو روش دست یابی به حقیقت تلقی شده است. در این راستا آنچه در وهله اول اندیشمندان را به فکر واداشته این است که کدامیک از این دو طریق معتبرتر و کاربردی تر است. بررسی این دو روش نشان می دهد که، گرچه هر یک از آن ها به تنهایی از مزایای خاصی برخوردار هستند، ولی در عین حال حصر نظر به یکی از دو روش برهان و شهود، در مسیر حقیقت یابی، چندان راهگشا نبوده، و توانایی حل بسیاری از معضلات فکری اندیشمندان را نداشته است. لذا تلفیق این دو روش مورد توجه برخی متفکران قرار گرفته است. در واقع این دسته از متفکران اسلامی، فلسفه ای شهودی را ابزار کار خود قرار داده اند، که از جملة آنان می توان به ملاصدرا اشاره نمود. پرسش پایه این جستار عبارت است از: چگونه شهود ملاصدرا با فلسفة او سازگار است؟ در این مقاله ضمن اشاره به پاره ای انتقادات در باب کاربرد شهود در فلسفه و پاسخ به آن ها با توجه به نظام حکمت صدرایی نشان خواهیم داد که صدرا توانست به نحوی از شهود در فلسفه استفاده نماید که نه تنها به حیثیت تعقلی فلسفه خدشه ای وارد نگردد، بلکه چنین کاربردی با تفکر فلسفی صدرایی کاملاً هماهنگ باشد.
معرفت قلبی از دیدگاه شریعت و مکتب ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی معاد در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
درمنظومة آیات و روایات اسلامی، محل معرفت قلب است و علم حقیقی همان معرفت قلبی است.مهم ترین ویژگی های معرفت شهودی و قلبی مطرح در آیات و روایات عبارت اند از: وهبی و از سوی خداوند بودن، نامتعارف و غیرعادی بودن، مستقیم و عاری از تفکر و واسطه بودن، شناختی بودن، برخورداری از حقیقت و صدق، برخورداری از متعلَّق فرامادی وغیبی، نتیجة تقوا و مجاهده [درونی و بیرونی] بودن. عرفا نیز، به تبعیت از شریعت ناب، قایل به معرفت عرفانی و قلبی اند. از دیدگاه ابن عربی معرفت حقیقی شناختی قلبی، بی واسطه، غیراکتسابی و وهبی است که با حصول استعداد نفس از طریق رعایت تقوا، مجاهده و سلوک عملی حاصل می شود . روشن است که تطابق دیدگاه عرفا بر شریعت مبین اسلام به دلیل پایبندی آنان به دستورات و اصول اسلامی است
فلسفه عرفان در اندیشه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان شناسی یکی از راهبردهای بنیادین دوره جدید و نیازهای کنونی جامعه اسلامی - انقلابی در حال تکوین تمدن نوین اسلامی است. اندیشیدن درباره عرفان اسلامی و تولید فلسفه عرفان اسلامی، برآمده از درک و دردهای عمیق و از اضلاع مهم منظومه اندیشه ای استاد مطهری; است؛ وی که به اهمیت فلسفه های مضاف و ضرورت تولید آنها به ویژه در فلسفه اخلاق اسلامی، فلسفه دین اسلامی، فلسفه تاریخ اسلامی و... به طورکامل پی برد و در گفتارها و نوشتارهای حکیمانه و آینده نگرانه اش از جمله «وظیفه های اصلی و کنونی حوزه های علمیه» به آنها اشاره کرد. اکنون پرسش این است که استاد شهید در فلسفه عرفان اسلامی چه بینش و گرایشی داشت و عرفان اسلامی را در معانی، مبانی و ساز و کار سلوک تا شهود چگونه بیان و تبیین کرده و نظر و نظریه هایش چیست؟ نوشتار پیش رو به برخی از موارد یادشده پاسخ داده و فرضیه تولید فلسفه عرفان اسلامی را به صورت دلالت های تطابقی، تضمنی و التزامی از میان آثار نوشتاری و گفتاری استاد مطهری جست وجو کرده است.
ادراک حسی، خود-تصحیحی و شهود فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه تحلیلی معاصر دیدگاه غالب روش شناختی این است که شهود فلسفی نقش شاهد راله یا علیه نظریه های فلسفی ایفا می کند؛ اما موفقیت در ایفای این نقش منوط به این است که شهود موجه باشد. پدیدارشناسی از دیدگاه هایی است که سعی در نشان دادن و در پی آن تبیین موجه بودن شهود دارد. مطابق این دیدگاه، شهود به واسطه داشتن ویژگی پدیداری خاصی (صادق به نظررسیدن محتوایش) موجه است. معمولاً استدلال می شود که ادراک حسی نیز چنین ویژگی پدیداری ای دارد و به نظر می رسد که موجه بودن ادراک حسی به دلیلِ داشتن همین ویژگی است و از این جهت شباهتی ساختاری بین شهود و ادراک حسی هست و همین امر موجه بودن شهود را تقویت می کند. در این مقاله سعی بر آن است که نشان داده شود ویژگی تعیین کننده دیگری در رابطه با توجیه در ادراک حسی وجود دارد که ویژگی خودتصحیحی است. ادراک حسی به میزان نسبتاً زیادی خودمصحح است؛ در حالی که شهود به میزان زیادی در مقابل خودتصحیحی مقاوم است. به نظر می رسد نبودِ این ویژگی می تواند ادعای موجه بودن شهود را تضعیف کند.
ابزارهای معرفت در فلسفة اشراقی سهروردی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
مبحث ابزارهای معرفت انسانی، از مباحث محوری در همه مکاتب معرفت شناختی است. در این میان فلسفة اشراقیِ سهروردی، به نحو مبسوط به این مبحث پرداخته و علی رغم برخی مشابهت ها با فلسفة مشاء، دیدگاه ه های نوآورانه ای را مطرح کرده است. او در آثار خویش ابزارهای معرفت را در سه دسته مطرح می کند: 1. حس (ظاهری و باطنی)، 2. عقل، 3. حواس مثالی و قلب. حواس مثالی نزد سهروردی غیر از حواس باطنی است. نوآوری های سهروردی در این مبحث، به ویژه در چهار مورد قابل ملاحظه است: 1. جایگاه حافظه و خیال، 2. اتحاد واهمه، متخیله و خیال، 3. نسبت حواس و نفس، 4. تبیینی خاص از حواس مثالی و قلب. صدرالمتألهین در آثار خویش، نقدهای مهمی بر نوآورهای های فوق وارد ساخته، لیکن در مجموعً دیدگاه سهروردی در باب شهود را پذیرفته است. برخی متفکران معاصر نیز مواضعی را در باب این نوآوری ها اتخاذ کرده اند که در نوشتار حاضر بررسی و نقد خواهد شد. مجموع این نقدها و نظرها می تواند اساس مناسبی را برای بازخوانی و ارزیابی دیدگاه های سهروردی در این مبحث تدارک کند.
تحلیل مبانی اعتبار بینه و محذور حاصل از قول سببیت با نگاهی به نظرات امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینه (دو شاهد عادل) در فقه و قوانین موضوعه به عنوان یکی از ادلة معتبر اثبات دعوا و حکم مطرح بوده و در لسان فقها به عنوان اماره ای که از سوی شارع اعتبار یافته، شناخته می شود. فقها و اصولیین عموماً (انسدادیون و انفتاحیون) امارات را به لحاظ افادة ظن معتبر، حجت می دانند و در عین حال اکثر آنها بینه را – که مصداقی از اماره است- نه به لحاظ افادة ظن، که به لحاظ اعتبار بخشی از سوی شارع، معتبر می شناسند و ظن حاصل از آن را به لحاظ مهر تأیید شارع، با واژه هایی از قبیل: علم شرعی، علم عرفی و عادی، علم تعبدی، علم تنزیلی و تتمیم کشف عنوان نموده اند. با این وصف، برخی قائل به سببیت و خصوصیت بینه بوده و با وصف اذعان به طریق بودن مطلق امارات، بینه را سبب ثبوت حکم می دانند ولو اینکه ظن قابل اتکایی هم حاصل نکرده باشد. در کنار این گروه، برخی دیگر مانند امام خمینی، خاستگاه اعتبار بینه را بنای عقلا عنوان می دارند که به تأیید و تنفیذ شارع رسیده، لذا طریقیت به واقع است که باعث اعتبار اثباتی آن شده است. نتیجة اختلاف این دو قول، تأثیر در شرایط اعتبار بینه و آثار و احکام آن است، از جمله در: وجوب یا عدم وجوب حکم بر قاضی پس از شهادت شهود، اعتبار عدد در شهود و امکان یا عدم امکان تحقق تعارض. نتیجه پژوهش و قول مختار، همان طریقیت بینه است که علاوه بر قائلین به طریقیت، قائلین به سببیت نیز در مباحثی چون: اعتبار رتبی، تعارض دو بینه، اعدل و اکثر بودن شهود و ... به آن اذعان نموده اند.