شهناز شایان فر

شهناز شایان فر

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه الزهرا(س)

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
۱.

مبانی جهان شناختی و انسان شناختی معنای زندگی در فلسفه صدرایی و روان درمانگری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی مبانی انسان شناختی مبانی جهان شناختی ملاصدرا اروین یالوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۱
معنای زندگی یکی از مهمترین دغدغه های بشر امروز و از مسائلِ سرنوشت ساز در میان فیلسوفان، روان درمانگران و اخلاق پژوهان معاصر است. در پژوهش حاضر، معنای زندگی از نگاه ملاصدرا، در مقام یک فیلسوف مسلمان، و اروی ن یالوم، در مقام یک روان درمانگر اگزیستانسیالیست معاصر غربی، بررسی شده است. پرسش مهم مقال ه این ست ک ه مبان ی جه ان شناخت ی و انسان شناختی معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا و اروین یالوم چیست؟ این پژوهش روشن میسازد که در مبانی فلسفی ملاصدرا، خدا با جلوه های جمالی و جلالی، بمثابه غایت هستی و معنابخش به هستی و انسان با ویژگی اشتداد وجودی، تجردی و کثرت نوعی حضور دارد. در مقابل، در مبانی فکری یالوم محوریت خدا انکار میشود و جهان فاقد معناست و این آدمی است که باید زندگیش را معنادار کند. بنابرین میتوان گفت در فلسفه ملاصدرا، با کشف معنا و در تفکر یالوم، با جعل معنا سروکار داریم. در مسئله معنای زندگی، رویکرد ملاصدرا غایت گرایانه و الهی است و رویکرد یالوم، غیرغایت گرایانه و غیرالهی.
۲.

تبیین پارادوکس «تعالی و انکار تعالی»برهمن در اوپانیشادها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۴
درباره متعالی بودن یا حلولی بودن «برهمن» اوپانیشادها ، تفسیرهای متفاوتی ارائه شده است. طیفی بر این باور هستند که اوپانیشادها به نوعی بازگشت از جهان به درون آدمی است و گذر از آرای مشرکانه به آرای وحدت گرایانه در هند است. در مقابل، گروهی از همه خدایی و حلول برهمن در اوپانیشادها سخن می گویند. همچنین، «برهمن» به روایت اوپانیشادها گاهی به اوصاف پدیده های این جهانی متصف می شود و زمانی متعالی از هر اسم و وصف و شناختی معرفی می شود. پرسش نگارنده این است: پارادوکس تعالی و انکار تعالی برهمن را چگونه می توان تبیین کرد؟  نتایج این پژوهش عبارت است از: یکم. در اوپانیشادها ما با تعالی صرف برهمن روبرو نیستیم و مدام تعالی برهمن اثبات و انکار می شود. این پدیدهبظاهرتناقض آمیز در اوپانیشادها را می توان با تفکیک دو مقام ذات و فعل یا تفکیک دو ساحت باطن و ظاهر برهمن برطرف کرد؛ دوم. برهمن در مقام ذات برخوردار از همه گونه های تعالی بجز تعالی وجودی است و در همین برهمن در مقام فعل، همه گونه های تعالی نفی می شود و آنچه اثبات می شود حضور است نه حلول؛ سوم. نام ها و ویژگی های شایع و رایجی را که میان ما مرسوم است نمی توان بر برهمن اطلاق کرد چون برهمن نامتناهی است و نام ها و ویژگی های رایج، تعین بخش و محدود کننده است و قاعدتاً برهمن باید رها و متعالی از این امور تقیدبخش باشد.
۳.

سعد و نحس ایام و تبیین سینوی خواجه طوسی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاک جسم فلکی نفس سعد و نحس ایام خواجه طوسی ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۸
بحث اوضاع فلکی و موقعیت ستارگان و همچنین نحوه قرار گرفتن آن ها و متعاقباً سعدی و نحسی روزها مسأله ای است که از دیرباز توجه مردم را به خود جلب کرده است. بسیاری از مردمان بر این باورند ک اوضاع فلکی نقش تعیین کننده در اتفاقات زندگی آن ها دارد. این باور در بخش علمی مسأله، امری انکارناپذیر است مانند اعتقاد به تأثیر خسوف و کسوف در پدیدارهای طبیعی. اما بخش غیرعلمی آن عموماً به شکل خرافات در زندگی انسان ها نمود پیدا کرده است؛ این که اساساً اوضاع فلکی علاوه بر تأثیرات طبیعی بتواند تعیین کننده ی مفاهیم ارزشی از جمله سعد و نحس ایام باشد، دغدغه ای است که حتی فیلسوفان از آن فارغ نبوده اند؛ از جمله ی آن ها خواجه نصیرالدین طوسی است. سوال پایه تحقیق حاضر آن است که خواجه نصیر الدین طوسی چه تبیین فلسفی از سعد و نحس ایام مطرح میکند؟ دستاورد این پژوهش عبارتست از آنکه مسأله سعد و نحس ایام و انتساب آن ها به اوضاع فلکی از نگاه فیلسوفان به دور نمانده است و خواجه نصیر الدین طوسی بر اساس مبانی انسان شناختی و جهاشناختی تاثیر افلاک بر نفوس و سعد و نحس ایام را تحلیل و تبیین کرده است. او معتقد است فعل و انفعالات و حرکت افلاک و شکل و نظم بین ستارگان و اجسام فلکی ، با توجه به توان و قابلیتی که نفس انسانی برای تاثیر در جسم و تاثر از آن دارد، می تواند موجبات سعدی و نحسی ،در زندگی انسان و همچنین تأثیر در زمین و اجسام موجود در آن را فراهم سازد .
۴.

تحلیل فراشناختی «عمل» در حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عمل متخیله محاکات کنترل ارادی حکمت سینوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۳۲
در حکمت سینوی، عمل برپایه مؤلفه هایی همچون قوه مُدرِکه و محرکه استوار است و گوناگونی قوای ادراکی و مهم تر از آن، کارکرد سه گانه قوه متخیله (ترکیب، تفصیل و محاکات) و اثرپذیری عمل از مزاج، ملکه و شاکله، چهره متفاوتی از فرایند صدور عمل را عرضه می کند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که براساس تحلیل فراشناختی عمل و ظرفیت های درونی حکمت سینوی، چند فرایند از صدور عمل می توان به دست داد. نتایج این پژوهش بدین شرح اند: برخلاف گزارش هایی که از حکمت سینوی درباره صدور عمل به دست داده شده است، می توان گفت ما نه با یک فرایند ساده، بلکه با فرایندهای گوناگون صدور عمل روبه رو هستیم و دست کم، چهارده فرایند صدور عمل را می توان از آثار ابن سینا استنباط کرد. برخلاف برخی گزارش ها ابن سینا در مواضع متعدد، درباره محاکات قوه متخیله سخن گفته است. صور و معانی گاهی به صورت اولیه و پیش از ترکیب و تفصیل، منشأ صدور عمل می شوند، گاهی پس از ترکیب و تفصیل به عمل می انجامند و گاه محاکاتی از صورت و معنا منشأ صدور فعل می شود. چهار گونه کنترل بر عمل به معاونت قوای متخیله و مفکره وجود دارد: کنترل ارادی پایه، کنترل ارادی فوری غیرپایه، کنترل ارادی بلندمدت و کنترل ارادی غیرمستقیم. شایان ذکر است که تاکنون، پژوهشی درحوزه ارائه چهارده فرایند از صدور عمل و صور چهارگانه کنترل عمل صورت نگرفته است.
۵.

مؤلفه های مابعدالطبیعی معنای زندگی به روایت اروین یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی دلواپسی های غایی مؤلفه های مابعدالطبیعی معنای زندگی یالوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۴ تعداد دانلود : ۱۴۱۸
به نظر یالوم، زندگی ذاتاً بی معناست و ما باید معنای زندگی را جعل کنیم نه کشف. پس زندگی معنادار از نظر او، منوط به رعایت یکسری اصول اخلاقی- روانشناختی ای است که خود بشر آنها را ابداع کرده است. این اصول اخلاقی- روانشناختی مبتنی بر مؤلفه های مابعدالطبیعی است. پرسش پایه این جستار به این قرار است: مؤلفه های مابعدالطبیعی معنای زندگی به روایت اروین یالوم چیست؟ دستاوردهای پژوهش حاضر عبارت است از: 1 . از نظر یالوم معنای زندگی در ارتباط با سه مؤلفه ارزش، دلواپسی های غایی، و فرهنگ است؛ 2 . جهان عاری از خدا، جهان عاری از معنا، و زندگی معنادار بدون حضور ماورای طبیعت از مهم ترین مؤلفه های هستی شناختی معنای زندگی به روایت یالوم و مسئولیت، عشق، موقعیت مرزی (تجربیات مرزی)، احساس گناه، مرگ، آرزو و عواطف، ترس و  اضطراب، و تنهایی از مهم ترین مؤلفه های انسان شناختی معنای زندگی از نظر یالوم است. پس بر این اساس می توان گفت: یالوم، زندگی را بدون حضور خدا و ماورای طبیعت که از مؤلفه های مابعدالطبیعی و هستی شناختی معناداری زندگی نزد اوست، معنادار می داند. زیرا او، حقیقتاً اعتقاد به خدا و همچنین ماورای طبیعت را از شروط اصلی و ضروریِ اخلاقی- انسانی زیستن زندگی بشر نمی داند که بخواهد زندگی را با توجه به این دو مقوله، معنادار لحاظ کند. 
۶.

صور تعالی خدا در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا تعالی وجودی تعالی معرفتی تعالی منطقی تعالی زبانی ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۶۳
آنچه در نگاه اولیه به آثار ابن سینا مشاهده می شود، تعالی وجودی است. ابن سینا خدا را تمام و فوق تمام می داند؛ به این معنا که خداوند همه کمالات را دارد و هر وجودی که در عالَم هست، از او افاضه شده است. پرسش اصلی جستار حاضر آن است که بر اساس فلسفه سینوی چه صوری از تعالی خدا را می توان ارائه داد؟در این پژوهش صور متنوعی از تعالی خدا عرضه شده است؛ ازجمله: تعالی وجودی (با دو گونه آن: تعالی صرف، تعالی سنخی)، تعالی شأنی، تعالی معرفتی، تعالی زبانی و تعالی منطقی؛ غالباً کثرت انگاری و تقابل با وحدت شخصی وجود را یکی از مشخصات جوهری فلسفه سینوی می دانند، اما استفاده ابن سینا از تمثیل آفتاب در تبیین نحوه وجود ممکنات و نیز به کارگیری تعبیر ظهور برای ماسوی الله، این امکان را فراهم می کند تا از استنباط تعالی شأنی خدا در حکمت سینوی سخن گفت.  محدود بودنِ شناختِ آدمی به خواصّ و لوازم همه پدیده ها، حد و برهان نداشتن خدا و ارائه برهان عقلانی بر عدم توانایی شناخت ذات الهی، نشانه های تعالی معرفتی خداوند در حکمت سینوی است. لازمه تعالی معرفتی تعالی زبانی است؛ ازاین رو ابن سینا معتقد است که بیان هویت مطلق و ذات حقیقت او به هیچ زبان و تعبیری ممکن نیست. واجب الوجود با هیچ یک از امور، در معنای جنسى یا نوعى، شرکت ندارد و بدین سان نیازی ندارد که از آنها به معنای فصلى یا عرضى، جدا باشد، بلکه به خودی خود، جدا و متمایز است و به این معنا می توان تعالی منطقی را در فلسفه سینوی مطرح کرد.
۷.

مدل صدرایی در تفسیر اصل برابری در حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقوق بشر کثرت نوعی انسان اصل برابری ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۴۵۸
در باب حقوق بشر دو گفتمان فراقراردادی و قراردادی مطرح است و تساوی حقوق و نیز تساوی در برابر حقوق، مسبوق به تساوی مستحقان است؛ با این تفاوت که در گفتمان فراقراردادی، تساوی مستحقان امری عینی است و ریشه در حقیقت واحد و جامع دارد و در گفتمان قراردادی، تساوی مستحقان با فرض و اعتبار تأمین می شود. اما ظاهراً کثرت نوعی انسان صدرایی با طرح انسان های متباین نمی تواند با تساوی حقوق مستحقان سازگار باشد. پرسش محوری این جستار آن است که چگونه با پذیرش کثرت نوعی انسان صدرایی و جهان های متفاوتی که انسان های مختلف در آن زیست می کنند، می توان از تساویِ حقوق اجتماعی انسان ها و تساوی آنها در برابر قانون در گفتمان فراقراردادی سخن گفت؟ دستاورد این پژوهش این است که با توجه به امکانات درونی فلسفه ملاصدرا می توان از دو مدل «برابری عینی بنفس امر متواطی» (= وحدت نوعی) و «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تبیین اصل برابری بهره برد و با توجه به عینی بودن این دو مدل در فلسفه صدرایی و ترجیح آن بر مدل ذهنی و قراردادی نیازی به طرح مدل ذهنی و قراردادی در فلسفه یادشده نیست. گفتنی است که مدل «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تفسیر اصل برابری از نوآوری های این جستار است.
۸.

دلالتهای فلسفی کلام امام رضا (علیه السلام) در مسئله توح ید ذات ی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلالت های فلسفی توحید ذاتی توحید احدی توحید واحدی امام رضا (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۰ تعداد دانلود : ۵۳۶
«توحید» اساسی ترین اصل اعتقادی اسلام است و دیگر معارف اعتقادی و معارف ارزشی انسان از آن نشأت می گیرد. توحید ذاتی مهم ترین نوع توحید و زیربنای تمام مراتب توحید است. امام رضا (علیه السلام) نیز بسان سایر معصومان (علیهم السلام) به این مسئله اساسی توجّهی ویژه داشته اند. دو پرسش اساسی این مقاله عبارت است از: موضع امام رضا (علیه السلام) درباره توحید ذاتی چیست و چگونه می توان بر اساس نگاه فلسفی، دلالت های پنهان دیدگاه توحیدی امام رضا (علیه السلام) را آشکار کرد؟ نتایج به دست آمده هم به این قرار است: در کلام امام رضا (علیه السلام) سه تبیین از توحید ذاتی مشاهده شده است: 1. اثبات احدیت بدون ابتنا بر واحدیّت 2. اثبات واحدیّت بدون ابتنا بر احدیت 3. اثبات واحدیّت بر مبنای احدیّت. برهان نفی تحدید از خداوند در کلام امام رضا (علیه السلام) از سویی وابسته به واحدیّت نیست و مستقل از آن اثبات می شود. بنابراین، از این جهت، برهان یادشده همان صورت اول توحید است و از سوی دیگر، همین نفی تحدید از خدا مقدمه اثبات واحدیّت می شود و از این جهت، این برهان، صورت سوم را رقم می زند و صورت دوم در قالب چهار برهان در بیانات این امام همام (علیه السلام) ظهور می یابد که عبارتند از: نفی صفات مخلوقات از خداوند، ازلیّت و قدیم بودن خداوند، برهان تمانع، و مسبوقیت دوگانه پرستی به توحید. در این پژوهش سعی شده به مدد میراث فلسفی سنت اسلامی، برخی دلالت های پنهان روایات امام رضا (علیه السلام) نیز در فقره توحید آشکار و لوازم و فروع آن تحلیل و استنباط شود بدون آنکه درصدد تحمیل فلسفه بر روایات برآییم. 
۹.

شهود و سازگاری آن با تفکر فلسفی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهود حکمت متعالیه برهان صدرا روش معرفتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۳۹ تعداد دانلود : ۶۸۰
در طول تاریخ تفکر، برهان و شهود دو روش دست یابی به حقیقت تلقی شده است. در این راستا آنچه در وهله اول اندیشمندان را به فکر واداشته این است که کدامیک از این دو طریق معتبرتر و کاربردی تر است. بررسی این دو روش نشان می دهد که، گرچه هر یک از آن ها به تنهایی از مزایای خاصی برخوردار هستند، ولی در عین حال حصر نظر به یکی از دو روش برهان و شهود، در مسیر حقیقت یابی، چندان راهگشا نبوده، و توانایی حل بسیاری از معضلات فکری اندیشمندان را نداشته است. لذا تلفیق این دو روش مورد توجه برخی متفکران قرار گرفته است. در واقع این دسته از متفکران اسلامی، فلسفه ای شهودی را ابزار کار خود قرار داده اند، که از جملة آنان می توان به ملاصدرا اشاره نمود. پرسش پایه این جستار عبارت است از: چگونه شهود ملاصدرا با فلسفة او سازگار است؟ در این مقاله ضمن اشاره به پاره ای انتقادات در باب کاربرد شهود در فلسفه و پاسخ به آن ها با توجه به نظام حکمت صدرایی نشان خواهیم داد که صدرا توانست به نحوی از شهود در فلسفه استفاده نماید که نه تنها به حیثیت تعقلی فلسفه خدشه ای وارد نگردد، بلکه چنین کاربردی با تفکر فلسفی صدرایی کاملاً هماهنگ باشد.
۱۰.

معناشناسی شهود و کارکردهای آن از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیخ اشراق حکمت بحثی حکمت ذوقی فلسفه شهودی شهود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
شیخ شهاب الدین سهروردی با طرح شهود در عرصه فلسفه توانست نظامی بدیع را به نام حکمت اشراق تأسیس نموده و در پی چنین اقدامی فلسفه رو به انحطاط را در قالبی جدید احیا نماید. این جستار در صدد است تا با بررسی تعریف شهود، اقسام، جایگاه و کارکردهای آن در فلسفه سهروردی اقدام ابتکاری سهروردی را بیش از پیش تبیین کند. پرسش اساسی این جستار نیز به کارکردهای شهود در فلسفه سهروردی و رابطه میان شهود و تعقل مرتبط است: آیا ورود شهود به عنوان ابزار شناخت عرفانی در عرصه ای تعقلی امکان پذیر خواهد بود؟ در صورت امکان، کارکرد شهود در فلسفه چیست؟ دستاورد این جستار عبارتند از: کاربرد شهود در یک نظام فلسفی بدون آسیب رسانی به ساحت تعقلی فلسفه امکان پذیر است و شهود به نحوی توانمند در حل معضلات فکری و فلسفی راهگشا است. از جمله کارکردهای شهود درنظام فلسفی حکمت اشراق عبارتند از: 1- انتخاب مسأله در پی اهمیت یافتن آن در پرتو شهود؛ 2- مقدمه ای برای دستیابی به حد وسط برهان؛ 3- تحلیل بهتر مسأله.
۱۱.

ادراک شنیداریِ متافیزیکی از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا ادراک حسی ادراک شنیداری ادراک شنیداریِ متافیزیکی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۴۷ تعداد دانلود : ۵۵۸
در تلقی نگارنده، ادراک شنیداریِ متافیزیکی، به عنوان یکی از محمولات فلسفی، ادراکی است که عامل غیر مادی و غیر فیزیولوژیک به مثابه تمام کننده ادراک شنیداری در آن حضور دارد. در آثار فیلسوفان مسلمان به طور عام و در آثار ملاصدرا به طور خاص، درباره ادراک شنیداریِ متافیزیکی به عنوان یکی از راه های شناخت، مباحث مستقل و منسجمی مطرح نشده است. پژوهش مستقلی نیز در این باره صورت نگرفته است. جستار حاضر در صدد آن است که بر اساس امکانات درونی فلسفه ملاصدرا و اقوال پراکنده او در این زمینه، مؤلفه ها و مختصات ادراک شنیداری متافیزیکی را مورد واکاوی قرار دهد. پرسش های محوری این پژوهش عبارت است از: چه سطوح و معانی ای از ادراک شنیداریِ متافیزیکی در آثار ملاصدرا مطرح شده است؟ چگونه می توان با استفاده از امکانات درونی فلسفه ملاصدرا تبیینی وجودی از سطوح غیر متعارف شنیدنِ متافیزیکی انسان ارائه داد؟ نتیجه به دست آمده از این جستار اینکه از آثار ملاصدرا می توان سه سطحِ ادراک شنیداری متافیزیکی و پنج ویژگی برای این ادراک استخراج و استنباط نمود. همچنین، بر اساس امکانات درونی فلسفه ملاصدرا می توان ویژگی دیگری با عنوان «شهود خدا در هر شنیده ای» را نیز رصد کرد که در قالب دو تقریر اثبات شده است.
۱۲.

تبیین تأثیر انسان شناسی ملاصدرا در تنوع معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی ملاصدرا پوچ گرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
تعداد بازدید : ۱۲۱۱ تعداد دانلود : ۷۰۰
ادعای این جستار آن است که معنای زندگی در فلسفه ملاصدرا مؤلفه ای مشکک و متنوع است نه متواطی، و تنوع یادشده برآمده از نگاه انسان شناسانه ملاصدرا است؛ نگاهی که بیان می دارد: انسان، نه نوع واحد متواطی، که نوع مشکک یا جنس مشتمل بر انواع متباین است. از این رو، مسئله محوری در مقاله حاضر بررسی تأثیر طرح تفاوت تفاضلی و تباینی انسان ها در تنوع و تکثر معنای زندگی است. نگارندگان با روش تحلیل محتوا درصدد خوانش مبانی یادشده در فلسفه ملاصدرا برآمده اند. از دستاوردهای جستار حاضر می توان به این مطالب اشاره کرد: عرضه سه تبیین از تفاوت تفاضلی و تباینی انسان ها در قالب ظهور متفاوت اسمایی خدا؛ تجرد سه گانه (تجرد ناقص، تام و اتم) و بیان این مطلب که در فلسفه صدرایی، معانی متنوع زندگی در درون انواع انسانی، و بی معنایی و پوچ گرایی در مرز انواع انسانی رخ می دهد.
۱۳.

تعارض دیدگاه منطق دانان سینوی با ابن سینا در تعیین جهت نتایج مختلطات شکل اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا مختلطات شکل اول صغرای فعلیه کبرای وصفیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۲۷۲ تعداد دانلود : ۷۳۹
فعلیت صغری از شروط انتاج مختلطات شکل اول است که بیش تر منطق دانان، از جمله ابن سینا، در بسیاری از آثار خود بدان پای بندند. ابن سینا در مبحث مختلطات شکل اول فقط در دو موضع (صغرای ممکنة خاصه با کبرای وجودیه و صغرای مطلقة خاصه با کبرای موجبة ضروریه)، جهت نتیجه را تابع کبری ندانسته است. در حالی که بنا بر رأی خواجة طوسی مواضع دیگری نیز وجود دارد که نتیجة تابع کبری نیست. خواجه کبرای وصفیه (یکی از دو مشروطة عامه یا خاصه یا یکی از دو عرفیة عامه یا خاصه) را نیز به این مواضع می افزاید. با تفحص در آثار منطق دانان سینوی تعداد این مواضع به 42 ضرب می رسد. اگرچه منطق دانان در تعیین جهت نتیجة 31 ضرب از این ضروب اتفاق نظر و در تعیین جهت نتیجة 11 ضرب باقی مانده اختلاف نظر دارند، اما هیچ یک از آنان نتیجة این 11 ضرب را تابع کبری ندانسته اند. پژوهش حاضر به بررسی 31 ضرب یادشده و ضوابط و ادلة منطق دانان در باب جهت نتیجة آن ها می پردازد.
۱۴.

تبیین وجودی مرگ از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ملاصدرا مرگ تبیین ماهوی تبیین وجودی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
تعداد بازدید : ۱۳۷۰ تعداد دانلود : ۵۹۹
در این مقاله با استفاده از مبانی سه گانه هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی به تبیین مرگ از نظر ابن سینا و ملاصدرا پرداخته شده است. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی، از مبانی انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن نفس در تبیین مرگ بهره می گیرد. در جهان شناسی ابن سینا مسأله مرگ، بدون حضور عالم مثال منفصل و با تأکید بر عالم عقل و نظریه افلاک تبیین می شود. او با استفاده از این مبانی و با تقسیم مرگ به دو قسم طبیعی و ارادی، تبیینی ماهوی و طبی از مرگ ارائه می دهد، بدین گونه که مرگ قطع تعلق نفس به بدن است و علت اصلی آن حرارت و طبیعت، عدم قابلیت بدن و تناهی قوای آن است، درحالی که ملاصدرا بر پایه نگرش وجودی از مبانی انسان شناختی و جهان شناختی در تبیین مرگ بهره می گیرد مانند انحای سه گانه تجرد نفس، جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن آن و اعتقاد به عوالم سه گانه هستی که عبارتند از: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده که انسان در تداوم حرکت وجودی خود با مرگ، قوس صعود را در این عوالم طی می کند. ملاصدرا با تقسیم مرگ به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی، تبیینی متافیزیکی و وجودی از مرگ طبیعی ارائه می دهد، با این توضیح که: مرگ، امری وجودی و پایان حرکت تکاملی و استقلالی نفس از بدن است. تفاوت این دو تبیین این است که در نظر ابن سینا بدن نقش اصلی در مرگ دارد، درحالی که در نظر ملاصدرا نفس نقش اصلی را در مرگ ایفا می کند.
۱۵.

مسئله مطابقت در معرفت شناسی وجودی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تطابق ماهوی تطابق وجودی وحدت تشکیکی وجود وجود ذهنی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۵۷
نظریه مطابقت در صدق، یکی از کهنترین و مهمترین نظریات در باب شناخت حقیقت است. فیلسوفان مسلمان تفسیر واحدی از نظریه مذکور بدست داده و تطابق ذهن و عین را صرفاً تطابقی ماهوی تلقی کرده اند. ملاصدرا نیز همگام با پیشینیان، در مبحث وجود ذهنی و دیگر مباحث مرتبط با علم، از وحدت ماهوی ذهن و عین سخن میگوید. جستار حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که چگونه میتوان بر اساس امکانات درونی فلسفه ملاصدرا از مطابقت وجودی ذهن و عین در فلسفه او سخن گفت؟ نگارنده در این پژوهش سعی کرده است با تبیین برخی امکانات درونی فلسفه ملاصدرا، از جمله نگرش وجودی او به علم، تفکیک میان علم و صورت ذهنی، وحدت تشکیکی وجود، کینونتهای پیشین انسان و در پی آن دریافت حضوری از پدیده ها، به تبیین مطابقت وجودی ذهن و عین بپردازد. نتیجه این بررسیها نشان میدهد که تطابق ماهوی در پی تطابق وجودی مطرح میشود. بدیگر سخن، اگر تطابق ماهوی را بپذیریم باید مقدم بر آن تطابق وجودی را بعنوان مقوم تطابق ماهوی پذیرفته باشیم.
۱۶.

نقش التفاتی و کشفی ایده انسان کاملِ ابن عربی در امامت شیعی، در آثار فیض کاشانی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان کامل ابن عربی امام فیض کاشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۳ تعداد دانلود : ۵۳۹
در سنت عرفانی ابن عربی، بعد از وحدت وجود، مؤلفه محوری ای با عنوان «انسان کامل» مطرح است. برخی شارحان نیز «انسان کامل» و «توحید» را دو مسأله اساسی عرفان نظری دانسته اند. ولایت، مقام خلیفةاللّهی، تصرّف در عالم و سریان در آن، خزانه دار اسرار الاهی و آینه دانایی و شاهیِ حق، پاره ای از ویژگی های انسان کامل است. بنابراین مؤلفه انسان کامل، همانند مفهوم «قیّم کتابِ» سهروردی، همان اوصاف امام در احادیث شیعی را دارد و مخاطب شیعی، آن را به مصداق «امام» بسیار نزدیک می یابد. ایده انسان کامل در منظومه فکری فیض کاشانی به عنوان متفکری شیعی سبب شده او به آن دسته از روایاتی که در میان اندیشمندان شیعی به ویژه متکلمان، کمتر مورد توجه قرار گرفته، التفات دوباره و جدّی کرده است؛ و با استمداد از ایده یادشده، به کشف دلالت های پنهان آیات و روایات و یا تثبیت دلالت های آشکار آن ها بپردازد. در این جستار، نقش التفاتی انسان کامل در امامت مطرح شده است و بر اساس آثار فیض کاشانی و نیز در پرتو ایده انسان کامل، از چگونگی کشف دلالت های پنهان روایات در باب جایگاه وجودی امام و تثبیت دلالت های آشکار آن بحث می شود.
۱۷.

بررسی تطبیقی تعبیرپذیری احد نزد افلوطین و مقام ذات نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلوطین ابن عربی احد ذات نام تعبیر پذیری اسمای حقیقی اسمای غیر حقیقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی افلوطین و نوافلاطونیان (3 و 4 ب.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۵۳۴ تعداد دانلود : ۶۸۱
تأکید بر تعالی و تنزیه خدا و محدودیت های معرفتی و زبانی نوع خاصی از الهیات به نام الهیات سلبی را شکل داده است؛ الهیاتی که در آن حدود و اوصاف امکانی از خدا سلب گشته و زبان سلب، تنها زبانِ درخور ساحت ربوبی است. برخی صاحب نظران، افلوطین، ابن میمون، قاضی سعید قمی، ملارجب علی تبریزی و ابن عربی را از طرفداران الهیات سلبی معرفی کرده اند. در این جستار به آرای دو متفکر، یعنی افلوطین و ابن عربی در باب احد و ذات الهی اشاره می شود؛ احد افلوطین نه به زبان می آید و نه اندیشه به او راه می یابد و هیچ اسمی حتی نام «او» شایستة احد نیست. در عین حال افلوطین خویش را ناگزیر به نامگذاری احد می بیند و «احد» و «واحد» را بهترین نام برای او تلقی می کند و در مواضعی به مصحح برخی نام های احد اشاره کرده است. در عرفان ابن عربی نیز، اصطلاح اسم، همان ذات الهی به اعتبار صفت، تجلی و تعین است، بنابراین در تعریف اسم، خروج از مقام ذات و تنزل از آن مطرح است و ذات به حسب ذات هیچ اسمی نخواهد داشت؛ از این رو نزد ابن عربی ذات الهی، مقام لا اسم و لا رسم تلقی گشته و متعلقِ هیچ گونه شناختی نیست، اما در مواضعی، ابن عربی آن ذات بی نشان را با اوصاف و احکام سلبی توصیف کرده و در مواردی با عناوینی از جمله مطلق، واجب و وجود مطلق از آن یاد نموده است که در تبیین آن می توان به تمایز اسمای حقیقی و غیر حقیقی و اسمای محدود کننده و غیر محدود کننده اشاره کرد، نکتة شایان توجه در این مقاله نشان دادن این مطلب است که افلوطین و ابن عربی از سه بعد الهیات سلبی، یعنی بعد وجود شناختی، معرفت شناختی و زبانی، حداقل در محور زبان، فاصله گرفته و نوعی زبان ایجابی را در ساحت سخن گفتن از خدا در پیش می گیرند؛ از اینرو بخشی از جستار حاضر به تبیین نامگذاری حقیقتی بی نام از سوی افلوطین و ابن عربی می پردازد.
۱۸.

تعالی و حلول در فلسفه اسپینوزا با تکیه بر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان