مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
غیب
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی عرفانی یکی از عالی ترین و عمیق ترین مباحث علمی و معرفتی در عالم دین و دانش الهی و بشری می باشد و نقش عرفای الهی در این زمینه بسیار مهم و کارآمد است. یکی از مهم ترین حکیمان و عارفان مکتب تلفیق که بحق در زمینه حقیقه الحقایق و انسان حقیقی و انسان کامل قلم زده است و باتوجه به آرای حکمای مشاء و اشراق ، عرفان سیستم جبر تعادلی را در منظومه فکر عرفانی خویش ترسیم کرده و زمینه تفکرات تلفیقی و تطبیقی را حتی برای ملاصدرا آماده نموده است، صائن الدین ابن ترکه می باشد که در کتاب شریف تمهیدالقواعد در دو بخش اساسی: 1- توحید شناسی یا هستی شناسی عرفانی ؛ 2- انسانشناسی؛ نظرات دقیق و لطیفی را ارائه نموده است، و مخصوصا در باب انسان شناسی و انسان کامل و سلوک نظری و عملی آن با قوت بالایی به نتایج مفیدی دست یافته و هدایت و کرامت انسان الهی را که نقطه عطفی در ادیان الهی و عرفان محی الدینی است، معین نموده است. در این مقاله باتوجه به آرای توحیدی و انسان شناسانه وی و تأثّر ابن ترکه از ابن عربی و قونوی و ... در ترسیم انسان شناسی عرفانی و نقش مهم آن در حفظ حریت انسان و کرامت بشر و ایجاد جامعه توحیدی و طالب عرفان فطری و الهی سعی شده است و نقش عرفان حقیقی به عنوان باطن وحی الهی و اسلامی و سیمای انسان کامل و با ولایت،انسانی که صاحب خلافت الهی جهت ایجاد و رابطه مسایل توحیدی با شناخت انسان در عرفان ابن ترکه و ابن عربی توسعه ایمان و معرفت و عبودیت و عدالت می باشد به تصویر کشیده شده و تاحدودی عرفان مثبت از عرفان منفی به تفکیک درآمده است . در نهایت روح عرفان حقیقی و اسلامی که روح سلم و صلح و وحدت جهانی و انسانی است به صورت نتیجه درآمده است.
وحی در خانة عنکبوت (تحلیل ذاتی و عرضی دیدگاه دکتر سروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۷ شماره ۴۷
حوزه های تخصصی:
مفهوم وحی، از مفاهیم بنیادی اسلام است و آن گونه که در قرآن مطرح شده در کتابهای مقدّس ادیان دیگر نیامده است. این پرسش در مورد وحی مطرح است که چگونه باید آن را تحلیل کرد؟ آیا وحی گونهای تجربه دینی است؟ یا اینکه گونهای ارتباط زبانی خدا با بشر است؟ این مقاله، به بررسی و نقد سخنان دکتر سروش در این زمینه پرداخته است. به نظر نگارنده، الگوی قابل قبول در زمینة وحی، باید دو ویژگی داشته باشد: اوّلاً باید از مبانی فلسفی دقیقی برخوردار باشد؛ ثانیاً، با دادههای قرآنی همخوان باشد. دیدگاه دکتر سروش در این زمینه، هیچ یک از این دو ویژگی را ندارد.
حقایق آسمانی در الفاظ زمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در میان معارف وسیع و بزرگ قرآن کریم، موضوعاتی هستند فراتر از حس و دریافتهای زمینی انسانها؛ که در اصطلاح قرآن، به آن «غیب» گفته میشود و راه دسترسی به آنها حواس ظاهری نیست. تمام این معارف در قالب الفاظی بیان شده است که همان زبان رایج مردمان بوده و آنان برای رفع و رجوع زندگی خود الفاظ را وضع کردهاند.
این مقاله مدعی است امور غیبی که در قرآن کریم بیان شدهاست، مطالبی هستند مطابق با واقع که دارای معادل خارجی هستند و بیان آنها در قرآن کریم به بهترین شکلی ممکن بودهاست خداوند متعال منزه است از آنکه مطالبی در قرآن بیاورد که پشتوانه واقعی نداشته و صرفاً بر اساس مجاز و کنایه هدایت را برای بندگان ایجاد کند، بلکه معارف قرآن ریشه در واقعیت داشته، اما چون لازم بودهاست که آن حقایق بلند و آسمانی در الفاظ زمینی ریخته و بیان شود؛ در این فرآیند عدهای با نگاه سطحی به این نوع گزارههای قرآن، آنها را مطابق تصورات ذهنی و زمینی تحلیل کرده، یا موهوم میدانند و یا از جنس مجاز و صنایع ادبی میگیرند که همه اینها نادرست است، چرا که به حقیقتِ این گزارهها نرسیدند.
در این مقاله پس از تبیین موضوع و موطن بحث، با بیان چند نمونه قرآنی و تحلیل آنها مطلب روشن میشود. موضوع مقاله جزء مباحث مبانی تفسیر و در حوزه زبان شناسی قرآن میباشد. از نگاه دیگر، این موضوع مربوط به بحث «هرمنوتیک» و پیشذهنهای تفسیری بوده و لازم است هر مفسر در نحوه مراجعه خود به این گونه از آیات، جایگاه خود را در رد و یا قبول موضوع مقاله مشخص سازد.
بررسی و تحلیل اصطلاحات عرفانی در خمسه نظامی
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی شاعر بلند آوازه قرن ششم هجری در اشعار خود بویژه منظومه مخرن الاسرار از اصطلاحات دانش های مختلف استفاده نموده، که یکی از آن ها، اصطلاحات عرفانی می باشد.
بنابراین در این مقاله سعی کردیم ،اولاً به اندیشه های عرفانی نظامی بپردازیم، سپس تعدادی از اصطلاحات عرفانی موجود در خمسه را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
با تـوجه بـه این که اصطلاحات خـمسه از ذهـن شاعری بزرگ و اندیشه ورز تراویده، می توان تصور نمود که اساساً این اصطلاحات با ساختار آدمی و ساختار وجودی او مرتبط است.
می دانیم که آدمی چیزی جز دو ساحت جسم و روح نیست. بنابراین می توان بخشی از اندیشه نظامی را که در این اصطلاحات جلوه پیدا کرده ،به این دو ساحت وجودی منتسب نمود. بدین معنا که اصطلاحات طبی به جسم او باز می گردد و اصطلاحات دیگر مانند اصطلاحات عرفانی به گوشه ای از روح و روان او مربوط می شود.
تاریخ از دو منظر تفکر دینی و تفکر مادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که تاریخ بستر پرورش و رشد انسان می باشد، یکی از منابع مهم هویت او تلقی می شود. اینکه با چه رویکردی به تاریخ بنگریم، نتایج متفاوتی از آن دریافت می کنیم. رویکرد دینی و رویکرد مادی، دو نگرش کلی و اساسی به تاریخ هستند که تفاوت های مهمی دارند. از منظر دینی، عوامل معنوی، قدسی و غیبی در کنار عوامل مادی و محسوس و بلکه بیشتر از آنها در سرنوشت و جهت گیری کلان تاریخ تاثیرگذار هستند. اما از منظر مادی، تاریخ، دارای سیری جبری و اعتباری اندک در گزارش از واقعیت، و صرفاً قابل تحلیل با ابزار تجربی و مادی است، بر اساس این دیدگاه، نظم تاریخی صرفاً زمانی است و نهایتاً عبرت آموزی اندکی دارد. در این نوشته، تلاش شده تا این تفاوت ها مدلل شوند.
دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنا و عقلانیت «ایمان به غیب» با توجه به آرای صدرالمتألهین و امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایمان عقدی قلبی است که پس از شناخت چیزی، به آن تعلق مییابد. غیب نیز وجودی فراحسی و غیرقابل اشاره است. ایمان به غیب، ارتقا معرفت به امور فراحسی و رسوخ به مرتبه قلب (برترین مرتبه مثالی نفس انسان) است. وجود خدا و صفات او، وحی و معارف وحیانی دین، معاد و احوال آن مهم ترین مصادیق امور غیبیاند که بندگان پرهیزگار خدا، این حقایق را به نحو وجدانی میشناسند و به آنها تعلق قلبی دارند و در عمل نیز به این حقایق پایبند هستند. این نوشتار معنا و امکان تحصیل ایمان به غیب را براساس دیدگاه صدرالمتألهین و امام خمینی+ و متناظر با دو جنبه وجود انسان (نظر و عمل) تبیین میکند.
چیستی عالم امر در آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از مفس ِرّان در ذیل پاره ای از آیات قرآن که در آنها واژه «امر» بکار رفته است، از نظام معینی با عنوان «عالَم امر» سخن گفته اند که بکلّی از «عالم خلق» متمایز است. آیا می توان در عرض عالم خلق به وجود چنین عالَمی اذعان نمود؟
در صورتی که پاسخ مثبت باشد، ویژگی های آن عالَم چیست؟ و قرآن کریم برای شناخت آن چه اطلاعاتی را بر آدمیان عرضه کرده است؟ این نوشتار درصدد است با مراجعه به آیات وحی پاسخ های مستندی برای سئوالات مذکور ارایه نماید. براساس این تحقیق می توان اذعان نمود که در نگاه قرآن کریم در عرض نظام خلق که بر اسباب و مسببّات مادی استوار است نظام دیگری وجود دارد که بکلّی از مختصات جهان ماده برکنار و صرفاً مبتنی بر اراده خداوند می باشد؛ برخی از پدیده ها، فرایندها و حوادث پیرامون ما متعلقّ به آن جهان است که با قواعد مادی و مأنوس آدمیان قابل شناخت نمی باشد. این جهان بخشی از عالَم غیب است که قرآن کریم به کراّت از آن سخن گفته و آدمیان را به ایمان به آن فراخوانده است.
تحلیل ملاصدرا از امکان ارتباط انسان با عالم غیب براساس ارتباط با ملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اندیشة دینی، جهان هستی به دو بخش شهود و غیب تقسیم می شود. یکی از مسائل اساسی، امکان ارتباط این دو بخش، به ویژه ارتباط انسان با عالم غیب است. از آنجا که یکی از مصادیق غیب ملائکه است، می توان امکان ارتباط انسان (غیر پیامبران) با عالم غیب را ازطریق امکان ارتباط او با ملائکه جستجو و اثبات کرد؛ که ما در این مقاله به دنبال آن هستیم. دراین باره ادلة عقلی بر امکان و ادلة نقلی بر وقوع و درنتیجه بر امکان این ارتباط دلالت می کند. ازنظر عقلی، به دلیل نوع خلقت و بُعد روحی وجود انسان که مجرد و ملکوتی و هم سنخ ملائکه است، این ارتباط ممکن می شود. ازنظر نقلی نیز، آیات مربوط به مکالمة حضرت مریم، و ساره، همسر حضرت ابراهیم با ملائکه، و ... و روایات مربوط به تمثّل ملائکه در جنگ بدر و اُحد به صورت مؤمنان جنگجو، و روایات تحدیث ملائکه با حضرت زهرا و ائمه(ع) و ... این مسئله را اثبات می کنند.
تحلیل صد منزل عرفانی بر مبنای لایه های بطونی انسان، در اندیشة ملاّعبدالرزاق کاشانی
حوزه های تخصصی:
عارفان الهی با استمداد از متون دینی و بر اساس کشف و شهودِ خود، انسان را حقیقتی گسترده و فیضی منبسط یافته اند که در کمالات، موجودِ بی نهایتی است که هیچ حدّی ندارد. انسان طُرفِه معجونی است که سِرّ او از عالم اله، روحش از عالم مجرّدات، و بدنش از عالم ماده است و با گذر از عوالم درونی و رسیدن به مغزای حقیقتِ خود، نهایت قربِ به حق تعالی را احساس می کند. بر اساس بطون هفت گانة متون دینی و نیز بطون عالم وجود، که در لسان شریعت آمده و تطابق آنها با نسخة انسانی، بطون هفت گانه ای را در انسان در نظر گرفته و به عنوان «بطون سبعة انسانی» قلمداد کرده اند. این لایه های باطنی را به ترتیب «نفس»، «قلب»، «عقل»، «روح»، «سرّ»، «خفیّ» و «اخفی»، خوانده اند.
ملاعبدالرزاق کاشانی مراحل سه گانة اصلی در وجود انسان را به نام های «نفس»، «قلب» و «روح» می نامد و با گسترش این نشئات، هفت بطن و سپس ده بطن ذکر می کند و با دست مایة قاعدة «بطون سبعة انسانی»، به تحلیل و بیان چینش منطقی منازل یکصدگانة عنوان شده توسط خواجه عبدالله انصاری می پردازد.
دو ساحت ظاهر و باطن در جهان بینی جلال الدین مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد از مهم ترین ارکان جهان بینی عرفانی توجه به دو ساحت «ظاهر» و «باطن» واقع است. بر این اساس، هر امر واقعی، اعم از عالم و آدم و حتی حضرت باری تعالی، دارای این دو شأن هستند. علوم ظاهری در پی شناخت ظاهر عالم هستند، اما عرفان کوشش انسان برای راه یافتن به باطن هستی است. این آموزه از ارکان اندیشه عرفانی مولانا جلال الدین بلخی و کلید فهم اندیشه ها و آثارش به ویژه شاهکار او «مثنوی معنوی» است.
هدف این نوشتار، بیان دیدگاه مولوی در این زمینه است و روش آن، استخراج ابیات مربوطه از مثنوی معنوی و شرح و تفسیر آنهاست. دستاورد این تحقیق این است که از نگاه مولوی، عالم، آدم، معرفت، دین، قرآن، عمل انسان و هر حقیقت دیگری دارای ظاهر و باطن یا بطونی است و معرفت اصیل، رسیدن به آن بطون است. دین داری و دین ورزی عارفانه کشف جغرافیای باطن و زیستن در آن است.
تبیین مفهوم «عرش» و «کرسی» بر مبنای علم بلامعلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحثی که در آیات ذکر شده و روایات منظور از آن را «علم الهی» بیان کرده اند، «عرش و کرسی» است. علم الهی - نیز بر اساس روایات دیگری- «علم بلا معلوم» معرفی شده است؛ علم بلا معلوم، علم ذاتی است که نافی اضافی بودن صفت علم است، نتیجه ی مهمی که در پس آن نهفته شده، عدم تقیید و تحدید علم الهی به معلوم می باشد که کاشفیت اتم این علم را در پی دارد.
یکی از مسائل مهم که در پرتو این نظر مورد تبیین قرارمی گیرد، مسئله ی « عرش و کرسی» است. روشن است که کرسى خدا که آسمانها و زمین را در برگرفته است، چیزى نیست که مادی باشد، واضح است که منظور از عرش در آیات شریفه، تخت نیست.
بر مبنای روایات، مراد از عرش و کرسى، علم است. و منظور از وسعت و گستردگى آنها هم، احاطه علمى آن دو بر آسمانها و زمین می باشد. وجه اشتراک آنها در این است که، عرش و کرسى هر دو از بزرگترین غیبها یعنى هر دوى آنها علم حقیقى اند و غیب بوسیله آنها معلوم و شناخته مى شود. امّا تفاوت آن دو این است که: کرسى، علم به عالم شهادت است پیش از مرتبه ایجاد آن، امّا عرش، هم علم به عالم شهادت و هم علم به غیر آن است، از امورى که کرسى کاشف و شامل آن نیست.
رابطه عقل و ایمان از دیدگاه ملاصدرا با تأکید بر شرح اصول کافی و مفاتیح الغیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطة عقل و ایمان از مهم ترین مسائل در حوزة فلسفة دین است که با حل آن بسیاری از مسائل دیگر فلسفه حل می شوند. ازاین رو مسئله رابطه عقل و ایمان و اینکه آیا این دو متعارضند یا خیر، از جمله اموری است که به تأمل و دقت نیاز دارد.
در این تحقیق رابطه عقل و ایمان از دیدگاه ملاصدرا را بررسی می کنیم تا هماهنگی یا ناهماهنگی آن دو مشخص شود. اما قبل از بیان این رابطة دیدگاه ملاصدرا لازم است دو نکته را ذکر کنیم که ما را در این بحث یاری می رساند:
نخست اینکه تعارض میان عقل و ایمان زمانی پیش می آید که عقل از حدی که برای آن مشخص شده است، پا فراتر نهد و در محدوده غیب (که متعلق ایمان است) گام نهد، زیرا غیب تنها به واسطه ایمان قابل دستیابی است و زمانی متحقق می شود که عقل به قصور خود پی برده باشد و به دنبال آن نیاز به ایمان را احساس کرده و بندهای مدرکات و معلومات را نیز پاره کرده باشد. از همین رو حضرت امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «غایه العقل الاعتراف بالجهل».
دیگر اینکه آنچه محل تعارض است، اعتقادات نظری است نه احکام عملی. زیرا احکام عملی دین مبین اسلام، محدوده غیب است که ادراک عقل در آن حجیت ندارد و عقل تنها به طور غیرمستقیم لوازم بیانات شرع را استنباط می کند.
حقیقت انسان در عرفان عملی با تکیه بر آراء کاشانی
حوزه های تخصصی:
حقیقت انسان در نگاه عارفان، چیزی جز قلب او نیست و آنچه فیلسوفان در بیان حقیقت انسان می گویند و حقیقت انسان را نفس ناطقه می نامند از نظر عارف، همان قلب است. از سوی دیگر، عارفان معتقدند: قلب انسان دارای لایه های باطنی است که در بیان تعداد این لایه ها، اختلافاتی وجود دارد و ریشة اختلافات به بیان اجمالی و تفصیلی آنها مرتبط است. در این میان، جناب عبدالرزاق کاشانی در شرح خود بر منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، ده لایة طولی برای قلب بیان کرده و تلاش او در این شرح، انطباق بین ده لایة درونی قلب انسان با لایه های هستی است. علاوه بر این، او تلاش کرده است، تا در هر لایة بطونی قلب انسان، ده مرتبه از منازل عرفانی را ترسیم نماید و حالت قلب و انسان را در آن مرحله تبیین کن و به نوعی، بین لایه های درونی قلب با صد منزل عرفانی سلوکی تناظری برقرار نماید.
رؤیا از منظر ملاصدرا و روانکاوی فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیگموند فروید رؤیا را محصول امیال سرکوب شدة انسان می داند که تا ضمیر ناخودآگاه پس رانده شده اند، ولی در رؤیا مجال ظهور پیدا می کنند. در جهان اسلام، فلاسفة اسلامی، از جمله ملاصدرا، نیز کم وبیش به رؤیا پرداخته و دربارة آن بحث کرده اند. هر چند نگاه فروید به رؤیا با نگاه ملاصدرا تفاوت بسیار دارد، برخی تشابهات میان دیدگاه این دو متفکر قابل ردیابی است. در این مقاله نشان داده شده است که فروید و ملاصدرا از این حیث که معتقدند رؤیا امری است واجد اهمیت فراوان و معرفت بخش، که با ضعف حواس قوت می گیرد و با درجة عقلانیت شخص نسبت مستقیم دارد، اتفاق نظر دارند، اما در تبیین نسبت میان رؤیا و مرگ، رؤیا و روح، رؤیا و غیب و نهایتاً وجود احلام دو نگرش متضاد اتخاذ می کنند.
تحلیل دیدگاه علّامه طباطبائى درباره غیب و شهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غیب و شهود در آموزه هاى دینى شامل معناى خاصى مى باشد که کانون توجه علّامه طباطبائى بوده است. این مقاله تلاش دارد به روش تحلیلى توصیفى با مراجعه به تفسیر المیزان، دیدگاه وى درباره مسائلى همچون غیب و شهود، مصادیق و نسبى بودن آن را استخراج کند.
از یافته هاى این پژوهش آن است که علّامه، «غیب» را حقیقتى نامحسوس و فرامادى مى داند که وحى آسمانى به صراحت آن را تأیید کرده، درباره آن سخن گفته و آدمیان را به ایمان به آن فراخوانده است. انسان ها گرچه بر حسب فطرت الهى خود از وجود غیب آگاهى داشته و بدان مؤمن مى باشند، اما شناخت تفصیلى غیب و موجودات و جهان هاى نامحسوسى که متعلق به غیب مى باشند، جز از راه وحى آسمانى امکان پذیر نمى باشد و اما شهادت، آن امرى است که مشهود و حاضر نزد مُدرِک است. همچنین شهادت دائرمدار احاطه به شى ء، توسط حس یا خیال یا عقل یا احاطه وجودى است.
نگاهی به امردینی درنسبت با امرسکولار و امر عرفی بازخوانی امر سکولار در روایت بیژن عبدالکریمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عالم معاصر یکی از مهم ترین مباحث، موضوع سکولاریسم است و بسیاری از فلاسفه در این حوزه دست به تأملات جدی زده اند و در این مقاله که نقدی بر کتاب پرسش از امکان امر دینی به قلم بیژن عبدالکریمی است ما رویکرد او در این اثر را مورد نقد و بررسی قرار داده ایم. بیژن عبدالکریمی یکی از پیشروترین و پرکارترین فیلسوفان معاصر ایرانی است که تلاش کرده است ژانری خلق کند که هم در حوزه آکادمیک با مخاطبان خویش به گفت وگو نشیند و هم در حوزه عمومی حضور یابد و هم در مجموع بتواند بنیان های فلسفی و چارچوب های نظری انحطاط تمدنی ایران را مورد نقادی جدی قرار دهد تا از قِبل آن بتوان راهکارهایی عملی برای برون رفت از وضعیت کنونی را بازآفرید. البته نادرست خواهد بود اگر پروژه عبدالکریمی را تنها محدود به ایران یا جهان اسلام بدانیم، زیرا یکی از وجوه غالب در تفکر او «انسان معاصر» است و بسیاری از بحث ها و ایده های وی در طی این سال ها معطوف به «وجه جهانی» انسان روزگار کنونی است. غفلت از این وجوه نوعی جفا در فهم پروژه اصلی اوست. اما نخستین پرسشی را که باید مطرح نمود این پرسش به ظاهر بدیهی است: پروژه فکری عبدالکریمی چیست؟
سیمای پیامبر (ص) در مثنوی مولانا
حوزه های تخصصی:
نگاهی به مفهوم عرفانی «فتوح» نزد صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بینش صوفیه، اصطلاح «فتوح» دو بارِ معنایی متفاوت دارد: یکی نذر و نیازی بوده که مردم به خانقاه تقدیم می کردند و این گونه نذورات، اگرچه مسبّب گشایش هزینه های خانقاه بود، و البتّه به جای خود ارزشمند، امّا از طرف دیگر گه گاه این «فتوح دنیوی» تن پروری و سوءاستفاده برخی از صوفیان را در پی داشت. دومین معنا -که در این مقاله مورد نظر است- گشایش های روحانی و معنوی عارف است که سالک عارف به مدد این گشایش های ربانی و انوار الهی به «غیب عالم» و«عالم غیب» دست می یابد. چنین فتوحاتی که البته از «غیب» بر «قلب» عارف وارد می شود، مزید یقین وی می گردد و بر صدق مجاهده و معامله وی می افزاید. بدون شک این فتوحات و واردات که از دریای لطف و فضل الهی سرچشمه می گیرند، نصیب اولیاء و پاکانی می شود که یک عمر به پاسبانی و مراقبت «دل» پرداخته و چنگ در عروه وثقای دین زده و لحظه ای از «او» غایب نبوده اند.
تفصیل مطالب مذکور و برخی دیگر از نکات و جزئیات مربوط به فتوح در شش بخش الف) مفهوم لغوی فتوح (فتوح دنیوی)، ب) مفهوم عرفانی فتوح، ج) قلب و فتوح، د) ترادف معنایی فتوح با الهام و وارد و فراست، ه) تمایز معنایی فتوح با الهام و وارد و فراست، و) اقسام فتوح بررسی شده است.
پیشگویی درباره پیروزی انقلاب اسلامی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
79 - 101
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پیرامون این سوال شکل می گیرد: آیا پیشگویی ها مبنی بر رهبری امام خمینی در پیروزی انقلاب نقش داشته است؟ فرض ما این است که تعاملات انسان ها لزوما مبتنی بر محاسبات عقلانی مصطلح نیست بلکه اعتقادات دینی، باورهای مذهبی و حتی زمینه های فرهنگی می تواند زمینه مناسبی برای پذیرش ادعاهای متافیزیکی فراهم بکند. از جمله این باورها اعتقاد به این مطلب است که عده ای از انسان های خاص هستند که به خاطر عنایات خداوندی و برخی ریاضات و سیر و سلوک عرفانی، توانایی پیشگویی آینده را دارند و در مورد موضوع این مقاله، نیز پیشگویی ها یی رخ داده است. یافته های این مقاله نشان می دهد برخی از این افراد با بیان پاره ای پیشگویی ها توانسته اند بخشی از باورهای اجتماع را با خود همراه بکنند و با فراهم آوردن پذیرش رهبری امام خمینی (ره)، در زمینه پیروزی انقلاب اثرگذار باشند. واژه های کلیدی: امام خمینی، پیشگویی، انقلاب اسلامی، غیب