مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مراقبه
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۴
این مقاله با روش مقایسهایComparativy Stmdy) )، عرفان اسلامی و ذن بودایی را بررسی میکند و در صدد پاسخگویی به پرسشهای ذیل بر میآید: 1. ارتباط دین و عرفان چگونه است؟ 2. تفاوت عرفان دینی و عرفان بشری در چیست؟ 3. آیا عرفان بشری میتواند انسانی را به کمال مطلوب برساند؟
نگارنده، پس از معرفی ذن بودایی و عرفان اسلامی، به بررسی نکات اشتراک و اختلاف این دو پرداخته، پس از نقد و بررسی، به این نتیجه میرسد که دین و عرفان، هر دو دارای ریشة فطری بوده، در ارتباط طولی با یکدیگر قرار دارند؛ بدین سبب، تقابل و تضاد در میان این دو، معنا نمییابد. همچنین بیان میدارد که یکی از نقاط قوت عرفان دینی، ابتنای آن بر وحی است؛ بنابراین، دین به جهت اتصال به منبع الاهی، سریعترین، نزدیکترین، سالمترین و درستترین راه، جهت کسب معرفت را ارائه میدهد.
تجربه ی دینی و مسأله ی واقع نمایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است پیجویی این مسأله است که آیا تجربهی دینی حالت شناختی، مواجههی ارزیابی با یک وجود متعالی و مسلط بر هوش بشری دارد یا آنکه صرفاً ذهنی است و کاملاً ترکیب یافته از آرمان و احساس است که نمیتواند آن سوتر خود را بنگرد.
فرضیهای که در پاسخ به مسألهی مزبور مد نظر نویسنده است عبارت است از اینکه تجربهی دینی ناشی از وجود واقعیتی خارجی است که در مواجههی با آن، تجربهی دینی حاصل میشود.
نویسنده در راستای مسأله و فرضیهی مذکور ابتدا به پیشینهی بحث
تجربهی دینی اشاره مینماید و سپس هدف غرب از مطرح ساختن تجربهی دینی را به بحث میگذارد؛ پس از آن ماهیت و ابعاد تجربهی دینی را بررسی میکند و در آخر به ویژگیها و کاربردها و ثمرات تجربهی دینی میپردازد.
تاثیر آموزه های عرفانی اسلامی بر نهاد خانواده
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیر تعالیم نظری و عملی عرفان بر نهاد خانواده است.در مقدمه بحث به مبانی عرفان، عرفان و هدف زندگی و ازدواج از منظر عرفان پرداخته شده است، سپس نقش تربیتی آموزه های نظری عرفان در زندگی انسان: عنصر معنویت، وسعت دید، تغییر نگاه به زندگی و انسان ها، مخالفت با نفس، تزکیه نفس، مراقبه و محاسبه احوال و تاثیر صحبت مطرح شده اند. عوامل تقویت و تداوم زندگی خانوادگی از نظر عرفان: آرامش باطنی، تلطیف روح، خوش خلقی، نشاط و شادی، اعتدال در معیشت و غیرت ورزی بیان شده اند. در بحث سیر وسلوک عارفانه و تاثیر آن در زندگی خانوادگی به مبادی سیر و سلوک احوال و مقامات عرفانی نظیر زهد، ورع، تواضع، صبر، توکل، عشق، و تاثیر آنها بر بنیاد خانواده پرداخته شده است.
سلسله اسناد صوفیان
حوزه های تخصصی:
صوفیه در سلسله ها ومکتب های مختلف از دیرباز مشایخِ خود را نسل در نسل به بزرگان دین منسوب نموده وبرای هر سلسله شجره نامه ای ارائه داده اند که براساس روایاتی در اسناد مختلف ثبت گردیده است. در این مقاله قدیمی ترین ونخستین اسناد موجود درنوشته های هجویری،سلمی،عطار، جامی ودیگران بررسی گردیده و سلسله مشایخ نقشبندی را براساس دوروایت سلسله الذهب وسلسله معروفیه معرفی نموده است. شرح حال معروف کرخی در این پژوهش نقشی اساسی دارد که مفصل ترین بخش از انتساب سلسله نقشبندیه را تشکیل می دهد. درضمن به دیدگاه های شیعیان واهل سنت نیزدراین باره پرداخته و ازکهن ترین منابع موجود استفاده شده است.
سلسله اسناد صوفیان (نقشبندیه: براساس روایت سلسله صدیقیه)
حوزه های تخصصی:
سلسله های صوفیه خود را ادامه دهندگانِ راه بزرگان دین دانسته و بر همین اساس سلسله انساب خود را ثبت نموده که همین اسناد و روایات بخشی مهم از میراث مکتوب صوفیه به شمار می آید و تاکنون کمتر به تحلیل و بررسی آنها پرداخته شده است. در این مقاله یکی از این روایات که مربوط به نقشبندیه بوده معرفی و مطالعه گردیده که در شناسایی شخصیت های این سلسله چون عبدالرحمن جامی و دیگران نقش اساسی داشته و یکی از کلیدهای آشنایی با عرفان و تصوف به شمار می آید. با بررسی منابع اولیه موجود می توان به تاریخ خانقاه و تشکیلات صوفیه نیز پرداخت که بخشی مهم از تاثیر اجتماعی و سیاسی تصوف را نشان می دهد.
بازتاب مضمون وسوسه در آثار نقاشان آلمانی - فلاندریو نقاشان ایرانی: : مقایسه ی تحلیلی پرده سه لته ی وسوسه آنتونی قدیس اثر هیرونیموس بوش و نگاره گریز حضرت یوسف علیه السلام اثر کمال الدین بهزاد
حوزه های تخصصی:
بررسی و مقایسه ی چگونگی بازتاب مضمون ی مشترک نزد هنرمندان ی از دو فرهنگ و پ ی شینه متفاوت ، درونما ی ه مقاله حاضر را تشک یل م ی دهد. دو اثر ی که با مضمون مشترک وسوس ه در ا ینجا مورد بررس ی قرار گرفته اند ؛ به ترتیب وسوسه ی آنتون ی قد یس اثر ه یرونیموس بوش نقاش فلاندر ی اواخر قرن پانزده م یلادی و کمال الد ین بهزاد نقاش نامدار ا یرانی اواخر قرن نهم و اوا یل قرن دهم هجر ی م ی باشند. این مقاله به بررس ی و کنکاش در نوع نگاه و رو یکرد ا ین دو هنرمند به مضمون وسوس ه و تلاش آنان برا ی ب یان و روا یت تصو یری آن م ی پردازد و قصد دارد تا از ا ین رهگذر تفاوت ها و اشتراکات فرهنگ ی و هنر ی م یان هنرمند فلاندر ی و نگارگر ا یرانی را مورد نقد و تحل ی ل قرار دهد.
بررسی تطبیقی «سبب نظم کتاب» در مصباح الارواح و چند اثر عرفانی دیگر (عنوان عربی: دراسة مقارنة «لسبب نظم الکتاب» فی مصباح الأرواح و کتب عرفانیة أخری)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، بخشی از کتب عرفانی تحت عنوان «سبب نظم کتاب» بررسی شده است. بررسی همسانی و همگونی این بخش ها به دقت و توجه فراوان نیاز دارد؛ چنان که در این پژوهش نیز یکسانی آنها در مصباح الارواح ــ تالیف شمس الدین محمد بردسیری ــ و دیگر آثار عرفانی به چشم می خورد.این بخش از آثار معمولا با صبحی مبارک، شبی نورانی یا سحری فرخنده آغاز می شود که نماد لحظه تفکر و مراقبه است. مشخصه های این لحظه مبارک، نورانیت، سکون و سکوت، زیبایی و ماورایی بودن آن است. در لحظه ای دیگر، عارف با حالتی قدسی تصویر می شود که دست از همه مادیات شسته، سر بر زانوی تفکر نهاده و در بحر مکاشفت مستغرق شده است. در این لحظات، او غرق شعف و شادی است و آسمان ها زیر پای او قرار دارند. هم در این لحظه است که شخصی نورانی و خوش سیما بر او ظاهر می شود. او را به نام های مختلف می خوانند: یار، دوست، انس جلیس، معشوق پری چهره، پیر نورانی و... او صفاتی قدسی دارد. او دنیایی نیست و از زمان و مکان برتر است؛ همه چیز می داند و بر هر سری آگاه است. او عارف را خطاب می کند و از او می خواهد به باغ و گلستان یا صحرایی که او می نمایاند، پای نهد. عارف همراه او به گلشن قدسی می رود و دیدنی ها می بیند؛ آنچه که با چشم سر امکان دیدنش نیست. سپس پیر رهنما که در عمق وجود عارف خانه کرده است و کسی جز خرد برتر نیست، او را به تحریر آنچه دیده است، تشویق می کند و عارف چنین می کند و آنچه که خرد برتر به او تلقین کرده است، می نویسد و این اثر او است.چکیده عربی:عالج هذا المقال جزءا من الکتب العرفانیة بعنوان «سبب نظم الکتاب». فمعالجة هذا الجزء من حیث المشابهة بحاجة إلی دقة عالیة وعنایة شدیدة؛ کما أن هذه المشابهة تتضح فی مصباح الأرواح لشمس الدین محمد بردسیری وباقی النتاجات العرفانیة.یبدأ هذا الجزء عادة بفجر مبارک، أو سحر میمون یرمز إلی لحظة تأمل ومراقبة یمتازان بالنور، والسکون، والصمت، والجمال، وکونهما ماورائیین. ثم یتم تصویر العارف فی حالة من القداسة حیث یترک کل المادیات غارقا فی التفکیر مستغرقا فی بحر المکاشفة. وفی هذه الأثناء یظهر له شخص و سیم له نور. یسمی هذا الشخص بأسماء مختلفة: کالحبیب، والصدیق، والمونس، والجلیس، والمعشوق ذات الوجه الملکی، والشیخ المشرق، و... وله صفات قدسیة. لیس من هذه الدنیا ویفوق الزمان والمکان؛ یعرف کل الأمور وخبیر بکل الأسرار. وهو ینادی العارف داعیا إیاه إلی دخول جنة، أو روضة، أو صحراء یدله علیها. والعارف یرافقه إلی روضة قدسیة ویری مرئیات لایمکن العین البشریة رؤیتها. ثم یطلب الشیخ المرشد الذی سکن فی وجود العارف ولیس له تفسیر إلا العقل الأکبر، من العارف کتابة ما رآه والعارف یتمثل الأمر ویسجل ما لقّنه العقل الأکبر وتعد تلک المشاهد نتاج العارف.
زبان دین از دیدگاه ملاصدرا و قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانشناسی دینی خواستار کشف رازهای زبان الاهی است که در قالب زبان بشری بیان شده است تا از این طریق، هم بتواند به سؤالات زیادی در مورد نحوهی نزول کلمات الاهی، چگونگی حفظ معانی کلمات در عالم علوی و عالم سفلی و ... پاسخ دهد و هم در مورد راهیابی به فحوای اصلی متون الاهی که همان نظر شارع مقدس است، به حقایقی دست یابد. در راستای فهم «زبان قرآن کریم»، شناخت نظریات ملاصدرا و قاضی سعید قمی از اهمیت بهسزایی برخوردار است؛ زیرا با تقابل این دو دیدگاه، گسترهی این مسایل نزد متفکران اسلامی، به خوبی آشکار میشود. مهمترین موضوع مورد بحث آنها، مسألهی «معناشناسی صفات الاهی» است. ملاصدرا با اختیار کردن زبان رمزی و حقیقی و رد هر گونه استعاره به تفسیر کلمات واجب الوجود پرداخت؛ در مقابل، قاضی سعید به زبان سلبی روی آورد. این نوشتار در صدد کشف علت اختلاف این دو متفکر در گزینش نوع زبان دینی است که دامنهی آن در «رابطهی لفظ و معنا» و «نحوهی دلالت اسم بر مسما» نیز کشیده شده است و پس از بیان دیدگاههای دو طرف در اثبات سخن خویش و رد نظر متقابل، به این مطلب دست مییابد که این اختلاف ریشه در مبانی انسانشناختی و جهانشناختی دارد و سرانجام در این نوشتار، دیدگاه قاضی سعید مورد نقد قرار میگیرد که از جمله پایبند نبودن قاضی سعید بر اصول مورد پذیرش خویش است
عبدالوهاب البیاتى اسطوره اى زنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عراق سرزمین آکنده از شعر و مالامال از شاعران است وکمتر شهر و روستایى در آن یافت مى شودک شاعرى از آنجا برنخاسته باشد. از آنجاکه در محیط هاى عربى اسلامى تحت استعمار درگذشته، هماره فضایى از بازگشت و عقب گرد، ارتجاع گرایى، تحریم نمودن نداهاى جدید و جرم شمارى هر صداى تازه اى حاکم بوده است؟ نوگرایى پیوسته جرمى بزرگ و حرکتى پا عواقب و پیامدهاى ناشناخته، همراه با نا ایمنى شمرده مى شد. از این رو با وجود آنکه اروپا در سایهء آرامش خویش و در اضطراب نگهداشتن دیگرکشورهاى مستعمره، از نعمت فرهنگى وسیع و میدان هاى نوگرایى متنوع و افکارى باز برخوردار بود و پیوسته به تلاش هاى نویى در امور تجربى و علمى و نیز در ادبیات و هنر و سنت دست مى یازید، سرزمین هاى تحت استعمار در آتش جهل و عقب ماندگى و استبداد مى سوختند و عراق یکى از سرزمین هاى زخم دیده از ستم استعمار بود و""بیاتى "" یکى از طلایه داران حرکت جدید و پویاى ادبیات و شعر بودکه ققنوس وار در عصر سخت شعله کشیدن حرکت هاى انقلابى از خاکستر خویش دوبار سر بر آورد.
شاخصه های مکتب عرفانی نجف اشرف
حوزه های تخصصی:
با رواج جریان های عرفانی کاذب و نحله های تصوّف باطل، شناخت دقیق عرفان اصیل شیعی ضرورتی دوچندان یافته است. مکتب عرفانی نجف اشرف، جامع ترین مکتب عرفانی شیعی است که با شناخت آن میتوان سایر مکاتب عرفانی را محک زد. مقالة حاضر با بررسی چهار محور هدف، شاهراه، راهکارها و آثار و لوازم این مکتب به تبیین شاخصه های آن پرداخته و اموری از قبیل فناء ذاتی، معرفت نفس، لزوم ولایت، تعبّد به شریعت، عشق، ضرورت استاد، علم و فقاهت، حضور در عرصة اجتماع و نداشتن آداب خاص را از شاخصه های آن برمیشمارد.
نجات شناسی اُشو؛ نجات شناسی ابداعی یا پیروی از آیین تَنْتره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به نظریة نجات در جنبش اُشو و ریشه یابی آن پرداخته است: نخست، پس از بررسی اجمالی زندگی و مهم ترین آموزه های اُشو، سه پرسش مهمِ نجات شناسی، یعنی نجات از چه؟ با چه؟ و به سوی چه؟ چنین پاسخ داده شده است: از دیدگاه اُشو آنچه باید از آن نجات یافت، گرایش های جنسی محدود و ناقصی است که مانع از مراقبة کامل ذهن انسان می شوند؛ ولی برای کم کردن امیال جنسی نباید با آنها مبارزه کرد، بلکه باید با هدایت استادی ورزیده و بدون محدودیت های معمول به آنها پاسخ داد. همچنین با تشکیل مدار الکتریکی ویژه ای بین دو جنس مخالف و رسیدن دو طرف به اوج لذت جنسی کامل، این امیال بسیار کاهش یابند، و زمینه برای پیمودن مراحل مراقبه فراهم آید. محور مراقبه در آموزه های اُشو، تهی شدن ذهن است، که ثمرة آن آرامش مطلق می باشد. سرانجام نیز با ریشه یابی آموزه های اُشو ثابت می کنیم که او تنها با ترکیب آموزه های مکاتب باستانی شرقی، به ویژه تَنْتْرَه و کوندَلینی یُگه، و همچنین آیین بودای ذِن، و ارائة آنها در قالبی امروزی تر، عملاً برخلاف ادعایش، نجات شناسی منحصربه فردی ارائه نکرده است.
گفتنی است گرچه خود این آموزه ها در معرض نقدهای جدی و مهلک قرار دارند به جهت اینکه غرض از نوشتار صرفاً تبین تقلیدی بودن مکتب اُشو است، از آوردن نقدهای مفصل پرهیز و در برخی قسمت ها اشاره ای به اندکی از آنها کرده ایم.
مراقبه در فرهنگ اسلامی و در غرب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مراقبه در فرهنگ غرب، نوعی تمرین برای تمرکز حواس با هدف رسیدن به آرامش یا پیشرفت معنوی و در اخلاق و عرفان اسلامی به معنای پاکسازی خود برای رسیدن به خدا است.
بر اساس پژوهشهای صورت گرفته، مراقبه میتواند از نظر فیزیکی تغییراتی در ساختار مغز از جمله هیپوکامپ و بخشهایی از ساقهی مغز ایجاد نماید که با در نظر گرفتن عملکرد این قسمتها، عملکرد مثبت مراقبه در بهبود یادگیری، حافظه، کنترل هیجانی، ساخت نورونهای جدید، اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی و خواب، محتمل است. بر اساس عوامل فرهنگی و مذهبی کشور ما، بهکارگیری مراقبه میتواند در کاهش نشانههای بعضی اختلالات روانپزشکی و بهبود سلامت روانی افراد جامعه موثر واقع شود.
تأثیر مراقبه ذهن_ آگاهی بر عملکرد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراقبه ذهن ـ آگاهی از راهبردهای ارتقاء عملکرد ورزشی است که از طریق بهبود تمرکز مؤثر واقع می شود. بااینحال پژوهش های کمی در تأیید تأثیر کلی آن بر عملکرد ورزشی انجام شده است. مطالعات اخیر نشان داده اند که ذهن ـ آگاهی ممکن است بر بهبود کنترل حرکتی، عملکرد تعادلی، تصمیم گیری، و آمادگی جسمانی مؤثر باشد. چندین پژوهش تجربی نیز نشان داده اند که رویکردهای مبتنی بر ذهن_ آگاهی می توانند بر عملکرد ورزشی در رشته های مختلف اثر بگذارند و باعث پایبندی به ورزش شوند. این مقاله با ارائه منطق نظری برای مداخله ذهن ـ آگاهی و یکپارچه کردن مفاهیم ذکرشده، نمایی کلی از این رویکرد نوین را برای افزایش عملکرد ورزشی فراهم می نماید. همچنین، نشان می دهد راهبردهایی که باعث بهبود ذهن- آگاهی، پذیرش تجارب درونی مانند افکار، هیجانها، و حس های بدنی، روشن کردن اهداف باارزش، کاهش تکانشگری، و افزایش توجه به نشانه های بیرونی می شوند، می توانند باعث بهبود عملکرد ورزشی شوند. پژوهش حاضر که یک مرور تحلیلی مبتنی بر شواهد است، ضمن بررسی دلایل تأثیر ذهن ـ آگاهی بر عملکرد ورزشی، پیشنهاد هایی را در زمینه ارتباط بین رویکردهای مبتنی بر ذهن_ آگاهی و عملکرد ورزشی مطرح می کند.
نقد و بررسی سبک زندگی از منظر دالایی لاما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیل محتوا، برآن است تا الگوی سبک زندگی از دیدگاه دالایی لاما(ی چهاردهم)، رهبر بوداییان تبت را از میان آثار وی استخراج و مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. دالایی لاما در سبک زندگی، بر چند اصل اساسی تأکید دارد. از نظر وی، شادی هدف زندگی است و باید تمامی فعالیت ها و برنامه ها در راستای این هدف سامان یابد. همدردی با دیگران براساس مهرورزی عام، زمینة آرامش و نشاط زندگی را فراهم می کند. تمرین آیات هشت گانه و مراقبه روزانه، معرفت نفس و گیاه خواری، از آموزه های وی در سبک زندگی به شمار می آید. این تعالیم براساس آئین بودایی ارائه شده است. اشکال اساسی تعالیم وی در سبک زندگی، منبعث از اخلاق سکولار و منعزل از مبانی و اهداف ماورایی است. نتایج این تحقیق، گویای این است که گرچه همسویی خاصی در توصیه به برخی عادت واره ها با آموزه های اسلامی مشاهده می شود، اما این آموزه ها فاقد پشتوانه اصیل متکی به وحی و غیرقابل اتکا می باشد.
بررسی تطبیقی مفهوم و حقیقت «مراقبه» در عرفان اسلامی و عرفان بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو اصطلاح «مراقبه» و «ذن» در عرفان اسلامی و عرفان بودایی، جایگاه مهمی دارند. این دو اصطلاح را عموماً بر هم منطبق دانسته و در ترجمه ها به عنوان معادل به کار می گیرند. اما اینکه آیا این دو اصطلاح در این دو سنت عرفانی دقیقاً از یک چیز حکایت می کنند، پرسشی است که باید مورد تحقیق قرار گیرد. این مقاله با روش تحلیلی و رویکرد پدیدارشناختی به بررسی تطبیقی مفهوم و حقیقت دو آموزة «مراقبه» در عرفان اسلامی و «ذِن» یا «مدیتیشن» در عرفان بودایی می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که دو واژة «مراقبه» و «ذِن» از نظر لغوی معنای متفاوتی دارند. اما از نظر اصطلاحی، وجوه تفاوت و تشابه میان آنها وجود دارد. همچنین حقیقت «مراقبه» در عرفان اسلامی آگاهی و توجه انسان نسبت به علم احاطی خدا بر اوست، ولی «ذِن» در عرفان بودایی مهار و خاموش کردن ذهن به منظور دریافت حقیقت اشیا و بودا شدن است.
مراقبه درنهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مراقبه از ریشه ی رقب در لغت به معنای گردن است. با توجه به این که انسان در نظارت عمیق و همه جانبه گردن خود را به حالت کشیده نگه می دارد فلذا برای نظارت خدا بر انسان و نظارت انسان بر اعمال و حالات خویش و همنوع خویش مراقبت گفته می شود. مراقبت خدا بر انسان و انسان بر خود یک وجه اشتراکی در خصوص تکامل روحی و اخلاقی انسان دارد. ولی فرق نظارت خدا بر انسان با نظارت انسان بر خویش از این جهت است که مراقبت و نظارت خداوند همه جانبه بوده و هیچ نقص، کاستی و اشتباه ندارد. نتیجه این نظارت به خود خداوند برنمی گردد. مراقبت انسان بر حالات و رفتار خویش به وسعت مراقبت خداوند نمی رسد و احتمال دارد که همراه با غفلت نیز باشد. در این تحقیق ابعاد موضوعات فوق و همچنین اقسام مراقبت از دیدگاه امام علی(ع) بررسی شده است.
مراقبه در چشم انداز ملاصدرا و اِولین آندرهیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
یکی از مسائل مشترکی که در حوزه ی عرفان غربی و اسلامی وجود دارد،سلوک عرفانی عارف، مراقبه، شرایط و لوازم آن است که متأله و عرفان پژوه انگلیسی تبار، خانم اولین آندرهیل نیز به طور تخصصی به تبیین و بررسی آن پرداخته است. ملاصدرای شیرازی نیز از این مهم غفلت نورزیده است. آثار وی مشحون است از مواردی که به طورخاص به مسأله ی مراقبه پرداخته است؛ چنانچه می توان گفت ویژگی خاص عرفان صدرایی مبتنی بر مراقبه است. آندرهیل و ملاصدرا هر دو به شیوه ی خاص خودشان به این مهم پرداخته اند. هر دو با رویکرد مشترک به سه ساحتی بودن نفس انسان، به تقدم و تفوق یکی بر دیگری توجه داشته اند. آندرهیل با مقدم دانستن احساس بر عقل و اراده، مراقبه را مبتنی بر پرورش حس عمیقی می داند که عارف را دم به دم به مراحل عمیق تر آگاهی سوق داده تا به مرحله ی نهایی آن که «نگریستن در ابدیت» و «اتحاد با حقیقت متعالی» است، نایل شود. ملاصدرا نیز با مقدم داشتن معرفت و بینش بر دو ساحت دیگر، به ذومرتبه بودن و تدریجی بودن مراقبه تأکید داشته و غایت مراقبه را تجمیع قوای نفس برای اتحاد با عقل فعال می پندارد. وجه شباهت هایی میان این دو متفکر وجود دارد؛ ازجمله اهمیت به کشف مخلوقات در طبیعت، تمرکز نفس، تدریجی بودن مراقبه، ذکر در مراقبه. همچنین اختلاف دو رأی، در ساحات نفس، توجه به جایگاه عقل نظری نزد ملاصدرا و بی اعتبار دانستن آن نزد آندرهیل و نحوه ی ورود به مراقبه را نیز جزء وجه اختلاف ها می توان عنوان کرد.
نقد و بررسی شخصیت زوربای بودا؛ انسان آرمانی اوشو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به ترسیم شخصیت زوربای بودا، انسان آرمانی اوشو می پردازد که یکی، نماد زیاده خواهی، شهوت و شادمانگی است و دیگری، اسوه زهد و ریاضت است. در نگاه وی، انسانی که دنبال هوس رانی است، بدون هیچ تناقضی می تواند کمالات معنوی خود را از طریق ریاضت به دست آورد. ازاین رو، در نگاه اوشو، هر دو بعد جسمانی و روحانی انسان اصل قرار می گیرند و انسان آرمانی کسی است که هر دو جنبة وجودی اش را به حد کمال برساند. در حالی که در اسلام، انسان دارای دو حقیقت همسان و مساوی نیست و با در نظر گرفتن هر دو بعد جسمانی و روحانی، بعد روحانی انسان اصل قرار می گیرد و نیازهای مادی انسان ها، بر اساس حقیقت روحانی وی تنظیم می یابد. این مقاله با رویکرد تحلیل و انتقاد وی، به بررسی شخصیت زوربای بودا و نقد آن از منظر اسلام می پردازد.
بهوشیاری در متخصصان سلامت روان: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواجهه طولانی مدت با فشارهای روانی و استرس مراجعان، سلامت روان متخصصان شاغل در حوزه روانشناختی را تحت تأثیر قرار می دهد و لذا به کارگیری روشهایی برای مقابله با استرس برای کاهش این خطرات ضرورت دارد. امروزه مداخلات مبتنی بر بهوشیاری در رواندرمانی برای کاهش استرس و بهبود علائم روانشناسی و سلامت روان رو به افزایش است. بهوشیاری آگاهی از طریق توجه هدفمند، در لحظۀ حال و بدون قضاوت تجربۀ لحظه به لحظه به وجود میآید و اغلب با انواع تمرینات مراقبه آموزش داده می شود. این بررسی خلاصهای از رویکردهای مفهومی و پژوهشهای تجربی از مداخلات مبتنی بر بهوشیاری است. هدف این مطالعه، درک بیشتر اثرات مداخلات مبتنی بر بهوشیاری، مکانیسمهای اثرگذاری بهوشیاری و نگاهی یکپارچه به تحقیقات انجام شده در مورد تأثیر بهوشیاری بر سلامت روان و کاهش استرس متخصصان سلامت روان است. پژوهش حاضر علاوه بر نشان دادن ابعاد روانشناختی بهشیاری و تأثیرات آن، نگاهی منسجم و همه جانبه به مؤلفه های بهوشیاری را ارائه می دهد.
جایگاه مراقبه در اخلاق عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراقبه یا کنترل نفس جایگاه ویژه ای در اخلاق اسلامی دارد، به طوری که تمام فعالیت های اختیاری انسان درراستای کمال را، تحت اشراف خود قرار می دهد، که در صورت عدم این نظارت، هیچ فعلی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله، بحث مراقبه از میان رویکردهای چهارگانه در اخلاق (عقلی، عرفانی، روایی و تلفیقی)، در اخلاق عقلی و استنباط آن ازآثار موجود این رویکرد مورد بررسی و تبیین قرارگرفته که مفروض اصلی دراین نوشتار است. در ابتدا پیشینه ی بحث در آثار اخلاق عقلی مورد جستجو قرار گرفته است، همچنین برخی از مبانی معرفت شناسی و انسان شناسی مراقبه در اخلاق عقلی بررسی شده و در ذیل هرکدام ارتباط آن مبنا با مراقبه مطرح شده است. در پایان بر اساس آثار و متون موجود از حکمای مؤلف در اخلاق عقلی "مراقبه" اینگونه استنباط شده است :« مواظبت رفتاری متعادل به دور از افراط و تفریط» به عبارت دیگر فضیلتی است که با عمل به آن، انسان از لغزیدن به رذائل دو طرف آن، کنترل می شود.