مهدی امامی جمعه

مهدی امامی جمعه

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه اسلامی دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

بررسی تأثیر حکمت متعالیه و اندیشه های ملاصدرا بر تفقه در دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفقه الهیات ملاصدرا نظام حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۴۸
حکمت نظری و حکمت عملی نقش  دو بال در تعالی جامعه اسلامی  را دارد .امروزه حکمت عملی بیشتر در علم فقه نمود دارد.وظیفه  فقه در رویکرد کنونی استنباط احکام فرعی از منابع اسلامی است. در این مقاله  به بررسی تأثیر حکمت متعالیه صدرایی بر تفقه در دین و نقش فقه در نظام حکمت متعالیه  پرداخته شده است.مساله اصلی این مقاله چرایی برخی آسیب های موجود فقه رایج است و در این راستا  به این نتیجه رسیده ایم که فقه را نباید گسسته از وجودشناسی دنبال کرد . الهیات باید محور کار فقه باشد و دید حاشیه ای و تشریفاتی به آن آسیب زاست.در این راستا هدف اصلی مقاله نشان دادن تأثیر وجود شناسی( در قالب حکمت متعالیه) بر فقاهت است در این راستا ضمن تبیین چیستی علم فقه به تبیین منبع عقل  و الزامات محوریت عقل به عنوان منبع مشترک فقه و فلسفه و تعریف آن از نظر فقه و فلسفه پرداخته شده  است.،فقه مد نظر حکمت متعالیه غایتی وجودی در عرصه فردی و اجتماعی داشته و بر بصیرت در دین و خشیت تأکید می ورزد. در نظام حکمت متعالیه، فقه زیرمجموعه الهیات بوده و در این راستا تعریف و احکام آن بررسی می گردد. در سیستم صدرایی، فقه و عرفان و حکمت جدای از هم نیست و همه، لایه ها و مراتب دین است که این اصل بر تبیین صحیح قلمرو و حدود و ثغور فقه تأثیرگذار است. فقه تمدن ساز و ظلم ستیز از شاخصه های تفقه صدرایی است. از طرف دیگر فقه به عنوان زیرمجموعه حکمت عملی فردی و اجتماعی نیز محسوب شده و تبیین ملاصدرا از حکمت  عملی در جهت دهی فقهی او بسیار مؤثر است. این رویکرد سیر معرفتی جامعه اسلامی را تسریع کرده و از برخی آسیب ها جلوگیری می کند.چنان که در سیره فقیه صدرایی معاصر – امام خمینی ( ره ) – این تأثیر باعث رشد جامعه مسلمانان شد. در انتهای این مقاله این تأثیرات در قالب رویکرد فقهی شهید مطهری به صورت محسوس تری آمده است.
۲.

تبیین زیبایی شناختی آیه شاکله درآثار تفسیری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
 در جُستار حاضر با مروری بر مبانی هستی شناختی ملاصدرا به روش توصیفی - تحلیلی، تلاش شده افزون بر بررسی تأثیر هرکدام از مبانی حکمت متعالیه بر برداشت های تفسیری آیه شاکله به چگونگی بکار گیری شان در مباحث زیبایی شناختی صدرایی بپردازد. از منظر ملاصدرا شاکله خداوند اسماء و صفات جمیل است که در حاقّ ذات وجود اوست. شاکله آفرینش هم، تجلّی تامّ و تمام اسماء حسنی الهی است که سرمنشأ ازلی دارد و در هر آنی شأنی از شئون و بطنی از بُطون بدیعِ احسن الخالقین در نظام احسن، ظُهور می یابد. شاکله اولیه انسان همان فطرت خدادادی است که انسان با قدرت عقل و اختیار و با تکرار صفات و عادات، شاکله ثانویه وجودی خود را به صورت ملکات کریمه یا کریه می سازد و در نشئهٔ برزخی و اخروی هر ملکه ای از نفوس انسانی بهشت و جهنم متناسب با آن را ایجاد می کند و او را به سمت اعلی علیین یا اسفل سافلین سوق می دهد. هدف نگارنده نشان دادن بخشی جزئی از تفسیر زیباشناسانه صدرایی است تا بتوان از نتایج پژوهش در تربیت شاکله فردی و اجتماعی متربیان استفاده نمود. از کاربردهای متعدد پژوهش تبیین بحث عدل جزایی است؛ بدین معنا که شاکله زیبای برزخی و اخروی ثمره مُترتّب عِلّی اعمال و اخلاق حسنه در رسوخ ملکات شاکله دنیوی است.
۳.

بررسی و تحلیل نقدهای ملاصدرا بر دیدگاه متکلمین درباره هویت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان معاد دین خداوند علم کلام ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۴۱۰
بحث جسم انگاری ما سوای خداوند، در میان آموزه های کلامی از اهمیتی ویژه برخوردار است و از اندک مباحثی است که تقریباً همه فرقه های کلامی درباره آن همنظرند. متکلمان ماسوی الله، یعنی انسان و دیگر موجودات، را اموری جسمانی میدانند و موجود مجرد را حقیقتی کامل و بینیازِ مطلق معرفی میکنند. نگاه ظاهرگرایانه، عینی و انضمامی کلامی، جسم انگاری هویت و حقیقت انسان را نیز ایجاب و ایجاد مینماید. ملاصدرا از جمله افرادی است که با جسم انگاری متکلمان مقابله کرده و درصدد است تفسیری فلسفی و جامع از واقعیت و هویت انسان ارائه دهد؛ تصویری که بتواند در زندگی فردی و اجتماعی او تأثیری مثبت داشته باشد. نوشتار حاضر، از طریق روش اسنادی، تحلیل محتوا و توصیف گرایانه، به طرح، بررسی و نقد دیدگاههای متکلمان از منظر ملاصدرا میپردازد و نشان میدهد که تعریف صدرالمتألهین از هویت انسان و ظرفیت وجودی او، با تعریفی که متکلمان در اینباره ارائه کرده اند، بکلی متفاوت و حتی مقابل آن است. متکلمان برخلاف ملاصدرا، هویت و ظرفیت وجودی انسان را بسیار جزئی و محدود شمرده اند و بتبع آن دچار مشکلات و محذوریتهای متعدد شده اند.
۴.

ملاصدرا و روش شناسی انتقادی فهم ظاهرگرایانه از دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ظاهرگرایی تفسیر تأویل دین ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۴۱۴
تفاسیر ظاهرگرایانه و سطحی از دین همواره در تاریخ اجتماعی دین جریان داشته و بعضی از این تفسیرها سبب ظهور جریانهای متحجر و تکفیری و در نتیجه بروز چهره یی خشن، خشک و متعصب از دین شده است. ملاصدرا یکی از فیلسوفانی است که نقد این نوع تفاسیر، یکی از محورهای اساسی اندیشه» او بوده است. این پردازش نقادانه تا آنجا است که دستکم دو مورد از آثار خود کسر اصنام الجاهلیه و رساله سه اصل را بطور کامل بدان اختصاص داده است. این نقد در اندیشه ملاصدرا ساحتهای مختلفی دارد که کمتر به آن توجه شده، بنابرین نوشتار حاضر از طریق روش اسنادی، تحلیل محتوا و توصیف گرایانه به طرح و بررسی آنها پرداخته است. این ساحتها عبارتند از: بررسی عوامل زبانی، عوامل عقلانی و عوامل نفسانی در فهم دین. بررسی مجموع عوامل در این ساحتهای سه گانه نشان میدهد که ظاهرگرایی میتواند موجب بروز جمودگرایی دینی، شکلگیری گفتمان خشونت، دنیاگرا شدن علما، پیدایش شبه علما بجای عالمان واقعی و شکلگیری فرهنگ ریا و نفاق شود.
۵.

کارکردهای کلامی تاویل در دیدگاه فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان تأویل تشکیک زیبایی شناسی علم کلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۳۰۰
مسیله اصلی نوشتار حاضر تبیین نقش تأویل در اندیشه کلامی فیض کاشانی است. بدین ترتیب که نگارنده در تلاش است که مبتنی بر آثار این متکلم شیعی، به استخراج دیدگاه او در چگونگی ارتباط کلام و تأویل بپردازد. این متکلم عارف، تأویل پژوهی را رهیافتی در جهت فهم دین می داند؛ به طوری که غفلت از آن متکلم را در مسیر انجام رسالت های کلامی خویش به مخاطره می اندازد. می توان گفت سهمی که تأویل در فهم و تبیین و نیز تنظیم عقاید دینی دارد، به عنوان دو کارکرد اساسی تأویل در کلام پژوهی فیض است. در نظر او متکلم با غفلت از بحث تأویل، همچون کسی است که دین را در تاریکی می شناسد. تمثیل او به داستان مولوی در باب فیل و خانه تاریک، در فهم این مسیله نقش کلیدی دارد. سومین کارکرد تأویل از رهگذر مباحث انسان شناسی تشریح می شود. انسان به عنوان فاعل تأویل و تنها موجودی که تاویل گر است، خود نیز از ساختاری تشکیکی برخوردار است. نقش تأویل نفس در غایت علم کلام از ثمرات پیوندی است که بین کلام و تأویل برقرار می شود. سیر تأویل نفس آدمی سیری زیبایی شناسیک و هنرمندانه است.
۶.

مراقبه در چشم انداز ملاصدرا و اِولین آندرهیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهود ملاصدرا مراقبه امر متعالی آندرهیل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۸۲۵ تعداد دانلود : ۶۸۶
یکی از مسائل مشترکی که در حوزه ی عرفان غربی و اسلامی وجود دارد،سلوک عرفانی عارف، مراقبه، شرایط و لوازم آن است که متأله و عرفان پژوه انگلیسی تبار، خانم اولین آندرهیل نیز به طور تخصصی به تبیین و بررسی آن پرداخته است. ملاصدرای شیرازی نیز از این مهم غفلت نورزیده است. آثار وی مشحون است از مواردی که به طورخاص به مسأله ی مراقبه پرداخته است؛ چنانچه می توان گفت ویژگی خاص عرفان صدرایی مبتنی بر مراقبه است. آندرهیل و ملاصدرا هر دو به شیوه ی خاص خودشان به این مهم پرداخته اند. هر دو با رویکرد مشترک به سه ساحتی بودن نفس انسان، به تقدم و تفوق یکی بر دیگری توجه داشته اند. آندرهیل با مقدم دانستن احساس بر عقل و اراده، مراقبه را مبتنی بر پرورش حس عمیقی می داند که عارف را دم به دم به مراحل عمیق تر آگاهی سوق داده تا به مرحله ی نهایی آن که «نگریستن در ابدیت» و «اتحاد با حقیقت متعالی» است، نایل شود. ملاصدرا نیز با مقدم داشتن معرفت و بینش بر دو ساحت دیگر، به ذومرتبه بودن و تدریجی بودن مراقبه تأکید داشته و غایت مراقبه را تجمیع قوای نفس برای اتحاد با عقل فعال می پندارد. وجه شباهت هایی میان این دو متفکر وجود دارد؛ ازجمله اهمیت به کشف مخلوقات در طبیعت، تمرکز نفس، تدریجی بودن مراقبه، ذکر در مراقبه. همچنین اختلاف دو رأی، در ساحات نفس، توجه به جایگاه عقل نظری نزد ملاصدرا و بی اعتبار دانستن آن نزد آندرهیل و نحوه ی ورود به مراقبه را نیز جزء وجه اختلاف ها می توان عنوان کرد.
۷.

تبیین رابطه کثرت حیات اجتماعی و ظهور مقامات انسان کامل با تمدن مهدوی، بر اساس مبانی عرفان و فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انسان کامل کثرت وحدت حیات اجتماعی تمدن مهدوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
تعداد بازدید : ۸۹۱ تعداد دانلود : ۴۰۳
در این نوشتار، تلاش شده است با استفاده از مبانی عرفان و فلسفه اسلامی در قالبی نوین اما برهانی، اثبات شود که تحقق تمدن مهدوی در بستر حیات اجتماعی، به ظهور حداکثری مقامات انسان کامل به عنوان غایت آفرینش خواهد انجامید و در حقیقت، عمیق ترین افق در ارزیابی دستاورد های تمدن مهدوی، افقی است که در آن، ظهور حضرت حجت(عج) از منظر ظهور تامّ مقامات انسان کامل مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور، ابتدا تبیینی مختصر از جایگاه انسان کامل در هندسه نظام آفرینش ارائه شده است تا از این منظر عمیق، مبانی مورد نیاز برای تبیین نسبت میان مهدویت و غایت آفرینش فراهم آید و آن گاه در ادامه در تبیین چگونگی رابطه ظهور کثرت و وحدت در قوس نزول آفرینش، اثبات شده است که با ظهور کثرات در قوس نزول آفرینش و پدیدار شدن تزاحمات و تصادمات میان آن ها، طلبی وجودی برای ظهور وحدت در میان این کثرات پدید خواهد آمد که مقدمه ظهور وحدتی انسجام بخش بین کثرات خواهد بود. سپس با افزودن این مقدمه مهم که اوج کثرت در قوس نزول آفرینش، از آنِ حیات اجتماعی بشر است، این نتیجه به نحو برهانی حاصل شده است که اوج وحدت نیز _ که از آنِ مقام انسان کامل است _ در همین بستر اجتماع امکان ظهور می یابد. به بیان دیگر، ظهور کمالات و مقامات انسان کامل به عنوان غایت آفرینش، ضرورتاً نیازمند بستر حیات اجتماعی است که در تمدن مهدوی فعلیت کامل می یابد و از این منظر، نقش و جایگاه تمدن مهدوی ظهور تفصیلی مقامات انسان کامل خواهد بود.
۸.

نقد و بررسی تطبیقی نظریه «طرح عظیم» استیون هاوکینگ از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صدرالمتألهین خداوند آفرینش هاوکینگ هیچ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۲۹۶
نظریه «طرح عظیم» استیون هاوکینگ از مهم ترین تئوری های مطرح شده در چند سال اخیر است که به علت محتوای این تئوری مبنی بر انکار ضرورت وجود خداوند و خلقت جهان هستی از «هیچ»، در میان محافل فیزیکی و دینی واکنش های متفاوتی را به همراه داشته است. در این پژوهش نویسنده با استفاده از مبانی حکمت متعالیه و با فرض صحت تمامی نظریات فیزیکی هاوکینگ نشان خواهد داد که مفهوم «هیچ» مورد استناد هاوکینگ با مفهوم خلأ در حکمت متعالیه بسیار متفاوت است و به معنای نیستی محض نمی باشد و خلقت جهان به واسطه «هیچ» مورد استناد هاوکینگ، هیچ گونه منافاتی با خالقیت خداوند نخواهد داشت و با فرض صحت تئوری «M» نقش خداوند در ربوبیت و خالقیت، مفروض و مبرهن است که در این راستا مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی هاوکینگ و صدرالمتألهین و چگونگی آفرینش عالم ناسوت و نظام مندی عالم ناسوت و نقش خداوند، مورد تطبیق و نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
۹.

وجوه تمایز هرمنوتیکی شطحیات عرفانی از متشابهات قرآنی

کلیدواژه‌ها: معنا تاویل خودناسازگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۷
نظریات مختلفی پیرامون نسبت بین متشابهات قرآنی و مشطحیات عرفانی شکل گرفته است. یکی از نظریات مهم و مورد توجه، در این زمینه، نظریه روز بهان بقلی است که توجه جمعی از متفکرین و مستشرقین معاصر از جمله هانری کربن را به خود جلب کرده است. در این نظریه، متشابهات قرآنی از سنخ شطحیات عرفانی دانسته شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. ما در این مقاله هرمنوتیکی آنها، وجوه تمایز بنیادی این دو را از هم نشان داده و به نقد نظریه مذکور پرداخته ایم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان