مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حس
حوزه های تخصصی:
تجرد نفس از مباحث مهم فلسفه اسلامی است که در کلام اسلامی کمتر بدان پرداخته شده است. فیلسوفان مدافع این نظریه و جمهور متکلمان مخالف آنند. در مکتب مشاء ادله ای بر تجرد نفس طرح شده که در آثار دو متکلم برجسته منتفقد این مکتب غزالی و رازی نیز منعکس شده است. این دو اندیشمند در این مساله در برخی از آثار خود موضع فیلسوفان را برگرفته و در برخی دیگر به موضع متکلمان نزدیک شده اند اما ادله مورد نظر به لحاظ قوت و ضعف وضع یکسانی ندارند. پاره ای از آنها از جمله استدلال مبتنی بر بساطت ادراکات بسیار قوی و پاره ای خدشه پیرند. گذشته از این انتقادات غزالی و رازی نیز بر این ادله خالی از اشکال نیست. ضمن اشاره اجمالی به آرای غزالی و رازی ادله آنان در رد و اثبات تجرد نفس نقد و بررسی می شود.
معرفت شناسی قدیس آگوستینوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی نظام اندیشه آگوستین در حوزه معرفت شناسی می پردازد. وی مسأله اصلی خود را در قلمرو معرفت شناسی اثبات این معنا می داند که برای انسان امکان دستیابی به معرفت وجود دارد. ابزار کسب معرفت با توجه به متعلق شناسایی انسان، متفاوت است. امور مادی و طبیعی از طریق حسّ و عقل دریافت می شود. معرفت ما در این حوزة معرفتی نسبی است. بخش دیگر از معرفت انسان حاصل اشراق است، اشراقی که نتیجة تأثیر نور الهی بر وجود آدمی است. اشراق مواجهة مستقیم انسان را با اموری که امکان دستیابی به آن از طریق عقل و حسّ فراهم نیست موجب می گردد. معرفت حاصل از اشراق در عین حال که می تواند قطعی و یقینی دانسته شود، فردی است. بخش دیگری از نظام معرفت شناسی انسان را وحی کامل می کند. آگاهی انسان از قصد و نقشه خدا در خلقت از طریق خود او و به وسیهل وحی بر انسان کشف می شود. حجیت این معرفت مطلق است و آن را به واسطه ایمان همچون معرفتی یقینی می پذیریم.
نقش قرآن در روش شناسی علوم اجتماعی
حوزه های تخصصی:
یکی از محورهای بنیادین در علوم اجتماعی، روش شناسی است. بهره گیری از این علوم، متضمن بهره گیری از روش های موجود در آنهاست. روش شناسی حاکم بر علوم اجتماعی در حال حاضر در ایران، روش های غربی است که عمدتاً در تعارض با فرهنگ اسلامی ما قرار دارد. فرهنگ اسلامی ما از مبانی نظری و اعتقادی موجود در قرآن سرچشمه میگیرد. بنابراین، جامعه علمی ما نیازمند نوعی روش شناسی است که بر چنین فرهنگی مبتنی باشد. روش های غربی، روش هایی مادیگرا و در تعارض با دین هستند، درحالیکه، قرآن با ارائه نوعی مبانی توحیدی، نگرشی نو به انسان ارائه میدهد. قرآن واجد بسیاری از قابلیت هاست که روش شناسی غربی از آن بیبهره است.
این مقاله، با رویکردی تحلیلی، به بررسی نقش قرآن در تکوین روش شناسی دینی و قابلیت های موجود در قرآن در عرصه روشن شناسی علوم اجتماعی میپردازد.
ملاصدرا و ادراک کلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ثابت میکند ملاصدرا با نفی تطابق ذهن و عین و نفی نظریه تجرید صور حسی و خیالی جهت حصول به صور معقول کلی، تبیین جدیدی را پیرامون کلّیّت مفاهیم عقلی ارائه نموده و بر همین اساس فرایند جدیدی را نیز برای نحوه ادراک کلیات ارائه میکند. از نظر ملاصدرا کلیت یک مفهوم عقلی یعنی آنکه اولاً، قابل صدق بر کثیرین باشد و ثانیاً آنکه مشترک میان اذهان متعدد انسانی باشد و مباحث ناظر بر مثل و اتحاد ذهن با آنها تنها ابزاری هستند که میتوانند این امکان را فراهم نمایند. پس دو عامل مهم و اساسی در ادراک کلیات از نظر ملاصدرا مثل و عقل فعّال هستند و ذهن در این میان صرفاً نقشی انفعالی دارد. از این رهگذر در این مقاله جایگاه معرفتشناختی ایندو در دیدگاه ملاصدرا تبیین میشود و فرایند ادراک کلیات از نگاه وی نیز مشخص میگردد.
خیال و ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ فلسفه نقش اساسی خیال در ادراک بشری، به عنوان واسطهٔ بین احساس و عقل مغفول مانده است. اغلب خیال وابسته به عالم حس و امری ذهنی و موهوم شمرده شده است. هر چند خیال یکی از اولین قوای نفس است که شناخته شده است اما وظیفه آن تنها حفظ و تمثل محسوسات در زمان غیب آن ها بیان شده است. صدرالمتألهین با اقامه براهین متعدد تجرد برزخی خیال را اثبات کرده و در مراتب سه گانه ادراک، نقشی اساسی و مهم برای خیال تبیین نمود. بنابراین خیال فقط یک خزانه نیست که صور محسوسات را بایگانی کند یا ادراک یک سری تخیلات واهی و کاذب را عهده دار باشد؛ بلکه خیال متکفّل ادراک امور واقعی و حقیقی در عالم خیال می باشد.
هرچند ابن سینا بر مادی بودن خیال تأکید کرده و براهینی در اثبات آن ذکر می کند؛ اما دقت و تأمل در کلمات وی ما را به این حقیقت رهنمون می سازد که ایشان در صدد نفی تجرد تام عقلی خیال می باشد که این مورد اتفاق است. افزون بر آن که بعضی بیانات وی نیز ناظر به تجرد خیال می باشد.
کیفیت محیط کالبدی و حس مکان مورد شناسی: دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس مکان که از عوامل تعلّق به یک مکان و به ادراک کنشگران از محیط، اشاره دارد، از جمله مفاهیم مهم و کلیدی در جغرافیای انسانی به ویژه جغرافیای فرهنگی محسوب می شود. این پژوهش به بررسی وتحلیل کیفیت محیط کالبدی وحس مکان دانشجویان می پردازد. روش تحقیق از سنخ توصیفی–تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق تعداد 5644 نفر از دانشجویان دانشکده های زیر مجموعه گروه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی تهران می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر پایه مطالعات اسنادی است و در بخش عملی نیزتعداد 400 نفراز دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برگزیده شدند. یافته های تحقیق نشان داد، متغیر موقعیت دانشگاه با میانگین وزنی 06/4 و وزن نسبی 27/0 در بین متغیرهای پانزده گانه تحقیق بیشترین ﺗﺄثیر را بر حس مکان دانشجویان داشته و بالاترین رتبه را به خوداختصاص داده است. عناصر محیط کالبدی مانند فضای مناسب جهت پیاده روی و فضای سبزﻣﺸﺠﺮنیز بعد از موقعیت دانشگاه بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
ارتباط عقل و حس در اندیشه معرفت شناختی ابن سینا و نقش آن در برنامة درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی و استنتاجی و به منظور بررسی ارتباط میان مهم ترین راه های کسب معرفت یعنی عقل و حس از نظر ابن سینا و تأثیر آن در برنامة درسی انجام شده است. در این تحقیق، مشخص گردید که عقل و حس در کسب بیش تر معرفت های بشری به هم وابسته اند. حس، زمینه رشد، شکوفایی و توانایی عقلانی انسان را فراهم می آورد و عقل نیز در شفاف سازی و اعتباربخشی به معرفت های حسی یاری می رساند. با اینکه این دو با هم در ارتباطی متقابل می توانند بر شناخت و دانش آدمی بیفزایند، ولی عقل به عنوان نیروی ممیز انسان از حیوان و اعتباربخش معارف بشری، در جایگاه برتر قرار دارد و با عقل فعال در ارتباط است. چنین نگرشی، دلالت هایی در برنامة درسی در پی دارد که در این تحقیق برخی از مهم ترین آن ها در قالب هدف، محتوای برنامة درسی و روش های آموزش و یادگیری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن اند که شناخت و قرب به خداوند، هدف غایی برنامة درسی را تشکیل می دهند. اهمیت و اعتبار عقلی و قابلیت فهم نیز مهم ترین اصول حاکم بر محتوای برنامة درسی است. فعال بودن فراگیران و به کارگیری حواس مختلف آنان نیز از جمله اموری اند که در آموزش و یادگیری باید مورد توجه واقع شوند.
مراتب علم از دیدگاه ملاصدرا و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
مراتب علم در اندیشه عمده متفکران شرقی و غربی از جایگاه مهمی برخوردار است و متفکران بزرگ به بحث های دقیقی در این حوزه پرداخته اند. پژوهش حاضر این مسأله را از دیدگاه دو اندیشمند برجسته اسلامی و غربی، ملاصدرا و اسپینوزا مورد مداقه قرار داده است. و مدعی است که گر چه این دو اندیشمند به جریان های فکری متفاوتی تعلق دارند از جمله اینکه اساساً ملا صدرا بر خلاف اسپینوزا علم را از سنخ وجود بر می شمارد و نیز در بحث کلیات، ملاصدرا قائل به اصالت واقع (رئالیزم) و اسپینوزا از اصحاب تسمیه است، اما به رغم این اختلافات، در زمینه های خاصی نظریاتی اظهار داشته اند که می توان آن ها را مورد مقایسه قرار داد. از جمله در تقسیم مراتب علم که هر دو فیلسوف بر سه قسم دانسته اند، و نیز اینکه در هر یک از این سه مرتبه، مرتبه پیشین و فرو تر، خود مقدمه و وسیله تحقق مرتبه پسین و فرا تر می شود، و نهایتاً سعادت انسان از نظر هر دو متفکر با شهود عقلانی که بالا ترین مرتبه علم است، محقق می شود. در این جستار، تفصیل این موارد و نیز موارد دیگر از مشابهت ها و اختلاف نظرات این دو اندیشمند مورد کنکاش قرار گرفته است.
نگاهی معرفت شناختی به یقین در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین یا دست کم یکی از مهم ترین پرسش های معرفت شناسی، امکان یا عدم امکان شناخت یقینی است. در پژوهش حاضر، تلاش بر این است که «امکان یقین» از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گیرد. رهاورد این پژوهش آن بوده است که قرآن کریم، علاوه بر پذیرش امکان یقین و دعوت به تحصیل آن، چهار راه حس، عقل، وحی و کشف و شهود را راه های معتبر نیل به یقین می داند. روش تحقیق در این مقاله، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است.
طراحی الگوی تصمیم گیری اسلامی بر اساس نقش عقل، وحی و شهود بر مبنای نظام ارزشی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش عقل، شهود و وحی در نظام تصمیم گیری با توجه به تفاوت منابع شناخت در نظام ارزشی غرب و اسلام و همچنین طراحی الگوی تصمیم گیری با توجه به نظام ارزشی اسلامی است. بدین منظور، پس از ارائة تعریفی از «تصمیم گیری»، نظام ارزشی غرب و اسلام و ابزارهای (منابع) شناخت آنها بررسی شده است. سپس با توجه به بررسی مبانی نظام ارزشی اسلام و ابزاهای (منابع) شناخت شامل عقل، وحی، حس و شهود، الگوی تصمیم گیری اسلامی طراحی شد. الگوی پژوهش پس از اخذ نظرات خبرگان و انجام اصلاحات، به تأیید 20 تن از خبرگان رسید. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که در نظام ارزشی اسلام، اولین و مهم ترین منبع شناخت، «وحی » است. پس از آن «شهود» و «عقل» و در پایان نیز «تجربه». در نظام ارزشی اسلام، همه این منابع شناخت به رسمیت شناخته می شوند و محققان و علمای اسلامی از مشاهده محسوسات و تجربه و استدلال و برهان و سرانجام، تعقل و ذوق و شهود عرفانی استفاده کرده و از هر طریقی به صورتی، پیوستگی مراتب وجود را به یکدیگر نمایان ساخته اند.
مراتب شناخت در عرفان مولوی و آیین بودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله معرفت و توجه به سلسله مراتب و شناخت آفت های هر مرتبه جزء اصول بنیادین در نظامهای عرفانی است. هر مکتب عرفانی بدنبال نشان دادن نوعی معرفت متعالی است تا بتواند عمق بیشتری از حقیقت را به پیروان خود نشان دهد. بنابراین پرسش اساسی در این مکاتب این است که مراتب این معرفت کدام است و چگونه می توان به این معرفت متعالی رسید؟ در این مقاله، برای پاسخ به این پرسش ها دیدگاه مولوی در عرفان اسلامی ودیدگاه بودا در عرفان هندو را مورد بررسی قرار داده ایم. مولوی در آثار منظوم و منثور خود معرفت را ابتدا در سطح ابزارهای حسی، سپس در مرتبه ی بالاتر با کمک ابزارهای عقلی انسانی دنبال کرده و با بیان تقسیم بندی مراتب عقل، ویژگیهای هر کدام را برشمرده و سرانجام اوج معرفت را در معرفت شهودی تبیین می کند. اما در آموزه های بودائی پس از بیان زنجیره ی علّی که باعث رنج و درد انسان در دنیا می شود، علت اصلی رنج انسان در جهل و نادانی او جستجو شده و رسیدن به دانایی حقیقی نقش بسیار اساسی در رهایی از این رنج دارد. بنابراین معرفت برتر، شناخت چهار حقیقت شریف و استفاده صحیح از راههای هشتگانه برای نجات از رنج و رسیدن به آزادی مطلق و حقیقت غایی است. فنای فی الله مولانا ورسیدن به رهایی و نیروانا در اندیشه بودا نهایت این سلوک معرفتی معنوی است که در این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است.
وثاقت معرفت عقلانى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
قرآن کریم با دعوت به خردورزى، از انسان ایمان به خدا، جهان غیب و زندگى مؤمنانه را طلب مى کند. اما وثاقت عقل حتى در باب جهان مشهود سخت مورد مناقشه است. در این صورت، چگونه مى توان به دعوت قرآن پاسخ مثبت داد؟! در تفسیر المیزان چه راه حلى ارائه مى شود؟ در این تحقیق، با هدف یافتن پاسخ براى پرسش هاى فوق و تأمین اعتماد نسبت به عقل و یافته هاى آن، با روش کتابخانه اى و استناد به مطالب علامه طباطبائى در المیزان و به تناسب، آثار دیگر ایشان و نیز با تحلیل منطقى روشن مى شود که استاد در عین تأکید بر بداهت مفهوم علم و تحقق مصداق آن، ضمن پاسخ به شکاکان و حس گرایان، وثاقت معرفت عقلى را اثبات مى کند و بدین ترتیب، مخاطب ایشان نسبت به اعتبار کاربست عقل براى تأمل در آیات تکوینى و تشریعى اطمینان خاطر مى یابد.
ابزارهای معرفت در فلسفة اشراقی سهروردی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزه های تخصصی:
مبحث ابزارهای معرفت انسانی، از مباحث محوری در همه مکاتب معرفت شناختی است. در این میان فلسفة اشراقیِ سهروردی، به نحو مبسوط به این مبحث پرداخته و علی رغم برخی مشابهت ها با فلسفة مشاء، دیدگاه ه های نوآورانه ای را مطرح کرده است. او در آثار خویش ابزارهای معرفت را در سه دسته مطرح می کند: 1. حس (ظاهری و باطنی)، 2. عقل، 3. حواس مثالی و قلب. حواس مثالی نزد سهروردی غیر از حواس باطنی است. نوآوری های سهروردی در این مبحث، به ویژه در چهار مورد قابل ملاحظه است: 1. جایگاه حافظه و خیال، 2. اتحاد واهمه، متخیله و خیال، 3. نسبت حواس و نفس، 4. تبیینی خاص از حواس مثالی و قلب. صدرالمتألهین در آثار خویش، نقدهای مهمی بر نوآورهای های فوق وارد ساخته، لیکن در مجموعً دیدگاه سهروردی در باب شهود را پذیرفته است. برخی متفکران معاصر نیز مواضعی را در باب این نوآوری ها اتخاذ کرده اند که در نوشتار حاضر بررسی و نقد خواهد شد. مجموع این نقدها و نظرها می تواند اساس مناسبی را برای بازخوانی و ارزیابی دیدگاه های سهروردی در این مبحث تدارک کند.
تبیین وجودشناختى متعالى یا ناسوتى شدن انسان با رویکرد حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنا بر اصول فلسفى حکمت متعالیه، نفس انسان از جسم نشئت گرفته و نفس و بدن چنان در هم تنیده اند که بدن از مراتب نازله نفس است؛ بدن مادى که مرتبه اى از مراتب وجود انسان است و دنیاى مادى که وجود انسان را احاطه نموده زمینه ناسوتى و مادى شدن وجود انسان را فراهم کرده اند. بنابراین، اگر انسان با تلاش خود و استمداد از دین الهى، استعدادهاى فطرى خود را در قلمرو عقل نظرى و عقل عملى تکامل ندهد، استکمال او در مرتبه حس و خیال متوقف خواهد شد. به عقیده صدرالمتألهین تعداد اندکى از انسان ها به کمال عقلى نایل مى شوند. حس و خیال، ایستگاه (توقفگاه) تکامل بسیارى از انسان هاست. مقاله پیش رو با تبیین هستى شناختى و روش تحلیلى توصیفى و با رویکرد حکمت متعالیه، به بررسى و تبیین فرایند متعالى یا ناسوتى شدن انسان مى پردازد. تحقیقات فلسفى، آیات قرآنى، روایات معصومان علیهم السلام، مطالعات پسینى و تجارب تاریخى، نشان مى دهند که انسان هاى متعالى و ملکوتى در اقلیت و انسان هاى ناسوتى و دنیامدار در اکثریتند.
نقش ابزارهای معرفتی (حس، عقل، قلب) در معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
135-156
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روشی کتابخانه ای - تحلیلی، معلوم شده که حس ابزاری غیر مستقل و مقدمه ساز حکم عقل است. گاهی به دلایلی مانند ندیدن یا نشنیدن، نبود یا تقطیع روایات، نقل به مضمون آن ها و نرسیدن قراین ، مقدمات لازم حکم درست عقل، فراهم نمی شود. عقل در اموری چون مبنا سازی فلسفی و اصول فقهی، پایه های اصلی دین، کشف از حکم شرعی(نه انشای حکم مولوی)، لحاظ همه ابعاد وجهات مسائل، در تولید، تغییر و تکامل معرفت دینی نقش آفرین است. قلب، ابزاری بسیار نیرومند با تهذیب، در مرحله عالی، وحی الهی و در مراتب پایین تر الهامات و اشراقات را در می یابد. هیچ کس توان درک کنه علم حضوری وحی، این سلطان علوم، مکمل عقل و مغایر با سنخ تجربه دینی را، ندارد. قلب ادراکات عقل در قالب مفهومی را به صورت موجودی شخصی و خارجی می یابد و می تواند بسیاری از مجهولات دست نیافتی عقل را، با علم حضوری دریافت کند. معیار درستی یا نادرستی شهودات قلبی، عقل و نظر معصوم است.
ماهیت شهود و ویژگی های آن در معرفت شناسی کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷۲
147 - 196
حوزه های تخصصی:
فلسفه کانت بر تمایز میان دو قوه شناخت، یعنی شهود و تفکر یا حس و فهم استوار است. این دو قوه برای معرفت ضروری اند و هیچ یک را نمی توان به دیگری تحویل کرد. از این دو قوه، شهود اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا محتوای معرفت درنهایت از طریق آن حاصل می شود و عینیت معرفت از رهگذر آن ممکن می گردد. کانت برای شهود به دو ویژگی تفرد و بی واسطگی اشاره می کند و آنها را در مقابل دو ویژگی کلیت و با واسطگی مفاهیم قرار می دهد. کانت پژوهان در خصوص معنا و اهمیت این ویژگی ها و نسبت آنها با یکدیگر قرائت های متفاوتی دارند. در این مقاله پس از بیان معنای شهود و ویژگی های آن بر اساس نظریه معرفت کانت، قرائت های متفاوت در خصوص نسبت این ویژگی ها مورد بررسی و نقد قرار می گیرد و در پایان به نظر مختار نویسنده اشاره می شود. این مقاله با حمایت دانشگاه بین المللی امام خمینی و از طرح تحقیقاتی دوره فرصت مطالعاتی در دانشگاه تگزاس در آستین امریکا استخراج شده است. نویسنده بر خود لازم می داند از مسئولان هر دو دانشگاه، به ویژه پرفسور ایان پروپس و پرفسور دیوید سوسا، استادان محترم گروه فلسفه دانشگاه تگزاس تشکر نماید.
حسیات و ارزش معرفتی آن در نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان منابع معرفت، ادراک حسی نقش ممتازی دارد؛ زیرا مایه و اساس بسیاری از ادراکات تصوری و تصدیقی است و ابن سینا همانند بسیاری از متفکران، در زمینة ادراک حسی نکات بسیاری را مطرح کرده است. ایشان در عین حال که حسیات را یقینی نمی داند، اما نقش ها و کارکردهای گوناگونی برای آن ذکر کرده است؛ از جمله: نقش حواس در تصورات و تصدیقات. سخنان وی در مسئلة اصالت عقل یا حس در تصورات، گرچه در بادی امر، کمی مبهم به نظر می رسد، اما با کمی دقت در آثار وی، روشن می شود که ایشان مانند بیشتر فلاسفه مسلمان، جانب اصالت عقل را می گیرد. تحقیق حاضر از سنخ تحقیق های نظری و توسعه ای است و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش اسنادی گردآوری شده و با روش استدلال نه فن آماری، تجزیه و تحلیل عقلانی شده است.
اخلاص، مناط اصلی بین دین و اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۷ (پیاپی ۳۹)
65 - 85
حوزه های تخصصی:
ایصال نفس به امر نامتناهی که سرچشمه حقیقی اوست، در گرو انجام آیینمند تکلیف از سر حکمت است. این امر در سه ساحت انضباط پیشهوری، گذر پیروزمندانه و مؤدّبانه از موقعیّت اخلاقی و انجام منسک دینی، ظهور مییابد. زمانی که نفس، با پذیرش مشقّت و ریاضت موفّق میشود، استعدادهای خود را فعلیّت ببخشد، نور نهفته خود را آشکار ساخته است که سند ربّانیّت اوست. با وجود این، نور الهی نفس، به تحقّق نمیپیوندد مگر آن که فرد مکلّف، به هنگام التزام خویش به انجام اعمال خاصّه، بر شرط اخلاص مراقبت داشته باشد و از آن تخطّی نورزد. به عبارت دیگر، خالصانه انجام دادن کارها، در هر سه ساحت نامبرده، عین تجلّی نور ناظمه نفس است. شرط اخلاص، هم در ادای مناسک دینی حضور دارد و هم در آداب اخلاقی. بنابراین، اخلاص، در درجه اول، متعلّق به خود نفس است و به نحوه عملکرد فاعلی بستگی دارد که ملتزم به ادای تکالیف است.
جایگاه حس و تجربه در معرفت شناسی و دلالت های تربیتی آن از نظر ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش «تحلیلی و استنتاجی» و با هدف بررسی حس و تجربه، به عنوان یکی از راه های مهم شناخت حقایق جهان هستی از نظر ابن سینا و دلالت های آنها در تعلیم و تربیت سامان یافته است. ابن سینا «حس» و «تجربه» را بسیار حایز اهمیت می داند تا جایی که برخی حتی او را حس گرا و تجربه گرا می نامند. وی بر این باور است که بیشتر معرفت های بشری بر حس مبتنی است و معارف و تجربه های حسی زمینه رشد و شکوفایی توانایی عقلانی انسان را فراهم می آورد. با وجود این، «عقل»، به عنوان نیروی ممیّز انسان از حیوان و اعتباربخش معارف بشری، در جایگاه برتر قرار دارد. یافته ها حاکی از آن است که «اعتبار منطقی» و «تناسب با سطح درک و فهم فراگیران»، مهم ترین اصول حاکم بر محتوای آموزش به شمار می آید. توجه به نقش حواس و تجربه، فعال بودن فراگیران و رشد و پرورش قدرت تفکر آنان نیز از جمله موضوعاتی است که در آموزش و یادگیری باید مطمح نظر واقع شود.
بررسی مقایسه ای نظر ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا درباره کارکرد ادراک حسی و میزان معرفت بخشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ادراک حسّی از جمله مسائل مهم در مباحث نفس و علم است. حس، محسوس و احساس در اندیشه فیلسوفان یونان باستان از زمان افلاطون به صورت جدی مطرح بوده است. ارسطو شاگرد و منتقد افلاطون تبیین استاد از ادراک حسّی را کافی نمی دانست، از این رو در مجموعه آثار خود به ویژه در دو اثر درباره نفس و حس و محسوس به تبیین ادراک حسّی پرداخته است. فیلسوفان مسلمان نیز به ادراک حسّی توجه کرده اند. ابن سینا و ملاصدرا در کتب مختلف خود به ادراک حسّی اشاره کرده و کیفیت و انواع آن را مورد بررسی قرار داده اند. برای هر سه فیلسوف نفس و قوای آن در تبیین ادراک اهمیّت ویژه ای دارد و ادراک حقیقی را از آن نفس می دانند. آنها قوا را به ظاهری و باطنی تقسیم می کنند. ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا قوای ظاهری را همان حواس پنج گانه و از بین قوای باطنی آنچه برای تبیین ادارک حسّی مهم است را حس مشترک می دانند. در این مقاله با توجه به گستردگی که بحث ادراک حسّی دارد تنها به سه مسأله خواهیم پرداخت: 1 اهمیّت، جایگاه و تعریف ادراک حسّی؛ 2 بررسی حواس ظاهری؛ 3 معرفت بخشی حواس. می توان گفت مباحث ابن سینا و ملاصدرا نسبت به ارسطو در این زمینه ها گستردگی بیشتر و نظم بهتری دارد. با توجه به سه محور یاد شده برآنیم تا به بررسی ادراک حسّی از دیدگاه ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا بپردازیم و اختلافات و شباهت های این سه اندیشمند در موارد پیش گفته را بیان کنیم.