مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
فقر
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
39 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف: فقر در هر جامعه ای از عوامل بازدارندگی بسیاری از اصلاحات اقتصادی محسوب می شود. ازاین رو شناخت عوامل اثرگذار بر آن حائز اهمیت است. هدف این مقاله بررسی تأثیر بحران بازارهای مالی بر پدیده فقر است.روش: با توجه به بانک محور بودن بازار مالی در اقتصاد ایران، اثر بحران های بانکی به عنوان یکی از شوک های تأثیرگذار بر پدیده فقر با استفاده از تحلیل رگرسیون آستانه ای گسسته موردبررسی قرار گرفته است.یافته ها: در ادبیات موجود، کانال های اثرگذاری بحران های بانکی بر فقر عبارت اند از: بازار نیروی کار، بازار محصول، بازار دارایی ها و بازار اعتبارات. این اثرات با استفاده از داده های فصلی، شاخص بی ثباتی بانک ها به عنوان شاخص بحران، نسبت فقر سرشمار و متغیرهای کانال های مذکور، در چهارچوب یک مدل رگرسیون آستانه ای- گسسته برای دوره زمانی 1400- 1383 برآورد شد ه اند. نتایج نشان داد بازار کار، بازار محصول و قیمت ها، کانال های اثرگذاری بحران های بانکی بر فقر هستند. در دوره های مواجه با بحران بانکی، تأثیر رشد محصول، نرخ بیکاری و تورم بر فقر تشدید می شود.نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه سیاست های حمایتی دولت از گروه های کم درآمد از طریق برنامه ریزی هدفمند و سیاست های مرتبط به حمایت از تولید به منظور افزایش مقاومت بازار کار در مقابل بحران مالی، مانع از گسترش نرخ فقر با شدت بیشتر می شود. با توجه به نقش بازار کار و رشد اقتصادی در نرخ فقر در دوران بحران بانکی، سیاستی توصیه می شود که بهبود فضای کسب وکار و حمایت های تولیدی را به همراه داشته باشد تا مانع از گسترش فقر شود.
«آخوندهای مصدقی» و «الهیات رهایی بخش» امریکای لاتین شباهت ها و تفاوت ها از منظری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
55 - 82
حوزههای تخصصی:
ظهور و افول تیپ های اجتماعی، یکی از معرّف های تحولات ِ جوامع است. ظهور ِ تیپی جدید با عنوان «آخوندهای مصدقی» در دهه های بیست و سی شمسی، از جمله ی همین معرف هاست. تیپی از حوزویان که نماد تلاش جامعه ی پسامشروطه ی ایران برای برقراری تعدال میان دین و دنیا و دینداری و توسعه بودند. نظیر همین تلاش برای رسیدن به نسبتی متعادل از دینداری و توسعه، در دوره ی زمانی مشابه در امریکای لاتین اتفاق می افتد. ثمره ی این وضعیت، ظهور تیپی جدید با عنوان باورمندان به «الهیات رهایی بخش» در میان کشیشان مسیحی است. در این متن تلاش شده است تا از خلال مقایسه ای میان این دو تیپ، نوع نقش آفرینی آن ها در جوامع خود به خصوص با تمرکز بر نسبت دین و مسائل اجتماعی بررسی شود. یافته های این پژوهش نشان از هشت شباهت و پنج تفاوت قابل تأمل در زمینه های شکلگیری و ویژگی های عملکردی این دو تیپ است. می توان ادعا کرد که شکلگیری تیپِ متألهان «الهیات رهایی بخش» در امریکای لاتین، با مسائلی تا حدی مشابه با جامعه ایران، چه از منظر جایگاه دین در جامعه و چه نوع مسائل اجتماعی توانست سرنوشت متفاوتی برای آن جوامع بیافریند و دین را با دنیا و دینداری را با توسعه هم راستا کند. چنان که در صورت تکرار تجربه ی تاریخی مشابه شکلگیری تیپ «آخوندهای مصدقی»، می توان به ایجاد چنین شرایطی نیز برای جامعه ی ایران امید داشت. همچنین به نظر می رسد تفاوت های اجتماعی اشاره شده در مورد این دو تیپ نیز در میزان اثرگذاری متفاوت آن ها و در نوع سرنوشت متفاوت تاریخی شان در زمینه ی اجتماعی ایران و امریکای لاتین اثرگذار بوده است.
بررسی تجربی ارتباط فقر و دین در ایران: تحلیل تطبیقی درون کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
105 - 120
حوزههای تخصصی:
این پرسش که دین چگونه با فقر ارتباط دارد، سؤالی مهم است که محرک تحلیل ها و پژوهش های جامعه شناختی از همان ابتدا بوده است. مروری بر ادبیات جامعه شناسی حکایت از آن دارد که پژوهش در حوزه ارتباط میان فقر و دین با هدایت نظریه محرومیت بوده است. در پژوهش حاضر، ابتدا استدلال های نظریه جامعه شناختی محرومیت درخصوص چگونگی ارتباط فقر با التزام دینی به نحوی با یکدیگر ترکیب شد تا منجر به استنتاج فرضیه ای شود که قابل ارزیابی تجربی باشد. سپس، با واحد تحلیل قراردادن «استان» و استفاده از داده های ثانویه، اعتبار فرضیه تحقیق با روش تطبیقی درون کشوری در ایران آزمون تجربی شد؛ درنهایت، یافته های مربوط به آزمون تجربی رابطه میان فقر و التزام دینی در ایران با روش تطبیقی درون کشوری و تحلیل بین استانی نشان داد که پس از کنترل یا حذف تأثیر متغیرهای توسعه اجتماعی و نابرابری اقتصادی، باز هم «فقر» تأثیر مثبت معناداری بر «التزام دینی» دارد که ازحیث آزمونی، دلالت تأییدی برای نظریه محرومیت داشته است.
الگوی شایسته فقرزدایی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر مفهوم آزادی مسئولانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
۳۵-۹
حوزههای تخصصی:
امروزه تعهدات دولت در حوزه فقرزدایی از مهم ترین موضوعات دولتهای حاضر بوده است و فقر که یک ی از بزرگتری ن چالشه ای پی ش روی دولتها و جامع ه جهان ی تلق ی می ش ود؛ موجب گردیده راهکارهای متنوع و گاه متضادی نیز جهت رفع آن توسط دولتهای متعهد به کار گرفته شود. راهکارهای اتخاذ و اجرا شده توسط دولتها اغلب متناسب با شرایط ویژه اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیکی در جوامع و فراخور نیازهای افراد آنهاست. مقاله حاضر نیز برآن است که راهکار فقرزدایی متناسب با نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران و با درنظر داشتن اصول قانون اساسی ارائه نماید تا علاوه بر عادلانه و مناسب بودن، قابلیت اجرا و کارایی لازم را نیز داشته باشد. در میان اصول قانون اساسی و با ترسیم کلیت نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران می توان گفت هدف از حکومت ، رشددادن انسان در حرکت به سوی نظام الهی است (و الی الله مصیر) تا زمینه بروز و شکوفایی استعدادها به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسان فراهم آید (تخلقوا باخلاق الله) و در این راه، گسترش آزادی به شیوه مسئولانه هم به عنوان هدف اولیه و هم به عنوان ابزار اصلی پیشرفت دیده می شود. فقر می تواند مانعی اساسی در تحقق آزادی های افراد باشد و آزادی غیر مسئولانه خود می تواند مولد فقر باشد؛ از این رو، تدوین سند جامعی برای فقرزدایی از سوی دولت بدون توجه به تاثیرات متقابل فقر، آزادی و مسئولیت نتایج مطلوبی به دست نمی دهد. نوشتار پیش رو برآن است تا نشان دهد توجه دولت به مقوله فقرزدایی باید درچارچوب پذیرش مفهوم آزادی مسئولانه – به عنوان متعالی ترین وجه آزادی – باشد.
بررسی پدیده تکدی در دوره ناصری؛ نمونه موردی ولایت گروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
38 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: تکدی به عنوان یکی از تجلیات شایع فقر، ناشی از نابه سامانی های اقتصادی و اجتماعی است. این پدیده در دوره قاجار پیامدهای گسترده اجتماعی دَرپی داشت. در پژوهش حاضر براساس گزارش دولتی مهمی از دوره ناصری درباره گروه متکدیان در ولایت گروس، درصددیم تا پدیده تکدی و تحلیل ویژگی های گروه متکدیان (جنسیت، سن، شیوه های رفتاری) را بررسی کنیم و شماری از علل روی آوری دسته های متکدیان به این رویه را بازشناسی کنیم.روش / رویکرد: در این پژوهش برای شناسایی اطلاعات و تحلیل و پردازش آن در قالب مقوله های مربوط به این پدیده از شیوه تحلیل مضمون برپایه منابع کتاب خانه ای و اسناد بهره بردیم. پرسش محوری این پژوهش به وضعیت پدیده تکدی و ویژگی های گروه متکدیان در ولایت گروس مربوط است.یافته ها: تکدی در ولایت گروس در سنین مختلف وجود داشت. جامعه 36درصدی زنان متکدی نشانه شکنندگی خانواده های فرودستان دربرابر عامل فقر و روی آوری به تکدی است. ازسوی دیگر اقدام کارگزار دولت در تهیه و ارسال گزارش رسمی -که مستلزم جمع آوری اطلاعات متکدیان بوده است- نشان دهنده تعداد قابل توجه این گروه و دغدغه های حکومت محلی و شاید دولت مرکزی درباره آثار اجتماعی این امر (ازجمله اختلال در نظم و امنیت) بوده و به احتمال به چاره اندیشی دراین باره معطوف بوده است. البته برنامه خاصی از مقابله با تکدی و یا سامان دهی متکدیان در این ولایت در دست نیست.
نهادینه شدن انفاق در کرمانشاه و چالش های پیش روی آن
هدف پژوهش بررسی تاریخی نهادینه شدن انفاق در شهر کرمانشاه بوده است. برای نیل به هدف پژوهش از روش ترکیبی (پژوهش کیفی و تحلیل اسنادی) استفاده شده است. سیر تاریخی وقف با منابع تاریخی و سالنامه آماری کمیته امداد امام خمینی بررسی شده و برای شیوه نهادینه شدن وقف و پیامدهای آن از روش کیفی و مصاحبه عمیق با شاغلان اداره اوقاف، کمیته امداد امام خمینی، مؤسسه های خیریه و صاحب نظران استفاده شده است. یافته ها نشان داد عوامل ضرورت اجتماعی، فرهنگ دینی و انسانی و فرهنگ سیاسی در نهادینه شدن انفاق نقش داشته اند. کارکرد انفاق در شهر کرمانشاه شامل تأمین اجتماعی، مصرف دینی و مذهبی و مصرف اقتصادی و زیربنایی بوده است. نهاد وقف با چالش های اجتماعی، فرهنگی، اداری، ارتباطی و نظارتی مواجه بوده است. درآمد مشارکت های مردمی کمیته امداد به دلیل اقتصاد ضعیف کرمانشاه کم بوده است و همچنین، هزینه های کمیته امداد در استان کرمانشاه به نسبت جمعیت تحت پوشش در مقایسه با میانگین کشوری کمتر بوده است؛ به همین دلیل، سیاست های فقرزدایی کمیته امداد و اوقاف در استان کرمانشاه در برابر افزایش حجم فقرا در جامعه کارساز نبوده و نیازمند تغییر رویه های سیاست گذاری در زمینه تقویت بنیه اقتصاد کلان جامعه و همچنین اقتصاد خانواده ها است.
تحلیل قانونمندی های حاکم بر فرآیند شکل گیری و گسترش اسکان غیر رسمی در محدوده های روستایی واقع در حریم کلان شهرها، مطالعه موردی: روستاهای حریم کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
87 - 107
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر روند جمعیت پذیری سکونتگاه های انسانی واقع در فضای حریم کلان شهرهای کشور، تأثیرپذیری فراوانی از فرآیندها و روندهای حاکم بر کلان شهرها داشته اند. در این میان اسکان جمعیت در نقاط روستایی واقع در این فضا در اشکال مختلف، از جمله به صورت سکونتگاه های غیررسمی و محدوده های فقیرنشین از چالش های عمده ای است که در این عرصه ها رخ داده است. این موضوع به سبب ماهیت پدیده، شیوه ساماندهی و مدیریت و بسیاری ابعاد دیگر و نو بودن برای مدیریت های محلی و روستایی و عدم تجربه لازم در این زمینه، نیازمند توجه در سطوح مختلف پژوهشی، حقوقی - قانونی، سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریتی– اجرایی می باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل قانونمندی های حاکم از جمله واکاوی ابعاد، مؤلفه ها و عوامل مختلف نهادی، اقتصادی و مکانی بر فرآیند شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در محدوده روستاهای واقع در حریم کلان شهرها با تأکید بر شهر تهران است. روش شناسی پژوهش کیفی بوده که با استفاده از تکنیک های پژوهشی مختلف از جمله تحلیل محتوا، کدگذاری و طبقه بندی بر روی 26 مصاحبه انجام شده در نرم افزار MAXQDA تا رسیدن به مرحله اشباع نظری نسبت به مقوله بندی نظرات اقدام شد. بر اساس یافته های پژوهش 39 مقوله اصلی در قالب 5 مضمون شامل؛ «دافعه ها و جاذبه های جغرافیایی- محیطی- زیستی»، «انگیزه ها و محرک های اجتماعی- اقتصادی»، «فقدان و عدم اجرای طرح ها و برنامه ها»، «خلأ و ناکارآمدی قوانین، ضوابط و مقررات» و «ناتوانی و ضعف ساختارهای مدیریتی- اجرایی» به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در محدوده روستاهای واقع در حریم کلان شهر تهران شناسایی و مورد تأکید قرار گرفتند.
تاثیر ارزش بازار سهام بر فقر و نابرابری: مطالعه موردی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
133 - 163
حوزههای تخصصی:
بازار سهام می تواند با فراهم آوردن بستر مناسب برای تجمیع پس اندازها از خروج سرمایه ها جلوگیری کند و با تبدیل آن ها به سرمایه گذاری در طرح های مولد موجب افزایش تولید، اشتغال، رشد دستمزدها و در نهایت کاهش نابرابری درآمد در کشورهای درحال توسعه شود. زیرا نبود سرمایه کافی، یکی از عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی پایین و در نتیجه فقر و توزیع نامتوازن درآمدها محسوب می شود. در این پژوهش به بررسی تاثیر ارزش معاملات بازار سهام بر فقر و نابرابری، در استان-های ایران طی سال های 1390 تا 1401 با استفاده از داده های پانل و تخمین زن حداقل مربعات تعمیم یافته(GLS) پرداخته می شود و اعتبار و حساسیت نتایج نیز با تخمین زن GMM سیستمی پانل مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج حاصل از مدل فقر بیانگر وجود رابطه عکس و معنادار بین ارزش معاملات بازار سهام و شاخص فقر در کل استان های کشور و همچنین استان های توسعه نیافته است. به عبارت دیگر با افزایش ارزش معاملات بازار سهام، نرخ فقر کاهش یافته است اما در استان های توسعه یافته، ارزش معاملات بازار سهام موجب افزایش فقر شده است. از سوی دیگر ارزش معاملات بازار سهام هیچ گونه تاثیر معناداری بر نابرابری در سه گروه مجموع استان ها، استان های توسعه یافته و استان های توسعه نیافته نداشته است. پیشنهاد می شود با اقداماتی نظیر شفاف سازی هر چه بیشتر بازار، افزایش دسترسی به بازار، کاهش هزینه معاملات، بهبود زیر ساخت های معاملاتی بازار، زمینه تامین مالی بنگاه ها از بازار سرمایه و آموزش افراد، فعالیت هر چه بیشتر فقرا و افراد با دهک پایین درآمدی در بازار سهام تسهیل گردد.
طراحی شاخص اسلامی توازن مصرف به عنوان بدیل شاخص های متعارف نابرابری و بررسی اثر خمس بر توازن (با تأکید بر نظر شهید صدر (ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین پیش نیازهای سیاست گذاری در جهت کنترل و رفع نابرابری و نیز بررسی پی آمد توزیعی سیاست ها، سنجش نابرابری و پایش وضعیت آن در جامعه است. از سویی، پاسخ این پرسش که «آیا حدی از نابرابری موجه است؟ و اگر آری، با چه تحلیلی و تا چه اندازه ای؟»، نیازمند یک نظریه عدالت و نیز سنجه ای مبتنی بر معیارهای ارزشی است. در این پژوهش در کنار نقد مبانی نظری سنجه های متعارف نابرابری درآمد و ارائه تعریف اسلامی «توازن» مصرف (محدوده میان فقر و اسراف) به عنوان تحلیلی بدیل، به دنبال معرفی شاخص متناسب با این تعریف ارزشی، سنجش آن برای اقتصاد ایران (1390-1399) و برآورد اثر مالیات اسلامی خمس بر توازن هستیم. با مطالعه منابع دینی و استنباط علمای اسلامی (با تأکید بر نظر شهید صدر (ره))، نسبت فقر و اسراف در مصارف جامعه و به عبارتی عدم توازن مصرف به عنوان یک سنجه اسلامی و معیار نابرابری ناموجه معرفی می گردد. برآوردها بیان گر روند افزایشی توازن در سال های مورد بررسی است. از سوی دیگر در بخش پایانی مقاله نشان داده ایم که در صورت اجرای خمس شاهد افزایش سطح توازن در اقتصاد ایران خواهیم بود.
بررسی اثرات مالی اجتماعی اسلامی (شاخص زکات)، شاخص توسعه انسانی اسلامی و کیفیت حکمرانی نهادی بر کاهش فقر در کشورهای منطقه منا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیرات مالی اجتماعی اسلامی، شاخص توسعه اسلامی و شاخص های کلان بر کاهش فقر در کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی از سال 2000 تا 2022 انجام شده است. مطالعه از یک مدل اثر ثابت برای تحلیل رابطه بین متغیرها استفاده می کند. یافته ها نشان می دهد شاخص توسعه انسانی اسلامی به عنوان شاخصی برای کیفیت منابع انسانی، از کاهش فقر در کشورهای منتخب حمایت می کند. همچنین زکات، اعتراض و پاسخگویی و درجه باز بودن اقتصاد با فقر رابطه منفی و معناداری دارد. از سوی دیگر کیفیت حکمرانی، جمعیت، تورم و نرخ ارز بر نرخ فقر تأثیر چندانی ندارد. این یافته ها برای دولت ها می تواند همچون پایه ای در سیاست گذاری حل فقر، مورد استفاده قرار گیرد. منحصر به فرد بودن این پژوهش استفاده از شاخص توسعه انسانی اصلاح شده بر اساس اهداف پنج گانه اسلامی و بررسی تجربی تأثیر آن بر فقر است.
نگاه پویایی شناسانه به عوامل موجد فقر در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت فقر و مبارزه با آن به اندازه ای است که کاهش فقر به عنوان اولین هدف در اهداف توسعه هزاره (MDGs) و اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs) مطرح شده است. از این رو شناخت عوامل مؤثر بر فقر و مکانیسم تأثیرگذاری این عوامل لازم و ضروری است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر فقر در جمهوری اسلامی ایران و تحلیل پویای مکانیسم های تعاملی عوامل موجد فقر در جمهوری اسلامی ایران است. این مطالعه بر این موضوع تأکید دارد که شناخت عوامل مؤثر بر فقر و مکانیسم تأثیر این عوامل می تواند تأثیر قابل توجهی بر کاهش فقر داشته باشد. مطالعه در چهارچوب استراتژی تحقیقات کیفی و براساس روش تحلیل تماتیک انجام شده است. اطلاعات میدانی از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 20 خبره آشنا به موضوع در سال 1401 گردآوری شده و نمونه گیری به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انجام گرفته و تا حد اشباع نظری پیش رفته است. نتایج نشان می دهد عوامل مؤثر بر فقر در قالب چهار تم اصلی ساختار سیاسی، ساختار فرهنگی، ساختار تولید و ساختار آموزش قرار دارد. درنهایت با استفاده از نگاهی پویایی شناسانه و رویکرد پویایی سیستم کیفی، روابط علی بین عوامل شناسایی شده و راهکارهای غلبه بر آن ها پیشنهاد شده است
بررسی ارتباط نابرابری های فضایی و ناپایداری توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
89 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه وجود نابرابری های فضایی و فاصله های درآمدی و سرمایه ای میان نواحی مختلف جامعه، به عنوان یکی از موانع مهم توسعه پایدار به حساب می آید. نابرابری های میان مناطق کم برخوردار (مرزی یا غیرمرزی) و مناطق برخوردار از توسعه، و شکاف های شهری روستایی، مهم ترین مصداق نابرابری های فضایی و منطقه ای هستند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، بر مبنای تحلیل ثانویه داده های موجود، میزان یکپارچگی یا شکاف مناطق شهری و روستایی ایران را برحسب چهار متغیر مکان های استقرار جمعیت، بخش های عمده اقتصادی و تولیدی، میزان و توزیع فقر، و شکاف درآمدی و هزینه ای در چهار دهه اخیر مورد مطالعه قرار داده است. ارزیابی عملکرد نظام برنامه ریزی فضایی در کشور نشان می دهد این نظام با نوعی رویکرد بخشی و غیرآمایشی، با تأکید بر دو محور «تمرکزگرایی» و «شهرگرایی»، بر نابرابری و فاصله میان مناطق پیرامونی و مناطق مرکزی کشور از یک سو و مناطق شهری و روستایی از سوی دیگر افزوده است. طی چهار دهه اخیر، نوعی شهرنشینی روزافزون، بی رویه و گاهی ناموزون به ضرر پایداری و تعادل جمعیت در مناطق شهری کوچک و مناطق روستایی اتفاق افتاده که لزوماً با ظرفیت های منطقه ای متناسب نبوده است. شهرهای بزرگ جاذب جمعیت کار، نوعی زندگی توأم با فقر را در بخش های حاشیه ای و روستایی ایجاد کرده است. در طی این سال ها، با وجود کاهش معنادار فقر مطلق در جامعه، همچنان بار فقر بر دوش روستاییان، آن هم بیشتر در مناطق کم برخوردار سنگینی می کند. شاخص های درآمد و هزینه نیز به نفع شهرنشینان بوده است. به طور کلی داده های کلان در کشور نشان می دهد هرجا پیوندهای شهری روستایی برقرار و تقویت شده، نابرابری های منطقه ای و شهری روستایی کاهش یافته است.
بررسی جامعه شناختی نقش رسانه ها در بازنمایی آثار فقر در جامعه و جذب خیرین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
117 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی جامعه شناختی نقش رسانه ها در بازنمایی آثار فقر در جامعه و جذب خیرین است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را نخبگان حوزه رسانه، کارشناسان امداد و خیرین استان فارس تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری جدول مورگان انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن، با استفاده از روایی صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرارگرفت. پایایی تمامی متغیرها بالاتر از ۷/۰ است. یافته های پژوهش که از طریق روش کیفی استخراج شد شامل، ۵ کد محوری و عبارت اند از: بازنمایی شرایط علّی فقر در جامعه، بازنمایی دینداری و فرهنگ فقر، بازنمایی سرمایه اجتماعی و فقر، بازنمایی جذب خیرین و مؤسسات و بازنمایی پیامدهای فقر. نتایج نشان داد که که تمامی این ابعاد توانسته اند تبیین معناداری از متغیرهای اصلی پژوهش داشته باشند.
تأثیر رشد بخشی و توسعه مالی بر فقر با استفاده از رویکرد ARDL (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
133 - 156
حوزههای تخصصی:
کاهش فقر همواره یکی از مهمترین اولویت های اقتصادی و سیاسی کشورها بوده است. چراکه فقر همواره یکی از پدیده های نامطلوب اقتصادی و اجتماعی جوامع مختلف به شمار رفته است. یکی از مهمترین راهکارهای کاهش فقر می تواند رشد اقتصادی باشد که بواسطه آن می توان فقر و نابرابری درآمدی را در جامعه کاهش داد اما دستیابی به رشد اقتصادی مستلزم بکارگیری عواملی متعددی مانند سرمایه، نیروی انسانی، انرژی و... است.لذا علت توجه هر چه بیشتر بر بازارهای مالی که می تواند یکی از ابزارهای مهم تأمین مالی موسسات و بنگاه های اقتصادی باشد قطعا خواهد توانست زمینه ساز افزایش رشد اقتصادی گردیده و در نهایت به کاهش فقر منتهی شود. لذا هدف این مطالعه، تأثیر رشد بخشی (کشاورزی، صنعت و خدمات) بر شاخص فقر استان لرستان است. جهت برآورد مدل تحقیق از داده های سالانه طی دوره زمانی 1399-1360 و مدل اقتصادسنجی ARDL استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در بلندمدت رشد بخش های صنعت و خدمات باعث کاهش فقر در استان لرستان می شود، درحالیکه رشد بخش کشاورزی اثر معناداری را بر کاهش فقر نشان نمی دهد. همچنین نتایج نشان داد که توسعه شاخص مالی نیز باعث کاهش فقر در استان لرستان می شود. به طورکه توسعه مالی از طریق مستقیم دسترسی افراد کم درآمد به اعتبارات، سبب گس ترش کسب و کار این افراد می شود و قدرت خرید آنها را افزایش می دهد یا حداقل از طریق پس انداز مطلوب با فقر مبارزه می کند که نتیجه این اتفاقات می تواند کاهش فقر باشد
مطالعه جامعه شناختی رابطه احساس محرومیت نسبی و بزهکاری در بین نوجوانان شهر قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
93 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات اجتماعی که پیامدهای زیادی را برای فرد و خانواده به همراه دارد، مسئله بزهکاری در میان نوجوانان است. در سطح کلان نیز بزهکاری نوجوانان علاوه بر تحمیل هزینه های گزاف اقتصادی و اجتماعی، مانع توسعه و پویایی هر جامعه ای است. در این راستا، این تحقیق با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه احساس محرومیت نسبی و بزهکاری در بین نوجوانان شهر قدس انجام پذیرفته است. روش تحقیق پژوهش از نوع پیماشی است. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان زیر هجده سال شهر قدس به تعداد 19190 نفر است که از این تعداد، 377 نفر از طریق فرمول آماری کوکران به عنوان حجم نمونه و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای سنجش پایایی ابزار از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج برای تمامی متغیرهای بالای 7/0 بوده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم فزار SPSS استفاده شده است. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آرای متفکران اجتماعی چون «رابرت مرتون»، «آلبرت کوهن» و «رابرت گار» است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون بیانگر آن است که همبستگی بین تمامی مؤلفه های احساس محرومیت نسبی شامل احساس محرومیت اجتماعی، احساس محرومیت اقتصادی، احساس محرومیت فرهنگی و احساس محرومیت پزشکی، با بزهکاری نوجوانان معنادار بوده است و نوع رابطه نیز مثبت و مستقیم است. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای احساس محرومیت اقتصادی، احساس محرومیت فرهنگی، احساس محرومیت اجتماعی و احساس محرومیت پزشکی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر بزهکاری داشته اند. همچنین متغیرهای یادشده، 36 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین و پیش بینی نموده اند.
تجربه دوگانه نان آوری زنان؛ مطالعه ای بر زندگی زنان سرپرست خانوار شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
965 - 988
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت و فهم تجربه زنان سرپرست خانوار از نقش نان آوری و چگونگی اجرای آن به عنوان سرپرست خانوار است. در این بررسی برای دستیابی به اهداف پژوهش از نظریه داده بنیاد استفاده شد و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 33 نفر از زنان سرپرست خانوار ساکن شهرستان بهشهر گردآوری شد. کدگذاری باز داده ها به ظهور چهار مقوله اصلی انجامید: 1. سرپرستی خانوار؛ 2. فقر زنان سرپرست؛ 3. تنهایی زنان در اداره خانوار؛ و 4. کسب درآمد و نان آوری. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که این زنان پس از پذیرش نقش سرپرستی و در نقش نان آور به دو شکل فعالیت های اقتصادی خود را انجام می دهند: 1. فعالیت های اقتصادی از داخل خانه؛ 2. فعالیت های اقتصادی خارج از خانه. آنان در دو الگوی پارادایمی قرار می گیرند: 1. خود به مثابه عامل تغییر و 2. خود به مثابه نیازمند حمایت. پارادایم اول درک زنان از زنانگی، توانایی تغییر در زندگی و موفقیت در اهداف است، اما زنان در پارادایم دوم از اعتمادبه نفس لازم برای استقلال برخوردار نیستند و درک آنان از زنانگی، مانع تلاش برای تغییر در زندگی بدون حمایت دیگران است. پیامد حمایت طلبی زنان، احساس فناشدن و نبود سرمایه های اقتصادی و اجتماعی است. یافته ها نشان می دهد در چگونگی ایفای نقش زنان به عنوان زن سرپرست خانوار، عوامل خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، جنسیت و حمایت نهادهای دولتی تأثیرگذار هستند، اما مقوله هسته نشان از اهمیت فهم زنان از زنانگی خود دارد. از این رو مداخله ها و حمایت های دولتی لازم است با توجه به این ویژگی انجام شود.
فراتر از فقر؛ تحلیل جامعه شناختی داغ فقر و استراتژیهای مواجهه با آن در میان افراد کم برخوردار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
265 - 286
حوزههای تخصصی:
پیامدهای ناشی از زندگی در فقر، فراتر از محرومیت مادی است و از عناصر غیرمادی از جمله داغ فقر نیز ناشی می شود. داغ فقر یک ویژگی جهانی فقر است که به صورت احساس ننگ، شرم و تحقیر در مقابل دیگران بروز می یابد. داغ فقر یکی از مؤلفه های اصلی طرد اجتماعی است که پیامدهای مهم برای سلامتی و بهزیستی انسان دارد با این وجود شواهد تحقیقاتی موجود در حوزه فقر تا حدود زیادی ابعاد ارتباطی فقر را نادیده گرفته است. پژوهش حاضر به روش کیفی صورت پذیرفته است و از تکنیک مصاحبه به منظور جمع آوری داده ها استفاده شده است. در این پژوهش، با 20 نفر از افراد کم برخوردار شهر مشهد، مصاحبه شده است که با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، چارچوب مورد نظر براون و کلارک (2006) برای تحلیل مضمون به کار گرفته شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد بر اساس نوع مواجهه با داغ ننگ چهار نوع داغ ننگ در بین مشارکت کنندگان وجود دارد: هیچ ادارکی، داغ ننگ احساس شده، داغ ننگ تثبیت شده و داغ ننگ جامع. یافته ها نشان می دهد بیشتر مشارکت کنندگان دارای داغ فقر تثبیت شده می باشند. همچنین مشارکت کنندگان که در تعاملات با سایر اقشار جامعه، داغ فقر را تجربه یا احساس کرده اند، با مدیریت داغ ننگ سعی در کنترل این پدیده دارند. این مدیریت به شیوه های مختلف، همچون پذیرش وضعیت موجود، پنهان سازی هویت، محدودیت یا کناره گیری از تعاملات مستقیم، رشد جایگزین و برخورد متقابل صورت می پذیرد.
نقش اقتصاد مشارکتی در کاهش فقر: مطالعه فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
ظهور و گسترش اقتصاد مشارکتی که با استفاده از فناوری اطلاعات ممکن شده است، بسیاری از جنبه های اقتصادی – اجتماعی زندگی امروزی بویژه مدل های کسب وکار سنتی را به طور بنیادین تغییر داده است. این نوع کسب و کار به ادعای برخی صاحب نظران ظرفیتی را برای درامدزآیی افراد کمتر برخوردار و کاهش فقر فراهم کرده است. این مطالعه با هدف شناسایی مقوله های اصلی و فرعی نقش اقتصاد مشارکتی در کاهش فقر انجام شده است. جهت نیل به این هدف با استفاده از مرور نظام مند ادبیات و اتخاذ رویکرد کیفی و روش فراترکیب پژوهش های پیشین بر اساس فرایند هفت مرحله ای ساندولوسکی و باروز (2007) بررسی و تحلیل شدند. به همین منظور با مراجعه به سایت های معتبر الکترونیکی گوگل اسکولار، اسکوپوس و ساینس دایرکت، منابع و مقالات اولیه غربالگری شد و در نهایت تعداد 20 مقاله شناسایی و انتخاب گردید، سپس در محیط نرم افزار(22) MAXQDA ، کدهای باز، محوری و انتخابی دسته بندی و استخراج شدند. درنهایت مضامین اصلی ارزش اجتماعی، ارزش پایداری محیطی، ارزش اقتصادی مبتنی بر اشتغال زایی و ارزش اقتصادی مبتنی برکارآفرینی بعنوان موثرترین عوامل کاهش فقر بواسطه اقتصاد مشارکتی معرفی شدند. نویسندگان بر این باور هستند که با استراتژیها و خط مشی گذاری مناسب می توان از پتاسیل ارزش اقتصادی و اجتماعی اقتصاد مشارکتی در کاهش فقر بهره مند شد.
تبیین ساختار اجتماعی فقر از منظر فقرای روستایی و گونه شناسی آن (مورد مطالعه: روستای گنبد پیرمحمد از توابع شهرستان ملکشاهی- استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
219 - 242
در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به مطالعیه پدیدیه فقر از دیدگاه کنشگران روستایی پرداخته شود. در این تحقیق بر لزوم توجه به عواملی علاوه بر عوامل اقتصادی در زمینیه تبیین فقر تأکید می شود. سؤال اصلی پژوهش این است که چه عواملی تبیین کنندیه فقر در روستای مورد مطالعه است؟ روش تحقیق حاضر کیفی است، شیویه گردآوری اطلاعات بر اساس تکنیک های مشاهده، تحلیل اسنادی، مصاحبیه نیمه ساختاریافتیه فردی و گروهی بوده و روش تجزیه و تحلیل گراندد تئوری است. ابتدا بر اساس نمونه گیری هدفمند، گروه های متمرکز از میان دو طایفه موجود در روستا انتخاب شد و با ادامیه روند تجزیه و تحلیل داده ها که مشخص شد در زمینیه تعریف، علل و راه حل های مبارزه با فقر بین دو نسل جوان و میانسال/کهنسال تفاوت وجود دارد، نمونه گیری نظری بین دو نسل ادامه پیدا کرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که برای تبیین فقر، نسل اول که دو سبک زندگی، عشایری و روستایی را تجربه کرده بودند، بیشتر بر عوامل فردی، تاریخی، فرهنگی و تقدیرگرایی تأکید داشته، در حالی که جوانان بیشتر بر عوامل ساختاری و فرهنگی اشاره داشتند. همچنین برخلاف نسل دوم، نسل اول دیدگاه خوشبینانه تری راجع به کاهش فقر داشتند. نتایج حاکی از آن است که علاوه بر عوامل اقتصادی، می توان به پررنگ بودن نقش عوامل فرهنگی و اجتماعی، همانند نزاع و درگیری های طایفه ای، وابستگی، تضعیف شبکه ها، بی سوادی و ... در تبیین فقر اشاره داشت. همچنین مبارزه با فقر نیازمند طی روندی بلندمدت با نگاه ویژه به رویکردهای قابلیتی و توانمندسازی است که دستیابی به این امر جز در ساییه مشارکت مردم امکان پذیر نیست.
پیامدهای زندگی در خیابان برای دختران کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
337 - 367
مقاله حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی است که در آن پیامدها و تبعات زندگی در خیابان برای دختران کار در شهر تهران مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. به منظور گردآوری داده ها، با 20 دختر 8 تا 16 ساله که تجربه کار در خیابان را داشته اند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. روند مصاحبه بر اساس مطالعه عمیق پرسش های محوری بوده و با استفاده از روش کلایزی، تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد پیامدها و تبعات حضور دختران کار در خیابان، در سه مضمون اصلی«مخاطرات خیابانی و دخترانگی مخدوش شده»، «بی پناهی؛ ترس و نگرانی های مداوم»، «کودکی مختل شده دختران و چرخه محرومیت»، قابل مقوله بندی است. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان می دهد، راهکارهای مشارکت کنندگان در این پژوهش، به منظور کنار آمدن با پدیده کارشان در خیابان را نیز می توان در چهار مقوله اصلی «ازدواج»، «پایبندی به ارزشهای دینی»، «ایجاد اشتغال خانگی»، «آرزوی بازگشتن به وطن» دسته بندی نمود. در مجموع نتایج این تحقیق نشان می دهد، اگرچه کار در خیابان برای کودکان دارای پیامدها و تبعات منفی زیادی است، با این حال کار دختران تحت تأثیر موقعیت فرودست آنها در جامعه، انتظارات و الگوهای نقشی و در تلاقی با جنسیت و مناسبات و روابط جنسیتی در جامعه، برای آنها تبعات و پیامدهای مضاعف و ماندگارتری به همراه خواهد داشت.