مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
فقر
منبع:
توسعه و سرمایه سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
163 - 181
حوزه های تخصصی:
هدف: حذف فقر همواره از اهداف توسعه اجتماعی است. نرخ ارز نیز متغیر کلیدی در سیاست گذاری ها محسوب می شود. در سال های اخیر نرخ واقعی ارز دارای نوسانات زیادی بوده و اطلاع از تأثیرات آن در تنظیم سیاست های اقتصادی حائز اهمیت است. روش: در پژوهش حاضر اثرات نامتقارن مثبت و منفی نرخ ارز بر فقر در اقتصاد ایران طی دوره 1364 تا 1397 بااستفاده از مدل ARDL غیرخطی موردبررسی قرارگرفته است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهند که افزایش نرخ ارز بر فقر در بلندمدت تأثیرگذار است. در کوتاه مدت هم با یک دوره تأخیر تغییرات نرخ ارز موجب افزایش فقر گشته و کاهش نرخ واقعی ارز اثری بر کاهش فقر چه در کوتاه مدت و چه بلندمدت نداشته است. همچنین کمک های دولت در بودجه به اقشار ضعیف و کم درآمد در بلندمدت و کوتاه مدت نیز باعث کاهش فقر نگردیده است که این امر نشان می دهد که در سرفصل کمک های رفاهی دولت در بودجه سنواتی باید موردبازنگری قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهند که هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت، تنها افزایش نرخ ارز تأثیر مخربی بر فقر خواهد داشت، بنابراین دولت ها باید سیاست هایی اتخاذ کنند که شاهد نوسانات شدید نرخ ارز واقعی به ویژه در راستای افزایش آن نباشیم و در صورت امکان سیاست های پولی و مالی به صورتی تبیین گردد تا نوسانات نرخ ارز را به کمترین مقدار ش برساند. به علاوه باوجوداینکه نرخ ارز یک انتخاب برای سیاست گذاران نیست، اما درصورت وقوع چنین شرایطی، اثرات منفی افزایش نرخ ارز می تواند با حمایت های دولت از طریق پرداخت های انتقالی و پرداخت های غیرمستقیم به اقشار آسیب پذیر کاهش یابد.
تحلیل رابطه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر قانون گریزی(مورد مطالعه: جوانان 20 تا 34 ساله مناطق شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
81 - 114
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قانون گریزی به عنوان یک مسئله اجتماعی، نظم را مختل می کند. این پدیده ناشی از کاهش زمینه های اجتماعی در جامعه سبب تضعیف همبستگی، کم رنگ شدن انسجام و بی اعتمادی می شود. هدف پژوهش حاضر، تحلیل رابطه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر قانون گریزی است. روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری جوانان 20 تا 34 ساله مناطق شهر مشهد می باشد که براساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده 500 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی همگرا کل برابر با 0/488 و برای پایایی از آلفای کرونباخ برابر 0/764 استفاده شده است. داده ها از طریق آمار توصیفی و آزمون های آماری اسپیرمن و رگرسیون با استفاده از نرم افزار Spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: حاکی است که میانگین قانون گریزی متوسط روبه بالا به دست آمده است. بیش از نیمی از پاسخگویان از میانگین متوسط روبه پایین سرمایه اجتماعی و فرهنگی برخوردار بوده اند. در حوزه ابعاد اعتقادی، معرفتی، مناسکی و عواطف دینی بالای 50 درصد پاسخگویان ضعیف بوده اند. بیش از نیمی از جوانان در جامعه از فقر و ابعاد آن بهره برده اند. با استناد به آزمون اسپیرمن در سطح معناداری ( p≤0/50)، ضرایب همبستگی نشان از این دارد که فقر (0/512)، دین داری (0/505)، سرمایه فرهنگی (0/489)، سرمایه اجتماعی (0/486)، رابطه نسبتاً مستقیم و متوسطی با قانون گریزی دارند. نتایج بتای رگرسیون نشان داد که سرمایه اجتماعی (0/151)، سرمایه فرهنگی (0/146)، فقر (0/120) و دین داری (0/113) با سطح خطای 0/01 در حدود 0/52 از تغییرات قانون گریزی را تبیین می کنند.نتیجه گیری: با افزایش اعتماد تعمیم یافته، مشارکت مدنی و پیوند و ارتباط با شهروندان در سطح جامعه، ارتقای آگاهی و بینش افراد نسبت به پیامدهای قانون گریزی، تقویت مؤلفه های دین داری در سطح زندگی و کاهش ابعاد فقر در سطح زندگی مردم می توان جلوی رفتارهای منحرفانه قانون شکنی را کنترل و کاهش داد.
بررسی دلایل اثربخش نبودن عملکرد سیستم خط مشی گذاری ایران در زمینه فقرزدایی (مطالعه موردی: لایحه «فقرزدایی در کشور جمهوری اسلامی ایران»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
1 - 18
حوزه های تخصصی:
رفع معضل فقر به منزله یک مسئله عمومی پیچیده، بیش از هر چیز متأثر از عملکرد سیستم خط مشی گذاری عمومی در زمینه فقرزدایی است؛ به گونه ای که می توان کاهش یا افزایش میزان فقر در سطح جامعه را تابعی از عملکرد سیستم خط مشی گذاری کشور در زمینه فقرزدایی دانست. در پژوهش حاضر، پس از تبیین اثربخش نبودن عملکرد سیستم خط مشی گذاری عمومی ایران در زمینه فقرزدایی، علل این مسئله با تمرکز بر لایحه «فقرزدایی در ایران» منزله نمونه ای از عملکرد سیستم مذکور (به صورت مطالعه موردی) بررسی شده است. بدین صورت که ابتدا بر اساس فرضیه های سه گانه پژوهش، مهم ترین علل احتمالی اثربخش نبودن عملکرد سیستم خط مشی گذاری کشور در زمینه فقرزدایی، در قالب سه مؤلفه «کوتاهی و غفلت خط مشی گذاران»، «ناکارآمدی سیستم خط مشی گذاری» و «پیچیدگی و گستردگی مسئله فقر» مطرح شده و پس از آن با مراجعه به خبرگان و کسب آرای آنان، صحت فرضیه های تحقیق بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر سه عامل فوق بر اثربخش نبودن عملکرد سیستم خط مشی گذاری در زمینه فقرزدایی مؤثر بوده اند، اما نقش و تأثیر مؤلفه «ناکارآمدی سیستم خط مشی گذاری» بیش از دو عامل دیگر است.
شناسایی و بررسی عوامل مؤثربر کاهش فقر شیعیان در افغانستان بر اساس رویکردتحلیل سلسله مراتبی
حوزه های تخصصی:
فقر دارای آثاراقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جوامع بوده است. هدف این تحقیق شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر کاهش فقر شیعیان در کشور افغانستان می باشد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) انجام شده و با بهره گیری از نرم افزار اکسپرت چویس عوامل مؤثر بر کاهش فقر رتبه بندی گردیده است. یافته های تحقیق درکشور افغانستان نشان می دهد که چهار عامل عمده در کاهش فقر شیعه ها در این کشور شامل عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاستی-حکومتی و فرهنگی می باشند که هر عامل دارای شاخص های مشخص می باشند و در مجموع 30 شاخص برای این چهار عامل شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد عامل سیاستی – حکومتی فقر با داشتن ضریب (0.469) در رتبه اول و معیار عامل اقتصادی فقر، عامل اجتماعی فقر و عامل فرهنگی فقر به ترتیب با داشتن ضریب (0.268 ، 0.152 و 0.112) به ترتیب در رتبه های دوم، سوم و چهارم قرار گرفته است. رتبه بندی شاخص های سی گانه چهار معیار اصلی، به طور کلی نشان می دهد که شاخص فساد اداری و سوء استفاده از قدرت در دستگاه های دولت، فرار سرمایه ها(به علت جنگ های خارجی و نزاع های داخلی) و کوتاهی دولت در تأمین اجتماعی، تأمین غذا، تأمین مسکن و بهداشت عمومی به ترتیب با بیش ترین وزن (0.102 ، 0.096 و 0.088) در رتبه اول تا سوم قرار گرفته اند.
بررسی نقش مثبت و منفی شرکت های چندملیتی در اقتصاد جهانی در دوران پساجنگ سرد (مطالعه موردی آمریکا، چین، هند و ژاپن)
منبع:
پژوهش ملل دی ۱۴۰۰ شماره ۷۱
77-96
شرکت های چندملیتی هم اکنون بخشی از اقتصاد جهانی را شامل می شوند و در بیشتر کشورهای جهان حضور دارند. هدف مقاله حاضر بر این مبناست که میزان نقش و تأثیرگذاری شرکت های چندملیتی را بر اقتصاد جهانی و بصورت خاص بر اقتصاد چهار کشور آمریکا و چین و هند و ژاپن بررسی نماید و این مسأله را مشخص نماید که شرکت های چندملیتی به چه میزانی در شکوفایی اقتصاد این چهار کشور در دوران پسا جنگ سرد تأثیرگذار بوده اند که این مسأله می تواند مسیر مشخصی را در راستای نحوه تعامل کشورهای در حال توسعه با شرکت های چندملیتی روشن نماید. در این مقاله از روش پژوهش قیاسی گونه، کاربردی موردی و ایستاسنجی استفاده شده است. یافته ها نیز از این مسأله حکایت دارد که شرکت های چندملیتی می توانند مزیت های مختلف اقتصادی برای کشورهای مادر و کشورهای میزبان داشته باشند و مزایای مانند انتقال تکنولوژی را به کشور میزبان داشته باشند، اما مضراتی مانند مخاطره قرار دادن اقتصادهای ملی و وابستگی اقتصادی را برای کشور میهمان داشته باشد و در نهایت می توان نتیجه گیری نمود که شرکت های چندملیتی تبعات مثبت زیادی را بر اقتصاد جهانی و صادرات کالا داشته اند ولی در عین حال دارای ابعاد منفی مانند گسترش شکاف های اجتماعی و اقتصادی نیز می باشد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس فقر اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فقر اطلاعاتی نشان دهنده وضعیتی است که گروه ها و افراد دسترسی کافی و برابر به اطلاعات کمّی و کیفی یا توانایی استفاده از آن را ندارند. هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش فقر اطلاعاتی است. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و به روش «آمیخته اکتشافی» انجام شده است. ابتدا در بخش کیفی، مؤلفه های فقر اطلاعاتی با استفاده از مرور متون و با استفاده از نظرها و دیدگاه خبرگان و صاحب نظران با روش دلفی گردآوری شده و به عنوان پایه و اساس بخش کمّی مورد استفاده قرار گرفته اند و سپس در بخش کمّی جهت اعتباریابی مقیاس از تحلیل عامل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر کلیه افراد 15 سال به بالای شهر اهواز بود. یافته ها: نتایج تحلیل عامل، 31 گویه را تأیید نمود که این گویه ها با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی در 5 عامل سواد رسانه ای و اطلاعاتی، دسترسی به اینترنت، دسترسی به کتاب، عوامل رفتاری و مهارت های دیجیتالی دسته بندی شدند. نتیجه : بررسی تعاریف متعدد ابعاد مختلف فقر اطلاعاتی نشان داد این پدیده را می توان در چهار بعد اساسی دسته بندی کرد که هر کدام می توانند زیرمجموعه های خود را داشته باشند. بنابراین به نظر می رسد کمبود دسترسی به اطلاعات، ضعف در مهارت دستیابی و استفاده از اطلاعات و رفتارها و دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی فرد می تواند وضعیتی را شکل دهد که منجر به فقر اطلاعاتی گردد. در پژوهش حاضر نیز وجود همین ابعاد در تبیین فقر اطلاعاتی تأیید شد و مؤلفه های دسترسی (کتاب و اینترنت)، مهارت دیجیتالی، استفاده (شامل سواد رسانه ای و اطلاعاتی) و رفتارهای فرهنگی تأیید گردید.
آسیب شناسی کار کودکان در آثار هوشنگ مرادی کرمانی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴
92 - 111
حوزه های تخصصی:
بازتاب پدیده «کودکان کار» در آثار هوشنگ مرادی کرمانی گستردگی زیادی دارد. از آنجا که خود مرادی کرمانی از کودکی برای گذران زندگی ناچار به کار کردن بوده است، با آسیب ها و تأثیرات مخربی که کار بر روی جسم و روح کودک دارد، آشناست. وی با بیانی ساده و صمیمی و نثری روان به روایت آزارها، چالش ها و دشواری های زندگی کودکان و نوجوانان بسیاری می پردازد که عمدتاً شخصیّت های اصلی آثار او را تشکیل می دهند. در آثار این نویسنده، توجّه ویژه ای به «کودکان-کار» شده است. مرادی کرمانی در داستان های خود به روایت آسیب پذیری کودکان در برابر کار و عوامل زمینه ساز کار کودک و نیز تأثیرات منفی اقتصادی و اجتماعی این پدیده شوم پرداخته است. نویسنده در به تصویر کشیدن بی عدالتی ها و نیز محرومیت ها و کمبودهای زندگی این قربانیان کوچک بی پناه بر روی شخصیت های داستانی اش، توفیق واالایی یافته است. پرسش کلان در این جستار واکاوی آسیب شناسانه کودکان کار در داستانهای هوشنگ مرادی کرمانی است.
اثرات خشکسالی بر فرآیند توسعه ی روستایی در مناطق خشک و نیمه خشک با تأکید بر کشاورزی (مطالعه ی موردی داراب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهارم تابستان ۱۳۸۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
119 - 144
حوزه های تخصصی:
خشک سالی های اخیر در کشور به ویژه در نیمه جنوبی و از جمله شهرستان داراب خسارت های زیادی را در پی داشته که در پایان به تخلیه ی بسیاری از روستاها انجامیده است و آثار اجتماعی ، اقتصادی که بر جای می گذارد به دلیل زیان های وارده به اقتصاد روستایی، تقریباً جبران ناپذیر خواهد بود. اگر چه خشک سالی بر همه ی فعالیت ها اثر می گذارد، ولی آثار زیان بار آن بر روستاها به دلیل وابستگی اقتصاد روستایی به منابع آب و خاک بیش تر آشکار است. در این جستار آثار خشک سالی بر پدیده های محیط طبیعی و انسانی داراب که در روند توسعه ی روستایی نقش دارند، بررسی می شود.برای نمونه در بسیاری از روستاها به دلیل پدیده ی خشک سالی شاهد فقر شدیدی هستیم که، انگیزه ی روزافزون روستاییان را برای همکاری در اداره ی امورجامعه ی خود سست می کند . در حالی که همکاری آنان به توسعه ی روستایی می انجامد . در این پژوهش، یافته های اصلی تحقیق با بهره گیری از 22 رابطه و تابع مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است . نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که اگر دولت و مردم همکاری کنند آثاری که خشک سالی در روستاهای داراب بر جای می گذارد و سبب کندی در فرآیند توسعه ی روستایی می شود، به کم ترین میزان خواهد رسید .
مدیریت و ساماندهی اسکان های غیررسمی در شهر بندرعباس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هشتم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
79 - 93
حوزه های تخصصی:
شهر بندرعباس از شهرهای مهم جنوب ایران و مرکزیت سیاسی استان هرمزگان می باشد. براساس آخرین آمار قابل استفاده، جمعیت شهر بندرعباس حدود 380 هزار نفر برآورد گردیده است. این بدان معناست که جمعیت شهر طی 50 سال گذشته با نرخ رشد متوسط 3/6 درصد، 21 برابر شده است. با توجه به برآوردها نزدیک به دو پنجم جمعیت شهر و حداقل 30% بافت شهر در اختیار گروه های غیر رسمی و کم درآمد است که الگوی کاملاً متفاوت با بدنه عمومی اجتماعی شهر دارند. بر پایه اطلاعات میدانی و مطالعات نظری، حوزه اسکان غیر رسمی گروه های کم درآمد شهر بندرعباس به 10 حوزه متفاوت تفکیک شده است. به همین منظور پرسشنامه ای تهیه و بین 1200 نفر از خانواده های ساکن در 10 محله محدوده های مختلف شهر براساس روش نمونه گیری تصادفی متناسب (RPS) توزیع شده است که در نهایت براساس مطالعات صورت گرفته و تحلیل نتایج حاصله رتبه بندی نواحی مورد مطالعه بر حسب شاخص های فقر انجام و راه حل هایی جهت ارتقاء محلات مورد نظر ارائه گردید.
بررسی وجود دام فقر تغذیه محور در سکونتگاه های غیررسمی شهر مشهد: مطالعه موردی محله شهید قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان عوامل بسیاری که بر بهره وری نیروی کار اثرگذارند، کمبود غذای دریافتی می تواند اثرات زیان باری بر بهره وری فرد داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی دام فقرتغذیه محور است که ریشه در نظریه دستمزد کارایی دارد که بر اهمیت سوء تغذیه و فقر تاکید می کند. داده های این مطالعه از طریق تکمیل پرسشنامه در سال 1395 و در میان 220 خانوارِ ساکن در یکی از محلات اسکان غیررسمی شهر مشهد (محله شهید قربانی مشهد) به دست آمد و از سیستم معادلات همزمان برای بررسی امکان وجود دام فقر تغذیه محور استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی غذایی ساکنان این منطقه تفاوتی آشکار با میانگین خانوارهای شهری استان و کشور دارد. ساکنان این منطقه برای گروههای کالایی با مواد مغذی بالا شامل گوشت، شیر و تخم پرندگان و میوه ها و سبزی ها در حدود نیمی از متوسط هزینه خانوارهای شهری کشور و استان هزینه کرده بودند. نتایج حاصل از سیستم معادلات همزمان حاکی از آن بود که باوجود بهره گیری اندک ساکنان این منطقه از الگوی غذایی دارای مواد مغذی، چرخه دام فقر تغذیه محور در میان ساکنان آن شکل نگرفته است وتغذیه نامناسب نتوانسته موجب ایجاد دور باطل کاهش درآمد، کاهش بهره وری و تغذیه نامناسب شود. بنابراین باید به دنبال شناسایی سایر عوامل تاثیرگذار بر فقر در این منطقه بود تا بتوان سیاست های مناسبی برای کاهش فقر پیشنهاد داد.
اثر درآمد بر کاهش سوءتغذیه در ایران: شواهدی بر اساس طرح آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری طی سال های ۱۳۸۷ و ۱۳۹۵(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع سوءتغذیه یکی از چالش های سیاست گذاری در حوزه جمعیت و مقابله با فقر است. سوءتغذیه می تواند بهره وری و در نتیجه درآمد را کاهش دهد و منجر به تله ی فقر غذایی شود. عوامل اقتصادی-اجتماعی متنوعی روی سوءتغذیه اثرگذار است. افزایش درآمد خانوار می تواند یکی از عوامل موثر بر کاهش سوءتغذیه باشد. امّا این مهم تنها در صورتی اتفاق می افتد که میزان مصرف کالری و سایر درشت مغذی ها با درآمد افزایش یابد. در این مقاله کشش درآمدی کالری و درشت مغذی های پروتئین، کربوهیدرات و چربی برای مناطق شهری ایران به دو روش غیرپارامتریک و پارامتریک تخمین زده می شود. بدین منظور از داده های طرح آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری طی سال های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵ برای محاسبه میزان کالری و درشت مغذی خریداری شده خانوار و نیز درآمد خانوار استفاده می شود. نتایج تخمین غیرپارامتریک نشان می دهد در دهک های پایین درآمدی با افزایش درآمد این کشش بزرگتر از صفر و معنادار است اما در دهک های بالای درآمدی نزدیک به صفر است. نتایج تخمین پارامتریک نیز کشش درآمدی مقدار کالری و درشت مغذی ها را بین 0.18 و 0.27 نشان می دهد. در نتیجه سیاست های افزایش درآمد در ایران به بهبود وضعیت تغذیه کمک می کند.
برساخت معناییِ طرد اجتماعی در میان افراد کم برخوردار شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرد اجتماعی، به معنای واپس زنیِ افراد از جامعه و منابع و فرصت های آن استو افراد کم برخوردار، ازجمله کسانی هستند که در برابر طرد اجتماعی آسیب پذیری بیشتری دارند. بااین وجود، پژوهش هایی که از نگاه خودِ افراد کم برخوردار به پدیده طرد اجتماعی بنگرد، در کشور ما کمتر انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف کشف احساسات و تجارب افراد کم برخوردار درباره طرد اجتماعی و شناسایی بیشتر ویژگی های طرد و ارتباط آن با فقر صورت پذیرفته است. بدین منظور، از روش کیفی و ابزار مصاحبه استفاده شده است؛ مصاحبه شوندگان 18 نفر از افراد کم برخوردار شهر مشهد بوده اند و نمونه گیری در این پژوهش، به شیوه نمونه گیری نظری بوده است. داده های حاصل از این مصاحبه ها، با بهره گیری از تکنیک تحلیل مضمون موردنظر براون و کلارک (2006) بررسی و تجزیه وتحلیل شده است. یافته های این پژوهش نمایانگر دو گونه اصلی طرد اجتماعی است؛ طرد تعاملاتی که شامل طرد از خانواده و خویشان و کاهش تعاملات با افراد برخوردار است و طرد از فرصت های اقتصادی- اجتماعی که طرد از منابع مالی (دسترس ناپذیری وام و تسهیلات)، طرد از بازار کار (دسترس ناپذیری شغلی) و عدم حمایت بایسته سازمان ها و نهادهای دولتی را در برمی گیرد.
بررسی و تحلیل آسیب های فقر بر حوزه بهداشت روان و سلامت اجتماعی و راهکارهای کاهش آسیب ها از منظر صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
164-178
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: از عصر شکل گیری تمدن بشری، برخورداری از امکانات رفاهی یکی از مهم ترین دغدغه های انسان است که بر افکار، روان، رفتار و اجتماع افراد تأثیر گذار بوده است. همواره حکومت ها و ایده پردازان یکی از رسالت هایشان را تلاش در جهت براندازی فقر و یا دست کم کاهش آسیب های آن دانسته اند. در دین اسلام و بیانات ائمه (ع) آثار ناگوار فقر و توصیه هایی در جهت کاهش چهره فقر از جامعه مطرح شده است. در صحیفه سجادیه نیز پاره ای از آسیب های تنگدستی بر حوزه بهداشت روان و سلامت اجتماعی و راهکارهای برون رفت یا کاهش این آسیب ها طرح شده است که این پژوهش با کنکاش و تحلیل این موارد در صدد یافتن میزان اهمیت و توجه به ابعاد گوناگون سلامت به ویژه بهداشت روانی و سلامت اجتماعی افراد از منظر امام سجاد (ع) و دستیابی به جهت گیری توصیه های ارائه شده در کاهش آثار نامطلوب فقر و تحلیل این سوگیری ها بوده است. روش کار: پژوهش پیش رو از نوع تحلیلی-کتابخانه ای است که با بررسی ادعیه صحیفه سجادیه و آثاری در زمینه روان شناسی، علوم اجتماعی و اقتصاد، آسیب ها و تهدیدهای فقر بر بهداشت روانی و سلامت اجتماعی و راهکارهای کاهش این آسیب ها استخراج و به تحلیل آنها پرداخته شده است. مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: از منظر امام سجاد (ع) فقر بهداشت روان و سلامت اجتماعی افراد را از جهات گوناگون در معرض خطر قرار می دهد اما راهکارها و توصیه هایی برای آحاد جامعه در جهت کنترل و جلوگیری از گسترش فقر و کاهش این آسیب ها وجود دارد. نتیجه گیری: در صحیفه سجادیه با همه جانبه نگری به شخصیت، بهداشت روان و سلامت اجتماعی افراد نگریسته شده و راهکارهایی برای برون رفت از آسیب های فقر و اقتصاد ناسالم مطرح شده است که بیشتر جنبه توصیه های فردی دارد تا توصیه هایی به حکومت ها. این امر نشان دهنده صلاحیت نداشتن حکومت عصر امام (ع) و ممکن بودن کنترل وضعیت نابهنجار اقتصادی و کاهش آسیب های فقر از سوی آحاد جامعه است.
ارزیابی نقش مدیریت شهری در توانمندسازی سکونتگاه های فقیرنشین شهری با تاکید بر خواسته های ساکنان. مطالعه موردی: محله زینبیه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
147 - 166
حوزه های تخصصی:
ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی و رفع معضلات آن ها همواره موردتوجه دولت و مدیریت شهری بوده است. در حال حاضر مناسبترین رویکرد مدیریت شهری، ساماندهی و توانمندسازی اجتماع محلی با تأکید بر مشارکت همه شهروندان بوده که با برنامه-ریزی، سازمان دهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل و تأمین و تخصیص منابع مناسب می توان آن ها را برای توانمندتر شدن هدایت کرد. ازاین رو این پژوهش با محور قرار دادن نقش مدیریت شهری در توانمندسازی اجتماعات محلی به ارتقای عملکرد مدیریت شهری در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی می پردازد. روش تحقیق پایان نامه حاضر در مرحله ادبیات و مبانی نظری تحقیق، روش توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری داده مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است؛ در ادامه با روش مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه باز و بسته ویژه مسئولین و شهروندان، در بستر مطالعات میدانی، در سطح محله زینبیه اصفهان، اقدام به بررسی و پیمایش شده است.برای تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار Spss 22 و از رویکرد معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار Amos 18 استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین مؤلفه های توانمندسازی شامل: اقتصادی و اجتماعی، کالبدی و مدیریتی همبستگی معنادار برقرار بوده و مؤلفه مدیریتی-حقوقی بیشترین اثر و مؤلفه اقتصادی کمترین اثر را بر توانمندسازی دارد. عدم توجه کافی مدیریت شهری به مؤلفه اقتصادی و اجتماعی و مدیریتی با ضعف در وظایف مدیریت شهری از برنامه ریزی تا تخصیص منابع باعث شده است جوابگویی به توانمندسازی محله زینبیه در حال حاضر به صورت ضعیف ارزیابی شود و نیازمند در پیش گرفتن راهکارهای جدید برای ارتقای نقش مدیریت شهری در توانمندسازی محله زینبیه است که در پایان راهبردها و سیاست های اجرایی مدیریت شهری مورداشاره قرارگرفته است.
سطح بندی محرومیت شهرستان های استان های بوشهر و هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله نابرابری های منطقه ای و محرومیت تنها معضل مناطق درگیر نیست و پیامدهای آن، کل کشور را دربرخواهد گرفت. برهم خوردن تناسبات جمعیتی و فضایی، عدم بالفعل شدن پتانسیل های منطقه درگیر و امثالهم از مشکلات جدی نابرابری ها است. هدف مقاله پیش رو، سنجش و سطح بندی محرومیت در استان های بوشهر و هرمزگان، از استان های مرزی و ساحلی جنوب کشور، با بررسی مهم ترین ابعاد محرومیت است. بدین ترتیب، شاخص های محرومیت مطابق با ادبیات نظری پژوهش در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، آموزش، بهداشت و مسکن، استخراج و سپس شهرستان های دو استان، براساس ابعاد مذکور، سطح بندی و سنجش شده اند. روش مورد استفاده، روش تحلیل عاملی با رویکرد ادغام داده ها و در بخش سطح بندی شهرستان ها، روش تحلیل خوشه ای است. یافته ها نشان می دهد که محرومیت در شهرستان های استان هرمزگان، نمود بیشتری دارد و با حرکت به سمت شرق، شدت بیشتری می گیرد. سنجش تغییرات ابعاد محرومیت طی سال های 1375 تا 1390 نشان می دهد که طی سال های اخیر، به طورکلی میزان محرومیت کاهش یافته و بر تعداد شهرستان های برخوردار افزوده شده است. کاهش محرومیت در شهرستان های استان بوشهر نمود بیشتری دارد و تعدادی از شهرستان های شرقی استان هرمزگان طی سالیان گذشته، بهبود حداقلی را تجربه کرده اند. شدت محرومیت نیز در ابعاد آموزشی و بهداشتی در هر دو استان بیشتر بوده و شاخص های ابعاد اجتماعی و اقتصادی وضعیت مناسب تری داشته اند.
تبیین عوامل مؤثر بر تخریب منابع طبیعی با تأکید بر فقر و امنیت غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال بیست و نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۶
119 - 150
حوزه های تخصصی:
یکی از بارزترین جنبه های فقر رابطه آشکار این پدیده با تخریب منابع طبیعی است، که به ناپایداری زیست محیطی می انجامد. در مطالعه حاضر، رابطه فقر و تخریب منابع طبیعی در ایران در قالب الگوی تصحیح خطای برداری (VECM) در دوره زمانی 1396-1373 بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که وقفه اول فقر بر تخریب منابع طبیعی اثر مثبت و معنی دار دارد و با افزایش یک درصدی شاخص فقر، مقدار تخریب منابع طبیعی 19/0 درصد افزایش می یابد و اما، ارزش افزوده بخش کشاورزی اثر منفی بر تخریب منابع طبیعی دارد و با افزایش یک درصدی در ارزش افزوده، 20/0 درصد از منابع طبیعی کمتر استخراج خواهد شد؛ همچنین، آزادسازی قیمت حامل های انرژی و آزادسازی تجاری بر تخریب منابع طبیعی اثر منفی دارند؛ و البته، شاخص امنیت غذایی اثر مثبت و معنی دار بر تخریب منابع طبیعی دارد، به گونه ای که به ازای هر یک درصد افزایش در شاخص امنیت غذایی، میزان تخریب منابع طبیعی 78/0 درصد افزایش خواهد یافت. افزون بر این، بر پایه نتایج پژوهش حاضر، بهره وری انرژی بر میزان تخریب منابع طبیعی با ضریب 21/0- اثر منفی دارد، اما این میزان معنی دار نیست. ضریب متغیر ECM برابر با 59/0- است که از نظر آماری، در سطح 95 درصد معنی دار و منطبق با نظریه بوده و نشان دهنده آن است که در هر دوره، 77/59 درصد از خطای عدم تعادل از بین خواهد رفت؛ و همچنین، تأمین سوخت مورد نیاز روستاییان، اعطای یارانه و تسهیلات برای استفاده از فناوری های نوین به منظور ارتقای بهره وری و نیز حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان به صورت هدف دار در راستای کاهش تخریب منابع طبیعی و حفاظت از آن راهگشا خواهد بود.
فقرزدایی به عنوان یکی از محورهای سیاست های کلی نظام: مرور نظام مند سیاست ها و برنامه ها (1384 تا 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
798 - 827
حوزه های تخصصی:
فقر مسئله ای چندبُعدی است که تمام جوامع به صورت های گوناگون آن را تجربه کرده و می کنند. فقر عدم توانایی کافی در تأمین نیازهای اساسی تلقی می شود و بدیهی است که ناتوانی در تأمین نیازهای پایه ، در وجوه مختلف بحران های شدیدی را در سطوح متعدد به وجود می آورد. با توجه به ابعاد گسترده فقرزدایی، این پدیده از اهمیت دوچندانی برخوردار است. هدف تحقیق پیشِ رو شناسایی سیاست ها و برنامه های مختلف فقرزدایی و عوامل ناظر بر موفقیت و ناکامی آن هاست. این تحقیق با استفاده از روش مرور نظام مند به مداقه در مقاله های مرتبط با فقرزدایی در 15 سال اخیر پرداخته است. پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی با استفاده از کلیدواژه های مرتبط با فقرزدایی، درنهایت 69 مقاله به دست آمد. نتایج حاصل از خوانش و تحلیل مقاله ها نشان می دهد فقر عمدتاً با ابزارهایی چون سطح درآمد مورد سنجش قرار می گیرد. بنابراین در جهت گیری نسبت به فقر، عمدتاً نگاه کمّی غالب بوده و سایر ابعاد فقر، به ویژه بُعد اجتماعی، تا حدی زیادی مغفول مانده است. در میان برنامه های اجرا یا پیشنهاد شده، سیاست اشتغال زایی به عنوان یکی از پایدارترین برنامه ها مورد توجه قرار گرفته است. به نظر می رسد هنوز جای نگاهی ژرفانگر به حوزه فقرزدایی و انجام پژوهش هایی که از تقلیل گرایی به دور باشد، خالی است.
ارزیابی تطبیقی سیاست گذاری فقر در رویکردهای نئوکلاسیکی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر همواره به عنوان یکی از مهم ترین دغدغه های جوامع بشری مطرح بوده و با توجه به اهمیت موضوع، رویکردهای متفاوتی برای مواجهه با آن مطرح شده است که با توجه به تسلط بالای اقتصاد نئوکلاسیک از منظر تئوریک و مدل سازی؛ عمده راه حل ها در این چارچوب ارائه شده اند. پژوهش حاضر با تکیه بر یک رویکرد اکتشافی و با ترکیب و تلفیق یافته های موجود در زمینه سیاست گذاری فقر بر اساس اقتصاد رفتاری، در صدد است تبیین جامعی از پیش فرض ها، نظریه ها و توصیه های سیاستی پارادایم رفتاری صورت داده و با مقایسه آن با پارادایم نئوکلاسیک، اثر این تفاوت دید را بر سیاست گذاری مبارزه با فقر ترسیم نماید. در این مقاله روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته که مبتنی بر تحلیل ثانویه مطالعات پیشین به صورت سیستماتیک است. یافته های این بررسی دال بر آن هستند که تفاوت رویکرد اقتصاد نئوکلاسیک و رفتاری، کارکردهای متفاوتی را برای آن ها موجب شده است. به این ترتیب، رویکرد مفروض انگارانه و هنجاری اقتصاد نئوکلاسیک در برابر رویکرد تبیینی و توصیفی اقتصاد رفتاری باعث شده است که در مطالعات اقتصادی، اقتصاد نئوکلاسیک به عنوان نمونه ایده آل و معیار سنجش کارآمدی تئوریک مورد استفاده قرار گرفته و در تبیین فقر براساس واقعیت های عینی زندگی فقرا، نحوه تصمیم گیری و ساختار ترجیحات آنان، اقتصاد رفتاری به عنوان مکملی برای این رویکرد مطرح شده و از ارجحیت بالاتری برخوردار گردد. از سوی دیگر؛ یافته های جدید اقتصاد رفتاری مبین ماهیت جمعی و مبتنی بر نقطه مرجع تصمیمات فردی بوده و امکان استفاده از تلنگرها و ایجاد هم افزایی توسط سایرین را به جای مشاهده گر صرف (در اقتصاد نئوکلاسیک) فراهم آورده به نتایج بهتری در عرصه اجرا می انجامد. از این رو کارآمدی عملیاتی بیشتری را نسبت به رویکرد نئوکلاسیک موجب می شود.
بررسی تأثیر تحرک درآمدی بر فقر در ایران، دوره زمانی 1363 -1392(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
685 - 706
حوزه های تخصصی:
برنامه های فقر زدایی از اهمّ سیاست های بخش عمومی است. طراحی سیاست های اثربخش برای فقرزدایی نیازمند شناخت تحول زمانی ویژگی های اقتصادی- اجتماعی خانوارهاست. بررسی و ارزیابی آثار سیاست ها و برنامه های خاص حمایتی در حوزه فقر مستلزم سنجش تغییرات فقر در طول زمان است. مبحث تحرک درآمدی مفهومی جدید در مباحث اقتصادی ایران است. تفاوتِ شرایط اقتصادی- اجتماعی افراد یا خانوارهای مختلف موجب به وجودآمدن نا برابری در بین افراد آن جامعه می شود. بروز چنین نابرا بری هایی به شکل گیری فقر و تغییرِ توزیع درآمد منجر می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تحرک درآمدی بر فقر در ایران است. با استفاده از الگوی اقتصادسنجی خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی و با به کارگیری داده های سال های 1363 1392 موضوع پژوهش بررسی شد. نتایج حاکی از آن است که در بلندمدت تحرک درآمدی اثری منفی و معنی دار بر فقر گذارده است؛ ضریب جمله تصحیح خطا نشان داد در هر سال حدود 52 / 0 از عدم تعادل کوتاه مدت برای دست یابی به تعادل بلندمدت تعدیل شده است.
اثرات توسعه ی مالی بر کاهش فقر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۸)
35 - 60
حوزه های تخصصی:
فقر یکی از مهم ترین مشکلات دیرین کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه از جمله ایران است. برای حل این مشکل، مطالعات زیادی عوامل مؤثر بر فقر را مورد بررسی قرارداده اند. در این مقاله، نیز اثر توسعه ی مالی بر فقر مطلق در ایران، برای بازه ی زمانی 1364- 1392و با استفاده از روش سری زمانی ساختاری مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و از دو شاخص توسعه ی مالی "عمق مالی" و "نسبت تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش غیردولتی تقسیم بر تولید ناخالص داخلی" استفاده شده است. نتایج برآورد مدل های تحقیق نشان می دهد که بر اساس هر دو شاخص توسعه ی مالی، توسعه ی مالی تأثیری غیرخطی و آستانه ای بر فقر مطلق داشته است. بدین معنا که تا قبل از حد آستانه ی مشخصی، توسعه ی مالی موجب بدتر شدن وضعیت فقر مطلق در جامعه می شود اما پس از عبور از این حد آستانه و گسترش توسعه ی مالی در کشور، گسترش توسعه ی مالی تأثیری مثبت و معنی دار بر کاهش فقر مطلق دارد. حد آستانه ای شاخص "عمق مالی" و "نسبت تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش غیردولتی تقسیم بر تولیدناخالص داخلی" به ترتیب 62/0 و 27/0 برآورد شده است.