سهیلا علیرضانژاد

سهیلا علیرضانژاد

مدرک تحصیلی: دانشیار جامعه شناسی دانشکدة علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرمسار
پست الکترونیکی: soal802001@gmail.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

ناکارآمدی نهادهای خانواده و مدرسه: مطالعه ای درباره زندانیان مرد زندان پذیر شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زندان پذیری تکرار جرم ناکارآمدی نهادی رهیافت بنیانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۶
این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که «زندانیان مرد زندان پذیر شده چگونه نهادهای خانواده و مدرسه را تجربه کرده اند؟ آیا این تجربه آنان را به انحراف سوق داده است؟ » این پژوهش با استفاده از رهیافت کیفی نظریه بنیانی انجام شده است وگردآوری اطلاعات از طریق مشاهده و مصاحبه های نیمه ساخت یافته با ۲۰ نفر از زندانیان مرد 33 تا 05سال که تجربه ارتکاب جرم و بازگشت مجدد به زندان را داشتند، انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که زندانیان مرد که بارها به زندان بازگشته اند در دو الگوی پارادایمی متفاوت «نوجوانان سرگشته» و «جاه طلب های بی ابزار» قرار می گیرند. هر دو پارادایم حکایت از ناکارآمدی نهادهای خانواده و مدرسه دارد. حاصل هر دو پارادایم زندان پذیری است. در پارادایم اول، خانواده و مدرسه به عنوان نهادهای اصلی اجتماعی کننده فرد، آمادگی لازم را برای مواجهه با هیجانات شدید دوران نوجوانی در فرد ندارند. در پارادایم دوم، فرد هیجانات دوران نوجوانی را آسان تر طی می کند اما در عین حال آماده مواجهه با چالش های جدیدتر در خانواده، شغل و تحصیلات نیست. نکته مهم آن است که همه افراد زندان پذیر شده لزوما از درون خرده فرهنگ بزهکار ظاهر نشده اند، بلکه ناکارآمدی نهادهای خانواده، مدرسه و اجتماع محلی منجر به آن شده است که فرآیند جامعه پذیری افراد حتی در خانواده های به هنجار ناقص و ناکارا باشد. در این میان سازمان رسمی زندان تنها فرآیند جامعه پذیری ناکارآمد را تکرار و سازمان غیررسمی زندان، نهایتا اجتماعی را که فرد به آن احساس تعلق دارد در اختیار او قرار می دهد.
۲.

فقر، کودکی و جنسیت: تجربه کودکانه فقر از نگاه دختران و پسران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقر کودکی جنسیت دسترسی به فضای عمومی تقسیم کار جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۵۳
هرچند فقر پدیدهای عام است اما هیچ گروهی به اندازه کودکان از آثار منفی فقر رنج نمی برد. پرسش اصلی مقاله این است که آیا تجربه فقر در دختران و پسران متفاوت است؟ در این مقاله از روش قوم نگاری برای گردآوری اطلاعات از ۳۰ کودک(۱۶ دختر و ۱۴ پسر) ۱۰ تا ۱۷ ساله که زندگی توامان با فقر را تجربه کرده اند، استفاده و تجزیه ی و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی عرفی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد کودکان فقر را در سه بعد محرومیت مادی، محرومیت اجتماعی و محرومیت عاطفی درک می کنند و دختران و پسران هم زمان تجربه های مشابه و متفاوتی از ابعاد فقر دارند. درحالی که محرومیت مادی به طور یکسان و مشابه در دختران و پسران تجربه می شود، محرومیت اجتماعی و ارتباطات اجتماعی دختران نسبت به پسران محدودتر است. در بعد محرومیت عاطفی دختران و پسران در مقوله ناامیدی از آینده و مشکلات جسمی و عصبانیت درک و تجربه مشابه داشته اند. نگرانی برای والدین و خواهران و براداران کوچکتر و پناه بردن به تنهایی، از سوی دختران درک شده است. بدین ترتیب بیشترین شباهت در درک و تجربه محرومیت اقتصادی و بیشترین تفاوت در درک و تجربه محرومیت اجتماعی در بین دختران و پسران دیده میشود. تقسیم جنسیتی دسترسی به فضا در این باره بسیار موثر است.
۳.

بازتعریف هویت زنان همسر از دست داده: مطالعه ای در محله های افسریه و عباس آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازتعریف هویت زن همسر از دست داده هویت جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۹۹
پرسش آغازین این پژوهش عبارت است از «زنان متأهلی که همسر خود را از دست می دهند، چگونه هویت خود را بازتعریف می کنند؟» این پژوهش بر پایه رهیافت نظریه داده بنیاد انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساخت یافته سیر زندگی و مشاهده است. نظریات گیدنز، کاستلز، جنکینز و گیلیگان در بازتعریف هویت بررسی شد. حجم نمونه 21 نفر از زنان «همسر از دست داده» است که با نمونه گیری هدفمند و نظری در دو محله افسریه (منطقه 15تهران) و عباس آباد (منطقه 6 تهران) انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان پس از قرارگرفتن در موقعیت زن همسر از دست داده و سپری کردن دوران سوگواری، در موقعیت زن «همسر از دست داده» قرار می گیرند. با توجه به داده ها، سه مقوله هویتی اصلی در باره این زنان شناسایی شد که عبارت اند از: 1. زنان همسر از دست داده شاد، 2. زنان همسر از دست داده غمگین و 3. زنان همسر از دست داده سرگردان. زنان شاد به زیر مقوله های 1. زنان همسر از دست داده شاد حمایت طلب، 2. زنان همسر از دست داده شاد مستقل و 3. زنان همسر از دست داده شاد مقاوم دسته بندی می شوند. بازتعریف هویت زنان همسر از دست داده در پنج الگوی پارادایمی 1. زن فناشده، 2. زن حمایت طلب، 3. زن تنها، 4. زن مقاوم و 5. زن مستقل قرار می گیرند. تعمق در روند شکل بندی هویت جنسیتی زنان همسر از دست داده، نشان می دهد که بازتعریف هویت آنان تحت تأثیر منابع اقتصادی فرهنگی و اجتماعی، روابط خانوادگی، سن و وجه مادری «زنان همسر از دست داده» است. هیچ یک از پنج الگوی پارادایمی در دو محله مسلط نبود.
۴.

سبک زندگی سلامت محور در بین گروه های مختلف سنی: مطالعه ای در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار سلامتی جوانان بزرگسالان سرمایه جسمی سبک زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۱۹۰
پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا درک از سلامت در نزد بزرگسالان و جوانان متفاوت است؟ رفتار سلامتی در این دو گروه سنی به چه شکلی ظاهر می شود؟ برای پاسخ به این پرسش از روش داده بنیاد و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته با 34 نفر جوان و بزرگسال درشهر سمنان، استفاده شد. این پژوهش در دو محله با سطوح متفاوت از رفاه اقتصادی انجام شده است. شیوه نمونه گیری با روش نمونه گیری هدفمند آغاز شد و حجم نمونه با اشباع نظری مشخص شد. یافته های پژوهش نشان از وجود چهار مقوله اصلی بهداشت، سلامت، درک از زندگی و رفتار درمانی در فهم رفتار سلامتی دارد. با توجه به مقوله ها و زیرمقوله های شناسایی شده، چهار پاردایم اصلی شناسایی شد. این پاردایم ها عبارتند از 1.الگوی پاردایمی رفتار سنتی، 2.الگوی بدن زیبا و متناسب، 3. الگوی بدن به مثابه ابزار، 4.الگوی بازگشت به طبیعت. جوانان عمدتا در گروه سنی بدن زیبا و متناسب دیده می شوند. پیامد شرایط در این الگو ظهور بیماری ثانویه و مصرف نمایشی کالاهای درمانی-بهداشتی است. بزرگسالان عمدتا در الگوی بدن به مثابه ابزار قرار می گیرند. عملگرایی در این الگو مسلط است و پیامد شرایط آن منجر به استفاده هم زمان از همه کالاهای درمانی-بهداشتی عرضه شده توسط طب سنتی و مدرن است. تناقض در رفتار سلامتی در این پاردایم بسیار شدید است. نقش سرمایه فرهنگی در همه پاردایم ها درعوامل علی دیده می شود.
۵.

حمایت اجتماعی و بازتعریف هویت زنان همسرازدست داده به مثابه مادر: مطالعه ای در منطقه عباس آباد و افسریه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادری زن همسر از دست داده بازتعریف هویت حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۸۷
دراین پژوهش در پی آن هستیم که دریابیم کسب حمایت های اجتماعی-خانوادگی چگونه بر باز تعریف هویت زنان «همسر از دست داده» تاثیر می گذارد؟ این پژوهش در بین زنان «همسر از دست داده» ساکن دو محله افسریه و عباس آباد، با استفاده از رهیافت نظریه داده بنیاد انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساخت مند ومشاهده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «زنان همسر از دست داده» پس از گذراندن دوران سوگواری و اندوه ناشی از فقدان همسر، شرایط یکسانی ندارند. کدگذاری باز به ظهور سه مقوله بیوه های شاد، بیوه های غمگین و بیوه های سرگردان؛ منجر شد. بیوه های شاد خود به زیرمقوله های زنان حمایت طلب، زنان مستقل و زنان مقاوم قابل دسته بندی است. زنان «همسر از دست داده» با قرار گرفتن در موقعیت جدید به بازتعریف هویت مادرانه خود می پردازند. در خلال فرآیند بازتعریف هویت، «زنان همسر از دست داده» در پنج پارادایم زن فناشده، زن حمایت طلب، زن سرگردان، زن مقاوم و زن مستقل قرار می گیرند. مادری بخشی اساسی از بازتعریف هویت «زنان همسرازدست داده» است و برخورداری از حمایت های خانوادگی-اجتماعی در باز تعریف هویت مادرانه زنان همسر از دست-داده تاثیرگذار است؛ آنچنان که زنان فناشده و حمایت طلب را می توان مادران فناشده و حمایت طلب نامید. زنان مستقل نیز مادران مجرد هستند. حمایت خانواده نخستین در شکل گیری هویت مادران حمایت طلب، بنیادین است.
۶.

شهر، جدایی گزینی فضایی و روابط اجتماعی افراد تنها: مطالعه ای در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر جدایی گزینی فضایی تنهایی روابط اجتماعی هم گزینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۷۶۶
پرسش آغازین عبارت است از این که افراد تنها با چه مسائلی در زندگی شهری، روابط اجتماعی و محله ای مواجه هستند؟ برای نیل به پاسخ یک طرح ترکیبی شامل روش داده بنیان و مردم نگاری مجازی طراحی شد. برای گردآوری اطلاعات در روش داده بنیان از مصاحبه های نیمه ساخت یافته و در مردم نگاری مجازی از تحلیل محتوای کیفی روزنگاشت های افراد تنها استفاده شد. نمونه گیری در این پژوهش هدفمند بود. یافته ها نشان می دهد که جدایی گزینی فضایی در خلق تنهایی تاثیر تعیین کننده ای دارد. شش گونه تنهایی انتخابی، اجباری، ناگهانی، تحمیلی، زودرس و طبیعی مشاهده شد. از جمله مهمترین آثار تجربه تنها زندگی کردن به هراس های ارتباطی، نظارت و تهدید حریم خصوصی، تمایل کم به معاشرت و انواعی از انزوای اجتماعی، جسمی، جنسی، کلامی، فضایی- مکانی اشاره کرد. کسانی که تنهایی شان را با جدایی گزینی فضایی تعین بخشیده اند. در عرصه اجتماعی در معرض داغ ننگ و تعرض به حریم خصوصی هستند و با استفاده از انواع انزوا تلاش می کنند تنهایی خود را حفظ کنند. هم گزینی سیاستی است که به افراد تنها در مدیریت سبک زندگی تنها یاری می رساند.
۷.

جنسیت، فهم از درد و رفتار بیماری: مطالعه ای در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت رفتار سلامتی درد طبیعی درد تحمیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۷۶
پرسش اصلی این مقاله آن است که رابطه جنسیت با درک از درد و مواجهه با آن چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش از رهیافت داده بنیان و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. حجم نمونه 34 نفر بود که با نمونه گیری هدفمند و نظری در دو محله تعاون و سعدی در شهر سمنان انجام شد. یافته ها نشان دادکه مقوله درد در چهار پارادایم سنتی (رفتار بهداشتی سنتی)، بدن زیبا و متناسب (رفتار بهداشتی مدرن)، بدن به مثابه ابزار، بازگشت به طبیعت (رفتار سلامتی پسامدرن) شناسایی شد. از نظر زنان به ویژه در پارادایم سنتی و بدن به مثابه ابزار بسیاری از دردها طبیعی بوده و کاملا زنانه است. آنان این دردها را تحمل می کنند. مردان به درد طبیعی باور ندارند. درد تحمیلی بین هر دو جنس دیده می شود. درزنان فهم تحمیلی از درد وجود دارد و آن را به ماهیت زنانه خود مربوط می دانند؛ اما مردان درد تحمیلی را با نقش نان آوری خود مرتبط می دانند. زنان در پارادایم بدن زیبا و متناسب دردهای زنانه را تحمیلی می دانند و سعی می کنند در مقابل آن مقاومت کنند. زنان در پاردایم سنتی درد زنانه را طبیعی دانسته، آن را پذیرفته و تحمل می کنند. در پاردایم بازگشت به طبیعت نیز درد انکار شده و به مثابه نوعی آگاهی تلقی می شود.
۸.

طبقه خلاق: کاوشی در امکان هایِ شکل گیری اجتماعات و اقتصاد خلاق در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبقه خلاق شهرخلاق اقتصاد خلاق اجتماعات خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۳۳۴
نظریه شهر خلاق، تلاشی برای پاسخ دادن به تغییرات فزآینده سرمایه در اقتصادهای شهری عصر اطلاعات است. در این نظریه، شکل گیری طبقه خلاق در بستر: اقتصاد خلاق و ایجاد مزیت رقابتی برای جذب طبقه خلاق، ضروری است؛ به این معنا شکل گیری شهر خلاق، حاصل هم افزایی سه ستون اصلی است: اقتصاد خلاق، طبقه خلاق و اجتماعات خلاق. در این پژوهش، ابتدا با بررسی شاخص های اقتصادی و اجتماعی، بسترهای شکل گیری اقتصاد خلاق در تهران بررسی شد، سپس با استفاده از روش نظریه مبنایی، امکان پذیری شکل گیری طبقه خلاق، اجتماعات خلاق و تولید ثروت از خلاقیت آزموده شد. اگرچه برخی شاخص ها مانند تراکم جمعیت جوان تحصیل کرده و سهم شرکت های دانش بنیان در تهران از ظرفیت های شکل گیری شهر خلاق در تهران اند، شاخص های اقتصادی دیگر مانند نابرابری، بیکاری و سهمِ بسیار اندک کسب وکارهای نوین از کل اقتصاد تهران، امکان شکل گیری شهر خلاق را ضعیف می کند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد شاید بتوان کنش خلاق اقتصادی را در تهران دید؛ اما نشانه ای از رشد طبقه خلاق دیده نمی شود که قادر است با خلاقیت، تولید ثروت کند. در این باره دو پارادایم شناسایی شد. شکل گیری اجتماعات خلاق به واسطه شکل گیری «قبایل شهری» در پارادایم گنگ های خلاقیت امکان پذیر نیست و شهر به جای آنکه بستر پیوند افراد خلاق باشد، زمینه گسست است. در پارادایم دوم نشانه هایی از شکل گیری اقتصاد خلاق دیده می شود که پیوند ضعیف با جامعه ایران، میل شدید به سرمایه گذاری و خروج از ایران و نگرانی از انحصارات اقتصادی و اجتماعی، مانع شکل گیری آن در قامت یک طبقه خلاق است.
۹.

لایه های پنهان محرومیت مادی از تجربه زیسته کودکان فقیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقر کودک لایه های محرومیت مادی لباس مناسب سوء تغذیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۱۵۸
به طور تاریخی فقر کودک مترادف با فقر خانواده بوده و با استفاده از روش های کمی و سنجش سطح درآمد خانواده برآورد می شد اما در این مقاله با استفاده از روش کیفی در پی شناخت تجربه زیسته کودکان هستیم. پرسش اصلی مقاله این است که کودکان محرومیت مادی را در چه ابعادی تجربه می کنند؟ در این مقاله از روش قوم نگاری برای گردآوری اطلاعات از ۳۰ کودک ۱۰ تا ۱۷ ساله که زندگی توامان با فقر را تجربه کرده اند، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی عرفی انجام شد. یافته ها نشان می دهد که کودکان محرومیت مادی را به صورت یک کلاف درهم پیچیده که دارای لایه های بیرونی و درونی است، در مواجهه با همسالانشان تجربه می کنند. بیرونی ترین لایه محرومیت مادی، نداشتن لباس مناسب و درونی ترین آن نداشتن غذای کافی است. با وجود آنکه نداشتن غذا اثرات جسمی جبران ناپذیری بر روی کودکان دارد اما به دلیل پنهان بودن نوع غذای مصرفی از چشم دیگران، غذا نسبت به لباس از اهمیت کمتری برخوردار است. در فاصله بین این دو سطح، موارد دیگری از محرمیت مادی مانند تمایل به مالکیت فضای خصوصی و اشیا و نیز زندگی در مسکن مناسب و دور از مشکلات خانوادگی مطرح هستند.
۱۰.

جوانان و تنهایی به مثابه سبک زندگی: مطالعه ای در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۰
پرسش آغازین این مقاله آن است که دلایل گرایش فزاینده گروه هایی از جوانان به تنها زندگی کردن چیست؟  برای پاسخ به این پرسش از روش داده بنیان استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، انجام مصاحبه نیمه ساخت یافته و کدگذاری و تحلیل مستندات مربوط به روزنگاشته های تعدادی از جوانان تنها در شبکه های اجتماعی است. روش نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند است. یافته های این پژوهش نشان  می دهد که  تمایل به شهرنشینی و سبک زندگی مدرن، زمینه های برآمده از فضای عمومی، خانوادگی، اجتماعی– اقتصادی و زمینه های ارتباطی در شهر، از مهم ترین دلایل زمینه ساز برگزیدن تنهایی به مثابه سبک زندگی هستند. نتایج این پژوهش نشان داد با طیف گسترده ایی از تنهایی مواجه هستیم که می توان آنها را به چهار گونه تنهایی انتخابی، اجباری، ناگهانی و تحمیلی دسته بندی کرد. از جمله مهمترین آثار تجربه تنها زندگی کردن بر جوانان می توان به هراس های ارتباطی، تمایل کم به معاشرت های خانوادگی و انواعی از انزوای اجتماعی، جسمی، جنسی، کلامی، فضایی- مکانی اشاره کرد. از مهمترین ویژگی های جوانی، تحرک و تمایل به تغییر و استقلال طلبی است. تهران نیز به مثابه شهری بزرگ از سویی بستر تنوع و تکثر است و فرصت های بیشتری در اختیار جوانان قرار می دهد و از سوی دیگر، محدودیت ها و محرومیت های فضایی را به جوانان تحمیل می کند که آنان را در شرایطی تناقض آمیز (پارادوکسیکال) قرار می دهد. عمده جوانان معمولا پیش از مواجهه، تصوری از آن ندارند. بنابراین از یک طرف، شهر تهران به واسطه گستردگی و وسعت، فرصت دیده نشدن را در اختیار جوانان تنها می گذارد و از سوی دیگر، جوانان تنها را به طور مدام در معرض داغ ننگ و فشار به حریم خصوصی قرار می دهد. از همین روی، جوانان با تلاش برای حفظ جدایی گزینی، از روابط خویشاوندی پرهیز می کنند و از هم گزینی به مثابه جایگزینی برای روابط اجتماعی سنتی و خانوادگی بهره مند می گردند.
۱۱.

دسترسی به پول و مناسبات قدرت در روابط همسران: مطالعه ای در اجتماع محلی زنان «دستان سبز» و تکیه شهدا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت پول نادیدنی پول زنانه قدرت زنانه خشونت اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۵۲۱
این مقاله در پی بررسی تأثیر دسترسی زنان به پول در مناسبات قدرت در خانواده های فرودست است. پرسش این است که مناسبات قدرت در روابط همسران در این خانواده ها بر مبنای دسترسی به پول چگونه صورت بندی می شود؟ پژوهش با استفاده از روش مردم نگاری نهادی و ارزیابی مشارکتی روستایی و با تکنیک های مشاهده، مصاحبه، بحث های گروهی و رسم نمودار فعالیت روزانه در اجتماعات محلی زنان تکیه شهدا و دستان سبز در شهر تهران انجام شده است. بر پایه یافته ها پول و قدرت در خانواده، مفاهیمی عمیقاً جنسیتی هستند. پول توجیبی، پول خرجی، پول دیدنی، پول نادیدنی، پس انداز، ارثیه و هدایای والدین، صندوق قرض الحسنه خانگی و مهریه، پول های در دسترس زنان یا منابع آن هستند. عاملیت اقتصادی زنان در اجتماعات مورد مطالعه در کسب پول نادیدنی و مدیریت پول مردانه تعریف می شود. قدرت زنانه با همنوایی با مرد شکل می گیرد و از نوع اقتدار اجرایی و در حوزه مسایل کم اهمیت تر است. کنترل نحوه هزینه کرد درآمد زن، امتناع از دادن پول و منع دسترسی زن یا فرزندان به تأمین نیازهای پایه ای از مصادیق خشونت اقتصادی است که زنان مورد مطالعه تجربه کرده اند؛ در مقابل، طی مدارای همدلانه همسران با وجود تفاوت در میزان دسترسی به پول، می توانند مناسبات قدرت را به طور مسالمت آمیز تنظیم کنند.
۱۲.

زن کشاورز یا زن خانه دار: مطالعه ای درباب تحول نقش ها و هویت اجتماعی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن روستایی زن خانه دار نقش جنسیتی زن کشاورز هویت جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۵ تعداد دانلود : ۳۰۵
مداخله های توسعه ای تغییرات بسیاری در زندگی زنان روستایی پدید آورده است. پرسش این است که ابعاد این تغییرات چه تأثیری بر نقش و هویت زن روستایی داشته است. برای پاسخ به این پرسش، طرح پژوهش مردم نگارانه طراحی و در سه روستای گوهردان، رامه و کوه زر اجرا شد که ویژگی های اقلیمی متفاوتی دارند. داده ها با استفاده از مشاهده و مصاحبه فراهم شده است. یافته ها نشان می دهد که با تغییر نقش ها و انتظارات از نقش زنان روستایی، هویت آنان از زن کشاورز به زن خانه دار تغییر کرده است. زنان گوهردان و رامه با دسترسی به تحصیلات و اشتغال رسمی به دنبال تغییر وضعیت خود هستند. زنان در هر سه روستا ازدواج با مرد غیرکشاورز و ساکن شهر را راهی برای رهایی از موقعیت زن کشاورز تلقی می کنند و آینده خود را به مثابه زن خانه دار ترسیم می کنند. زنان جوان تر ساکن هر سه روستا معمولاً به آموختن روش های سنتی مایل نیستند. در روستای کوه زر نقش-های سنتی زنان، ازقبیل پختن نان در خانه و بافتن فرش، منسوخ شده است. آنان نیز چون زنان گوهردان و رامه درپیِ استفاده از فناوری های نوین در خانه هستند. در این سه روستا، میزان نقش آفرینی زنان در سطح اجتماع محلی نیز کاهش یافته است. درک این زنان از زندگی زنان شهری با خانه داری، کاهش فعالیت های تولیدی، و ایفای وظایف خانگی همراه است که به تحول نقش و تغییر هویت این زنان انجامیده است. 
۱۳.

پول زنانه و تداوم حیات خانواده: پژوهشی بر خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جدایی خانواده زنان کارکرد دوگانه پول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۹۰
این پژوهش در پی بررسی تأثیر افزایش پول در دسترس زنان و نقش آن در پایداری خانواده است. برای این منظور از روش ترکیبی (مرکب از مطالعه میدانی و پیمایش) استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساخت یافته در بخش مطالعه میدانی و پرسش نامه در پیمایش است. یافته ها نشان می دهد که درآمد زن می تواند بر نقش سنتی مرد به مثابه نان آور تأثیرگذار باشد. ناتوانایی مرد در اجرای نقش نان آوری موجب چالش در خانواده می شود، زیرا زنان و مردان مشارکت کننده در پژوهش آن را وظیفه ای مردانه تلقی می کنند. ایفا نکردن این نقش از سوی مرد در سال های اول ازدواج ممکن است موجب ظهور اندیشه جدایی و در مواردی جدایی شود. با افزایش سن ازدواج و گسترش تعامل اقتصادی زوجین و نیل خانواده به نوعی تعادل اقتصادی، تمایل به جدایی در زنان، حتی با وجود پاره ای مشکلات مالی، کاهش می یابد، زیرا زنان مایل به حفظ تعادل اقتصادی و بهره بردن از آن اند. از این رو، پول به مثابه کاتالیزور تأثیری دوگانه در تمایل به جدایی نزد زنان دارد.
۱۴.

تحول تجربه زنانه عشق و ازدواج: مطالعه ای مردم نگارانه بر زنان تحصیل کرده و شاغل شهری در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۲
این مقاله در پی شناخت تاثیر عاطفه عاشقانه بر شکل بندی ازدواج است. روش پژوهش، روند پژوهی مردم نگارانه بود و داده ها در خلال یازده سال (1384 تا 1395) از طریق مصاحبه های عمیق و مشاهده گردآوری شد. نمونه گیری در این پژوهش، هدفمند بود و افراد عمدتا بر حسب تحصیلات، شغل و سن  انتخاب شدند. این مقاله براساس یافته های حاصل از مشارکت داوطلبانه 46 تن از زنان شاغل و دارای تحصیلات دانشگاهی ساکن تهران فراهم شد.  یافته ها نشان می دهد که در نسل های جوان تر زنان، عشق تبدیل به امری ضروری در ازدواج شده است، در حالی که در بین زنان مسن تر عشق چندان مهم نبود و ازدواج از اهمیت زیادی برخوردار بود. همچنین، در خلال زمان ضرورت ازدواج به مثابه نابود کننده عشق، به چالش کشیده شد. با توجه به وجود یا عدم وجود عشق، سه نوع ازدواج سنتی، ازدواج انتخابی عاقلانه و ازدواج عاشقانه شناسایی شده است. چالش های ازدواج عاشقانه از دوگانه های مهم حاصل از تجربه عاشقانه شامل عشق سنتی/رابطه مدرن، زن معشوق/عاشق، مرد عاشق/شوهر و زن معشوق/همسر ناشی می شود. در ازدواج سنتی و ازدواج انتخابی لزوما عشق پس از ازدواج دیده نشد.
۱۵.

سیاست گذاری محلّی و احساس تعلق به محلّه؛ مطالعه ای در محله ی کوهسار (منطقه ی چهار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت شهرنشینی شورایاری احساس تعلق به محله سیاستگذاری محلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ برنامه ریزی و مهندسی فرهنگی
تعداد بازدید : ۹۹۰ تعداد دانلود : ۹۲۶
پرسش آغازین در این پژوهش عبارت است از «آیا سیاست گذاری های محلّی بر ارتقای سطح احساس تعلق به محله کوهسار مؤثر بوده است؟» برای انجام این پژوهش یک روش ترکیبی طراحی شد. در بخش کیفی از دو روش مطالعه ی میدانی و اقدام پژوهی و در بخش کمّی از روش پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه ی میدانی مصاحبه ی نیمه ساخت یافته بود و در اقدام پژوهی از تکنیک های مختلف PRA و در پیمایش نیز از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد اقداماتی که در طولانی مدت در محله انجام شد، احساس تعلق به محله را کاهش داده است. سیاست گذاری ها عمدتاً متکی بر نوسازی بوده و موجب انشقاق بیشتر در ساکنان محل شده است. مهاجرت فزآینده به یا از محله بر کاهش سطح تعلق به محله افزوده است. ارزان بودن قیمت مسکن و عدم امنیت، محله کوهسار را به مکانی گذرگاهی تبدیل کرده است.
۱۶.

ذائقه جنسیتی و اوقات فراغت مجازی (مطالعه ای بر جوانان 15-29 ساله شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۴
همچنان که افراد یک جامعه یکسان نیستند، راهکارهای اوقات فراغت آنان نیز متفاوت است. این پژوهش به دنبال یافتن الگوهای رفتاری جوانان به تفکیک دختر و پسر در فضای مجازی است. چگونگی گذران اوقات فراغت برای جوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا الگوهای گذران اوقات فراغت در شناخت سبک زندگی افراد بسیار موثر است. بر این اساس، پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از آن که گذران فراغت مجازی در بین جوانان چگونه بوده و تاثیر جنسیت بر آن چگونه است؟ برای پاسخگویی به این پرسش ضمن مراجعه به واقعیت، از مفاهیم نظری از قبیل میدان و منش در اندیشه بوردیو و نظریات کاستلز در باره جامعه شبکه ای استفاده شد. با توجه به ماهیت پژوهش، روش ترکیبی متوالی استقرایی انتخاب شد که ترکیب دو روش مطالعه میدانی و پیمایش است. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه میدانی، مصاحبه نیمه ساخت یافته و بحث گروهی است و در بخش پیمایش، پرسشنامه ای با توجه به یافته های کیفی ساخته شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی، نمونه گیری هدفمند و در پیمایش، نمونه گیری سهمیه ای بود.   یافته ها نشان از عمومیت استفاده از فضای مجازی در بین جوانان دارد، اما علیرغم باز شدن فضا و تسهیل کنشگری دختران در فضای مجازی، وجود نوعی منش و ذائقه جنسیتی در میدان فضای مجازی مشاهده شد. به عبارت دیگر، ساخت جنسیتی در اوقات فراغت مجازی بازتولید شده است. افزایش امکانات، تاثیر چندانی در نحوه رفتار جوانان برای گذران اوقات فراغت در فضای مجازی ندارد، اگرچه تمایل به مصرف نمایشی و اوقات فراغت تظاهری در دختران و پسران دیده می شود، اما به لحاظ شکلی متفاوت است.
۱۷.

برزخ تن، تعارض در هویت جنسی و جنسیتی: مطالعه ای در سازگاری اجتماعی ناراضیان جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرد اجتماعی هویت جنسیتی هویت جنسی پذیرش اجتماعی ناراضیان جنسی بازاجتماعی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۵ تعداد دانلود : ۷۴۴
چکیده: این پژوهش درباره ناراضیان جنسی و برای فهم فرآیند بازاجتماعی شدن آنان انجام شده است. ناراضیان جنسی دچار تناقض در هویت جنسی و جنسیتی هستند و از عدم پذیرش اجتماعی رنج می برند. برای نیل به این هدف، یک پژوهش ترکیبی (مردم نگاری و پیمایش) طراحی شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه و مشاهده و در بخش پیمایش، پرسشنامه بود. در مواجهه تئوری و رفتار گروه هدف، تئوری های مربوط به بدن، داغ ننگ گافمن و بازاجتماعی شدن و سازگاری، طرداجتماعی و به تلاش برای به رسمیت شناخته شدن برای فهم پدیده مفید افتاد. یافته ها حاکی از گذر از مراحل مختلفی برای حل تناقض است، آنان در تلاش برای نیل به پذیرش و به رسمیت شناخته شدن اجتماعی مراحل مختلفی را طی می کنند اما طرد اجتماعی به عنوان مانعی جدیدی در فرآیند بازاجتماعی شدن آنان، این حرکت را کند یا گاه غیرممکن می کند. خانواده و مدرسه مهمترین نهاد در چگونگی طی فرآیند است. فرآیند طرد اجتماعی برای این افراد بسیار شدید است و از اینرو آنان برای پذیرفته شدن گاه تا خودکشی و گریز از خانواده پیش می روند. پذیرش اجتماعی ناراضیان جنسی ای که از زن به مرد تغییر جنسیت می دهند، بسیار بیشتر و طی فرآیند برای آنان آسان تر است.
۱۸.

تحلیل جنسیتی هزینه کرد و پس انداز پول در خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پول جنسیت زنان متأهل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۵
پول و نحوه هزینه کرد آن از عواملی است که می تواند در خانواده تنش هایی گاه عمیق ایجاد کند و از این رو مهم است که به چگونگی هزینه کرد و ماهیت آن توجه شود. این مقاله درباره چگونگیتفاوت ها و شباهت های رفتار زنان و مردان با پول در خانواده، می پرسد. برای پاسخ به این پرسش از روش ترکیبی مطالعه میدانی و پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساخت یافته و پرسش نامه بود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که زنان معمولاً در مقایسه با مردان، پول را به مثابه پول خاص هزینه می کنند. همین ویژگی در انجام و هزینه کرد پس انداز و سرمایه گذاری نیز مشاهده می شود. سیاست گذاران مالی مردان اند؛ در حالی که زنان به مثابه مدیران خانواده، بر منابع محدودتری کنترل دارند. درک زنان و مردان از هزینه شخصی با هم متفاوت است. تمایل زنان به پس انداز و سرمایه گذاری با بالا رفتن سن کم می شود و الگوی آن تغییر می کند؛ اما این روند در مردان مشاهده نمی شود.
۱۹.

سرمایه اقتصادی و جنسیت در خانواده: مطالعه ای بر کنترل منابع مالی در خانواده های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۰.

گسترة شبکه روابط اجتماعی زنان شهری و تأثیر تحصیلات دانشگاهی و اشتغال بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتغال تحصیلات دانشگاهی روابط اجتماعی زنان شهری روابط نقشی روابط خویشاوندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۶۸
در این تحقیق پرسش آغازین عبارت است از: محتوای روابط اجتماعی زن ایرانی در خلال زندگی روزمره چیست؟ نکته مهم دراین زمینه شناخت عناصر مدرن به نسبت عناصر سنتی در این مجموعه روابط است. برای پاسخگویی به این پرسش، متد ترکیبی طراحی شد. در روششناسی این پژوهش یک بخش غیرمسلط کیفی و نیز یک بخش تاریخی « کمی پیمایش » با تسلط روش برای روشنتر شدن فضای پیمایشاجرا شد. مطابق چارچوب نظری حاکم بر پژوهش، پیشبینی میشد که مجموعه عناصر موجود در شبکه روابط اجتماعی زنان، باتوجه به میزان دسترسی آنان به عناصر مدرن (دو متغیر میزان دسترسی زنان ایرانی به دو عنصر تحصیلات دانشگاهی و اشتغال)، ترکیبی از عناصر سنتی و مدرن باشد. اما میزان تسلط عناصر مدرن یا سنتی، باتوجه به زمینه اجتماعی موجود و نیز نقشآفرینی عناصر یاد شده، قابل شناسایی است. انجام مطالعه حاکی از آن است که ترکیبی از عناصر مدرن و سنتی قابل مشاهده است؛ اما به نظر میرسد عناصر سنتی کماکان در این ترکیب عناصر مسلط و تعیینکنندهاند. مهمترین رابطه زنان شهری ایرانی حول محور روابط خانوادگی آنان شکل گرفته است. مهمترین عناصر موجود عبارتند از: روابط خویشاوندی و نیز روابط نقشی که عناصر مدرن را در شبکه روابط اجتماعی زنان شهری نمایندگی میکند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان