مهدی سلیمانیه

مهدی سلیمانیه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تغییر موقعیت اجتماعی هنرها: از «هنرهای مردمی» به «هنرهای زیبا» مطالعه موردی تغییر موقعیت اجتماعی هنر چهل تکه دوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موقعیت اجتماعی هنرها هنرهای مردمی هنرهای زیبا هنرهای زنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۰
«هنرمردمی» به آن دسته از هنرهایی اطلاق می شود که در طول تاریخ به شکل شایسته ای مورد توجه قرار نگرفته و موفق نشده اند جایگاه واقعی خود را در هنر معاصر بیابند. این هنرها غالباً در حوزه صنایع دستی قرار دارند و در قالب یک فرایند هنری تکراری باقی می مانند. مجموعه این هنرها معمولا تحت عنوان «هنرهای زنانه» یا «هنرهای خانگی[1]» نیز شناخته می شوند، تا پیش از قرن نوزدهم میلادی، تحت عنوان «هنرهای دون» (سطح پایین) یاد می شده است. این هنرها در زمان های مختلف و به فراخور جامعه و فرهنگ، کارکردهایی متفاوت در زندگی انسان داشته اند، اما امروزه برخی از این هنرها در کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی، به عنوان یکی از اقسام «هنرهای زیبا» به رسمیت شناخته شده اند. در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺗﻼش دارﯾﻢ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ داﺳﺘﺎنِ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖِ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ از ﻫﻨﺮﻫﺎ در ﮐﺸﻮرﻫﺎی اروﭘﺎﯾﯽ و آﻣﺮﯾﮑﺎی ﺷﻤﺎﻟﯽ، ﻧﺸﺎن دﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان اﻧﺒﻮﻫﯽ از ﻣﻮارد ﻣﺸﺎﺑﻪ اﯾﻦ ﻫﻨﺮﻫﺎ در ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯾﺮان و ﺟﻮاﻣﻊ ﻫﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ در ﻣﻨﻄﻘﻪ را ﺑﺎ ﭘﯿﻤﻮدن ﻣﺴﯿﺮی ﻣﺸﺎﺑﻪ، از ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اجتماعی ﻓﺮودﺳﺖ و ﻣﻐﻔﻮل و ﺑﯽ ﺑﯿﺎن «ﻫﻨﺮﻫﺎی ﻣﺮدم» ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻣﺸﺮوع و ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه و رﺳﻤﯿﺖیافته اجتماعی «ﻫﻨﺮﻫﺎی زﯾﺒﺎ» ﺗﻐﯿﯿﺮ داد. در این پژوهش برای توصیف این تغییر جایگاه اجتماعی، بر تغییر موقعیت هنر چهل تکه دوزی به صورت مطالعه ای موردی متمرکز شده ایم. این پژوهش به روش مطالعه اسنادی و مصاحبه با متخصصان انجام شده است. در نهایت این مطالعه ده عاملی که در کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی، به تغییر موقعیت اجتماعی این هنرها انجامیده است؛ یعنی حمایت نهاد های رسمی، سازمان های غیر انتفاعی، تشکیل انجمن های هنری، تأسیس مراکز آموزشی و رشته های دانشگاهی و پژوهشکده های مستقل، برگزاری همایش، گردهمایی یا سمینارهای حرفه ای، برگزاری جشنواره ها و بی ینال ها، ایجاد موزه های اختصاصی این هنرهای مردمی، تشویق تأسیس گالری های خاص این هنرها، چاپ نشریات تخصصی و ترویج و صدا بخشی به آثار هنرمندان و پژوهش های تخصصی در این حوزه در فضای مجازی را شناسایی کرد. غالب این عوامل در فضای اجتماعی هنرهای مردمی در ایران غایب اند و در صورت وقوع، می توانند به تغییر موقعیت اجتماعی هنرهای حاشیه و مردمی به موقعیت اجتماعی هنرهای مرکز یا هنرهای زیبا بینجامند.   [1] Domestic art
۲.

خودزندگینامه ها در جامعه شناسی: سنخ شناسی اجتماعی خودزندگینامه های حوزویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کردستان تجربه جنگ والتر بنیامین فقر تجربه نشانه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۶۱۸
در این پژوهش، تلاش شده است تا با بررسی خودزندگینامه های حوزوی منتشرشده به زبان فارسی در سال های پس از ورود صنعت چاپ به ایران تا سال 1395 شمسی، آورده ها و وانهاده های این متون استخراج شده و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین اصلی، نقاط کانونی تمرکز و حاضران و غایبان این برساخت های مدون از زندگی حوزویان مشخص شود. در نهایت با استفاده از این داده ها، سنخ شناسی جامعه شناختی از این خودزندگینامه ها ارائه شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اساتید و پدران و اجداد پدری، حاضران مشترک در غالب این خودزندگینامه ها هستند. امور ماورایی و خداوند، در خودزندگینامه های متقدم به لحاظ زمانی، به صورت مستقیم در این خودزندگینامه ها حضور پررنگی دارند، سپس حضوری غیرمستقیم می یابند و در دهه های اخیر، از روایت کنار گذاشته می شوند. این خودزندگینامه ها از منظر حضور زنان به عنوان شخصیت های حاضر در این برساخته ها، به دو دسته ی «زن گویا» و «زن محذوف» تقسیم می شوند. همین دوگانه را در مورد اشاره یا عدم اشاره به متغیرهای اقتصادی زندگی در این خودزندگینامه ها می توان مشاهده کرد و این متون را به دو دسته ی «اقتصاد محذوف» و «اقتصادگویا» تبدیل کرده اند. در جمعبندی نهایی، با اتکاء به یافته های فوق، خودزندگینامه های حوزوی به دو سنخ کلی «خودزندگینامه های عزلتی» و «خودزندگینامه های اجتماعی» تقسیم شده اند. خویشتن ِ خودزندگینامه ای ارائه شده در خودزندگینامه های عزلتی، در دایره ی محدود آموزش، عبادت و خانواده ای مردانه محدود می ماند و خویشتن ِ هویدا در خودزندگینامه های اجتماعی، در پیوند با وقایع اجتماعی و شبکه ای گسترده تر از کنشگران و وقایع تصویر می شود. خویشتن ِ حوزوی که تنها «حوزوی» نیست بلکه وجودی اجتماعی است که حوزوی «نیز» هست.
۴.

بررسی جامعه شناختی بوروکراتیزاسیون حوزه علمیة قم با رویکرد وبری (فرآیندها، چالش ها و موانع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام آموزشی ماکس وبر حوزه علمیه قم بوروکراتیزاسیون ابعاد جامعه شناختی طرح تحول حوزه پیامدهای ناخواسته

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه حوزه و روحانیت
تعداد بازدید : ۲۶۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۲۷
نهاد حوزه علمیه در طول حیاتش به صورت قابل توجهی در حوزه های مختلف بر جامعه ایران تأثیر گذاشته و از آن تأثیر پذیرفته است و بنابراین شایسته توجه جدی و تحلیل جامعه شناختی است. شواهد و قرائنی وجود دارد که به نظر می رسد این نهاد مهم و مؤثر در سه دهه اخیر، و بخصوص در حوزه علمیه قم، با تغییراتی جدی روبه رو بوده است. یکی از این تغییرات مهم روند روبه تزاید بوروکراتیزه شدن نظام آموزشی حوزه است. این پژوهش بر آن بوده تا ابتدا با رویکردی جامعه شناختی به ارائه توصیفی مختصر از کلیت این تغییر بپردازد. سپس با مطالعه آخرین نظرات مکتوب نمایندگان اصلی طیف مدافع این تغییرات، در مقایسه با گزاره های اساسی سازنده مفهوم «بوروکراسی» از منظر ماکس وبر در سنت جامعه شناختی، نشان می دهد که روند کلی این تغییرات قرابت های فراوانی با مفهوم «بوروکراتیزاسیون» دارد. در مرحله بعد، «پیامدها»ی اجتناب ناپذیر این فرآیند را از منظر جامعه شناختی مورد بررسی قرار داده ایم تا نشان دهیم که حجم قابل توجهی از این پیامدها بر اثر اجرای این طرح در حال حاضر در حوزه به وقوع پیوسته است. در قسمت انتهایی، نمونه ای از مقاومت های جدی در برابر ابعاد مختلف انجام این پروژه در داخل حوزه بررسی شده است. روش اصلی این پژوهش مطالعه اسنادی بوده که در جریان آن طیفی از داده های اسنادی شامل مصاحبه ها، سخنرانی ها، کتاب ها و آمارهای رسمی مورد استفاده و بررسی قرار گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان