مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
توسعه یافتگی
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر در صدد گروه بندی استان های مختلف کشور برای منطقی کردن ارائه خدمات پشتیبانی با استفاده از روش تاکسونومی است. گروه بندی فنی مناطق کشور، زمینه های لازم برای ارائه خدمات متعارف را فراهم می کند. به منظور تعیین شاخص های توسعه ــ که مهم ترین قدم در مطالعات توسعه منطقه ای با استفاده از روش تجزیه و تحلیل تاکسونومی است ــ آمار و ارقام مرتبط با متغیرهای امور دام شامل تعداد واحد دامی، مقدار مرتع، مقدار زمین زراعی، مقدار جنگل، میزان تولید گوشت قرمز، مقدار تولید شیر، تعداد دامپزشک، تعداد تکنیسین دامپزشکی، تعداد کارشناس ترویج و تعداد کارشناس امور دام جمع آوری گردید. پس از انتخاب متغیرها، از طریق توسعه شاخص های «توسعه امور دام» در مناطق، مرتب کردن مقایسه ای استان ها بر اساس سطح نسبی توسعه امکان پذیر گردید. بعد از رتبه بندی استان ها به تفکیک سطح توسعه یافتگی/بهره مندی با توجه به شاخص های مورد نظر، استان ها بر اساس معیار سطح توسعه یافتگی (DL) در چهار گروه مختلف نسبتاً همگن شامل استان های بسیار توسعه یافته، با توسعه یافتگی بالا، با توسعه یافتگی پایین و توسعه یافتگی بسیار پایین دسته بندی شدند. با توجه به سطوح طبقات و امتیازات حاصله استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، خوزستان، اردبیل و کردستان در گروه استان های با توسعه یافتگی بسیار بالا و استان های مازندران، زنجان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، مرکزی، هرمزگان، کرمانشاه، خراسان، اصفهان، بوشهر، کرمان و گیلان در گروه استان های با توسعه یافتگی بالا طبقه بندی شدند. به همین ترتیب، استان های کهگیلویه و بویراحمد ، فارس و لرستان در دسته استان های با توسعه یافتگی پایین و استان های همدان، تهران و سیستان و بلوچستان در گروه استان های با سطح توسعه یافتگی بسیار پایین طبقه بندی شدند.
رابطه بین سطح توسعه یافتگی روستاهای استان تهران و مهاجرت به شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت بین سکونتگاههای شهری و روستایی در حد متناسب، بخشی از جریان منطقی تعامل فضایی بین آنها به شمار میرود که برای تداوم فرآیند توسعه و تکامل این جوامع ضروری است. اما مسئله مهاجرت بیرویه روستا- شهری از اساسیترین مسائلی است که کشورهای جهان سوم با آن روبرو هستند. این مسئله دارای پیامدهای مختلف مثبت و منفی برای مبدأ و مقصد است. در این مقاله موضوع مهاجرت دائمی خانوارهای روستایی به شهر تهران با این فرض بررسی شده است که بین سطح توسعهیافتگی روستاها و میزان، شدت و جهت جریان مهاجرت روستا به شهر رابطه وجود دارد. این پیمایش در سطح 15 روستا در محدوده استان تهران که به روش نمونهگیری طبقهای از بین کل روستاهای استان انتخاب شدهاند انجام گرفته است. براساس اطلاعات گردآوری شده ابتدا سطح توسعه روستاهای انتخابی تعیین و سپس رابطه بین سطح توسعهیافتگی آنها با مهاجرت دائمی خانوارهای روستایی به شهر مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتیجه بررسی نشان میدهد که بین مهاجرت روستاییان به شهر تهران و سطح توسعه روستاها رابطه معنیداری وجود داشته است و علت اصلی مهاجرت عامل اقتصادی و تفاوتهای درآمدی یا شغل بوده است که نمودی از توسعه نابرابر شهری و روستایی است.
جایگاه توسعه یافتگی استان های کشور در شاخص های عمده بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی درجه توسعه یافتگی استان های کشور در زمینه شاخص های عمده بخش کشاورزی صورت گرفته و هدف اصلی آن یافتن میزان شکاف موجود بین استان ها و نوع محرومیت هر یک از آنهاست.جامعه آماری تحقیق کل استان های کشور را شامل می شود. هجده شاخص مورد استفاده در این تحقیق بیشتر روی مسائل مدیریت منابع استان در زمینه کشاورزی تاکید دارند. نتایج مهم حاکی از آن است که شکاف و نابرابری بین استان ها در زمینه فعالیت های کشاورزی عمیق بوده و نسبت آن تا پنج برابر است. خراسان، فارس، مازندران، کرمان، اصفهان و تهران در زمره استان های توسعه یافته تر، و سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد، قم، ایلام و چهارمحال و بختیاری نیز از محروم ترین استان ها به شمار می روند. همچنین، کاربرد ضریب تغییر نشان می دهد که بیشترین تفاوت استان ها در شاخص مساحت گلخانه ها، و کمترین نابرابری در زمینه نسبت خانوارهای بی زمین روستایی بوده است.
سنجش سطح توسعه روستایی در شهرستان تربت حیدریه 79-1365(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نواحی روستایی شهرستان تربت حیدریه نیاز به مطالعات عمیق و جدی دارد تا بر اساس آن برنامه هایی متناسب با امکانات و توانمندیهای بالقوه و بالفعل نقاط روستایی این شهرستان تنظیم و اجرا گردد اهداف مورد نظر این مقاله شامل سنجش سطح نسبی توسعه یافتگی تعیین شکاف توسعه بین نقاط روستایی بررسی روند تغییرات در سطح برخورداری از امکانات و بطور کلی فرایند توسعه یافتگی در بین مناطق روستایی این شهرستان است به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی روستایی 58 شاخص در زمینه های مختلف اقتصادی و اجتماعی در سطح بخش و برای سه مقطع زمانی 1365 و 1375 و 1379 و نیز تعداد 16 شاخص در سطح دهستان برای مقاطع زمانی 1375 و1379 و همچنین تعداد 10 شاخص در سطح روستا برای سال 1379 انتخاب گردیدند و برای رفع اختلاف مقیاس این شاخص ها و محاسبه شاخص ترکیبی از روش تحلیل مولفه های اصلی و به منظور بررسی روند تغییرات این شاخص ها و تحلیل نابرابری های توسعه روستایی از روش ضریب تغییرات C.V. استفاده شده است نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که 74/24 در صد روستاها در گروه روستاهای نسبتا توسعه یافته 32/39 در صد در گروه روستاهای در حال توسعه و 94/35 در صد در گروه روستاهای محروم طبقه بندی شده اند این نتایج در قالب نقشه وضعیت توسعه اجتماعی اقتصادی روستاهای شهرستان تربت حیدریه تنظیم گردیده اند همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که اگر چه شکاف و نابرابری بین مناطق روستایی شهرستان از نظر دسترسی به امکانات مختلف در طول دوره زمانی 1379 و 1365 کاهش یافته است اما نقاط روستایی این شهرستان هنوز برای دستیابی به توسعه متوازن یکپارچه و پایدار را ه طولانی در پیش رو دارد
ارتباطات توسعه، ترجمه و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه و ارتباطات - که رابطه ای تنگاتنگ با فرهنگ و تمدن بشری دارد - دو مفهوم بسیار نزدیک به هم هستند که غیبت منجر به تاثیر بر دیگری می شود. در یک جامعه فراصنعتی، برنامه های توسعه ملی (درون زا) بر اساس قابلیتها و زیرساختهای ارتباطی و فرهنگی که نقش مهمی در پیشرفت اجتماعی بازی می کنند تدوین می شوند. اما تمام برنامه های توسعه از نوع درون زا نیستند. به دولتها و تصمیم گیران توصیه شده است که حتی الامکان برنامه های توسعه دیگر کشورها (برنامه های برون زا) را نیز مورد بررسی قرار دهند و در وهله اول در بخش فناوری در کالبد تنوع فرهنگی سرمایه گذاری کنند.
سنجش و تحلیل سطوح توسعه یافتگی شهرها و شهرستانهای استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"انخستین قدم در برنامه ریزی توسعه منطقهای، شناسایی وضع موجود آن مناطق است که این شناسایی مستلزم تجزیه و تحلیل بخش های مختلف اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی آن است. برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایی جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندی سطوح برخورداری از مواهب توسعه ضروری است. جهت رتبه بندی بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روشهای متفاوتی وجود دارد که الزاما جوابهای یکسانی در پی ندارد. در میان این روشها آنالیز تاکسونومی با تلفیق نمودن شاخصهای مختلف توسعه درجه توسعه یافتگی آن مناطق را مشخص می کند. پژوهش حاضر 16 نقطه شهری استان گلستان و 9 شهرستان این استان را با توجه به شاخص های متعدد مسکن و ساختمان، تاسیسات و تجهیزات شهری، فرهنگی، نیروی انسانی و آموزشی. به صورت مجزا و ترکیبی از لحاظ سطوح توسعه یافتگی رتبه بندی کرده و با ارایه روشی جدید، توسعه بین بخشی و تعیین نقاط حد بحرانی و جایگاه مراکز سکونتگاهی، راهبردهای بخشی و ترکیبی جهت رسیدن به توسعه را ارایه نموده است.
"
سنجش درجه توسعه یافتگی فرهنگی استانهای ایران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله درجه توسعه یافتگی بخش فرهنگ در استانهای ایران با توجه به 23 شاخص انتخابی فرهنگی اندازه گیری شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که استان تهران در میان استانهای کشور، به دلیل شدت توسعه یافتگی فرهنگی، نسبت به سایر استانها ناهمگن است. استانهای تهران، سمنان، یزد، کرمان، اصفهان، مازندران، آذربایجان شرقی، گیلان در گروه دارای امکانات فرهنگی و استانهای خراسان، زنجان، چهار محال بختیاری، اردبیل، مرکزی، فارس، همدان و آذربایجان غربی در گروه استانهای نیمه برخوردار فرهنگی و استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، بوشهر، هرمزگان، کردستان، کرمانشاه، لرستان، ایلام و سیستان و بلوچستان جزو استانهای محروم از امکانات فرهنگی قرار دارند. از عوامل مؤثر در نابرابریهای فرهنگی استانها، نبودِ فرصتهای برابر در منابع، وجود نظام برنامه ریزی مرکزگرا و بهره گیری از الگوی توسعه "مرکز- پیرامون" بوده است. تخصیص بهینه منابع فرهنگی از پایین ترین استانها در نظام سلسله مراتب توسعه و سپس ارائه در فرصتهای برابر منابع به عنوان دو راهبرد اساسی توسعه فرهنگی توصیه می شود
جایگاه پاسخ گویی در کار آمدی نظام اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ملاکهای نظام سیاسی پاسخگو، آسیبشناسی وضعیت موجود نظام اجرایی کشور در امر پاسخگویی و بررسی ساز و کار قانون گذاری و تأثیر آن در بهرهوری نظام پاسخگو، اهدافی است که در این نوشتار، در قالب اقتراحی مکتوب، دنبال شده است.
رهیافت جستار حاضر بیش از سایر جنبهها، صبغهی اقتصادی دارد و بر مبنای نسبت پاسخگویی و کارامدی شکل گرفته است.
استفاده از مفهوم تراکم ادراکی در برقراری مطلوبیت محیطی مورد مطالعه: محلة اسپه کلا شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی استفاده از تراکم در برنامه ریزیهای شهری، ایجاد مطلوبیت محیطی است؛ ضمن اینکه تراکمی در هر محیط مناسب است که در آن مطلوبیت محیطی نیز وجود داشته باشد. بنابر آنچه گفته شد هدف این پژوهش، بررسی روشی برای برقراری توازن بین میزان تراکم جمعیتی و مطلوبیت محیطی است. فرضیة تحقیق نیز این است: با استفاده از مفهوم تراکم ادراکی میتوان شرایط دستیابی به این توازن و تراکم مناسب هر محیط را فراهم کرد. شهرنشینان میزان تراکم موجود در محیط را نه برمبنای تراکم های عددی واقعی آن محیط، بلکه براساس قضاوت ذهنی ادراک میکنند. این ادراک و قضاوت ذهنی آن ها به یکسری نشانه هاو عواملی وابسته است. در واقع با شناخت این نشانه ها و اولویت بندی و طراحی در جهت کاهش آثار منفی آن ها و نیز ایجاد مطلوبیت محیطی، میتوان حتی تراکم های جمعیتی بالا را مطلوب کرد و از تأثیرات منفی آن ها کاست. در این پژوهش پس از تحلیل نحوة توزیع تراکم ها در شهر آمل- به عنوان شهری با الگوی توسعة متراکم- با استفاده از روش آنتروپی و انتخاب یک محلة متراکم از این شهر، میزان تراکم از نظر ساکنان آن محله تحلیل شده است. حدود 94 درصد پاسخ دهندگان تراکم بالا و بسیار بالایی را از محله ادراک کرده اند. همچنین در این بررسی از پاسخ دهندگان درخواست شد نشانه های مؤثر را در چنین ادراکی از میزان تراکم بیان کنند. پس از جمع بندی نشانه ها، به منظور شناخت میزان اهمیت هریک از آن ها و ضریب تأثیرگذاریشان (با توجه به ویژگیهای محله) در ادراک مردم، از روش مقایسه های زوجی استفاده شده است. در پایان نیز برای دستیابی به توازن بین تراکم و مطلوبیت محیطی، پیشنهادهایی ارائه شده است.
بازنگری اقتصاد‘ سیاست و جامعة ایران در آستانه قرن نوزدهم
حوزه های تخصصی:
مطالعه تطبیقی هوش هیجانی مدیران استانهای آذربایجان شرقی و اصفهان و رابطه آن با میزان توسعه یافتگی هر یک از استانها
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمانها دستخوش تغییرند و هرگونه تغییر نیازمند کارکنان و مدیران است که انطباق پذیر بوده و با تغییرات سازگار شوند. در این میان تعامل اجتماعی به شیوه ای شایسته و ثمربخش برای بیشتر مدیران به عنوان عنصر کلیدی در مدیریت تغییر سازمانی، اهمیت فزاینده ای دارد. توسعه و رقابت بین سازمانها را در آینده مدیرانی خواهند برد که بتوانند بطور اثر بخش با منابع انسانی خود ارتباط برقرار کنند. در این زمینه هوش EQ می تواند به میزان زیادی، در روابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفا کند. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران ارشد سازمانهای دولتی و صنعتی استانهای آذربایجان شرقی و اصفهان می باشد. در این پژوهش با جمع آوری اطلاعات مربوط به هوش هیجانی مدیران از طریق پرسش نامه و تعیین شاخص های توسعه یافتگی هر یک از استانها با استفاده از نرم افزار spss14 به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است. نتایج بدست آمده بیانگر تفاوت جزیی بین هوش هیجانی مدیران دو استان و عدم وجود رابطه بین هوش هیجانی مدیران و توسعه یافتگی استان اصفهان نسبت به استان آذربایجان شرقی می باشد.
تحلیل سطوح برخورداری دهستان های شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی وضعیت شاخص های اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و زیربنایی دهستان های شهرستان اصفهان و رتبه بندی آنها از نظر برخورداری از شاخص های توسعه است. در این پژوهش با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385، تعداد 44 شاخص انتخاب شدند و دهستان های منطقه با روش های تاکسونومی عددی و موریس، رتبه بندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در هر دو روش، دهستان های قهاب جنوبی، رودشت شرقی، براآن شمالی و جرقویه در گروه دهستان های توسعه یافته، و دهستان های سیستان، رودشت و زفره در زمره دهستان های محروم قرار گرفته اند. همچنین، در شاخص های 44 گانه نابرابری زیادی وجود دارد، به گونه ای که در روش موریس این نسبت 23 برابر، و در روش تاکسونومی این اختلاف حدود 376/0 است.
تحلیل توسعه یافتگی بهره وری صنایع ایران با استفاده از تاکسونومی عددی
حوزه های تخصصی:
یکی از معیارهای مهمی که از طریق آن می توان به قدرت یک فعالیت صنعتی برای دستیابی به مزیتهای نسبی در سطح داخلی و حتی در سطح خارجی پی برد، مقدار بهره وری عوامل تولید آن است. این پژوهش بر آن است تا با شناسایی مهم ترین شاخصهای تاثیرگذار بر توسعه یافتگی صنایع و تحلیل آن، راهنمایی را برای مسئولین امر فراهم آورد تا بدان وسیله سیاست گذاری دقیق تری برای صنایع کشور ارائه گردد. در این پژوهش داده های 5 شاخص داده، ستانده، ارزش افزوده، تعداد شاغلین و سرمایه گذاری بر حسب کدهای دورقمی ISIC از مرکز آمار ایران و برای سالهای برنامه سوم توسعه (83-1379) استخراج گردیده و سپس بر اساس شاخصهای مذکور و با استفاده از روش تاکسونومی عددی به تحلیل توسعه یافتگی بهره وری صنایع پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که در سالهای مورد مطالعه، صنعت صنایع تولید ذغال کک - پالایشگاه های نفت و ... (کد 23) از بیشترین میزان توسعه یافتگی و صنعت دباغی و عمل آوردن چرم و ساخت کیف و چمدان و ... (کد19) از کمترین میزان توسعه یافتگی برخوردار بوده است.
سنجش درجه توسعه یافتگی کشاورزی شهرستان های استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی سنجش درجه توسعه یافتگی کشاورزی در شهرستان های استان خراسان رضوی است. برای رسیدن به این هدف از روش تاکسونومی عددی در چارچوب 10 شاخص اصلی، برای رتبه بندی و درجه بندی شهرستان ها از نظر شاخص های گوناگون توسعه یافتگی کشاورزی استفاده شد. آمار و اطلاعات این مطالعه از آمارنامه های کشاورزی استان و سالنامه های آماری سال های 1382-1386 به دست آمد. نتایج مطالعه نشان داد که شهرستان های چناران، فریمان و سبزوار از درجه توسعه یافتگی کشاورزی بالاتری نسبت به دیگر شهرستان ها برخوردار است و شهرستان های کلات، نیشابور و گناباد نیز در مرتبه پایانی قرار دارد. در پایان، راهکارهایی برای استفاده از پتانسیل های شهرستان های گوناگون در جهت توسعه بخش کشاورزی ارایه می شود
XML تعیین درجه ی توسعه یافتگی کشاورزی شهرستان های استان فارس با استفاده از روش تاکسونومی عددی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموماً سطح توسعهیافتگی بخش کشاورزی یک منطقه در مناطق مختلف آن یک سان نیست، و در واقع در این زمینه نبود تجانس و ناهمگنی به چشم می خورد. این امر ضرورت مطالع ی ه روند توسعهیافتگی را در میان بخش های یک منطقه اجتناب ناپذیر می سازد.شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعهیافتگی مناطق مختلف نخستین گام در فرآیند برنامه ریزی و توسعه ی چونین مناطقی به شمار می رود. هدف کلی این مقاله تعیین سطوح توسعهیافتگی کشاورزی شهرستان های استان فارس از روش تاکسونومی عددی است. برای دستیابی به این هدف از 10 شاخص اصلی کشاورزی برای رتبه بندی شهرستان های استان استفاده گردید. آمار و اطلاعات این مطالعه از آمارنامه های کشاورزی استان و سال نامه ی آماری سال های 1382- 1386 به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان داد که شهرستان های خرم بید، ارسنجان، مهر، و سپیدان نسبت به دیگر شهرستان ها درجه ی توسعهیافتگی بالاتری دارد و شهرستان های کازرون، لامرد، و قیروکارزین رتبه ی پایین تری دارند. شهرستان فراشبند نیز به علت ناهمگن بودن نسبت به شهرستان های دیگر حذف گردید. در نهایت راه کارهایی برای توسعه ی بخش کشاورزی شهرستان های مختلف داده می شود.
تحلیل توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه شاخه های دانش بشری، هر یک به نحوی عامل توسعه را مورد سنجش و ارزیابی قرار داده اند و هر کدام به نحوی توانسته اند گوشه هایی از واقعیت ها را نشان دهند. در این میان شاید تنها شاخه ای از علوم که می تواند با مفهوم توسعه میان رابطه انسان و طبیعت داوری کند، دانش جغرافیاست که به بررسی توسعه پایدار منطقه ای و یا ناحیه ای، طبقه بندی و یا سطح بندی نواحی و یا شهرستان های کشور بر اساس میزان برخورداری از شاخص های مختلف توسعه می پردازد. آنچه در میان بر آن تاکید می شود، حق توسعه برابر برای برآورده شدن نیاز نسل های کنونی و آینده، در فرایند توسعه، ریشه کنی فقر و کاهش تفاوت ها و تبعیض ها در سطح زندگی و اجتماع، کاهش الگوهای تولید و مصرف غیر پایدار، اتخاذ سیاست های جمعیتی مناسب، ار تقای آگاهی عمومی و نظایر اینهاست. روش تحقیق در این مقاله با توجه به هدف پژوهش از نوع توصیفی، اسنادی و تحلیلی بوده و جامعه آماری مورد مطالعه شهرستانهای استان کرمانشاه بوده و شاخص های استفاده شده در این پژوهش، تعداد 17 شاخص بهداشتی- درمانی، فرهنگی-اجتماعی، گردشگری، مذهبی و زیرساختی است. داده های مورد نیاز با بهره گیری از منابع آماری مربوط به سالنامه آماری سال 1388، جمع آوری شده است. تکنیک به کار رفته در این پژوهش، مدل TOPSIS است. همچنین از نرم افزارهای SPSS و Excel جهت تحلیل داده ها و نرم افزار Arc GIS ، جهت پیاده کردن نتایج پژوهش بر روی نقشه استفاده شده است. نتایج تحقیق، نشاندهنده شکاف زیاد بین شهرستانهای استان کرمانشاه و توسعه نامتعادل استان با توجه به شاخص های مورد استفاده است. بر این اساس شهرستان قصر شیرین، نسبت به شهرستانهای دیگر، توسعه یافته ترین و شهرستان های سنقر، جوانرود، گیلانغرب، ثلاث و باباجانی، هرسین، سرپل ذهاب، کنگاور، اسلام آباد غرب و دالاهو جزو محروم ترین شهرستان های استان هستند.
توسعه یافتگی ژاپن؛ زمینه های تاریخی- اجتماعی تکوین مفهوم «وظیفه» در دوره اِدو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«زمان»، با «شرایط و تحولات» پیوند عمیق دارد. از همین رو چه بسا دو پدیده یا فرایند به طور «هم زمان» آغاز شوند، اما شرائط تاریخی و فرهنگی، سیر و سرنوشت تحولات یکی را متفاوت از دیگری کند. حکایت توسعه یافتگی در دو کشور ایران و ژاپن نیز از همین قرار است. عموماً مواجهه ایران و ژاپن با غرب در قرن نوزدهم را سرآغاز فرایند توسعه و نوسازی در این کشورها می دانند. اما ژاپن بعد از گذشت یک دوره نسبتاً کوتاه ده ساله از زمان پذیرش شرایط تجارت تعرفه ای (1858)، با ورود ناوگان امریکا به این کشور تا تشکیل دولت مدرن با «بازگشت میجی» (1868) عملاً وارد مسیر نوسازی شد.
بررسی آثار تاریخی و اندرزنامه ها که انعکاس دهنده شرایط روز جامعه در عصر قاجار است و نشان دهنده رفتارهای اجتماعی مردم آن دوره است، حکایت از نبود عناصر کلیدی و حیاتی برای توسعه است. هرچند شاید این رفتارها ریشه در گذشته های دورتر داشته باشد.
می توان گفت هرچند جرقه آغاز گذار از یک جامعه سنتی به عصر مدرن به واسطه مواجهه با غرب زده شد، پیمودن موفقیت آمیز مسیر نوسازی، مرهون زمینه های مساعد برای پیمودن این راه مشکل بود. نهادینه شدن مقولاتی چون «وظیفه و مسئولیت پذیری در قبال وظایف محوله و نقش های اجتماعی اختصاص یافته به افراد»، در کشوری چون ژاپن، حرکت در این مسیر را تسهیل کرد.
سطح بندی و سنجش درجه توسعهیافتگی شهرستان های استان مازندران با استفاده از مدل تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری از موضوع های مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود، لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر از لحاظ توسعه است. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهمترین معیارهای توسعه به شمار می آید. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در بر می گیرد، توزیع متعادل امکانات و خدمات، گامی در جهت از بین بردن تفاوت های ناحیه ای و پراکندگی متناسب جمعیّت در سطح منطقه است. توسعه متوازن فضاهای جغرافیایی، نیازمند بررسی دقیق و همه جانبه مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. به همین جهت از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سطح بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است. در پژوهش حاضر سعی شده با بهره گیری از دو تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و استفاده از 88 شاخص توسعه در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و درمانی، کشاورزی و ... ) به تعیین و تحلیل سطوح توسعه شهرستان های استان مازندران پرداخته شود. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و از نوع کاربردی – توسعه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین شهرستان های استان به لحاظ شاخص های توسعه اختلاف وجود دارد و نتیجه به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، شهرستان ها را در 5 سطح بسیار برخوردار، برخوردار، نسبتاً برخوردار، محروم و بسیار محروم قرار داده که شهرستان های سوادکوه و رامسر به ترتیب با امتیاز 93/1 و 83/0 در سطح بسیار برخوردار و شهرستان های نکاء و گلوگاه به ترتیب با امتیاز 12/1- و 85/0- در سطح بسیار محروم واقع شده اند. نتایج نشان می دهد که 5/12 درصد شهرستان ها در سطح بسیار برخوردار، 75/18درصد درسطح برخوردار، 75/18درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 5/37 درصد در سطح محروم و 5/12درصد در سطح بسیار محروم قرار گرفته اند. با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و ترسیم نمودار دندروگرام، شهرستان های استان در 5 گروه همگن طبقه بندی شده اند.
سنجش توسعه یافتگی مناطق شهری اصفهان در بخش مسکن
حوزه های تخصصی:
بخش مسکن یکی از مهم ترین بخش های توسعه در یک جامعه است، شناخت و بررسی وضعیت مسکن، منوط به شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر مسکن است. یکی از راه های شناخت وضعیت موجود، رتبه بندی است که میزان برخورداری و یا عدم برخورداری در زمینه های مختلف را با اولویتی خاص بیان می کند و می تواند به عنوان راهنمایی مناسب برای تخصیص منابع در برنامه ریزی های آتی مورد توجه قرار گیرد. پژوهش پیش رو که نوعی تحقیق
توصیفی - تحلیلی و موردکاوی است، همچنین روش یافته اندوزی براساس مطالعات کتابخانه ایی و اسنادی و مصاحبه با کارشناسان و مسئولان بوده است. که با هدف سنجش میزان توسعه یافتگی مناطق شهری اصفهان در بخش مسکن درصدد آن بوده است که با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و روش دلفی، به بررسی و تحلیل وضعیت شاخص های توسعه یافتگی بخش مسکن، در مناطق چهارده گانه شهر اصفهان بپردازد. نتایج به دست آمده از این بررسی حاکی از وجود اختلاف قابل توجه در بین مناطق، به لحاظ توسعه یافتگی در بخش مسکن بوده است. که بر این اساس منطقه یک با کسب بیشترین امتیاز (574/0) برخوردارترین و منطقه چهارده با کسب کمترین امتیاز (719/0-)، محروم ترین منطقه شهری اصفهان به لحاظ شاخص های کمی و کیفی بخش مسکن در بین مناطق بوده اند. نتایج این پژوهش می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان را در تدوین سیاست ها و برنامه ریزی مناسب در جهت محرومیت زدایی و برقراری عدالت اجتماعی یاری دهد.
بررسی و تحلیل جایگاه استان های کشور به لحاظ شاخص های بخش صنعت و معدن (با تأکید بر استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی جنبه های مختلف اقتصادی - اجتماعی، محیطی و غیره مناطق و تحلیل آنها به طور نسبی، بیانگر میزان برخورداری، سطح رفاه و توسعه یافتگی آنها است. تفاوت در سطوح برخورداری مناطق، تحت تأثیر توان های محیطی، روحیه کار و تلاش، ویژگی ها و گسست های تاریخی، درجه مدنیت و شهرنشینی، ایدئولوژی و ارزش های حاکم و غیره همواره وجود داشته است. به اعتقاد اکثر صاحب نظران، یکی از مهمترین عوامل و بخش های مؤثر در تمرکز جمعیت و سطح توسعه یافتگی که همراه با آن تمرکز فعالیت های اقتصادی - اجتماعی و نرخ شهرنشینی بالاتری پدید می آید، بخش صنعت و فعالیت های مرتبط با آن است. بخش صنعت در استان یزد به دلیل محدودیت های طبیعی، اقلیمی و عدم امکان گسترش فعالیت های کشاورزی، همواره یکی از حوزه های اصلی فعالیت محسوب می شده است. بر این اساس، در مقاله حاضر جایگاه استان های کشور (با تأکید بر استان یزد) به لحاظ شاخص های بخش صنعت و معدن، با بهره گیری از روش تحلیل عاملی و استفاده از 18 شاخص انتخابی مورد بررسی قرار گرفته است. طبق یافته های تحقیق، استان یزد با قرار گرفتن در رده ششم، جزء استان های برخوردار محسوب می شود. همچنین با توجه به عوامل استخراجی در روش تحلیل عاملی، این استان به ترتیب در عوامل کارگاه های صنعتی ده نفر کارکن و بیشتر (عامل اول)، نیروی انسانی (عامل دوم)، معدن (عامل سوم)، بهره وری نیروی کار و بهره دهی انرژی (عامل چهارم) و کنترل آلودگی صنعتی (عامل پنجم) در رده های 3، 20، 2، 11 و 21 کشور قرار دارد.