مطالب مرتبط با کلیدواژه

گروس


۱.

اوضاع سیاسی و اقتصادی ولایت گروس در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگ اول جهانی دوره قاجار موقعیت اقتصادی گروس خاندان های محلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اقتصادی
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه جغرافیای تاریخی
  4. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۱۹۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۳۴
مقاله حاضر خاندان­های حکومتگر ولایت گروس یا بیجار کنونی را در دوره قاجار مورد بررسی قرار می­دهد و نقش این خاندان­ها را در تحولات سیاسی و اقتصادی منطقه ارزیابی می­کند. فرضیه مقاله این است که با وصف اینکه گروس ولایتی کوچک در کردستان بوده، اما در فضای سیاسی و اقتصادی ایران دوره قاجار جایگاهی مهم داشته است. این جایگاه بعد از دوره مشروطه و، به ویژه، دوره جنگ اول جهانی، به شدت افول کرد. علت امر در کشاکش­های محلی و اشغال کشور به طور کلی؛ و مناطق غربی از جمله کردستان به طور خاص خلاصه می­شود، امری که باعث قتل عام­های فراوان ناشی از هجوم بیگانگان و قحطی بزرگ جنگ اول جهانی در ایران گردید. هدف مقاله این است تا عوامل شکوفایی سیاسی و اقتصادی منطقه در دوره قاجار تا قبل از جنگ اول جهانی و فروپاشی جایگاه آن را در دوره بعد از جنگ ارزیابی نماید.
۲.

نقش علی رضا خان گروسی در همراهی و تقابل با حکومت مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مشروطه بیجار گروس امیرنظام گروسی علی رضاخان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار مشروطه
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار شخصیتها
تعداد بازدید : ۱۱۸۰ تعداد دانلود : ۹۵۳
علی رضاخان گروسی در سال 1260ق، در بیجار گروس، به دنیا آمد. در سن 15 سالگی وارد خدمت دولت شد و 54 سال در مشاغل مختلف نظامی و حکومتی به خدمت پرداخت. در سن 18 سالگی به حکومت گروس رسید اما به دلیل تجربة کم، از حکومت معزول شد و از آن پس به مشاغل نظامی پرداخت. از سال 1300 تا سال 1329ق بارها حاکم گروس شد و در طی این سال ها با جدیت در جهت ارتقای گروس تلاش کرد؛ اما اینکه تلاش های ایشان در چه زمینه هاییصورت گرفت و تا چه حدی مثمر ثمر واقع شد؛ مبحثی قابل توجه در این پژوهش است. علی رضاخان باآنکه فردی استبدادطلب بود، با آغاز مشروطه و بنا به سیاست روز، به یک مشروطه خواه تبدیل شد؛ اما در سال 1329ق ناگهان به مشروطه و مشروطه خواهان پشت کرد و به سالارالدولة قاجار که برای سرکوبی نهضت مشروطه قیام کرده بود، پیوست. وی با این اقدام تردیدآفرین، همگان را دربارة اندیشه ها و اعمالش سردرگم کرد. این مقاله بر آن است تا براساس مدارک و منابع معتبر،شخصیت و عملکردعلی رضاخان را، به عنوان شخصی تأثیرگذار در حوادث بزرگ ملی و منطقه ای دوران قاجار، چه قبل از مشروطه و چه بعد از آن، بررسی کند و زمینه ها و عواملی که در تغییر دیدگاه پی درپی وی نسبت به مشروطه دخیل بوده اند را نیز مورد کنکاش قرار دهد.
۳.

برآمدن و بر افتادن «گروس» در ساختار تقسیمات کشوری ایران ( بر مبنای مدل قدرت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروس بیجار کردستان تقسیمات کشوری ایران حاکمان گروس نظریه قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) می شناسند، براساس منابع در دسترس، منطقه ای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکم نشین مستقل اداره می شد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظه فرهنگی باقی مانده اما در پیکره جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر می رسد قدرت گرفتن ایل گروس در دوره صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دوره قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیین کننده ای داشته است.
۴.

مطالعه باستان شناسی روش تزئین سفالی نقش کنده در گلابه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسگرافیتو نقشمایه شمال غرب ایران نقش کنده آق کند گروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۵
در دوره اسلامی انواع مختلفی از روش های تزئینی سفالگری مورداستفاده قرارگرفته و در کارگاه های سفالگری مناطق مختلف ایران، شیوه های متنوعی از روش های تزئین، ابداع شده است. یکی از روش هایی که نقش بسیار اساسی در رشد فنّاوری سفالگری اسلامی ایفا کرده شیوه «نقش کنده در گلابه» (اسگرافیتو) است. این روش هم زمان با سده های سوم و چهارم هجری، آغاز و طی مراحل تکوین خود در سده های پنجم تا هفتم هجری به اوج خود رسید. این شیوه در اوایل دوره اسلامی روی سفال های بدون لعاب و سپس از اواخر سده سوم هجری هم زمان با شروع روش لعاب پاشیده به عنوان یکی از مهم ترین شیوه های تزئینی مورداستفاده قرار گرفت. این نوع روش در ایران به سه نوع گروس، آق کند و آمل تقسیم می شوند. هدف پژوهش حاضر مطالعه شمال غرب ایران، به عنوان خاستگاه اصلی این نوع سفال به دلیل کشف گروه قابل توجهی از این نوع سفالینه ها هم زمان با سده های سوم تا هفتم هجری در شمال غرب ایران است. در این پژوهش سعی شده به این دو سؤال اساسی پاسخ داده شود: 1. سفال اسگرافیتو در شمال غرب ایران در کدام مراکز تولیدشده اند؟ 2. سفال های اسگرافیتو شمال غرب ایران دارای چه ویژگی هایی بوده اند؟ این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای است. نتایج این مطالعه نشان داد سفال اسگرافیتو در شمال غربی ایران، در مناطق مختلفی ازجمله شهر فعلی تبریز، محوطه های شهرستان چاراویماق (آغچه ریش، قره آغاج، شهر دل، عزیز کندی و غیره)، آق کند، شیخ تپه ارومیه ، منطقه گروس، تخت سلیمان، شهر فعلی زنجان، سلطانیه و برخی شهرهای استان اردبیل تولیدشده است. همچنین مشخص شد دو نوع سفال گروس و آق کند از سبک های رایج این منطقه در تولید سفال نوع اسگرافیتو بوده که در آن ها، بیشتر از نقشمایه های هندسی، گیاهی و حیوانی استفاده شده و از نقشمایه های کتیبه ای و انسانی کمتر استفاده شده است.
۵.

بیجار، قروه ، تغییر بافت جمعیتی و تغییر هویت

کلیدواژه‌ها: گروس بیجار قروه انتقال آواره گان تغییر جعیت محو هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۵
تغییر و محو تدریجی هویت زبانی و فرهنگی ملل و اقوام از طریق تغییر بافت جمعیتی از چالش ها و آسیب های عمده جوامع بشری در طول تاریخ بوده و هست؛ خواه این تغییرات و محو تدریجی به صورت جبری و تحمیلی صورت گرفته باشد خواه به صورت نرم و در قالب تهاجم فرهنگی و هجوم جمعیتی؛ در هر دو حالت و در طولانی مدت و در صورت بی توجهی و بی تفاوتی، به محو هویت زبانی و فرهنگی جوامع مغلوب، محکوم و مورد هجمه مهاجران؛ منجر خواهد شد. بارزترین مثال معاصر از تأثیر تغییرات بافت جمعیتی در تغییر و محو تدریجی زبان و فرهنگ جامعه ای ، انتقال اکراد و افاغنه و اسکان و اقامت دائمی آنان در شهرهای غربی آذربایجان و شرق و مرکز فلات ایران می باشد که امروز بعینه و به صورت محسوس شاهد عوارض ناشی از آن هستیم چیزی که طی یکصد سال گذشته و به صورت اعم در جغرافیای موسوم به ایران و به صورت اخص در غرب آذربایجان و در محدوده ی مورد تحقیق مقاله پیش رو ( جغرافیای شهرستان های بیجار گروس، قروه و شهرهای تابعه ) مرسوم بوده و است. تحلیل علل، نحوه و سیاست های تغییر بافت جمعیتی و به تبع آن تغییرات زبانی و فرهنگی شهرستان های مورد مطالعه در بازه زمانی یکصدسال گذشته با استناد و اتکای به منابع معتبر تاریخی منجمله" فرهنگ جغرافیای ملی تُرکان ایرانزمین اثر دکتر محمود پناهیان"  و " جغرافیای ناحیه ای بیجار گروس و قروه و دیواندره اثر فرج اله محمودی" و کتاب " تحولات گروس در جریان جنگ جهانی اول" تألیف محمد مریوانی و دیگر کُتُب و مستندات تاریخی و گزارشات جراید و مطبوعات انعکاس دهنده اخبار و حواشی مهاجرت آواره گان، صورت می گیرد.