مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
مشروعیت
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
65 - 93
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برای کسب مشروعیت اجتماعی و تضمین بقای بلندمدت اهداف آموزش وپرورش، بایستی هر گونه تحول در اقدام های مدیریت منابع انسانی، با بستر نهادی موجود متناسب سازی شود. از این رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است، ضمن شناسایی اولویت بندی الزامات نهادی آموزش وپرورش و مؤلفه های آن، الگوی مدیریت منابع انسانی متناسب با این الزامات نهادی طراحی شود. روش: رویکرد پژوهش حاضر آمیخته (کیفی کمّی) و از لحاظ هدف، کاربردی است. نخست، با مرور نظام مند ادبیات تحقیق و تحلیل محتوای اهداف سند تحول بنیادین، الگوی اولیه پژوهش شکل گرفت، سپس با بهره گیری از نظر خبرگان و ارزیابی روایی محتوا، تبیین شد. به منظور کاربردی کردن الگو، 219 پرسش نامه بین مدیران ارشد، سیاست گذاران و صاحب نظران وزارت آموزش وپرورش به روش تصادفی طبقه ای توزیع شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی تأییدی صورت گرفت.در نهایت، برای دستیابی به مناسب ترین ترکیب از ابعاد الگو، از نظام خبره فازی استفاده شد. یافته ها: الگوی نهادگرایی مدیریت منابع انسانی در آموزش وپرورش، در قالب7 مقوله اصلی، 24 مؤلفه و 68 شاخص شناسایی شد. اولویت بندی الزامات نهادی نشان داد که در الگوی مدیریت منابع انسانی آموزش وپرورش، به ترتیب فشارهای هنجاری، فشارهای اجباری و فشارهای تقلیدی، بیشترین تأثیر را می گذارند. نتیجه گیری: برای دستیابی به ترکیب بهینه و هم سویی شیوه های منابع انسانی و نیز، توجه به ترکیبات متفاوت الزامات نهادی در هریک از ابعاد مدیریت منابع انسانی نیاز است.
تحلیل و بررسی خسرو وشیرین نظامی با محوریت مناظرل خسرو و فرهاد با استفاده از مؤلّفه های رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
405 - 432
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های بررسی متن، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است که در بررسی متن به بافت موقعیتی و گفتمانی آن توجه ویژه، و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود. در این مقاله کوشیده شد تا با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان به بررسی منظومه ی خسرو و شیرین نظامی با محوریّت مناظره ی خسرو و فرهاد پرداخته شود. در بررسی متن و در سطح توصیف، با دو نوع موضع گیری در قالب مناظره ی فرهاد و خسرو مواجه هستیم که از منازعه ی بین دو طبقه فرودست و فرادست نشان دارد. در سطح تفسیر، زمینه و بافتار اجتماعی متن حاکی از مدح نهاد دربار است که در نتیجه ی آن ایدئولوژی حاکم، بر متن نمایان می شود. در سطح تبیین، متن نه در صدد مقابله با ایدئولوژی غالب بلکه در پی مشروعیت دادن به آن است. در نهایت، متن مناسبات قدرت را بازتولید کرده و سعی شده است به تثبیت و تداوم آن همّت گمارد.
مسأله ی جانشینی و مشروعیت و بنیان های نظری آن در عهد سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
353 - 382
حوزه های تخصصی:
جنگ های جانشینی از همان ابتدای تشکیل دولت سلجوقیان آغاز شد. سلاجقه نگرش قبیله ای به موضوع قدرت داشتند. براساس این نگرش، قدرت متعلق به تمام افراد قبیله بود که به نمایندگی از ایشان در اختیار خانواده ی حاکم قرار داشت. این نظام در زندگی قبیله ای و استپ کاربرد داشت، اما برای حفظ یکپارچگی در یک امپراتوری بزرگ، مانند سلجوقیان، که در هر بار جانشینی بیم آن می رفت جنگ های داخلی درگیرد، سودی نمی بخشید. مدعای پژوهش حاضر این است که سلجوقیان برای حل بحران جانشینی، دو الگوی اندیشه ی سیاسی اسلام و ایران را مورد توجه قرار دادند. مقاله ی حاضردر صدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که اندیشه ی ایرانی و اسلامی چگونه به حل مساله ی جانشینی و مشروعیت سلجوقیان کمک نمود؟ به نظر می رسد بنیان های نظری اسلامی در خصوص مساله ی جانشینی جایگاه ویژه ای یافتند و در حفظ نظم و ثبات سیاسی سلجوقیان موثر افتادند، از این رو به بررسی مولفه های آن و آراء اندیشمندان مسلمان پرداخته می شود.
قطر و بحرین، دو تجربه کاملاً متفاوت از ثبات سیاسی پس از بهار عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
213 - 244
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی- توصیفی و با روش جامعه شناسی تاریخی، با بهره گیری از مبانی نظری مرتبط با مفهوم ثبات و بی ثباتی سیاسی به دنبال پاسخگویی به این سئوال بوده است که چرا دو کشور بحرین و قطر، با وجود برخی ویژگی های مشترک در شاخص های مربوط به ساختار اقتصادی(درآمدهای نفتی)، اجتماعی(نبود نهادهای مدنی قوی)، فرهنگی(فرهنگ سیاسی تابعیتی- قبیله ای) و ساخت حکومت پدرشاهی، پس از بهار عربی شاهد دو سرنوشت و تجربه کاملاً متمایزی از ثبات و بی ثباتی سیاسی بوده اند؟ فرضیه این است که علیرغم این شباهت ها، بحرین به دلایلی نظیر تجربیات پیشین مبارزات سیاسی شیعیان، توزیع ناعادلانه ثروت، مشاغل و مناصب و نگاه شهروند درجه دوم به شیعیان در توزیع شاخص های رفاهی، شغلی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مرتبط با حکمرانی و غیره پس از وقوع بهار عربی با بی ثباتی سیاسی مواجه شد. این درحالی است که قطر پس از بهار عربی برخلاف کشور بحرین به دلایلی همچون توزیع نسبتاً همگن مذهبی (اقلیت شیعی)، استمرار شاخص های نسبتاً خوب رفاهی، اقتصادی و اجتماعی، در کنار آزادسازی های سیاسی از بالا به پایین و تدریجی از ثبات سیاسی نسبی برخوردار بوده است.
تأثیر مشارکت سیاسی بر جایگاه بین المللی جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه: مقایسه تطبیقی انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 و 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
191 - 209
حوزه های تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نشان از خواست و اراده مردم و تجلی گر مشارکت سیاسی می باشد. مشارکت سیاسی فعال در ایران پس از انقلاب همواره مورد تأکید امام (ره) و رهبری و مسئولان کشوری بوده است، اما در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب ما شاهد فراز و نشیب هایی در این زمینه بوده ایم که هدف مقاله حاضر نیز بر بررسی مقایسه تطبیقی انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 و 1400 بود است. در حقیقت به دنبال بررسی این موضوع هستیم که مشارکت سیاسی بر جایگاه بین المللی جمهوری اسلامی ایران چه تأثیری خواهد داشت؟ و این تأثیرات در سال 1392 و سال 1400 چگونه قابل تبیین است؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و نتیجه کلی مقاله بر این مسئله استوار است که هرچقدر مشارکت سیاسی افزایش یابد، جایگاه بین المللی جمهوری اسلامی ایران مستحکم تر خواهد شد و این مسئله در زمان انتخابات سال 1392 خود را در مسئله برجام کاملاً نشان داد و هر چقدر مشارکت سیاسی کاهش یابد، جایگاه بین المللی جمهوری اسلامی ایران متزلزل تر خواهد شد که این مسئله در انتخابات سال 1400 بیشتر حس گردید.
شگردهای مشروعیت سازی در امثال و مثل نماهای زبان فارسی و نقش آن ها در تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۴۶-۲۰۹
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر «شگردهای مشروعیت سازی در امثال و مثل نماهای زبان فارسی و نقش آن ها در تحلیل گفتمان» است. پژوهش براساس نظریه مشروعیت بخشی ون لیوون صورت گرفته تا نشان دهد که امثال و مثل نماها چگونه می توانند به گفتمان مشروعیت بدهند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و براساس مؤلفه های ون لیوون مانند اقتدارسازی، ارزیابی اخلاقی، عقلانی سازی و اسطوره سازی استوار است. جامعه آماری دوازده هزار مثل فارسی و سی هزار معادل آن ها اثر ابراهیم شکورزاده بلوری است. حجم نمونه سه هزار مثل فارسی است که براساس شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند (systematic random sampling) از این کتاب انتخاب شده است. نتیجه نشان می دهد از میان فرایندهای مشروعیت سازی، مؤلفه ارزیابی و سنجش با مجموع 380 مثل و مثل نما بیشترین بسامد را دارد. به نظر می رسد این امر به دلیل اهمیت ارزیابی از یک سو و تمایل انسان ها به سنجش و ارزیابی از سوی دیگر است. همچنین نتیجه بیانگر این است که امثال و مثل نماها در گفتمان با اهداف گوناگونی چون اقناع مخاطب، مشروعیت بخشی به کلام و سلب مشروعیت از دیگری صورت می گیرد که به گونه ای در تقابل خود و دیگری نمود می یابد. واژه های کلیدی: مثل، گفتمان، ون لیوون، مشروعیت، اقتدار، اقناع
باز اندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نگاره های جامع التواریخِ رشیدالدین فضل الله همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکمان ایلخانی به دلیل حضور همراه با جبر در ایران، نیازمند مشروعیت بخشی به خود با هر ابزار ممکن بوده اند. اثبات قدرت و توانایی بالقوه این قوم و حاکمان منتخب آن ها در کشورداری و جنگاوری یکی از وجوه این مشروعیت بوده است؛ بنابراین در این دوره مشروعیت براساس منشأ قدرت شکل می گیرد و «قدرت» در مرکز توجه کتب تاریخی و شاهنامه ها نمایان می شود. بر این اساس نگارش و مصورسازی کتاب های تاریخی به ابزاری برای مشروعیت طلبی مغولان تبدیل می گردد. یکی از این کتب، کتاب جامع التواریخ اثر شیخ فضل الله همدانی است که به عنوان موردمطالعه با رویکرد گفتمانی و با شیوه ی تحلیل گفتمان میشل فوکو بررسی شده است. فوکو علاوه بر قدرت، از طریق اعمال قدرت که از آن به استفاده از زور تعبیر می کند، به اعمال قدرت از طریق کسب مقبولیت نیز اعتقاد دارد. این پژوهش در نظر دارد با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای به این سؤال اصلی پاسخ دهد؛ قدرت و گفتمان حاکمان ایلخانی در نگاره های جامع-التواریخ چگونه نمود پیدا کرده است؟ در این نوشتار قصد داریم با تحلیل نگاره های جامع التواریخ، بازتاب گفتمان قدرت و مقبولیت ایلخانان را در این نگاره ها بررسی کنیم. از طریق انجام این پژوهش می توان چگونگی بهره گیری از هنر برای مشروعیت طلبی توسط حاکمان ایلخانی را بر اساس نظریه ی قدرت و گفتمان فوکو به دست آورد و پی برد که در این دوره تاریخ و هنر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و مشروعیت طلبی در گفتمان سیاسی به کاررفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نمایش قدرت حاکمان مغول که با استفاده از اِلمان های قدرت در نگاره های جامع التواریخ به کاررفته است در راستای مسائل سیاسی و برای مشروعیت طلبی بوده است. حاکمان ایلخانی با بهره گیری از تسامح مذهبی و پذیرش دین، فرهنگ و هنر قوم مغلوب، سعی در موجه نشان دادن حاکمیت خود داشته اند.
از مشروعیت قدرت تا تحدید حاکمیت؛ الگویی مبتنی بر قوانین طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1721 - 1739
حوزه های تخصصی:
حکومت در اندیشه حامیان حقوق طبیعی، هرچند ضروری و طبیعی بوده، لکن تحدید حاکمیت و قدرت این حکومت، امری اساسی است. در مطالعات حقوق عمومی اقتدار با قدرت خام یا زور خالص، تفاوت دارد و نهاد اقتدار با مشروعیت پیوندی اساسی خورده است. مبنای چنین مشروعیتی ارشادات اولیه حقوق طبیعی است که زور خالص را در شرایطی با اعطای مشروعیت، به اقتدار تبدیل می کند. اقتدار، جنسی از قدرت دارد که مشروعیت بدان ضمیمه شده و نام قدرت مشروع را به خود گرفته است. نمونه عالی این اقتدار در داخل قلمرو دولت تحت عنوان حاکمیت است که ابزاری در دست حکومت است. حاکمیتی که نه به عنوان یک نهاد مطلق، بلکه به عنوان یک نهاد نسبی علی رغم صفاتی چون مستمر و دائمی بودن، توسط قوانین طبیعی به عنوان نهاد مطلق، مقید و محدود شده است. برونداد این مقاله بیانگر تأیید نسبیت در حاکمیت و اطلاق در قوانین طبیعی، در نتیجه تحدید حاکمیت با قوانین طبیعی مطلق است؛ حاکمیتی که با قید قوانین طبیعی، ضامن صیانت از حقوق طبیعی از راهگذار عدالت طبیعی است، چراکه عدالت طبیعی بر پایه حقوق طبیعی بوده و مانع طغیان اعمال حاکمیت است.
حکمرانی خوب به مثابه هدف مشترک حقوق عمومی و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
249 - 281
حوزه های تخصصی:
توسعه در قرن حاضر هرچند مفهومی بسیط و همه جانبه است اما به لحاظ نظری ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... دارد. سؤالی که می توان مطرح کرد آن است که حقوق عمومی با کدام یک از این ابعاد ارتباط بیشتری دارد و مؤلفه های این رابطه کدام است؟ حکمرانی محور اصلی حقوق عمومی است که خود مرکز موضوع توسعه سیاسی است. حکمرانی امری مشکک است که از مسأله مشروعیت واحد سیاسی به عنوان اولین نقطه مشترک حقوق عمومی و توسعه آغاز می شود و تا اصول حکمرانی خوب ادامه می یابد. بحران مشروعیت خود یکی از استراتژی های توسعه است و حقوق عمومی از طریق ابزارهای خود به حل آن کمک می کند تا یک کشور ثبات لازم برای تحقق سایر ابعاد توسعه را کسب کند. در وهله بعد مفهوم حکمرانی خوب به عنوان هدف مشترک دیگر مطرح می شود. اصول حکمرانی خوب، هدف سیاسی توسعه به شمار می آیند که هم زمان اصولی حقوقی هستند و به هر میزان که حکمرانی کشوری واجد این اصول باشد، حقوق عمومی در آن کشور غنی تر است و چنین کشوری واجد توسعه سیاسی است. آنچه از این پژوهش به دست می آید آن است که حکمرانی خوب نه تنها مقدمه توسعه در ابعاد اقتصادی و اجتماعی است، بلکه خود هدفی توسعه ای است که حقوق عمومی از طریق ابزارهای خویش راه را برای تحقق آن هموار می کند.
چالش ها و تضادهای فقهی– حقوقی مشروعیت بخشی حاکمیت مبتنی بر رهبری فقهی و جمهوریت مردمی در جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، با توجه به این دوگانگی ها و نیز تضادها و ناهمخوانی ها سیاسی و اجتماعی در تقابل بین سنت و مدرنیته، بررسی مشروعیت نظام سیاسی ایران بین رهبری در مقام مفهومی دینی و مذهبی و جمهوریت به عنوان مفهومی غربی و جدید برگرفته از نظام سیاسی غرب است که بعد از وقوع انقلاب اسلامی در کنار هم در قانون اساسی بازتاب یافته است. لذا؛ چالش ها و تضادهای فقهی – حقوقی مشروعیت بخشی حاکمیت مبتنی بر رهبری فقهی و جمهوریت مردمی در جمهوری اسلامی ایران، در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در صورت وجود هر گونه ابهام در تعبیر از حق حاکمیت مردم، ضمن توجه به مجموعه قانون اساسی به عنوان یک سیستم ضرورت دارد؛ ابتدا جایگاه مردم به عنوان خالق قدرت سیاسی و مجموعه نظام جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی به عنوان محصول اراده ملت در نظر گرفته شود. در این فرض، مجموعه نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان مخلوق مردم، باید همواره تابع خالق خود، یعنی ملت باشد و بدین ترتیب، خالق قدرت سیاسی بطور اجتناب ناپذیر از حق حاکمیت کامل و یگانه برخوردار است. بر همین اساس، قانون اساسی حاکمیت یگانه را مورد شناسایی قرار داده است و حاکمیت دوگانه و محدود اصولاً با اصل حق تعیین سرنوشت مردم سازگاری ندارد. اگرچه در سال های اخیر، حق حاکمیت مردم در عمل نادیده گرفته شده است و نهادهای چون شورای نگهبان در تلاش برای اسلامی کردن قوانین و نیز ممانعت از نیروهای مردمی در فرآیند تصمیم گیری و دست یابی به نهادهای کلیدی گام برداشته است، اما حاکمیت مردم با تفاسیر موجود در قانون اساسی، تفوق دارد.
جایگاه مردم در تحقق حکومت اسلامی از منظر علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اندیشه اسلامى، حق حاکمیت از آن خداوند است و اعطای این امتیاز به هر شخص باید از ناحیه او باشد، در حالی که براساس فلسفه سیاسى رایج، این حق از خود مردم ناشى مى شود و حاکمان صرفاً نمایندگان مردم هستند و این حکومت از طریق حضور مردم و پذیرش آنها شکل می گیرد. آیت الله مصباح یزدی ضمن تصریح بر جایگاه بى بدیل و نقش اصلی مردم در تحقق نظام اسلامی، بر تفکیک دو مقوله «مشروعیت» و «مقبولیت» در ماهیت حکومت اسلامی تأکید دارد. در نگاه ایشان، مشروعیت حاکمیت ریشه در ذات مقدس خداوند دارد و مردم در ایجاد آن نقشی ندارند؛ اما تحقق عملی حکومت بدون پذیرش افراد جامعه امکان پذیر نخواهد بود و بدون مقبولیت مردمی هیچ حکومتی نمی تواند به صورت کارامد به منصه ظهور برسد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف و اندیشمند برجسته معاصر علامه مصباح یزدی، درصدد است با روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه سیاسی و حقوقی ایشان درخصوص ملاک مشروعیت و رکن تحقق و کارامدی حکومت در اسلام را تبیین نماید. این نوشتار کوشیده است دیدگاه ایشان را با استناد به آثار ایشان تشریح کند.
بررسی انگاره های بینامتنی در گونه گفتاری پدیدارساز؛ با تمرکز بر وضعیت انقلابی 57- 1356(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی، محمل بروز و ظهور گونه های مختلفی از گفتارهای سیاسی با کارکردهای متفاوت بود. یکی از گونه های رایج که در وضعیت انقلابی و با هدف مشروعیت زدایی از رژیم حاکم شکل گرفت، «پدیدارسازی» بود که بر خیانت های صورت گرفته از سوی رژیم پهلوی در حق آرمان های اصیل و ملی نظیر عدالت، اسلام، آزادی و قانون تأکید می نمود. هدف این مقاله بررسی وجوه بینامتنی این گونه گفتاری است و تلاش می شود ضمن شناسایی مهم ترین ویژگی های این گونه گفتاری، موارد مشابه آن در طول تاریخ تشیع مورد بررسی قرار گیرد و از رهگذر این شناسایی، ریشه تاریخی آن بررسی گردد. به عبارتی در چه دوره های تاریخی و در چه شرایط اجتماعی و از سوی چه خطیبانی این گونه گفتاری نضج گرفته است تا به دوره انقلاب اسلامی رسیده است؟ با استفاده از الگوهای تحلیل انتقادی گفتمان و از طریق کاوش در متون دوره های متفاوت تاریخی مشخص شد که پدیدارسازی بروز یافته در دوره انقلاب، مابه ازای تاریخی در دوره معاصر و صدر اسلام دارد و در هنگامه بی ثباتی سیاسی، رهبران دینی از استدلال های مشابه علیه حکام جور زمان بهره برده اند.
مفهوم مشروعیت و جایگاه آن در منازعه اشمیت، لوویت و بلومنبرگ درباره مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
838 - 819
حوزه های تخصصی:
اندیشه بحران پیشینه ای تاریخی در سنت تفکر آلمانی دارد. بنابه یک خوانش می توان واکنش رمانتیک ها به کانت را سرآغاز اندیشه مبتنی بر بحران در این سنت به شمار آورد. اندیشه بحران در سده نوزدهم نیز ادامه پیدا کرد و در اوایل سده بیستم، با بسط تمام عیار عالم مدرن، به اوج خود رسید. کارل اشمیت و کارل لوویت از بزرگ ترین مدافعان اندیشه بحران در سده بیستم به شمار می آیند که از راه های متفاوت، بنیاد عصر نو را به نقد کشیدند و مشروعیت آن را به پرسش گرفتند. حربه ای که این دو اندیشمند به آن دست یازیدند، بر خوانشی ویژه از به اصطلاح برنهاد سکولاریزاسیون بنا گذاشته شده است. در پاسخ به این انتقادها، هانس بلومنبرگ، با نقد رویکرد اشمیت و لوویت در برابر عصر نوین، و ارائه تفسیری بدیل از خاستگاه های تاریخی این عصر، کوشید پروژه بنیادین «دفاع از مدرنیته» را پی بگیرد و به این انتقادها پاسخ دهد. پرسش اصلی این جستار این است چگونه می توان بر اساس مدعیات منازعه مشروعیت عصر جدید تفسیری از ظهور جهان مدرن به دست داد که در آن مدرنیته تنها استحاله ای از الهیات قرون وسطی تلقی نشود. در فرضیه پژوهشی بیان می شود که در چارچوب دیدگاه بلومنبرگ، مدرنیته می تواند امری خودبنیاد قلمداد شود و تفسیر آن به منزله استحاله الهیات قرون وسطی ناشی از رویکردی غیرتاریخی و ذات گرایانه است. جستار حاضر با بازسازی تاریخی به منازعه اشمیت، لوویت و بلومنبرگ درباره مشروعیت عصر جدید می پردازد و سپس با استفاده از روش پدیدارشناسی تاریخی که ناظر بر وجه تاریخمند پدیده های انسانی است، از دفاعیه بلومنبرگ از عصر جدید به دفاع برمی خیزد.
مشروعیت بخشی تبعی مردم در حکومت اسلامی و پیامدهای تمدنی آن از منظر مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیت الله خامنه ای در بیانات خود از نقش «مشروعیت بخشی» مردم به حکومت، در رویکردی طولی از حاکمیت توحیدی سخن به میان آورده اند. برخی پژوهشگران با برداشت خاصی از مفهوم «توحید در حاکمیت» می کوشند دیدگاه رهبری دراین باره را با ارجاع به «نظریه مقبولیت» و یا با تفکیک «مشروعیت در مقام ثبوت از مقام اثبات» توجیه کنند. ولی بنا بر یافته این پژوهش، مشروعیت بخشی مردم از نگاه معظم له، نه به معنای «مقبولیت» و نه به معنای «مشروعیت در مقام اثبات» است؛ بلکه به معنای مصطلح در فلسفه سیاسی یعنی «حقانیت» در نگرشی طولی است. از منظر مقام معظم رهبری، حکومت اسلامی بر دو پایه مشروعیت استوار است. پایه اصلی مشروعیت بخشی به حکومت، «اراده و اذن الهی» و رکن دیگر آن «اراده و خواست مردم مسلمان» است. ازاین رو، مردم نقش مشروعیت و حقانیت بخشی به حکومت دارند، و این حق را نیز خداوند به آنها اعطا کرده است. حق مردم، « حقِ تَبَعی» و در طول « حقِ اصالی» خداوند متعال می باشد نه در عَرض آن. این یافته با روش توصیفی و تحلیلی از بیانات ایشان استخراج و استنباط شده است.
مسئله و مبنای مشروعیت یابی ایلخانان براساس شواهد سکه شناسی با تأکید بر آیۀ ۲۶ سورۀ آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
79 - 102
حوزه های تخصصی:
مشروعیت همواره از مهم ترین اهداف حکومت هاست و پژوهش پیشِ رو تلاش دارد مسئله مشروعیت در عصر ایلخانان مغول را طی دو دوره از حیات سیاسی آن ها روشن سازد. در این پژوهش از شواهد سکه شناسی برای مطالعه تطبیقی مبنا و مسئله مشروعیت در دو مقطع «مسلمانی» و «نامسلمانی» ایلخانان استفاده شده است. داده های سکه ها ابزار مناسبی برای سنجه اطلاعات تاریخی محسوب می شوند. مقاله در پاسخ به این پرسش که چگونه می توان مشروعیت یابی حکمرانان «نامسلمان» و «مسلمان» عصر ایلخانی را براساس شواهد سکه شناسی تبیین کرد؟ از شیوه تبیین تاریخی و استناد به سکه ها بهره گرفته است. مقاله این ادعا را طرح می کند که استفاده از آیات و روایات در عصر نامسلمانی ایلخانان بر روی سکه ها رواج داشته و این امر نشان از توجه حکمرانان مغول به دین مردم تحت انقیاد و مشروعیت یابی از آن طریق است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص ترین و مهم ترین الگوی اسلامی رایج در سکه های عصر «نامسلمانی» ایلخانان به ویژه زمان هلاکوخان آیه ۲۶ سوره آل عمران بوده که آیه «معارضین حکومت ها» هم می توان از آن یاد کرد. پس از «مسلمان» شدن ایلخانان تقریباً استفاده از این آیه خاص بنا به دلایلی با احتیاط بیشتر و تنها در عراق به کار رفته است. این امر نشانگر ضرورت مشروعیت ایلخانان مسلمان در این منطقه مهم خلافت نشین براساس این آیه بوده است. درمجموع استفاده از این آیه در دوره «مسلمانی» نسبت به دوره «نامسلمانی» بسیار محدود شده است.
تعامل نخست وزیران دهۀ 30 با مرجعیت قم: با تاکید بر اقدامات علی امینی
حوزه های تخصصی:
تعامل دو نهاد سلطنت و دیانت در طول تاریخ ایران داستان طویلی دارد و همچنین نظریه هایی در این خصوص مطرح شده است؛ اما در پی وقوع انقلاب مشروطه این تعامل دچار چالش شد و تعریف جدیدی از آن مطرح گردید که در قانون اساسی مشروطه رسمیت یافت. البته همین رویکرد هم با فراز و نشیب هایی همراه بود. به طوری که در دوره رضاشاه عملاً نقش و جایگاه مراجع و حوزه علمیه قم به حاشیه رانده شد؛ ولی بعد از سقوط وی، مجدداً نیروهای مذهبی ازجمله بخشی از روحانیون در عرصه اجتماع و سیاست فعال شده و به خصوص در دوره دولت مصدق به عنوان یکی از ارکان سه گانه قدرت (دربار، دولت و علما) ایفای نقش کردند. سؤال اصلی مقاله این است که در پی وقوع کودتا که عملاً دو نهاد دربار و دولت یکدست شدند، چه تعاملی میان حاکمیت پهلوی با حوزه علمیه قم تحت زعامت و مرجعیت وقت (بروجردی) حاصل شد؟ این مقاله از نوع تحلیلی- توصیفی و به روش کتابخانه ای- اسنادی حاکی از آن است که دولت های بعد از کودتا، سعی کردند در تعامل با نهاد مذهب به خصوص مرجعیت مستقر در حوزه قم گام برداشته تا مشروعیت لازم برای حاکمیت به دست آورند. هرچند بررسی اسناد و گزارش ها از برخی فرازونشیب ها در خلال تعاملات نخست وزیران وقت، زاهدی، علاء، اقبال، شریف امامی و امینی با حوزه علمیه قم تحت زعامت بروجردی حکایت می کند.
فره ایزدی: اسطوره ای در خدمت سلطه (بر پایه اندیشه سلطه کاریزماتیک ماکس وبر)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
103 - 122
حوزه های تخصصی:
اسطوره روایتی رازآلود و مقدس است که نوع جهان بینی و هستی شناسی یک قوم را در مرحله ای خاص از تطورات اجتماعی آن مشخص می سازد. در واقع اساطیر در خدمت تولید معنا هستند و نمود فرهنگ و باورهای یک ملت اند. در ادبیات ایرانی نیروی فره حد واسط میان گیتی و مینو یعنی ماده و خداوند است که روان رشد یافته بشر را به قدرت لایزال الهی متصل می کند. اسطوره فره که در متون اوستایی و شاهنامه بدان اشاره شده، مضامین و درون مایه های سیاسی و مذهبی دارد که در تار و پود حیات سیاسی و اجتماعی ایران نقش آفرینی کرده اند. مطالعات وقایع اجتماعی ایران و رابطه حاکمیت با مردم در طی دوران ها بیانگر نوعی سلطه گری است که ماکس وبر از آن به عنوان سلطه کاریزماتیک یاد می کند. در این نوشتار سعی شده است با مطالعه چرایی وجود فلسفه فره ایزدی و تطبیق آن با اندیشه سلطه کاریزماتیک ماکس وبر به نحوه استفاده از فره ایزدی در دوره های مختلف تاریخی پرداخته شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که فره ایزدی، ابزاری اعتقادی برای ایجاد مشروعیت و ایجاد سلطه در جامعه بوده است.
بررسی رابطه متقابل نظام تمدنی و پلیس در اندیشه دانشمندان علوم اجتماعی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶
32 - 52
حوزه های تخصصی:
خدا بشر را آفرید و بشر تمدن را. بی تردید میان تمام مفاهیمی که حاکی از توانایی بشر است مفهومی جامع تر از تمدن نمی توان یافت که همه دستاوردهای عقل، هوش و خلاقیت او را یکجا نمایندگی کند. تمدن واژه ای است که به تنهایی تمام سرمایه ها، داشته ها و انباشته های نسل های متمادی گروه کثیری از انسان ها را به منصه ظهور می رساند. تمدن گرچه بیشتر در مظاهر مادی جلوه می کند، اما هرگز بدون پشتوانه های فکری و معنوی نمی تواند به اوج برسد و دوام بیاورد. تجربه زندگی جمعی انسان به او آموخته است که برای حفظ دستاوردهای مادی و معنوی خویش به نیرویی محافظ در جامعه نیازمند است که امروز به آن «پلیس» می گوییم. اما فلسفه وجودی این نیرو و نوع رابطه او با سایر پدیده های اجتماعی از جمله مباحث تمدنی خالی از بحث و نظریه پردازی نبوده است؛ زیرا رابطه دو مفهوم تمدن و پلیس رابطه ای چندجانبه است که با توجه به اهمیت و آثار گسترده اجتماعی آن نیازمند بررسی عمیق و جامع است. در این باره جامعه شناسان و دانشمندان علوم اجتماعی سؤال های بسیاری مطرح کرده اند از جمله اینکه کارکرد پلیس در اجتماع چیست؟ پلیس با کدام یک از جنبه های فرهنگی یک تمدن بیشتر در ارتباط است؟ رابطه پلیس با عدالت اجتماعی به عنوان یکی از محورهای تمدن چیست؟ مشروعیت پلیس با مشروعیت نظام تمدنی مرتبط است؟ اعتماد اجتماعی چه نقشی در موفقیت پلیس دارد و اعتماد به پلیس چگونه حاصل می شود؟ این مقاله سعی خواهد کرد با رجوع به آرای جامعه شناسان و دانشمندان علوم اجتماعی، به سؤال های یادشده پاسخ گوید. در این زمینه ضمن اشاره به اشتراک مفهومی دو واژه تمدن و پلیس در تاریخ ادبیات بعضی از کشورهای اروپایی، به اشتراکات کارکردی و عملکردی نظام سیاست گذاری تمدنی و نظام اجرای سیاست های تمدنی (پلیس) و نقش این کارکردها در تحکیم متقابل پایه های تمدن از سویی و استحکام عملکرد پلیس از سوی دیگر می پردازد.
بررسی پیامدهای جرایم یقه سفیدان بر امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۱
141 - 167
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف جرایم یقه سفیدها علاوه بر زیان های اقتصادی، پیامدهای دیگری از جمله تضعیف اعتماد اجتماعی و فرسایش امنیت ملی همراه دارد که به مراتب زیان بارترند. در بسیاری از جوامع فساد سیاسی و اقتصادی ناشی از جرایم یقه سفیدها مانعی بزرگ برای توسعه پایدار محسوب می شود. بنابراین در این مقاله به دنبال بررسی آثار مفاسد و جرایم یقه سفیدها بر امنیت اقتصادی و از آن طریق بر حوزه امنیت ملی هستیم. روش این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. ابتدا همه کتاب ها، مقالات و آثار اندیشمندانی که درباره جرایم یقه سفیدها اظهار نظر کرده اند، مورد مطالعه قرار گرفت. آثار مذکور، علاوه بر موضوع جرم، در زمینه های اجتماعی، سیاسی و امنیتی هم حاوی بحث های مهمی بودند؛ اما ما براساس اهداف و پرسش های اصلی پژوهش، متونی را استخراج کردیم که به لحاظ معانی و مضامین، مربوط به پیامدهای امنیتی جرایم یقه سفیدها بودند. سپس متون استخراج شده را با یکدیگر مقایسه کردیم تا ارتباط منطقی میان آنها را لحاظ کنیم. در نهایت متونی را انتخاب و تحلیل کردیم که حاوی مضامین مربوط به سؤال های تحقیق بودند. نتایج مجموع مطالعات نظری صورت گرفته در این پژوهش نشان می دهد که فساد اقتصادی ناشی از بزهکاری یقه سفیدان به صورت مستقیم امنیت ملی کشور را متأثر می سازد. همچنین مفاسد و جرایم یقه سفیدها پس از آنکه به شکل تبعیض و بی عدالتیِ فراگیر بروز یافت، به از بین رفتن مشروعیت حکومت که یکی از شاخص های مهم و کلیدی امنیت ملی است، می انجامد و در نتیجه، امنیت ملی تضعیف می شود.
مشروعیت ملی دولت ها در رویه اتحادیه های منطقه ای
منبع:
دستاوردهای نوین در حقوق عمومی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
119 - 97
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در جهت بررسی مشروعیت و روند تحول مفهوم مشروعیت دولت از مسیر رویه اتحادیه های منطقه ای انجام گرفته است. از آنجایی که بارزترین مولفه مشروعیت رعایت و احترام حقوق بشر است. بر این مبنا دولت بر پایه حقوق و نظم و امنیتی که برای مردم و از سوی مردم برقرار می کند،ارزیابی می شود. لذا امروزه دولت های برپا شده از راه های غیر قانونی نظیر کودتاها، تجاوزها، برقراری تبعیض های نژادی با بحران مشروعیت نزد افکار عمومی مواجه هستند.به خصوص انکه با تشکیل اتحادیه های منطقه ای مولفه های مشروعیت ملی دولتها تحول یافته است.در راستای انجام پژوهش این سوال مطرح میشود که: مولفه های مشروعیت ملی دولت در رویه اتحادیه های منطقه ای چگونه تحول یافته و چه تاثیری در حقوق بین الملل نوین داشته است . برای پاسخگویی به سوال روش پژوهش تطبیقی-توصیفی و به صورت کتابخانه ای است.نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد: تنها کنترل موثر یک دولت،اساس مشروعیت ملی تلقی نمی شود بلکه روش ها و ابزارهای دموکراتیک در رسیدن به قدرت و نیز توانایی حکومت های ملی در برقراری ثبات در جامعه براساس احترام به حقوق بشر وآزادی های اساسی شهروندان در رویه اتحادیه های منطقه ای مورد شناسایی قرار گرفته است.