مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
ون لیوون
حوزههای تخصصی:
هر متن به شرطی در بازتولید اندیشة مدنظر خود نقش مهمی ایفا می کند که بتواند به گفتمان هایی که کارگزاران اجتماعی را در افکار عمومی هژمونی می سازد، دسترسی یابد. نظریة گفتمان مدار ون لیوون (2008م) یکی از رویکردهای تحلیل گفتمان است که همراه با مقوله های جامعه شناختی-معنایی و با تأکید بر اهمیت کارگزاران اجتماعی گفتمان، لایه های پنهان زبان را در متون شفاهی و کتبی می کاود و روابط زیرین هر گفتمان را آشکار می سازد. این شاخه از تحلیل می تواند جایگاه ویژه ای در مطالعات قرآنی پیدا کند؛ چراکه ساخت های گفتمان مدار قرآن کریم و میزان رازگونگی آن ها به خوبی نشان می دهد که ایدئولوژی پنهان در پس همة آن ها کم وبیش یکسان است. پژوهش حاضر در تلاش است با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به الگوی گفتمان مدار ون لیوون، نظام گفتمانی سورة قصص را مورد تحلیل قرار دهد. علت انتخاب سورة قصص این است که این سوره به علت روایت فشردة زندگی حضرت موسی (ع)، از کارگزاران اجتماعی و کنش های گفتاری قابل توجهی برخوردار است؛ لذا تحلیل گفتمان آن با نظریة ون لیوون کاملا منطبق است. بررسی ها نشان از آن دارد که در این سوره، مؤلفه های گفتمانی مبتنی بر اظهار (بسامد 916) در مقایسه با مؤلفه های مبتنی بر پوشیدگی (بسامد245) از بسامد بالایی برخوردار است؛ و این بدان معناست که خداوند در یک خلاقیت سبکی، مخاطب را با نام افراد، گرو هها، مکان ها و زمان هایی که کارگزاران اجتماعی در آن نقش فعال دارند، آشنا می سازد. همچنین به ترتیب شیوة تعیین نقش (بسامد475)، تعیین نوع اشاره (بسامد353) و تعیین ماهیت (بسامد88) بیشترین بازنمایی را در انواع اظهارِ کارگزاران اجتماعی در این سوره داراست.
تحلیل روایی داستان سیاوش براساس الگوی کنشگران اجتماعی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان تراژیک سیاوش یکی از داستان های بسیار مهم و درخور توجه شاهنامهفردوسی است. در مقاله حاضر، این داستان ازمنظر تحلیل انتقادی گفتمان برپایه الگوی کنشگران اجتماعی ون لیوون بررسی شده است تا مشخص شود کارگزاران اجتماعی در آن چگونه به تصویر کشیده شده اند و فردوسی با توجه به کارکرد منحصربه فرد شاهنامهچگونه گفتمان ها را با مؤلفه های زبانی تولید و بازنمایی کرده است؟ برای نیل به این هدف، ابیات گفتمان مدار مشخص، دسته بندی و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد فردوسی در این داستان از مؤلفه های پوشیده و صریح تقریباً یکسان استفاده کرده است. ازاین رو، پوشیده سازی راویان و ناقلان نیز تقریباً به اندازه شخصیت پردازی و صحنه آرایی در این داستان اهمیت دارد. افزون براین، اگرچه داستان سیاوش روایتی باستانی است، بار عاطفی، ایدئولوژیک و جهان بینی فردوسی را نیز به همراه دارد و نشان دهنده آرمان خواهی و هویت طلبی اقوام ایرانی و رمز پایداری ایران و نبرد همیشگی میان خیر و شر و ایران و انیران است که درنهایت به پیروزی خیر بر شر، و ایران بر انیران می انجامد و مرگ مظلومانه سیاوش نیز کین خواهی ایرانیان را به دنبال می آورد و تولد و باروری پسرش کیخسرو هم پیروزی بر افراسیاب را رقم می زند.
مؤلفه های جامعه شناختی داستان بهرام گور و شنگل هند در شاهنامه فردوسی (بر اساس الگوی گفتمان شناسی انتقادی ون لیوون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
167-190
پژوهش حاضر جهت شناخت بهتر و عمیق تر شاهنامه فردوسی از الگوی گفتمان شناسی انتقادی ون لیوون(2008) برای بررسی مؤلفه های گفتمان مدار مبتنی بر پوشیدگی و صراحت استفاده نموده و به بررسی و تحلیل کمی و کیفی برشی از متن داستان پادشاهی بهرام گور در ارتباط با روابط ایران در زمان ساسانیان با شنگل هند و سرزمین هند پرداخته است. شیوه پژوهش تحلیلی-توصیفی است و با استناد به آثار کتابخانه ای انجام گرفته است. در این راستا، این پژوهش گامی نو در زمینه زبان شناسی ادبیات و سبک شناسی زبان شناختی برداشته است و نشان می دهد که چگونه یک اثر ادبی بزرگ با نشان دادن لایه های معنایی مختلف و پنهان آن همچون »تاریخ» می تواند فعال و پویا باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فردوسی در داستان بهرام گور و شنگل هند با بسامد بالا از مؤلفه های جامعه شناختی-معنایی مطابق با الگوی پژوهش استفاده نموده است؛ این نکته مهم نشانگر بازتاب جریان قدرت و ایدیولوژی در لایه های زیرین متن و نقش آن در صراحت و پوشیدگی شخصیت ها یا کارگزاران و کارکردهای آنان است.
گفتمان کاوی نظام زبانی سوره جن: بررسی آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
139 - 162
حوزههای تخصصی:
«گفتمان» که به «شیوه خاص سخن گفتن» اطلاق می شود، از منظرهای مختلفی بررسی می شود که به آن «تحلیل گفتمان» می گویند. در تحلیل گفتمان با ارزیابی سطوح گوناگون متن، امکان دستیابی به برداشتی جدید و عمیق از متون گفتاری یا نوشتاری فراهم، و تعاملات زبان با ساختارهای فکری اجتماعی کشف می شود. این شاخه از تحلیل می تواند جایگاه ویژه ای در مطالعات قرآنی یابد؛ چراکه تحلیل ساخت های گفتمان مدار قرآن، به کشف ایدئولوژی پنهان در پس همه آیات می انجامد. پژوهش حاضر در تلاش است با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با استناد به الگوی وَن لیوون (2008 م.) که با تأکید بر اهمیت کارگزاران اجتماعی گفتمان پایه ریزی شده است، نظام گفتمانی سوره جن را تحلیل نماید. این سوره به دلیل شرح فشرده داستان گروهی از جنیان به عنوان کارگزاران اجتماعی گفتمان، کنش های گفتاری شایسته توجهی دارد. بنابراین، از منظر وَن لیوون تحلیل پذیر خواهد بود. بررسی ها نشان از آن دارد که در این سوره، مؤلفه های گفتمانی مبتنی بر اظهار (بسامد 172) در مقایسه با مؤلفه های مبتنی بر پوشیدگی (بسامد 24) بسامد بالایی دارد و این بدان معناست که خداوند در یک خلاقیت سبکی، مخاطب را با نام افراد، گروه ها، مکان ها و زمان هایی که کارگزاران اجتماعی (= جنیان) در آن نقش فعال دارند، آشنا می سازد.
بازنمایی کنش گران اجتماعی در داستان «در بویراحمد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۲
139 - 166
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره گیری از الگوی ون لیوون (2008) تحت عنوان بازنمایی کنش گران اجتماعی، گفتمانی مربوط به عشایر کشورمان را بررسی کند. برای این منظور، داستان «در بویراحمد» نوشته محمد بهمن بیگی مورد بررسی قرار گرفته تا معلوم شود نویسنده چگونه از بازنمایی کنش گران اجتماعی برای بیان ایدئولوژی و دیدگاه های خود استفاده کرده است. بررسی داده های تحقیق نشان داد که بازنمایی کنش گران اجتماعی در داستان «در بویراحمد» هدفمند و متأثر از دیدگاه های فکری- اجتماعی نویسنده است. بهمن بیگی با مکان نمایی به تمامی طغیان های رخ داده در بویراحمد، مشروعیت می بخشد و اتحاد مردم بویراحمد را به تصویر می کشد. وی همه کنش گران بویراحمد -از بچه های مدرسه گرفته تا یاغیان- را فعال نمایی کرده و با منفعل نمایی کنش گران مؤنث، ظلم وجوری را که نسبت به آن ها روا می شود، برجسته می کند. نویسنده از طرفی با بازنمایی های عام، مردم بویراحمد را به عنوان کنش گرانی درگیر در معضلات اجتماعی یکسان بازنمایی می کند و از طرف دیگر، با نام دهی خاص، هم فرهنگ نام دهی فرزندان در جوامع عشایری را به تصویر می کشد و هم کنش گران را به عنوان افرادی دارای هویت متمایز بازنمایی می کند. عدم نام بری کنش گران مؤنث، منعکس کننده دیدگاه جوامع عشایری نسبت به حفظ حرمت زنان است و ارزش دهی ها و نمادین شدگی های متن در خدمت بازنمایی کنش گران بویراحمدی در قالب افرادی شجاع، با اصل ونسب و دارای سابقه تاریخی است.
بازخوانی باب اول بوستان سعدی با رویکرد مشروعیت بخشی در گفتمان حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۹شماره ۸۳
193 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، دست یافتن به ابعادی از معنا و درونمایه اشعار باب اول بوستان است که برای فهم آن باید رابطه متن را با بسترهای اجتماعی و فرهنگی که در آن تولید شده است، دریافت. روش این مطالعه، تحلیل انتقادی گفتمان است. در این رویکرد، یکی از نکات مورد تأکید این است که متن، یک کنش اجتماعی است که نابرابری های اجتماعی را در زبان بازتاب می دهد. شیوه های مشروعیت بخشی به یک امر یا مشروعیت زدایی از آن مورد توجه تئو ون لیوون یکی از نظریه پردازان تحلیل انتقادی گفتمان است. در این الگو، منتقد می کوشد تا نشان دهد متن مورد مطالعه چگونه توانسته است با قدرت اقناعی زبان، یک گفتمان را مشروع یا غیرمشروع جلوه دهد. چهار راهکار اصلی مشروعیت بخشی به گفتمان عبارت است از: 1- اعتباربخشی، 2- ارزش گذاری اخلاقی، 3- عقلانی کردن و 4- اسطوره سازی. هریک از این چهار شیوه، اشکال متنوعی دارند و در این پژوهش، باب اول بوستان که به طور مستقیم با گفتمان حکومت مرتبط است از دید شیوه های مشروعیت بخشی به این گفتمان بررسی شده است. نتیجه نهایی پژوهش این است که در باب اول بوستان، روش سعدی برای مشروعیت بخشیدن به امری در گفتمان حکومت یا مشروعیت زدایی از آن، عقلانی کردن است و البته با توجه به مخاطب متن که عمدتاً دربار است، این شیوه طبیعی می نماید. نمونه گزاره هایی که سعدی در پردازش زبانی و ادبی خود، مشروعیت آن ها را در گفتمان حکومت تثبیت می کند، عبارتند از: رسیدگی به رعیت، توجه به مسافران و بازرگانان برای رونق مُلک، رازداری در امور حکمرانی، همراهی با خردمندان و فرزانگان و مانند آن. اما فانی بودن دنیا و بعد، توجه و رسیدگی به رعیت از بیشترین بسامد برخوردار است. در میان گزاره هایی که از آن ها مشروعیت زدایی شده است نیز ظلم به رعیت بیشتر از همه مورد تأکید قرار گرفته است.
نشانه شناسی اجتماعی مدرنیزاسیون ایرانی در رمان مدیر مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد به عنوان یک رمان نویس واقع گرا در آثار خود، به دنبال انعکاس وقایع و مسائل اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایرانی بوده است. رمان مدیر مدرسه نیز مانند سایر آثار وی، بازتابی از ناکامی تجربه مدرنیت در ایران است. به تعبیری داستان روایت شده از مدرسه توسط جلال، نمایی از جامعه ایرانی است، که حضور هم زمان ارزش ها و باور های سنتی و رهاوردهای مدرن را در تقابل با یکدیگر تجربه کرده است. مطالعه حاضر در صدد بررسی و کشف نمود های مدرنیزاسیون در رمان مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی برآمده است. نتایج تحقیق که بر اساس گام های دوازده گانه رویکرد نشانه شناختی اجتماعی تئو ون لیوون انجام شده است، نشان داد که جامعه ایرانی دوران نویسنده بی توجه به باور ها و ارزش های سنتی، به نوسازی و ورود عناصر مدرن در عرصه آموزش و سایر عرصه های زندگی اجتماعی اقدام کرده و علی رغم هزینه های مادی و انسانی قابل توجه، در عمل فرایند مدرنیزاسیون ایرانی ابتر مانده است. هر چند نویسنده برای این وضعیت جایگزین خاصی عرضه نمی دارد، اما تحول در این ارتباط را ناشدنی نیز نمی پندارد.
خوانش انتقادی مجموعه «بنی آدم» بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی «تئو ون لیوون»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
105-132
حوزههای تخصصی:
مجموعه «بنی آدم»، شامل شش داستان از زندگی انسان های معاصر است. کنش های شخصیت ها، بازتابی از فضای اجتماعی و سیاسی نویسنده است. در مقاله حاضر، این مجموعه داستان از منظر اصول نشانه شناسی اجتماعی «ون-لیوون» بررسی شده است تا مشخص شود که دولت آبادی با استفاده از چه شگردهایی در کنشِ کنشگران، آسیب های اجتماعی و سیاسی موجود در جامعه را بازنمایی می کند؟ برای نیل به این هدف، داستان ها به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس اصول نشانه شناسی اجتماعی ون لیوون بررسی شد. یافته ها نشان می دهد که صورت روایی داستان، در فضای تخیلی و سوررئال در برگیرنده آسیب های اجتماعی و سیاسی است. تفکیکِ قاب بندی داستان ها در زیرساخت از تقابل سنت و مدرنیته، حق و ناحق، خوددوستی و دیگردوستی پرده برمی دارد. اقتدار شخصی و غیر شخصی موجود در داستان ها در لایه های زیرین از سلطه فرد بر فرد و دولت بر مردم سخن می گوید. غیاب جنس زن و عدم نام گذاری و انکار او، از امحای وجود زنان در جامعه مردسالار ایران خبر می دهد.
تحلیل رمان " وطن من زجاج" یاسمینه صالح بر اساس رویکرد گفتمان انتقادی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی انتخابی تئو ون لیوون، رویکردی جامعه شناختی- معنایی است که به طور خاص برای تحلیل نحوه بازنمایی کنشگران اجتماعی طراحی شده و استراتژی های زبانی متن را با تنوع زیاد بررسی می کند. ون لیوون با ارائه فهرستی از شیوه-های بازنمایی کنشگران اجتماعی و تعریف و تبیین هریک از آنها، استدلال می کند که مطالعه مؤلفه های جامعه شناختی - معنایی گفتمان، نسبت به بررسی مؤلفه های زبان شناختی محض، شناختی عمیق تر و جامع تر از متن ایجاد می کند. الگوی او با عنوان بازنمایی کنشگران اجتماعی، الگوی مناسبی در تحلیل گفتمان انتقادی به شمار می رود که با کاربست آن می توان به لایه-های معنایی زیرین متن دست یافت. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی درصدد است رمان وطن من زجاج اثر یاسمینه صالح، نویسنده معاصر الجزایری را با استفاده از رهیافت حذف و اظهار ون لیوون تحلیل کند، میزان بسامد و دلیل کاربست هریک از این مؤلفه ها را مشخص نموده و پرده از زوایای ناگفته متن بردارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بسامد مؤلفه اظهار بیش تر از مؤلفه حذف است و این نشانگر تمایل نویسنده به گفتار روشن و بی پرده در بیان حقایق است. درباره بازنمایی جنسیت نیز می توان گفت که در این رمان مردان نقش چشم گیرتری نسبت به زنان ایفا می کنند و این می تواند بیانگر کمرنگ سازی و به حاشیه راندن زنان در کشور الجزائر باشد.
بررسی شیوه های بازنمایی کنشگران اجتماعی در داستان «دره خزان زده» از منظر تحلیل گفتمان انتقادی با بهره گیری از مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی (رویکرد ون لیوون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است که زبان را به عنوان عملی اجتماعی در ارتباط با عواملی همچون قدرت و ایدئولوژی موردمطالعه قرار می دهد. با توجه به این رویکرد، پژوهش حاضر کوشیده است تا با کاربست مؤلفه های جامعه شناختی معنایی، نشان دهد که جلال آل احمد از طریق بازنمایی شخصیت های «دره خزان زده»، چگونه به بیان ایدئولوژی خود پرداخته و در پساسقوط رضاشاه، به چه نحو کنشگران اجتماعیِ آن دوره را به تصویر کشیده است. در این داستان کوتاه، ساخت های زبانی در خدمت مؤلفه های جامعه شناختی معنایی قرار دارند و از این نظر، الگوی ون لیوون ابزار مناسبی برای تحلیل متن و کشف رابطه میان زبان و ایدئولوژی نویسنده است. پرسش اصلی در این پژوهش، آن است که آیا نویسنده به وسیله بازنماییِ کنشگران اجتماعی، توانسته است از ایدئولوژی پنهان خود پرده بردارد؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که این امر، به وقوع پیوسته و آل احمد با استفاده از شیوه های کتمان، پس زمینه سازی، فعال سازی، منفعل سازی تشخص بخشی و تشخص زدایی، ایدئولوژی و دیدگاه های خود را در داستان بیان کرده است. وی با استفاده از راهبرد کلّی «حذف»، هویت مقامات عالی رتبه دولت پهلوی را پنهان می کند و با «پس زمینه سازی»، آن ها را کاملاً نادیده می گیرد. نهادهای «دولت» و «ارتش» در گفتمان فعال نمایی شده، و «کارگران» و «نخبگان»، منفعل نمایی شده اند تا با برجسته کردن ستمی که به آن ها روا داشته شده است، در کانون توجه مخاطب قرار گیرند.
تحلیل گفتمان انتقادی کتاب اسرارالتّوحید بر مبنای الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله: اسرارالتوحید اثری عرفانی است که در آن، کارگزاران اجتماعی به شیوه های مختلف بازنمایی می شوند. روش هدف در این پژوهش، تحلیل گفتمان این کتاب بر مبنای الگوی ون لیوون و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی است. یافته ها و نتایج: نتایج اولیه بیانگر آن است که ابوسعید ابوالخیر در این اثر ازطریق فعّال سازی، نیرویی پویا و اثرگذار معرفی شده است. بیشترین بسامد نام دهی پس از ابوسعید ابوالخیر مربوط به خواجه حسن مؤدب، کارگزار مخصوص ابوسعید و ابوالقاسم قشیری است. آشکار است که بسامد نام دهی این شخصیّت معتبر به دلیل گرایش نهایی او به ابوسعید، تأثیر شگرفی بر وجهه و مشروعیت معنوی ابوسعید ابوالخیر گذاشته است. در اسرارالتوحید بیشترین بسامد گروه ها مربوط به مشایخ/ صوفی، درویشان و مریدان است که همه مربوط به گروه خود و گفتمان طریقت محور هستند. در زیرشاخه نامشخّص سازی مشخص شد که هویّت کارگزاران ناشناس در تبلیغ گفتمان طریقت محور اهمیتی ندارد؛ بلکه مهم عملی است که آنها انجام می دهند. عمل این کارگزاران ناشناس همواره کارکردی مشابه و مؤثر در بیان دیدگاه های عرفانی نویسنده دارد که اغلب شامل مشاهده، دریافت عظمت و اهمیّت شخصیّت معنوی ابوسعید ابوالخیر است. در اسرارالتوحید ، انسان نمایی حیوانات بار ایدئولوژیکی دارد؛ زیرا حضور این حیوانات وحشی از مقوله کرامات ابوسعید ابوالخیر است تا نشانی بر مشروعیّت، تثبیت قدرت و صدق او باشد. ازنظر مولفه حذف ثابت شد که بخش هایی از دانسته های ابوسعید شامل مقوله کم رنگ سازی می شود؛ زیرا تولیدکننده گفتمان در این اثر، مانند دیگر سالکان، موظّف است از افشای اسرار ربّوبی بپرهیزد و سرّ حق را جز با اهل حق در میان نگذارد.
تحلیل گفتمان انتقادی بازنمایی تقابل های گفتمانی فیلم «به وقت شام» با رویکرد وَن لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۱شماره ۶۰
99 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل گفتمان انتقادی بازنمایی تقابل های گفتمانی فیلم «به وقت شام» است. این فیلم با حمایت مالی سازمان هنری رسانه ای اوج ساخته شده است. حاکمیت سیاسی ایران بنا به دلایل سیاسی، نظامی و اجتماعی به مقابله با داعش در جنگ سوریه و عراق پرداخت. فیلم به وقت شام نیز سعی در بازنمایی حضور خلبانان ایرانی در سوریه و تقابل آن ها با داعش را داشته است. در این پژوهش، فیلم مورد مطالعه بر اساس روش تحلیل گفتمان انتقادی ون لیوون، تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فیلم در حال بازنمایی بازیگران در دو قطب داعشی و غیرداعشی است؛ بدین ترتیب داعشی ها افرادی بنیادگرا، مطلق گرا، درشت اندام، تند خو و متوحش و غیرداعشی ها انسان هایی متمدن، با اندام مناسب و مطابق با هنجارهای معمول بشری بوده اند. قطب بندی گفتمانی فیلم با قطب بندی مورد نظر قدرت ایران، تطابق دارد؛ به عبارتی شاهد «سراسربینی» فوکویی دولت ایران به منظور اشاعه باورها و گفتمان موردنظر خود برای اخذ تأیید ملت، هستیم. همچنین هر دو قطب داعشی/غیرداعشی، پرتوتایپ هایی را نسبت به یکدیگر دارند؛ به عبارتی دیگر داعشی ها تمام افراد غیر از تفکر خود را دشمن دین و خداوند می خوانند و در مقابل غیرداعشی ها نیز تمام داعشی ها را افرادی غیرمنطقی و متوحش می خوانند.
حذف و مؤلفه های آن در کتاب «نفرین زمین» آل احمد براساس نظریه «ون لیوون»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
255 - 280
حوزههای تخصصی:
رمان نفرین زمین از آثار در خور توجه از لحاظ مطالعات اجتماعی (تحلیل گفتمان) مربوط به دهه 40 است. پژوهش حاضر این رمان را از دیدگاه گفتمان انتقادی براساس مؤلفه حذف در الگوی «ون لیوون» بررسی کرده است. هدف این پژوهش نمایاندن پیوند میان دیدگاه های اجتماعی و فکری با ساخت های گفتمان مدار در متون داستانی است تا اهمیت ساختارهای زبانی در ایجاد گفتمان های اجتماعی و رابطه آن با قدرت و سلطه نشان داده شود. در این گفتار با به کارگیری روش توصیف و تحلیل، براساس مؤلفه های «جامعه شناختی- معنایی» در الگوی بازنمایی کنش گران اجتماعی لیوون نحوه استفاده نویسنده از شیوه های حذف و دلایل آن را در مجموع 3600 عبارت گفتمان مدار نفرین زمین بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش بیانگر آن است که نویسنده در این داستان با انتخاب ساختارهای خاص زبانی از جمله: جملات کوتاه همراه با انواع حذف، ترجیح ساخت های مجهول بر معلوم، استفاده از ساخت های مصدری و صفت سازی در عبارات گفتمانی سعی در پنهان سازی نقش کنشگران اجتماعی داشته و این، مستقیم با نهادهای اجتماعی و جامعه نویسنده علی الخصوص «نهاد قدرت و سیاست» مرتبط است. در نفرین زمین تأثیر مسائل سیاسی بر نهادهای اجتماعی، اقتصادی و مردمی آن دوره مشهود است و آل احمد با گزینش های زبانی و سبک خاص خود مظاهر تجدد و تحولات اجتماعی و برهم خوردن توازن قدرت را در جامعه تبیین کرده است.
بررسی مؤلفه های گفتمان مدار کارگزاران اجتماعی در تذکرهالاولیا عطار براساس نقش عرفانی فضیل بن عیاض و باتکیه برالگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
257 - 276
حوزههای تخصصی:
در میان آثار ادبیات عرفانی، تذکره الاولیا، به عنوان یکی از آثار ارزشمند عطار نیشابوری به جهت پرداختن به حالات ،اندیشه ها و سخنان عارفان و مشایخ تصوف، طیف وسیعی از روابط و مناسبات اجتماعی را در خود جمع دارد . تأکید عطار براین امر سبب می شود که کارگزاران اجتماعی اثرش به شیوه های مختلف بازنمایی شوند. این بازنمایی ها هدفمند و در جهت القای ایدئولوژی عرفانی عطار بر مخاطب است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل گفتمان ذکر فضیل بن عیاض بر مبنای الگوی ون لیوون و بررسی شیوه های بازنمایی کارگزاران اجتماعی در آن است. از آن جا که عطار در این حکایت با کمرنگ سازی نظام گفتمانی سارق و حاکم و همچنین برجسته سازی نظام گفتمانی عارف در پی معرفت استعلایی و نمایش مقام معنوی فضیل است؛ لذا تحلیل گفتمان فضیل به عنوان گفتمانی برخاسته از قشر اجتماعی عرفای آن دوران، پرده از نتایج جدیدی بر می دارد. در پژوهش حاضر بر آن شدیم که به بیان مناسبات فعال سازی ها ومنفعل سازی های کارگزاران اجتماعی بپردازیم تا دریابیم که عطار چگونه در یک خلاقیت سبکی، مخاطب را با نام افراد، گروه ها، مکان ها و زمان هایی که کارگزاران اجتماعی در آن نقش فعال دارند آشنا می سازد و از چه تمهیداتی جهت تعیین نقش و فعال سازی کارگزاران اجتماعی پیرامون کنش فضیل بن عیاض و منفعل سازی مربوط به عملکرد مریدان او به ویژه هارون الرشید، بهره جسته است. این مهم با رویکردی تحلیل ادبی و عرفانی به انجام خواهد رسید.
شگردهای مشروعیت سازی در امثال و مثل نماهای زبان فارسی و نقش آن ها در تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۴۶-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر «شگردهای مشروعیت سازی در امثال و مثل نماهای زبان فارسی و نقش آن ها در تحلیل گفتمان» است. پژوهش براساس نظریه مشروعیت بخشی ون لیوون صورت گرفته تا نشان دهد که امثال و مثل نماها چگونه می توانند به گفتمان مشروعیت بدهند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و براساس مؤلفه های ون لیوون مانند اقتدارسازی، ارزیابی اخلاقی، عقلانی سازی و اسطوره سازی استوار است. جامعه آماری دوازده هزار مثل فارسی و سی هزار معادل آن ها اثر ابراهیم شکورزاده بلوری است. حجم نمونه سه هزار مثل فارسی است که براساس شیوه نمونه گیری تصادفی نظام مند (systematic random sampling) از این کتاب انتخاب شده است. نتیجه نشان می دهد از میان فرایندهای مشروعیت سازی، مؤلفه ارزیابی و سنجش با مجموع 380 مثل و مثل نما بیشترین بسامد را دارد. به نظر می رسد این امر به دلیل اهمیت ارزیابی از یک سو و تمایل انسان ها به سنجش و ارزیابی از سوی دیگر است. همچنین نتیجه بیانگر این است که امثال و مثل نماها در گفتمان با اهداف گوناگونی چون اقناع مخاطب، مشروعیت بخشی به کلام و سلب مشروعیت از دیگری صورت می گیرد که به گونه ای در تقابل خود و دیگری نمود می یابد. واژه های کلیدی: مثل، گفتمان، ون لیوون، مشروعیت، اقتدار، اقناع
تحلیل گفتمان انتقادی بازنمایی ترور شهید قاسم سلیمانی در روزنامه «الشرق الأوسط» با تکیه بر الگوی وَن لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۶
45 - 75
حوزههای تخصصی:
تحلیلِ انتقادیِ گفتمان به بررسی رابطه میان زبان و اندیشه پرداخته و با پرده برداری از ساختارهای زیرین زبان، جنبه های فکری و پنهان آن و رابطه بین متن و مؤلف را آشکار می سازد و می کوشد علاوه بر تمرکز بر چرایی و چگونگی استفاده از زبان، مؤلفه های جامعه شناختی آن را نیز مورد توجه قرار دهد. پژوهش حاضر با روش کیفی-تحلیلی و اکتشافی به تحلیل محتوا و نیز بررسی چگونگی بازنمایی ترور شهید قاسم سلیمانی در روزنامه الشرق الأوسط با تکیه بر اصول جامعه شناختی-معناییِ گفتمانِ تئو ون لیوون؛ به عنوان یک الگوی تحلیلی ویژه که نمودهای متنی بازنمایی را در ساخت های گفتمانی به بحث می گذارد، خواهد پرداخت تا به واسطه آن، چگونگی بازنمایی ترور شهید سلیمانی و نحوه بازنمایی کنش گران سیاسی و اجتماعی طرف های مقابل (ایران-آمریکا و (هم پیمانانش)) را آشکار ساخته و با واکاوی معانی آن ها، پیوندهای پنهان ایدئولوژی- سلطه و نیز بافتارهای پیچیده و لایه های نهان موجود در ساخت های گفتمان آن را بازنماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که ترسیم خاورمیانه ای ناآرام با فعال سازی منفیِ کنشِ سردار سلیمانی، بازنمایی منفی و منزوی قرار دادن کشورهای همسایه همچون سوریه، عراق و لبنان در قبال کنش های ایران، نقش دهی و هویت دهی افراطی و انحرافی بر اساس نقش و کارکرد اجتماعی و سیاسی کنش گران ایران، حاکمیت فضایی نابرابر در درون نظام جمهوری اسلامی و ترسیم چهره ای متعارض و سلطه جو از شخصیت شهید سلیمانی از سوگیری های این رسانه سعودی است که هدفمند و در چارچوب روابط قدرت و دیدگاه فکری-اجتماعی حاکم بر این رسانه و نیز در جهت هدایت مخاطبان به سمت و سوی مورد نظر برنامه ریزی شده است.
بازنمایی گفتمانی کنشگران اجتماعی در غزل های عاشقانه اسپنسر و سیدنی از منظر رویکرد جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنسانس به عنوان عصری پربار که در آن ادبیات و خصوصاً شعر شکوفا گردید، تا کنون موضوع مطالعات بسیاری بوده است. این دوره، که در بریتانیا دوره الیزابت نیز نامیده می شود، عصر طلایی غزل سرایانی نامی همچون سر فیلیپ سیدنی (1586-1554) و ادموند اسپنسر (1599-1552) است. جستار پیش رو، به تحلیل 16 غزل از غزلیات سیدنی و اسپنسر بر اساس نظریه جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996) پرداخته است و رویکرد ایدئولوژیک این دو شاعر در بازنمایی کنش گران اجتماعی از خلال تعامل آن ها با ساختار قدرت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، یافته ها نشان داد که الگویی یکسان در بازنمایی شخصیت ها در این غزلیات وجود دارد؛ به گونه ای که شخصیت مردان صدای مسلط در متن ها هستند، اما شخصیت زنان به حاشیه رانده می شوند. این الگو بیانگر بستری ایدئولوژیک در متون مورد بررسی است. نتایج نشان داد که این الگو بازنمای ساختار قدرت در دوره الیزابت است که بر اساس آن کنشگران اجتماعی بر اساس مرز بندی های جنسیتی طبقه بندی می شوند.
کیفیت نقش آفرینی عناصر زبانی و روایی در پیکربندی متن آرش کمانگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
111 - 134
حوزههای تخصصی:
تعامل و تناظر مجموعه ای از عناصر زبانی، ادبی، روایی و گفتمانی شبکه ای از روابط را با ضرایب تأثیر متفاوت در پیوند با متن شکل می دهد. ترکیب و تلفیق آرای نظریه پردازان حوزه های زبان، گفتمان و روایت پژوهشگر را از یک سونگری باز می دارد و زمینه دست یافتن به نتایج مطلوب تر را فراهم می سازد. در پژوهش حاضر، با رویکردی تلفیقی برخی از مهم ترین عناصر زبانی، گفتمانی و روایی به منزله عوامل مؤثر در شکل گیری معنا برشمرده شده و با توصیف جایگاه و نقش هریک از این عناصر در متن، تلاش شده است سویه های درون متنی و برون متنی درک شود. به این منظور، تحقیق حاضر در حوزه زبان شناسی نظریه سه سطحی هلیدی و حسن (زمینه، عاملان و شیوه گفتمان) را اساس تحلیل قرار داده است. همچنین، جهت توصیف زمینه گفتمان به آرای ریفاتر درباب شعرشناسی رجوع شده است. در حوزه روایت شناسی نیز به برخی روایت شناسان ساختارگرا استناد شده و درنهایت، جهت توصیف عاملان گفتمان آرای ون لیوون (2008) درباب گفتمان و کنشگران به کار گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اولاً، بن مایه و زمینه گفتمان در شعر آرش کمانگیر بازتولید کیش انتظار و امید به رهایی ازطریق ظهور قهرمان و منجی است. ثانیاً، عاملان (کارگزاران) گفتمان به دو دسته اصلی عامل فاعلی و پذیرنده عمل تقسیم شده اند. آرش، در نقش قهرمان قربانی، عامل فاعلی روایت است و مردم شهر که منفعل و منتظرند در نقش پذیرنده عمل بازنمایی شده اند. ثالثاً، کسرایی با توجه به میدان گفتمانی و اعتقادی خاصی که به آن تعلق دارد، شخصیت پادشاه را از روایت حذف کرده است.
نقد و برسی رمان موت صغیر محمد حسن علوان، بر پایه نظریه گفتمان محور ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت ها در رمان و اثری روایی یا داستانی عنصر مهمی از روایت قلمداد می شوند. این عنصر، افزون بر جنبه ساختاری، ازنظر مضمون پردازی نیز بخش بزرگی از بار ایدئولوژیک داستان را بر عهده دارد. ون لیوون در نظریه گفتمان کاوی خود، به پیوند عنصر شخصیت و گفتمان اثر پرداخته و از نحوه بازنمایی و عدم بازنمایی ایفاگران و ارتباط آن با گفتمان اثر، سخن گفته است. این مقاله باتکیه بر همین نظریه، به بررسی رمان معروف «موت صغیر» از محمدحسن علوان می پردازد. رمانی شخصیت محور که به پردازش زندگی ابن عربی، صوفی مشهور قرن ششم، در قالب روایتی آمیخته از تخیّل نویسنده و واقعیت می پردازد. ابن عربی در سیروسلوک عرفانی و در سفرهایی که برای دستیابی به اهداف و مقاصد عرفانی دنبال کرده، با شخصیت های مختلفی مواجه شده است و راوی داستان نیز باتوجه به صبغه تاریخی اثر و اثرگذاری هرکدام از تیپ های شخصیتی در شکل گیری گفتمان، به بازنمایی آنها باتکیه بر شیوه های مختلف حذف و اظهار پرداخته است. نتیجه نشان می دهد که علوان در اثر خود، در بازنمایی شخصیت ها به گونه فنّی و مطابق با گفتمان اثر عمل کرده است و شخصیت هایی که در خدمت این گفتمان عرفانی هستند، بخش عمده ای از بازنمایی را به خود اختصاص داده و به شیوه های مختلفی به نمایش درآمده اند؛ درحالی که شخصیت های تاریخی، باوجود صبغه تاریخی رمان، سهم کمتری از بازنمایی دارند. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی – تحلیلی است.