مهدی کاظم پور

مهدی کاظم پور

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز، شهر تبریز، استان آذربایجان شرقی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

مطالعه باستان شناسی روش تزئین سفالی نقش کنده در گلابه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسگرافیتو نقشمایه شمال غرب ایران نقش کنده آق کند گروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۷
در دوره اسلامی انواع مختلفی از روش های تزئینی سفالگری مورداستفاده قرارگرفته و در کارگاه های سفالگری مناطق مختلف ایران، شیوه های متنوعی از روش های تزئین، ابداع شده است. یکی از روش هایی که نقش بسیار اساسی در رشد فنّاوری سفالگری اسلامی ایفا کرده شیوه «نقش کنده در گلابه» (اسگرافیتو) است. این روش هم زمان با سده های سوم و چهارم هجری، آغاز و طی مراحل تکوین خود در سده های پنجم تا هفتم هجری به اوج خود رسید. این شیوه در اوایل دوره اسلامی روی سفال های بدون لعاب و سپس از اواخر سده سوم هجری هم زمان با شروع روش لعاب پاشیده به عنوان یکی از مهم ترین شیوه های تزئینی مورداستفاده قرار گرفت. این نوع روش در ایران به سه نوع گروس، آق کند و آمل تقسیم می شوند. هدف پژوهش حاضر مطالعه شمال غرب ایران، به عنوان خاستگاه اصلی این نوع سفال به دلیل کشف گروه قابل توجهی از این نوع سفالینه ها هم زمان با سده های سوم تا هفتم هجری در شمال غرب ایران است. در این پژوهش سعی شده به این دو سؤال اساسی پاسخ داده شود: 1. سفال اسگرافیتو در شمال غرب ایران در کدام مراکز تولیدشده اند؟ 2. سفال های اسگرافیتو شمال غرب ایران دارای چه ویژگی هایی بوده اند؟ این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای است. نتایج این مطالعه نشان داد سفال اسگرافیتو در شمال غربی ایران، در مناطق مختلفی ازجمله شهر فعلی تبریز، محوطه های شهرستان چاراویماق (آغچه ریش، قره آغاج، شهر دل، عزیز کندی و غیره)، آق کند، شیخ تپه ارومیه ، منطقه گروس، تخت سلیمان، شهر فعلی زنجان، سلطانیه و برخی شهرهای استان اردبیل تولیدشده است. همچنین مشخص شد دو نوع سفال گروس و آق کند از سبک های رایج این منطقه در تولید سفال نوع اسگرافیتو بوده که در آن ها، بیشتر از نقشمایه های هندسی، گیاهی و حیوانی استفاده شده و از نقشمایه های کتیبه ای و انسانی کمتر استفاده شده است.
۲.

باز اندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نگاره های جامع التواریخِ رشیدالدین فضل الله همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میشل فوکو قدرت جامعالتواریخ مشروعیت ایلخانان نگارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۹۰
حاکمان ایلخانی به دلیل حضور همراه با جبر در ایران، نیازمند مشروعیت بخشی به خود با هر ابزار ممکن بوده اند. اثبات قدرت و توانایی بالقوه این قوم و حاکمان منتخب آن ها در کشورداری و جنگاوری یکی از وجوه این مشروعیت بوده است؛ بنابراین در این دوره مشروعیت براساس منشأ قدرت شکل می گیرد و «قدرت» در مرکز توجه کتب تاریخی و شاهنامه ها نمایان می شود. بر این اساس نگارش و مصورسازی کتاب های تاریخی به ابزاری برای مشروعیت طلبی مغولان تبدیل می گردد. یکی از این کتب، کتاب جامع التواریخ اثر شیخ فضل الله همدانی است که به عنوان موردمطالعه با رویکرد گفتمانی و با شیوه ی تحلیل گفتمان میشل فوکو بررسی شده است. فوکو علاوه بر قدرت، از طریق اعمال قدرت که از آن به استفاده از زور تعبیر می کند، به اعمال قدرت از طریق کسب مقبولیت نیز اعتقاد دارد. این پژوهش در نظر دارد با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای به این سؤال اصلی پاسخ دهد؛ قدرت و گفتمان حاکمان ایلخانی در نگاره های جامع-التواریخ چگونه نمود پیدا کرده است؟ در این نوشتار قصد داریم با تحلیل نگاره های جامع التواریخ، بازتاب گفتمان قدرت و مقبولیت ایلخانان را در این نگاره ها بررسی کنیم. از طریق انجام این پژوهش می توان چگونگی بهره گیری از هنر برای مشروعیت طلبی توسط حاکمان ایلخانی را بر اساس نظریه ی قدرت و گفتمان فوکو به دست آورد و پی برد که در این دوره تاریخ و هنر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و مشروعیت طلبی در گفتمان سیاسی به کاررفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نمایش قدرت حاکمان مغول که با استفاده از اِلمان های قدرت در نگاره های جامع التواریخ به کاررفته است در راستای مسائل سیاسی و برای مشروعیت طلبی بوده است. حاکمان ایلخانی با بهره گیری از تسامح مذهبی و پذیرش دین، فرهنگ و هنر قوم مغلوب، سعی در موجه نشان دادن حاکمیت خود داشته اند.
۳.

طبقه بندی خط در سکه های آل بویه، ضرب شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکه ضرابخانه شیراز آل بویه طبقه بندی خط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۲۶۶
طبقه بندی خط در سکه های آل بویه، ضرب شیراز سمیه خزاعی مسک[1]، مهدی کاظم پور[2]، مهدی صحراگرد[3]، محمدخزایی[4] چکیده سکه ها از مهم ترین آثار به دست آمده از دوره آل بویه (320 448 ه.ق) هستند. سکه ها علاوه بر ارائه اطلاعات تاریخی همانند محل و سال ضرب و نام پادشاه به سبب دارا بودن کتیبه، معرّف بخشی از خطوط روزگار خود هستند که با مطالعه و دقت نظر در آنها می توان به فرم های نوشتاری آن دوره پی برد.به علت جایگاه ویژه آل بویه در شکل گیری و تحول کتیبه نگاری در قرون چهارم و پنجم هجری قمری، شناسایی فرم نوشتارسکه ها این دوره، امری ضروری و مهم و راهگشای شناسایی خطوط این دوره است. شیراز یکی از مهم ترین شهرهای دوره آل بویه است که ضرابخانه داشت. هدف این پژوهش بررسی خط در سکه های ضرب شیراز و طبقه بندی فرم نوشتار کتیبه های این سکه هاست. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی در پی پاسخ به دو پرسش است؛ در طبقه بندی سکه ها به چه ویژگی های ساختار بصری حروف می بایست توجه کرد؟ مهم ترین ویژگی های ساختاری سکه های ضرب شیراز کدامند؟ از نتایج این پژوهش شناسایی چهار طبقه اصلی نوشتار در سکه ها است. در گروه اول سکه های آل بویه حروف کشیده و در گروه دوم حروف همراه با فرم های تزئینی است که نمونه های مشابه آن در دیگر ضرابخانه های آل بویه نیز مشاهده شد. در گروه سوم، حروف با الف های کشیده و فشردگی حروف روی خط کرسی همراه است. این گروه را می توان گروه اختصاصی ضرابخانه شیراز معرفی کرد. گروه چهارم شامل خطوط ثلث و نسخ کهن است. واژه های کلیدی: سکه، ضرابخانه شیراز، آل بویه، طبقه بندی، خط [1]. دانشجوی دکتری هنرهای اسلامی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ایران، مسئول مکاتبات s.khazaei@tabriziau.ac.ir [2]. استادیار گروه باستان شناسی، دانشکده حفاظت آثار فرهنگی (کاربردی)، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ایران (نویسنده مسئول) M.kazempour@tabriziau.ac.ir [3]. استادیار گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، ایران m.sahragard@mshdiau.ac.ir [4]. استاد گروه گرافیک، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران khazaiem@modares.ac.ir تاریخ دریافت : 13/1/1401-تاریخ تأیید: 10/3/1401
۴.

فرم حروف در کتیبه های سنگی «بنی حسنویه» (۳۳۰- ۴۰۵ ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بنی حسنویه آل بویه کتیبه سنگی فرم حروف خط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
بیان مسئله: در سال۳۳۰ هجری قمری امیرحسین کُرد، همزمان با حکومت آل بویه، در غرب ایران، حکومت بنی حسنویه را پایه گذاری کرد. کتیبه های سنگی به دست آمده از این دوره علاوه بر ارائه اطلاعات موثق و مهم تاریخی، گویای سبک کتیبه نگاری و معرف فرم حروف این بخش از هنر نوشتاری قرن چهارم هجری قمری است. در پژوهش حاضر، با محور قرار دادن کتیبه های سنگی بنی حسنویه، تلاش می شود به مطالعه خط در این برهه که به نوعی بخشی از تاریخ آل بویه است، پرداخته شود. همچنین برای درک و شناخت بهتر فرم و شناسایی روشن تر تغییر و تحولات فرم حروف در کتیبه های سنگی بنی حسنویه، حروف این کتیبه ها با فرم حروف دو لوح چوبی دوره عضدالدوله (۳۶۳ ه.ق) مقایسه خواهند شد. اینکه مهم ترین ویژگی های فرم های نوشتاری کتیبه های بنی حسنویه چیست؟سؤالی ست که نگارندگان در پی پاسخگویی به آن هستند.هدف: شناخت و معرفی فرم حروف و عناصر تزیینی کتیبه های سنگی بنی حسنویه هدف پژوهش حاضر است.روش پژوهش: ماهیت پژوهش حاضر بنیادی است و به شیوه توصیفی-تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی و تصویری شکل گرفته است. روش نمونه گیری هدفمند بوده و در مجموع پنج کتیبه سنگی از بنی حسنویه محور مطالعه این پژوهش قرار گرفته اند. این کتیبه های سنگی در سال های ۳۷۴-۴۰۴ ه.ق ساخته شده اند.یافته ها: خط به کار رفته در کتیبه های سنگی مورد بررسی، خط کوفی تزیینی (مورق) است. نقوش دوپر و سه پر مهمترین عنصر تزئینی در ترکیب با فرم حروف در این کتیبه هاست. در این کتیبه ها، کتیبه نگار تلاش کرده است که فضای کتیبه را با کشیدگی، تغییر و ترکیب فرم حروف با نقوش تزئینی دوپر و سه پر، فرم میخ مانند و داسی شکل پر کند. گاهی نیز حروف کوچک و بزرگ هم ارتفاع نگارش شده اند. فرم نقوش و حروف متناسب با حروف قبل و بعد هر حرف تغییر کرده است و این امر تنوع فرم های نوشتاری را سبب شده است. شکل هندسی و ساده عناصر تزئینی در کتیبه های بنی حسنویه در الواح چوبی عضدالدوله مشاهده می شود. کتیبه سنگی پل کلهر بیشترین شباهت را به الواح چوبی عضدالدوله دارد.
۵.

نقد اسطورهای داستان رستم و سهراب بر اساس نظریات نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نبرد رستم و سهراب نورتروپ فرای نقد اسطورهای تراژدی شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۷۶
از رویکردهای مهم در مطالعات اسطوره شناختی متون ادبی، نظریات نورتروپ فرای در این خصوص است. پژوهش حاضر داستان رستم و سهراب در متن شاهنامه را با الگوی پیشنهادی فرای و با روش توصیفی-تحلیلی، بررسی می کند. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. مطابق بررسی ها، حضور عناصری مانند اسطوره زوال، مرگ فاجعه آمیز، قربانی کردن و انزوای قهرمان، داستان را با میتوس پاییز و تراژدی انزوا در نظریه فرای قرین می نماید. پس از برشماری مراحل ششگانه تراژدی در الگوی فرای، انطباق آن با سیر وقایع این داستان بررسی گردید. نهایتاً چنین نتیجه گرفته شد که بر اساس الگوی تراژدی انزوا، قهرمان اسطوره ای یعنی رستم به سبب انزوای منتج از وجه خودآگاهی-اش، مرتکب عملی می شود که تجربه ای فردی برایش به همراه دارد. همچنین طبق نظر فرای درباره نقش اسطوره در انعکاس دوره اجتماعی مؤلف، نتیجه شد که شکل گیری اسطوره رستم و سهراب می-تواند بازتابی از دیدگاه فردوسی به اوضاع اجتماعی معاصرش باشد.
۶.

مطالعه نقشمایه درفش های موجود در شاهنامه شاه طهماسبی بر مبنای ابزارهای تحلیلی رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه شاه طهماسبی تشیع نگارگری نقش مایه درفش نشانه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۸۲
درفش، به دلیل ارتباط و نسبت با باورهای ملی، مذهبی و اسطوره ای دارای فرم ها و نقشمایه های متعددی است که می تواند به عنوان عامل شناسایی هویت و طرز تفکر یک ملت و دوره خاص عمل نماید. در این میان، نسخه های کتاب آرایی شده از شاهنامه فردوسی به دلیل ماهیت حماسی و ملی، در حوزه مطالعاتی نقوش، فرم و رنگ های بکار رفته در درفش های ایرانی منبعی ارزشمند محسوب می شوند. شاهنامه شاه طهماسبی نیز به عنوان یکی از شاهکارهای نگارگری ایران، دارای فاخرترین نگاره های دوره صفوی بوده و نقش های متعدد و متنوعی از درفش های ایرانی در نگاره های آن موجود می باشد که می تواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار محققان قرار دهد. اهداف این پژوهش شناسایی همه درفش های موجود در شاهنامه شاه طهماسبی و بررسی نقوش بکار رفته در آنها با رویکرد نشانه شناسی می باشد که میزان ارتباط آنها را با حکومت شیعی صفوی و متن شاه نامه مورد بررسی قرار دهد. دو پرسش اساسی پژوهش حاضر بدین صورت است که: 1- درفش های موجود در شاهنامه شاه طهماسبی از لحاظ نقوش دارای چه مفاهیم نمادشناسی می باشند؟ 2- میزان ارتباط درفش های نگاره های شاهنامه طهماسبی با متن شاهنامه و همچنین با دستگاه حکومت شیعی صفوی چگونه است؟ حال این پژوهش در نظر دارد به روش توصیفی– تحلیلی و با رویکرد نمادشناسی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، نقشمایه درفش های موجود در شاهنامه طهماسبی را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهد. براساس این مطالعه مشخص گردید که نقوش موجود در درفش های شاهنامه طهماسبی به چهار دسته: نقوش گیاهی(شامل نقوش ختایی و اسلیمی)، حیوانی( شامل: نقوش اژدها، سیمرغ، شیر، روباه و مرغابی)  و کتیبه ای تقسیم بندی می شوند که همه آنها با مفاهیم اعتقادی شیعی دوره صفوی هم خوانی دارند. همچنین براساس این مطالعه مشخص گردید که نقشمایه برخی درفش های موجود در نگاره شاهنامه طهماسبی، با متن های موجود در شاهنامه نیز دارای ارتباط می باشد و به گونه ای هنرمند بصری سازی متون شاهنامه را در شیوه کار خود رعایت کرده است.
۷.

تحلیلی بر جایگاه اجتماعی زنان روستایی دوره ایلخانی براساس نقش مایه سنگ مزارات گورستان روستای هاس

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زنان روستایی دوره ایلخانی نقش مایه سنگ مزارات گورستان هاس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر جایگاه اجتماعی زنان روستایی دوره ایلخانی براساس نقش مایه سنگ مزارات گورستان روستای هاس  می باشد. جهت انجام این پژوهش تعداد 200 سنگ مزار سالم  بود که به روش نمونه گیری غیر احتمالی تعداد  20 نمونه  سنگ مزاراتی که دارای بیشترین اطلاعات در خصوص حرفه زنان بوده اند، در این پژوهش انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. این پژوهش از نوع هدف، کیفی است و روش انجام آن از نوع توصیفی-تحلیلی است. جهت دستیابی به داده های این مطالعه، در مرحله اولیه براساس مطالعات میدانی، مستندنگاری های لازم از قبیل عکاسی، طراحی و خوانش کتیبه ها و نقوش صورت پذیرفت.   پس از ارائه توصیفات واطلاعات کتابخانه ای به روش تحلیلی  داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که، با ورود مغولان  به ایران، وضعیت زنان دگرگون شد و آنان توانستند آزادانه تر در کنار مردان در امور گوناگون جامعه به ایفای نقش بپردازند. منابع تاریخی و هم چنین شواهد هنری، جایگاه برجسته زنان  درباری (به ویژه خاتون ها) در مناسبات سیاسی و اجتماعی را به نمایش گذاشته و در  خصوص زنان روستایی این دوره، اطلاعاتی در دست نبود. این در حالی است که روی سنگ مزارات گورستان هاس، زنان و مردان روستایی به نمایش درآمده اند که در طول حیات خود، در یک جایگاه اجتماعی هر کدام به یک شغلی مشغول بوده اند و متناسب با حرفه خود جایگاه اجتماعی را کسب می کرده اند. این امر از جنس و ابعاد سنگ مزارات، تکنیک هنری، کتیبه ها، نقش مایه ها و هم چنین اشیاء روی سنگ مزارت  قابل تشخیص بود. مردان  حرفه هایی مانند کشاورز، دامدار، شکارورز، نوازنده و خدمتکار و زنان ورنی بافی را که در اقتصاد معیشتی جامعه آن  دوره نقشی بارز را ایفا نموده اند از جایگاهی هم پای مردان برخوردار بوده اند.
۸.

بررسی آرایه های تزئینی خانه های قاجاری شهر اردبیل (مطالعه موردی: خانه تاریخی حاج میرزا ابراهیم صادقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه های تاریخی خانه صادقی دوره قاجار شهر اردبیل آرایه های معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۲۰
به کارگیری تزیینات در معماری سنتی و بومی ایران همواره جایگاه ویژه ای داشته است. از جمله بسترهای درخور توجه جهت ارائه آرایه های تزیینی، خانه های اشخاص متمول و دارای اعتبار اجتماعی و مذهبی است که امروزه با عنوان خانه های تاریخی از آن ها یاد می شود. خانه مرحوم حاج میرزا ابراهیم صادقی یکی از خانه های قاجاری شهر اردبیل است که با داشتن شاخصه های هنری دوره قاجار مانند: تزیینات چوبی، نقاشی پشت شیشه، نقاشی دیواری، کتیبه نگاری، تزیینات گچی و آجرکاری در فهرست آثار ملی کشور، ثبت گردیده است. لذا ضرورت پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل تزئینات این خانه تاریخی به عنوان مطالعات و بررسی های نگارندگان که از طریق مشاهدات میدانی، مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته؛ حاکی از آن است که آرایه ها و تزیینات موجود در خانه صادقی جزو شاخصه های هنر دوره قاجار به شمار می آیند. همچنین با تطبیق تزیینات و آرایه ها با دیگر خانه های قاجاری می توان به وجود نوعی مفهوم و مضمون مشترک در آن ها پی برد که نشان می دهد الگوی خاصی از تزیینات در خانه های دوره قاجار حاکم بوده است. داده ها و اطلاعات در این پژوهشِ کیفی با رویکرد توصیفی تحلیلی [A1] [U2] مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش بررسی آرایه های خانه تاریخی صادقی جهت شناسایی الگوی خاصی از تزیینات دوره قاجاری در منطقه شمال غربی است. سوالات پژوهش عبارت است از: تزیینات وابسته به معماری در خانه تاریخی صادقی شامل چه مواردی است و بر چه مضامینی دلالت دارد؟ آیا الگوی خاصی از تزیینات در خانه های قاجاری شهر اردبیل با تاکید بر خانه تاریخی صادقی حاکم است؟ این الگو دربردارنده چه نوع شاخص هایی است؟ به طور کلی میتوان نتیجه گرفت خانه های تاریخی متعلق به بازه زمانی قاجار در شهر اردبیل دارای الگوی تزئینی خاصی است که به صورت انواع نقوش گردان و منحنی و کتیبه نگاری با استفاده از تکنیک های متنوعی از جمله نقاشی پشت شیشه و قواره بری به اجرا درآمده است. [A1]عنوان شود پژوهش کمی است یا کیفی. [U2]عنوان کیفی قید شد
۹.

تحلیل نمادشناسی نقوش سنگ مزارات اسلامی موزه شهر اهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمادشناسی سنگ مزارات نقوش تزئینی مفاهیم اعتقادی نقوش انتزاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۳۸
با توجه به اهمیت موضوع معاد در جهان بینی اسلامی، مسئله تدفین در اسلام، جایگاهی ویژه دارد. همین امر سبب شده است تا در گستره وسیعی از ایران، سنگ مزاراتی با علائم و نقش های گوناگون برجای بماند. شهر اهر دارای تعداد زیادی از سنگ-مزارات است و حیاط موزه این شهر، یکی از غنی ترین مجموعه های سنگ مزارات شمال غرب ایران، شناخته می شود. این سنگ مزارات، فاصله زمانی از دوره ایلخانی تا قاجار را دربرمی گیرند که هم زمان با گسترش شهرنشینی، از مکان های اصلی خود (گورستان های داخل شهر و همچنین روستاهای اطراف)، جابجا شده و به این موزه منتقل شده اند. در این پژوهش بنیادی تلاش می شود با روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به کمک مطالعات میدانی و اسناد و منابع کتابخانه ای، نقوش روی این سنگ مزارات با رویکرد نمادشناسی مورد مطالعه قرار گیرد. در پژوهش حاضر سعی شده است به یک سوال پاسخ داده شود: نقوش سنگ مزارات موزه اهر از لحاظ مضمون و نمادشناسی شامل چه مفاهیمی هستند؟ براساس این مطالعه، مشخص گردید که بیشتر نقوش موجود بر روی سنگ مزارات موزه اهر مربوط به دوره صفویه بوده که با انواع مختلفی از نقش-مایه های کتیبه ای، هندسی، محرابی، ابزارآلات جنگی و صحنه های روایی تزیین شده اند که شواهد مستقیمی از اعتقادات عصر خود را به نمایش می گذارند.
۱۰.

نشانه شناسی نقش ماهی با رویکرد عرفانی در سه نمونه از سفالینه های عصر معاصر (مطالعه موردی مند گناباد)

کلیدواژه‌ها: ماهی عرفان مثنوی مولوی سفال عصر معاصر.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۳۴۱۴
پیوند ناگسستنی میان ادبیات و هنر باعث ورود مضامین ادبی به تزئینات هنر اسلامی شده است. ازجمله این مضامین ماهی است که به دلیل مضامین عمیق عرفانی و نمادین، از دیرباز تاکنون موردتوجه هنرمندان عرصه های مختلف و ادبا بوده است. این تحقیق از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی سعی بر آن دارد تا با استخراج مضامین عرفانی نقش ماهی در اشعار مولانا( مثنوی معنوی) بازتاب آن در هنر سفالگری عصر معاصر را با رویکرد عرفانی مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد. در راستای این هدف مهم ترین سؤال به صورت زیر قابل طرح است: نقش ماهی در آثار سفالین عصر معاصر می تواند متأثر از مضامین عرفانی خصوصاً اشعار مولانا باشد؟ بر اساس تجزیه وتحلیل اطلاعات که به روش تفسیری صورت گرفته است مشخص گردید که این نقش مایه حامل معانی عرفانی بوده و در آثار سفالین عصر معاصر نمودی از انسان کامل و بهشتی به شمار می آید
۱۱.

مطالعه تطبیقی نقوش نمادین شیعی بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی با مسجد جامع یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مذهب تشیع مسجد جامع یزد ب‍ق‍ع‍ه ش‍ی‍خ ص‍ف‍ی ال‍دی‍ن اردب‍ی‍ل‍ی نقوش نمادین معماری اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۲ تعداد دانلود : ۷۷۰
مسجد جامع یزد یکی از مساجد سبک آذری در ایران است که بکارگیری نقوش در قالب گچبری وکاشیکاری در آن درخور تفسیر است. بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی نیز که در سال 753 ه.ق احداث و در دوران حکومت صفویه، واحد های مختلفی به آن اضافه گردیده حاوی ده ها اثر بدیع در مضامین رشته های مختلف هنری از قبیل:کاشی کاری معرق، مقرنس، گچ بری، کتیبه های نفیس، منبت کاری، نقره کاری، تذهیب و طلا کاری می باشد. محور اصلی این پژوهش، مطالعه تطبیقی نقوشی از این دو بنا متعلق به دوره صفویه است که جنبه نمادین آنها به نحوی دربردارنده تفکرات مذهب شیعه است. بر همین اساس ابتدا، نقوش نمادین شیعی موجود دراین دو بنا شامل انواع مختلف شمسه و ستاره انتخاب و سپس به صورت تطبیقی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. سؤالاتی که این پژوهش درپی پاسخ گویی به آن ها است، عبارتند از: چه نوع نقوش تزئینی در بناهای اسلامی برگرفته از باورهای شیعی حاکم بر جامعه بوده است؟ آیا نقوش تزئنیی نمادین شیعی این دو بنای مذکور با در نظر گرفتن فاصله مکانی این دو بنا از یکدیگر اشتراکاتی باهم دارند؟ براساس این مطالعه مشخص گردید که نقوش هندسی تزئینی (پنج ضلعی، شش ضلعی، هشت ضلعی، ده ضلعی و دوازده ضلعی) این دو بنا دارای مفاهیم نمادین مرتبط با باورهای شیعه بوده که نه تنها از لحاظ تکنیکی و فرم ظاهری شبیه به هم هستند بلکه از دیدگاه نمادین نیز داری بار معنایی مشابهی می باشند.
۱۲.

تحلیل تأثیر اعتقادات عرفان و تصوف بر مضامین و تزیینات کتیبه های مسجد کبود تبریز

کلیدواژه‌ها: آق قویونلوها مسجد کبود کتیبه نگاری تصوف عرفان مذهب حروفیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۴ تعداد دانلود : ۶۲۵
مسجدکبود تبریز از آثار متعلق به ابوالمظفرجهانشاه از دودمان ترکمانان قراقویونلوها است . این بنا در سال870 هجری قمری به کوشش و نظارت جان بیگ خاتون (زن جهانشاه) پایان پذیرفت. در این مسجد نقوش مختلفی از قبیل: نقش های گیاهی، هندسی و کتیبه ای در تزئینات کاشیکاری، مشاهده می شود. کتیبه های مسجد که عمدتاً با دو خط کوفی و ثلث کار شده اند با نگاره های اطراف خود ارتباط مستقیم داشته و به آن ها جنبه اعتدال و هماهنگ بخشیده اند. هدف اصلی این مقاله، مطالعه و کشف تاثیرات عرفان و تصوف از جمله مذهب حروفیه بر انتخاب مضامین کتیبه ها و نوشته های تزئینات مسجد کبود تبریز می باشد. در این پژوهش، روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و هدف از نوع کیفی می باشد. گردآوری اطلاعات به دو طریق میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است که در این راستا در مطالعات کتابخانه ای ابتدا اسناد و مدارک مورد بررسی قرار گرفته اند و در راستای مستند نگاری تزئینات مسجد کبود، مطالعات میدانی صورت گرفته است. در مرحله آخر براساس اطلاعات جمع آوری شده تجزیه و تحلیل اطلاعات صورت پذیرفته است. بنا بر یافته های تحقیق مشخص گردید که: از میان رنگ ها، دو رنگ آبی لاجوردی (در زمینه کتیبه ها) و سفید (در نوشتن خط متن کتیبه) رنگ غالب در تزئینات این مسجد می باشد که به لحاظ نمادین، این دو رنگ، با عقاید عرفا ارتباط مستقیم داشته و به نوعی نمودی از اعتقادات عرفا در تزئینات این مسجد به حساب می آیند. همچنین انتخاب انواع نقش شمسه ها و ذکر کلمات قصار عرفانی به عنوان مضامین این نقوش، نشان از تاثیر عرفان و تصوف در تصویر گیری تزیینات این بنای بزرگ دوره قره قویونلوها دارد. در پایان این نتیجه حاصل می شود که تحولات مذهبی سده نهم هجری قمری مانند اعتقاد حروفیان در کنار تصوف و عرفان در تصویر گیری مضامین نقوش و کتیبه های این بنا تاثیر بسزایی داشته است.
۱۳.

Study of Iron Age Burials Ceramics at Khanghah Gilvan Cemetery in Northwestern Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۶۳
Chronology of northwestern Iran is principally based on archeological excavations of the area located around Urmia Lake. Although plain and filled with water, and the outcomes of these excavations are extended to the whole northwestern region. However, northwestern Iran despite having geographical diversities with mountainous plains and low stretches, systematic and comprehensive studies have been lacking until today. Khanghah cemetery in the province of Ardebil has been one of the important archeological enclosures in Iran from where graves of the Middle Bronze Age, Iron Age, and the Parthian period have been unearthed. The excavated Iron Age graves in this cemetery are of pit grave with generally individual form of burial, but in some cases, double burials are also seen there. It seems that direction was not observed in the burials. The form of potteries are comparable with ceramics found from places such as Marlik, Lamehzamini, Ghalekuti, Hasanlu V, Kordlore Tepe, Yanik Tepe, Sialk V, Qeytariyeh, Geoy tepe B, Dinkha III, Shahiryeri, Sagzabad, Lasulkan, Mariyan, Chir Chir, Ghabrestan, Khurvin, Haftavan V, Agh evlar, Chilakhaneh and Uzbeki.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان