مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فره ایزدی
حوزه های تخصصی:
در دوران اسلامی سلجوقیان نخستین دولتی بودند که حدود قلمرو خود را همانند مرزهای ساسانی، در نواحی غرب گسترش دادند. کسب چنین اقتداری توسط سلطان سلجوقی سبب شد تا وی برای خود جایگاهی همانند پادشاهان عصر ساسانی قائل شود. آنها القاب ایران پیش از اسلام را به کار بردند و خود را دارای فره ایزدی دانستند که در نتیجه آن اطاعت از سلطان ضروری بود. اندیشمندان سیاسی عصر سلجوقی چون ماوردی و غزالی ضرورت اتحاد خلیفه و سلطان را در قالب وحدت دین و دولت مطرح نمودند و غزالی نظریه حکومت خویش را که تحت تاثیر اندیشه های سیاسی ایران باستان بود ارائه داد. خواجه نظام الملک وزیر سلاجقه بزرگ در کتاب خود سیاستنامه اقتدار پادشاهی عصر سلجوقی را با عظمت امپراطوری باستان پیوند زد. وی تلاش نمود تا پادشاهان سلجوقی را متوجه سیاست ملکان عجم در حکومتداری کند. وی در سبب نگارش کتاب خود اشاره دارد که آشنایی با رسم و آیین پیشینیان اصل بوده است. از مهم ترین مشخصات اندیشه های سیاسی نظام الملک توجه خاص وی به نظریه حکومت در دوران قبل از اسلام است به همین جهت تاثیرپذیری سیاستنامه از نگاشته های عصر ساسانی چون نامه تنسر و اندرزنامه اردشیر بابکان قابل توجه و بررسی است. بررسی نقاط مشترک و همانندی میان مطالب کتاب سیاستنامه با متون ایران باستان نشان می دهد که نظام الملک برای رهایی از مشکلات اجتماعی ـ سیاسی و نیز عقیدتی جامعه خود به نمونه های و معیارهای مطلوب عصر ساسانی تاسی می نماید.
تولد حوزه ی عمومی ایرانی در رخداد مشروطه رویکردی تحلیلی به شکل گیری و ساختارمند شدنِ ارتباطات اجتماعی در ایران
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۸ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
من در این مقاله می خواهم با یک رویکرد تحلیلی به نحوهی شکل گیری حوزه ی عمومی در رخداد مشروطه بپردازم. حوزهی عمومی در ایران به دلایل شرایط تاریخی، سیاسی و اجتماعی خودش می تواند متفاوت از چیزی باشد که در غرب شکل گرفت. شاهان باستان در تمدن ایرانیان دارای حکومت پاتریمونالیستی بودند. پادشاهِ آرمانی، بزرگزاده ای است عادل و عاقل که برای هر یک از قشر های اجتماعی عدالت می ورزد و از بیداد بر رعیت پرهیز میکند. رویکرد تحلیلی نشان می دهد مطابق تئوری استبداد شرقی، سلاطین قاجار برخلاف پادشاهان باستان تنها عنوان فره ایزدی را دارا هستند و از این امر به منظور ابزاری برای حکومت بر رعیت استفاده می کردند. ورود رسانه های ارتباطی توسط حکومت در چارچوب نظریه استبدادی مطبوعات باعث بازتولید انواع دیگری از استبدادها میشود. مندر این مقاله آنها را "استبداد زبانی" و "استبداد اندیشه" می نامم. در دورهی حکومت درازمدت قاجاریان، زبان و ادبیات تشریفاتی آنها از یک سو، موجب می شود خلاقیتِ تفکر در توده مردم ایران به وجود نیاید. و از سویی دیگر، نبود قانون و استقلال طبقات اجتماعی از شکل گیری نهاد و یا طبقهای مستقل، به عنوان واسط میان حکومت و مردم جلوگیری می کند. در این وضعیت، امر ِفراعقلانی ِمذهب با طبقهای مردمی به نام روحانیت و در بستر ارتباطات سنتی از میان خود مردم عروج می یابد. این نهاد "مجدداَ ساختار یافته" در صدد است اقتدار عمومی از دست رفته در دورهی ِ قاجار را به منشاءِ اصلی اش، مردم بازگرداند.
بررسی جایگاه دین در اندیشه سیاسی شاهنامه فردوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله جایگاه دین در اندیشه سیاسی شاهنامه مورد بررسی قـرارگرفته و بدین منظور به مطالعه تطبیقی میان شاهنامه و ترجمه برخی آثار سیاسی برجای مانده از دوره باستانی ایران پرداخته شده است. سپس تداوم این موضوع در بـرخی از رساله هـای سیاسی مهم دوره اسلامی مـورد پژوهش قـرارگرفته و نتیجه گرفته شده که اندیشه سیاسی شاهنامه مبتنی بر نظریه پادشاهی آرمانی و برگرفته از فلسفه دین زرتشت بوده و لذا بنابر مبانی نظـریه پادشاهی آرمانی، توامان بودن دین وسیاست اجتناب ناپذیر می باشد. به همین دلیل، برخورد حکومت با بدعت هـای دینی ضرورت می یابد، زیرا هـرآنچه سبب سستی ارکان دین شود، خود به خود مبانی عقیدتی (ایدئولوژیکی) حکومت را سست میکند، و بدین ترتیب بقای، حکومت را به خطرخواهد افکند.
سیر و تداوم اندیشه های ایرانشهری در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله اندیشه های ایرانشهری نظیر شاهی آرمانی، فره ایزدی، توامان بودن دین و مُلک، عدالت، راستی و مانند آن در کلیله و دمنه بررسی شده است. در کلیله و دمنه، پادشاهی عطیه الهی است که شاه در مرکز ثقل امور مملکتی قرار دارد، پس باید مُهر ن ژادگی بر جبین وی نقش بندد، چه اگر جز این باشد، موجودی اهریمنی است که سبب دگرگونی نظم حاکم بر کائنات می گردد. وی باید در جولانگاه حکومت از پشتیبانی فرازمینی بهره مند باشد و این امر با فره ایزدی میسر می شود. چنین پادشاهی باید به حلیه عدل آراسته باشد تا هر کس به خویشکاری خود در طبقه خاص خود پرداخته و به رستگاری روان رسد. پادشاه باید به کمالات رزمیاری و فضایل دین یاری آراسته باشد. وی باید با عنصر «راستی» پیوند اجتماعی را مستحکم تر نماید که در نهایت با سیطره نیروهای اهورایی بر اهریمنی، آرمانشهر که مفری برای گریز از بی نظمی و بی عدالتی است، تحقق می یابد.
بازشناسی اسطوره بویاترنج در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «بویاترنج» تنها یک بار در شاهنامه فردوسی به کار رفته است. این اصطلاح بیانگر داستان اسطوره ای مستقلی است که در شاهنامه نیامده است. با بررسی ادبیات اوستایی، متون پهلوی، روایات فارسی زردشتی و حماسه های شفاهی می توان سه سرچشمه برای این اسطوره در نظر گرفت:
1. اسطوره جمشید و آسن خرد که در آن جمشید، آسن خرد ربوده شده توسط اهریمن و دیوان را از دوزخ/ شکم اهریمن بازمی گرداند. 2. اسطوره جمشید و تهمورث که در آن جمشید برای بازگرداندن تهمورث که توسط اهریمن بلعیده شده، دست در تن دوزخی او فرو می برد و تهمورث را بیرون می کشد، اما دست او پوسیده می شود و بوی بد می گیرد و با گمیز درمان می شود. 3. اسطوره ای در حماسه های شفاهی که در آن دست رستم در اثر فرو بردن در شکم دیو سپید بوی بد می گیرد و او همواره ترنجی طلایی پر از بوی خوش در دست دارد. در این مقاله با توجه به این سه سرچشمه، بنیادهای اسطوره ای بویاترنج بازشناسی و سپس این اسطوره بازسازی شده است.
مشروعیت ایرانی در حکومت های محلی ایران در قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود مغولان به قلمرو ایران و تشکیل دولت ایلخانی، تحوّلی مهم در زمینة مبانی مشروعیت حکومت ها در
ایران رخ داد. حاکمان ایلخانی، از مبانی جدید مشروعیتی که در میان مغولان پذیرفته شده بود پیروی می کردند.
از زمان غازان خان و رسمیت یافتن اسلام در حکومت ایلخانی تلاش شد تا از مشروعیت دینی نیز بهره گرفته
شود؛ اما مشروعیت چنگیزی همچنان بیشترین اهمیت را داشت. با برافتادن حکومت ایلخانی و در نبود فردی
برخوردار از مشروعیت چنگیزی- هلاکوییِ مورد توافق همگان، نیروهای متعدّدی با خاستگاه های قدرت
متفاوت بر سر کسب قدرت و تصاحب میراث ایلخانان به رویارویی با یکدیگر پرداختند. در چنین فضایی بود
که حکومت هایی همچون سربداران، آل کرت، آل اینجو، آل مظفر، آل چوپان و آل جلایر سربرآوردند. هر یک از
این حکومت های محلی در تلاش برای اثبات شایستگی حاکمیت خویش به بهره گیری از منابع مختلف
مشروعیت سیاسی روی آوردند که مشروعیت چنگیزی- هلاکویی، مشروعیت دینی و حقّ حاکمیت موروثی
محلی از آن جمله بودند. در این میان، مشروعیت ایرانی از دیگر مبانی مشروعیتی بود که این حکومت ها،
کمابیش، بهره گیری از آن را مدّنظر قرار دادند. این امر از راه هایی چون تأسی به مفاهیم و الگوهای باستانی
ایران، همچون فرّه ایزدی و همانندسازی با پادشاهان ایرانی و به کارگیری اسطوره های حماسی پهلوانی
ایرانی در ادبیات سیاسی انجام می شد. مقالة حاضر به بررسی چرایی و چگونگی این مشروعیت در
حکومت های محلی ایران در قرن هشتم هجری و نقش آن در استقرار و استمرار حاکمیت آنها می پردازد.
براساس یافته های این پژوهش، مشروعیت ایرانی در عصر این حکومت ها در خور توجه بوده است و لازم
است در بررسی آنچه که بعدها، از جمله در حضور انگاره های ایرانی، در تأسیس و استمرار حکومت صفویان
بروز یافت، به آن توجه بیشتری شود.
فرهنگ سیاسی و مبانی نظری پادشاهی و سلطنت؛ بررسی تطبیقی فره ایزدی و ظل اللهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی تطبیقی مبانی نظری دو مفهوم فره ایزدی و ظل اللهی از خلال متون تاریخی و روایی اندیشمندان مسلمان است و در پی پاسخ به این پرسش هاست که تشابه و تمایز این دو چیست؟ و آیا می توان ظل اللهی را در تداوم فره ایزدی دانست؟ برخلاف تصور رایج که این دو اندیشه را از یک جنس بر می شمارند، فرض اصلی مقاله، این است که فره ایزدی و ظل اللهی، به رغم برخی وجوه مشترک، تفاوت ها و تمایزات مهمی با یکدیگر دارند. نتایج این پژوهش که با روش مقایسه ای و تبیین تاریخی صورت گرفته مشخص می کند این دو، متعلق به دو منظومه ی فرهنگی در تاریخ ایران هستند، که تنها در شرایط خاص دوره ی خود، امکان ظهور و بروز داشته اند. از این رو، فره ایزدی؛ باید در متن فرهنگ سیاسی نظام پادشاهی ایران باستان، و ظل اللهی؛ در نظام سلطنت دوره اسلامی فهم شود.
تبیین و تحلیل فرّه ایزدی در آثار منثور دوره اسلامی؛ تاریخی، حکمت اشراقی و اندرزنامه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است تا دیدگاه مؤلفان دوره اسلامی را در بارة فرّه ایزدی با تأکید بر آثار منثور این دوره تحلیل نماید. بنابراین، این آثار؛ به سه حوزة تاریخی، حکمتِ اشراقی و اندرزنامه ای دسته بندی و مورد بررسی قرار گرفته و با تحلیل داده های آثار منتخبِ این سه حوزه، سعی دارد به این پرسش ها پاسخ دهد که قرائت اندرزنامه نویسان، مورخان و حکیم اشراق، از این مفهوم باستانی چگونه است و با اصل آن چه نسبتی برقرار می سازد؟ نتایج پژوهش مشخص می کند که شاخصه های فرّه ایزدی در حکمتِ خسروانی شیخ شهاب الدین سهروردی، عرفانی ترین تفسیر را از این مفهوم ارائه کرده، و بیشترین شباهت ماهوی و ظاهری را با نمونة اصلی آن داراست. مؤلفانِ آثار تاریخی نیز نزدیک به مؤلفه های الگوی باستانی و از منظر قدسی آن را به نگارش درآورده اند. در حالی که در خوانش اندرزنامه نویسانِ دوره اسلامی، تمایز مهمی نسبت به این مفهوم وجود دارد که کاربرد آن را با نمونة واقعی آن متفاوت می سازد. در واقع تصویری که اندرزنامه نویسان، از فره ایزدی ترسیم کرده اند، نه بر اساس شاخصه های نمونة اصلی؛ بلکه برپایة قرائتی است که آنان از مفاهیم دوره باستان، در حوزه سیاسی، خطاب به حاکمان خود نیاز داشته اند. این پژوهش با استناد به منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی به بیان این تمایز پرداخته است.
مقایسه تطبیقی فرّه ایزدی در شاهنامه و مهابهاراتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان ها، شخصیت ها و نکات مشترک فراوان اخلاقی و اجتماعی در دو اثر شاهنامه و مهابهاراتا حکایت از آبشخور مشترک این دو اثر دارد و نشان می دهد اندیشه ها و مفاهیمی که شالوده اساطیر این دو اثر را شکل داده اند از دوران زندگی مشترک هندوایرانیان باقی مانده اند. فرّه ایزدی یکی از این مفاهیم مشترک است که در شاهنامه و مهابهاراتا نمود فراوانی دارد. نویسندگان این مقاله به دنبال پاسخ این پرسش اند که فرّ در این دو اثر چه تشابهات و تفاوت هایی دارد و نوع تفکر و نگرش دو ملّت بر نمود این مفهوم چه تأثیری نهاده است. در ادبیات هندو از جمله مهابهاراتا با یک نیروی واحد که دقیقاً معادل فرّه ایزدی باشد روبرو نیستیم، بلکه به نیروهای گوناگونی برمی خوریم که هر کدام با بخشی از نیروی فرّه در شاهنامه هماهنگی دارد و این نیروها هر کدام اصطلاح خاص خود را دارد، ولی به طور کلی نیروی فرّ در مهابهاراتا همچون شاهنامه در حوادث خارق العاده و به صورت اشیاء گوناگون نمود می یابد که یکی از برجسته ترین آن ها عصای شاهی است که به دنده معروف است. این نیرو علاوه بر این که از جان شاه محافظت می-کند به او توانایی افسون، پیشگویی و شجاعت در جنگ نیز می بخشد و عواملی همچون ناسپاسی در برابر خداوند، ظلم و ستم و کژی و نابخردی در مهابهاراتا همانند شاهنامه فرّ را از شاه دور می سازد. درباره وجوه تفاوت این دو اثر نیز باید گفت چون شاهنامه در عصر خردگرایی و مدنیّت شکل گرفته و به نظم درآمده ولی مهابهاراتا در دوره ای سروده شده که جامعه به تفکر اساطیری نزدیک تر بوده است، نیروی فرّه در مهابهاراتا نمودی ملموس و عینی تر یافته و با طبیعت و شاه و اندام او پیوندی تنگاتنگ دارد ولی در شاهنامه نیرویی درونی است و به سمت عناصر مجرّد و غیر ملموس میل پیدا کرده است.
مبانی اندیشه سیاسی شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آنکه شیخ اشراق به معنای رایج کلمه، فیلسوف سیاسی نیست؛ در عین حال به دلیل اهتمام جدی اش نسبت به تعریف و تبیین جایگاه حکیم متأله در رأس هرم ریاست تامه دینی و دنیایی و نیز بواسطه ماجرای تراژیک تکفیر و قتلش (که شائبه سیاسی بودن فعالیت های وی را تقویت نموده است) مورد توجه پژوهندگان حوزه اندیشه های سیاسی واقع شده است. شیخ اشراق از اندیشه های حکمی فهلویون و حکمای پارس و نیز حکمت اشراقی افلاطونی متأثر و بر این باور بود که حاکمیت و ریاست به کسی تعلق می گیرد که متوغل در تأله و متبحر درحکمت بوده، صاحب کرامات و قادر به انجام خوارق عادات (مشی علی الماء و الهواء و قدرت انسلاخ روح از بدن، رؤیت فرشتگان و ...) باشد. وی دست یافتن حکیم الهی به حاکمیت و ریاست را از طریق زور و غلبه و خشونت نفی کرده، دوره ریاست او را دورانی نورانی و الهی معرفی می کند.
پدیدارشناسی سیاسی فرّه در اوستا و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فره ایزدی در اندیشه سیاسی ایرانشهری پدیداری کارکردی دارد به گونه ای که یکی از مولفه های تداومی به حساب می آید. ثبات، بقا و دوام دولت شهریاری، حکومت، عدالت، امنیت همه بستگی به این نیرو دارد. اندیشمندان بسیاری درباب فره پژوهش کرده اند و هرکدام با روش شناسی خاص این پدیدار را مورد واکاوی و خوانش قرار داده اند. این مقاله کوشش می کند با روش شناسی پدیدارشناسانه مقایسه ای این مفهوم در دو متن اوستا و شاهنامه فردوسی تحلیل کند، به کشف ماهیت و چیستی و چگونگی آن بپردازد و همچنین نزدیکی ها و جداسازی های این پدیدار سیاسی کلیدی را در این دو کتاب بررسی نماید. خوانشی دوباره از این مفهوم در این دو منبع بنیادین اندیشه ایرانشهری می تواند زوایای دیگری از مفهوم فره را باز نمایی کند. برای رسیدن به مفهوم، ابتدا به توضیح فرّه در اوستا به عنوان اصلی ترین منبع هویتی ایرانشهری در خرد مزدایی و سپس به توصیف و تبیین و تداوم آن از زبان شاهنامه فردوسی به عنوان متن اصلی ایرانشهری بعد از اسلام می پردازیم. هدف بنیادین ما این است که نشان دهیم فرّ، در شاهنامه تحت تاثیر اوستا می باشد اما قصدیت زرتشت در مقایسه با قصدیت فردوسی موجب تفاوتهایی در نوع تفسیر آنها از یکدیگر در باب برداشت از مفهوم فرّه گردیده است.
اندیشه حکومت دینی و روابط دین و دولت در ذهن و زبان ایرانیان
دین و دولت، همانگونه که در اندیشه سیاسی امروزه مورد بحث می باشد، در طول تاریخ در ذهن و روان انسان ها وجود داشته است و تعامل مابین این دو نهاد زائیده سده های پیشین بوده که فرایند تاریخی و اجتماعی دیرینه ای داشته است و در سرزمین کهن ایران و پیوند میان آن را می توان در میان آثار و نوشته های گذشتگان جستجو کرد. بر مبنا و گواهی متون مذهبی زرتشتی و دین مزدیسنایی، کتیبه ها، نوشته ها و آثار عهد هخامنشی و ساسانی، متن شاهنامه فردوسی که سند هویت ملی ایرانیان است و در کل، ادبیات کلاسیک فارسی که آئینه افکار و اندیشه مردم است، در تمدن ایرانی، شاه نماینده خدا بر زمین و مورد تأیید و حمایت الهی است و وظیفه عمده شاه به عنوان نماد دولت و حاکمیت، دین گستری است. وظایف متقابل دین و دولت در هم افزایی قدرت یکدیگر، امری است که مورد توجه روحانیون زرتشتی و شخص شاه بوده است و در تعلیمات و باور غالب آن عهد به ویژه عصر ساسانی، دین و دولت به منزله دو برادرند که باید حامی و پشتیبان هم باشند که بقا و رشد همدیگر را ضمانت نمایند. طبق گزارش های تاریخی از متون مذکور، می توان گفت حکومت و سلطنت پادشاهی ایرانی که مبین رابطه عمیق دین و دولت است، جلوه ای از سلطنت الهی است بر روی زمین، که اهورامزدا (آفریدگار یکتا) در آسمان به مدد فرشتگان و امشاسپندان بر این جهان حکم می راند. اندیشه فره ایزدی به وضوح بیانگر مشروعیت سیاسی نظام های سلطنتی در ایران است.
بررسی اسطوره و نماد قوچ در فرهنگ ایران باستان با محوریت قوچ های سنگی چهارمحال وبختیاری
حوزه های تخصصی:
سنگ قبرها دارای ارزش سمبلیک و نمادین می باشند. از میان این سنگ قبرها می توان به تندیس های سنگی شیر و قوچ اشاره کرد .این تندیس ها صرفا جنبه تزیینی نداشته و علاوه بر اشاره مستقیم به پاره ای مفاهیم، سندی هستند که ویژگی های اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی دوران خود را بازگو می کنند و به عنوان جزئی از اجزای شکل دهنده فرهنگ مردم ایران، رمز و رازهای زیادی را در خود دارند که گشودن هریک از این رموز می تواند قسمتی از فرهنگ و ذهنیت مردمان گذشته را برای ما بازگو کند. تحقیقاتی که در مورد آنها انجام پذیرفته بیشتر با محوریت شیرهای سنگی بوده و می توان گفت در این میان تندیس های قوچ سنگی در حاشیه شیرهای سنگی قرار گرفته و کمتر تحقیقی به بررسی مستقیم آنها پرداخته است همچنین تحقیقات بیشتر حول شکل ظاهری تندیس ها، اهمیت زیباشناختی با نگاهی گذرا به تاریخچه آنها بوده و کمتر به بررسی نقش نمادین و جایگاه آنها در فرهنگ سمبلیک و ارتباط آن ها با اسطوره ها ونمادهای باستانی ایران پرداخته شده است. اطلاعات و داده های نوشتار حاضر با بررسی های میدانی و مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است و با استفاده از شیوه تحلیلی- توصیفی بررسی شده اند. نتایج حاصل از این نوشتار بیانگر آن است که قوچ های سنگی با اسطوره و نماد قوچ در گذشته پیوند دارند.
مقوله بندی «فره ایزدی» و تکامل آن تحت تأثیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فر»/ «فرّه»/ «خره»/ «خوره»/ «خورنه»، مفهومی اساطیری و رمزآمیز در فرهنگ ایرانی است که در دوره اسلامی، متأثِّر از مفاهیم قرآن، دگردیسی می یابد و در اندیشه شیخ اشراق به تکامل می رسد. اوستا، اصیل ترین منبع نوشتاریِ پیش از اسلام و شاهنامه مهم ترین کتاب پس از اسلام است که مفهوم «فر» را تبیین نموده، باوجود پژوهش های بسیار درباره «فر»، تاکنون مفاهیم، گونه ها، ویژگی ها و پیکره گردانی های آن در یک رده بندی علمی تبیین نشده است. این پژوهش می کوشد در خلال یک رده بندی علمی دریابد «فره ایزدی» در دوره اسلامی، تحت تأثیر مفاهیم قرآن از کدام نام های خداوند بیشتر اثر پذیرفته است؟ بنابراین یافته های تاریخی درباره «فر» را به روش کیفی، رده بندی و تفسیر ادبی تاریخی می کند؛ و برای اثبات تناظر این مفهوم به آیات قرآن استشهاد می کند. برای درک مفاهیم «فر» ابتدا به اصطلاحات همسنگ آن توجه شده؛ در میان واژگان ملازم «فر»، اصطلاحات «اورنگ»، «اورند»، «بُرز» بیشتر جنبه اساطیری دارند و «وَرج»، «بَغ» و «وخش» علاوه بر بنیاد اساطیری قابل انطباق با حکمت اسلامی نیز هستند. گونه های «فر» عبارت اند از: «فرایرانی»، «فرپهلوانی»، «فرکیانی»، «فر زرتشت» و «فر موبدی». ویژگی های فر نشان می دهند: «فر» موهبتی خدایی، گسترده و همه گیر، برخوردار از صورت های مختلف، قابل افزایش و کاهش، قابل گسست و گم شدن، قابل ترکیب با دیگر «فر»ها، رازآمیز و اعجازآفرین، یاری رسان، ستایش برانگیز، ضدپلیدی، دارای درخشش، عامل مشروعیت حکومت، محافظ افراد و قابل انتقال است. «فره ایزدی» در پیکره گردانی های اساطیری خود می تواند به شکل نیرو، موجود زنده یا اشیا تغییر شکل دهد؛ در قالب نیرو و استعداد به شکل «زیبایی»، «خرد» و «قدرت» جلوه گر شود. در چهره موجودات زنده اعم از زن و فرزند، حیوان و گیاه پدیدار می شود و می تواند به مثابه عنصری نمادین در قالب اشیا پدیدار شود. در دوره اسلامی، «اسماءالحسنی» به ویژه «فضل الهی»، «رحمت عام و خاص»، «وسعت علم الهی» و «نور» در کنار مفهوم «سکینه» که برآمده از قرآن هستند، با حذف ویژگی های ناشی از نظام طبقاتی عصر ساسانی، یعنی ستایش فرهمندان، انتقال پذیری موروثی فر و درخشش محسوس شاهانه آن، این مفهوم را استحاله کرده و به کمال رساندند.
سیر قدرت و آسیب های آن ازاسطوره تا حماسه در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی در حماسه ها، تقابل پهلوانان و شخصیت ها بر قدرت استوار است. در بسیاری موارد خدایان در این قدرت نمایی ها دخالت مستقیم دارند و در موارد دیگر خدایان، با واسطه اعمال قدرت می کنند. پهلوانان و شاهانی که به همراه قدرت، از خرد کافی برخوردارنیستند و یا دیو، راهزن عقلانیت آنان می گردد، به سوی جهل وآزمندی می گرایند. آسیب آزمندی که مهمترین دستاورد جهل است قدرت را به صورت بلیه ای مصیبت بار برای خود شخصیت ها و نیز جامعه، درمی آورد. دراین پژوهش، پس از بیان مبانی نظری قدرت، سیر تاریخی قدرت از اسطوره تا حماسه در شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرارگرفته است.
رازگشایی نمادهای آیینی در پوشش شهریاران ساسانی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱
33 - 42
حوزه های تخصصی:
نقش برجسته ها، سکه ها و مهرهای ساسانی از منابع و مآخذ بزرگ هنر و فرهنگ ساسانی بشمار می روند، پژوهندگان هربار که به مطلب تازه ای از تاریخ و هنر ساسانی بر می خورند یا به خواندن نوشته ای توفیق می یابند، همواره به این منابع بازمی گردند. این نقش ها معیارهای اصیلی هستند که می توانیم نتایج بدست آمده را با آنها بسنجیم. مقایسه تصویر شهریاران ساسانی که بر صخره ها نقرشده با تصویر آنها بر سکه ها و ظروف فلزی نقش دار و نگین های کنده کاری شباهت و وحدتی اصولی را اثبات می کند که تصویرهای مذکور بر مبنای آن پدید آمده اند. بررسی زیورها، پوشاک و مخصوصاً افسر شاهی روشن می سازد این آثار دارای نشانه های نمادین و رازآمیزی هستند که با آئین زرتشت و باورهای پیش از آن پیوندی ناگسستنی دارند. «دیهیم» یا «فرّ» ایزدی از نشانه های بارز هنر ساسانی است که ضمن ارتباطات ساسانیان با امپراطوری روم به آن دیار رفته و بعدها در لباس نظامی کُروات های قوم ایرانی تبار اروپایی ظاهر شده و از آنجا به فرانسه رفته و مورد توجه سایر اروپاییان قرار گرفت به طوری که ابتدا شاهان و بزرگان آن را بکار گرفته اند و بعدها جزئی از لباس رسمی مردم آن دیار شده است.
بنیاد دولت در ایران: امری نظری یا عملی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
39 - 57
حوزه های تخصصی:
شاید مهم ترین ویژگی مطالعات مربوط به اندیشه سیاسی در ایران، تاکید بر وجود اندیشه سیاسی مستقل و مدون در باب دولت در ایران باشد. این اندیشه که از آن تحت عناوین مختلف نظیر "اندیشه ایران شهری"، "خردمزدایی" و مانند آن یاد می شود، مؤید آن است که سازمان دولت در ایران از پشتوانه نظری مستحکم برخوردار است و بر اساس آن عمل می کند. در مقاله حاضر تلاش می شود در پرتو دو نظریه استبداد شرقی و پاتریمونیالیسم به بررسی این موضوع و قوت نظری آن پرداخته شود. در همین راستا، تلاش می شود به بررسی این موضوع پرداخته شود که بنیاد دولت در ایران بیش از آنکه مبتنی بر اندیشه ای خاص و مدون باشد، ریشه در مقتضیات و ضرورت های عملی داشته است.
تقدیس چنگیزخان در منظومه های تاریخی دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۲
27-50
حوزه های تخصصی:
دوره ایلخانی از دوره های مهم تاریخ نگاری فارسی است و آثار تاریخی ارزشمندی در این زمان آفریده شده است. از آنجا که مخاطب این آثار معمولاً نهاد قدرت بوده است، شاعران و نویسندگان می کوشیدند رضایت آن را جلب کرده و با استفاده از ابزارهای گوناگون زبانی و بلاغی و استناد به گفتمان های مقبول جامعه، به شاهان مغول مشروعیت بخشند. یکی از این شیوه ها نسبت دادن فرّه ایزدی به خانان مغول و همانندسازی آنان به شاهان آرمانی ایرانی بود. در این پژوهش چگونگی بهره گیری از گفتمان دینی در جهت تقدیس چنگیزخان، در سه منظومه تاریخی ظفرنامه مستوفی، تاریخ منظوم کاشانی و شهنشاه نامه تبریزی بررسی شده و برای تکمیل بحث، رویکرد شاعران این آثار با رویکرد خواجه رشیدالدین در این زمینه مقایسه شده است. بدین منظور، این مقاله از گوهر پاک اجداد چنگیز، چگونگی ارتباط خان مغول با عالم غیب و فرّه ایزدی او، اعتقاد به برقراری رابطه میان حمله مغولان به ایران و مأموریت الهی چنگیز سخن به میان آورده است. نتایج حاکی از آن است که دو رویکرد متفاوت در این آثار وجود دارد: کاشانی و مستوفی برای خلق تصویر شاهی آرمانی از خان مغول از روش های گوناگون بهره گرفته اند؛ اما تبریزی کمتر در جهت ایجاد مقبولیت مغولان گام برداشته و به اشاره ای کوتاه و گذرا بسنده کرده و خواجه رشیدالدین در جامع التواریخ نیز رویکردی میانه دارد؛ ایده تقدیس چنگیز که در اثر اخیر آشکارا مطرح شده ، در تاریخ منظوم کاشانی و ظفرنامه به نُضج و کمال رسیده است.
بررسی مشروعیت حکومت تیمور و جانشینان او(912- 771ه.ق.) با رویکرد به اندیشه های سیاسی ایرانی
حوزه های تخصصی:
مشروعیت در اصطلاح سیاسی به معنای پذیرش و فرمانبرداری آگاهانه و داوطلبانه مردم از نظام سیاسیو قدرت حاکم است. همه انواع نظام های سیاسی، نیاز به مشروعیت دارند؛ تا از یک سو ثابت نمایند که سلطه و حاکمیت ایشان بر حق و درست است و از سوی دیگر با آگاه نمودن زیر دستان از حقانیت خود، موجبات اطاعت سیاسی آنان را فراهم آورند. هر حاکمیتی در چارچوب شرایط عصر خود و با توجه به مذهب، فرهنگ، خلقیات وپیشینه جامعه، اصول خاصی را به عنوان مبنای مشروعیت ارائه می کند. مساله مهم در اینجا توان تلفیق این اصول باشرایط مختلف است. یکی از ابزارهایی که حکومت ها برای اعتبار بخشی به حاکمیت خود استفاده می نمودند، بهره گیری از اندیشه ها و عقاید سیاسی ایرانی در مورد جایگاه والای حکومت و لزوم اطاعت از حاکم بود. تیموریان(912- 771ق.) در جهت کسب مشروعیت به این اصل مهم توجه داشتند. این مقاله بر آن است تا مشروعیت حاکمیت تیموریان را بر مبنای اندیشه های ایرانی و در قالب عناوینی همچون؛ حقّ الهی حکومت، فرهمندی، تأیید الهی، تأثیر پذیری از آداب ملکداری پادشاهان ایرانی و... به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس اطلاعات کتابخانه ای بررسی نماید.