مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
فرجام شناسی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر شامل مسائل مربوط به معتقدات مزداپرستان درباره مرگ و مراسم وابسته بدان در این جهان است . در این نوشته فرجام شناسی مزداپرستی و آیین دفن مردگان براساس متنهای کهن اوستا(اوستای کهن که شماری از یسنه هاست)واوستای جدیدکه(اوستای جدید کتابها و مجموعه هایی چون یشتها‘و ندیداد‘ خرده اوستا ویسپرد و یسنه های جدید را در بر می گیرد.) – و از لحاظ دوره های جدیدتر و براساس متنهای پارسی میانه یا پهلوی(مانند روایت پهلوی ‘ ارداویراف نامه ‘ گزیده های زادسپرم ‘ مینوی خرد و...) مورد بحث قرار میگیرد. طبیعی است که در مورد اقوامی چون ایرانیان که دارای آثار دینی مکتوبی از دورانهای کهن و میانه و نو هستند‘ باید هر دوره را به صورتی مجزا مورد مطالعه قرار داد. زیرا در طول زمان و با تغییرات و تحولات اجتماعی و فرهنگی و تاریخی گوناگون دیدگاهها وبرداشتهای تازه ای پدید می آید که در هر مقطع بر جهان بینی و چگونگی آرا و عقاید مردم آن زمان اثر می گذارد و به آن رنگ تازه ای می دهد.
نقد و بررسی ادبیات مکاشفه ای در آیین یهود
حوزه های تخصصی:
بحث «آینده» و مباحث مربوط به آن، به ویژه فرجام شناسی و آخرالزمان در آیین یهود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با نگاهی به مکاشفه انبیای یهود در کتاب مقدس، میبینیم بیشتر آنان درباره آینده قوم و سرزمین یهود مکاشفه و رویاهایی دارند. هدف این پژوهش نقد و بررسی مکاشفه های انبیای یهود درباره آینده آنان و اورشلیم و نجات آن قوم در آخرالزمان بر اساس متون مقدس است. ادبیات مکاشفه ای در میان قوم یهود از اهمیت والایی برخوردار است؛ زیرا هم اکنون فرقه هایی از یهود با مهم دانستن این موضوع، درصدد تشکیل دولت و قوم بزرگ یهود هستند. پس از تعریف واژگان مرتبط، به برخی از مکاشفه های انبیای یهود و نوع مکاشفه آنان و پیش گویی سرنوشت بد یا آینده خوب قوم یهود اشاره شده است.
تحلیل و بررسی معیار حقانیت در ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره در خصوص هر دینی این سؤال مطرح است که آیا از حقانیت برخوردار است و چه معیار و ملاکی برای ارزیابی و بازشناسی دین حق از دین باطل وجود دارد؟ از جمله معیارهایی که در این زمینه مطرح است، عبارتند از: قابلیت فرجام شناسی، معیار اخلاقی، تجربه دینی ، انسجام درونی، زنده بودن دین، تاریخ اعتبار الهی و مطابقت با واقع. در این مقال، به تحلیل و بررسی این معیارها می پردازیم. از جمع بین معیارها، معیار مورد قبول عبارت است از: دینی می تواند حق باشد که اولاً، همة معارف و احکام عملی و دستورات اخلاقی موجود در آن دین، مطابق با واقع و نفس الامرِ متناسب خودش باشد. ثانیاً، این مدعای ادیان که خود را راهی مورد تأیید خداوند متعال برای رسیدن به کمال و سعادت معرفی می کنند، مطابق با واقع باشد؛ یعنی خداوند متعال نیز آن دین را به عنوان طریقی برای رسیدن به خود، و برنامه ای برای زندگی مورد رضایت خود مورد تأیید قرار داده باشد و هنوز ارادة الهی به این امر تعلق گرفته باشد که انسان ها از طریق پیروی از آن دین، به سعادت و قرب الهی نائل آیند. نکته مهم و در خور توجه این است که ادیانی برخوردار از حقانیت هستند که علاوه بر الهی بودن، اعتبار آنها سرنیامده و دچار تحریف نشده باشند، و همه آموزه های آن مطابق با واقع باشد.
بررسی تطبیقی سیرالعباد سنایی غزنوی و رسالة الغفران ابوالعلاء معرّی از دیدگاه فرجام شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های غالب در آثاری نظیر سیرالعباد و رساله الغفران، که مبنای روایی در آن ها سفر روح است، فرجام شناسی است. در این جستار مطالعه این موضوع، با گذری بر مفهوم فرجام شناسی و نگاهی مختصر به انعکاس آن در باورهای ملل و ادیان مختلف آغاز گردیده و با بررسی تطبیقی سیرالعباد و رساله الغفران در سه قطب فرجام شناسی یعنی فرجام شناسی در ساختار کلی روایت، استفاده از رمزهای عالم ماده و بهره گیری از مبانی عقیدتی، جهت نیل به اهداف تحقیق ادامه یافته است. مقایسه این دو اثر بر اساس مکتب آمریکایی در حوزه مطالعات تطبیقی صورت گرفته است.
کندوکاوی پیرامون فرجام شناسی از دیدگاه پل تیلیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ اندیشی، از دل مشغولی های دیرپای آدمی و همچنین اندیشمندان معاصر ازجمله پل تیلیش به شمار می آید. که البته آرای او به جهت غلبة دیدگاه اگزیستانسیالیستی وی در این مسئله، رنگ و بوی نسبتاً متفاوتی می یابد. به طور کلی مسئلة آخرت برای وی معنایی متعالی تر از معنای مصطلح حادثه واپسین دارد که آن عبارت است از استعلای آفرینش در پرتو حیات ابدی. ابدیت در اندیشة وی، امری نیست که در آینده به آن دست یابیم بلکه اکنون و در حیطة کامل هستی حضور دارد. تیلیش بنا بر رویة خود که به کاربردن برهان بر مسئلة خدا را عین نفی آن می داند، با نقد سه رویکرد تناسخ، بینابین و برزخ در اثبات معاد، با بیان رابطة زمان و ابدیت و تبیین حیات الهی و با پیونددادن حیات ابدی موجودات با حیات الهی، جاودانگی موجودات را به اثبات می رساند. همچنین روشن خواهد شد که تبیینی که تیلیش از معاد ارائه می دهد از عناصر موجود در معاد دینی، همچون بهشت و جهنم، حادثة واپسین، و معاد جسمانی، خالی بوده و با معاد دینی در تعارض است، همچنین محذورات و پیامدهای ناخوشایندی نیز به دنبال دارد
خدا و تاریخ انسان از دیدگاه عهدین و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون مقدس ادیان ابراهیمی توجه به گذشته و حال و آیندة تاریخ بشر جایگاهی شاخص دارد. کتب موجود در عهد عتیق، با ساختاری نسبتاً تاریخ گونه، سرگذشت انسان را از آغاز آفرینش جهان و انسان شروع می کند و تا رسیدن به پیدایش قوم بنی اسرائیل ادامه می دهد. از این جا به بعد این تاریخ رنگ قومی به خود می گیرد و در نهایت نگاهی به تصورات و مفاهیم آخرالزمانی دارد که گاه قومی اند و گاه فراگیر. عهد جدید را باید در دو بخش جداگانة اناجیل و رساله ها مورد بررسی قرار داد. بخش اناجیل فاقد نگاه تاریخ گونة عهد عتیق است، اما در عین حال، از دیدگاه نگارندگان آن، از تحقق وعده های مسیحایی عهد عتیق خبر می دهد. بخش رساله ها (بطور خاص رساله های پولس) مفاهیمی را از عهد عتیق وام می گیرد و با تفسیری خاص از آن ها، نوعی الهیات مخصوص به خود و نوعی فلسفه تاریخ عرضه می کند. تصلیب حضرت عیسی(ع) و صعود آن حضرت به آسمان «نقطة عطفی» مهم در این فلسفة تاریخ به شمار می رود. چینش مطالب قرآن و نیز محتوای آیات قرآن گرچه حالت گزارش تاریخ گونه ندارد، اما در مفاهیم قرآنی گذشته و حال بطور ضمنی و آیندة انسان به جدّ و با تأکید مورد توجه قرار دارد.
تفاوت ها در باب دوران های تاریخی در سه متن مذکور در دو جا تجلی خاص دارد: بخش الهیات موجود در رساله های پولس، که در آن شاهد فلسفه تاریخ خاصی هستیم و در عهد عتیق، که در آن الهیات صبغة قومی به خود گرفته است.
جنبش مشروطه خواهی ایرانیان؛ خیالی ناممکن یا برنامه ای ناتمام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش مشروطه خواهی مردم ایران، از زوایای مختلفی مورد بررسی محققان قرار گرفته است. با این حال این واقعه مهم از جهت انطباق با زمانه و افق تاریخی ایران کمتر مورد کندوکاو قرار گرفته است. اندک تحقیقات موجود در این زمینه به دو مشرب نظری تعلق دارد؛ در یک مشرب نظری مشروطیت وارده خارجی در نظر گرفته می شود که فاقد هر گونه تجانس مضمونی و انطباق اجتماعی با زمینه تاریخی ایران است و لذا شکست کوشش های فعالان مشروطه خواه برای برقرار ساختن چنین نظام سیاسی از ابتدا محتوم بود. در مشرب دوم ناکامی جنبش مشروطیت به عوامل بیرونی، مداخلات خارجیان و ضعف رهبران سیاسی نسبت داده می شود. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله حاضر را می توان بدین ترتیب صورت بندی کرد که ناکامی و شکست جنبش مشروطیت در برقراری نظام سیاسی دموکراتیک ناشی از ناهمزمانی تاریخی این خواست با واقعیت های عینی- ذهنی ایران بود و یا می توان الگوی تبیینی جایگزینی را در برابر این نظریه مطرح کرد؟ روش تحقیق در بحث حاضر روشی ترکیبی است و همزمان از روش تحقیق تاریخی و روش تبیین علّی استفاده شده است. یافته های تحقیق دو نکته اصلی در پاسخ به پرسش تحقیق معلوم ساخت. نخست آن که الگوی ناممکنیِ مشروطیت علی رغم برخورداری از توانایی هایی برای تبیین ناکامی مشروطیت، به دلیل رویکرد تقلیل گرا از توضیح بخش های دیگری از واقعیت تاریخی ناتوان است. دوم این که الگوی رقیب یعنی الگوی ناتمامی، ضمن تبیین مناسب نارسایی های ساختاری موجود، پروژه مشروطیت را برنامه تحول سیاسی ای می انگارد که همچنان در افق تاریخ معاصر ایران گشوده است.
ایزد رشن و جایگاه او در دین زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی زبانشناختی و کارکردی ایزد رشن در دین زرتشتی پرداخته شده است. رشن یا رشنو یکی از ایزدان زرتشتی است که در متون فارسی میانه نقش برجسته ای به عنوان یکی از سه ایزد داوری روان بر عهده دارد. رشنو در نوشته های پارسی میانه به صورت «رشن» با صفت «راست» آمده است. در این مقاله ابتدا اشتقاق ریشه شناختی رشنو مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه به کارکردهای گوناگون این ایزد و سایر ایزدان همکار او در اوستا و متون فارسی میانه اشاره شده است. برای ارائه تصویری جامع تر از این ایزد به کارکردهای مشابه با رشن در سنت ودایی و عیلامی/ایلامی نیز توجه شده و در پایان به نمونه هایی از کاربرد نام این ایزد در ادبیات فارسی اشاره شده است.
مسئله شناسی امر تاریخی در گذار به کتاب تاریخ چیست؟ اثر میشل مه یر
حوزه های تخصصی:
خاصه در اعصارِ شت ابان است که مسئ له وارگیِ تاریخ نق اب از رخ بر می گیرد. نمودهای بیرونیِ ای ن شت اب هرچه باشند، پی امد ثابت آن مسخِ پی اپیِ پاسخ ها به پرسش است که خلطِ پرسش و پاسخ را در پی می آورد و در نه ایت به استق رار خلط عام می انجام د. بر اساس این مشاهدات، میشل م ه ی ر رویکردی عق لانی و فلسفی ب ه تاریخ را پیشن هاد می کند که عقلانیت آن مبتن ی ب ر توان تشخیص پرسش از پاسخ است و منش فلسفی آن در گ روِ تق لا برای سام ان دادن و معن ا بخشیدن به پرسش ها. در کتاب تاریخ چیست؟ این رویکرد مسئ له شناخت ی در ب راب ر دو ادراکِ مرسوم از روایت تاریخی موضع می گیرد: یکی ادراک اثبات گ را که ب ر مادیت رویدادهای گذشته تمرکز می کن د و مسئ له وارگی آن ها را کوچک می شم ارد؛ دوم ادراک ف رجام شناختی که معنای تاریخ را در غایت آن می جوید.
نقد و تحلیل الهیات امید یورگن مولتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولتمان از نسل اول الهی دانان پس از جنگ بود که آثار شوم نومیدی را در جامعه مسیحی درک کرده بود، لذا همگام با اعضای «کلیسای معترف» برای احیای امید مسیحی اقدام کرد. او با بن مایه الهیات لیبرال و وجودی، ضمن اسطوره زدایی از اندوخته های تاریخ مسیحیت، احیای امید را محصول ظرفیت وجودی انسان و برگرفته از شناخت و تصمیم درونی او دانست. مولتمان با روشی دیالکتیکی فرجام شناسی را، که به عنوان پیوستی بی فروغ در پایان کتب مسیحی بود، در کنار صلیب و رستاخیز مسیح، به عنوان اصلی کاربردی در کانون الهیات مسیحی قرار داد. او با عبور از تئیسم و پان تئیسم، متأثر از روح کلی فلسفه بلوخ، خدای پانن تئیستی پاننبرگ را وام گرفت و با تفسیری نو و متمایز از دیدگاه لوتر، بارت و بولتمان در باب صلیب و رستاخیز مسیح، با رویکردی اجتماعی، خدا را همراه با وعده موثقش، در میان رنج انسان ها و پیش رو و همراه آنها، فعال در سرنوشت انسان و جهان دانست. این نوشتار با رویکردی اسنادی، تحلیلی و انتقادی، با تأکید بر اولین کتاب مولتمان، الهیات امید ، ضمن پاسخ به چرایی اهمیت کلیدی «امید» در الهیات مولتمان در مقایسه با بارت، بولتمان و بلوخ، الهیات امید او را تبیین و رابطه اش با رویکرد لیبرال و وجودی بولتمان و الهیات نوارتدوکس بارت و فلسفه امید بلوخ را مورد نقد و تحلیل قرار می دهد. مولتمان توانسته ضمن حفظ قداست و حریم خدای کتاب مقدس، او را همراه با همه جهان و پیش روی انسان های رنجور وارد زندگی روزمره کند و با احیای امید مسیحیِ آینده محور به جای ماندن در گذشته و حال، کلیدی همه فهم برای حل گره گاه های جامعه (مسیحی) ارائه دهد.
ریشه های ایرانی-گنوسی باورهای فرجام شناسانه کیش مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
65 - 80
حوزه های تخصصی:
واکاوی در ریشه های باورهای کیش مانوی، همواره از جمله مهم ترین مباحث مورد پژوهش محققان این کیش کهن و پر ابهام باستانی بوده است. در واقع، از یک سو بخش عمده ای از این ابهام ناشی از کمبود دسترسی به منابع دست اول این کیش است که با اکتشاف متونی متعدد از منابع دست اول مانوی از بخش های گوناگون جهان دریچه های تازه بر جنبه های پر ابهام آن گشوده شد و جلوه های بی بدیلی از اندیشه بشری را پدیدار ساخت. همچنین از سوی دیگر، بخشی از ابهام در ماهیت کیش مانوی ناشی از پیچدگی پر اطناب باورهای مانوی است که خود ریشه در ماهیت تلفیقی آن باورها دارد. ازجمله جنبه های پر ابهام، این کیش ریشه های اساطیر سرانجام جهان است که پژوهش های بسیاری درباره آن صورت گرفته است، اما هنوز ابعاد پر ابهام آن ناشناخته مانده است، بر این مبنا، مسئله اصلی این تحقیق نیز واکاوی ریشه های باورهای آخرت شناسانه کیش مانوی است. این تحقیق با رویکردی تحلیلی و توصیفی بر پایه متون دست اول کتابخانه ای به این نتیجه دست می یابد که باورهای آخرت شناسانه کیش مانوی تحت تاثیر اندیشه های باور های ایرانی، گنوسی پیش از مانوی شکل گرفته است. در واقع، بن مایه های فکری مانی در برساخت باورهای آخرت شناسانه این کیش مُلهم از رشد فکری او در میان آیین های گنوسی و ایرانی بوده است.
بررسی تحلیلی علل بینشی صبر حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام مصیبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام شهریور ۱۴۰۰ شماره ۲۸۵
79-88
حوزه های تخصصی:
صبر در ادبیات مقاومت جایگاه والایی دارد. معارف اسلامی نیز سرشار از دعوت به سوی اقسام صبر، ازجمله صبر هنگام مصیبت است. در این مقاله به عوامل بینشی صبر حضرت زهرا سلام الله علیها بر مصیبت می پردازیم؛ عواملی که بی تردید نقشه راه تقویت پایداریِ هنگام مصیبت را پیش روی رهروان آن حضرت ترسیم خواهد کرد. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی به دنبال استخراج عوامل بینشی صبر حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام مصیبت و تحلیل آنهاست. بدین منظور، پس از توضیح مبادی تصوریِ بحث، علل بینشی صبر حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام مصیبت را در چهار حوزه خداشناسی، خودشناسی، دنیاشناسی و فرجام شناسی بررسی می کنیم. یقین به خداوند متعال، درک حضور و معیت الهی، درک محبت الهی و قرب او در حوزه خداشناسی، معرفت بالا و والای حضرت نسبت به خویش در حوزه خودشناسی، و اموری مانند شناخت طبیعت زندگی دنیا در حوزه دنیاشناسی و آگاهی نسبت به پیامدهای اخروی صبر و معادباوری در حوزه فرجام شناسی، از مهم ترین علل بینشی صبر حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام مصیبت است. امید آنکه بتوان با الگوگیری از این بانوی معصوم، صراط مستقیم را طی کرد و به قرب الهی رسید.
ارزیابی فرجام شناسی یورگن مولتمان در الهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
283 - 313
حوزه های تخصصی:
یورگن مولتمان، الهی دان پروتستان، تحت تأثیر جنگ های جهانی و دیگر حوادث سیاسی و اجتماعی قرن بیستم، به این نتیجه رسید که خوانش سنتی از آموزه فرجام جهان نمی تواند بستر مناسبی برای تحقق امید مسیحی به این امر باشد، زیرا نسبت به سازوکار موجود حاکم بر جهان بی تفاوت است. بر اساس دیدگاه مولتمان، خدای پدر، فرزند خویش را برای اصلاح این سازوکار فرستاد ولی قدرتمندان جهان وی را به صلیب کشیدند. با وجود این، خداوند با رستاخیز مسیح، آنان را ناکام گذاشت. به باور مولتمان، با تکیه بر عهد جدید می توان سازوکاری برای جهان (سازوکار موعود) در نظر گرفت که بستر مناسبی برای تحقق امید مسیحی برای فرجام جهان باشد. این سازوکار دارای مؤلفه هایی است که با تکیه بر آن ها می توان به نیاز انسان معاصر پاسخ گفت. لذا فرجام شناسی مولتمان زمان مند، زمینه مند و شمول گراست. این فرجام شناسی در رویکرد خویش نسبت به نقد فرجام شناسی سنّتی، جامعیت متعلّق امید، شمولیت امید، صورت بندی اجتماعی پراکسیس امید و جایگاه مفهوم آینده در امید تاریخی، نوآوری های منحصربه فردی در الهیات مسیحی قرن بیستم داشته است. با وجود این نکات، تردید در ایجاد امید روان شناختی، ناسازگاری میان آموزه روح القدس و خصلت شگفتی امید مسیحی، تردید در توفیق روش شناختی تخیل الهیاتی، ابهام در سازوکار درهم کنش زمان خطی و زمان ابدی و ابهام در چگونگی تأثیر این امید در رفتار مؤمنان، این تفسیر از امید مسیحی را در محل تردید قرار می دهد.
الهیات سیاسی: چیستی و حدود یک مسأله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
119 - 146
حوزه های تخصصی:
مطالعات الهیات سیاسی به طور روزافزون گسترده تر می شود اما پرسش ماهیت الهیات سیاسی همچنان مسئله ای محوری است. محور این جستار مسئله الهیات سیاسی در بنیادی دینی و تاریخی و حدود و امکان آن در مختصات سیاسی حقوقی جدید است. این مقاله ابتدا مختصری از موقعیت و پیشینه پرسش های آن را بررسی می کند؛ سپس چارچوبی اولیه را برای طرح مسئله الهیات های سیاسی بازسازی می کند. در استدلال آن: دو رویکرد اساسی تفکیک می شوند: اول، رابطه انواع فرجام شناسی و اشکال تحول یافته آن با فعلِ و سازوکار اجتماع یا قوای حاکمه؛ دوم، بنیان سیاسی الاهیاتی مشروعیت و توان توجیه ساختار نظمِ عمومی در هماهنگی با منظومه ای متافیزیکی. این چارچوب از یک سو، به تحلیل نسبت این دو مقوله، و از سویی به درکِ نظام مندترِ پرسش هایِ برآمده از این پیشینه تا تجدد کمک می کند. از نظرگاه این مقاله، بن مایه رویکرد نهایی به الهیات سیاسی شناختِ تبار مفاهیم و ساختارهای نظریه سیاسی حقوقی تجدد در نسبت با نهاد فکر الهیاتی است. در نتیجه گیری آن، رویکرد اخیر توان پاسخ به برخی نقدهای اساسی پیرامون امکان الاهیات های سیاسی و پرسش های غایت انگاری و باستان گرایی در مختصات سیاسی حقوقی تجدد را دارد.
اساطیر فرجام شناسی نوین فضایی در رمان های علمی- تخیلی آرتور کلارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
175 - 202
حوزه های تخصصی:
آرتور کلارک به دنبال ارائه یک فرجام شناسی نوین فضایی است. تا کنون تحلیل گران فقط به شکل پراکنده و غیر منسجم به ماهیت فرجام شناسانه و دینی حضور بیگانه ها وخدایان در کنار سفرهای فضایی اشاره کرده اند، در این مقاله به تحلیل منسجم کلیت عناصر فرجام شناسانه و مقایسه این مفاهیم فرجام شناسانه با منشاء آن ها پرداخته ایم. این عناصر فرجام شناسی نوین فضایی، پاسخ های اسطوره ای، به نیازهای دوران معاصر بر بستر پیش فرض های فکری مدرنیته هستند. روش کار تحلیلی تطبیقی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که داستان های کلارک مانند داستان چکش خدا، ادیسه فضایی و پایان کودکی یک فرجام شناسی به ظاهر نوین را با اسطوره هایی پیرامون مفاهیم جاودانگی، رستاخیز و پایان تاریخ بشری ارائه کرده است تا پاسخی به نیازهای فکری بشر معاصر باشد، اما او در این کار همچنان عناصر فرجام شناسی گذشته را مورد بهره برداری قرار داده است که نشان دهنده عدم گسست کامل او از نظام های فرجام شناسی قبلی و احیای استحاله یافته آن هاست.
تفسیر موعودباورانه فیلسوفان یهودی از عصر جدید: امکانی برای عبور از دوگانه تداوم و گسست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اروپا در جریان روشنگری، خودآگاهی تاریخی زمانه اش را در گسست از گذشته مسیحی و خودآئینی انسان فهمید. اما در قرن بیستم، به دنبال بحران های تاریخی بی سابقه، داعیه خودآئینی انسان و نوآئینی عصر جدید به چالش کشیده شد و این بار پرسشگری درباره بنیان های عصر جدید به دو شرح متفاوت انجامید. در شرح نخست، عصر جدید به مثابه تداوم عصر پیشین فهم شد و تمام مفروضات اساسی و خودبنیاد آن مورد پرسش قرار گرفت. در شرح دوم، عصر جدید به مثابه عصری درک شد یکسر متفاوت با عصر پیشین که پاسخ هایی جدید برای پرسش های کهن فراهم آورده است. با روشن شدن محدودیت های دو نظریه فوق، این پرسش مطرح شده است که آیا می توان خداباوری و انسان محوری، و به تبع آن نظریه های پیوست و گسست، را در جایی به هم نزدیک کرد؟ در جهت مواجهه با پرسش مذکور، این مقاله تلاش کرده است تا مفهوم یهودی موعودباوری در اندیشه طیفی از فیلسوفان یهودی را پشتوانه بررسی امکان فراتر رفتن از دوگانه موجود قرار دهد و راه سومی را معرفی کند که در آن نه تنها دین و مدرنیته ضدیتی ندارند که تفکر تحول خواهانه مدرن نیروی انتقادی و امید سازنده اش را از ایده های موعودباورانه می گیرد.
مفهوم مشروعیت و جایگاه آن در منازعه اشمیت، لوویت و بلومنبرگ درباره مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
838 - 819
حوزه های تخصصی:
اندیشه بحران پیشینه ای تاریخی در سنت تفکر آلمانی دارد. بنابه یک خوانش می توان واکنش رمانتیک ها به کانت را سرآغاز اندیشه مبتنی بر بحران در این سنت به شمار آورد. اندیشه بحران در سده نوزدهم نیز ادامه پیدا کرد و در اوایل سده بیستم، با بسط تمام عیار عالم مدرن، به اوج خود رسید. کارل اشمیت و کارل لوویت از بزرگ ترین مدافعان اندیشه بحران در سده بیستم به شمار می آیند که از راه های متفاوت، بنیاد عصر نو را به نقد کشیدند و مشروعیت آن را به پرسش گرفتند. حربه ای که این دو اندیشمند به آن دست یازیدند، بر خوانشی ویژه از به اصطلاح برنهاد سکولاریزاسیون بنا گذاشته شده است. در پاسخ به این انتقادها، هانس بلومنبرگ، با نقد رویکرد اشمیت و لوویت در برابر عصر نوین، و ارائه تفسیری بدیل از خاستگاه های تاریخی این عصر، کوشید پروژه بنیادین «دفاع از مدرنیته» را پی بگیرد و به این انتقادها پاسخ دهد. پرسش اصلی این جستار این است چگونه می توان بر اساس مدعیات منازعه مشروعیت عصر جدید تفسیری از ظهور جهان مدرن به دست داد که در آن مدرنیته تنها استحاله ای از الهیات قرون وسطی تلقی نشود. در فرضیه پژوهشی بیان می شود که در چارچوب دیدگاه بلومنبرگ، مدرنیته می تواند امری خودبنیاد قلمداد شود و تفسیر آن به منزله استحاله الهیات قرون وسطی ناشی از رویکردی غیرتاریخی و ذات گرایانه است. جستار حاضر با بازسازی تاریخی به منازعه اشمیت، لوویت و بلومنبرگ درباره مشروعیت عصر جدید می پردازد و سپس با استفاده از روش پدیدارشناسی تاریخی که ناظر بر وجه تاریخمند پدیده های انسانی است، از دفاعیه بلومنبرگ از عصر جدید به دفاع برمی خیزد.