مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
هویت
حوزه های تخصصی:
کنوانسیون حقوق کودک 1989 بر حق هویت و تابعیت کودکان تاکید نموده است و دولت ایران نیز با الحاق به این کنوانسیون این حق را به رسمیت شناخته است. در سالهای اخیر ازدواجهای تعداد زیادی از اتباع بیگانه با زنان ایرانی، جامعه ما را با پدیده کودکان بی سرپرست و فاقد شناسنامه و هر گونه اوراق هویتی روبرو کرده است. این کودکان از نظر حقوقی، تابع قانون دولت متبوع پدر محسوب می-شوند و شناسنامه آنها باید طبق قوانین دولت متبوع پدر صادر شود، لیکن عملاً به عنوان افراد بی تابعیت، در ایران زندگی می کنند. برای حل این مشکل، قانونی با عنوان «قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی» مصوب 1385 تصویب شد. اما این قانون تا رسیدن این کودکان به سن 18 سال کارآیی کاملی ندارد و تا این سن تدابیر حمایتی جدی برای آنان پیش بینی نشده است. برای حل این مشکل راه حل های متفاوتی می توان ارائه نمود. به نظر می رسد راه حل اصلی را باید به قانونگذار واگذار نمود تا با ایجاد تغییراتی در قانون مدنی و حفظ تابعیت ایرانی برای زنان ایرانی، در صورت ازدواج با اتباع خارجی، و توسعه اصل خون به مادران ایرانی، مانع از پیدایش پدیده ای به نام کودکان بدون مدارک شناسائی و هویتی شود. چنین ترتیبی با اصول 41 و 42 قانون اساسی نیز موافق به نظر می رسد. این تحقیق قصد دارد با تاملی برحق هویت در کنوانسیون حقوق کودک، وضعیت حقوقی این کودکان را بررسی کند و راهکارهای پیشنهادی برای جلوگیری از این پدیده را مورد بررسی قرار دهد.
تحلیل نقش دین در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه تعریفی روشن و دقیق از دین، در بحث از ماهیت و کارکرد دین ضروری است. دین پژوهان معاصر پس از سپری شدن دورانی که تعریف های تک بعدی از دین رواج داشت، امروز به تعاریف چندبعدی از دین رو آورده اند. از آن میان، تعریف هفت بُعدی اسمارت مقبولیت بیشتری یافته است. جامعه شناسان دین نیز امروز به ورشکستگی و نارسایی نظریه های عرفی شدن دین اعتراف می کنند و در بیان کارکردهای متنوع دین، بر کارکردهای اجتماعی و سیاسی آن به صراحت تأکید دارند. دین، علاوه بر معنابخشی، دارای کارکرد هویت بخشی و مشروعیت بخشی است و می تواند در نظم و انضباط جامعه و حتی بهداشت روانی، تعلیم و تربیت و روابط بین الملل نقش ایفا کند. قابلیت ادیان در ایفای هریک از این نقش ها یکسان نیست و آشکارا میان آنها تفاوت هایی وجود دارد. این مقاله، انواع این کارکردها را با نگاه فلسفی جامعه شناسی مورد بحث و تحلیل قرار می دهد.
هویت سازی و یادگیری زبان انگلیسی: مطالعة موردی فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق بر آن هستیم تا با بهره گیری از تحلیل گفتمان انتقادی و در یک طرح تحقیق کیفی، به بررسی چگونگی هویت سازی در فراگیران زبان انگلیسی بپردازیم. فراگیران زبان انگلیسی (پنج نفر) پس از یادآوری و ارائة مجموعه ای از موضوعات فرهنگی با تمایلات غربی استخراج شده از کتاب های اینترچنج، به پنج سؤال باز مطرح شده در پرسشنامه دربارة احساس، رفتار، کنش و واکنش های احتمالی خود اظهارنظر کردند. این اطلاعات به همراه پاسخ های مصاحبه، درمجموع منبع اطلاعات این پژوهش را تشکیل دادند که با استفاده از روش تحلیل انتقادی بررسی گردیدند. تحلیل اطلاعات نشان داد فراگیران به این موضوعات گرایش دارند: 1. ارزیابی مثبت از مباحث فرهنگی جدید و مبتنی بر شعائر غربی؛ 2. تمایل به موضوعات متفاوت فرهنگی؛ 3. پذیرش انطباق بخشی از رفتارهای اجتماعی خود با آموزه های متون آموزشی؛ 4. ایفانکردن نقش انتقادی «خود» درمقابل آموزه ها. افزون براین، یافته ها بیانگر کاربرد استراتژی های متفاوت (شامل وجهیت، نفی تعارض، منطق برابر، کاربرد صفات مثبت، قراردادن خود در اجتماع، نفی قابلیت شنیده شدن) توسط فراگیران به سوی اهداف موردنظر هستند.
ژئوپلیتیک هویت و سیاستگذاری امنیتی در موازنة منطقه ای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنش های موجود میان ایران، عربستان، ترکیه و مصر را باید تلاش بی وقفه برای اثرگذاری بر مؤلفه های امنیت منطقه ای در خاورمیانه دانست. ارزیابی تحولات خاورمیانه نشان می دهد که جدال های امنیتی در این حوزه ژئوپلیتیکی از سال 2006 به بعد افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. علت آن را باید در هویتی شدن رقابت های ژئوپلیتیکی در منطقه دانست. در این شرایط کشورهایی همانند ایران و عربستان در سال های دهة 1990 به بعد موقعیت خود را در امنیت منطقه ای افزایش داده و هر یک تلاش دارد تا شکل جدیدی از معادلة قدرت، امنیت و سیاست ژئوپلیتیکی را کنترل نماید. راهبرد امنیتی آمریکا نیز معطوف به تصاعد بحران و تهدیداتی که ماهیت هویتی دارد، می باشد.در این مقاله تلاش می شود رابطة بین هویت با موازنة منطقه ای مورد ارزیابی قرار گیرد. تبیین این موضوع در شرایطی امکان پذیر است که بتوان نتیجة تضادهای هویتی را در بحران های منطقه ای مورد ملاحظه قرار داد. این مقاله با «روش تحلیل محتوا» و همچنین «روش تحلیل داده ها» و تکیه بر منابع کتابخانه ای در پی پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله با عنوان موضوعات هویتی چه تأثیری در ماهیت رقابت های منطقه ای به جا می گذارد، می باشد. فرضیة اصلی مقاله نیز بر این موضوع تأکید دارد که هویت و منازعات هویتمحور اصلی شکل بندی جدید امنیت در خاورمیانه می باشد. یافته های مقاله نشان می دهد که هویت ماهیت قدرت و موازنة قدرت منطقه ای را در سال های 2006 به بعد دگرگون نموده است. نشانه های تغییر در موازنة قدرت در قالب جدال های هویتی را می توان در منازعات سوریه، عراق و یمن مورد ملاحظه قرار داد.
خوانش معنای سبلان در ساحت فضایی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که با هدف تبیین تفسیری نشانه در ساحت فضایی شهر صورت گرفته است. یکی از نشانه های مستعمل در بافت شهری اردبیل عبارت ""سبلان"" است. طیف وسیعی از مغازه ها، کالاها، دیوارنوشته ها و مؤسسات از این عنوان یا ترکیبی از آن در اسامی و یا تزئین خود استفاده می کنند. این پژوهش بر اساس روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است و ساختارهایی که از نشانه ترسیم شده بودند، از طریق تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با دوازده نفر از شهروندان اردبیلی مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل پدیدارشناختی بر اساس الگوی تحلیلی موستاکاس نشان داد مردم اردبیل رمزگان به کار گرفته در نشانه را به گونه های متفاوتی تفسیر می کنند. آنها در فضای نمادین که به صورت های رمزگانی با بیان های خاص خودشان ایجاد شده است، بر اساس صورت هایی مشابه با همان بیان ها که با گونه های احساسی، وجودی و قدسی توصیف می کردند، برداشت می کنند. این رمزگان ها که در چارچوبی محدود تولید می شود، توسط مردمی که با آنها مواجه می شوند، به رغم آزادی شان در برداشت ترجیحی ، در همین چارچوب قرائت می شود.
تأثیر شبکه اجتماعی فیس بوک بر هویت فرهنگی جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش دسترسی به اینترنت و شبکه های اجتماعی اینترنتی و استفاده فزآینده ای که جوانان از انواع مطالب و محتوای این رسانه های نوین می نمایند، هویت فرهنگی به یکی از دغدغه های اصلی مرتبط با انسجام اجتماعی و یکپارچگی ملی تبدیل شده است. بدین لحاظ پژوهش حاضر، رابطه حضور و تعامل در شبکه اجتماعی فیس بوک را با هویت فرهنگی جوانان مورد مطالعه قرار می دهد. پرسش اصلی این است که استفاده از فیس بوک چه تأثیری بر هویت فرهنگی کاربران دارد؟ آیا فیس بوک به عنوان یکی از ابزارهای جهانی شدن، تضعیف کننده هویت فرهنگی است؟ پژوهش حاضر به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس و بهره گیری از پرسش نامه اینترنتی محقق ساخته، با تکیه بر نظریه های کاشت و ساخت یابی گیدنز صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کاربران جوان فیس بوک شهر اصفهان در سال 1391 تشکیل می دهند و حجم نمونه برابر با 424 نفر است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که بین مدت زمان عضویت، میزان استفاده و میزان مشارکت و فعالیت کاربران در فیس بوک و هویت فرهنگی کاربران رابطه معنادار معکوس و بین واقعی تلقی کردن محتوای مطالب فیس بوک و هویت فرهنگی کاربران رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. یعنی هر چه مدت زمان عضویت، میزان استفاده و میزان فعالیت و مشارکت کاربران در فیس بوک از سوی کابران افزایش پیدا می کند هویت فرهنگی کاربران ضعیف تر می شود.
تحلیل جامعه شناختی شیوة برساخت هویت از رهگذر مصرف موسیقی عامه پسند درمیان جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی شیوة برساخت هویت ازطریق مصرف موسیقی، مخصوصاً موسیقی عامه پسند، درمیان جوانان است. ازآنجا که موسیقی امروزه همه مکانی شده و به منزلة کرداری اجتماعی به شدت درمیان جوانان رایج شده است، بررسی و تحلیل آن می تواند زوایایی نهفتة این گرایش را آشکار کند. در جهان مدرن امروز مقولة برساخت هویت دربین جوانان خصلتی پیچیده و چندلایه به خود گرفته است. فرایند هویت سازی بیشتر به صورت موضوعی نشانه شناختی درآمده است. مصرف موسیقی یکی از این نوع کردارهای نشانه شناختی قلمداد می شود. کردار نشانه شناختی تحت تأثیر اندیشة سوسور به این معناست که هر کردار اجتماعی درقالب رابطة دال و مدلول تداعی کنندة معانی خاصی است که در دل اشیا و شیوه های اجتماعی نهان شده است.
در این مطالعه بر مبنای نمونه گیری نظری با 30 مصاحبة عمیق و نیمه ساختارمند از دانشجویان مرحلة مصاحبه به حد اشباع رسید. تجزیه و تحلیل محتوای مصاحبه ها برمبنای تحلیل موضوعی صورت گرفت. نتایج مبین آن است که جوانان با مصرف موسیقی عملاً دغدغه ها و مسائل خ ود را مط رح م ی کنند. موسیقی ابزاری است که آنها از طریق آن زندگی خود را معنادار و هویت خویش را غنی می کنند. جوانان با استفاده از تکنولوژی و ادوات مدرن موسیقی، به مثابة پدیده ای جهانی، محلی گرایی خود را نیز ثابت می کردند. وجود گفتمان های متعدد و گاه متعارض در نحوة تفسیر و قرائت ژانر موسیقی ازسوی جوانان تأثیرگذار است.
ارتباطات رسانه ای، فرهنگ، و هویت در فرایند جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع در فرایند جهانی شدن، تحت تأثیر ارتباطات رسانه ای، در معرض نظام ها و ارزش های گوناگونی قرار می گیرند که ریشه در توسعه اجتماعی آن ها ندارد و از زهدان آن جوامع برنیامده است. فرهنگی که به این ترتیب و تحت تسلط فنّاوری به شکل کالای مصرفی به سرزمین های ملی راه می یابد، بی آن که مجالی برای نقد و بررسی آن وجود داشته باشد، شیوة نوینی از آگاه شدن از جهان و تفسیر آن را منتقل می کند. ایجاد شکاف در بنیادها و ساختارهای اجتماعی و همچنین آشوب در میان نمادهای بنیادین جامعه می تواند از نتایج مخرب چنین رویدادی باشد
همزیستی فرهنگی در فرایند جهانی شدن و تقویت فرهنگ ملی قومی جوامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن به عنوان فرایند تحول نسبتاً عمیق و با دامنة گسترده ، تقریباً همة ساخت های زندگی بشر به خصوص فرهنگ های ملی را که پایة تمدن و هویّت ملت هاست در معرض تغییر و تحول و در بیشتر مواقع مورد تضعیف قرار می دهد. این مقاله در پی تبیین مفهوم همزیستی فرهنگی در بین جوامع چندفرهنگی، قومی است و همچنین در پی پاسخ به این سؤال است: جامعه ای که شاهد حضور فرهنگ ها و قومیت های مختلف است و با توجه به فرایند گریزناپذیر جهانی شدن، فرهنگ های گوناگون چگونه می توانند در کنار یکدیگر به حیات خود ادامه دهند؟
در این مقاله سعی شده با روش اسنادی و تکیه بر منابع مکتوب و رهیافت تحلیلی در حوزة فرهنگ، به بازاندیشی در مفهوم همزیستی فرهنگی پرداخته شود. برای تحلیل این موضوع دیدگاه تلفیقی میان نظریه های جامعه شناسان کلاسیک و معاصر و حوزة پست مدرن بررسی شده است. همچنین در این زمینه دیدگاه اندیشمندانی چون هاروی، فیدرستون و فوکویاما تحت واکاوی قرار گرفته است.
یافته ها حاکی از آن است که در فرایند همزیستی فرهنگی در جوامع چندفرهنگی، وجود تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جوامع، ذاتی است اما اگر این تغییرات و دگرگونی ها هماهنگ با هویّت ملی و حفظ عناصر فرهنگ های قومی باشد، نه تنها می تواند به پویایی فرهنگی کمک کند بلکه می تواند عاملی برای افزایش همزیستی و انسجام ملی در جوامع چندفرهنگی باشد.
تبارشناسی مفهوم هویت در گفتمان های سیاسی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
از دیر باز، انسانها به دنبال تعریف و شناسایی خویش، قوم، قبیله و ملیت و نیز کشف تمایزات خود از دیگران بوده اند. مفهوم هویت، پاسخی به سوال چه کسی بودن و چگونه شناسایی شدن است. از آن زمانست که هویت یکی از موضوعات اساسی حوزه علوم اجتماعی و در طی دهه 1990 به مفهوم مرکزی مطالعات فرهنگی بدل گشته. نوشتار حاضر درپی بررسی مفهوم هویت در گفتمانهای سیاسی ایران معاصر (1390-1284) از طریق روش تبارشناسی فوکو است. غایت تبار شناسی توصیف خالص حوادث است و در آن، سوژه ای بعنوان موضوعِ ممکنِ شناخت، ایجاد و ظاهر میگردد.
گردآورد اطلاعات، به شیوه اسنادی و استفاده از کتب و منابع معتبر علمی بوده و مفهوم هویت در گفتمانهای سیاسی ایران معاصر به روش تبارشناسی فوکو مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است.
نتایج این مطالعه بیانگر اینست علیرغم اینکه هدف نهایی گفتمانهای مسلط برساختن هویتی ثابت، یکسان و فراگیر است و تصور هویتی یکدست تنها در پرتو گفتمانهای سیاسی مسلط تعیّن می یابد و علیرغم اینکه گفتمانهای مسلط سیاسی، براساس ایدئولوژی سیاسی خود در پی یکسان سازی هویت هستند اما در عمل کنشگران لایه های گوناگون را در هم می آمیزند و هویتهای متنوع، ناخالص و ناپایدار خلق می کنند.
نقش و جایگاه آرامگاه تاریخی تخت فولاد در حیات شهری اصفهان از صفویه تا معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخت فولاد ازجمله آرامگاه های متعددی است که هنوز بقایای بسیاری از آنها در بافت قدیمی اصفهان به جای مانده و قسمتی از هویت تاریخی و فرهنگی این شهر را شکل می دهد. این آرامگاه پیش از اسلام تا کنون به حیات و گسترش خود ادامه داده و به یکی از شاخص های هنر و معماری اصفهان تبدیل شده است. در این مجموعه تکایای مختلف، مساجد، مدارس و آب انبارهای متعددی وجود دارد که با اضافه شدن موزه و کتابخانه، ارزش این آرامگاه بیشترشده است. تخت فولاد با مشخصات یاد شده و با توجه به ظرفیت های فرهنگی و هنری اش می تواند برای تحقق بخشیدن به آرمان شهر اسلامی و استمرار هویت تاریخی، الگویی مناسب برای سایر آرامگاه ها باشد. این پژوهش می کوشد با مطالعه ای توصیفی و تحلیلی علاوه بر بررسی مباحث تاریخی و فرهنگی در تخت فولاد، به جایگاه و تعامل این آرامگاه با معماری و شهرسازی اصفهان از دوره صفوی تا عصر حاضر بپردازد.
بازشناسی هویت باستانی ایران از منظر ژان شاردن
امروزه فرهنگ و هویت، اساس موجودیت هر جامعه را می سازد. از این رو بررسی فرهنگ و هویت هر جامعه در هر دوره ی زمانی، لازم و ضروری است. هویت ایرانی همواره در طول تاریخ شکل یافته و گاهی اوقات نیز دچار تغییر شده است. این هویت، عناصر مختلفی دارد که یکی از آنها مرتبط با ایران باستان است. از دیدگاه بسیاری از متفکران، هویت ایرانی ریشه در تاریخ باستانی ما دارد. این گروه معتقدند، اگر بخواهیم هویت خود را به طور واضح روشن سازیم و با آن آشنا شویم، باید به ایران باستان توجه کنیم؛ تاریخی که با اسطوره و واقعیت آمیخته شده است. از آنجایی که می توان گفت هویت ایرانی در عصر صفوی احیا شده، منابع و کتب این دوره، برای یافتن مفاهیم و عناصر هویت ملی ایرانی حائز اهمیت فراوان می باشد.
پژوهش حاضر تلاش دارد، یکی از مقوله های هویت ایرانی را از منظر یک سیاح فرانسوی عصر صفوی نشان دهد. در حقیقت، این مقاله سعی دارد، بازتاب ایران باستان را از دیدگاه سیاح فرانسوی عصر صفوی بازگو کند و نخست مقولة هویت و نمادهای آن را در تاریخ ایران بررسی می-کند، سپس شرحی از معرفی، زندگانی و فعالیت شاردن بیان می کند. بخش پایانی مقاله، روایت های باستانی را از نگاه شاردن تبیین می کند. این پژوهش، با روش توصیفی- تبیینی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای به بررسی این مسئله می پردازد.
ایران و ایرانی در سفرنامه ی ابن بطوطه و اولیای چلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازنمایی هویت ایرانی به منظور ریشه یابی هویت امروزی ضروری است. هویت پدیده ای موقعیت مند است که در طول زمان ساخته شده، با عناصر خاص خود پایا یا دگرگون می شود. بازنمایی هویت را از متون گوناگون ادبی، فلسفی، تاریخی، سفرنامه نویسی و غیره می توان به دست آورد. در این مقاله برآنیم تا تأثیر زمان و مکان راوی و گرایش های سیاسی، سرزمینی، ف رهنگی و اعتقادی سفرنامه نویس را در ارتباط با مفهوم ایران و ایرانی تبیین کنیم. به این منظور، دو سفرنامه ی مهم جهان اسلام، یعنی رحله ی ابن بطوطه و سیاحت نامه ی اولیای چلبی را برگزیدیم. روحیه ی ماجراجویی ابن بطوطه سبب شد تا زاویه ی دید او از شریعت مداری به تصوف محوری تغییر یابد و زاویه ی دید سیال پیدا کند، به گونه ای که ایران و ایرانی را نتواند خوب درک کند؛ اما چلبی با مأموریت جهان گردانه ی خود، نگرش متصلبانه و متعصبانه درقبال غیرخودی ها اتخاذ کرد و شناخت خوبی از هویت خود و دیگری به دست داد.
مقاله به زبان فرانسه: ادبیات بلژیکی فرانسه زبان در فرانسه: تصدیق، بی تفاوتی یا ادبیاتی سودمند (La littérature belge francophone en France : reconnaissance, indifférence ou usurpation ?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان و ادبیات مستقیما به هویت یک کشور مربوط می شوند. بلژیک کشوری است که گرفتار «مشکل هویت» می باشد، چرا که از بدو پیدایش آن در سال 1830 این کشور را دو گرایش متضاد دچار بحران ساخته اند. یک گرایش آن را از لحاظ فرهنگی به فرانسه متصل می کند و گرایش دیگر آنرا مستقل می داند و «روح بلژیکی» و «اسطوره شمالی» را بعنوان معیارهای وحدت این کشور در نظر می گیرد. بهر صورت، فرانسه همواره بر بلژیک تاثیر گذاشته است و حتی خود را مالک برخی نویسندگان معروف بلژیکی می داند. آیا این تاثیر در کتب درسی امروزی ملموس است؟ آیا برنامه های آموزشی فرانسوی بر ادبیات فرانسه زبانی تاثیر داشته اند یا به بررسی نویسندگان کلاسیک محدود می شوند؟
علم نافع و هویت ساز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علم نافع و هویت ساز
علم و هویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علم مدرن که ناگزیر بر اساس فرضیات و تخیلات آزمون ناپذیری شکل می.گیرد که بر اساس تعریف مدرن از علم غیرعلمی هستند. تنها از بعد سلبی یعنی در انکار حقایق عقلی و متافیزیکی الهی وحدت می.یابد و چنین دانشی برای جامعه.ای که بر اساس آن قرار می.یابد نمی.تواند هویت وجودی واحدی را تأمین کند.
علومی که از متافیزیک الهی بهره می.برند هم خود از وحدتی حقیقی برخوردارند و هم هویتی واحد برای جامعه.ای که بر اساس آن استقرار می.یابد به ارمغان می.آورند.
فلسفهٴ الهی و دیدگاه.های مقابل آن در دو سوی نقیض بوده و دانش.هایی که بر مبنای این دو مبنا سازمان می.یابند از ارزش معرفتی یکسان نیز نمی.توانند برخوردار باشند.
این مقاله ناظر به مقالهٴ «علم نافع و هویت ساز» بوده و نسبت علم و هویت را در امتداد آن، دنبال می.کند.
زندگی و پویندگی در آثار دانش مدار معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متاسفانه بیش از سه دهه متناوب است که در غم ازدست رفتن هویت اسلامی ایرانی معماری گذشتگان خود، به ظاهر به سوگ نشسته و مدام شِکوه از آن داریم که هویت ارزشمند و الهی هنر فاخر و معماری شکوه مندمان از میان رفته است. و در پی بازیافتن آن و کشف راه چگونه بازگردانیدن آن نیز، بسی عاجزانه کوشیده و به هر در و دروازه شناسا و ناشناسایی رفته، حلقه گدایی بر در کوفته و آن را با گریه و زاری طلب کرده ایم. حتی عزیزان وفادار به آن دوران باشکوه، بیکار ننشسته و بسیار کوشیده و می کوشند تا دوباره جنازه در گور رفته و پوسیده برخی از درگذشتگان آن نوع از هنر و معماری را از دل خاکِ بالذّات فناپذیر بیرون کشیده، بر تخت حاکمیت فکر و ذهن خود نشانده، یا در مقام نمونه و الگویی برترین، از آن ها کپی برداری کنند. متاسفانه نه تنها بر این فعل حرام و شنیع خود (نبش قبر مردگان) افتخار می کنند، دیگران را نیز به پیروی از عمل ناپسند و دل خراش خویش ترغیب و تشویق می کنند! سطور فوق نباید این گمان را به ذهن مخاطبان عزیز و گرانقدر بیاورد که فلانی مدافع معماری فاقد هویت امروز ایران است. بلکه در نظر است: بسیار از گم شدن چیستی حقیقی و حقیقت شخصیت خود و هنر و معماری گذشته پرافتخار خود دم می زنیم، ولی تاکنون، بنا بر این نقل گفته قرآنی مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی، حتی چندگام در پی یافتن و کشف «جای پای گم شدگی» خود نرفته و نگشته ایم. اینکه راستی ما از کجا و در کجا و برای چه گم شدیم؟! ایشان می گفت: هوشمندان عالم که به دنبال پیدا کردن « جای پای گم شدگی» رفتند، چون گم شده خود را یافتند و بر هندسه نقش آن جای پا نیک نظر کردند، جای پای «خود» را دیدند! آری، آن ها «خود» را (یا همان «خویشتن حقیقی خود» را) گم کرده بودند، و لذا گم شده بودند. آن ها «حقیقت نفس» خود را که «پرورش دهنده» و بلکه «حقیقت خداوندگار خالق و به کمال آورنده» خود «الله تبارک و تعالی» را گم کرده بودند و در نتیجه آن شد که هندسه نفسی و اندیشه الله محور خودشان و به تبع، هندسه دانش مدار هنر و آثارشان نیز از جایگاه اصل خود بیرون رفت و گم شد. راستی، نکند دلیل گم شدن ما نیز گم کردن حقیقت وجودی خودمان یعنی «گم شدن عقلانیّت و خِردمحوری» است؟ پاسخ به این سوال، هدف اصلی این مقاله است. اینکه: ما و هنرمان به گناه فاحش و نابخشودنیِ «فسق» دچار شده و خود و با دست نادانی و هوس مداری ظالمانه خود، رَحِمِ رشددهنده و شکوفاکننده هندسه آسمانی روح و جسم و آثار خود، یعنی رحمانیّت پرورش دهنده حضرت «رحمان» را دریده و با پای خود از آن بیرون رفته و به تبع، از تغذیه لحظه به لحظه اندیشه رحمانی و صورت آسمانی، از شکوفایی و شکوفندگی نوبه نو و فرآیندمدار کالبد مادّی، و در مجموع و از هرجهت، از همراهی و هم پایی با قافله رونده و پوینده رشد کمال محور و رسیدن به هدف مقصود بازمانده ایم! و هدف دیگر این مقاله: شرح زندگی جاودان «حقیقت بی زمان معماری اسلامی» و پویندگی دانش مدار آثار ظاهری و زمان مند آن است، شرح این معنا که: هنر اسلامی، در سازوکار موجودیت کلّی و حکمت بنیانِ خود، مبتنی بر بی زمانی اصول عقلانی حاکم و بر «هستی کلّی»، و در هندسه ساختمانی سلول های زنده و پوینده پیکره مادّی هریک از ریزبخش ها، با اصول و مبانی تکنولوژیکی دانش مدار و زمان مند «هستی جزئی» همراه است.
بررسی تطبیقی الگوهای نوین هویتی در منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات امروز منطقه غرب آسیا، شکل گیری و رقابت بین سه الگوی نوین هویتی را نشان می دهد. سؤال اصلی مقاله این است که چه نسبتی بین این الگوها برقرار است؟ فرضیه مقاله می گوید هر کدام از الگوها با بازتولید هویت در یک روند تکاملی، براساس هویت تاریخی خود و در یک بستر اجتماعی صاحب نقش شده و برای رسیدن به جایگاهی بالاتر تلاش می کنند؛ از این رو در این مجموعه هویتی، آنها را صاحب نقش ساخته و موجب شکل گیری سه الگوی سلفی نوین، اخوانی نوین و اسلام انقلابی شده است. الگوی سلفی با پیشاهنگی عربستان، به دنبال نظم خلیفه گرایی جهانی، الگوی اخوانی با پیشقراولی کشورهایی چون مصر و ترکیه در پی احیای نقش سنتی شان در منطقه و اسلام انقلابی با پیشقراولی جمهوری اسلامی ایران در پی ایجاد جبهه جدیدی از کشورهای منطقه، برای ایفای نقش مؤثر اسلام سیاسی در صحنه بین الملل است که دراین مقاله به روش تحلیلی تبیینی به آنها پرداخته شده است.
انقلاب اسلامی و هویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت، ارزش ها و هنجارها از اصلی ترین عناصر سازنده منافع کشورها در عرصه سیاست خارجی و مناسبات بین المللی هستند و هر گونه تغییر در آن می تواند به تغییر در اولویت بندی منافع و نوع رویکرد و جهت گیری سیاست خارجی بینجامد. به نظر می رسد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز که ریشه در ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی دارد، مستثنی از این قاعده کلی نباشد و علی رغم تغییر در دولت ها، این عناصر هویتی همچنان «تداوم» یافته و «تغییری» در بنیادهای آن ایجاد نگردیده است. با توجه به این مهم، این پژوهش تلاش می نماید تا ضمن شناخت مبانی هویتی و هستی شناسی سیاست خارجی ایران، مُدعای تبیینی خود را با بهره گیری از «روش مقایسه ای» در سه دوره مشخص حیات سیاست خارجی ایران یعنی: 1. دوران نوسازی اقتصادی، 2. دوران اصلاح طلبی و 3. دوران اصول گرایی به اثبات برساند.
سازه انگاری کلی گرا: یک رهیافت جامع برای توضیح رفتارهای سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله معتقد است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از یک سو در سطح داخلی تحت تأثیرگفتمان های انقلاب و از سوی دیگر در سطح بین المللی تحت تأثیر فضای هنجاری صلح امیز یا تهاجمی حاکم بر نظام بین الملل بوده است. از این رو فهم ساختارهای گفتمانی و هنجاری جمهوری اسلامی ایران از یک طرف و فهم ماهیت محیط هنجاری نظام بین الملل از طرف دیگر، لازمه یک تحلیلل مناسب از رفتار های سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب اسلامی است. بر اساس سازه انگاری کلی گرا، این مقاله تلاش می کند با بررسی محیط هنجاری در دو سطح ملی و بین المللی، چرایی ثبات و تغییر را در سیاست خارجی ایران توضیح داده و فهم مناسبی از روابط تعارض آمیز و غیر تعارض آمیز ایران و غرب به دست آورد.