مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
چندزبانی
حوزه های تخصصی:
زبان و ادبیات مستقیما به هویت یک کشور مربوط می شوند. بلژیک کشوری است که گرفتار «مشکل هویت» می باشد، چرا که از بدو پیدایش آن در سال 1830 این کشور را دو گرایش متضاد دچار بحران ساخته اند. یک گرایش آن را از لحاظ فرهنگی به فرانسه متصل می کند و گرایش دیگر آنرا مستقل می داند و «روح بلژیکی» و «اسطوره شمالی» را بعنوان معیارهای وحدت این کشور در نظر می گیرد. بهر صورت، فرانسه همواره بر بلژیک تاثیر گذاشته است و حتی خود را مالک برخی نویسندگان معروف بلژیکی می داند. آیا این تاثیر در کتب درسی امروزی ملموس است؟ آیا برنامه های آموزشی فرانسوی بر ادبیات فرانسه زبانی تاثیر داشته اند یا به بررسی نویسندگان کلاسیک محدود می شوند؟
بررسی رمان «بازی آخر بانو» بر اساس نظریه چندصدایی باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«بازی آخر بانو» رمانی موفّق از بلقیس سلیمانی، نویسنده و منتقد ادبی معاصر ایرانی است. این رمان برنده جایزه ادبی مهرگان و بهترین رمان بخش ویژه جایزه ادبی اصفهان در سال ۱۳۸۵ شده است. وقایع رمان، در زمان رویدادهای سیاسی - اجتماعی دهه ۱۳۶۰ ایران رخ می دهد و موضوع اصلی و محوری آن، بازکاوی مسائل زنانه در بسترهای کم رنگ اجتماع است. چندصدایی، اصطلاحی است که باختین آن را با الهام از موسیقی و در تقابل با تک صدایی در رمان وضع کرد. فرضیه این مقاله، اثبات چندصدا بودنِ اثر حاضر است. در این راستا مؤلّفه هایی چون بینامتنیت، تعدّد روایت ها، چندزبانی، تغییر ناگهانی زاویه دید، جدل پنهان وغیره بر این ادعا صحّه می گذارند. رویکرد اصلی مقاله، بررسی چندصدایی از دیدگاه میخاییل باختین است، هرچند برای تبیین بیشتر، گاه از توضیحات نظریه پردازان پساباختینی نیز استمداد خواهیم جست. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. برآیند این مقاله حاکی از آن است که رمان چندصدا با ابزارهایی که در اختیار خواننده قرار می دهد، او را به دریافتی نو و تفسیری دیگر از متن رهنمون می سازد که به سادگی از روساخت رمان قابل درک نیست.
چندآوایی و چندزبانی باختینی و جلوه های آن در رمان سنگ صبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از آموزه های نقد مدرن در تحلیل متون ادبی، به ویژه رمان و داستان، مفهوم چندآوایی و چندزبانی باختین است. چندآوایی و چندزبانی به عنوان ظرفیت بالقوة متن، این امکان را در اختیار خواننده قرار می دهد تا رمان و داستان را از نظر ویژگی های چندآوایی و چندزبانی واکاوی کند. در نوشتار حاضر، همت نگارندگان بر آن است تا یکی از رمان های مطرح معاصر، یعنی سنگ صبورصادق چوبک را از نظر ویژگی های چندآوایی و چندزبانی باختینی نقد و بررسی نمایند. برای نیل بدین منظور، چندآوایی و چندزبانی باختینی و جلوه های مختلف آن، اعم ازنقیضه پردازی، بینامتنیت ،هم آوایی اشخاص تاریخی ادبی و... را همراه با مصادیق و نمونه هایی از رمان سنگ صبورتبیین می کنیم و توضیح می دةم تا به این پرسش بنیادین پاسخ داده باشیم که با تکیه بر چه شواهد و مصادیقی از رمان سنگ صبورمی توان این رمان را واجد خصلت چندآوایی و چندزبانی و نیز جلوه های مختلف آن دانست؟
بررسی مصداق های چندصدایی در رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان د کتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد، به قلم شهرام رحیمیان، اثری مدرن و از رمان های سیاسی درخور تأمل است که به بازنگری متفاوت کودتای 28 مرداد، با تکیه بر مسائل روانی شخصیت های سیاسی، می پردازد. در این جستار، با دقت در مؤلفه «چندصدایی» باختین، ضمن تبیین این اصطلاح، مصداق ها و کاربست آن را با شیوه توصیفی تحلیلی در رمان بررسیکرده ایم و کوشیده ایم در ابتدا به این سؤال که «چندصدایی چه مؤلفه هایی دارد و چگونه در رمان تجسم یا نمود می یابد» پاسخ دهیم. براین اساس، در این مقاله تأکید بر مؤلفه های چندصدایی، ازجمله ساختار مفاهیم متقابل، تغییر ناگهانی زاویه دید، چندصدایی در میان اقشار اجتماعی در رمان، حضور شخصیت های متفاوت و متضاد در یک فرد (چندشخصیتی)، چندزبانی، بینامتنیت و...، است. سپس، این شاخصه ها در رمان بررسی و تحلیل می شوند. برآیند این مقاله حاکی از آن است که رمان چندصدا با ابزارهایی که در اختیار خواننده قرار می دهد او را به دریافتی نو از متن رهنمون می کند.
بررسی مفاهیم پیوستار زمانی-مکانی و چندزبانی در نمایشنامه مرد یخی می آید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
245 - 264
حوزه های تخصصی:
پیوستار زمانی-مکانی و چندزبانی از جایگاه ویژه ای در منطق مکالمه ای باختین برخوردارند. هرچند تاکنون بیشتر پژوهش های انجام شده که رویکردی باختینی را محور کار خود قرار داده اند، روی گونه ی رمان متمرکز بوده اند اما گونه ی نمایشنامه با قابلیت هایی که برای برقراری مکالمه دارد، می تواند بستر جدیدی برای مطالعات باختینی باشد. در این مقاله سعی بر آن است که پیوستار زمانی-مکانی و چندزبانی به عنوان ابزاری تحلیلی در نمایشنامه ی مرد یخی می آید اثر یوجین اونیل مورد استفاده قرار گیرند تا خوانشی باختینی از این اثر اونیل ارائه گردد. از طریق پیوستار زمانی-مکانی می توان اهمیت مفهوم زمان و مکان و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر را جهت تبیین مفاهیم موردنظر نمایشنامه نویس بررسی کرد. همچنین چندزبانی نشان می دهد که اونیل چرا و چگونه توانسته شخصیت هایی با پیشینه های متفاوت را در یک سالن گرد هم آورد و به آنها اجازه دهد که برای خود صدایی داشته باشند و حتی صدای نمایش نامه نویس نتواند آن را سرکوب کند.
تحلیل زبان زنان در هشت داستان شاهنامه فردوسی و مقایسه آن با هشت داستان از مثنوی مولانا (بر پایه چندزبانی باختین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
267 - 298
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی و مثنوی معنوی از تأثیرگذارترین آثار ادب فارسی هستند که ساختار داستانی دارند و از این رو می توانند در جای گاه مقایسه با یک دیگر قرار گیرند. باختین، نظریه پرداز روس، چندزبانی را در حوزه داستان زیرساخت چندصدایی معرفی می کند؛ اما نوع حماسه و قالب شعر را در این مقوله جای نمی دهد؛ مسأله پژوهش حاضر آن است که در صورت وجود لایه های زبانی در این دو اثر داستانی منظوم، میزان بهره مندی هر یک از چندزبانی چقدر بوده و این ویژگی چه تأثیری بر آن ها داشته است. در این پژوهش، بررسی زبان زنان هشت داستان از مثنوی معنوی و هشت داستان از شاهنامه فردوسی از دیدگاه چندزبانی نشان داده است که برخی از گونه های زبانی باختین در زبان تعدادی از این زنان یافت می شود، اما زنان شاهنامه بیش تر از زنان مثنوی از این ویژگی برخوردارند و فردوسی بیش تر از مولانا از چندزبانی در شخصیت پردازی زنان داستان ها بهره برده است. هم چنین این بررسی، تفاوت دیدگاه این دو شاعر بزرگ و خاست گاه داستان ها را درباره زن نمایان می کند؛ زن در شاهنامه شخصیتی گفت وگو محور است، اما در مثنوی بیش تر سکوت می کند.