مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
محلی گرایی
حوزه های تخصصی:
" طرح بحث: در زمینه مشارکت اجتماع دو رویکرد اساسی روان شناختی و جامعه شناختی وجود دارد. در این مقاله، نظرات یکی از صاحب نظران رویکرد روان شناختی به نام راجرز مورد بررسی قرار می گیرد و سعی می شود نظریه راجرز از لحاظ واقعیت های مسلط بر جامعه ایران در طول دهه های گذشته (از لحاظ جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و روان شناختی) مورد آزمون تجربی قرار گیرد و اینکه آیا این رویکرد نظری تبیین کننده واقعیت موجود در زمینه مشارکت اجتماعی در ایران می باشد یا خیر؟
روش تحقیق: روش بررسی تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است که در بررسی میدانی جامعه آماری را شهروندان 15 سال به بالا ساکن شهر تهران تشکیل می دهند.
یافته ها: بین ویژگی های شخصیتی افراد (ویژگی های خرده فرهنگ دهقان) و مشارکت اجتماعی تا حدی رابطه معنی داری وجود دارد. چنان که داده ها نشان می دهد بین خرده فرهنگ دهقانی و تمایل ذهنی به مشارکت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد؛ به طوری که جهت رابطه منفی می باشد.
نتیجه: هر چه افراد دارای خرده فرهنگ دهقانی کمتری باشند تمایل ذهنی بیشتری به مشارکت اجتماعی دارند."
بررسی نسبت بین احساس محلّی گرایی و ملّی گرایی (مورد : آذربایجان – تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با این سئوال که چه نسبتی بین احساس محلّی گرایی و ملّی گرایی در آذربایجان ایران به مرکزیّت شهر تبریز وجود دارد، آغاز شد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری اطّلاعات، پرسشنامه بود. جامعة آماری این تحقیق مردم باسواد ساکن در شهر تبریز بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی از بین این جامعه تعداد 224 نفر به عنوان نمونة آماری تحقیق انتخاب شدند. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که میزان ملّیگرایی در سطح شهر تبریز بسیار قوی تر از محلّیگرایی می باشد. آزمون فرضیّات فرعی نشان داد که با وجود ضعیف بودن حسّ محلّی گرایی، عواملی مانند ارتباط با اقوام هم ریشه در آن سوی مرز و زبان محلّی می تواند آن را تقویت کند و عواملی مانند مذهب تشیّع، جشن ها و اعیاد ملّی و مذهبی می توانند ملّی گرایی را تقویت کنند.
مطالعه گروه های مرجع زنان جوان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به دنبال مطالعه گروههای مرجع زنان جوان شهر ایلام، به مطالعه موردی زنان جوان 16 -29 ساله ساکن در این شهر پرداخته شده است. مسأله اصلی این پژوهش، شناخت گروههای مرجع و عوامل مؤثر در گزینش آنها توسط زنان است. برای پرداختن به این مساله،تئوری گروه مرجع مرتن استفاده شده است. مطالعه میدانی زنان جوان شهر ایلام با رویکرد روش شناسانه کیفی و با استفاده از تکنیک مشاهده و مصاحبه عمیق انجام گرفته است . داده ها و اطلاعات به دست آمده از طریق روش کد گذاری موضوعی دسته بندی و با توجه به بنیان های نظری پژوهش تفسیر شده است . دستاوردهای تجربی و نظری این پژوهش نشان می دهد که جامعه ایلام ، یک جامعه همگرا و درون گروهی است و زنان ایلامی تمایل زیادی به گزینش گروه های مرجع غیر عضویتی ندارند . ساختار اجتماعی بسته شهر ایلام و به تبع آن ، تحرک اجتماعی پایین و نیز محلی گرایی در بین زنان طبقه خرده بورژوا، از مهمترین عوامل موثر در گزینش گروه های مرجع عضویتی و به ویژه خانواده است .
تحلیل جامعه شناختی شیوة برساخت هویت از رهگذر مصرف موسیقی عامه پسند درمیان جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی شیوة برساخت هویت ازطریق مصرف موسیقی، مخصوصاً موسیقی عامه پسند، درمیان جوانان است. ازآنجا که موسیقی امروزه همه مکانی شده و به منزلة کرداری اجتماعی به شدت درمیان جوانان رایج شده است، بررسی و تحلیل آن می تواند زوایایی نهفتة این گرایش را آشکار کند. در جهان مدرن امروز مقولة برساخت هویت دربین جوانان خصلتی پیچیده و چندلایه به خود گرفته است. فرایند هویت سازی بیشتر به صورت موضوعی نشانه شناختی درآمده است. مصرف موسیقی یکی از این نوع کردارهای نشانه شناختی قلمداد می شود. کردار نشانه شناختی تحت تأثیر اندیشة سوسور به این معناست که هر کردار اجتماعی درقالب رابطة دال و مدلول تداعی کنندة معانی خاصی است که در دل اشیا و شیوه های اجتماعی نهان شده است.
در این مطالعه بر مبنای نمونه گیری نظری با 30 مصاحبة عمیق و نیمه ساختارمند از دانشجویان مرحلة مصاحبه به حد اشباع رسید. تجزیه و تحلیل محتوای مصاحبه ها برمبنای تحلیل موضوعی صورت گرفت. نتایج مبین آن است که جوانان با مصرف موسیقی عملاً دغدغه ها و مسائل خ ود را مط رح م ی کنند. موسیقی ابزاری است که آنها از طریق آن زندگی خود را معنادار و هویت خویش را غنی می کنند. جوانان با استفاده از تکنولوژی و ادوات مدرن موسیقی، به مثابة پدیده ای جهانی، محلی گرایی خود را نیز ثابت می کردند. وجود گفتمان های متعدد و گاه متعارض در نحوة تفسیر و قرائت ژانر موسیقی ازسوی جوانان تأثیرگذار است.
ملی/ محلی گرایی بوم شناختی؛ اکولوژیک (رویکردی نو به مقوله مدیریت و آمایش سیاسی فضا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان شکل گیری دولت مدرن در ایران، تلاش برای ساخت و تحمیل یک هویت فضایی یکدست و هژمون بر عرصه فضای ملی و در مقابل نیز تلاش نخبگان محلی برای ساختن یک هویت محلی منحصر بفرد بدون توجه به روابط فرا محلی وجود داشته است. هدف این مقاله ارایه رویکردی نو به مقوله مدیریت سیاسی فضا در ایران است. رویکردی مبتنی بر مفهوم ضد ژئوپلیتیک به مقوله ی ملی گرایی خشونت آمیز و محلی گرایی واگرا بر عرصه فضای جغرافیایی / سیاسی سرزمین ایران. در واقع ارایه این رویکرد به درک و فهم نو و متفاوت از فضا و سیاست منجر می گردد. هر تغییری در این عرصه تغییراتی را در نوع تفسیر دیگران به وجود می آورد و در پی آن اشکال جدیدی از فهم در قالب فضا و گفتمان های متفاوت شکل می گیرد. این فهم تعاملی نامتناهی و حلقه ای بهم پیوسته از اشکال متفاوت خود و دیگری در قالب گفتمانی است که لزوماً مستلزم نفی هیچ کدام از طرف های مقابل نیست. این نوع رویکرد مبتنی بر مسئولیت پذیری در قبال فضاهای فرهنگی متفاوت است. در این رویکرد ""دیگری"" در قالب ذهن، زبان و فرهنگ خود آنان فهم می گردد. استدلال اصلی این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، این است که مدیریت سیاسی فضا از زمان شکل گیری دولت مدرن در ایران مبتنی بر ساخت یک هویت منفرد و یکدست در فضای ملی بوده و منجر به ملی گرایی خشونت آمیز از یک طرف و در مقابل محلی گرائی واگرا شده است؛ و ناکارآمد می باشد. لذا در جهت رفع این نقیضه، ملی / محلی گرایی بوم شناختی را به عنوان الگوی بدیل مطرح می کند. ملی / محلی گرایی بوم شناختی مبتنی بر این فرض است که فضای ملی و محلی جزئی لاینفک از یکدیگرند و فضا عرصه ای است برای دیالوگ و تفاهم نه تقابل. در فضای اکولوژیک، اخلاق فضایی بر اساس ارتباطات چند وجهی و شبکه ای فضاها، مردمان و مناطق مختلف ایران استوار است. در این فضا، سنت ها و روایتگری ها از تقسیمات متعارض شکل نمی گیرند، تفاوت های فضایی به گونه ای مطلق دریافت نمی گردند، مفاهیم شباهت و تفاوت مقوله ای نسبی در نظر گرفته می شوند و از دوگانگی و تقابل های دوتایی خشونت آمیز و قوم محورانه در عرصه سیاست و فضای ملی/ محلی پرهیز می گردد. بسترهای اجتماعی چنین فضایی متفاوت از مدیریت دولتی و تولید امنیتی فضاست. ملی/ محلی گرایی اکولوژیک در یک تعبیر کلی مبتنی بر رابطه مستمر بین اذهان متفاوت در دو سطح ملی و محلی است. یافته ها عبارت است از دیالوگی مستمر بین علایق استراتژی های ملی و خواسته های محلی و منطقه ای. یکپارچگی ملی و فهم روایت ها و داستان ها و علایق محلی و منطقه ای در کانون ملی/ محلی گرایی اکولوژیک قرار دارد.
بررسی ارتباط خرده فرهنگ محلی با توسعه مشارکتی مطالعه موردی: روستاهای منطقه کهمان، شهرستان سلسله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش های «متخصص– برانگیخته»، همچون توسعه عمودی، به شدت مورد تردید قرار گرفته و موضوع نقش مردم محلی در پژوهش تقویت شده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و بررسی ارتباط خرده فرهنگ محلی با توسعه مشارکتی با کمک گرفتن از فنون تحقیق کیفی و انجام نمونه گیری مبتنی بر هدف، و همچنین نظری بر فرایند تحقیق از جامعه آماری 446 سرپرست خانوار انجام شد. در این پژوهش سعی شد که با نگاهی بومی به موضوع پرداخته شود، تا بتوان به دنبال یافتن ظرفیت ها و پتانسیل های افراد بود و از این راه باورهای غلط را اصلاح کرد. آن گاه از دل باورهایی که قابلیت هموار کردن مسیر توسعه را دارند، بتوان ظرفیت های بالقوه را از طریق توانمندسازی به فعلیت رساند و به هدف اصلی یعنی مشارکت دست یافت. در این پژوهش دو گفتمان پیشرفت و بازاندیشی مورد بررسی قرار گرفتند، به طوری که با مطالعه انجام شده در زمینه خرده فرهنگ محلی، و توسعه مشارکتی، مدل توسعه ای ترسیم شد که گفتمان بازاندیشی بر آن غلبه داشت. در آن فرآیندی چرخه ای به چشم می خورد، به صورتی که خانواده گرایی و محلی گرایی به عنوان پایه های مدل در نظر گرفته شده است و اعتماد اجتماعی به عنوان قلب و شاه کلید توسعه مشارکتی. به علاوه، عناصر توسعه مشارکتی (مسئولیت پذیری و اثربخشی) که در نتیجه عناصر خرده فرهنگ محلی به دست آمدند، در مرحله بعد به عنوان عاملی مؤثر در ایجاد حس اعتماد بین افراد و انگیزه پیشرفت مدّنظر قرار گرفتند. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که از دل فرهنگ و باورهای بومی و سنتی جامعه می توان الگوی توسعه ای مناسب جامعه روستایی ایجاد کرد. در این پژوهش از دل خرده فرهنگی که سال ها مانع توسعه تلقی می شد، این ایده مطرح گردیده است که این خرده فرهنگ ها لزوماً مانع توسعه نیستند و می توان براساس همین خرده فرهنگ ها توسعه ای را ایجاد کرد که حس مسئولیت پذیری و اثربخشی به بار آورد. همچنین با آن می توان مردم را در توسعه دخیل کرد و تعلق افراد را به برنامه های توسعه ای افزایش داد.
رویکرد محلی گرایی در معماری روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار و بر پا نمودن سکونتگاه ها در طول تاریخ از طریق برقراری و تعامل سازنده انسان با محیط شکل گرفته و فراز و فرود شهرها و روستاها در طول تاریخ متأثر از میزان عمل نمودن به چنین تعامل و ارتباطی بوده است. روستاهای ایران از مهمترین مصداق های ارتباط سازنده و منطقی انسان و محیط محسوب می شوند که سکونت گزینی بخش قابل توجهی از جمعیت کشور در آن ها شاهدی بر این موفقیت بوده است. سکونت حدود 70% جمعیت کشور در روستاها در سال 1335 موید این ارتباط است و وجه مشخصه محیطی مکانی شمار بسیاری از شهرهای امروز که روستاهای گذشته بوده اند شاهد دیگری بر این ویژگی است.
مروری بر معماری و بافت سکونتگاهی روستاهای ایران تا قبل از دوران معاصر موید ویژگی هایی از پایداری مکانی است که تأمل در آن می تواند به حل برخی مشکلات سکونتگاهی که امروزه مبتلابه معماری، شهرسازی و روستاسازی است کمک نماید. مقاله پیش روی بر این بنیان استوار است که کالبد روستا متأثر از حکمت محیط و مکان، با ماهیتی جامع و چندبعدی، اجزاء به هم پیوسته و مرتبطی است که مسکن و بافت از پیوند و همبستگی و تعامل منطقی و هدفمند آنها شکل می گیرد.
تحقیق حاضر با هدف شناخت و تحلیل عنصرهای محلی در معماری مسکن روستایی، با استفاده از مطالعات و سوابق موجود، بر تشابهات و تباین های تاریخی و موجود مسکن روستایی در مناطق مختلف کشور تأکید دارد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده ها از طریق مستندات کتابخانه ای و آمارهای رسمی تهیه شده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که نخست مساکن بومی روستایی ایران دارای چهار الگوی کلی با تفاوت های مشخص است. سپس استان های گیلان، مازندران، همدان و یزد در زمینه وجه کالبدی مسکن روستایی از سطح بالاتری نسبت به سایر استان ها برخوردارند و در نهایت مساکن روستایی استان های یزد، اصفهان و تهران از امکانات رفاهی و آسایشی بیشتر برخوردارند و مساکن روستایی استان سیستان و بلوچستان در مجموع سخت ترین شرایط را دارند.