مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
سفرنامه
حوزه های تخصصی:
عصر قاجار یکی از ادوار مهم فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و از نقاط عطف تاریخی است که سیاحان زیادی را روانه ایران کرد. بسیاری از آن ها پس از بازگشت به کشورهای خویش، به نگارش خاطرات سفر همت گماشتند که صرف نظر از کاستی های محتوایی یا روشی، از اسناد معتبر تاریخی به حساب می آیند و تصویری از وضعیت آن زمان روایت می کنند. سفرنامه ها از مهم ترین اسناد تاریخ هر جامعه و از منابع دست اول پژوهش به شمار می روند. هدف از این پژوهش، واکاوی روایت پژوهانه مفهوم «باغ» از نظرگاه متون و سفرنامه های دوره قاجار است و سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که «آیا می توان با واکاوی روایت ها در سفرنامه ها و متون دوره قاجار، مفهوم "باغ" را صورت بندی کرد؟». این تحقیق به لحاظ «ماهیت پژوهش»، از گونه تحقیقات «کیفی» و به لحاظ قصد از پژوهش، «تاریخی-تفسیری» است که به فهم پدیده ها بر اساس معانی که آدمیان برای آن ها به وجود آورده اند، می پردازد. راهبرد پژوهش، «روایت پژوهی» و از نظر دید شکلی، «تاریخ شفاهی» است. نتایج نشان می دهد که دیدگاه اغلب سفرنامه نویسان پیرامون مفهوم «باغ» را می توان در سه صورت روایت گری دسته بندی کرد: «روایت باغ های اقامتی»، «روایت باغ های حکومتی» و «روایت باغ های تفرجگاهی». بیشترین اسناد تاریخی - روایی مربوط به دوره ناصرالدین شاه است و از دوران سلطنت مظفرالدین شاه، سفرنامه ای یافت نشد. آنچه در میان همه روایت ها مشترک است، اهمیت باغ در این دوره تاریخی است، چرا که اکثر متون بر این امر تأکید دارند که حدود دوسوم مساحت شهر تهران در دوره قاجار را باغ های بسیار بزرگ تشکیل داده و بیشترین تأکیدِ سفرنامه ها بر باغ گلستان بوده است.
گزاره های نقادانه ی اروپاییان درباره ی معماری و شهرهای ایران در سفرنامه های قرن هفدهم تا نیمه ی قرن نوزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در پی بارخوانی اندیشه های انتقادی آن دسته از سفرنامه نویسان اروپایی است که بین قرون شانزدهم تا نوزدهم میلادی به ایران سفر کرده اند. چنین تحقیقی از چند جنبه مهم است: اوّلاً، می توان داوری های را برخلاف داوری های امروزین، داوری هایی تاریخی دانست، دوم آن که با پرداختن به این داوری ها، می توان به قیاس معماری ایران و غرب در آن دوران دست زد و ثالثاً می توان به تصویری واقع گرایانه از حیات معماری و شهرهای پیشامدرن ایران دست یافت. سوال اصلی پژوهش بدین قرار است: در آثار سفرنامه نویسان اروپایی چه گزاره های نقادانه ای درباره ی معماری و شهرهای ایران وجود دارد؟ این تحقیق به روش تفسیری-تاریخی انجام شده است. که برحسب شباهت میان گزاره ها در سفرنامه ها و نیز تکرارپذیری شان، این گزاره ها در چهار دسته ی کلّی جای داده شده اند. می توان انتقادهای آن ها را درباره ی معماری ایران به سه دسته تقسیم کرد. در بخش تفسیری به بحث در این باره پرداخته ایم که این گزاره های نقادانه را تا چه حد می توان قابل اتکا دانست و نشان داده ایم که گزاره های نقادانه ی عینی اروپاییان به منزله ی نشانه ای از تفاوت وضعیت در معماری و شهرهای ایران و غرب نسبتاً قابل اتکا، تکرارشونده و مشابه هستند امّا گزاره های ذهنی آنان در توضیح چرایی پدید آمدن این تفاوت ها شبهه برانگیز و قائل به فرد است.
بررسی انگاره های ذهنی روس ها دربارهایرانیان بر مبنای سفرنامه های روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
81 - 96
جهانگردان و مسافران غالباً نقش مهمی در توسعهشرق شناسی داشته اند و سفرنامه ها، یکی از منابع ارزشمند در شرق شناسی هستند. سفرنامه های روسی درباره ایران در قرن 19 میلادی حاوی نکات فراوانی دربارهنوع دیدگاه روس ها به ایرانیان و همچنین برداشت و درک آن ها از خودشاناست. ایران به عنوان یک کشور آسیایی و روسیه به عنوان کشوری که خود را اروپایی می دانست، روابط پرفرازونشیبی در قرن 19 داشته اند. در این پژوهش با تکیه بر نظریات جامعه شناس معاصر، پروفسور سید حسین العطاس، دیدگاه رو س ها به ایران و زوایای زندگی فرهنگی و اجتماعی این کشور براساس سفرنامه هاو گزارش های روسی که در قرن 19 میلادی نگاشته شده مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین به این سؤال پاسخ داده می شود که روس ها به عنوان یک استعمارگر اروپایی چطور به زندگی مردم ایران نگاه می کردند و در سفرنامه های روسی چه تصویری از ایران به عنوان یک کشور مستقل آسیایی ترسیم شده است؟ همچنین تلاش خواهیم کرد تا مؤلفه هایی را که به اعتقاد پروفسور العطاس در شرق شناسی اروپایی وجود دارد، در چند نمونه از سفرنامه های روسی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی، نقش سفرنامه ها در شکل گیری انگاره های ذهنی راجع به ایران را تحلیل می کند.
نگاهی به بازتاب باورداشت های عامیانه در سفرنامه ناصرخسرو
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۶
86 - 110
اعتقادات و دانش عوام به مثابه پدیده ای آمیخته با اجتماع و رکنی گسستناپذیر از زندگی جمعی در تاریخ پرفراز و فرود بشریت، سهم قابل توجهی از فرهنگ هر ملت را به خود اختصاص دادهاست. در این میان باورداشت های عامه، منزلگاه آشنایی و شناسایی جنبه های مختلف فرهنگ توده مردم، محسوبمی شود. سفرنامه ها یکی از مهم ترین زمینه های تجلی این باورها هستند که بهلحاظ انعکاس دادن فرهنگ و اندیشه مردمان جوامع مختلف، از غنی ترین منابع برای بررسی فرهنگ و پنداشت های عامه به شمار می روند. در همین راستا سفرنامه ناصرخسرو به دلیل دقت علمی، ژرف بینی و توانمندی های زبانی نگارنده از جایگاه خاصی برخوردار است. در این پژوهش که با رویکرد تحلیلی توصیفی و با استفاده از روش کتابخانه ای انجام شده، انواع باورهای عامه در سفرنامه ناصرخسرو بر اساس دسته بندی جدیدی مورد بررسی قرار گرفتهاست. در این دسته بندی باورهای عامه در شش دسته دینی، تاریخی، افسانه ای - اسطوره ای، غرایب، تابو و خرافه ها قرار گرفتهاست. نتایج پژوهش نشانمی دهد که از میان انواع عقاید عامه، باورهای دینی بیشترین میزان انعکاس را در سفرنامه ناصرخسرو دارد و بعد از آن باورهای عامه در مورد غرایب بازتاب بیشتری از دیگر باورها دارد. از میان انواع باورهای عامه کمترین بسامد بازتاب به باورهای خرافی اختصاص دارد. این نتایج همچنین نشان دهنده غلبه جنبه های عقلانی و دینی شخصیت این حکیم متاله در گزارش سفرهای هفت ساله خود است.
مطالعه تطبیقی مختصّات "سفرنامه حج" با تکیه بر سفرنامه ابن جبیر و ابن مازه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
37 - 52
بسیاری از جهانگردان و رحالون عربی و ایرانی مقصد و هدف سفرشان را مکه و انجام فریضه حج قرار داده اند و اگر این هدف نبود امروزه تنها با سفرنامه های انگشت شماری مواجه بودیم. در این میان، بسیاری از ادیبان در طی سفرشان به حج، به ذکر احوالات این سفر و تألیف کتابی در قالب سفرنامه پرداخته اند و شکل ادبی ویژه ای به نام "سفرنامه حج" پدید آورده اند که از جهت محتوا و ساختار و سائر مخصات سبکی و ادبی با سفرنامه به معنای عام فرق میکند. این پژوهش در صدد است ویژگی ها و مختصات سفرنامه حج را در ادب فارسی و عربی با تکیه بر دو سفرنامه کهن عربی و فارسی به نام هایی سفرنامه ابن مازه تحت عنوان "لطائف الأذکار للحضار والسفار فی المناسک والآداب" و سفرنامه ابن جبیر با عنوان "رساله اعتبار الناسک فی ذکر الآثار الکریمه والمناسک"، مورد تطبیق و تحلیل قرار دهد. نتیجه نشان می دهد که هر دو سفرنامه از عنوان تا شکل و محتوا برای حج و به منظور حج بوده و ویژگی ها و مختصات ویژه ای در پردازش زمان و مکان و موضوع و ساختار و غیره که آن را از دیگر انواع و سفرنامه ها متمایز کرده است. این پژوهش بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به مطالعه تطبیقی این گونه ادبی در دو اثر مذکور می پردازد.
بازنمایی و ترسیم ابعاد هویت «دیگری» سفرنامه نویس، مورد پژوهی: سفرنامه پیترو دلا وله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1064 - 1094
بی گمان سفرنامه ها در راستای تبیین هویت ملت ها بر پایه نظرات «دیگری» به عنوان ابزاری مؤثر مطرح هستند. درحقیقت سفرنامه نویس در مسیر شناخت «دیگری» و به نوعی شناخت «خود» گام برمی دارد و فزون بر توصیف «دیگری» تصویرشده، «خود» تصویرگر را نیز معرفی می کند. در این راستا شباهت ها و به ویژه تفاوت های فرهنگی که گاه مطابق الگوهای فکری پیشین سفرنامه نویس و در مواری بر پایه تعصبات گوناگون شکل گرفته اند دربرگیرنده اطلاعات گسترده ای درخصوص هویت فرد تصویرگر می باشند. مکتب فرانسوی تصویرشناسی، به ویژه پژوهش های پاژو، ابزاری مناسب با هدف بررسی مفهوم هویت در سفرنامه ها ارائه می کند. در این جستار سفرنامه پیترو دلا وله را با هدف تحلیل دیدگاه وی به عنوان «دیگری» ایتالیایی-اروپایی و ترسیم ابعاد هویتی سفرنامه نویس بررسی می کنیم. دلا وله با توصیف شرایط گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و در مواردی قیاس این شرایط با آنچه نزد ملت خود، اروپاییان یا ترکان عثمانی رایج بود، اطلاعات ارزشمندی از ایران و ایرانیان دوره صفویان ارائه می کند؛ لیکن با نکته سنجی می توان از این مکتوبات در راستای شناخت «خود» سفرنامه نویس بهره جست.
جایگاه زن در عکس های دوره قاجار
از اوایل دوره قاجار، سیاحان بسیاری توانستند اطلاعات کم نظیری درباره زنان ارایه دهند. زیبایی زنان ایرانی از نکاتی است که نظر سیاحان اروپایی را به خود جلب کرده است. بازتاب این زیبایی را در نقاشی های این دوره به وفور می بینیم، اما نکته ای که جلب توجه می کند تفاوت فاحش عکس های بازمانده زنان دوره قاجار با سفرنامه ها و نقاشی های این دوره است. آن چه در این پژوهش مطالعه شده، بررسی صحت سیمای زنان دوره قاجار بر اساس مدارک تصویری زنان در نگارگری و عکاسی و تطبیق آن ها با نگاشته های سفرنامه ها است. گردآوری مطالب در این پژوهش کتابخانه ای است و به طریقه تاریخی تحلیلی نگاشته شده است. بر این اساس، پرسش های این مقاله بدین ترتیب است: سیمای ظاهری زنان در نقاشی های دوره قاجاریه تا چه میزان با سایر مدارک تصویرنگاری از قبیل عکاسی و نوشته های سیاحان همخوانی دارد؟ و در صورت تفاوت در سیمای ظاهری زنانی که در مدارک یاد شده، چه عامل یا عواملی سبب این موضوع شده است؟ نتیجه بررسی ها نشان می دهد که ما شاهد نوعی تفاوت در میان عکس های برجای مانده با نقاشی های این دوره هستیم. در دوره قاجار، هنرمند نقاش در ترسیم چهره زن به آرمان گرایی و عدم شبیه سازی گرایش داشت. می توان گفت زن در تصویرنگاری های این دوره، اعم از عکس یا نقاشی، ابزاری در جهت بیان شکوه قدرت و سلطنت است.
بررسی و مقایسه دو سفر روحانی زرتشتی و یهودی به دنیای پس از مرگ (ارداویرفنامه و رؤیای خنوخ)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
159 - 172
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، کیفیت و چگونگی دو سفرنامه جهان آخریت یا معراج نامه زرتشتی و یهودی است. ضمن بررسیارداویرافنامه و نیز رؤیای خنوخ، این دو اثر با هم مقایسه شده و نکات مشترک و افتراقات آن دو بیان شده است. شخصیت های اصلی ویراف و خنوخ در هر دو اثر از بزرگان قوم زمان خود هستند که قدم به این سفر روحانی می گذارند و از بهشت و دوزخ دیدار می کنند؛ با خالق جهان همپرسه می شوند و سپس با کوله باری ازتجربه و نصیحت به نزد مردم بازمی گردند و آنان را نیز در جریان اتفاقاتی قرار می دهند که خود به عینه مشاهده کرده اند. البته در رؤیای خنوخ، علاوه بر توصیف بهشت و جهنم، چگونگی آفرینش و نظام هماهنگ کننده امور جهان نیز کاملاً توضیح داده شده است، ولی به دلیل اینکه منظور ما از این مقاله، بیشتر بررسی و مقایسه بهشت و جهنم این دو اثر است، ازبیان اضافات خودداری شده است.
نخستین شاعران تأثیرگذار در غرب(سعدی، خیام، فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
63 - 79
حوزه های تخصصی:
فرهنگ ایران از قرن یازدهم و دوازدهم میلادی توسط کشیشانی که برای ترویج مذهب به ایران آمده بودند به اروپا منتقل شد. از آن زمان ترجمه آثار فارسی به زبان های اروپایی آغاز شد. معمولاً سه گروه به شرق سفر می کردند: اعضای هیأت های سیاسی، مستشرقین و گردشگران که پس از بازگشت با نوشتن سفرنامه ها به معرفی ایران و فرهنگ آن همت می گماردند.. اولین شاعر فارسی زبان که مورد توجه اروپا قرار گرفت سعدی است. شاعرانی چون لافونتن ، دوسنسه ، ولتر ، لوبایی و ... از او الهام پذیرفتند. خیام توسط ترجمه فیتز جرالد و نیکلا به اروپا معرفی شد. بوشور ، ژان لاهور ، و گوتیه متأثر از خیام آثار ادبی خود را خلق کردند. فردوسی با ترجمه های چمپیون ، آتکینسون و ژول مول به اروپا شناسانده شد و شخصیتی چون ماتیو آرنولد با الهام از «شاهنامه» داستان «سهراب و رستم» را خلق نمود. بنابراین سه شاعر یادشده نخستین شاعرانی بودند که راه زبان و ادبیات فارسی را به اروپا باز کردند.
خودی از نگاه دیگری در سفرنامه نیکولا بوویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
97 - 111
حوزه های تخصصی:
سفرنامه آیینه ای است که می توان انعکاس تصویر زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، آداب و رسوم و باورها و اعتقادات، رفتار و کردار و فراز و نشیب های زندگی جوامع مختلف را در آن دید، تصویری گویا و روشن و تا حدود زیادی خالی از غرض ورزی و ملاحظه. از جمله این سفرنامه ها، سفرنامه «راه و رسم جهان» اثر نیکولا بوویه است. این جهانگرد سوئیسی ضمن سفر به سرزمین های مختلف، گزارشی جذاب، صادقانه و دقیق از چگونگی معیشت مردم، وضع شهرها، صنایع و تولیدات، مدارس، آداب و رسوم مذهبی مردم، عملکرد طبقات حاکم و ... به دست می دهد که از دیدگاه ادبیات تطبیقی بسیار ارزشمند و حایز اهمیت است؛ در این مقاله بر آنیم که با تکیه بر سفرنامه «راه و رسم جهان» اثر بوویه به مطالعه و بررسی مظاهر و فرهنگ ایران زمین از منظر ادبیات تطبیقی بپردازیم.
بررسی محتوای سیاسی پنج سفرنامه عتبات عالیات در عصر انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
141 - 162
حوزه های تخصصی:
سفرنامه ها از جمله منابع مهم علمی در شناخت شهرها و کشورها محسوب می شوند. با توجه به اینکه سفرنامه نویس با هدف گزارشی از سفر خود، آن را می نگارد، یکی از بهترین منابع کسب اطلاعات سیاسی هستند. سفرنامه های عتبات عالیات با توجه به انگیزه مذهبی ای که اغلب مسلمانان جهان را به آن ها ترغیب می نماید، اطلاعات مفیدی را در اختیار خوانندگان قرار می دهد. موضوع این مقاله تحلیل سیاسی چند سفرنامه عتبات عالیات در عصر انقلاب اسلامی می باشد؛ چراکه پس از تغییر حکومت طاغوت به حکومت اسلامی در ایران، توجه به نگارش این دسته از سفرنامه ها پررنگ تر شده است که در نوع خود قابل توجه است. اهمیت این تحقیق آن است که نویسندگان مردمی سیاسی نیستند و هر آنچه را که در جهان اطراف خود می بینند، بیان می کنند. این سفرنامه ها راهنمای شناختی در ادبیات انقلاب اسلامی هستند. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای انجام شده است.
شمایل شناسی تصویر زن در دوره قاجار با تأکید بر سفرنامه ها، نگارگری ها و عکس های برجای مانده از این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
577 - 594
حوزه های تخصصی:
از اوایل دوره قاجار، سیاحان بسیاری توانستند اطلاعات کم نظیری درباره زنان ارائه دهند. زیبایی زنان ایرانی از نکاتی است که نظر سیاحان اروپایی را به خود جلب کرده است. بازتاب این زیبایی را در نقاشی های این دوره به وفور می بینیم. اما نکته ای که جلب توجه می کند تفاوت فاحش عکس های بازمانده زنان دوره قاجار با سفرنامه ها و نقاشی های این دوره است. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، بررسی صحت سیمای زنان دوره قاجار بر اساس مدارک تصویری زنان در نگارگری و عکاسی و تطبیق آن ها با نگاشته های سفرنامه هاست. گردآوری مطالب در این پژوهش کتابخانه ای است و به طریقه تاریخی تحلیلی نگاشته شده است. بر این اساس، پرسش های این مقاله بدین ترتیب است: سیمای ظاهری زنان در نقاشی های دوره قاجاریه تا چه میزان با سایر مدارک تصویرنگاری از قبیل عکاسی و نوشته های سیاحان همخوانی دارد؟ و در صورت تفاوت در سیمای ظاهری زنانی که در مدارک یاد شده، چه عامل یا عواملی سبب این موضوع شده است؟ نتیجه بررسی ها نشان می دهد که ما شاهد نوعی تفاوت در میان عکس های برجای مانده با نقاشی های این دوره هستیم. در دوره قاجار، هنرمند نقاش در ترسیم چهره زن به آرمان گرایی و عدم شبیه سازی گرایش داشت. می توان گفت زن در تصویرنگاری های این دوره، اعم از عکس یا نقاشی، ابزاری در جهت بیان شکوه قدرت و سلطنت است.
روایت شناسی سفرنامه نیم دانگ پیونگ یانگ بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرنامه را می توان به عنوان یکی از انواع روایت، مورد بررسی و تحلیل قرار داد. سفرنامه ی نیم دانگ پیونگ یانگ نوشته ی رضا امیرخانی حاصل دو سفر او به کره ی شمالی است. در این سفرنامه برخلاف سفرنامه های معهود، بازدید های میدانی و توصیف مکان و تجربه های مردم شناسانه و غیره، رخ نداده است، نویسنده به ناچار و به اقتضای شرایط غیرقابل پیش بینی در کره ی شمالی، هدفش را از جهان گردی به مسأله گردی تغییر می دهد و هدف بازدیدهای محدودش را از دیدارهای جغرافیایی به کشف و فهم انسان کره ی شمالی با رعایت قالب سفرنامه نویسی معطوف می کند. پاسخ به این پرسش که چگونه سفرنامه ای بدون بازدیدهای میدانی و روش مرسوم در سفرنامه نویسی می تواند شکل گیرد، را باید در شیوه روایت پردازی این سفرنامه جست و جو کرد. دریچه های گوناگونی از منظر نظریه های مختلف می توان بر شیوه روایت پردازی این اثر گشود که پس از بررسی ویژگی های این سفرنامه و نقش کنشگری نویسنده، تطبیق و تحلیل این اثر براساس نظریه ی ژپ لینت ولت (که بر «نقطه ی دید» و «تقابل کارکردی راوی و کنشگر» تمرکز دارد) مناسب شناخته شد. نتیجه آن که روایت در این سفرنامه، همسان است و راوی به عنوان کنشگر یا شخصیت اصلی یا قهرمان اصلی، مرکز جهت گیری روایت است؛ پایه های ادراکی-روانی، زمانی، مکانی و کلامی، همه نشان دهنده ی آن است که اگرچه نویسنده به گونه ی رواییِ متنگرا نیز توجه دارد ولی شیوه ی غالب، گونه ی روایی کنشگر است.
چاپ نوشت (۶): منظومه میرزا زین العابدین شیرازی، سفرنامه و گزارشی از کتابت و چاپ قرآن سی ورقی در دوره قاجار
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر معرفی و بازنشر منظومه ای به قلم میرزا زین العابدین بن محمدرضا شیرازی منشی دوم سفارت انگلستان و از خوشنویسان عصر قاجار است. او در این منظومه به شرح زندگی خود و ماجرای کتابت قرآن سی ورقی و چاپ و انتشار آن در استانبول و سفری که به وین داشته می پردازد.
دلایل نقشی خروج جمله واره موصولی و ارتباط آن با عوامل سبکی در متون روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
205 - 221
حوزه های تخصصی:
خطای نامه سفرنامه ای است منثور متعلق به دوران سلطان سلیم بایزید عثمانی در سال 911 هجری قمری که سید علی اکبر، ملقب به خطایی، بازرگان و به قولى «ایلچى ایرانى» همزمان با سلطنت شاه اسماعیل صفوی در شرح سفرش به سرزمین خطای (همان چین و خطا) تحریر نموده است. مطالعه حاضر با در نظر گرفتن فرایند خروج جمله واره موصولی، در پی بررسی انگیزه ها و علل این فرایند در این اثر تاریخی است. براین مبنا با نمونه گیری نظام مند از متن این سفرنامه، تمام جمله واره های موصولی آن استخراج شده و ازحیث عواملی چون: نسبت خروج جمله واره به حفظ آن در جایگاه کانونی، جایگاه گروه اسمی مرجع جمله واره موصولی در هر دو بند پایه و پیرو، شیوه نمایش ارتباط جمله واره موصولی با گروه اسمی مرجع، تأثیر ساخت اطلاعی و تأثیر وزن دستوری جمله واره موصولی بر فرایند خروج مطالعه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 173 جمله واره موصولی کتاب، تنها 39 بند یعنی چیزی کمتر از 23 درصد خروج یافته اند که هرچند از این تعداد بیشترین موصولی سازی از جایگاه سازه های اصلی جمله (جایگاه فاعل و مفعول) صورت گرفته است، لیکن در جملات پیرو، حضور گروه اسمی مرجع در جایگاه های افزوده (متممی، مضاف الیهی و قیدی) با افزایشی دوبرابری نسبت به جملات پایه به 36 درصد می رسد. پرکاربردترین روش نمایش ارتباط جمله واره موصولی با گروه اسمی مرجع خود در این کتاب، استفاده از خلأگذاری بوده و تأثیر ساخت اطلاعی فعل، بر خروج جمله واره موصولی مؤثر قلمداد می شود. همچنین وزن دستوری جمله واره های خروج یافته در این اثر برابر 4 بوده و نمایانگر آن است که در این کتاب، به طور میانگین جمله واره های موصولی که طولی چهار برابر گروه فعلی داشته اند، خروج یافته و جملات کوتاه تر در جایگاه کانونی خود باقی مانده اند. در کنار سایر عوامل مورد پژوهش، نرخ پایین خروج جمله واره های موصولی و حفظ آنها درجایگاه کانونی خود، عاملی است که به نظر می رسد به دشواری درک این متن از سوی خواننده افزوده است و می تواند در کنار سایر شاخص های سبک شناسی مطرح در زمینه متون دوره مورد بحث، مورد توجه و مطالعه قرار گیرد.
خوانش پسا استعماری سفرنامه «آدم ها و آیین ها در ایران» مادام کارلاسرنا (مورد مطالعه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
1025 - 1054
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال واکاوی ماهیت سفرنامه نوسی به مثابه نوعی دانش مربوط به شرق است. مسأله این است که آیا این دانش سفرنامه نویسی از عینیت برخوردار است یا حامل پیش داوری های نظام مند گفتمان شرق شناسی است؟ کشف دوگانگی ها و تحلیل سلسله مراتب حاکم بر آن ها مسأله اصلی پژوهش حاضر است. با توجه به کیفی بودن نوع پژوهش، از ادبیات پسااستعماری نه به مثابه چارچوب نظری بلکه برای تفسیر نظری خوانش متن استفاده می گردد. روش تحقیق واسازی است که بر اساس طبقه بندی هشت گانه دیوید بوژه انجام می گردد. جامعه آماری کتاب سفرنامه آدم ها و آیین ها در ایران مادام کارلاسرنا است و نمونه پژوهش فصل ۵۳ کتاب (روایت از شهر رشت) می باشد که به شیوه هدفمند انتخاب شده است. نتایج پژوهش حاکی از وجود تقابل های دوگانه شرق و غرب در نمونه مورد بررسی و سلسله مراتب حاکم بر آن ها بر اساس قاعده کلی فرادستی غرب و فرودستی شرق است. با این همه، صدای معترض زنان و استثنائات موجود در متن موجود امکان نفی پیرنگ مسلط هجوآمیز را فراهم می سازد.
چگونگی بازتاب مؤلفه های هویتی و شخصیتی سربازان ایرانی در سفرنامه های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
61 - 84
حوزه های تخصصی:
سیاحان خارجی دوره صفویه و قاجار، ضمن توصیف جامعه ایرانی به بیان ویژگی ها و ساختار ارتش در ایران و نیز ویژگی های سربازان ایرانی و مقایسه آنان با قوای نظامی دیگر کشورها پرداختند. بررسی ویژگی سربازان ایرانی به مثابه یکی از عناصر اجتماعی و گروه های صنفی در جامعه ایرانی و مقایسه آن با دیگر جوامع می تواند به توصیف دقیق تری از هویت جامعه ایرانی بیانجامد. در این پژوهش تلاش شده است تا با اتخاذ رویکردی توصیفی و تحلیلی با استفاده از منابع تاریخی و مردم شناسی چگونگی توصیف ویژگی های قوای نظامی ایرانی از نگاه سفرنامه نویسان خارجی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد اگر چه در بخشی از سفرنامه ها بر ضعف نظام ارتش در ایران به طور کلی اشاره شده است اما در اغلب سفرنامه ها، ویژگی های سربازان و قوای نظامی ایران مورد ستایش سیاحان قرار گرفته و در گاهی موارد سربازان ایرانی به مثابه عنصری برابر و حتی برتر در مقایسه با سربازان کشورهای اروپایی معرفی شده اند. از نگاه سیاحان خارجی ، مسئولیت پذیری و سختکوشی و پشتکار ، شجاعت و مهارت ، باهوش و مستعد و آموزش پذیر، دینداری و داشتن تعلقات مذهبی و رفق و مدارا با مردم از جمله برجسته ترین و مهمترین ویژگی های سربازان ایرانی به شمار می رود. با اتکا بر نتایج این پژوهش می توان به تصویر نسبتاً روشنی از شخصیت و هویت جامعه ایرانی دست یافت.
بازتاب تجدد و حیرت در سفرنامه های ایرانیان عصر قاجار
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
1 - 24
حوزه های تخصصی:
مفهوم تجدد از جمله مهم ترین مفاهیمی است که از عصر قاجار تاکنون هم «پرسش» آفریده و هم «مسأله» و نیز «حیرت». در سفرنامه سیاحان حیرت افروزی، بارز و برجسته است. روش تحقیق، کیفی است که با رویکرد تفسیری-تاریخی و با برخورداری از درک همدلانه مبتنی بر کشف نیت مؤلف تنظیم شده، و با تأکید بر امکان گزینش دوگانه مؤلف- مفسّر صورت بندی شده است. با در نظر گرفتن اینکه در ایرانِ عصر قاجار، با جامعه ای بازمانده و مردمانی فقیر در مقایسه با اروپا روبرو بوده ایم، این پرسش به میان خواهد آمد که بازتاب تجدّد از نگاه سیاحان ایرانی در سفر به غرب چگونه رؤیت، تجربه و روایت شده است؟ این نوشتار معطوف به دو مفهوم «تجدّد» و «حیرت» و بازیابی آن در سفرنامه های سیاحان ایرانی است. در این مقام، ما برحسب متون مورد مطالعه، با ریخت شناسی «تجدد» به مثابه ترقّی با رویکردی ایجابی_ایلافی، در قالب نوسازی، شهرسازی و صنعتی شدن، و «حیرت» به مثابه عرفی نگری در ذیل اعجاب آفرینی، باورناپذیری، تحسین آشکار و غبطه خوری روبرو هستیم. ریشه های تحیّر به مختصات تجدّد به سه ساحت «اندیشه»، «سیاست»، «جامعه و فرهنگ» بازمی گردد. در حاشیه این حیرت آفرینی، در دو ساحت «دین و اخلاق» و «سیاست بین المللی و نظامی» با رویکرد انتقادی مواجه ایم.
تحلیل وضعیت زبان، گویش و لهجه های ایران باتوجه به اطلاعات ارائه شده در سفرنامه های خارجی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرنامه نویسان دوره قاجار که اغلب اروپایی و عمدتاً از شخصیت های برجسته علمی و ادبی روزگار خود بودند با ژرف نگری در تاریخ ادبیات ایران، زبان ها، گویش ها و لهجه های ایرانی، خط فارسی، کتابخانه ها، مراکز علمی و هنری و وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران، اطلاعات ارزشمندی ارائه کرده اند؛ تبیین وضعیت زبان ها و گویش های موجود در دوره قاجار، از جمله این مسائل است که در این جستار به روش تحلیلی - توصیفی بدان پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد:-سفرنامه نویسان به زبان ها و گویش های رایج دوره قاجار، در نواحی مختلفی که لهجه خالص فارسی دارند پرداخته و به لهجه های گوش نواز و گوش خراش مناطق ایران و همچنین گویش هایی که ریشه باستانی دارند اشاره کرده اند.-برطبق گزارش آنها، زبان فارسی در دربار قاجار در حاشیه قرار دارد و زبان ترکی رایج است؛ اما در دوره ناصرالدین شاه و بعد از او زبان فارسی در دربار رواج می یابد. زبان ترکی از نظر تعداد گویشوران دومین زبان و گویش مازندرانی در جذب گویشوران مهاجر، توانمندترین گویش آن دوره است.به زبان های غیرایرانی: گرجی، ارمنی، عبری، نسطوری و محدوده جغرافیایی آنها اشاره شده است. ریشه برخی از واژه های فارسی شناسایی و تعدادی از واژگان فارسی و اروپایی با هم مقایسه شده است.
تأثیر صنعت نساجی بر توسعه کالبدی شهر اصفهان در دوره صفوی (با تکیه بر سفرنامه ها)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱
96 - 125
حوزه های تخصصی:
در دوره صفوی به دلیل علاقه بسیار دولتمردان به هنر و صنعت و حمایت آنها از هنرمندان و صنعتگران، صنعت رشد چشمگیری داشت و در این میان صنعت نساجی از جایگاه و موقعیت ویژه ای برخوردار بوده است. رشد بالای این صنعت، تأثیر آن در خودکفایی کشور در زمینه نساجی و صادرات گسترده آن به دیگر کشورها را به خوبی در این دوره میتوان یافت. همچنین در این دوره اصفهان، یکی از مهمترین مراکز بافت پارچه های ابریشمی و زربفت محسوب می شد، که حجم قابل ملاحظه ای از پارچه مورد نیاز برای استفاده عموم و صادرات را تأمین می کرده است. طبق اسناد و شواهد موجود، در این دوره اصفهان به لحاظ توسعه کالبدی، رشد بسیاری پیدا کرد که صنعت یکی از مهمترین عوامل، مؤثر بوده است. این پژوهش 3 با هدف بررسی نقش صنعت نساجی بر توسعه کالبدی شهر اصفهان، در دوره صفوی انجام شده است. نقش صنعت بر توسعه شهر، مسئله ای جدید و مربوط به قرن های متأخر است و در منابع و مدارک موجود از دوره صفوی، مطلب یا گزارش مستقیمی از رابطه صنعت و توسعه شهری وجود ندارد؛ اما در این پژوهش با پردازش و تحلیل داده های تاریخی در منابع کتابخانه ای، مانند سفرنامه ها، مشخص شد صنعت نساجی در توسعه کالبدی شهر در دوره مورد مطالعه مؤثر بوده است.