مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
توسعه کالبدی
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی حادث شده در شهرهای کشور، عدم جهت دهی مناسب و علم توسعه کالبدی آنها بوده است، که آثاری، همچون: تخریب زمینهای کشاورزی، رشد و گسترش شهرها در ارتفاعات با شیبهای زیاد، ادغام روستاها در کالبد شهرها، مشکلات زیست- محیطی و مخاطرات طبیعی، افزایش هزینه زیرساختها وخدمات شهری و عدم استفاده بهینه از زمین و ... را به دنبال داشته است. رعایت نکردن اصول شهرسازی یا ناتوانی در به کارگیری اصول، عدم بهرهمندی مشاوران از ابزارهای قوی تحلیل مناسبت محیطی و مسائل اجتماعی، اقتصادی و حقوقی، از اهم عوامل مؤثر در این زمینه بوده است. هدف این مقاله، تعیین الگوی مناسب برای جهتدهی توسعه کالبدی شهرهای کشور است که به صورت موردی، بر روی شهر سردشت انجام شده است. نوع تحقیق توسعهای ـ کاربردی و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق محدوده 670 هکتاری اطراف شهر سردشت (جهات مختلف) بوده که با تشخیص ضرورت توسعه افقی شهر به دلیل نبود فضاهای کافی، در محیط GIS و با استفاده از روش تصمیمگیری دلفی و منطق بولین اقدام به تعیین جهت توسعه افقی شهر در آینده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بستر و فضای جغرافیایی شهر به لحاظ شرایط طبیعی ـ محیطی، پتانسیل اسکان جمعیت با توجه به رشد پیشبینی شده جمعیت ( 4/1 ) تا افق 1400 را نخواهد داشت. از یک طرف، محاط بودن شهر به وسیله عوارض طبیعی و ژئومورفولوژیک محیط پیرامون و از طرف دیگر، کمبودهای شدید شهر به لحاظ سرانه کاربریها، تجهیزات، تاٌسیسات و امکانات و خدمات و مهمتر از همه، سرپناه(مسکن) تا افق1400، شهر را با محدویتهای جدی روبه رو میسازد.
مهاجرت های قومی و تغییر ساختار اجتماعی شهرهای ایران
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر در سطح ملی، افزایش جمعیت شهری ناشی از مهاجرت های روستایی و عشایر متشکل از اقوام و طوایف مختلف و عوارض ناشی از آن یکی از دشواری ها و مشکلات در کشور ماست. پنج گروه قومی با فرهنگ و هویت های نسبتا مستقل در قالب جوامع روستایی یکجانشین، 161 ایل و 619 طایفه کوچ نشین در سرزمین ملی در حال ایجاد هویت جدیدی از شهرهای حاشیه ای ایران هستند که مرحله گذار از شهرهای دولت به شهرهای اقوام را طی می کنند. در طول 30 سال گذشته، شهرنشینی شتابان، مهاجرت های قومی را به داخل شهرها در مناطق حاشیه ای تشدید کرده و بخش اعظمی از اقوام، طوایف و گروه های قومی را به داخل شهرها فراخوانده است.
تحلیل فضایی مهاجرت های درون شهرستانی، درون استانی و برون استانی حکایت از این نوع مهاجرت ها در مناطق قومی دارد. در این میان مهاجرت به مراکز استانی از همه چشمگیرتر است. این نوع مهاجرت تفاوت های آشکاری را با مهاجرت های سایر استان های مرکزی و تعدادی از استان های حاشیه ای مثل سواحل دریای خزر و خراسان نشان می دهد که بازخورد چندانی با شکل های قومی و معیشت های شبانی ندارند.
بررسی ها از تغییر ساختار اجتماعی شهرها به همراه توسعه و گسترش کالبدی شهرهایی حکایت دارد که از شکل گیری هسته ها و کانون های اولیه آنها چندین دهه بیشتر نمی گذرد و در طول سه دهه اخیر به رشد چشمگیری از نظر تعداد جمعیت و گسترش کالبدی دست زده اند.
لهذا ضرورت توجه مبرم و بنیادی به ساختار اجتماعی با توجه به این که تحولات شهری، روند تکاملی خود را با فرهنگ و همبستگی های متفاوت چگونه پشت سر خواهند گذاشت و آیا تعامل فرهنگی داخل شهرها و ایجاد زمینه های غالب برای ترویج مناسبات روابط سالم فرهنگی تا چه اندازه راه گشای جریانات اجتماعی است؟ از بررسی ها و مطالعات این مقاله می باشد. پژوهش در یک تحلیل تاریخی – تکوینی با استفاده از ابزارهای جدید و آمارهای موجود به انجام رسیده است. در حقیقت این مقاله در پی آن است که ضمن شناخت روند جریانات، یک نوع هماهنگی در قوانین مدنی، سیاسی و حکومتی و مبانی قوانین مدیریت شهری را پیشنهاد نماید تا موانع حاصل از تاثیر اَشکال اجتماعی را خنثی یا متعادل سازد.
پیامدهای فضایی شهر صنعتی کاوه بر شهر ساوه
حوزه های تخصصی:
به دنبال اجرای سیاستهای عدم تمرکز فعالیتهای صنعتی در کلان شهر تهران و استقرار صنایع در شعاع 120 کیلومتری تهران، شهر صنعتی کاوه با هدف استفاده از اراضی غیرکشاورزی و تامین تاسیسات زیربنایی و خدمات رفاهی برای واحدهای صنعتی در سال 1352 ساخته شد.
ایجاد شهر صنعتی مزبور، اثرات فضایی گسترده ای را برای شهر ساوه که در فاصله ده کیلومتری آن قرار دارد، بر جای گذاشت. پیامدهای اثرات یاد شده از دو زاویه قابل ملاحظه است،پیامدهای مثبت و پیامدهای منفی.توسعه صنعتی، ایجاد اشتغال ، افزایش سطح درآمد های عمومی و … از جنبه های مثبت این پیامدها قلمداد میگردد و رشد شتابان بیرویه شهر و سیل گسترده مهاجرتها، که عمدتاً از روستاها صورت میگیرد، و نبود امکانات و گرانی بخش زمین و افزایش بیرویه بهای مسکن و اجاره بها، جدایی گزینی قومی، حاشیه نشینی وخلق مشکلات زیست محیطی و … از پیامدهای منفی این توسعه محسوب میشود. نگارندگان در این پژوهش تلاش مینمایند ضمن بررسی موضوع به تجزیه وتحلیل پیامدهای یاد شده و ارائه رهنمود بپردازند.
بررسی تاثیر فعالیت های کشت و صنعت بر توسعه شهر نوبنیاد پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت تاثیر فعالیت کشت و صنعت بر پویش شهرنشینی در شهر نوبنیاد پارس آباد، تحولات اجتماعی ـ اقتصادی و کالبدی شهر پارس آباد و شناخت سازوکارهای تاثیر فعالیت های کشت و صنعت بر توسعه شهر پارس آباد، از مهمترین اهداف این بررسی است. نوع تحقیق، توسعه ای ـ بنیادی و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی است.نتایج بررسی نشان می دهد که جمعیت شهر پارس آباد ـ که در اولین دوره سرشماری در سال 1335 در حدود 500 نفر بوده است ـ با نرخ رشدی بسیار بالا در بین شهرهای کشور، در آخرین دوره سرشماری در سال 1385 به 82000 نفر افزایش یافته است. توسعه این شهر عمدتا در نتیجه گسترش فعالیت مجتمع های کشت و صنعت و فرصت های اشتغال صورت گرفته و فرآیندهای تولیدی و صنایع تبدیلی و سرانجام ارزش افزوده های ناشی از فعالیت های زنجیره ای وابسته به بخش کشاورزی کلان مقیاس با مدیریت دولتی، روند توسعه آن را سرعت بخشیده است. توسعه کشاورزی همچنین مشاغل جدیدی را به وجود آورده و بنگاه های مختلفی بر مبنای آن دایر گردیده است. در مسیر جاده های اصلی و فرعی به شهر، مغازه ها و مراکز کسب و کار تازه ای ایجاد شده و در نهایت حجم آمد وشد به شهر مشخصا افزایش یافته است. 94 درصد افراد مورد بررسی در پژوهش حاضر، بر این باورند که کشت و صنعت ها و فعالیت های اقتصادی وابسته به آنها، بیشترین تاثیر را در توسعه فیزیکی و کالبدی شهر پارس آباد، طی 40 سال گذشته داشته اند. مقایسه روند رشد این شهر با دیگر شهرهای استان و منطقه مورد مطالعه طی نیم قرن اخیر، و همچنین حجم سرمایه گذاری گسترده و گردش مالی بالای شرکت های کشت و صنعت، نشان می دهد که توسعه شهر پارس آباد عمدتا از کشت و صنعت ها و فعالیت های وابسته به آنها تاثیر پذیرفته است.
تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی در شهر ایذه
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به توسعة روزافزون شهرها و عدم تعادل در پراکنش کاربری ها، ساماندهی کاربری اراضی شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. کاربری اراضی شهری و چگونگی توزیع فضایی- مکانی آنها، یکی از مهمترین کارکردها به منظور استفادة بهینه از فضای شهری است. در این تحقیق، ضمن بررسی کاربری اراضی شهری در جهان و ایران، مشخصاً به تحلیل و بررسی کاربری ها در شهر ایذه پرداخته شده است. هدف از این پژوهش، آن است که با مطالعه وضع موجود کاربری زمین شهر ایذه و شناخت کاربری های مختلف شهری، اعم از مسکونی، تجاری، درمانی، مذهبی و مانند آنها و مقایسه این کاربری ها با سرانه استاندارد، میزان کمبود هر یک از کاربری ها مشخص شود و همچنین با استفاده از مدل swot نقاط ضعف و قوت هر یک از این کاربری ها مورد بررسی گردد. در این پژوهش، با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی به بررسی کاربری ها پرداخته شده است.نتیجه تحلیل کاربری ها در شهر ایذه، نشان می دهد که گسترش کالبدی شهر در دهه های اخیر و افزایش جمعیت آن، باعث عدم تعادل در پراکنش کابری ها گردیده است و سرانة بسیاری از کاربری های موجود با ضوابط علمی و استانداردهای شهرسازی مطابقت ندارد
کاربردروش فرآیندتحلیل سلسله مراتبی(AHP)درارزیابی زمین برای-توسعه کالبدی برپایهعوامل طبیعی (مطالعه موردی:مجموعه شهری شیراز)
حوزه های تخصصی:
شناخت و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعه کالبدی وشهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است.هدف از انجام پژوهش این بود که با توجه به عوامل طبیعی، نواحی مناسب برای توسعه کالبدی در مجموعه شهری شیراز (یعنی یک ناحیه متراکم شهری- صنعتی و کشاورزی) شناسایی و پراکنش فضایی آن مشخص گردد. مواد مورداستفاده شامل نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، واحدهای ارضی، پوشش/کاربری زمین ، لرزه خیزی و داده های مرتبط با اقلیم وساختار اجتماعی/ اقتصادی محدوده بودند. از بررسی های کتابخانه ای نیز برای تکمیل داده ها استفاده شد. تعیین تناسب زمین ازطریق نه معیار طبیعی مشتمل بر ارتفاع، شیب، لیتولوژی، بارش، دما، قابلیت زمین، لرزه خیزی، خطر لغزش، پوشش/ کاربری زمین و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. تناسب زمین برای توسعه کالبدی به پنج طبقه بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیارکم تقسیم شد و نقشه پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان داد که صرفنظر از اراضی کشاورزی، حدود 28 درصد مساحت محدوده در طبقات با تناسب زیاد و بسیار زیاد قراردارد و با ملحوظ داشتن سایرپارامترهامی تواندبرای توسعه کالبدی مدنظر برنامه ریزان و سیاستگزاران قرار گیرد.
تحلیل فضایی توسعه فیزیکی شهر اقلید با استفاده از روش سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه فضائی و پایدار، از مبانی اولیه و اجتناب ناپذیر برنامه ریزی توسعه کالبدی شهرها می باشد. در راستای این رویکرد، و بنا بر ضرورت های اجتماعی، اقتصادی و طبیعی، توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید مورد بررسی قرارگرفت. شهر اقلید به دلیل قرارگرفتن در یک محیط کوهستانی و فعال زمین ساختی و زمین ریخت ساختی، نیاز مبرم به یک برنامه ریزی دقیق و مستمر جهت هدایت و برنامه ریزی توسعه آتی و بهبود وضعیت فعلی شهر دارد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مناسب توسعه فیزیکی شهر می باشد که در محدوده حریم قانونی، اقدام به شناسایی عوامل موثر در توسعه شهر و معرفی آنها به عنوان معیارهای مورد بررسی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل AHP نموده است. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی- اسنادی، تحلیلی، علٌی و کمٌی است و از روش میدانی- اسنادی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که عوامل طبیعی در شکلدهی شهر اقلید موثر بوده و الگوی خطی شهر اقلید، حاصل تأثیر عوامل و موانع طبیعی بوده است. در نقشه نهایی حاصل از فرایند مدل AHP ، اراضی واقع در حریم شهر به پنج طیف «بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و خیلی نامناسب» طبقه بندی شدهاند. نهایتا اراضی داخل شهر که قابلیت توسعه دارند به عنوان اولویت اول، اراضی بلافصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» واقع شدهاند در اولویت دوم و اراضی منفصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» قرار میگیرند در اولویت سوم جهت توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید پیشنهاد می شوند.
تحلیل جغرافیایی تأثیر اکولوژی اجتماعی بر توسعه کالبدی شهر نمونه موردی: شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تجزیه و تحلیل تأثیر مهاجرت و شرایط اقتصادی ساکنین بر ساختار اجتماعی و اکولوژی اجتماعی شهر و به کارگیری داده های GIS مشهد و گسترش کالبدی آن می باشد که با استفاده از یکی از تکنیک های درون یابی نرم افزار جمعیتی و کالبدی صورت گرفته است. شهر مشهد که در نتیجه هجوم مهاجران توسعه پرشتابی داشته، ساختار اجتماعی متنوعی پیداکرده است. به نحوی که تأثیر و تأثر آن را در کالبد شهر به وضوح می توان دید. شرایط اقتصادی ساکنین، به عنوان مهمترین عامل در تحرکات اکولوژیکی این شهر، درون مایه تفاوت های مناطق شهری گردیده است و نتیجه آن، شهری است که رخسار آن خبر می دهد از سر درون. این پژوهش عوامل اکولوژیکی همچون مهاجرت، شرایط اقتصادی سرپرست خانوار و تحرکات اکولوژیکی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تأثیر آن را بر کالبد فیزیکی شهر بررسی می نماید. در این مطالعه داده های آماری شاخص های اشتغال و مهاجرت مربوط به شهر مشهد و شاخص های اشتغال، مهاجرت و تحرکات داخلی جمعیت برای منطقه 9 شهرداری مورد استفاده قرارگرفته است؛ (داده های آماری سال 1387 منطقه 9 ازطریق آمارگیری نمونه ای تهیه شده است). از آنجا که ویژگی های ساختار اجتماعی و کالبدی منطقه 9 شهرداری می تواند تصویر جامع تری از اکولوژی اجتماعی شهر مشهد ترسیم نماید به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. در این پژوهش ابتدا از روش توصیفی در انجام تحقیق استفاده شده است. در گام اول به توصیف چگونگی پراکندگی شاخص های مورد مطالعه پرداخته ایم سپس با بهره گیری از روش همبستگی، وجود یا عدم وجود رابطه بین متغیرهای مورد مطالعه و توسعه کالبدی مشهد را بررسی نموده و در همبستگی مثبت، ارتباط ها را در قالب های مختلف تعریف و تشریح نموده ایم. نتایج نشان می دهد که مهاجرت نقش بسیار مهمی در چگونگی توزیع فضایی گروه های اجتماعی و توسعه کالبدی مشهد داشته است.
تحلیل الگوی گسترش شهر بهشهر بر اساس مدل های کمی برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهر های کشورهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، از جمله این تحولات افزایش سریع جمعیت بوده، که شهر بهشهر نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. به طوری که جمعیت این شهر در 50 سال اخیر بیش از 5 برابر رشد داشته است. این رشد فزایند، گسترش فیزیکی بی رویه شهر را نیز در پی داشته و به منظور تعدیل این نارسائی ها و مشکلات شهری، تحقیق حاضر بر آن است تا فرآیند گسترش شهر بهشهر و عوامل موثر بر آن را مشخص و راهکارهای پیشنهادی در رفع و تعدیل این فرآیند را پی جویی نماید. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. برای تحلیل داده ها از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن، ویلیامسن، امتیاز استاندارد شده، HDI و ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که: 60 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سالهای 1385- 1355 مربوط به رشد جمعیت بوده و 40 درصد باقیمانده، مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر است - محدوده مرکزی شهر از ساختاری متراکم تر و محدوده های پیرامونی از ساختاری پراکنده برخوردارند. - توزیع مکانی و سلسله مراتبی کاربری ها در سطح نواحی و محلات شهری بهشهر به صورت نامتوازن بوده و این بی نظمی در ساختار فضایی، شهر را به آشفتگی در بخش مرکزی و عدم تحرک شهری در سطح نواحی و محلات شهری دچار کرده است. همچنین به دلیل وجود موانعی چون پیش کوه های جهان مورا در جنوب و بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و راه آهن در شمال شهر، توسعه شهر به صورت افقی و خطی صورت گرفته است. بنابراین، می توان به گسترش عمودی به جای گسترش افقی شهر، اجرای طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و استفاده بیشتر از اراضی شهر و پر کردن فضاهای خالی داخل شهردر جهت جلوگیری از رشد افقی شهر اشاره کرد.
ارزیابی توسعه کالبدی شهر دامغان بر اساس تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، توسعهفیزیکیورشدجمعیتیشهرهایایرانبسیارسریعوشتابندهعملکردهاست،به طوری که رشدوگسترش شهرهابهصورت نوعیمعضلیامسئلهدرآمدهولزومتوجهبهمسائلشهریوبه ویژهمسائلکالبدیآندر قالبچارچوبیعلمی، اهمیتوضرورتیافتهاست. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی برآناستتاباارزیابی توسعه کالبدی شهرها به فراهمکردناطلاعاتتحلیلی در زمینهابعادمختلف رشدوتوسعهکالبدیشهر،ماهیت مسائلوعواقبناشیازآنبپردازد. در این پژوهش شهر دامغان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار می گیرد، جمعیت شهر در طی 55 سال، بیش از 6 برابر و همچنین مساحت آن بیش از 15 برابر رشد داشته است. اطلاعات گردآوری شده به روش اسنادی و میدانی، به کمک تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از مطالعه الگوی توسعه کالبدی شهر بیان می دارد که با گذشت زمان هرچه به سال 1390 نزدیک شده ایم، توسعه شهر به سوی پراکندگی و پراکنش افقی نیل داشته است.
چالش های توسعه کالبدی شهر سنقر در اثر انباشت نهشته های یخچالی و ناپایداری دامنه ای
حوزه های تخصصی:
توسعه کالبدی شهرهای واقع در چشم اندازهای کوهستانی غالبا به سمت دامنه ها گسترش می یابد. این دامنه ها در پی فعالیت فرسایش یخچالی در دوره کواترنری حاوی نهشته های شده اند که دارای ویژگی های نفوذ پذیری و انفصال دانه ها می باشد که اگر با شیب زیاد، بارش فراوان و زمین لرزه همراه شوند منجربه ناپایداری و تغییرات محیطی می گردد. شهر سنقر از جمله شهرهایی است که در چنین موقعیتی قرار دارد. در این پژوهش پتانسیل ناپایداری دامنه ای در حوضه دالاخانی که شهر اخیر در دامنه آن قرار دارد، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با تحلیل رگرسیونی دما و ارتفاع و بررسی رسوبات تشکیل دهنده، حد گسترش رسوبات یخچالی شناسایی شد. با تعریف شاخص های ناپایداری و استفاده از روش بی بعد سازی فازی برای همگن کردن عوامل، نقشه پتانسیل ناپایداری دامنه ای به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که شهر سنقر از سال 1987 تا 2011 از 7/1 کیلومترمربع توسعه کالبدی، 1 کیلومترمربع آن به سمت دامنه های مستعد به ناپایداری دامنه ای گسترش پیدا کرده است. هم چنین نقشه پتانسیل ناپایداری دامنه ای نشان داد که نیمی از وسعت منطقه در محدوده با پتانسیل زیاد نسبت به ناپایداری دامنه ای قرار دارد و با توجه به توسعه کالبدی شهر سنقر به سمت دامنه های مرتفع، شناسایی محدوده های مستعد ناپایداری دامنه ای ضروری است.
ارزیابی اجرای طرح هادی در توسعه کالبدی روستاها از دیدگاه روستاییان (مطالعه موردی: بخش کردیان - شهرستان جهرم)
حوزه های تخصصی:
بیش از دو دهه از اجرای طرح های هادی در نواحی روستایی کشور می گذرد و صرف اعتبارات ملی در مراحل مختلف تهیه و اجرای آن، تحول گسترده در زمینه های کالبدی- فضایی، مانند دگرگونی در بافت کالبدی روستا، تغییر در الگوی ساخت مساکن، هماهنگی درشبکه معابر روستا، و تسهیل در امر رفت و آمد روستاییان را فراهم آورده است. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی آثار کالبدی اجرای طرح هادی روستایی در بخش کردیان در شهرستان جهرم است. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی اجرای طرح هادی در توسعه کالبدی روستاها از دیدگاه روستاییان در روستاهای بخش کردیان شهرستان جهرم می باشد. این پژوهش، بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است و در چهار بعد ضوابط مقررات مربوط به اجرای ساخت و ساز، شبکه معابر، کاربری اراضی و بهداشت محیط در نتیجه اجرای طرح های هادی روستایی انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات، از تلفیق روش های اسنادی و میدانی استفاده شده و بر اساس آن با توجه به حجم جامعه آماری(1806خانوار)، حجم نمونه خانوارها بر پایه ی فرمول کوکران برابر 317 خانوار به دست آمده است. نتایج بدست آمده از پژوهش بیانگر آن است که اجرای طرح هادی در روستاهای مورد مطالعه میانگین های مربوط به سه متغیر(کاربری اراضی(50/3)، شبکه معابر(17/3) و ساخت و ساز(15/3) بهترین عملکرد نسبت به متغیر بهداشت محیط از دیدگاه روستاییان ارزیابی شده است.
نقش کشت سیب درختی در توسعه کالبدی مساکن روستایی مطالعه موردی: دهستان وردشت شهرستان سمیرم
حوزه های تخصصی:
دهستان وردشت در شهرستان سمیرم به دلیل شرایط اقلیمی و جغرافیایی برای کشت محصولات باغی به ویژه سیب مناسب است. کشت سیب در این منطقه علاوه برافزایش درآمد کشاورزان باعث تغییر و تحولاتی در وضعیت کالبدی روستاهای منطقه از جمله باعث تغییر در مساکن روستایی این دهستان شده است .در این تحقیق در ابتدا به بررسی عوامل مؤثر در تولید سیب در منطقه پرداخته می شود، سپس به بررسی نحوه چگونگی تغییر در فضای واحدهای مسکونی، بررسی انواع مصالح ساختمانی در مساکن روستایی. روش مورد استفاده در این پژوهش جهت جمع آوری اطلاعات، استفاده از دو شیوه میدانی( مشاهده، مصاحبه با کشاورزان و مسئولان جهاد کشاورزی و مردم محلی ) و کتابخانه ای( کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها) است. روش تجزیه و تحلیل به شیوه (کیفی)توصیفی- تحلیلی و کمی می باشد.یافته های تحقیق نشان می دهدکه مهمترین عوامل مؤثر در تولید سیب در این منطقه شرایط اقلیمی، خاک مناسب، کسب درآمد بیشتر می باشدو کشت سیب درختی باعث افزایش درآمدها و تغییر در نوع مصالح ساختمانی مورد استفاده و تغییر در فضای کاربری داخلی و بیرونی مساکن و تقلید از معماری سبک شهرها می شود و روستا از حالت سنتی خود خارج می شود.
بررسی ابعاد مختلف توسعه افقی شهر یاسوج و تأثیر آن بر اراضی کشاورزی پیرامون (با استفاده از مدل آنتروپی شانون و ضریب موران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
81 - 92
حوزه های تخصصی:
شهر یاسوج از جمله شهرهایی است که پس از انقلاب اسلامی به شدت تحت تاثیر سیاستهای دولت قرار گرفته و به ویژه از سال 1365به بعد جمعیت و مساحت آن بسیار افزایش یافته است و از آنجا که این شهر بر بستر زمین های کشاورزی و منابع بکر طبیعی قرار گرفته است، با تاثیرپذیری از اقدامات دولت، بخش وسیعی از اراضی کشاورزی و جنگلهای پیرامون این شهر به ساخت و سازهای شهری اختصاص یافته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی توسعه افقی شهر یاسوج و تأثیر آن بر اراضی زراعی پیرامون می باشد. روش بکار رفته تحلیلی-توصیفی و به لحاظ هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای – اسنادی و میدانی به دست امده است. جهت تحلیل و ترسیم داده های به دست آمده از مدل های آنتروپی شانون و ضریب موران و نرم افزارهای Spss استفاده شده است. در این راستا به بررسی سیر پیدایش، تکوین و رشد شهر یاسوج طی چند دهه اخیر، مهمترین عوامل و سازوکارهای ناشی از اقدامات دولت که در گسترش فیزیکی شهر یاسوج موثر بوده است شناسایی شد و با استفاده از مدل آنتروپی شانون و ضریب موران میزان رشد نا همگون و اسپرال شهر مشخص گردید. خروجی تحلیل موران مبین این است که توزیع جمعیت پراکنده تر از مساحت نواحی شهر یاسوج می باشد و این نشان می دهد که جمعیت شهر یاسوج از الگوی قطبی و خوشه ای فاصله دارد و به صورت پراکنده پخش شده است. از سوی دیگر با توجه به اینکه مقدار آنتروپی شانون شهریاسوج در سال 1365 برابر با 1106/1 بوده است نزدیک بودن مقدار آنتروپی به مقدار حداکثر 2087/1 نشان دهنده رشد پراکنده (اسپرال) گسترش فیزیکی شهر است. در عین حال، با توجه به اینکه مقدار انتروپی برای در سال ،1390برابر با محاسبه شده است، این امر نشان می دهد که طی سال های اخیر، گسترش فیزیکی شهر، باز هم پراکنده تر و غیر متراکم گردیده است.
بررسی پیامدهای توسعه کاربری اراضی شهری بر سکونتگاه های غیررسمی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل زنجیره ای مارکوف (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: در دهه های اخیر در اغلب کشورهای در حال توسعه با افزایش رشد شتابان شهری و مهاجرت روستاییان به شهر، سکونتگاه های غیررسمی گسترش بی سابقه ای یافته اند. می توان گفت یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در رشد پراکنده شهر کرمان تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی بوده است. از این رو پیش بینی این تغییرات می تواند در تصمیم گیری های مدیریتی و برنامه ریزی های آینده این شهر نقش به سزایی داشته باشد. روش: با توجه به کارایی بالای مدل CA-Markov در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، در پژوهش حاضر نیز از این مدل با هدف پیش بینی روند توسعه و تغییرات کاربری اراضی در سال افق 1406 بهره گرفته شد و از تصاویر ماهواره ای سال های 1368، 1379، 1387 و 1396 برای پیش بینی و آشکارسازی تغییرات استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان می دهد در نقشه پیش بینی سال 1406 مساحت سه کلاس، اراضی ساخته شده 10273 هکتار، زمین بایر 1229 هکتار و پوشش گیاهی 9983 هکتار خواهد بود. همچنین نقشه حاصل نشان می دهد که مساحت کلاس های زمین بایر و پوشش گیاهی به ترتیب به میزان 118 و 219 هکتار کاهش یافته است. همچنین کلاس اراضی ساخته شده نسبت به سال پایه (1396) تغییر چشم گیری نداشته است. نتیجه گیری: با توجه به کارایی بالای این مدل در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، می توان از نتایج حاصل از آن در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های آینده شهر کرمان استفاده نمود.
نقش خانه های دوم بر توسعه ی کالبدی سکونتگاههای روستایی(مطالعه موردی: شهرستان سمیرم، روستای ونک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود به عصر فناوری اطلاعات، واژه ای به نام اوقات فراغت رنگ و بویی تازه به خود گرفته و اوقات فراغت به دغدغه انسان این عصر تبدیل شده است. تحولات زندگی بشر، گذر از شیوه های سنتی و روی آوردن به زندگی شهری، صنعتی شدن و ماشینی شدن، فراهم شدن زیرساخت ها، برخورداری از وسایط نقلیه و سیستم حمل و نقل و ارتباطات سریع، تمایلات مردم برای استفاده از اوقات فراغت در مکانهای خوش آب و هوا و دارای مناظر طبیعی و دور از غوغای زندگی ماشینی و.. همه و همه در راستای رفع نیازهای بشر امروزی برای آرامش، تجدید قوا، استفاده مناسب از اوقات فراغت و همراهی با اعضای خانواده در محیط های زیبا و پرجاذبه است. بنابراین گردشگری در شکل خانه های دوم روستایی از پدیده هایی است که در دهه های اخیر، نواحی روستایی و به ویژه روستای مورد مطالعه را تحت تاثیر خود قرار داده است. بنابراین در این تحقیق به منظور بررسی اثرات شکل گیری خانه های دوم بر توسعه کالبدی روستای ونک از توابع شهرستان سمیرم در استان اصفهان، ضمن بهره گیری از روش پیمایشی و مروری بر اسناد و منابع کتابخانه ای، پرسشنامه تنظیمی به صورت تصادفی در یک نمونه آماری 56 نفری که به روش کوکران از جمعیت 558 نفری ساکن در روستای مورد مطالعه تعیین شده، توزیع گردیده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که:گسترش خانه های دوم سبب ارتقای امکانات زیربنایی و روبنایی در قلمرو تحقیق شده است.* گسترش خانه های دوم سبب تغییر بافت سنتی روستا (ساخت مسکن از شکل سنتی به شکل مدرن) شده است.* ایجاد خانه های دوم باعث تخریب و تغییر کاربری اراضی (باغ ها و مزارع) روستای ونک نشده است.* ایجاد خانه های دوم سبب تغییر چشم انداز طبیعی منطقه شده است.
بررسی و تحلیل توسعه کالبدی – فضایی شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی، فشارهای سنگینی بر سرزمین و منابع اطراف آنها وارد کرده و موجب کاهش پوشش گیاهی، اراضی باغی و زراعی، فضاهای باز و مشکلات جدی اجتماعی و زیست محیطی شده است. تحولاتی که از ابتدای قرن جاری به دنبال پیشرفت سریع صنایع و رشد جمعیت، به همراه تنوع فراوان در نظام جغرافیایی سرزمین منجر به روند توسعه ناهمگن در توزیع جمعیت، فعالیت و امکانات میان حوزه های شهری و روستایی شده است که بازتاب فضایی چنین عملکردی، هم اکنون تغییر در روند و نحوه اشغال فضا به گونه ای شتابان در قالب تغییر و تحولات کاربری اراضی شهرها و متورم شدن شهرها و پیرامون آن به واسطه مجموعه ای از جریان ها ی فن آوری، سرمایه، نوآوری، منابع و اطلاعات، جمعیت سبب دگرگونی های زیست محیطی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و فصایی - کالبدی شده اند.توسعه کالبدی و گسترش بی رویه شهرها موضوعی است که در سال های اخیر نظر دانش پژوهان شهری را به خود جلب کرده است، همچنین فراهم آمدن شرایطی خاص در مقاطع زمان به دگرگونی های در سازمان و ساخت شهر منجر گردیده است، در نتیجه شناخت شهر و تحولات آن جهت تامین تداوم در رشد و توسعه امری ضروری می باشد.هدف از این مطالعه، درک عوامل مؤثر در روند توسعه فیزیکی شهر ساری با توجه به مقوله توسعه فضایی پایدار شهری می باشد. این تحقیق از رساله این جانب با موضوع توسعه – کالبدی فضایی شهر و اثرات زیست محیطی آن (مطالعه موردی شهر ساری) استخراج شده است وروش تحقیق این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- موردی می باشد بدین منظور از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن استفاده شده است. از نتایج این تحقیق می توان به مواردی مانند رشد پراکنده توسعه فیزیکی شهری ساری، افزایش سی برابری جمعیت در مدت زمان 90 سال می باشد که 82 درصد ازرشد فیزیکی، مربوط به رشد جمعیت و 18 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. و در نهایت مهم ترین خروجی تحقیق این است که، با توجه به روند رو به تزاید گسترش شهر ساری به ویژه در سال های اخیر، توسعه کالبدی- فضایی شهر به صورت پراکنده بوده و این بدین معنی می باشد که شهر بدون برنامه و مکان یابی مناسب کاربری ها، در حال گسترش در سطح می باشد و در واقع اراضی مستعد و مناسب کشاورزی، توسط کاربری های فیزیکی در حال بلعیدن است و این مهم به ما این هشدار را می دهد که باید برای جلوگیری از این خطر یک برنامه و راهبردی مناسب طراحی کنیم تا از بلعیدن شدن اراضی باقی مانده توسط کاربری های فیزیکی و کالبدی جلوگیری کنیم و به جای گسترش شهر در سطح، آن را به سوی ارتفاع و استفاده بهینه از فضاهای خالی داخل شهر سوق دهیم.
تحلیل نظام مدیریت نوین روستایی و توسعه محیطی- اکولوژیک و کالبدی-فضایی روستایی (مطالعه موردی: ناحیه مرکزی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل نظام تحلیل نظام مدیریت نوین روستایی و توسعه محیطی- اکولوژیک و کالبدی-فضایی روستایی در ناحیه مرکزی گیلان است. جامعه آماری پژوهش ناحیه مرکزی استان گیلان، شامل ۹۳۹ روستا می باشد. به منظور انتخاب نمونه ها به نسبت روستاهای هر شهرستان در ناحیه و با توجه به جمعیت و وضعیت جغرافیایی، تعداد 120 روستا به صورت تصادفی انتخاب شد. با استفاده از پرسشنامه، نظر کارشناسان و متخصصان امر جمع آوری گردید. بعد از جمع آوری داده ها و استخراج اطلاعات، طبقه بندی و تهیه جداول توزیع فراوانی داده ها به منظور آزمون فرضیه ها و ارزیابی آن ها، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به منظور س نجش بعد محیطی- اکولوژیک، 26 گویه در پرسشنامه طراحی شد. میانگین کل گویه های محیطی- اکولوژیک برابر 68/3 شده است که چون از متوسط میانگین طیف یعنی 3 بالاتر شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود نظام مدیریت نوین روستایی بر توسعه ابعاد محیطی- اکولوژیک روستاها مؤثر است. با توجه به تحلیل انجام شده، بهبود وضع زیست محیطی روستا، همکاری با واحدهای امدادرسانی در زمان وقوع حوادث، مراقبت بر سلامت دام، طیور و آبزیان از طریق واکسیناسیون، تهیه طرح های پیشنهادی در زمینه های محیطی-اکولوژیک، حفظ منابع طبیعی از بیشترین فراوانی برخوردار بوده است. همچنین درستی و ارتباط متغیرها در فرضیه از طریق آزمون t مورد تأیید قرارگرفت. به منظور سنجش بعد کالبدی- فضایی، 12 گویه در پرسشنامه طراحی شد. در مجموع، میانگین کل گویه های کالبدی- فضایی برابر 94/3 شده است که چون از متوسط میانگین طیف یعنی 3 بالاتر شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود نظام مدیریت نوین روستایی بر توسعه ابعاد کالبدی-فضایی روستاها مؤثر است. با توجه به تحلیل انجام شده، گویه های «صدور پروانه ساخت در محدوده قانونی روستا»، «توسعه زیرساخت های مختلف در روستا»، «میزان همکاری با بنیاد مسکن در اجرای طرح هادی»، «ارتقاء کیفیت خانه های روستایی و مقاوم سازی آن ها» در بخش کالبدی- فضایی با کسب بیشترین امتیازات، نسبت به سایر گویه ها، از بیشترین فراوانی برخوردار بوده است. همچنین درستی و ارتباط متغیرها در فرضیه از طریق آزمون t مورد تأیید قرار گرفت.
سنجش درجه توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی؛ مطالعه موردی: (استان اصفهان، بخش کرچمبوی)
حوزه های تخصصی:
توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه پایدار روستایی با توجه به برقراری متناسب با فضای پیرامونی و مد نظر گرفتن شاخص های متعدد در آن می توان توسعه همه جانبه روستاها را به خوبی فراهم نماید. در شهرستان بوئین میاندشت به عنوان یکی از شهرستانهای با پتانسیل بالا به لحاظ روستانشینی به خصوص در دهستانهای کرچمبوی جنوبی و شمالی که به بحث کالبدی به خصوص در زمینه معماری بومی، استفاده از مصالح مقاوم همساز با شرایط محلی و .... تاکنون پرداخته نشده است بر همین مبنا این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی –تحلیلی است. جامعه آماري مورد پژوهش شامل کلیه روستاهای بخش کرچمبوی (می باشد و محدوده آماری کل منطقه در بردارنده محدوده دو دهستان کرچمبوی جنوبی و شمالی می باشد. جامعه آماری شامل4465 نفر جمعیت روستاهای مورد مطالعه در سرشماری سال 1390می باشد. تعداد نمونه برابر 354نفر بر اساس فرمول کوکران تعیین شدند و این 354 نفر بر حسب میزان جمعیت بین روستاهای توزیع شدند. در قسمت استنباطی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آمار استنباطی Topsis انجام می شود هم چنین برای تهیه نقشه ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی(Arc GIS9.3) استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که بر اساس مدل تحلیل تاپسیس مشاهده گردید که روستای بلطاق، هندوکش، تخماقلو و کرچ در رتبه های اول تا چهارم و روستای خلعت پوشان در آخرین رتبه قرار گرفته است و همچنین به لحاظ دسته بندی روستا و میزان توسعه در شاخص های کالبدی روستاهای بخش کرچمبوی شهرستان بوئین میاندشت در سه سطح توسعه یافته، کمتر توسعه یافته و بسیار کم توسعه یافته به لحاظ توسعه کالبدی دسته بندی شده اند به گونه ای که تنها سه روستای هندوکش، تخماقلو و بلطاق در روستاهای توسعه یافته قرار گرفته اند و مابقی روستاها(8روستا در قسمت کمتر توسعه یافته و 7 روستا در قسمت بسیار کم توسعه یافته ) جای گرفته اند.
بررسی عوامل موثر در توسعه وطراحی شبکه ی معابر روستایی در شهرستان شاهین شهرومیمه
حوزه های تخصصی:
توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه پایدار روستایی با توجه به برقراری متناسب با فضای پیرامونی و مد نظر گرفتن شاخص های متعدد در آن می توان توسعه همه جانبه روستاها را به خوبی فراهم نماید. در شهرستان بوئین میاندشت به عنوان یکی از شهرستانهای با پتانسیل بالا به لحاظ روستانشینی به خصوص در دهستانهای کرچمبوی جنوبی و شمالی که به بحث کالبدی به خصوص در زمینه معماری بومی، استفاده از مصالح مقاوم همساز با شرایط محلی و .... تاکنون پرداخته نشده است بر همین مبنا این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی –تحلیلی است. جامعه آماري مورد پژوهش شامل کلیه روستاهای بخش کرچمبوی (می باشد و محدوده آماری کل منطقه در بردارنده محدوده دو دهستان کرچمبوی جنوبی و شمالی می باشد. جامعه آماری شامل4465 نفر جمعیت روستاهای مورد مطالعه در سرشماری سال 1390می باشد. تعداد نمونه برابر 354نفر بر اساس فرمول کوکران تعیین شدند و این 354 نفر بر حسب میزان جمعیت بین روستاهای توزیع شدند. در قسمت استنباطی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آمار استنباطی Topsis انجام می شود هم چنین برای تهیه نقشه ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی(Arc GIS9.3) استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که بر اساس مدل تحلیل تاپسیس مشاهده گردید که روستای بلطاق، هندوکش، تخماقلو و کرچ در رتبه های اول تا چهارم و روستای خلعت پوشان در آخرین رتبه قرار گرفته است و همچنین به لحاظ دسته بندی روستا و میزان توسعه در شاخص های کالبدی روستاهای بخش کرچمبوی شهرستان بوئین میاندشت در سه سطح توسعه یافته، کمتر توسعه یافته و بسیار کم توسعه یافته به لحاظ توسعه کالبدی دسته بندی شده اند به گونه ای که تنها سه روستای هندوکش، تخماقلو و بلطاق در روستاهای توسعه یافته قرار گرفته اند و مابقی روستاها(8روستا در قسمت کمتر توسعه یافته و 7 روستا در قسمت بسیار کم توسعه یافته ) جای گرفته اند.