مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تصویرشناسی
حوزه های تخصصی:
روابط انسانی برپایه نظرها و دیدگاه های فردی و گروهی شکل می گیرد؛ و بررسی این دیدگاه ها از جنبه های گوناگون، وظیفه تصویرشناسی است. این مبحث مهم علمی که در قلمرو های مختلف علمی مطرح می شود، در ادبیات تطبیقی نیز اهمیت بسیاری دارد.هدف از نگارش مقاله حاضر، معرفی تصویرشناسی در قالب روش نقد ادبی و هنری است؛ که در آن، ضمن تعریف این مبحث، نظرهای موافقان و مخالفان آن بررسی خواهد شد.
مقاله به زبان فرانسه: مطالعه هنر ایرانی در رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» (L’étude de l’art persan dans À la recherche du temps perdu)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایل به دنیای شرق که در سال های 1880 و 1920 در فرانسه بسیار رواج یافته بود، اثر حضور خود را در بزرگترین رمان های آن دوران بر جای گذاشته است. آثار متعلق به آغاز قرن بیستم، هر یک به شیوه خاص خود شرقی متفاوت را به تصویر کشیدند. از نقطه نظر جغرافیایی، این شرق بسیار وسیع است و از شرق دورِ چین و ژاپن تا شرق میانه عرب و ایرانی را در برگیرد. در رمان مارسل پروست، تجزیه و تحلیل اندیشه های هنریِ وابسته به تصاویر تاریخی و تخیلی، و نیز تجزیه و تحلیل محیط های اشرافی و بورژوازی که تحت تأثیر فراون این تمایل به شرق بوده اند، تصویری پیچیده و گاه متناقض از شرق ارائه می دهند. از این دیدگاه، نقش ویژه هنر ایرانی در مقایسه با دیگر گرایش های هنری و غیربومی که راوی پروست را به خود جلب می کند، از دید خواننده پنهان نمی ماند. با آنکه سهم پرداختن به هنر ایرانی در اثر پروست بسیار اندک است، اما به نظر می رسد که این هنر به دور از ایجاد حس ساده انگارانه مدگرایی و یا شیک گرایی پتانسیلی تخیلی برای راوی پروست به ارمغان می آورد که به تصمیم وی برای ساختن جهان خاص هنری اش کمک می کند. در این مقاله تلاش می کنیم که از خلال رویکردی تصویرشناسانه و از طریق داده هایی که اینجا و آنجا در صفحات رمان «در جستجو» آمده است، به بازسازیِ تصویری بپرازیم که راوی پروست از هنر ایرانی در ذهن دارد. همچنین سعی خواهیم کرد تا به مطالعه نقش این تصویر در زیبایی شناسیِ کلی اثر پروست بپردازیم.
گزارشی از حافظ پژوهی در ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آوازه و تأثیر شعر خواجة شیراز تنها به ایران و ادب فارسی محدود نمی شود، بلکه در سرزمین های دیگر، از جمله جهان عرب، نیز بازتاب گسترده ای داشته است؛ این نوشتار، بر آن است تا به معرّفی توصیفی - تحلیلی پژوهش های ادب عربی و جهان عرب دربارة حافظ و در برخی موارد به نقد دیدگاه های آنها بپردازد؛ و همچنین تلاش می کند که بر اساس مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی به بررسی میزان و گسترة حافظ پژوهی در ادب عربی و جهان عرب و نیز اثر گذاری شعر و اندیشه حافظ را بر ادب عربی، به ویژه ادب عربی معاصر، بررسی کند.
یافته های اساسی این جستار در این است که پژوهش های حافظ شناسی در ادب عربی و جهان عرب در چهار حوزه، انجام شده است: 1. کتاب 2. ترجمه 3. مقاله 4. پایان نامه.
افزون بر این، نویسندگان پژوهش های ذکر شده، بیشتر با نگاهی مثبت و موازی و به دور از فرانگری یا فرونگری به تحلیل شعر حافظ پرداخته اند و شعر و شخصیّت حافظ بر اندیشة برخی از بزرگان و معاصران ادب عربی از جمله: الشّواربی، طه حسین، سیّد قطب، البیاتی، الصّاوی و... نیز تأثیرگذار بوده است.
تجلیات المفارقة التصویریة بین معروف الرصافی و مهدی أخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعدّ المفارقة تعبیراً لغویاً، تسمح للکاتب بالدخول إلى عالم النص الأدبی، وتؤدی مجموعة کبیرة من الوظائف التی تختلف مستویاتها من نصّ إلى آخر. ممّا جعلها آلة فعالة ومفتاحاً جوهریاً من مفاتیح النصّ، إذ لا یمکن إدراک طبیعة النصّ الأدبی ودلالاتها من دون فهم مصطلح المفارقة واستیعاب ردودها. و ذلک لأنّ المفارقة التصویریّة، تقوم على إبراز التناقض بین طرفیها؛ هذا التناقض الذی قد یمتدّ لیشتمل على القصیدة بِرُمَّتها وتنقسم إلى قسمین رئیسیین یصعب الفصل بینهما؛ المفارقة اللفظیّة و مفارقة الموقف الّتی من عناصرها البارزة، التضاد بین المظهر والمخبر. لقد کانا مهدی أخوان ثالث ومعروف الرصافی أصواتاً منفردة فی تاریخ الشعر الفارسی و العربی، وقارئ شعرهما یقدر علی أن یتلمس هذا التفرّد عن کلّ الأصوات الشعریة التی سبقته أو عاصرته أو جاءت بعده. تعدّدت أشکال المفارقة فی شعر أخوان و رصافی کما تعددت أغراضها، فقد تقوم هذه المفارقة علی استثمار ألفاظ اللغة وأصواتها و دلالاتها، وقد تکون بناءً فکریاً قائماً علی تحریک اللغة علی المستویین الدلالی والترکیبی، ویوجهانها نحو تجربتهما الشعریة و من خلالها استطاعا أن یمسکا بوعی قرّائهم لیوجهه کیف یشاء، فهو اسیر حرکة لغة الشاعر. المفارقة التصویریة تعتبر مقوّماَ من المقوّمات الشعریة فی الأدبین العربی والفارسی؛ الّتی وظّفها معروف الرصافی مهدی أخوان ثالث کعنصر فنّی لإبراز أفکارهما وعواطفهما، ووصفا خلالها، المجتمع الشعبی والکبت السیاسی والاستعمار فی عهدین البهلوی والعثمانی؛ هذه الآلیة الشعریة لدیهما تؤدی إلی الصحوة الشعبیة، وادهاش القارئ وتحفیزه علی تأمل النصّ و اعمال الفکر و الحواس للوصول إلی مرامی المنشئ. هذه الدراسة تبین مواضع المفارقة التصویریة عبر تحلیل شعر الرصافی وأخوان ثالث؛ والمنهج الّذی اعتمدنا علیه فی هذا المقال هو المنهج الوصفیّ التحلیلیّ.
بررسی تطبیقی روایت اسکندر و سفر به «شهر زنان» در اخبارالطوال دینوری و شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکندر، شخصیتی تاریخی است که زندگی و کشورگشایی های او در کتاب اخبارالطوال و شاهنامه روایت شده است. این مقاله در صدد است تا با بررسی تطبیقی چهره اسکندر و داستان شهر زنان در هر دو متن - روایت دینوری و فردوسی - را از نظر شیوه های روایت گری مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. به این منظور ضمن بررسی چهره اسکندر در متون قبل و بعد از اسلام، به تفاوت ها و تشابه های روایت داستانی و تاریخ روایی بر اساس دیدگاه راویان، توصیف ها، ویژگی های روایت ها، انتقال و گفتگوها، اشاره می شود. تا اینکه میزان توفیق هرکدام از راویان در این بررسی و تطبیق معلوم گردد. یافته های این پژوهش، بیانگر این است که این روایت در دو اثر از ساختار مشابهی پیروی می کند؛ اما گفتگوها و توصیفات در شاهنامه طولانی تر است و بار نمایشی در آن بیشتر خود را نشان می دهد.
بررسی تطبیقی رمانتیسم اجتماعی در داستان کوتاه گیله مرد اثر بزرگ علوی و النهر زکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگ علوی و زکریا تامر، هر دو از نویسندگان توانای دنیای معاصر به شمار می روند. اوضاع آشفتة سیاسی و اجتماعیِ تقریباً مشابهِ حاکم بر عصر هر دو، باعث شده است که در نویسندگی و به خصوص داستان کوتاه، رویّه ای تقریباً یکسان را در پیش گیرند. داستان گیله مرد و النّهر که هر دو نمونه ای موفّق در زمینه داستان کوتاه به شمار می روند، اوضاع اجتماعی دوران خویش را با زبانی نمادین و تقریباً پوشیده به چالش می کشند. پرداخت صحنه های طبیعت و ویژگی شخصیّت های موجود در هر دو، در خدمت پیش برد داستان است؛ به طوری که خواننده را در فضای داستان سهیم و پیام مورد نظر صاحب اثر را به او انتقال می دهند. طبیعت، بازیابی شخصیّت زن، توجّه به نابرابری های موجود در جامعه، استبداد و خفقان حاکم، از مهم ترین مؤلّفه های اجتماعی موجود و مشابه در دو اثر به شمار می روند که ضرورت انجام این پژوهش را دوچندان کرده است. هدف از این پژوهش توصیفی – تحلیل، بررسی و تطبیق رمانتیسم جامعه گرا و بیان موارد تشابه و تفاوت موجود در هر دو اثر، در چارچوب مکتب آمریکایی است. هر دو داستان از وحدت تأثیر برخوردار هستند؛ تأثیر ظلم و بیدادی است که هیئت حاکمه بر عامّه مردم اعمال می کنند و به شکلی نمادین در پهنه هر دو داستان به تصویر کشیده شده است؛ با این تفاوت که پرداخت صحنه ها در داستان گیله مرد واقعی و عینی تر است؛ برخلاف داستان النّهر که همراه با تخیّل و دیریاب تر است.
تصویرشناسی «بیگانه» در شاهنامه با تکیه بر کلیشه پردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تصویرشناسی» یک نظریة ادبی است که در حوزة ادبیات تطبیقی قرار دارد. ژان ماری کاره را باید نخستین تصویرگر در حوزة ادبیات تطبیقی دانست. بعد از او تصویرگرانی دیگر نظریة او را تکمیل کردند و مؤلفه های تصویرشناسی را در شش مورد کلیشه، الگوی قالبی، پیش داوری، تصویر، سمبل و افسانه معرفی کردند. در این مقاله تصویر بیگانگان در شاهنامة فردوسی از منظر کلیشه پردازی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. کلیشه (عقیدة عمومی) مفهومی است که نخستین بار واتر لیپ من آمریکایی آن را برای بیان عقاید عمومی در میان یک قوم و یا فرهنگ به کار برد. با عنایت به این که شاهنامه اثری حماسی است و در دفاع از فرهنگ ملّی ایرانیان سروده شده است و همچنین در تعارض با فرهنگ بیگانگان است، به نظر می رسد نظریة تصویرشناسی در درک بهتر چگونگی رفتار ایرانیان با بیگانگان کمک شایانی کند. دستاورد پژوهش، ناظر بر این است که بازتاب بیگانگان در شاهنامه به صورت کلیشه پردازی شامل 13/58% از کل 43 مورد شخصیت بیگانه ای که در این پژوهش بررسی شده است را شامل می شود. بر این اساس شخصیت های بیگانه در شاهنامه با توجه به مبحث کلیشه در تصویرشناسی به سه دسته قابل تقسیم است: الف. شخصیت های بیگانه ای که با پیوند زناشویی با ایران ارتباط برقرارمی کنند؛ ب. شخصیت هایی که به قصد تحمیل قدرت و یا گرفتن باژ و ساو به ایران حمله می کنند؛ ج. استفاده از قدرت پهلوان ایرانی در کشور بیگانه که باز در این مرحله، بیشترین ارتباط از طریق برقراری پیوند زناشویی صورت می گیرد. فردوسی دلیل و پیامد این ارتباطات را به صورتی ناخوشایند تصویر می کند.
فرهنگ عامة ایرانی در سفرنامة ابن بطوطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ عامه به شناخت عادات، رسوم، حکایت ها، باورها، سرودها، مثل ها و گفتار شفاهی مردم می پردازد و امروزه در حوزه های مختلف علوم انسانی، ازجمله جامعه شناسی و
شاخه های آن، تاریخ، روان شناسی، ادبیات، هنر و حتی ادیان بررسی می شود. ادبیات در مفهوم خاص و در شاخه های مختلف، سرشار از عناصر فولکلور است و توجه ویژه به آن در حوزة مطالعات میان رشته ای، نگرشی نو است.
سفرنامه نوعی گزارش است که سفرنامه نویس در آن اوضاع شهرها و سرزمین هایی را که بدان جا سفر کرده است، از زاویة دید خود و در نتیجة ارتباط مستقیم به تصویر می کشد. سفرنامه ها دربردارنده اطلاعات مفیدی هستند که از طریق آن می توان به واقعیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دوره های مختلف تاریخ ملت ها پی برد. همچنین یکی از
راه های مهم شناخت ملت ها و مقایسة آن ها با یکدیگر و بهترین روش برای شناخت پدیده های گوناگون مرتبط با فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی است که حتی منابع تاریخی درباره آن ها سکوت کرده اند.
این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی سفرنامة ابن بطوطه عناصر فرهنگ عامه و فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی ایرانیان (ادبیات فولکلور ایران) را بررسی می کند و به معرفی رفتارهای مبتنی بر فرهنگ عمومی از نگاه سفرنامه نویس مغربی- که در دورة مغول به نقاط و شهرهای مختلف ایران سفر کرده است- می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عناصر فولکلور در سفرنامة ابن بطوطه در بخش ایران جایگاه خوبی دارد و نمود این عناصر، بیشتر در زمینة عادات غذایی و وصف خوردنی هاست.
تصویر ایران در رمان سمرقند اثر امین معلوف، پژوهشی در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های فردی و گروهی در تکوین روابط انسانی نقش بسیار مهمی دارند و بررسی این دیدگاه ها از ابعاد مختلف، در حیطة تصویرشناسی است. تصویرشناسی در حوزه های مختلف علمی نمود دارد؛ اما در ادبیات تطبیقی به رویکرد نسبتاً جدیدی اطلاق می شود که به مطالعة تصویر «دیگریِ برون فرهنگی» در ادبیات ملی یا بررسی تصویر یک «من» در ادبیات «دیگری» می پردازد. امین معلوف، نویسندة لبنانی تبار، در رمان سمرقندبا محور قرار دادن زندگی خیام و ماجراهای وی با حسن صباح و خواجه نظام الملک، تاریخ ایران را در عصر سلجوقیان و عهد مشروطه بازنمایی کرده است. وی با تخیل سرشار و دانش فراوان تاریخی خویش، رمانی تاریخی نوشته که اغلب به واقعیت نزدیک و گاهی از آن دور است. این امر از یک سو، ناشی از درک خوانده ها و یافته های موجود درباب تاریخ ایران و ایرانی در «افق فرهنگی» معلوف است و از سوی دیگر، ناشی از قالب، محتوا و الزامات رمان و رمان نویسی؛ با این حال، روح تسامح و تساهل بر این اثر غالب است. درمجموع، می توان گفت ارتباط نویسنده با «دیگریِ ایرانی» غالباً واسطه ای و غیرمستقیم (بینامتنی و بیناذهنی) بوده و خوانش او از این «دیگری» اغلب واقع گرایانه و در مواردی برخاسته از نگاهی غیربومی گراست و گاهی هم به استروتیپ ها و ساده انگاری نزدیک می شود. روش پژوهش، تاریخی و جامعه شناختی است. نگارندگان با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی و اجتماعی و تحلیل آن ها، بازنمایی ایران و ایرانیان را در رمان سمرقندمطالعه کرده اند.
تصویرشناسی فرهنگی ایرانیان در آیینه سفرنامه پولاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرشناسی، تلاشی است برای شناخت دقیق و بهتر قضاوت دیگران درباره خود و نیز کنار زدن لایه هایی از متن و فهم واقعیت ها یا تحریف ها، دیگر سازی ها، و دریافت های خاصی که درک اثر ادبی را به عنوان جلوه گاه اندیشه ها و برداشت های ذهنی نویسنده برای مخاطب ممکن می سازد. هدف این مقاله، تبیین تاریخی فرهنگی تصویر هایی است که ادوارد پولاک، سفرنامه نویس آلمانی، از سبک زندگی، اوضاع معیشتی، آداب و رسوم، سنت ها، عادت ها و هنجارهای اجتماعی ایرانیان دوران قاجار ترسیم کرده است. این مقاله مبتنی بر «خوانش متن در پرتو رویکرد تصویرشناسی» به روش توصیفی تحلیلی است. پژوهش حاضر، ابتدا خوانش خود را بر روایت پولاک در دو سطح کلی و به صورت نگاه مثبت و نگاه منفی مطرح کرده است، سپس مصداق های تصویر های متن با نگاه مثبت را در قالب همسان انگاری و تحسین گری «من» از جغرافیای «غرب» به فرهنگ «دیگری» (ایران) در «شرق»، بررسی کرده است. و در سطح دوم، با درنظر گرفتن نگاه منفی وی که مبتنی است بر الگوی رایج شرق شناسی در ابعاد تضاد و تقابل های شناخت شناسانه میان دو هویت «من» و «دیگری» با توجه به موقعیت «غرب» و «شرق» در ابعاد کلیشه پردازی و تعمیم سازی، بزرگ نمایی تقابل ها، و تحقیر و توهین، به خوانش تصاویر پرداخته است.
تحلیل تصویر دیگری در داستان «سفر بزرگ امینه» اثر گلی ترقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عواملی که در روابط انسانی تأثیرگذار است، تصویری است که انسان ها از یکدیگر در ذهن خود ایجاد می کنند و بر اساس آن دیگران را درک و قضاوت می کنند. در پژوهش حاضر داستان «سفر بزرگ امینه»، از مجموعه داستان جایی دیگر از منظر تصویرشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. مکان های موجود در این داستان عمدتاً دلالت مند هستند و در شکل گیری و جهت دهی به تصاویر ارایه شده، دارای اهمیت هستند. تصاویری که در تهران از امینه ارایه شده است، تصاویری بسته است؛ زیرا اکثراً حاصل تصاویر گذشتگان درباره ی زنان بنگالی است. در بخش دوم که امینه در پاریس است، تصاویر از حالت بسته به باز تبدیل می شوند و او دیگر بر اساس ظاهر توصیف نمی شود، بلکه بیشتر به تغییرات رفتاری او پرداخته شده است. راوی در پاریس درمی یابد که خودش دیگری منفی است؛ یعنی مردم اروپا خوانشی منفی از او به عنوان فردی جهان سومی دارند. خوانش راوی از دیگری (امینه) در خلال سفرش به اروپا از تسامح با دیدی تا حدی منفی به مثبت تغییر می کند. در پاریس، راوی و امینه هر دو به عنوان دیگری در مقابل من فرانسوی قرار می گیرند و امینه به دیگری درون فرهنگی تبدیل می شود و جهان سوم به عنوان دیگری کلان، در مقابل اروپا به عنوان من کلان قرار می گیرد.
درآمدی بر زیبایی شناسی آیات مرگ در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم برای تعریف و تبیین مفهوم مرگ، بر حسب مخاطبان عام و خاص، از روش ها، تصاویر و شگردهای هنری و ادبی گوناگونی بهره جسته است. برخی از این تصویرها و تعبیرها، انتقال دهنده مفهوم «قدرتِ» پروردگار و «قطعیّت و شمولیّت مرگ»، و ارائه دهنده تصویر «خوف و بیم آدمی» در مواجهه با مرگ بوده و برخی دیگر، الهام بخش «آرامش و امنیّت روانی» و شماری از آنها بیانگر «وصال و فنای در محبوب» می باشد .گروهی دیگر از این تصاویر، حسّ و مفهومی از «شیرینی و انس» آدمی با پدیده مرگ یا تصویری از «غربت و تنهایی» را ایجاد نموده اند. در تصاویر دیگر، بویژه در تقریر مفهوم «شهادت و کشته شدن در راه خدا»، تصویر و پیامی از «زندگی ابدی و جاودانه» را به همراه دارند. این پژوهش با گزینش پنج آیه شریفه از قرآن کریم، بر آن است تا براساس منابع تفسیری و بلاغی (زیبایی شناسی) و براساس روش توصیفی- تحلیلی به زیبایی شناسی، تحلیل و معرّفی این آیات بپردازد.
شاعر در آینه تصویر: بررسی طرح روی جلد ترجمه های اشعار والت ویتمن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
209-236
حوزه های تخصصی:
بخشی از مطالعات ادبی بینارشته ای شامل بررسی ارتباط میان ادبیات و تصویر می شود. در این زمینه ارتباط میان ادبیات و سینما شناخته شده ترین حوزه پژوهشی است که تعداد چشمگیری اثر پژوهشی، اعم از رساله و مقاله، در این حوزه نگاشته شده است. در همین زمینه می توان به ارتباط میان ادبیات و نقاشی اشاره کرد که در سال های اخیر شاهد تعداد انگشت شماری اثر تحقیقی در این حوزه بوده ایم. اما بررسی ارتباط میان ادبیات و عکاسی و همچنین ارتباط میان ادبیات و گرافیک از حوزه های پژوهشی کمتر شناخته شده در زمینه ارتباط میان ادبیات و هنرهای تصویری است. پژوهش حاضر با تمرکز بر طرح روی جلد دو کتاب از ترجم ه اشعار والت ویتمن که در سال های اخیر در ایران منتشر شده، به این دو حوزه کمتر شناخته شده می پردازد و قدمی است کوچک برای آشنایی بیشتر پژوهشگران ادبی با این حوزه های پژوهشی بینارشته ای.
تصویرشناسی زنان در سفرنامه ی مقدسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
۷۵-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
تصویر زنان اقوام و کشورها از منظر شاعر یا نویسنده ی خارجی از موضوعات دانش تصویرشناسی است که زیرمجموعه ی «ادبیات تطبیقی» قرار می گیرد و در شناخت جایگاه زنان و نگرش به آنها در جوامع نقش مهمی ایفا می کند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که مقدسی از چه منظرهایی زنان را توصیف کرده است؟ چرا و کدامیک از تصاویر و ویژگی های زنان در سفرنامه ی مقدسی چشمگیرتر است؟ رویکرد این مقاله توصیفی- مقایسه ای و آماری و نحوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. در مجموع، نگاه مقدسی به موضوعات اجتماعی و مسائل زنان عاری از یک سونگری است. او در گذر از اقلیم های عرب و عجم نگاه بالا به پایین ندارد. سفرنامه وی مونولوگ نبوده بلکه دیالوگی بوده که درآن افکار، رسوم و حتی خرافه های ساکنان اقلیم ها به بحث گذاشته می شود. مقدسی با ثبت تفاوت های فرهنگی آشکار در مناطق مختلف ایران، شاخصه ی مشاغل زنان را با رویکرد بسیار مثبت برجسته کرده است. مقدسی رویکرد منفی خود را گاه در قالب نفرت، گاه اظهار شگفتی و تمسخر یا کنایه بازگو می کند. نگاه ارزشی او به همه ی مسائل غیر قابل انکار است.
تصویرشناسی در سفر عبدالله مستوفی به روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از رهگذر تصویر شناسی یا بازنمایی بیگانه این فرصت فراهم می شود تا ملت ها چهره «خود» را در آیینه «دیگری» ببینند، گفت وگوها آغاز شود و با شناخت «غیر» و دیگری به شناخت «من» برسند. دیگربودگی و ضرورت شناخت غیر برای رسیدن به آگاهی از خود اهمیت دارد. سفرنامه ها از نمونه اسنادی هستند که با مطالعه لایه های مختلف آن با توجه به کلیدواژه های تصویرشناسی مانند من، غیر، دیگری، نگاه طبقه بندی شده، قضاوت و تفکر کلیشه ای می توان به معنای زیرین متن نزدیک شد. این لایه ها در چهار مرحله در شرح سفر عبدالله مستوفی (1257 1329) به روسیه در کتابش به نام شرح زندگانی من خوانش می شوند. در لایه نخست با توجه به تفاوت بین من، غیر و دیگری به تأثیرپذیری من از «غیرها و دیگرهایی» که در زندگی نویسنده وجود دارد خوانش انجام می شود. در لایه دوم نگاه طبقه بندی شده من (مستوفی) به دیگری بررسی می شود. در لایه سوم برش های مستوفی از واقعیت روسیه و تأثیر کلیشه ها و انگاره های ذهنی او بر آنها مطرح می شود. در لایه چهارم ساختار زبانی و توصیف های وی است. در نهایت، سفر مستوفی به روسیه از نگاه و ذهنیت وی متأثر است و گزارشی از واقعیت تام و قطعی نیست. با روشن ساختن نحوه تفکر و زندگانی وی، دوره زمانی و نوع روابط سیاسی و فرهنگی دو کشور ایران و روسیه، به همراه پیش فرض ها و انگاره های ذهنی وی به شناخت نسبی تصویر ارائه شده او از روسیه می رسیم
مطالعه تصویرشناختی غرب در سفر امریکا جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
476 - 493
حوزه های تخصصی:
آدمیان از آن جهت که همواره تصویر خود را در آیینه ی «دیگری» جستجو می کنند، برای شناخت خویش و «دیگری»، به سفر می روند. در میان این سیاحت گران، کم نیستند ادیبان و اندیشه گرانی که ماحصل تجربیات سفرهای خود را در قالب سفرنامه ها ارائه کرده اند. آثار سفرنامه ای این سفرنامه نویسان که به نوعی سفیران فرهنگی در میان ملل مختلف هستند، نقطه ی تلاقی و مواجهه ی دو دنیای «خودی» و «دیگری» به شمار می رود. از این رو، بررسی تصویرشناختی آثار سفرنامه ای بازنمایی زوایای پنهان روابط «خودی» و «دیگری» را ممکن می سازد. جلال آل احمد در سفر امریکا (1380) در هیئت «دیگری» سرزمین میزبان را به نظاره می نشیند و از عرصه ی سیاست، فرهنگ و هنر گرفته تا روابط بیناانسانی را به بوته ی نقد و تحلیل می آورد. ما در این مقاله با تکیه بر مفهوم «دیگربودگی» که از خرده نظریه های مطالعات پسااستعماری به شمار می رود، درصدد خواهیم برآمد که آخرین سفرنامه جلال آل احمد را با رویکرد تصویرشناختی مورد بررسی قرار دهیم. همچنین مقاله حاضر در جستجوی تبیین این مسأله نیز خواهد بود که چگونه آل احمد در این سفرنامه توجیهات، مصادیق و مثال های فراوانی برای تأیید آراء نظری اش درباره ی «غرب» که عمدتاً در کتاب غرب زدگی (1341) بیان شده اند، ارایه کرده است.
بازتاب ادبیات عامه ایران در سفرنامه از خراسان تا بختیاری اثر هانری رنه دالمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
97 - 122
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامه بخش مهم و قابل توجهی از فرهنگ عامه (فولکلور) را دربرمی گیرد که به طور شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و جمع آوری و بررسی آن ، بسیاری از نکات تاریک و مبهم زندگی ملل را آشکار می سازد. اینگونه تصاویر در واقع، گنجینه های ملی هستند که «حافظه جمعی» مردم یک سرزمین را تشکیل می دهند. از این رو، سفرنامه های اروپایی که تصویر گر عناصر ادبیات عامه ایران هستند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند و بررسی آن ها در حوزه ادبیات تطبیقی قرار می گیرد؛ چراکه سفرنامه ها آیینه بازتاب فرهنگ و جامعه «دیگری» هستند که در آن ها می توان به تجلی فرهنگ و ادبیات عامه به صورت تصاویر بسته ای از استرئوتیپ ها و کلیشه های ملی و بینافرهنگی دست یافت. بدین منظور، از میان آثار سیاحان فرانسوی که در قرن بیستم میلادی به ایران عزیمت کردند، سفرنامه هانری رنه دالمانی که بیش از دیگر سفرنامه های هم عصر خود، تحت تأثیر ادبیات عامه روایت شده، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. در همین راستا، این مقاله در تلاش است تا در چارچوب رهیافت تصویرشناسی، ضمن واکاوی تصاویر بازنمایی شده از ادبیات عامه ایران در سفرنامه هانری رنه دالمانی تحت عنوان از خراسان تا بختیاری، به شیوه توصیفی_تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که ادبیات عامه ایران چگونه در سفرنامه دالمانی بازتاب یافته و ایدئولوژی سیاح چه نقشی در این بازنمایی داشته است؟ نتایج حاصل آمده از تحقیق نشان می دهند که تصاویر بازنمایی شده شامل جلوه های عامیانه ادبیات فارسی، اشعار، القاب و گفتارهای عامیانه و حکایاتی است که اهمیت جایگاه زبان و ادب فارسی نزد ایرانیان و اروپائیان را نشان داده و از خلال حکایات، ابعادی از فرهنگ ایران تجلی یافته است.
تصویرشناسی در ادبیات تطبیقی: شناخت خود از نگاه دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
آنچه در این مقاله می آید نگاهی به تصویرشناسی در ادبیات تطبیقی است. نگارنده، پس از مقدمه ای کوتاه از سابقه تصویرشناسی در فرانسه، به تعریف و انواع آن می پردازد. تصویرشناسی یکی از مباحث مهم و ریشه ای در ادبیات تطبیقی است چرا که بنای ادبیات تطبیقی در فرانسه بر آن نهاده شده است و تاثیر و تاثر که آغاز نگاه فرانسوی ها به ادبیات خارجی است در گرو شناخت تصویری از دیگری است. قسمت مهمی از این شناخت متعلق به فرهنگ « ناظر » است که چگونه به تصویر دیگری می نگرد و در این نگاه، فرهنگی را که در آن زیسته است، دخیل می کند. در این راستا به معرفی تصویرهای اگزوتیک و کلیشه هایی که در ادبیات از خلال نگاه دیگری به وجود آمده است، پرداخته خواهد شد و در پایان با بررسی چند سفرنامه، به پژوهش در سفرنامه ها در حوزه ادبیات تطبیقی اشاره می شود. با این بررسی و بیان مثال درصدد هستیم که به بدفهمی هایی که از این موضوع در حوزه پژوهش در ایران شده است، توجه کنیم و با تحلیل و نقد مثال ها بر این امر تاکید می کنیم که هر پژوهشی که در آن مقایسه تصویر صورت بگیرد در حوزه ادبیات تطبیقی نمی گنجد.
تصویرشناسی ایرانیان در شهرهای شرقی و غربی ایران در سفرنامه ابن بطوطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
22 - 44
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی در دانش تصویرشناسی بازنمایی تصاویر اقوام و ملل در آثار ادبی ملتی دیگراست و سفرنامه ها ازجمله متون مهمی هستند که سفرنامه نویس از رهگذر سفر به کشورهای دیگر دیدگاه خود را به تصویر می کشد. این تصاویر از یک سو ویژگی های مردم آن کشورها را بازتاب می دهد و از سوی دیگر ویژگی های فردی و قومی سفرنامه نویس را آشکار می سازد.این هدف همانی است که در این جستار در پی آن بوده ایم تا با شناسایی و تحلیل سفرنامه ابن بطوطه، در جایگاه یکی از آثار مهم ادبیات سفرنامه ای در ادبیات عرب انواع تصاویر شهرهای شرقی و غربی ایران قرن هشتم را شناسایی و دلایل نگرش ابن بطوطه را تحلیل و تفسیر کنیم و تا حدّی به شناخت ابن بطوطه دست یابیم.در این راستا با روشی توصیفی مقایسه ای تصویر ایرانیان را در دو حوزه شهرهای شرقی و غربی در سه نوع تصویر مثبت، منفی و خنثی و بر اساس شاخصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مذهبی و سیاسی تقسیم بندی کردیم.ضرورت انجام این پژوهش از این جهت است که برای نخستین بار شهرهای شرقی و غربی ایران قرن هشتم با هم مقایسه می شود و نگاه یک جهان گرد مراکشی به ایرانیان تجزیه و تحلیل می شود.نتایج این تحقیق نشانگر این است که از مجموع 48 تصویر استخراج شده نظر ابن بطوطه مراکشی در حدود 80 درصد تصاویر ایرانیان مثبت و20 درصد آن منفی است. دلایل این نگرش مثبت ریشه در شباهت های اجتماعی و فرهنگی میان ایران و طنجه دارد و نیز به سامان بودن اوضاع ایران نسبت به دیگر کشورها و سرزمین ها. هم چنین در مجموع تصاویر شاهد وضعیت مناسب تر اقتصادی شهرهای غربی ایران نسبت به شهرهای شرقی هستیم که به علت تخریب گسترده زیرساخت های اقتصادی شهرهای شرقی ایران پس از حمله مغولان از جمله بازارها و کاروان سراها بوده است.
بازنمایی و ترسیم ابعاد هویت «دیگری» سفرنامه نویس، مورد پژوهی: سفرنامه پیترو دلا وله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1064 - 1094
بی گمان سفرنامه ها در راستای تبیین هویت ملت ها بر پایه نظرات «دیگری» به عنوان ابزاری مؤثر مطرح هستند. درحقیقت سفرنامه نویس در مسیر شناخت «دیگری» و به نوعی شناخت «خود» گام برمی دارد و فزون بر توصیف «دیگری» تصویرشده، «خود» تصویرگر را نیز معرفی می کند. در این راستا شباهت ها و به ویژه تفاوت های فرهنگی که گاه مطابق الگوهای فکری پیشین سفرنامه نویس و در مواری بر پایه تعصبات گوناگون شکل گرفته اند دربرگیرنده اطلاعات گسترده ای درخصوص هویت فرد تصویرگر می باشند. مکتب فرانسوی تصویرشناسی، به ویژه پژوهش های پاژو، ابزاری مناسب با هدف بررسی مفهوم هویت در سفرنامه ها ارائه می کند. در این جستار سفرنامه پیترو دلا وله را با هدف تحلیل دیدگاه وی به عنوان «دیگری» ایتالیایی-اروپایی و ترسیم ابعاد هویتی سفرنامه نویس بررسی می کنیم. دلا وله با توصیف شرایط گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و در مواردی قیاس این شرایط با آنچه نزد ملت خود، اروپاییان یا ترکان عثمانی رایج بود، اطلاعات ارزشمندی از ایران و ایرانیان دوره صفویان ارائه می کند؛ لیکن با نکته سنجی می توان از این مکتوبات در راستای شناخت «خود» سفرنامه نویس بهره جست.