مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
رضا امیرخانی
حوزه های تخصصی:
داستان های دفاع مقدس اکثراً با زبانی واقع گرایانه و به دور از تکلّف، در شرایط بحرانی جهت برجسته کردن ارزش های انسانی و تقویت روحیه ایثارگری نوشته شده اند. بعد از عصر دفاع مقدس، بتدریج دوران گذار از داستان های رئالیستی به داستان های تلفیقی( تخیّلی و واقع گرا) فرا می رسد. از این رو دهه هفتاد و هشتاد، توجه اهل قلم به خیال پردازی و ایجاد فضای ذهنی انتزاعی بر اساس آفرینش های ادبی و هنری معطوف می گردد. رضا امیرخانی از جمله نویسندگان جوانی است که در عرصه داستان نویسی تلاشی چشمگیر داشته است و بین رمان های او نوعی پیوستگی ساختاری وجود دارد. «ارمیا» و «بیوتن» به ترتیب رشد و تحوّل فکری و توانایی نویسندگی او را در عرصه رمان نویسی مدرن نشان می دهند. بین این دو رمان چه نشانه هایی مبتنی بر پیوستگی ساختاری وجود دارد و چه دلایلی رشد قدرت قلم او را در رمان «بیوتن» نسبت به « ارمیا» اثبات می کند؟ این نوشتار افزون بر جستجوی این پرسش ها به نشانه های رمان نو و ضد رمان نیز می پردازد و در کنار توصیف زیبایی ها و جذابیّت های هر دو رمان، به کاستی های رمان «بیوتن» متأثّر از نشانه های ضد رمان اشاره می گردد.
نشانه شناسی اجتماعی رمان بیوتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی و تحلیل نشانه ها و درک معانی نهفته در آن ها می پردازد. در این مقاله نگارندگان کوشیده اند نشانه های اجتماعی در رمان بیوتن، یکی از رمان های معاصر، را بررسی کنند. بیوتن، نوشتة رضا امیرخانی، از داستان هایی است که می توان جلوه هایی از هویت، فرهنگ، و آداب و رسوم اجتماعی را در آن به وضوح مشاهده کرد. این رمان مانند رمان های پسانوگرا ترکیبی از تخیل و واقعیت را به نمایش می گذارد. بخش زیادی از وقایع بیوتن در خارج از ایران می گذرد و تقابل فرهنگ و آداب اسلامی و ایرانی با فرهنگ غربی، و تقابل انسان ها با خود، با یکدیگر و با محیط زندگی در آن کاملاً مشهود است. ازاین رو، نشانه های مربوط به هویت، ازقبیل دین، خوراک، پوشاک، شغل و غیره، و همچنین نشانه های آداب معاشرت در رمان بیوتن ردیابی و تجزیه و تحلیل شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و بیانگر تنوع نشانه ها و توجه ویژة نویسنده به درون مایة اجتماعی، فرهنگ و اعتقادات است. تقابل فرهنگی میان شخصیت ها، توجه به جنبه های اعتقادی زندگی، بازتاب مسائل اجتماعی و بهره گیری از شیوه های گوناگون ارتباط کلامی و غیرکلامی در شخصیت پردازی های این رمان کاملاً نمایان است. نقش محوری دین، کاربرد فراوان آیات قرآنی، بحران هویت، و تمایز طبقات اجتماعی در پوشاک، خوراک، شغل و مسکن از مباحثی است که در این مقاله به آن ها پرداخته شده است.
تحلیل و بررسی رمان«از به» رضا امیرخانی بر اساس الگوی کنشگرای گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان «از به» رضا امیرخانی سرگذشت شخصیت های یک روایت است که به شکل 47 نامه از طرف عدّه ای از شخصیت های داستان به گروهی دیگر از شخصیت ها فرستاده می شود. این رمان به دلیل ساختار منحصربه فرد خود از منظر شکل گیری روایت و شخصیت پردازی، اثری درخور توجّه و قابل تأمّل است. رضا امیرخانی این رمان را در سال 1380 با موضوع دفاع مقدّس خلق کرده است. الگوی کنشگرای گرماس به عنوان محمل تحلیل این روایت می تواند با نگرشی جامع و کامل، نقش هر یک از شخصیت های رمان را در الگویی دقیق پیرامون سه محور «میل» «انتقال» و «قدرت» به نمایش بگذارد.
نتایج به دست آمده از این تحقیق، انطباق الگوی کنشگرای گرماس را در تبیین و تحلیل شخصیت های این رمان نشان می دهد. در محور میل؛ کنشگر اصلی «مرتضی مشکات» و اهداف او «شوق پرواز» و «فرزندخواندگی فرانک ناصری» است. در محور انتقال با فرستنده هایی مرتبط به هدف اصلی و هدف فرعی از نوع، شوق پرواز(مرتضی مشکات)، طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان و فرانک ناصری مواجه هستیم.گیرنده یا ذینفع های روایت به ترتیب؛ طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان، فرانک ناصری، مرتضی مشکات، عموی فرانک، سیروس؛ پسرعموی فرانک می باشند و در محور قدرت؛ یاریگران این روایت، سرگرد خلبان رحیم میریان، طیبه همسر مرتضی، فرانک ناصری، عموی فرانک، پیرزن و سر سرگرد خلبان آرش تیموری می باشند و بازدارندگان، فرماندهی نیروی هوایی و سرگرد خلبان آرش تیموری هستند.
وحدت راوی ها در رمان منِ او و خلق مضمون عرفانی (با تکیه بر مؤلّفه های پسامدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره پست مدرنیسم نمی توان تعریف جامع و مشخّصی ارائه داد. امّا با تمام اختلاف نظرها در این زمینه، ویژگی های مشترکی هست که بر اساس آن ها، می توان اثر پست مدرن را از غیرِ آن تا حدّی شناسایی و مرزبندی کرد. رمان «منِ او» نوشته رضا امیرخانی از رمان های برجسته فارسی است که شگردهای روایی پیچیده و منحصر به فردی دارد. از ویژگی های این رمان، حضور پررنگ و برجسته مؤلّفه های پست مدرن است. شناخت و بررسی این مؤلّفه ها به درک بهتر و خوانش دقیق تر داستان کمک می کند. همچنین، سبب می شود که لایه های پنهان متن آشکار شوند. در این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از مطالعه کتابخانه ای به بررسی رمان «منِ او» از رضا امیرخانی از منظر پسامدرن و اصول حاکم بر آن پرداخته شده است تا نشان داده شود که در نهایت این اصول در خدمت کدام معنا، مضمون و یا هدفی به خدمت گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که استفاده از شگردهای فراداستان، بینامتنیت، پایان چندگانه، تداخل سبک های ادبی و فرم بدیع و نو از مؤلّفه های پست مدرن در این اثر ادبی است که تمام این موارد در نهایت با اتّحاد برقرار کردن بین راوی ها در سطوح مختلف، معنا و مضمونی عرفانی خلق کرده اند. راوی، در این داستان بسیار پیچیده است. درواقع، می توان گفت که داستان منِ او، داستان شخصیتِ یک راوی پست مدرن است که مرز میان سنّت و مدرنیته و گذشته و حال را برداشته است و تمام هستی ها و باورها را به رسمیت می شناسد.
بررسی و تحلیل مکتب اکسپرسیونیسم در رمان ارمیا از رضا امیرخانی
حوزه های تخصصی:
هنر قرن بیستم را به گونه ای عام اکسپرسیونیسم نامیده اند که در سال های جنگ جهانی اول به اوج خود رسید. در این مکتب نویسنده بر آن است تا احساسات درونی خود را در پاسخ به واقعیت بیرونی منعکس کند. هسته مرکزی داستان های اکسپرسیونیستی انسان است. انسانی که در جست وجوی بهشت گمشده خویش، در مقابل ظلم و تجاوز می ایستد. این مبارزه و پایداری می تواند آثار اکسپرسیونیستی را تحت عنوان ادبیات مقاومت قرار دهد. رضا امیرخانی، نویسنده جوانی است که آثار وی در حوزه ادبیات مقاومت قرار دارد. در آثار وی همچون داستان های اکسپرسیونیستی انسان مبارز هسته مرکزی داستان است. این آثار که در قالب رمان مدرن نگاشته شده اند و نویسنده با درهم شکستن برخی از قراردادهای سنتی داستان نویسی ایرانی، از تکنیک های مدرن در پیشبرد داستان بهره برده است. در رمان ارمیا، شخصیت جوان و جویای عدالت داستان به کمک هم رزمانش در پی مبارزه با ظلم و دگرگونی دنیای فعلی است تا بتواند جامعه ایده آل مدّنظر اکسپرسیونیسم را پایه ریزی کند. مخالفت با نسل گذشته (پدر و مادر)، رد عقاید مادی گرایانه اطرافیان و نفی مدرنیته و قالب های سنتی با هم، بیان احساسات درونی شخصیت ها و فشار اجتماعی حاکم بر زندگی آنها در رمان ارمیا، همگی نشان دهنده تأثیر پذیرفتن امیرخانی از مکتب اکسپرسیونیسم است.
بیوتن: روایتی از دیگری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مقوله «دگرشدگی» در بیوتن ، اثر برجسته و پرفروش رضا امیرخانی، می پردازد. نویسنده مقاله با استفاده از رویکرد چندفرهنگی و با بهره گیری از نظریه منتقدانی نظیر ژیژک در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که آیا امیرخانی بازتاباننده گفتمان چندفرهنگی است یا آن را به چالش می کشد؟ بدین منظور دو مفهوم «دیگری» و «دموکراسی» -مفاهیم بنیادی گفتمان چندفرهنگی- مورد بررسی قرار می گیرند. چنین استنباط می شود که اثر امیرخانی «ضدروایتی» است که درهم آمیختگی مرزهای نژادی، مذهبی و فرهنگی، چندگانگی هویتی شخصیت ها را به معنای فروپاشی «کلان روایت » بنیادی گفتمان انسان گرایی لیبرال نمی داند، بلکه آن را اقدامی صرف در راستای حفظ نظام سرمایه سالار برمی شمرد. جهان بیوتن، در حقیقت ، می تواند نمایشی از جامعه «پساسیاسی» به تعبیر ژیژک می باشد که در آن «تبیعد» ویژگی بنیادی پساجهانی شدن و «سرمایه» (به جای «جغرافیا») تعیین کننده مرزهای «خود» ا ز «دیگری» است. در چنین فضایی تاکید بر«دموکراسی» نه تنها عاملی است در راستای پنهان کردن ساختار سلسله مراتبی «غرب»، بلکه راهکاری هوشمندانه برای گریز از شناخت «اقلیت نامرئی» است.
بررسی تفاوت و تقابل آرمان خواهی در دو جامعه ایران و آمریکا در رمان های «بیوتن» و «قیدار» از رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
199-226
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن تفاوت و تقابل نگاه آرمان خواهانه در دو جامعه ایرانی و آمریکایی با درنگ در دو رمان «بیوتن» و «قیدار» از رضا امیرخانی است. آرمان خواهی و تعالی طلبی یکی از مضامین رایج در آثار ادبی است. روشن است که آرمان خواهی در جوامع مختلف بسته به فرهنگ، باورداشت های دینی و ضرورت های اجتماعی متفاوت است و در مقام مقایسه، گاه آرمان خواهی در دو جامعه مختلف حالت تقابلی دارد. مقاله حاضر که با روش تحلیل محتوا به شیوه کتابخانه ای و با مطالعه مستقیم و مقابله هر دو متن صورت گرفته است، تقابل این دو نظرگاه را در جامعه ایرانی و آمریکایی بر اساس آنچه در دو رمان بیوتن و قیدار از رضا امیرخانی بازتاب داده شده است، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که از میان پنج مؤلفه و انگاره ای که به بررسی جنبه های تقابلی آن پرداخته ایم، روابط اجتماعی و پیشه و اقتصاد، بیشترین تضارب و تفاوت را میان دو فرهنگ نمودار می کند؛ اگرچه تعصّب و حساسیّت در انگاره خانواده و ازدواج، نزد ایرانیان بیش از سایر مؤلفه هاست؛ همچنین اثبات شده است که مبنای فرانمود جنبه های آرمان خواهی در جامعه ایرانی به طرز روشنی تنها دین و دستورهای دینی است؛ در حالی که در جامعه آمریکایی علم، مدنیّت و قانون، کارکردی به مراتب بیش از مذهب دارند. قابل ذکر این است که جنبه تقابلی این دو جامعه در مؤلفه های آرمان خواهی، هرگز به صورت بیانیه و شعارگونه در رمان ها ابراز نشده است؛ بلکه به صورت پوشیده و نمادگونه طرح شده و دریافت نکته های تقابلی، حاصل تحلیل مقاله است.
بررسی تطبیقی عناصر رئالیسم جادویی در آثار داستانی منیرو روانی پور و رضا امیرخانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
125-141
حوزه های تخصصی:
رئالیسم جادویی یا واقع گرایی جادویی شیوه ای نو در داستان نویسی معاصر جهان است که در آن، عناصر واقعیت و خیال در هم آمیخته می شوند؛ این آمیختگی، شگفتی خواننده را برمی انگیزد و در عین حال باعث نمی شود که در سیر طبیعی داستان، اختلال یا آشفتگی ایجاد شود. از جمله کسانی که از این شیوه در ایران استفاده کرده اند، منیرو روانی پور و رضا امیرخانی هستند. با توجه به پژوهش انجام شده، منیرو روانی پور و رضا امیرخانی از شیوه روایت رئالیسم جادویی بیشترین بهره را برده اند و در این میان به رئالیسم اجتماعی هم توجه نشان داده اند. از میان مؤلفه های مهم رئالیسم جادویی در آثار این دو نویسنده به این موارد می توان اشاره کرد: وجود عناصر جادویی، واقعیت و خیال، فضای وهم انگیز و رمزآلود، حضور ارواح مردگان و استفاده فراوان از افسانه ها و داستان های کهن جنوب ایران و توجه به باورهای عامیانه و خرافی و توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی از مؤلفه های مورد بحث نویسندگان این آثار است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف با توجه به ماهیت آن، از نوع تحقیق نظری است که بر پایه مطالعه کتابخانه ای انجام شده است و از دیدگاه روش تحقیق، این کار پژوهشی، توصیفی- تحلیلی می باشد. نگارندگان در این پژوهش به بررسی مؤلفه های رئالیسم جادویی در آثار داستانی این دو نویسنده و سپس تطبیق این مؤلفه ها با یکدیگر می پردازند
بررسی هویت فرهنگی، دینی و تاریخی در رمان «بیوتن» نوشته رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
35 - 51
ادبیات پایداری از جمله انواع ادبیات است که در آن بسیاری از مفاهیم و ارزش های دینی و انقلابی رشد و نمو پیدا می کند و می تواند ابزار مناسبی برای شناخت ویژگی های هویتی باشد. مسأله اساسی مقاله ی حاضر آن است که آیا ادبیات پایداری در قالب ادبیات داستانی می تواند آن گونه که باید هویت از دست رفته را به جوان ایرانی بازگرداند؟ و آیا اساساً مقوله ی جنگ و ارزش های دفاع مقدس خود می تواند نمونه ی بارز هویت ملی، فرهنگی و تاریخی ما باشد؟
در این مقاله، پس از ذکر مباحثی در تعریف ادبیات پایداری و رابطه ی آن با هویت، به تحلیل و بررسی رمان «بیوتن» نوشته رضا امیرخانی؛ نویسنده ی نسل جدید پس از جنگ، خواهیم پرداخت و با تحلیل شخصیت های داستان و سبک نگارش آن نشان خواهیم داد که رمان «بیوتن»، باز نماینده ی بحران هویت تاریخی، فرهنگی و دینی در جامعه ی امروز ایران است و نویسنده در تلاش بوده با به کارگیری شیوه های روایی پست مدرن که خود شگردی است برای نمایاندن بی هویتی انسان معاصر ارزش های دفاع مقدس و پایداری و مقاومت رزمندگان جنگ تحمیلی یعنی هویت واقعی انسان معاصر جامعه ی ایران را نشان دهد. به گمان نویسندگان این مقاله، رمان «بیوتن» در پی آن است که نشان دهد ارزش های دفاع مقدس و آرمان های رزمندگان جنگ تحمیلی همان هویت از دست رفته ی جوان ایرانی است.
بررسی و تحلیل محتوای قرآنی رمان بیوتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان و ادبیات فارسی از دیرباز مانند دیگر زبان های اسلامی در کنش مستقیم با قرآن کریم بوده و آثار انبوهی با محوریت قرآن کریم به زبان فارسی به رشته تحریر در آمده است. در قرن اخیر ، همزمان با پیشرفت ادبیات غرب، ادبیات فارسی نیز متحول شده و در حوزه ادبیات داستانی ظهور قالب هایی چون داستان کوتاه و رمان را شاهد بوده ایم. براین اساس، بسیاری از نویسندگان حوزه ادبیات داستانی به فراخور حال و استعداد خویش سعی کرده اند جلوه ای از آیات قرآن کریم را در آثار خویش بازتاب دهند که هر یک در این مسیر فراز و فرودهای خاص خود را طی کرده اند. از جمله این نویسندگان می توان به رضا امیرخانی اشاره کرد که در آثار خویش به این مهم توجه داشته و در اکثر رمان های خویش به بازتاب کلیاتی از مفاهیم و ارزش های قرآنی پرداخته است. در میان آثار وی، رمان «بیوتن» با توجه به مسائل ساختاری، زبانی و سبکی از یک سو و رویکرد اجتماعی- انتقادی آن از سوی دیگر، از جایگاه ویژه ای برخودار است. می توان گفت وی در این اثر سعی کرده با استفاده هنری و زیبا شناختی خاص از آیات قرآن کریم به نوعی تفسیر داستانی از برخی آیات قرآن کریم بپردازد. این نوشتار که با روش توصیفی تحلیلی سامان پذیرفته، برآن است تا با اشاره به نحوه استفاده امیرخانی از واژگان و مفاهیم قرآنی، مقوله پرداخت تئوریک و شکل ساختاری خاص قلم وی در نقل و ارائه آیات قرآنی بررسی گردد و به آسیب شناسی مختصری در باب شکل ساختاری طرح مفاهیم قرآنی در رمان بیوتن پرداخته شود.
روایت شناسی سفرنامه نیم دانگ پیونگ یانگ بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرنامه را می توان به عنوان یکی از انواع روایت، مورد بررسی و تحلیل قرار داد. سفرنامه ی نیم دانگ پیونگ یانگ نوشته ی رضا امیرخانی حاصل دو سفر او به کره ی شمالی است. در این سفرنامه برخلاف سفرنامه های معهود، بازدید های میدانی و توصیف مکان و تجربه های مردم شناسانه و غیره، رخ نداده است، نویسنده به ناچار و به اقتضای شرایط غیرقابل پیش بینی در کره ی شمالی، هدفش را از جهان گردی به مسأله گردی تغییر می دهد و هدف بازدیدهای محدودش را از دیدارهای جغرافیایی به کشف و فهم انسان کره ی شمالی با رعایت قالب سفرنامه نویسی معطوف می کند. پاسخ به این پرسش که چگونه سفرنامه ای بدون بازدیدهای میدانی و روش مرسوم در سفرنامه نویسی می تواند شکل گیرد، را باید در شیوه روایت پردازی این سفرنامه جست و جو کرد. دریچه های گوناگونی از منظر نظریه های مختلف می توان بر شیوه روایت پردازی این اثر گشود که پس از بررسی ویژگی های این سفرنامه و نقش کنشگری نویسنده، تطبیق و تحلیل این اثر براساس نظریه ی ژپ لینت ولت (که بر «نقطه ی دید» و «تقابل کارکردی راوی و کنشگر» تمرکز دارد) مناسب شناخته شد. نتیجه آن که روایت در این سفرنامه، همسان است و راوی به عنوان کنشگر یا شخصیت اصلی یا قهرمان اصلی، مرکز جهت گیری روایت است؛ پایه های ادراکی-روانی، زمانی، مکانی و کلامی، همه نشان دهنده ی آن است که اگرچه نویسنده به گونه ی رواییِ متنگرا نیز توجه دارد ولی شیوه ی غالب، گونه ی روایی کنشگر است.
نشانه شناسی فرهنگی رمان رهش با تکیه بر رمزگان های بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
100 - 123
حوزه های تخصصی:
رهش آخرین رمان رضا امیرخانی است. او در این رمان به موضوع توسعه نامتوازن تهران پرداخته است. این رمان مانند سایر آثار امیرخانی به چاپ های متعدد رسید و جایزه ادبی جلال آل احمد را نیز نصیب خود کرد؛ نکته ای که ضرورت نقد و بررسی آن را نشان می دهد. از این رو، هدف مقاله حاضر این است که با استفاده از نظریه رمزگان بارت به تحلیل نشانه شناختی این رمان پرداخته شود. برای این کار ابتدا رمزگان های پنج گانه، با تأکید بر رمزگان های معنایی، نمادین و فرهنگی، در واحدهای خوانش برگزیده تحلیل و بررسی می شود. سپس به نقد این متنِ واسازی شده با نگاهی به مفهوم ایدئولوژی پرداخته می شود تا به حقیقت مادی پنهان در متن دست یازیم. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که روش بارت، در صورتی که با خوانشی فرامتنی همراه شود قادر است پرتوی بر زوایای پنهان و تاریک متن بیفکند. برای مثال، تقابلی تکرارشونده در رمان حول مضامین طبیعت/شهر، پاکی/آلودگی و سنت/تجدد از همان سطرهای نخستین رمان شکل می گیرد و تا پایان ادامه می یابد و تقویت می شود. تقابلی که بدیهی و طبیعی انگاشته می شود و تردید در آن روا نیست. نیز معلوم شد که راوی داستان با ایجاد تقابل های کاذب میان شخصیت های سیاه و سفید، سعی در پوشاندن بخشی از واقعیت و گاهی واژگونه نشان دادن آن دارد. ویژگی هایی که رهش را تبدیل به متنی ایدئولوژیک می کند.
منِ او: بازی رمزگان در چرخه ایدئولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
127 - 153
حوزه های تخصصی:
منِ او پرفروش ترین رمان رضا امیرخانی است که تاکنون از منظر نشانه شناختی مورد بررسی قرار نگرفته است. در این مقاله کوشیده ایم با بهره گیری از نظریه رمزگان رولان بارت در کتاب اس/زد به بررسی این رمان را بپردازیم. برای این کار با استفاده از روش گزیده خوانی، واحدهای خوانش برگزیده ای از متن را تحلیل و رمزگان های بدست آمده را به کمک آرای پی یر ماشری و تری ایگلتون از منظر ایدئولوژیک تفسیر کردیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که تأکید بر مفاهیم «مطلق اندیشی»، «علم ستیزی»، «تقدیرگرایی» و «اصالت باوری» و بازتولید و تقویت این مفاهیم در سراسر رمان، تمهیدی است که نویسنده با استفاده از آن بر ستیزه های اجتماعی و منازعات طبقاتی سرپوش می گذارد. به تعبیردیگر، امیرخانی با «مطلق انگاری» صدای مخالف را ناشنیده می گیرد و با «علم ستیزی» و «تقدیرگرایی» علت واقعیت های عینی را به امور انتزاعی حواله می دهد و با تلقی «اصالت تهرانی» به مثابه ارزش، راه را برای به کرسی نشاندن باورها و عقاید قهرمان داستانش هموار می کند. اما، نویسنده برای رسیدن به این هدف دچار تناقضاتی شده و تلاش او برای برطرف کردن این تناقضات، تنها بر شکاف ها و تعارضات متن افزوده است.