مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سفرنامه
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
63-74
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی پدیدارشناسانه چهره زنان در سفرنامه های ایرانیان به فرنگ رفته در دو قرن بیستم و بیست و یکم بود . جامعه آماری، سفرنامه های ایرانیانی بود که به فرنگ رفته و بر اساس تاریخ کتابت و تحریر، سه سفرنامه میرعبدالطیف شوشتری (1184شمسی)، میرزاصالح شیرازی (1197شمسی) و میرزاهادی علوی شیرازی (1193شمسی) به عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است که با روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسانه مورد بررسی قرار گرفت. این سفرنامه ها بیانی از نخستین مواجهه ایرانیان با جهان جدید می باشند. بازنمایی تصویر زنان عصر جدید، یکی از مهم ترین عناصر معرفتی این سفرنامه هاست که با توجه به تحلیل صورت گرفته، نتایج نشان داد که؛ جامعه قاجاری جز تصویری از زن سنتی نمی شناخت، اما این سفرنامه ها با معرفی و تصویرپردازی از زن مدرن، مقدمات آشنایی و حضور فرهنگی و اجتماعی زنان را در آن جامعه به هنگام مشروطیت فراهم کردند. دراین سفرنامه ها به همراه معرفی «زن فرنگی»، به بیان تحول نقش زنان همسریابی، تغییر ساختار خانواده، مسائل زنان و عنصر توانایی زن مدرن در برابر زن سنتی مورد توجه آن ها قرار گرفت. چنان که هر کدام از سفرنامه نویسان با توجه به تجربه زیسته و پدیداری خود، این توانایی را در سه گانه ارزشی متفاوت «قباحت»، «بی-عصمتی» و «کمال» درمی یابند. آن ها الگوی زن جدید را که به مقام سوژگی و خودمختاری رسیده، حامل یکی از این ارزش گذاری ها در تجربه پدیداری خود می بینند و در سفرنامه خود منعکس می کنند.
معرکه و معرکه گیری در ایران به روایت سفرنامه نویسان
منبع:
مطالعات فرهنگ و هنر آسیا سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
85 - 129
از دیرباز در ایران، برای سرگرمی، انواع معرکهها برگزار میشده که هریک آدابی داشته است. در این مقاله، ضمن اشاره به معرکههای نمایشی و بازی و کلامی و انواع هریک، نوع و شیوۀ آن را ازمنظر شرقشناسان و سفرنامهنگاران بررسی میکنیم. فایدۀ این بررسی روشنشدن ابعاد این معرکههاست که گستردگی فراوانی در نقاط ایران دارد. سفرنامهنگاران گاه به جزئیات اشارههای روشنگرانه داشتهاند که در منابع و متون ایرانی کمتر بدان اشاره شده و چون برای نویسندۀ ایرانی امری آشنا بوده از ذکر جزئیات پرهیز کرده است. در این مقاله، باتوجهبه آثار 25 مستشرق و سفرنامهنویس و با اتکا به آثار و متون فارسی برای تکمیل تحقیقات، ابعاد معرکههای ایرانی روشن شده است. در این پژوهش، معلوم میشود برخی از آئینهای نمایشی در ایران پیشینهای طولانی دارد و برخی دیگر بهکلی از یاد رفته یا تحول و تغییر یافته است. از این آئینها اصطلاحات و واژگانی در زبان مردم باقی مانده است که بهعلت ازمیانرفتن آئین نمایشی آن اصطلاح بر ما روشن نیست. چنین مطالعاتی جز آنکه ما را با فرهنگ عامه و زندگی گذشته آشنا میکند زمینهای برای مطالعات ادبیات نمایشی نیز است.
«مطالعه تطبیقی پوشاک بانوان دربار و اشراف دوره ی صفوی و دوره ی عثمانی،براساس سفرنامه ها و تصاویر نگارگری»
منبع:
مطالعات فرهنگ و هنر آسیا سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
241 - 261
در این پژوهش پوشاک بانوان دو دورة صفویه در ایران و دوران همعصرش در عثمانی بررسی تطبیقی میشود. بهدلیل طولانیبودن دورۀ این حکومتها و بررسی دقیقتر این موضوع، دورۀ حکومت شاه اسماعیل اول تا شاه عباس دوم که مقارن با سلطنت بایزید دوم تا سلطان محمد چهارم در حکومت عثمانی است بررسی میشود. این موضوع از آنجا اهمیت یافت که در چند عکس و نگارگری عصر صفویه و عثمانی تشابهاتی در مدل و اجزای پوشاک بانوان بهچشم میخورد و این سؤال مطرح شد که منشأ تشابهات پوشاک بانوان صفوی و عثمانی کدام سرزمین بوده است؟ در این پژوهش بهروش توصیفی ـ تطبیقی و شیوة گردآوری کتابخانهای وجوه اشتراک و افتراق پوشاک بانوان صفوی و عثمانی بررسی میشود. نتایج نشان میدهد که اجزای پوشاک بانوان عثمانی (نه تمامی آن، بلکه قسمت اعظم آن) ازجمله پیراهن زیر، پیراهن رو، و پاپوش و شلوار بسیار شبیه پوشاک بانوان ایرانی در عصر صفوی است.
نسبت تاریخ و ترقی در سفرنامه میرزاصالح شیرازی؛ نخستین بارقه های تاریخ تطبیقی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرنامه میرزا صالح شیرازی حاوی روایتی نسبتاً مفصل از تاریخ غرب، به ویژه کشورهای روسیه، انگلستان و عثمانی است. هدف این پژوهش جست وجوی دلالت های صریح و ضمنی نهفته در این بخش از سفرنامه، و سؤال مشخص آن ناظر به انگیزه، هدف و شیوه تاریخ نگاری میرزاصالح و نگرش تاریخی اوست. تحلیل مضامین مندرج در سفرنامه در پرتو نگاهی فرامتنی، نشان می دهد که وزن بالای تاریخ نگاری در این سفرنامه حاکی از اهمیت تاریخ، هم به عنوان یک دانش و هم به عنوان یک نگرش نزد نویسنده آن است. هدف میرزاصالح از رجوع مکرر و مفصل به تاریخ، ایجاد بنیادهای ترقی جوامع غربی و ارائه الگو برای آسیب شناسی وضع موجود و انجام اصلاحات در ایران است. در نگرش تاریخی میرزاصالح تحولات جوامع بشری امری تدریجی و محصول انباشت رویدادها و تجربیات آنهاست. در سفرنامه همچنین نوعی تاریخ تطبیقی نهفته است که سه الگوی وضعیت «مدنیت» «سبعیت» و «طریق ترقی» (گذار از سبعیت به مدنیت) را می توان از یکدیگر بازشناخت. انگلستان نمونه الگوی اول، عثمانی نمونه الگوی دوم و روسیه نمونه الگوی سوم است. تمایز این الگوها از یک سو به فرصت و سرعت پیشرفت جوامع در سه حوزه آزادی، تجارت و صنعت و از سوی دیگر به گرایش ها و عزم نخبگان حاکم برای پیشبرد اصلاحات در مسیر ترقی مربوط است. کشور ایران به الگوی عثمانی نزدیک است و برای نجات آن راهی جز انتخاب طریق ترقی وجود ندارد.
بازتاب برخی از آداب و رسوم جامعۀ ایران در سفرنامۀ ویلیام فرانکلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
139-162
حوزه های تخصصی:
دوران زندیه (1750-1794م) از جمله دورانی است که دربارۀ آداب و رسوم مردم و جشن های ایران کمتر نوشته ای وجود دارد. با آنکه کریم خان زند مؤسس این سلسله مردی بزرگ منش و مدافع فرهنگ بود و تا سال ها بعد از مرگ وی، از او به نیکی یاد می شد؛ ولی به دلیل حکومت کوتاه وی، جنگ های داخلی برای از بین بردن رقبا، محدودیت روابط با کشورهای اروپایی به ویژه انگلیس و فرانسه و بی کفایتی شاهان پس از وی اطلاعات کاملی دربارۀ شیوۀ زندگی در این دوره وجود ندارد. از معدود سفرنامه های این دوره که به آداب و رسوم عهد زندیه اشاره می کند؛ سفرنامۀ ویلیام فرانکلین است. ویلیام فرانکلین شرق شناس و افسر ارتش انگلیس بود. وی به دلیل علاقه به فراگیری زبان فارسی و تاریخ و نحوۀ زیست مردم ایران در سال 1786م به ایران سفر کرد و به مدت هشت ماه، مهمان یک خانوادۀ ایرانی در شیراز بود. پس از این سفر، در سال1788 م کتاب «مشاهدات سفر از بنگال به ایران» را منتشر کرد. این سفرنامه اطلاعات ارزشمندی از حیات دورۀ زندیه در اختیار قرار می دهد. این پژوهش، به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و استواری بر چارچوب نظری می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که شاخص ترین آداب و رسوم ایرانی در دورۀ زندیه که فرانکلین در سفرنامۀ خود به آن پرداخته است، کدام است؟ مطابق دستاوردهای تحقیق، مراسم و آداب و رسومی که بیش ترین بخش سفرنامۀ فرانکلین را در برمی گیرد، آداب و رسوم ازدواج و مراسم محرم است.
بررسی تطبیقی دو سفرنامه حج
حوزه های تخصصی:
سفرنامه ها در زمره ی یکی از بهترین گنجینه های فرهنگی و ادبی کشور ها هستند که به سان آیین های، نگرش های مرتبط با اوضاع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ادبی و دینی جامعه را به تصویرکشیده اند.سفرنامه ها، با هر شکل و هدفی که نگارش یافته ، مورد توجّه قرار گرفته اند، به ویژه سفرنامه هایی که از قلم سیاحان بزرگ و فرهیختگان ادب خلق شده باشند. در این میان سفرنامه های سرزمین وحی به صورت عام و خاص از دیدگاه های گوناگون حائز اهمیت به حساب می آیند ، رهاوردی که ادیبان و نویسندگان با ذوق کشورها وقایع سفر خویش را در آن نگاشته اند،از یک سو با مباحث عارفانه و دریافت های ذوقی مرتبط است و از سویی دیگر با دنیای ظاهر و تفاوت فرهنگ هاپیوند می خورد، بنا براین از هردو جهت شایسته ی بررسی است. این پژوهش در پی تجزیه و تحلیل و مقایسه ی دو سفرنامه ی حج از نگاه دو بانوی مسلمان است که یکی ازآنها غیرایرانی است.
مقایسه خروج بند موصولی در سفرنامه های زبان فارسی (با تمرکز بر سه سفرنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خروج بند موصولی یک فرایند نحوی اختیاری است که تحت تأثیر عوامل سبکی و گفتمانی رخ می دهد. این پژوهش وضعیت بندهای خروج یافته در سه سفرنامه منتخب از سه دوره تاریخیِ زبان فارسی را مطالعه و بررسی می کند. پژوهندگان می کوشند این بندها را براساس جایگاه موصولی سازی، شیوه نحوی نمایش ارتباط بند موصولی با هسته آن و همچنین مقایسه بندهای خروج یافته براساس عوامل گفتمانی مانند ساخت اطلاعی، وزن دستوری و فراوانی خروج بند موصولی بررسی کنند؛ البته با تمرکز بر میزان همگرایی/ واگرایی نتایج حاصل از خروج بند موصولی به عنوان یک فرایند نحوی سبکی و ویژگی های سبک شناختی این آثار. بدین منظور سه سفرنامه انتخاب شد: سفرنامه ناصرخسرو (ناصرخسرو قبادیانی مروزی)، سفرنامه خطای نامه (علی اکبر خطایی)، کارنامه سفر به چین (محمدعلی اسلامی ندوشن). با نمونه گیری نظام مند از متن سفرنامه های منتخب، تعداد 645 بند موصولی استخراج شد و سپس این بندهای موصولی براساس پنج شاخص خروج یا خارج نشدن بند، جایگاه موصولی سازی، شیوه نحوی ارتباط بند موصولی با هسته اسمی، ساخت اطلاعی فعل و وزن دستوری بررسی شد. نتایج مطالعه نشان دهنده فراوانی نسبتاً بالای خروج بند موصولی در دو کتاب سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی (63 درصد) و کارنامه سفر به چین (45 درصد) و وقوع بسیار پایین آن در خطای نامه (22 درصد) است. همچنین میزان ظهور گروه اسمی مرجع در جایگاه افزوده بندهای پیرو در دو کتاب ذکرشده پایین تر (28 درصد) و در سفرنامه خطای نامه بالاتر (36 درصد) است. همچنین براساس ملاک وزن دستوری بندهای خروج یافته، بین دو کتاب سفرنامه ناصرخسرو و کارنامه سفر به چین ازسویی و کتاب خطای نامه از دیگر سو، تفاوت معناداری مشاهده می شود. براساس مجموع تفاوت های ذکرشده و با در نظر گرفتن اثر پردازشی خروج بندهای موصولی بر درک بهتر متن توسط مخاطب، این پژوهش شیوه دو کتاب سفرنامه ناصرخسرو (متعلق به نثر مرسل فارسی) و کارنامه سفر به چین (نثر ساده معاصر) را در زمینه خروج بند موصولی مشابه و برای پردازش هرچه بهتر متن در نظر می گیرد؛ درحالی که کتاب خطای نامه که به متون متکلف و مصنوع دوره صفویه تعلق دارد، با دو کتاب دیگر متفاوت است و در آن، در مقایسه با دو اثر پیشین، وقوع فرایندهایی کم بسامد تلقی می شود که به پردازش بهتر متن کمک می کند.
زنان و برنامه تجدد عصر ناصری (مطالعه موردی سفرنامه های ناصرالدین شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران قاجار اقدامات گسترده ای برای جبران عقب ماندگی ایرانیان از تمدن غربی صورت گرفت. ابتدا اصلاحات نظامی و در ادامه اصلاح دیوانسالاری و انتظام دولت در دستور کار قرار گرفت. مرحله سوم، اصلاحات اجتماعی بود که در دوره ناصری اجرا شد. به سیاق برنامه های پیشین، برنامه تجدد اجتماعی نیز اصلاح از بالا به پایین بود و اجرای آن به حمایت طبقه حاکمه و شخص شاه نیاز داشت. به همین منظور مصلحان اجتماعی، طرح سفرهای شاه به غرب را تدارک دیدند. این اصلاحات باید منجر به تحول اساسی در بافت جامعه و شیوه زیست مردمان اعم از زن و مرد می شد اما در عمل آنچه که اتفاق افتاد نادیده گرفتن زنان در این پروژه بود. این مقاله با روش توصیفی–تحلیلی و از خلال مطالعه موردی سفرنامه های ناصرالدین شاه می کوشد به این سوالات پاسخ دهد زنان چه نسبتی با برنامه تجدد عصر ناصری داشتند و چرا از این پروژه حذف شدند؟ مقاله استدلال می کند که دیدارهای شاه و نوشته های وی موید این نکته است که تغییر وضعیت اجتماعی و اقتصادی زنان از رئوس برنامه تجدد بوده اما عواملی مانند عرف مردسالار، شریعت حامی این عرف، ذهنیت سنتی زنان آن دوره و تربیت و باورهای شاه در نهایت به حذف زنان از این پروژه منجر شده است.
خوانش پسااستعماری بازنمایی کردها در گفتمان شرق شناسانه: مورد مطالعاتی سفرنامه ی کلودیوس جیمز ریچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
۵۵-۷۴
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به نقد چگونگی بازنمایی و تصویرسازی کردها در سفرنامه ی کلودیوس جیمز ریچ با عنوان روایت اقامت در کردستان و نینوای باستانی می پردازد، که در نیمه ی نخست سده ی نوزدهم نگارش یافته است و شیوه ی نگرش مؤلف را در مواجهه با اجتماعات کردی بررسی می کند. پژوهش پیش رو، با استفاده از روش شناسی و چارچوب نظری رویکرد پسااستعمارگرایانه، به ویژه آرای هومی بابا، بر آن است عوامل، انگیزه ها و جنبه های غالباً منفی، از قبیل وارونه جلوه دادن وقایع و نیز نگاه سوژه محور و مرکزگرایانه ی غربی مؤلف را به نمایش بگذارد. مثال ها و نقل قول های فراوانی که در این مقاله به آنها ارجاع داده شده است، دربرگیرنده ی آن دسته از مفاهیم و شگردهای پربسامد گفتمان شرق شناسی نظیر تعمیم گرایی، دیگربودگی، کلیشه سازی، منفی سازی، لحاظ نکردن تفاوت های فرهنگی و هم چنین فرادستی اخلاقی سوژه ی غربی هستند که در این سفرنامه انعکاس یافته اند.
تصویرشناسی زنان در سفرنامه ی مقدسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
۷۵-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
تصویر زنان اقوام و کشورها از منظر شاعر یا نویسنده ی خارجی از موضوعات دانش تصویرشناسی است که زیرمجموعه ی «ادبیات تطبیقی» قرار می گیرد و در شناخت جایگاه زنان و نگرش به آنها در جوامع نقش مهمی ایفا می کند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که مقدسی از چه منظرهایی زنان را توصیف کرده است؟ چرا و کدامیک از تصاویر و ویژگی های زنان در سفرنامه ی مقدسی چشمگیرتر است؟ رویکرد این مقاله توصیفی- مقایسه ای و آماری و نحوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. در مجموع، نگاه مقدسی به موضوعات اجتماعی و مسائل زنان عاری از یک سونگری است. او در گذر از اقلیم های عرب و عجم نگاه بالا به پایین ندارد. سفرنامه وی مونولوگ نبوده بلکه دیالوگی بوده که درآن افکار، رسوم و حتی خرافه های ساکنان اقلیم ها به بحث گذاشته می شود. مقدسی با ثبت تفاوت های فرهنگی آشکار در مناطق مختلف ایران، شاخصه ی مشاغل زنان را با رویکرد بسیار مثبت برجسته کرده است. مقدسی رویکرد منفی خود را گاه در قالب نفرت، گاه اظهار شگفتی و تمسخر یا کنایه بازگو می کند. نگاه ارزشی او به همه ی مسائل غیر قابل انکار است.
بررسی فضای شنیداری شهر تبریز از آغاز دوره ی قاجار تا مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
۷۵-۱۰۲
حوزه های تخصصی:
میراث شنیداری شهرهای تاریخی از جمله مواردی است که به رغم اهمیت بسیارش، چندان بررسی نشده است. بر اساس مطالعات انجام یافته در دنیا، فضای شنیداری در ادوار مختلف تاریخی، نمایانگر بافت و ساخت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوران خود است. هدف پژوهش حاضر، بررسی فضای شنیداری دوره ی تاریخی آغاز قاجار تا مشروطه، در شهر تبریز به عنوان مطالعه ی موردی بود. بر اساس این هدف، با داده کاوی و تحلیل محتوای اسناد و مدارک تاریخی، ازجمله سفرنامه ها و نقشه های تاریخی، اطلاعات لازم گردآوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد ترکیب صوتی تبریز دوره ی قاجار، به علت وجود نشانه ها و سیگنال ها و حوادث صوتی ناشی از جُنب وجوش فعالیت های تجاری بازار، اتفاقات صوتی رخ داده در میادین و کوی ها، اصوات مذهبی و حکومتی مانند صدای مساجد و صدای خبررسانان ارگ، تحرکات و گفت وشنود عادی مردم، از سرزندگیِ شنیداری بالایی برخوردار بوده که اصوات طبیعی جاندار و غیرجاندار نیز این سرزندگی را تقویت می کرده است. تبریز دوره ی قاجار مجموعه ی ارزشمندی از تکه های صوتی بوده است؛ چیزی که کمتر در شهرهای مشابه آن زمان ممکن بوده شنیده شود.
بازنمایی تطبیقی ایران در سفرنامه های جهانگردان آلمانی و فرانسوی عصر قاجار
منبع:
مطالعات اروپا سال اول بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
37-54
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد واکاوی بازنمایی مسائل فرهنگی و اجتماعی ایران در سفرنامه های آلمانی ها و فرانسویان است. به نظر می رسد از دلایل سفرنامه نویسی نزد اروپاییان مأموریت های محوله دولت متبوع به سیاحان برای مطالعه بافت اجتماعی و فرهنگی ایران در راستای راهنمایی مأموران سیاسی و دیپلماتیک و سنت سفرنامه نویسی که از قرن ۱۷ میلادی پایه گذاری شده بوده است. باوجود اشتراکات آلمانی ها و فرانسویان درباره امور ایران تفاوت هایی در گزارش های سیاهان آلمانی و فرانسوی دیده می شود. فرانسویان در دوره های مختلف، ازجمله در عصر موردبحث، بنا به دلایل سیاسی بیشتر به پژوهش های فرهنگی ایران توجه داشته اند؛ زیرا دولت فرانسه به دلیل رقابت های سیاسی شدید دو قدرت روسیه و انگلستان مجالی برای جولان در عرصه سیاسی کشور نمی یافت و به همین دلیل سعی در انجام فعالیت در زمینه های مختلف فرهنگی به ویژه تحقیقات در حوزه اکتشافات باستان شناسی داشتند. روابط آلمانی ها با ایران را می توان در دو حوزه مختلف تقسیم نمود. نخست نقش مستشاران نظامی و توسعه سیاست های اقتصادی آلمان در ایران و دوم فعالیت های فکری و فرهنگی. تحقیق حاضر بر این پرسش استوار است که با توجه به گزارش های فرانسوی ها و آلمانی ها از ایران در عصر قاجار، آن ها تحت تأثیر تحولات عصر قاجار و اروپا چه گزارشی از ایران ارائه داده اند. فرضیه تحقیق را می توان این گونه مطرح کرد به نظر می رسد نقطه مشترک آلمانی ها و فرانسوی ها در ایران عدم مداخله سیاسی و توجه به رویکردهای فرهنگی خیرخواهانه و گسترش روابط اقتصادی و اجتماعی بوده است. بااین حال روش ها و اولویت های آلمانی ها و فرانسوی آن در برخورد با ایران متفاوت بوده است. در مقاله حاضر نگارندگان تلاش دارند تا با روش تاریخی و تجزیه وتحلیل گزارش های ترجمه شده سیاحان آلمانی و فرانسوی به بررسی تطبیقی دیدگاه های آنان از ایران عصر قاجار پردازند.
زیارت قبرستان بقیع (بررسی جامعه شناسی تاریخیِ شعائر دینی شیعه در سفرنامه های حج دوره قاجار)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
7 - 33
حوزه های تخصصی:
تأمل و تحلیل جامعه شناسی تاریخیِ شعائر دینی شیعه در سفرنامه حج دوره قاجار، از اهداف این پژوهش است. پژوهش پیش رو، درصدد است با روش توصیفی تحلیلی، ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعه شناختی در تحلیل پدیده های تاریخی و برپایه منابع کتابخانه ای، این پرسش را طرح کند که شعائر و نمادهای شیعیان در زیارت قبرستان بقیع در دوره قاجار کدام است؟ برای پاسخ گویی به این پرسش، که هدف اصلی این پژوهش است، فرضیه ذیل به آزمون گذاشته شد: شعائر گفتاری و رفتاری از طریق متغیرهای متنوعی همانند توسل به ائمه اطهار(علیهم السلام) ، زیارت قبور ائمه (علیهم السلام)، سوگواری شیعیان بر مصیبت اهل بیت: و معنویت گرایی در سفر زیارتی قبرستان بقیع دوره قاجار، نقش اساسی داشته است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که دستیابی به حقایق نهفته شعائر و بازنمایی نمادهای شعائر مذهبی قبرستان بقیع و شناخت هرچه بیشتر آن واقعیت در جریان پیوند احساسی با نمادها از طریق اجرای شعائر جمعی، ایجاد انرژی احساسی و تعلق جمعی، به منظور تحقق اصول زیربنایی شعائر، به عنوان پیامدهای سفر زیارتی به شهر مدینه و زیارت قبرستان بقیع حاصل شده است.
شخصیت قائم مقام فراهانی در کلام سیاحان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اگرچه بخش عمده تاریخ با قلم مورخین رقم می خورد ولی منابع دیگری برای روشن کردن ابهامات تاریخی و تکمیل اطلاعات ما از گذشته در دست است که در مواردی همپای کتابهای تاریخی دارای ارزش و اهمیت هستند. این منابع فرعی امّا مهم عبارتند از: مدارک و اسناد، نکات تاریخی در کتابهای ادبی، عکسهای قدیمی در تاریخ متأخر و سفرنامه ها. س فرنامه ها از جمله منابع ارزشم ندی است که در نگارش تاریخ غال باً از چشم اهل تحقیق و پژوه ش پنهان می ماند. بطور معمول می توان سفرنامه ها را به دو دسته کلی تقسیم کرد: یکی داخلی و دیگری خارجی. سفرنامه های داخلی نگارش سیاحانی است که در کش ور خویش به سی احت پرداخته اند و خاط رات خود را مکت وب کرده اند و سفرنامه های خارجی به قلم جهانگردانی نوشته شده که به کشورهای دیگر وارد شده اند و دیده ها و شنیده های خود را در سفرنامه های خود ثبت کرده اند.
اهلی خراسانی و سیه چشمان کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۹)
104 - 115
اهلی خراسانی از شاعران شوریده و غزل پرداز و شیرین گفتار سده نهم و دهم هجری است که احساسات، عواطف و آرزوهای عاشقانه خویش را با شگردها و شیوه های گوناگون ادبی و هنری نسبت به گلرخان سیمینتن و مشکین مو، رندانه و ملامتگرایانه بیان کرده است . او در دو غزل از غزلهای خویش، به ماهرخساران و سیهچشمان کاشانی اشاره میکند و ضمن تعلق خاطر خود بدانها، برتری حسن و کمال آنها را از مهوشان چین و چگل و خوبرویان ملک تبریز بیان میکند. بعضی از محققان و فرهنگنویسان، با استناد به بیتی از مسعود سعد سلمان، مراد از کاشان را شهری حسنخیز در ماوراءالنهر دانسته اند و به صراحت اظهار داشته اند که هر (982/ کجا در شعر فارسی سخن از لعبت کاشانی است، مراد آنجاست. (فرهنگ اشارات، 2 نگارنده با استناد به متون تاریخی و ادبی و نقل شو اهد و قرائن، نه تنها این نظر را نمیپذیرد، بلکه معتقد است به احتمال نزدیک به یقین، مراد از کاشان در شعر اهلی و بسیاریاز شاعران و نویسندگانی که به ستایش خوبرویان کاشانی پرداخته اند، همین کاشان مشهور در استان اصفهان امروزی است که از دیرباز به خوبرویی و خ وشگفتاری و علم و ادب زبانزد بوده است.
بررسی گذر از اتوپیای هزاره ای بابیه به اتوپیای جدید توسط سفرنامه های ایرانیان از فرنگ بر مبنای آرای کارل مانهایم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
71 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی چگونگی گذار جامعه ایران از اندیشه های اتوپیایی هزاره ای بابیه به سوی اندیشه های اتوپیایی آزادی خواهانه است. اندیشه هایی که به شکل گیری مقدمات جامعه شناختی و معرفتی جنبش مشروطیت کمک نمودند. برای پیگیری این هدف با کمک از ایده آل تایپ های چهارگانه کارل مانهایم که پیرامون شکل گیری اتوپیای جدید در انتهای قرون وسطی به عصر جدید و مدرن است، به این تحول می پردازیم. داده های این پژوهش برگرفته از سفرنامه های فرنگ ایرانیان به کشورهای اروپایی است. یافته های پژوهش با رویکرد پدیدارشناسانه در سنخ بندی خود، نشان دهنده این است که سفرنامه های ایرانی دوره قاجاریه به فرنگ، واجد عناصر اتوپیایی از سنخ اتوپیای جدید و آزادی خواهانه بودند و در مخالفت ایدئولوژیک با ساختارهای اجتماعی آن دوره نقشی بس مهم ایفا کردند. این اندیشه ها و آثار توانستند با کنار زدن و مستحیل نمودن اتوپیای هزاره ای بابیه که در نارضایتی و سرخوردگی مردم از شرایط موجود مورد توجه و استقبال واقع شده بود، باعث افق گشایی جدیدی شوندس. این افق و اتوپیای نو به واسطه اتوپیاسازی فرنگ در اندیشه و ذهنیت مخاطبان ایرانی آن عصر به خوبی شکل گرفت. این اتوپیا برسازنده درک جدید و مدرن جامعه ایرانی از مفهوم پیشرفت و گفتمان ترقی شد و آماده کننده معرفتی و جامعه شناختی ایرانیان برای شکل گیری عصر مشروطیت شد.
سیری در سفرنامه نویسی (بررسی چرایی رواج سفرنامه نویسی در ایران دوره قاجار، تحول و افول آن پس از انقلاب مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند سفرنامه نویسی در ایران، سابقه ای طولانی دارد، اما تا دوره قاجار فقط تعداد انگشت شماری، سفرنامه به زبان فارسی نگاشته شده است. از دوران فتحعلیشاه تا پایان دوره قاجار، روند سفرنامه نویسی در ایران سرعت گرفت و بیش از سی سفرنامه در وصف فرنگ و پیشرفت های آن به زبان فارسی نگاشته شد. در دوران پهلوی از سویی روشنفکران ایرانی به جای توصیف غرب، به نوشتن سفرنامه هایی در وصف کشورهایی که نظام سوسیالیستی بر آنها حاکم بود یا وصف سفر به سرزمین های دورافتاده ایران پرداختند و از سوی دیگر تعداد سفرنامه های فارسی کاهش یافت تا جایی که اندک اندک از صحنه ادبیات معاصر ایران به حاشیه رانده شد و به شکل خاطره نویسی به حیات خود ادامه داد. در این مقاله تلاش نگارنده بر آن است تا به تبیین چرایی رواج سفرنامه نویسی در یک دوره تاریخی معین، تغییر رویکرد آن در دوره ای دیگر و در نهایت به حاشیه رانده شدن آن بپردازد. چنین به نظر می رسد که کارکرد سفرنامه ها در دوران قاجار، یعنی معرفی نظام فکری، اجتماعی و سیاسی غرب، سبب رونق آن در این دوره شده باشد. با تحقق نظامی سیاسی مشروطه و برخی پیشرفت های اجتماعی دیگر در دوران پهلوی، همچنین نفوذ گرایش های سوسیالیستی و کمونیستی در این دوران، توجه روشنفکران به جای غرب، متوجه کشورهایی شد که نظام اشتراکی بر آنها حاکم بود، در نتیجه برای آزمودن این نظام، به این کشورها سفر کردند و سفرنامه هایی در وصف آنها نگاشتند. از سوی دیگر با شکل گیری گفتمان غربزدگی و بازگشت به خویشتن، توجه جامعه روشنفکری ایران معطوف به نواحی دورافتاده داخلی ایران شد و سفرنامه هایی در توصیف این نواحی نگاشته شد. در نهایت با از تب و تاب افتادن این گفتمان ها سفرنامه نویسی به شیوه گذشته، اندک اندک از رونق افتاد و بیش تر به شکل خاطره نویسی به حیات خود ادامه داد.
تصویرشناسی در سفر عبدالله مستوفی به روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از رهگذر تصویر شناسی یا بازنمایی بیگانه این فرصت فراهم می شود تا ملت ها چهره «خود» را در آیینه «دیگری» ببینند، گفت وگوها آغاز شود و با شناخت «غیر» و دیگری به شناخت «من» برسند. دیگربودگی و ضرورت شناخت غیر برای رسیدن به آگاهی از خود اهمیت دارد. سفرنامه ها از نمونه اسنادی هستند که با مطالعه لایه های مختلف آن با توجه به کلیدواژه های تصویرشناسی مانند من، غیر، دیگری، نگاه طبقه بندی شده، قضاوت و تفکر کلیشه ای می توان به معنای زیرین متن نزدیک شد. این لایه ها در چهار مرحله در شرح سفر عبدالله مستوفی (1257 1329) به روسیه در کتابش به نام شرح زندگانی من خوانش می شوند. در لایه نخست با توجه به تفاوت بین من، غیر و دیگری به تأثیرپذیری من از «غیرها و دیگرهایی» که در زندگی نویسنده وجود دارد خوانش انجام می شود. در لایه دوم نگاه طبقه بندی شده من (مستوفی) به دیگری بررسی می شود. در لایه سوم برش های مستوفی از واقعیت روسیه و تأثیر کلیشه ها و انگاره های ذهنی او بر آنها مطرح می شود. در لایه چهارم ساختار زبانی و توصیف های وی است. در نهایت، سفر مستوفی به روسیه از نگاه و ذهنیت وی متأثر است و گزارشی از واقعیت تام و قطعی نیست. با روشن ساختن نحوه تفکر و زندگانی وی، دوره زمانی و نوع روابط سیاسی و فرهنگی دو کشور ایران و روسیه، به همراه پیش فرض ها و انگاره های ذهنی وی به شناخت نسبی تصویر ارائه شده او از روسیه می رسیم
روایت زندگی زنان در منابع عصر صفوی
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
95-109
حوزه های تخصصی:
تاریخ زندگی زنان در دوران پیشامدرن به دلیل کمبود منابع، چندان روشن نیست. از یک سو منابع تاریخنگاری رسمی به زندگی مردمان عادی توجهی نداشته، و تنها بر مسائل سیاسی، جنگها و حالات و احوالات شاهان و امرا تمرکز دارد، و از سوی دیگر در تاریخنگاری مردسالار جایی برای بررسی و حضور زنان متصور نیست؛ البته عدم ذک ر وضعیت زندگی زنان دقیقا به این معنی نیست که آنان تاثیری بر جامعه نداشته اند؛ زیرا زنان همواره نیمی از جمعیت را تشکیل می داده و همیشه در سطوح مختلف اجتماع نقش داشته اند. اگر چه آنان نیمه پنهان جامعه بوده اند، اما شواهد نشان می دهد پیوسته از جنبه های مختلف بر جامعه تاثیر گذاشته اند. در این جا برای شناخت بهتر وضعیت زندگی زنان به بررسی منابعی می پردازیم که می توانند ما را در چنین پژوهشی کمک و یاری نمایند.
تأثیرپذیری ادبیات اروپا و آمریکا از حافظ
حوزه های تخصصی:
آلمانی ها قبل از کشورهای دیگر اروپایی با حافظ آشنا شدند. آدام اولئاریوس مترجم اولین هیأتی بود که از آلمان به ایران آمد. او در سفرنامه اش، اطلاعاتی از ادبیات ایران به دست داد، که سبب آشنایی شارل رویچکی با حافظ و ترجمه چند غزل از او به زبان لاتین و آلمانی گردید. اولین ترجمه کامل دیوان حافظ توسط فون هامر در سال 1812 به انجام رسید. گوته از این ترجمه بهره برد و دیوان غربی شرقی خود را سرود. پس از او مترجمان دیگری چون روکرت، پلاتن، هلموت ریتر، دامر و.. . به ترجمه دیوان حافظ همت گماشتند.
انگلیسی ها نیز در قرن هجدهم با حافظ آشنا شدند. توماس هاید برای اولین بار، غزل نخست حافظ را به لاتین ترجمه کرد. نخستین اروپایی که اشعار حافظ را به فرانسه و انگلیسی برگرداند، ویلیام جونز بود. پس از او، مترجمان بسیاری چون ریچاردسون ، گرترود بل ، نیکلسون و... به این امر اهتمام ورزیدند.
فرانسویان، دیرتر از کشورهای دیگر حافظ را شناختند. تاورنیه اولین جهانگرد فرانسوی است که از محبوبیت حافظ در میان ایرانیان مطالبی ارائه داد. گرچه مترجمینی چون دوفرمری، نیکلا، دوویلر، آرتورگی و...تحت تأثیر حافظ قرار گرفتند ولی هیچ کدام نتوانستند تمامی اشعار حافظ را ترجمه کنند.
در امریکا نیز شکل گیری مکتب تعالی گرایی، گرایش به ادبیات شرق را رواج داد. امرسون از بنیان گذاران این مکتب، نخستین بار اشعار حافظ را برای آمریکایی ها ترجمه کرد.