ایرج اعتصام

ایرج اعتصام

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۰ مورد.
۱.

تبیین تطبیقی نظام های هندسه فراکتال در سازماندهی معماری و آرایه های مسجد نصیرالملک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام های هندسی طبیعت هندسه فراکتال معماری سامانه ای مسجد نصیرالملک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۵
هندسه ایرانی حاصل جهان بینی معمار ایرانی در شناخت دیدگاه های فلسفی، علوم طبیعی و ریاضیات کاربردی است. ساختار معماری و کاربرد آرایه های هنر ایرانی برگرفته از الگوهای هندسه طبیعت در سازماندهی انواع کاربندی ها و تزئینات آسمانه، دیدگاه مخاطب را به هستی شناسی و زیباشناسی در مفاهیم نقش ها می گشاید. در این راستا از منظر علوم جهان شناختی نوین، علم فراکتال مطالعه در ساختار و هندسه طبیعت است که در این منطق یک تعامل مستقیم بین معماری ایران، کارکرد، به کارگیری هنر تزئینات و هندسه فراکتال مطرح می شود. اهداف این پژوهش عبارت است از: ۱. تببین انتظام هندسی و اقتباس ویژگی های کاربردی در ساختار فراکتال ۲. توصیف چگونگی ترکیب بندی و سلسله مراتب اتصالات در مسجد نصیرالملک از منظر معماری سامانه ای ۳. ارزیابی کیفیت فراکتالی نقش های آسمانه در طاق چشمه های مسجد نصیرالملک بر مبنای الگوهای جامع فراکتال. بنابراین پرسش هایی که مطرح می شود: ۱. آیا نظام های هندسه طبیعت در سازماندهی معماری مسجد نصیرالملک قابل تبیین است؟ ۲. چگونه عناصر معماری، ترکیب بندی و ایجاد آرایه ها در مسجد نصیرالملک با ویژگی های هندسه فراکتال قابل تطبیق است؟ روش تحقیق همبستگی و نوع پژوهش کاربردی است که به صورت پدیدارشناسانه و کیفی مورد مطالعه قرار می گیرد. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، منابع علمی و مراجع الکترونیکی انجام می شود. تجزیه و تحلیل به شیوه الگوبرداری فرمی و کارکردی است. در این مطالعه هفت مرحله هندسه مدار در مراتب سازماندهی ساختار نمونه فراکتالی تبیین می شود. نظام های هندسی فرم های آزاد و هندسه متمرکز به مرکز در فراکتال به عنوان ساختار خودسازمانده، روند معتبری را در سازماندهی معماری و آرایه های مسجد نصیرالملک نشان می دهند. ویژگی های هندسه فراکتال، استوار بر خودمتشابهی، خودسازماندهی و وحدت است که در ارزیابی کیفیت فراکتالی مسجد نصیرالملک با استفاده از مدل تطبیقی-توصیفی شرح داده می شوند. بر اساس نتایج تحقیق، انتظام های هندسه طبیعت به عنوان ایده ای کارآمد در ساختار معماری، ترکیب بندی عناصر، سلسله مراتب اتصالات و بیان مفاهیم زیباشناسی هنر تزئینات در سازماندهی معماری و آرایه های مسجد نصیرالملک ایجاد شده است. 
۲.

بازشناسی تحولات شیوه مواجهه با باغ های درون شهری از منظر آسیب شناسی تخریب (موردپژوهی: شهر تهران، سال های 1357 تا 1398 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۴۳
در سال های اخیر در کلان شهر تهران، یکی از مسائل چالش برانگیز در حوزه معماری و شهرسازی، شیوه مواجهه با باغ های درون شهری بوده است. در دوره حاضر، در کلان شهر تهران با وسعت حدود هفت صد کیلومترمربع، باغ هایی پراکنده در برخی مناطق شهری باقی مانده است که شیوه مواجهه با آن ها در ضوابط، مقررات و طرح و برنامه های توسعه شهری معین شده است. این پژوهش پس از بررسی ادبیات و پیشینه موضوع، به بررسی تحولات باغ های تهران، دسته بندی آن ها براساس معیارهای مختلف، منفعت ناشی از باغ و گروه های ذینفع می پردازد و نیز از منظر منفعت باغ های تهران، سه دوره متفاوت را در شیوه مواجهه با باغ ها متمایز می کند. این پژوهش، با محورقراردادن مداخلات معمارانه و شهرسازانه، در جستجوی راهبردها و در ذیل آن، راهکارهای یکپارچه، میان ذینفعان متنوع و متکثر است، به گونه ای که این راهبردها و راهکارها، تضمین کننده حفاظت از ارزش باغ های شهر تهران باشد. منظور از مداخله معمارانه و شهرسازانه، مداخلاتی از نوع وضع ضوابط و مقررات احداث بنا، نحوه استفاده از قطعات زمین، برنامه کاربری و مسائلی از این قبیل است. این پژوهش به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه پژوهش های «کیفی» از نوع «توسعه ای یا کاربردی» است. پژوهش با دو نمونه مواجه بود: خبرگان و ذینفعان. انتخاب خبرگان از نوع هدفمند، غیرتصادفی و از گونه گلوله برفی بوده است. مقصود از ذینفعانِ مرتبط با منفعت خصوصی در باغ های تهران، دو گروه اصلی مالکین و سرمایه گذاران، مقصود از ذینفعانِ مرتبط با منفعت عمومی، در حالت کلی عموم شهروندان و کلیت شهر است. این پژوهش همچنین تضادهای میان منفعت خصوصی و منفعت عمومی را از منظر سویه های مختلف حقوقی، مدیریتی، اقتصادی، فنی، فرهنگی و اجتماعی بررسی می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشترین تضاد میان عموم شهروندان با گروه های دیگر ذینفع در عوامل اقتصادی و مدیریتی بوده است، درحالی که بیشترین تضاد میان گروه های ذینفع خصوصی با هم در عوامل فرهنگی و اجتماعی بوده است و تضاد منافع در عوامل اقتصادی ندارند.
۳.

بررسی خوانش دلبستگی مکانی بر مبنای عناصر هویتی معماری مسکونی (مطالعه موردی: معماری مسکونی دوره پهلوی دوم بین شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی مکانی هویت مکانی وابستگی مکانی معماری پهلوی دوم معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۰
دوره پهلوی دوم سرآغاز فراگیر شدن جنبش مدرن و تغییر شکل در سبک های معماری و ارائه الگوهای نوین در آن بوده است. این امر سبب شده است که بناهای معماری شاخص و برجسته ای خصوصا در معماری مسکونی طراحی و اجرا شوند که پس از گذشت چند دهه از اجرای آن ها، هنوز دارای جذابیت های کالبدی، معنایی و عملکردی باشند. در همین راستا، این پژوهش در پی بررسی خوانش ادراکات شهروندان تهرانی از این بناها با در نظر گرفتن عوامل دلبستگی مکانی و بر مبنای عناصر هویتی توسط شهروندان با استفاده از روش پیمایش پرسشنامه ای و مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. خوانش ادراکات شهروندان تهرانی از سه مجتمع مسکونی اکباتان، بهجت آباد و اسکان نشان دادند که که مرحله اول خوانش این بناها، ویژگی های عملکردی آنان است که این امر موجب اثرگذاری بر عامل وابستگی مکانی در تصورات ذهنی افراد شده و در درجات بعدی به شکل گیری هویت و دلبستگی مکانی منجر شده است.
۴.

عوامل مؤثر بر شکل گیری حس مکان ماندگار در اذهان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس مکان معانی ادراک کیفیت ماندگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۹۶
بررسی عوامل مؤثر بر جاودانگی و مقبولیت یک اثر معماری در میان عموم از آن جهت لازم و ضروری است که امروزه بحران در زیستگاه های بشری ناشی از عدم توجه کافی به مقوله مکان و کیفیات آن در خلق فضاهای معماری و شهری قابل تأمل است. شرط لازم برای ماندگاری مکان در اذهان، برخورداری آن مکان از حس تعلق اکثریت مخاطبان است؛ لذا معنای مکان و عوامل تشکیل دهنده حس تعلق به آن، می تواند در دستیابی به هدف پژوهش، یعنی عوامل ایجاد حس مکان ماندگار در اذهان عمومی کمک شایانی نماید. در پژوهش حاضر با تعریف مکان و عوامل تشکیل دهنده حس مکان، بر پایه تحلیل محتوای متون به دست آمده از روش کتابخانه ای، مدلی با عنوان عوامل ایجاد مکان ماندگار در اذهان عمومی ارائه می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد، برای ایجاد مکان ماندگار در اذهان عموم، توجه توام به سه عامل محیط، تصورات و مدیریت ضروری است.
۵.

رابطه معنایی میان انسان و طبیعت مبتنی بر بنیاد حکمت متعالیه (نقش گرایش های زیست دوستی انسان در تعالی و کمال او)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه صدرالمتألهین انسان طبیعت فناوری زیست دوست محیط زیست رابطه معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۸
هدف: عالم طبیعت، مظهر الوهیت و حرکت است. جوهر وجود انسان اگر با طبیعت عجین گردد، هم خود در سفری روحانی قرار خواهد گرفت و هم به ظهور علوم نوینی جهت ایجاد جهانی سبزتر و پاک تر قدم برخواهد داشت. انسان متأله به عنوان خلیفه الله طبیعت مقدس را حفظ می نماید. پژوهش انجام شده باهدف بیان نسبت الوهیت موجود در طبیعت با تعالی روح آدمی در پی ایجاد نسبت هایی فلسفی و علمی میان تعالیم صدرالمتالهین درباره طبیعت با فناوری های نوین زیست دوست، به جهت ارتقا کیفیت زندگی انسان ها می باشد. روش شناسی: پژوهش به روش کیفی (نظریه زمینه ای) با راهبرد تحلیل داده انجام شده است، کدگذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین انجام شده است. داده های پژوهش به صورت متنی و معنایی و از طریق هجده مصاحبه عمیق به دست آمده اند، سپس با منطق استقرایی و به صورت تحلیل تفسیری موردبررسی قرار گرفته اند و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای[1] انجام شد. یافته ها: پارادایم به دست آمده از نتایج، حاکی از نسبت مستقیم دو حوزه حکمی طبیعت و محیط زندگی عینی انسان می باشد که نشان می دهد، جوهر وجودی آدمی در مجاورت با طبیعت در حرکت رو به کمال قرار خواهد گرفت. نوآوری (ارزش): تحلیل معنایی رابطه انسان و طبیعت بر بنیاد حکمت متعالیه، به دو حوزه معماری زیست دوست و فلسفه حکمت متعالیه صدرالمتألهین پرداخته است. مطالعه میان رشته ای در این دو حوزه امری نوین می باشد که به تحلیل یک اندیشه فلسفی در دنیای طراحی جدید پرداخته است. نتیجه گیری: حکمت متعالیه صدرالمتالیهن در موارد بسیاری از جوهر موجود در طبیعت و نسبت آن با انسان یاد کرده است. زندگی در محیط های طبیعت دوست عاملی بر ارتقا کیفیت زندگی انسان می باشد. با صنعتی شدن زندگی، ضرورت وجود فناوری های نوینی گیاهی، در محیط زندگی انسان، احساس می شود. مقولاتی چون توسعه انسانی، بالندگی و تغییر انسانی، نتایج به دست آمده از پارادایم پژوهش می باشند که خود مبرهن تحولی در ارتقا کیفیت زندگی انسان ها هستند.
۶.

توسعه شناخت فضای جغرافیایی از طریق تجربیات معمارانه (نمونه موردی: بررسی شناخت فضایی دانش آموزان دبستانی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای جغرافیایی محیط شناخت فضایی پرسپکتیو مسیریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۵۳
از آنجایی که فضای جغرافیایی یک فضای ذهنی است، به دلیل تفاوت شناخت فضایی افراد مختلف، ادراک آن، از فردی به فرد دیگر قابل تغییر است. این شناخت وابسته به تجربیات فرد از محیط پیرامونش بوده و قابل آموزش می باشد. از سوی دیگر بهترین دوران برای این آموزش، سنین پایین است. اما این مسأله کمتر مورد توجه بوده است. لذا، هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تجربیات معمارانه از محیط پیرامون بر شناخت فضایی دانش آموزان در شهر تهران بود. این پژوهش به روش شبه آزمایش صورت گرفت. این امر از طریق سنجش فهم پرسپکتیو و توانایی مسیریابی دانش آموزان قبل و بعد از تجربیات معمارانه ار محیط پیرامون انجام شد. در این راستا، از پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. مدل مورد استفاده، آزمون تحلیل کواریانس یک طرفه (آنکوا) بود. آزمون ها شامل سنجش شناخت فضایی از طریق ترسیم پرسپکتیو از منظر با روش کروکی از تصویر ذهنی منظر و تکالیف مسیریابی بود. برای سنجش اعتبار، از اعتبار صوری و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برای شناخت فضایی و ابعاد آن بالای۰/۷۰ است. معناداری در اثربخشی تجربیات معمارانه از محیط پیرامون در فهم پرسپکتیو و توانایی مسیریابی که جزئی از شناخت فضایی هستند، توسعه شناخت دانش آموزان از فضای جغرافیایی را نشان داد.
۷.

بررسی مکان از منظر هرمنوتیک فلسفی هایدگر (مطالعه موردی: فرهنگسرای نیاوران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکان هرمنوتیک فلسفی هایدگر دازاین فرهنگسرای نیاوران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۷۳
در دوران معاصر، انسان ها موفق به کشف زوایایی از مقوله هرمنوتیک شده اند که همیشه در حال انجام آن بوده اند، ولی کمتر به آن توجه کرده اند. هرمنوتیک فلسفی به معنای دقیق کلمه، مشخصا به فهم اشاره می کند و آن هم، فهم خالص است. در فرآیند ادراک و فهم هر مقوله ای اصولا دو سویه وجود دارد. یک سویه در اثر و یک سویه در مخاطب. دنیای هرمنوتیک فلسفی هایدگر مربوط به زبان مخاطب و نحوه برخورد او با اثر است. ارتباط بین مخاطب و اثر یک ارتباط فلسفی می باشد. بحث مکانمندی یکی از محورهای اصلی هرمونتیک هایدگر است. تلاش برای تطبیقی کاربردی آن با مکان های کنونی می تواند زمینه را برای بهره جویی بهتر انسان از مکان در معماری مدرنفراهم سازد. پژوهش حاضر از روش استدلال منطقی با تکیه بر روش پژوهش کیفی و توصیفی و تحلیلی با دیدگاه هرمنوتیک فلسفی انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات در دو دسته اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی بوده، محقق با انجام مصاحبه های باز و عمیق با کشف ابعاد تقریب از طریق خوانش متون به اشتراک گذاشته از روایت مکان هایدگر و شولتز و کاربران، می توان به مدلی برای ارائه الگوها و مؤلفه های کیفی مؤثر بر فضاهای معماری در فرایند فهم مکان و احساس این همانی با فضا دست یابیم. مؤلفه های به دست آمده از یافته های تحقیق برای فهم مکان فرهنگسرای نیاوران شامل: جهت یابی، شناسایی، خط آسمان، دیالکتیک بیرون و درون، هندسه و محیط که میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها را در فرایند خلق مکان می توان خوانش کرد. اهداف پژوهش: 1.بررسی مکان از منظر هرمنوتیک فلسفی در معماری. 2.بررسی مکان مندی دازاین با توجه به فرم، فضا و مکان در فرهنگسرای نیاوران سؤالات پژوهش: مکان از منظر هایدگر در معماری ب اساس چه مؤلفه هایی شکل می گیرد؟ هرمنوتیک فلسفی هایدگر چگونه در فرهنگسرای نیاوران نمود پیدا می کند؟
۸.

ارزیابی اصول معماری منطبق در آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند، به منظور ارتقاء هویت شهری (مطالعه موردی: بازارهای سنتی کرمان)

کلیدواژه‌ها: هویت شهری معماری منطبق معماری همجوا ر تکنولوژی فضاهای گمشده بازارهای سنتی کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۲
در پژوهش حاضر به ارزیابی اصول معماری منطبق در آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند، به منظور ارتقاء هویت شهری در بازارهای سنتی کرمان پرداخته شد. این تحقیق از نظر هدف اکتشافی - توصیفی، از نظر نوع داده های مورد استفاده کیفی، از نظر محل اجرا میدانی، از نظر روش پیمایشی و از نظر زمانی، مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارمندان سازمان میراث فرهنگی استان کرمان و همچنین گردشگران بناهای ارزشمند تاریخی شهر کرمان به ویژه بازارهای سنتی می باشد. در این تحقیق برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد که تعداد 65 نمونه برای مدیران و کارمندان سازمان میراث فرهنگی استان کرمان و تعداد 165 نمونه برای گردشگران بازارهای سنتی کرمان و در مجموع 230 نمونه به دست آمد. یافته های تحقیق نشان داد، در سطح اطمینان 95 درصد سیستم سازه و تأسیسات نوین، ایجاد شفافیت فضایی، ویژگی های اقلیمی و حفظ ارزش های منطقه اثر معناداری بر آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند در بازارهای سنتی کرمان دارد؛ اما ترکیب فناوری های نو با فرم های بومی اثر معناداری بر آفرینش های معماری هم جوار با بناهای ارزشمند در بازارهای سنتی کرمان ندارد. همچنین، اصول معماری منطبق و معماری هم جوار اثر معناداری بر هویت شهری دارد. بنابراین نتایج نشان می دهد، که اگرچه استفاده از تکنولوژی و پیاده سازی کلیه معیارهای فنی و مهندسی و منطقی حاصل از دستاوردهای علوم تجربی در ساختمان سازی، به نحو مطلوبی در معماری هم جوار بناهای ارزشمند بازارهای سنتی کرمان انجام شده است، ولی استفاده از خلاقیت های معمارانه در انواع هندسه ها، احترام و احتیاط در نحوه برخورد با طبیعت، بهره وری کامل از شرایط متنوع اقلیمی , ارزش دادن به فرهنگ بومی به دست فراموشی سپرده شده است.
۹.

تبیین نقش فرایند حل مسئله خلاق بر ارتقای رقابت پذیری طرح معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرایند طراحی حل مسئله خلاقیت رقابت پذیری طرح معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
فرآیند خلاقانه حل مسئله، به عنوان فعالیتی شناختی در فرایند طراحی معماری، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فرایند طراحی شامل ظهور، تکامل، دگردیسی ایده ها و شکل گیری مفاهیم می شود. آنچه مطرح شدن این مفاهیم را برای دستیابی به خلاقیت و رقابت پذیری طرح مهم می کند، تبیین ضروری ترین مؤلفه های مؤثر بر هر یک از این دو رویکرد در فرایند طراحی است. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به رابطه ای معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری در حوزه آموزش معماری است. به این ترتیب که روش تحقیق پس از تبیین مؤلفه های دو مقوله ازطریق یک فرآیند چندمرحله ای پیاده سازی شده است. روش پژوهش در تحقیق حاضر به صورت «استدلال منطقی» است و با استفاده از تدابیر «تحلیلی توصیفی»، با رویکردی کیفی و کمی، انجام شده است. پژوهش پیش رو ازطریق ارزیابی این روابط با سنجش و نقد طرح های معماری ارائه شده در پروژه های «طرح معماری ۶» گروهی از دانشجویان با موضوع آزاد و از منظر گروهی از داوران انجام شده است. بدین منظور با استفاده از ابزار پژوهشی پرسشنامه به تبیین رابطه معنادار بین مؤلفه های دو رویکرد مذکور پرداخته شده است و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. نتایج کلی پژوهش نشان دهنده رابطه ای دوسویه به صورت مستقیم و معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری طرح معماری است.
۱۰.

برنامه ریزی و طراحی بسترهای گیاهی هوشمند در شکل کشاورزی عمودی خانگی در فضاهای مسکونی و شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی زیست دوست کشاورزی عمودی خانگی کشاورزی شهری دیوار زنده گیاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۷۲
فناوری کشاورزی عمودی خانگی از دستاوردهای مشترک معماری زیست دوست و کشاورزی است. اهداف کشاورزی شهری علاوه بر تولید محصولات کشاورزی خانگی جهت تامین امنیت غذایی در شاخه بهداشت اقتصادی خانوار، دوستی با طبیعت می باشد. هدف پژوهش،برنامه ریزی عملکرد طراحی بسترهای سبز هوشمند در قالب کشاورزی عمودی خانگی جهت تولید برخی محصولات کشاورزی در خانه و سالم سازی محیطی در جغرافیای ایران می باشد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کمی و پیمایشی است. داده های پژوهش ابتدا، پس از تحلیل محتوای نمونه مطالعات موردی اجرا شده جهانی قابل تطبیق با اقلیم ایران، از منابع دست اول انتخاب شد؛ملاک های اندازه اثر، اطلاعات کافی برای پژوهش کمی، روش نمونه گیری و آماری صحیح و روایی و پایایی مدنظر قرار گرفت . شش مولفه براساس جنبه های نظری ویژه انتخاب شد، روایی مولفه های فوق با نظر اساتید و متخصصان کشاورزی و برنامه ریزی معماری تایید شد. برمبنای مولفه های به دست آمده، پرسش نامه ساختاریافته ای بین اعضای نمونه، به عنوان پیش آزمون توزیع شد.پس از ورود داده ها با نرم افزار spss، ضریب آلفای کرونباخ 948 % محاسبه گردید. پرسش نامه با پایایی میان صد نفر از مهندسین کشاورزی و اقتصاد کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی توزیع گردید. نتایج آزمون tتک نمونه ای، این فناوری را موثر در بهبود بحران های مطرح شده و عاملی برای ارتقا کیفیت زندگی ارزیابی نمود. از آزمون فریدمن جهت مقایسه مولفه های کشاورزی عمودی خانگی استفاده شد. با فناوری کشاورزی عمودی خانگی می توان اطلاعات سودمندی در زمینه برنامه ریزی طرح و توسعه شیوه های اجرایی کشاورزی عمودی خانگی، در زیستگاه های شهری بدست آورد.
۱۱.

استعاره به مثابه امتداد قیاس و شیوه استدلال طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قیاس استعاره استدلال فرایند طراحی طراحی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۱۸۷
بیان مسئله : اگرچه حوزه فرایندپژوهی جوان است اما پژوهش های این حوزه سیر تحولی پرفرازونشیبی را طی کرده اند که محل بازنمایی تنوع شیوه های فکری و نظری حاکم بر آن است. غالب پژوهش ها با رویکرد تحلیلی و نگاه تجزیه گرا تجربه های امر طراحی را تشریح کرده اند. در این پژوهش ها، غالباً از شیوه اندیشیدن به مسئله طراحی غفلت شده است. به موجب همین نگاه تجزیه گرا، جوهره فرایندها از دست خواهد رفت اما فرایند طراحی خود شیوه ای از اندیشه ورزی است. لاجرم، فرایند طراحی، فارغ از شناخت ناشی از تلاش های فرایندپژوهان، شیوه های استدلال منطقی را در ازای نیل به هدف خود به استخدام درخواهد آورد. به همین واسطه این پژوهش تلاش دارد تا به چیستی نسبت میان قیاس واستعاره به مثابه روش استدلالی پی ببرد. همینطور به این پرسش پاسخ دهد که تأثیر استعاره، به مثابه روش استدلالی در خلق اثر معماری چیست؟ هدف پژوهش : شناخت نسبتِ میان قیاس و استعاره به مثابه شیوه استدلالی پایه در روش های طراحی و کاربست منطقی آنهاست. روش  پژوهش : در دو مرحله از استدلال قیاسی و استنتاجی استفاده شده است و برای گردآوری داده ها، از روش های کتابخانه ای کمک گرفته و در روش تحقیق از روش های استدلال منطقی استفاده شده است. نتیجه گیری : در این پژوهش در دو به فهم نقش و چگونگی کارکرد استدلال منطقی در فرایند طراحی معماری و بررسی تأثیر استعاره به منزله شیوه ای استدلالی پرداخته و طبق یافته های آن، قیاس و استعاره از فراگیرترین روش های منطقی هستند که در یک سازوکار چهاربخشی معین، نقشی بنیادین در آفرینش آثار معماری ایفا می کنند. استعاره نوعی از قیاس است که با حفظ ویژگی های شاخص، قیاس منجر به خلق اصالت و معنای مضاعف در اثر معماری می شود.هدف: شناخت نسبتِ میان قیاس و استعاره به مثابه شیوه استدلالی پایه در روش های طراحی و کاربست منطقی آنهاست. روش تحقیق: در دو مرحله از استدلال قیاسی و استنتاجی استفاده شده است و برای گردآوری داده ها، از روش های کتابخانه ای کمک گرفته و در روش تحقیق از روش های استدلال منطقی استفاده شده است. نتایج: پژوهش حاضر به فهم نقش و چگونگی کارکرد استدلال منطقی در فرایند طراحی معماری و بررسی تأثیر استعاره به منزله شیوه ای استدلالی طبق یافته های این پژوهش، قیاس و استعاره از فراگیرترین روش های منطقی هستند که در سازوکار چهاربخشی ای معیّن نقشی بنیادین در آفرینش آثار معماری ایفا می کنند. استعاره نوعی از قیاس است که با حفظ ویژگی های شاخص قیاس منجر به خلق اصالت در اثر معماری می شود.
۱۲.

مقایسه تطبیقی آرایه آرامگاه های دوران اسلامی در استان های گیلان و مازندران متأثر از عوامل فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرایه آرامگاه ها آرامگاه های اسلامی استان گیلان استان مازندران عوامل فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۷۷
آرایه ها جزء مشخصی از معماری اسلامی بوده اند، همانند آرامگاه های اسلامی که آرایه عنصر جدایی ناپذیر از معماریشان است. از طرفی در استان های گیلان و مازندران آرامگاه های اسلامی از نظر آرایه بندی مرتبط با معماری دارای شکل خاص خود بوده اند و از بخشی به بخش دیگر در این دو استان تفاوت هایی در آرایه آرامگاه های اسلامی دیده می شود، بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناخت و تحلیلی آرایه آرامگاه های اسلامی در استان های گیلان و مازندران با توجه به تأثیر عوامل فرهنگی است و این سوالات مطرح می گردد که آرایه آرامگاه های اسلامی در استان های گیلان و مازندران دارای چه خصوصیاتی است و چه عوامل فرهنگی در شکل گیری آنها موثر است؟ روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی_تحلیلی بوده و ارزیابی داده ها از طریق مقایسه تطبیقی انجام گرفته است. انتخاب نمونه ها بر اساس شکل متداول آرامگاه ها از سمت غرب گیلان به سمت شرق مازندران صورت گرفته است، در این رابطه نمونه های متداول غرب گیلان مربوط به دوره قاجار و نمونه های متداول شرق گیلان مربوط به دوره صفویه و بیشتر قاجار بوده و نمونه های متداول در غرب و شرق مازندران مربوط به دوره تیموری و قاجار است. نتیجه پژوهش نشان می دهد عوامل فرهنگی که در اینجا آداب و باورهای مذهبی و عرفی جامعه است باعث تفاوت های موجود در آرایه آرامگاه های اسلامی در این دو استان گشته به طوری که در غرب گیلان به دلیل مذهب سنی و معیشت شبانی آرامگاه های ساده با دیوار مشبک رواج یافته است و عمده آرایه آنها مربوط می شود به گره سازی دیوارهای مشبک چوبی و کنده کاری روی سرستون ایوان های کوچک دور بنا و صندوق محل دفن؛ در حالی که در شرق گیلان به دلیل رواج مذهب شیعه و اهمیت بزرگ داشت شخصیت های دینی جزئیات و آرایه های بیشتر متداول است و عمده آرایه این آرامگاه ها در کنده کاری روی چوب در بدنه ستون، سرستون ها و شیرسرها و همچنین درها و صندوق ها دیده می شود. علاوه بر این به دلیل باورهای مذهبی شیعه نقاشی های دیواری با مضامین مذهبی از دیگر آرایه های آرامگاه های شرق گیلان است. در بخش غربی و شرقی مازندران آرامگاه های ایوان دار مربوط به دوره قاجار از نظر آرایه و عوامل شکل گیری آرایه ها به مانند آرامگاه های شرق گیلان هستند با این تفاوت که آرایه نقاشی دیواری درآنها وجود ندارد؛ علاوه بر آن به دلیل ارتباط مستقیم مازندران با مرکز ایران و همچنین عرف جامعه آرامگاه های برجی که بیشتر مربوط دوره تیموری بودند در مازندران رواج داشته اند که البته در غرب مازندران به دلیل دور بودن از مرکز حکومت شیعه مذهب مرعشیان یعنی شهر ساری سادگی و کیفیت کم در معماری و آرایه آرامگاه های برجی دیده می شود؛ اما در شرق مازندران آرامگاه های برجی از عظمت و تجمل بیشتری برخوردارند و به طورکلی عمده آرایه های آنها به صورت ساختاری و در بخش انتقال به گنبد دیده می شود.
۱۳.

تبیین الگوهای کاهش آسیب پذیری هویت فرهنگی، اجتماعی شهرک اکباتان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت هویت فرهنگی - اجتماعی آسیب پذیری شهرک اکباتان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۸۷
فرایندهای تعامل فرهنگی به عنوان مناسب ترین تعریف هویت فرهنگی برای معماری بیان می شوند، حال آنکه هویت اجتماعی توسط اشخاص جامعه به معماری داده می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر؛کاهش آسیب پذیری هویت فرهنگی- اجتماعی شهرک اکباتان تهران است. لذا پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی دریافت که شهرک اکباتان در طول مراحل و زمان ساخت خود از شبیه شدن به معماری دوره ای خاص اجتناب نموده و سعی در استفاده از اصول و ارزش های فرهنگی به جای تقلید ظاهری و شکلی داشته است، لیکن در چند سال اخیر شاهد عدم توجه به این امر هستیم، چراکه برپانمودن فضاهای تفریحی و مراکز خرید در قلب مجموعه و برخورداری از فرمی مدرن، هویت فرهنگی این شهرک را خدشه دار نموده است. حال در جهت بهبود و ارتقاء هویت اجتماعی- فرهنگی در شهرک اکباتان می بایست ضوابط و مقرراتی همسو با خود شهرک از جمله افزایش تعداد فضاهای باز مانند پارک ها و زمین های بازی متناسب با گروه های سنی مختلف، افزایش طول و عمق فضاهای مابین بلوک های مسکونی جهت تسریع در رفت و آمد در صورت بسته شدن راه های اصلی، تقویت شبکه چیدمان مبتنی بر الگوهای ستاره ای و شعاعی به منظور تسریع در ورود و خروج جمعیت و کاهش ترافیک و جانمایی فضاهای باز مابین بلوک ها با قابلیت دسترسی سریع برای ساکنین محله تنظیم گردد. بنابراین می توان بیان نمود که تمهیدات طراحانه در معماری شهرک اکباتان برای حفظ پایداری و حیات در بستر هویت و فرهنگ منطقه و تداوم فعالیت های خود ملزم به رعایت معیارهایی این چنین می باشد.
۱۴.

زیبایی رسانه ای فناوری ساخت در آثار منتخب از بناهای یادمانی معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی رسانه ای مصالح ساختمانی فناوری فرایند تحلیل شبکه ای فازی دیمتل لومان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۳۸۴
اهداف: کارکرد زیباشناسانه فرم بنا یکی از دغدغه های طراح بناهای یادمانی است که عموماً تحت الشعاع مسائل متعدی مانند شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار می گیرد. هدف تحقیق، بحث در چگونگی تاثیر مصالح و فناوری ساخت بر زیبایی با تکیه بر موضوع هویتِ عینی فرم به عنوان یکی از کلیدی ترین موضوعات در این زمینه است. هدف دیگر،بررسی تاثیر مصالح و فناوری ساخت بر کارکرد زیباشناسانه فرم بناهای یادمانی است. روش ها: برای پردازش پیچیدگی، ابتدا از نتایج تحقیقی که به شیوه ی استدلال منطقی، چارچوبِ نظریِ سیستم های اجتماعی لومان که مدعی کاهش پیچیدگی از طریق تفکیک و تمایز است، را به هنر معماری تعمیم داده است، استفاده شد؛ سپس به شیوه ی دیمتل میزان تاثیر هر یک از شاخصه ها و روابط بین آنها مشخص می شود. یافته ها: یافته های بر اساس روش فرآیند تحلیل شبکه ای فازی، تاثیر فاکتورهای موثر بر زیبایی فرم بررسی گردید و چهار بنای یادمانی، بر این اساس مورد ارزیابی قرار گرفته و رتبه بندی شدند. یافته ها در نمونه های موردی آرمگاه های خیام،بوعلی،نادر و باباطاهر، در ارکان خودارجاعی (عناصر بصری و عناصر ارتباطی)، دگرارجاعی (عناصر ذهنی)، و فهم (عناصر عملی) تحلیل شدند. نتیجه گیری: مصالح، تاثیرگذارترین معیار و شکل تاثیرپذیرترین معیار در انتخاب فرم زیبا است در شرایطی که مصالح نوین از طریق فناوری ساخت موجب ایجاد شکل جدید شود و یا مصالح سنتی به شیوه ای نوین به کار گرفته شوند تاثیر مثبتی در زیبایی فرم خواهد داشت.
۱۵.

آگاهی از زلزله در معماری و تاثیر آن برسازماندهی جغرافیای سکونت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زلزله ناپایداری جغرافیای سکونت پیچیدگی معماری همساز با زلزله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۲۵۴
زلزله و پدیده های ناشی از آن، اغلب به عنوان عامل ناپایداری و بی نظمی در علوم مهندسی و معماری مطرح بوده که سبب تخریب زیرساخت شهری می گردند؛ این در حالی است که با تغییر نگاه به زلزله یعنی از ضایعه به ظرفیت و از آشوب به سازماندهی، لایه ای دیگر از این پدیده آشکار می شود. زلزله و شبکه گسل را می توان به عنوان یکی از عوامل سازماندهنده سکونت بررسی کرد که در کل جغرافیای سکونت یعنی مکان گزینی شهر و آبادی، شبکه فضایی شهر، توسعه شهر و شبکه فضایی-سازه ای خانه به صورت یک لایه پنهان اما تاثیرگذار نقش مهم داشته باشد؛ در این مقاله سعی شده است با اتکا به رهیافتی کلّ نگر و بینش سیستمی و با روش توصیفی تحلیلی به نقش خودآگاهی و تصویر ذهنی از زلزله و ارتباط و درهمتنیدگی آن با تکنولوژی قنات پرداخته شود. در انتها مدل زلزله- قنات- شهر معرفی و تاثیر آن در سازماندهی معماری و شهرسازی در مقیاسهای مختلف نشان داده می شود. پدیده زلزله در بستر اجتماعی و کالبدی شهر، پدیده ای است پیچیده که مطالعات چند وجهی و به رهیافت بین رشته ای، مابین حوزه علوم جغرافیایی، نظریه های اطلاعات و معماری وشهرسازی نیاز دارد. اهمیت این پژوهش، نگرش نو به پدیده زلزله و چگونگی تحلیل آن از حالت صرفاَ کمّی به کمّی-کیفی و گذر از مباحث مورفولوژیک محض به مباحث سمیو تپولوژیک است. این رهیافت می تواند پارادایم جدیدی را در حوزه معماری همساز با زلزله در مطالعات معاصر بوجود آورد.
۱۶.

تبیین رابطه میان میزان تعاملات اجتماعی و بالا رفتن کیفیت زیست در مجتمع های مسکونی (نمونه موردی: مجتمع مسکونی بهجت آباد، کوی نوبنیاد و برج بین المللی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مجتمع های مسکونی کوی نوبنیاد برج بین المللی تهران مجتمع مسکونی بهجت آباد کیفیت زیست تعاملات اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۵۲
امروزه کم توجهی به تعاملات اجتماعی در فرآیند طراحی به یکی از موضوعات چالش برانگیز در مجتمع های مسکونی تبدیل شده است. در کشور ایران ساخت مجتمع های مسکونی به عنوان معلولی از افزایش جمعیت، گران شدن زمین و در پی آن منفعت اقتصادی موجب تغییر شاکله فضاهای سکونتی و حذف فضاهای تعاملی از معماری مسکونی ایران گشت که از تبعات آن می توان به عدم پاسخگویی به نیازهای اجتماعی افراد و کاهش حس تعلق به مکان اشاره کرد. در این مقاله با استفاده از روش میدانی و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه میزان تعاملات اجتماعی در چندین مجتمع مسکونی مورد ارزیابی قرار می گیرند و مطالعات گویای آن است که کم توجهی به روابط انسانی در زیست جمعی، فراهم نبودن بستری مناسب جهت تعاملات اجتماعی و در نظر نگرفتن فضاهای تعاملی میان ساکنین موجب نارضایتی و درنتیجه پایین آمدن کیفیت زندگی در مجتمع های زیستی شده است.
۱۷.

رتبه بندی شاخص های کمّی و کیفی مسکن با کاربست فن دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن اجتماعی شاخص های مسکن مسکن اقشار کم درآمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۳۸۱
تبیین موضوع: تامین مسکن شهری مناسب به ویژه برای اقشار کم درآمد، از مهمترین مسایل و چالش های پیش روی کشورهای جهان است. تقریباً همه کشورها در این زمینه با معضلات جدی مواجه هستند. از این رو توجه به شاخص های مسکن و ارتقاء آنها می تواند برنامه ریزی و تصمیم گیری در این بخش را تسهیل نماید. هدف این پژوهش، رتبه بندی شاخص های مسکن اقشار کم درآمد است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری داده ها از نظرات خبرگان این رشته که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، استفاده شد. پس از شناسایی شاخص های موثر بر شکل گیری مسکن از دل پیشینه تحقیق، برای تحلیل وضعیت روابط میان این شاخص ها از فن دیمتل فازی بهره گیری شد. یافته ها: در این پژوهش با استفاده از فن دیمتل فازی به رتبه بندی شاخص های موثر بر شکل گیری مسکن، پرداخته شد؛ دو مبحث مهم که از دست آوردهای این روش آماری است، یکی اثر گذارترین شاخص، در مقابل اثر پذیرترین شاخص که بر اساس تحلیل ستون D-R و دیگری درجه اهمیت شاخص که از نتیجه تحلیل ستون D+R بدست می آید. نتایج: نتایج نشان می دهد که در طراحی مجتمع های مسکونی با تراکم بالا، توجه به تامین امنیت، حفظ حریم خصوصی، طراحی فضاهایی جهت تعاملات اجتماعی ساکنین، ایجاد زمینه مشارکت کاربران، در طرحها در درجه اول اهمیت رتبه بندی شاخص ها، از نظر خبرگان قرار دارد؛ لذا استفاده از دستاوردها در برنامه ریزی مسکن کم درآمدها، می تواند به بهبود کیفیت مسکن کنونی، منجر شود.
۱۸.

طراحی مبتنی بر روایت به عنوان روشی تاریخی (نمونه موردی: مسجد جامع فهرج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش طراحی روایت مسجد جامع فهرج مسجدالنبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۱۷
بیان مسئله : اگرچه از عمر طراحی پژوهی زمان زیادی نمی گذرد، اما تداوم خلق اثر معماری در طول تاریخ، گواه بر وجود روش های طراحی، با وجود نبود خودآگاهی درباره آن هاست. برخی روش شناسان، روش هایی را شناسایی کرده اند که ویژگی آن ها بی زمانی است. اهمیت این روش ها در آن است که به شکلی پیوسته در تاریخ طراحی حضور داشته اند. در این پژوهش، تلاش شده تا با نگاهی تحلیلی به مسجد جامع فهرج، به نقش و تأثیر روش روایتی در طراحی این مسجد با استفاده از روش تحلیل بینامتنیت پرداخته شود. مسئله پژوهش تلاش برای فهم تأثیر روش روایتی در فرایند خلق مسجد جامع فهرج به عنوان مسئله بنیادین است و به تأثیر روایت طراح از مسجدالنبی به عنوان منبع قیاس در طراحی آن خواهد پرداخت. هدف پژوهش : هدف پژوهش بررسی ریشه های روش روایتی در خلق اثر و فرایند شکل گیری مسجد جامع فهرج است. روش پژوهش : پژوهش پیش رو پژوهشی کیفی بوده و در گردآوری داده های آن از روش کتابخانه ای استفاده شده است. پس از مرور منابع مکتوب، بر مبنای نظریه بینامتنیت دست به تحلیل اثر به مثابه متن زده و تلاش شده است روش طراحی معماری مورد تحلیل قرار گیرد. نتیجه گیری : به نظر می رسد طراحی مسجد جامع فهرج با به کارگیری روش طراحی روایتی و مبتنی بر روایتی از مسجدالنبی طراحی شده  و به دست طراح رسیده است و در واقع مسجدالنبی منبع قیاس در طراحی مسجد جامع فهرج بوده است.
۱۹.

ارزیابیِ شاخص های زمینه گرایی در فرایند طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمینه گرایی شاخص های معماری زمینه گرا فرایند طراحی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۶ تعداد دانلود : ۴۳۳
فرایند طراحی در هر کدام از موضوعات و مراحل توام با چالش هایی است طراح را به پیش می خواند. اما آنچه که در این مسیر اهمیت خاصی دارد، نقطه آغاز طراحی و مرحله ایده یابی است که حاصل آن شکل گیری مولد اولیه به مثابه ایده و انسجام دهنده طرح است. در این راستا، بهره گیری از تاثیرات زمینه و بستر طراحی را شاید بتوان به عنوان نقطه آغازی بسیار مهم و تاثیرگذار در فرایند طراحیِ معماری قلمداد کرد. این در حالیست که می توان تاثیرات زمینه و بستر طراحی را به عنوان نقطه آغازی بسیارمهم و تاثیرگذار در فرایندِ طراحیِ معماری قلمداد کرد. با عنایت به موارد ذکر شده، تحقیقِ حاضر با هدف تبیین و تحلیلِ شاخص های زمینه گرایی در فرآیند طراحی، انجام پذیرفت که در گام نخستِ پژوهش، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و استنادی، شاخص های زمینه گرایی استخراج و تبیین گردید و در ادامه تحقیق و گام دوم، با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق با خبرگان حوزه معماری و شهرسازی، اعم از اساتید دانشگاه و معماران حرفه ای به تحلیل و ارزیابیِ شاخص های زمینه گراییِ مستخرج از مطالعاتِ گامِ نخست پژوهش در فرایند طراحی پرداخته شد؛ که نهایتاً نتایج حاصله، حاکی از تاثیرگذاریِ کیفیات کالبدی، فضایی و مادی و همینطور ابعاد انسانی، اجتماعی و فرهنگی زمینه موجود است. این در حالیست که نمی توان تاثیرگذاریِ شاخصه های دیگر زمینه را در این مهم انکار کرد.
۲۰.

بررسی رابطه اجزای کالبدی خانه های بومی اقلیم گرم و خشک ایران (مطالعه موردی: خانه های قاجاری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری بومی اقلیم گرم و خشک خانه های یزد اجزای کالبدی تطابق اقلیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۸ تعداد دانلود : ۴۴۵
بیان مسئله: بحران انرژی و مسائل زیست محیطی از مهم ترین مشکلات انسان در جهان امروز است. برای مواجهه با این مشکل می توان از راهکارهای استفاده شده در معماری بومی اقلیم گرم و خشک ایران بهره برد. معماران خانه های بومیِ اقلیم گرم و خشک موفق شده اند، با استفاده از عناصر و مصالح کارآمد، روش ها و اصولی را برای متعادل سازی حرارتی بناها به دست آورند که امروزه می توانند در معماری مسکن در این اقلیم کارساز باشند. به منظور شناخت این اصول، این مقاله به بررسی رابطه اجزا و فضاهای ده خانه بناشده در دوره قاجار در شهر یزد می پردازد. بیشترین فراوانی در خانه های بومی اقلیم گرم و خشک در شهر یزد متعلق به خانه های دوره قاجار است، از این رو خانه های این دوره مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش: شناخت رابطه بین اجزای کالبدی خانه های قاجاری یزد و نحوه تعامل معماری این خانه ها با شرایط سخت اقلیمی هدف اصلی پژوهش حاضر است. پرسش اصلی این است که چه رابطه ای میان ابعاد و هندسه حاکم بر این فضاها و عملکرد آن ها نسبت به شرایط اقلیم گرم و خشک وجود دارد. روش پژوهش: برای یافتن رابطه فضاها با یکدیگر، و همچنین بررسی هندسه حاکم بر آن ها، روش همبستگی  انتخاب شده و استنتاج و تحلیل داده ها بر اساس مقایسه و استقرا صورت گرفته است. ابعاد و اندازه ها از طریق مطالعات میدانی و جمع آوری اطلاعات به دست آمده و در جداولی دسته بندی شده اند و تحلیل اقلیمی فضاها نیز در نمونه های منتخب انجام شده است. به تبع هدفِ این پژوهشْ روشِ آن کاربردی، از نوع پیمایشی و کیفی-کمی است. در نهایت، با بررسی داده ها و جداول به دست آمده، اصول طراحی و استانداردهای حاکم بر فضاها و روابط آن ها حاصل شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نمایانگر همسازی معماری این خانه ها در کل و هم چنین سازگاری عناصر جزئی آن ها با شرایط اقلیم گرم و خشک است و درک درست معماران را از شرایط محیطی برای ایجاد آسایش در داخل بناها نشان می دهد. اعداد و نسبت های دقیق حاصل از این پژوهش نشان می دهند که اجزا و فضاهای مختلف این خانه ها مطابق اصول معماری اقلیمی طراحی شده اند که رعایت این اصول می تواند در معماری جدید مسکن و هم چنین کاهش هزینه انرژی مفید باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان