مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
ادراک
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
141 - 153
حوزه های تخصصی:
بدون شک معارف شریعت علاوه بر عهده داری هدایت، کاشف از واقعیت نیز بوده و گاه نهایی ترین دست آوردهای علم بشری در لطیف ترین عبارات شرعی منعکس شده است؛ اما در این میان، برخی از دیدگاه های درون دینی در تقابل با یگدیگر، هر یک مدعی انطباق معارف خود بر مضامین شریعت اند، از جمله حدیث شریف ««العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء»» که مصداق برداشت های مختلف قرار گرفته است؛ که داوری این دیدگاه ها و ارزیابی میزان اعتبار آنها مجال وسیعتری می طلبد، لکن در این مقاله که پژوهشی میان رشته ای و تطبیقی است در پی آن هستیم که دیدگاه نهایی حکمت اسلامی که در حکمت متعالیه تجلی یافته، نسبت به دیگر دیدگاه ها، تفسیر معقول تر و هماهنگی قابل قبول تری از این روایت ارائه نموده است؛ لذا به روش تحلیلی- تطبیقی نشان داده ایم که بر خلاف دیدگاه هایی که گاه نفس را مادی و ظلمانی و حقیقت علم را خارج از ذات نفس تلقی کرده و گاه علوم را ذاتی نفس به حساب آورده اند، حکمت اسلامی میان حدوث مادی و تجرد نفس از یک سو و اکتساب و اتحاد علوم از سوی دیگر جمع نموده و تفسیر بهتری از تعبیر قذف علم در این روایت ارائه کرده است، در حکمت متعالیه نفس انسانی در ابتدا مادی است و با حدوث بدن حادث شده، اما به تدریج و با حرکت جوهری به مقام تجرد برزخی و تام رسیده، از مرتبه ادارک حسی به وهمی و مثالی و سپس درک کلیات عقلی و بالاتر از آن؛ به مرتبه عین الیقین و مشاهده اسماء و صفات الهی دست می یابد؛ چنان که در این مقاله نشان داده شده، این تبیین حکمی هماهنگی بیشتری با شریعت مقبول دارد.
نسبت منظر شهری و گردشگری در فرایند توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
3 - 3
حوزه های تخصصی:
برای بیش از یک قرن، شهرنشینی و گردشگری دو فرایند اصلی توسعه را در جوامع غربی و سپس جهانی تشکیل داده که مرتباً یکدیگر را تحت تأثیر قرار می داده اند. به عبارتی، در فرایند توسعه، عوامل متعددی برای حفظ رقابت پذیری و تضمین جذابیت شهرها دخیل هستند که ازجمله مهم ترین آن ها ارتقای گردشگری شهری است. گردشگری شهری فرصتی راهبردی برای شهرها فراهم می کند تا رشد اقتصادی خود را تقویت کنند، ظرفیت های فرهنگی، طبیعی و هویت خود را به نمایش بگذارند و دید بین المللی خود را تضمین نمایند. این در حالیست که برای مدت طولانی، گردشگری تنها مترادف با گذران اوقات فراغت در فضاهای طبیعی خارج از شهر چون کوهستان، ساحل، جنگل یا کویر قلمداد می شد.منظر شهر، به عنوان اولین تصویری که در حافظه گردشگر شکل می گیرد، از ادراک وی جدا نیست؛ لذا حتماً نیاز به محافظت، ارتقا و توسعه دارد. همان طور که فلورنت هبرت (Florent Hebert) اشاره می کند، هر شهر دارای امکانات خاصی برای تشکیل منظر خود است که از فرم ها و ریتم های گذشته تغذیه می شود. بنابراین ظرفیت منظرینی که شهر از آن ها بهره می برد (دریا، رودخانه، جنگل، بناهای تاریخی و غیره) دارایی هایی محسوب می شوند که می بایست در قالب پروژه های اولویت دار مدنظر قرار گیرند تا امکان ساخت تصویری منحصربه فرد از شهر را به مخاطب ارائه دهند. جهت تحقق این امر، شهر از منظر خود برای متمایزشدن استفاده می کند که توانایی پاسخگویی به چالش های هویتی، زیبایی شناسانه، عملکردی و اقتصادی را طی سال های متمادی داشته است. شخصیت متمایز و منحصربه فردی که شهر از منظر خود ارائه می کند، به عاملی تأثیرگذار در پویایی و رقابت تبدیل می شود و بدین ترتیب، می توان گفت ارتقای کیفیت منظرشهری، راهبردی برای توسعه و ترویج گردشگری پایدار محسوب می شود. تجربه های جهانی نیز، تأکیدی بر اهمیت نقش منظرشهری در گردشگری شهر است:منظر طبیعی شهر: تولد دوباره رودخانه Cheonggyecheon در قلب سئول، پروژه ای شاخص برای بهبود تصویر جهانی از کره.منظر صنعتی شهر: محدوده وسیع Emsherpark و قلمرو حساس آن در حوزه Rhur، به مثابه پل بین طبیعت و فرهنگ در آلمان.منظر تاریخی شهر: پیاده راه ساحلی خلیج الجزیره، تداوم تصویر سرزمینی غنی از تاریخ و مناظر آن در الجزایر.در ایران اما موضوع کمی متفاوت است. در فرایند توسعه، دو امر گردشگری و منظرشهری به صورت منفصل از هم فعالیت دارند که باعث شده توسعه گردشگری به بناهای خاص تاریخی و گردشگری طبیعت به خارج از شهر محدود شود و سایر ظرفیت های موجود در عرصه منظر نادیده انگاشته شده است. آسیب چنین رویکردی. درجا زدن نهادهای اجتماعی و مردمی در بهره گیری از منافع توسعه گردشگری است که اتفاقاً بیشتر در مناطق محروم و کم بضاعت واقع هستند. گردشگری جنوب از بارزترین نمونه هاست؛ مسافران قشم، کمتر به مؤلفه های معنایی و شکل دهنده سرزمین می پرازند، لذا سهم مردم محلی از منافع حاصل از این گردشگری بسیار محدود است. آنچه امروز از منظر سرزمینی قشم مشاهده می شود، غلبه فضای احساسی به جای فضای ادراکی است. به عبارتی، منظر سرزمینی قشم به جای این که متشکل از کل های هویتی مرتبط و معرف مؤلفه های منظر قشم باشد، کل های هویتی مستقلی را تشکیل داده که برای مخاطب جذابیت های هیجانی، احساسی، بصری و زودگذر تولید می کند. آسیب چنین فرایندی نگاه سطحی به گردشگری در شهرهاست که به تفرج های شخصی تقلیل خواهد یافت.
بررسی پدیدارنگاری حمایت اجتماعی در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
487 - 509
حوزه های تخصصی:
امروزه تعداد زنان سرپرست خانوار درحال افزایش است و وفاق عمومی آن است تا از آنان حمایت شود. هدف این پژوهش پدیدارنگاری واکاوی تجربه حمایت های اجتماعی از آنان است. با ۲۱ زن سرپرست خانوار شهر مشهد در سال ۱۴۰۰ مصاحبه ای نیمه ساختارمند انجام گرفت. سپس داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که حمایت هایی که از زنان سرپرست خانوار انجام می شود از سه منبع خانواده، دوستان و سازمان های دولتی صورت می گیرد. حمایت های خانواده غالباً عاطفی و اقتصادی است. دوستان و آشنایان به حمایت های عاطفی، اقتصادی و ابزاری می پردازند و نهادها و سازمان های دولتی اولویت خود را در حمایت و پشتیبانی مالی قرار می دهند. اما چنانچه این حمایت ها که اغلب در قالب وام های کم بهره است با سیاست های فقرزدایی همراه نشود، به بازتولید فقر دامن می زند. زنان بیوه ابتدا نیازمند حمایت عاطفی و به مرور نیازهای مالی، ابزاری و اطلاعاتی هستند. زنان مطلقه نخست به حمایت عاطفی نیازمندند و سپس نیاز اقتصادی دارند. زنان مجرد نیز به استقلال مالی، ابزاری، اطلاعاتی و عاطفی نیاز دارند. فضای زیسته همگی این زنان بر بی اعتمادی به ویژه به مردان بنا شده است؛ بنابراین همنوایی و کناره جویی، محورهای اصلی پیوندهای اجتماعی آنان است. نتایج نشان داد زنان سرپرست خانوار با چالش های متعددی در زیست خانوادگی و اجتماعی خود مواجه هستند که نیازمند حمایت اند. بااین حال نحوه ارائه این حمایت ها نیازمند توجه سیاست گذاران برای کاهش آسیب های اجتماعی و ممانعت از تبدیل شدن آن به یک مسئله اجتماعی برای آنان است.
بررسی مدرّج بودن ادراک از منظر صدرالمتألهین و استنتاج مدلولهای تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مدرّج بودن ادراک از منظر صدرالمتألهین و استنتاج مدلولهای تربیتی آن بوده است. روش: در بخش اول پژوهش که به توصیف و تبیین بحث مدرّج بودن ادراک در حکمت متعالیه از حیث وجودشناختی آن و تدوین نظام مند گزاره های مبنایی ذیل آن اختصاص دارد، از روش توصیفِ تحلیلی استفاده شد. در بخش دوم پژوهش که هدف، استنباط مدلولهای تربیتی از گزاره های مبنایی مذکور بود، روش قیاس عملی به کار گرفته شد. یافته ها: در بخش اول، 12 گزاره مبنایی از مباحث صدرالمتألهین در بحث مدرّج بودن ادراک، استخراج شده است. پس از آن، مدلولهای تربیتیِ گزاره های مبنایی با رعایت ملاحظات روش شناختی، استنتاج شده و 18 اصل، دو هدف و دو روش تربیتی ارائه شده است. نتیجه گیری: بر اساس سیر و صیرورتی که در بطن مباحث هستی شناسی معرفت صدرا وجود دارد، نسبت و روابط منطقی مدلولهای استنباط شده، تبیین و این مدلولها در قالب الگویی مفهومی سامان داده شده است.
شناسایی ادراک و تفسیر دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران درباره اسلامی سازی برنامه های درسی آموزش عالی؛ یک پژوهش پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف پی بردن به اهمیت برنامه های درسی به عنوان یکی از عناصر یا خرده نظامهای اصلی آموزش عالی که می تواند نقش غیر قابل انکاری در راستای تحقق اهداف و رسالتهای دانشگاهها داشته باشد، انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران است. این پژوهش برگرفته از شرایط فعلی حاکم بر نظام آموزشی است و تجربه زیسته دانشجویان از اسلامی سازی برنامه های درسی، از دیگر اهداف آن به شمار می رود. روش : با توجه به ظرفیت شگرف رویکردهای کیفی، به ویژه روش پدیدارشناسی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جمع آوری داده ها در مصاحبه با 75 نفر که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، به اشباع رسید. داده ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی تفسیر و توصیف شد. یافته ها : یافته ها حاکی از آن است شرکت کنندگان در این پژوهش، نگاهی عمیق به موضوع پژوهش داشتند. از نظر این افراد، مسئله اسلامی سازی برنامه درسی نیازمند بررسی عمیق و تعمّق گسترده است . نتیجه گیری : نتایج پژوهش ضمن بازنمود چنین تحلیلهایی نشان داد برای پیمودن این مسیر پر فراز و نشیب باید همه رویکردها و عوامل مختلف علمی و سیاسی و فرهنگی در نظر گرفته شوند.
نسبت ادراکات پیشامرگی و پسامرگی در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به هدف شناسایی عامل حفظ و بقای ادراکات انسانی و به دنبال آن کشف رابطه و نسبت ادراکات، پیش و پس از مرگ، در اندیشه ملاصدرا، انجام شد. روش: به این منظور، تحقیقی نظری و بنیادی با استفاده از منابع مکتوب و با روش توصیفی– تحلیلی صورت گرفت. یافته ها: در جهان مادی، ادراکات حصولی انسان، وابسته به بدن جسمانی است، اما نقش اندام های حسی در آن ها صرفاً اعدادی است. ادراکات فی نفسه مجردند که بر مبنای نفس شناسی صدرایی، از بستری جسمانی روییده و مراتب تجرد و تکامل را تا رسیدن به جهانی دیگر می پیمایند. قوه خیال و مرتبه مثالی نفس، حامل ادراکات و عامل بقای آن هاست. با ترک بدن مادی و تغییر ساحت وجودی انسان، ادراکات نیز به گونه ای متفاوت باقی می مانند. نتیجه گیری: ادراکات پسامرگی برخلاف ادراکات پیشامرگی هیچ وابستگی حصولی به ذهن ندارند، بلکه حضوری و مرتبه ای از خود نفس اند که با حرکت جوهری نفس به نهایت تکامل و ثبات خود رسیده و احضار آن ها به معنای مشاهده نفس توسط خود نفس در همان مرتبه از ادراک است.
رفتار بصری مصرف کننده (CVB)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
361 - 377
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اهمیت بررسی رفتار مصرف کنندگان با توجه به سابقه پژوهش های صورت گرفته، ضرورت بالای آن را اثبات می کند. با توجه به اینکه مدل های رفتار مصرف کننده از دو بعد داخلی و خارجی تشکیل شده و بررسی عوامل فقط از طریق روش های خودگزارش گری و حتی مشاهده، کفایت و دقت لازم را به دنبال نداشته است، استفاده از روش های علوم اعصاب می تواند در جمع آوری داده های باکفایت به پژوهشگران کمک کند. داده های بصری در قالب اطلاعات بیومتریک می تواند کلیه ابعاد مصرف کننده را در اختیار پژوهشگر قرار دهد، عدم توانمندی بیان شفاهی، عدم تمایل به بیان و بررسی ناخودآگاه موانعی در تحلیل رفتار مصرف کنندگان می باشند که در تمام ابعاد، تحلیل رفتار بصری به کمک پژوهشگران آمده است. این پژوهش مروری– اکتشافی بوده، که منابع بدون در نظر گرفتن بازه تاریخی از طریق گوگل اسکولار شناسایی و بر مبنای میزان استناد و ضریب تأثیر انتخاب گردیده اند. نتیجه گیری: رویکرد رفتار بصری مصرف کننده با توجه به قدرت الگوبرداری و امکان مدل سازی رفتار با داده های بیومتریکی تمام کاستی های روش های سنتی را پوشش داده است، خودانگاره مصرف کننده به لطف داده های بصری برای پژوهشگران علوم رفتاری شفاف تر شده است، فرهنگ سازی، فرهنگ پذیری و انطباق فرهنگی در ارتباطات، تفکیک رفتار بصری جنسیتی و گروه سنی، سیستم های بصری- انگیزشی، پاسخ های بصری هیجان، رفتار بصری منطبق با شخصیت، الگو های بصری یادگیری، تأثیرگذاری بصری بر روی حافظه، ادراک سازی بصری و در نهایت تغییر نگرش با دستکاری محرک، نتیجه CVB برای تحلیل رفتار مصرف کننده می باشد، که تا به امروز به جهت نداشتن یکپارچگی با توجه به تعدد مدل های توسعه داده شده، نتوانسته در حل مسئله و تصمیم گیری مصرف کنندگان به شکل جامع کمک نماید.
اثر بخشی آموزش مهارت های فراشناختی بر افزایش هوش سیال دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
424 - 440
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های فراشناختی بر افزایش هوش سیال دانش آموزان متوسطه اول (13 تا 15 سال ) مدارس شاهد انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات تجربی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل دانش آموزان مدارس شاهد متوسطه اول منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود . با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانش آموزان جامعه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش) 15 نفر بسته آموزش مهارت های فراشناختی) و یک گروه کنترل، جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش آموزش مهارت های فراشناختی را طی 8 جلسه هر جلسه 90 دقیقه دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها آموزش مهارت های فراشناختی (فلاول،1999) و آزمون هوش سیال (سعادتی شامیر و زحمتکش،1401) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بسته آموزش مهارت های فراشناختی ، باعث افزایش هوش سیال در دانش آموزان 13 تا 15 سال شد. آموزش مهارت های فراشناختی به کودکان سال های اول متوسطه باعث افزایش توانایی های ادراکی، استدلالی ،محاسباتی، حافظه کاری ، حافظه شنیداری ، دیداری ، سرعت پردازش و توجه تک بعدی و چند بعدی می شود و خودبسندگی آنها را برای رسیدن به اهداف بالاتر بیشتر می کند و می تواند آنها در جنبه های مختلف شناختی توانمند کند و برای آینده ای بهتر و غنی تر آماده کند. همچنین دانش آموزانی که آموزش مهارت های فراشناختی بیشتر و دقیق تری دریافت می کنند حمایت اجتماعی بیشتری دریافت می کنند لذا در مولفه های پنج گانه هوش سیال ماهر شامل ادراک، استدلال، حافظه ، توجه و سرعت پردازش عملکرد بهتری دارند و در نتیجه وضعیت تحصیلی بهتر و نگرش مثبت تری درباره تحصیل دارند در مجموع از مدرسه راضی ترند. بنابراین خودارزشمندی از طریق ارتقای توانایی های شناختی سیال منجر به افزایش موفقیت و تاب آوری تحصیلی وی می شود.
ادراک خدمات فرهنگی در تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای حفاظت و بهره برداری پایدار از اکوسیستم های طبیعی باید ادراک درستی از همه خدمات اکوسیستم و به ویژه خدمات فرهنگی صورت گیرد؛ چراکه تنوع زیستی و تنوع فرهنگی در عین مستقل بودن، تقویت کننده همدیگرند و خدمات فرهنگی، یک متغیر مهم در افزایش کیفیت زندگی و رفاه انسان محسوب می شود. تالاب انزلی یکی از مهم ترین اکوسیستم های طبیعی ایران است و تعامل ساکنان پیرامون آن، موجب شکل گیری عادات و شیوه های زندگی وابسته به این بستر آبی گردیده و گونه ای از فرهنگ و هویت را برای آنها رقم زده است. پژوهش حاضر با هدف سنجش ادراک حاشیه نشینان تالاب انزلی از خدمات فرهنگی آن و ایجاد زمینه برای ارتقای فرهنگ بومی و درنتیجه قدردانی و حفاظت از این اکوسیستم طبیعی صورت گرفته است. این پژوهش به روش میدانی و کتابخانه ای به انجام رسید. بر اساس طبقه بندی ارزیابی اکوسیستم هزاره از خدمات فرهنگی و با تعیین قلمرو ادراکی برای هرکدام، پرسشنامه ای مشتمل بر 109 گزاره توصیفی با طیف لیکرت 7 تایی تنظیم گردید و در اختیار 100 نفر از 18 سکونتگاه پیرامون تالاب قرار گرفت. روایی پرسشنامه مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، برابر با 99/0 به دست آمد و از آزمون نشانه برای تحلیل استنباطی استفاده شد؛ نتایج نشان داد که خدمات فرهنگی زیبا شناسی و حس مکان، بیشترین ادراک و سامانه های دانشی و تفرج و اکوتوریسم، ادراک متوسط و بقیه خدمات فرهنگی، کمترین ادراک را دارند.