مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تدریس
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی تاثیر بازخورد نوشتاری معلم بر خودکارآمدی و حل مساله ریاضی دانش آموزان است. بدین منظور تعداد 181 دانش آموز دختر پایه سوم راهنمایی مدارس دولتی شهر تهران از مناطق 1، 6 و 19 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند.ابزار مورد استفاده عبارت بود از: پرسشنامه خودکارآمدی و آزمون حل مساله ریاضی.از این دوابزار به عنوان پیش آزمون برای اجرا در دو گروه استفاده شد.سپس گروه آزمایشی حدود 8 هفته بازخورد نوشتاری معلم ریاضی را دریافت کردند.در طی این دوره گروه کنترل به روش سنتی بازخورد دریافت کردند.پس از خاتمه دوره، پس آزمون های خودکارآمدی و حل مساله ریاضی بر هر دو گروه (آزمایشی و کنترل ) مجدداً اجرا شد. نتایج نشان داد که بعد از آموزش در خودکارآمدی و حل مساله ریاضی آزمودنی های گروه آزمایشی تفاوت معنی داری ایجاد شده است. بنابراین، روش های ارائه بازخورد اثر بخش آموزش پذیر هستند و عملکرد یادگیرندگان را در حوزه های انگیزشی و تحصیلی ارتقاء می دهد.
"
بررسی سبکهای یادگیری دانشجویان کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افراد در یادگیری متفاوت عمل می کنند که این تفاوتها را میتوان بازتاب تنوع سبکهای یادگیری انسانها دانست. سبکهای یادگیری در یادگیری بهینه و افزایش بازدهی آموزش موثر میباشند. شناخت سبکهای یادگیری فراگیران در جهتدهی به فعالیتهای تدریس و یادگیری حایز اهمیت است. تحقیق حاضر با هدف بررسی سبکهای یادگیری دانشجویان کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان در سال تحصیلی 86-85 انجام گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات غیر آزمایشی بوده و از روش تحقیق پیمایشی برخوردار گردیده است. ابزار مورد استفاده جهت تعیین سبکهای یادگیری دانشجویان پرسشنامه سبکشناسی یادگیری فلدر و سولمان بوده و روایی آن از طریق مقایسه نتایج با تستهای همتراز نظیر VARK مطلوب تشخیص داده شده است. میزان پایایی انگارههای مربوط به راهبردهای تدریس ـ یادگیری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بین 7/0 تا 84/0 برای بخشهای مختلف پرسشنامه محاسبه گردید. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که از بعد پردازش، بیش از نیمی از دانشجویان (52 درصد) از سبک یادگیری تفکرگرا برخوردارند و 47 درصد آنها از سبک یادگیری فعال بهره میبرند. از بعد دریافت مطالب، 86 درصد پاسخگویان حسگرا بوده و حدود 14 درصد از سبک یادگیری شهودی برخوردارند. از بعد درونداد، 79 درصد دانشجویان از سبک یادگیری بصری و 20 درصد آنها از سبک یادگیری شفاهی(کلامی) بهرهمند هستند. از بعد درک و فهم، نوعی توازن را میتوان در توزیع فراوانیها شاهد بود. حدود 42 درصد پاسخگویان از سبک یادگیری مرحلهگرا و در مقابل، 58 درصد آنها از سبک یادگیری کلگرا برخوردارند. بین استفاده از کتب درسی به عنوان منبع آموزشی و نمرات دانشجویان در سبک یادگیری تفکرگرا در سطح پنج درصد، رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. یافتههای تحقیق حاکی از این است که رابطه بین حل تمرین و سبک یادگیری شهودی در سطح پنج درصد مثبت و معنیدار است. رابطه بین رضایت از روشهای تدریس با سبک یادگیری فعال در سطح یک درصد مثبت و معنیدار شده است. رضایت از روشهای ارزشیابی و کاربردی بودن مطالب به ترتیب با سبکهای یادگیری مرحلهگرا و کلگرا مثبت و معنیدار شده است.
ارزیابی دانشجویان ازکیفیت تدریس اعضای هیأت علمی رشتههای علوم انسانی دانشگاههای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ین پژوهش بهمنظور ارزیابی کیفیت تدریس (quality of teaching) اعضای هیأت علمی رشتههای علوم انسانی (humanities faculity members) دانشگاههای شهر تهران برمبنای برخی ویژگیهای شخصی وعلمی آنان و نیز ابعاد و عناصر رفتارهای کلاسی در فرایند یاددهی– یادگیری انجام گرفته است.
در این پژوهش، روش توصیفی (descriptive research) از نوع پیمایشی(survey) مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل 20
هزار نفر از دانشجویان رشتههای علوم انسانی و550 نفر عضو هیأت علمی بود.
بهمنظور تعیین حجم نمونه، ابتدا با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک(systematic sampling) از روی لیست اسامی
اساتید، نمونهای به حجم 55 نفر انتخاب شد. سپس به ازای هر عضو هیأت علمی از روی برنامه تدریس آنان دو کلاس درس و از هر
کلاس از روی لیست اسامی دانشجویان 10 نفر و در مجموع به ازای هر عضو هیأت علمی20 نفر دانشجو به روش تصادفی ساده
(simple random sampling) انتخاب گردیدند. بنابراین نمونهای به حجم 1100 نفر از دانشجویان برای پاسخگویی به پرسشنامه محقق
در این پژوهش مشارکت داشتند. این افراد دانشجویان سال سوم و چهارم تحصیلی بودند و بیش از یک نیمسال تحصیلی درسهایی
را با اساتید خود گذرانده بودند و در واقع، نقش مشاهدگر توأم با مشارکت(participant observer) را در فرایند یاددهی– یادگیری نسبت به عملکرد اعضای هیأت علمی ایفا کردند.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل 37 مؤلفه مؤثر بر تدریس بود که در سه محور کلی تسلط بر موضوع، مدیریت
کلاسداری (classroommanagement) و روابط انسانی بین استاد و دانشجو تنظیم و برای گردآوری اطلاعات در اختیار دانشجویان نمونه
آماری قرارگرفته است.
نتایج با استفاده از روش مقیاس رتبهای، آزمون همگنی کای دو، تحلیل واریانس یک عاملی و چند عاملی و آزمون «تی» تجزیه و تحلیل
گردیده و برای مقایسههای چندگانه از آزمون توکی (HSD) استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که بین کیفیت تدریس اعضای
هیأت علمی برحسب محل خدمت و رشته تحصیلی آنان رابطه معناداری وجود دارد، اما در سایر شاخصهای مورد نظر در این پژوهش،
یعنی بین سن، جنس، سنوات تدریس و دانشگاه محل تحصیل با کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی رابطه معناداری بهدست نیامد.
" بررسی میزان آشنایی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان با نظریه های یادگیری و نحوه به کار گیری آن ها در فرایند تدریس "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
"از جمله وظایف علم روان شناسی در حوزه پرورشی، بررسی، تحلیل و معرفی آن دسته از نظریه ها و قوانین یادگیری است که معلمان را در فرایند تدریس مدد خواهد رساند. پژوهش حاضر به بررسی میزان آشنایی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان با نظریه های یادگیری و نحوه به کارگیری آن ها در فرایند تدریس پرداخته است. به همین منظور 170 نفر نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه معلمان دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفته اند. بخشی از نتایج به دست آمده حاکی است که میزان معلومات و آگاهی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان (گروه نمونه) از نظریه های یادگیری در سطح پایین تر از متوسط بوده است. به عبارت دیگر، میانگین نمره های معلمان از آزمون سنجش نظریه های یادگیری کم تر از 10 بوده، بیش ترین میانگین نمره ها مربوط به حوزه نظریه رفتارگرایی با 8.78 و کم ترین میانگین ها نیز مربوط به حوزه نظریه فراشناخت با 6.38 بوده است .
"
بررسی رابطه ارزشیابی دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی از تدریس استادان با میانگین نمرات آنان از درس استادان در سالهای تحصیلی 78-77 تا 80-79(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه میان میانگین نمرات ارزشیابی دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی از تدریس استادان با میانگین نمرات آنان در دروس تدریس شده در سالهای 80-77 بررسی شد و برای حدود 450 درس تدریس شده که نمره ارزشیابی آنا نیز در دسترس بود همبستگی بسیار ضعیفی (135/0=r) در سطح معنی داری 003/0 مشاهده گردید. علاوه بر آن، بین میانگین نمرات دروس و میانگین نمرات ارزشیابی هر یک از چهار سوال اول فرم ارزشیابی استاد، ضریب همبستگی پیرسون محاسبه شد که به جز سوال دوم (توانایی استاد در بیان و تفهیم مطالب) که همبستگی مثبت و ضعیفی (168/0=r) را در سطح معنیداری 004/0 نشان میداد در سه مورد دیگر رابطه معنی داری مشاهده نگردید. نتیجه جالب توجهی که از مقایسه نمرات دروس متفاوت تدریس شده بوسیله استادان دانشکده به دست آمده نشان میدهد که میانگین نمرات دروس مختلف مستقل از استا درس نیست.
مقایسه تاثیر تدریس زبان انگلیسی با نرم افزار آموزشی و شیوه سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر تدریس زبان انگلیسی با نرم افزار آموزشی و شیوه سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شبه آزمایشی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه ی دانش آموزان پسر دوره راهنمایی ناحیه یک ساری (934 نفر) بوده که از میان آنان 479 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته با پایایی مناسب (آلفای کرونباخ 86/0) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون t تک گروهی، t دو گروه وابسته و t دو گروه مستقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بیانگر این بود که نه تنها استفاده از نرم افزارهای آموزشی در تدریس بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس انگلیسی مؤثر است؛ بلکه تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از شیوه سنتی بیشتر است. همچنین تدریس زبان انگلیسی با استفاده از نرم افزارهای آموزشی در انگیزه دانش آموزان نسبت به یادگیری زبان انگلیسی مؤثر بود.
جایگاه سکوت در تعلیم و تربیت
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تبیین و توصیف جایگاه و منزلت سکوت و خاموشی و نکات مرتبط با آن در تعلیم و تربیت می باشد. به منظور وصول به هدف مذکور، در ابتدا سکوت از نظر متون دینی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . در تشریح جایگاه سکوت در متون دینی ، آیات و روایات و همچنین، زندگی و حیات بزرگان وفرزانگان تاریخ اسلام مدنظر بوده اند . بعد از آن سکوت در ارتباطات و تدریس که بخش بسیار مهم ارتباطات آموزشی را تشکیل می دهد و هر دو بخش عظیم تشکیل دهنده تعلیم و تربیت می باشند ، مورد تشریح قرارگرفته است. نهایتاً با توضیح و تحلیل نقش سکوت و خاموشی در سوق دادن آدمی به سوی آرامش که یکی از اهداف والای تعلیم و تربیت است، مقاله به اتمام رسیده است. نتایج این تحقیق مبین آن است که در کلیه متون دینی و تربیتی و در نظر و رفتار اندیشمندان و بزرگان تاریخ تعلیم و تربیت ضمن تایید گفتار سنجیده و به مورد، سکوت از شأن و منزلت بسیار بالایی برخوردار بوده است، به طوری که وصول به بخشی از اهداف مهم تعلیم و تربیت و اخلاق در پرتو سکوت و خاموشی میسر می باشد.
تدریس تطبیقی
حوزه های تخصصی:
این مقاله با یک نگرش تطبیقی بین چند زبان زنده دنیا‘روش تدریس را معرفی می کند که دانشجویان را به فراگیری صرف و نحو و علوم بلاغی علاقمند می سازد. در زبان عربی پیچیدگی ها و استثنائات زیادی وجود دارد ‘ در مورد اعلال‘افعال غیر متصرف‘افعال ناقص‘افعال قلوب‘اسماءغیرمنصرف و غیره . این پیچیدگی ها و استثنائات دانشجویان را در فراگیری آن دلسرد میکند. همچنین مشکلاتی نظیر اینها در سایر زبانها نیز موجود است.برای مثال در زبان فارسی : بی قاعدگی در صرف افعال از گذشته به حال‘تفاوت تلفظ یک حرف واحد درکلمات و غیره.درانگلیسی: بی قاعدگی در برخی اسامی جمع‘مشکل تلفظ برخی ازکلمات‘مشکل افعال بی قاعده و غیره. در آلمانی: تقسیم اسامی به مذکر و مؤنث و خنثی و غیره. و بالاخره در ترکی: شیوه های کاربرد اسامی‘افعال‘اعداد و ضمایر و غیره . همچنین این مشکلات که در زبان های فوق الذکر وجود دارد آنها را برای فراگیری دشوار می کند. بنابراین: اگر یک مدرس زبان های فوق را بداند یا حداقل با آنها آشنا باشد‘قادر است مشکلات آنها را با مسایل زبان عربی مقایسه کرده و دانشجویان ادبیات عربی را برای فراگیری آن ترغیب نماید.زبانی که زبان قرآن و پیامبر و معصومین (علیهم السلام) می باشد. در حقیقت زبان عربی وسیله مهمی برای ارتباط بین میلیون ها مسلمان در سرتاسر دنیا است.
کاربرد دیدگاه پدیدارشناسی ون منِن در مطالعات برنامه درسی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات پدیدارشناسی عموماً با ادراک یا مفاهیم، نگرش و عقاید، احساسات و عواطف افراد سروکار دارد. در این رویکرد، با استفاده از مصاحبه یا محصولات فرهنگی و یا آنچه نویسنده طراحی میکند (مانند فیلم، عکس و ...)، میتوان تجارب افراد از پدیدههای ویژه را استخراج کرد. این مقاله به بررسی کاربرد دیدگاه پدیدارشناختی ون منن در مطالعات برنامه درسی پرداخته است. هدف این مقاله بررسی و توصیف دیدگاه پدیدارشناختی ون منن در زمینه برداشت ها از برنامه درسی، میزان اهمیت دادن آن به معلم، اهمیت تدریس و انتخاب محتوی و مواد درسی بود.
نتیجه گیری: زیست جهان شخصی هر فرد میتواند در معرفت عمومی تجربههای روزمره شناخته شود؛ این تایید، راهی برای ملاحظه توصیفهای مربوط به زیست جهان دیگران میگشاید. البته مطالعات ناظر بر این است که گزارشهای دانشآموزان از زیست جهان شان بسیار متغیر و خلاصهتر از آن است که الگوی کلی و روشن از آن پدیدار شود.
عمل زمینه ساز تربیتی: تحت هدایت تفکّر متعارف یا تأملی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بهبود فهم خود از عمل زمینه ساز تربیتی در پرتو دیدگاه های موسوم به عملی بود. بدین منظور، سه عمل زمینه ساز فلسفه ورزی، برنامه ریزی درسی و تدریس از این منظر بررسی شد. فرض بر آن بود که دیدگاه های عملی برخی محدودیت های فهم ما از اعمال زمینه ساز ما را آشکار می کنند، و در تلاش برای این آشکارسازی طریقی برای فائق آمدن بر این محدودیت ها ارائه می شود. با نگاه به تربیت به عنوان عمل (پرکسیس) و نقش تفکّر عملی در بهبود و ارتقاء این عمل، فیلسوف تربیتی، برنامه ریز درسی و معلم درصدد رفع محدودیت های تفکّر متعارف و دستیابی به فضیلت عملشان از طریق تأمل بر عمل خود برمی آیند. انتظار این است که طریق ر هایی از این محدودیت ها را در امکانات ذاتی رویکرد عملی بتوان یافت.
مطا لعـه عوامـل تأثیرگـذار بر بکارگیری شیوه های نوین تدریس توسط معلَمان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان در سال تحصیلی 85- 1384
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بکارگیری شیوه های فعال تدریس توسط معلمان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان انجام گرفته است. جامعـه آماری این تحقیق شامل کلیـه معلمان استخـدام رسمی، حق التدریس و پیمانی یا قراردادی مقطع ابتدایی شهرستان گرگان به تعداد1300 نفرمی باشد. حجم نمونه براساس جدول مورگان و متناسب با جامعه آماری و از طریق نمونـه گیری تصادفی به تعداد 297 نفر به تفکیک جنسیت (155 معلم مرد و 142 معلم زن) در نظر گرفته شده است. طرح تحقیق از نوع توصیفی (پیمـایشی) و ابزار اندازه گیری آن پرسشنـامه محقق ساخته است که با استفاده از رایـانه- بستـه نرم افزاری spss، ضـریب همبستگی بین نمرات دو بار اجرای آزمون عدد613/0 برآورد شده است. برای تجزیـه و تحلیـل یافته ها ازآمـار تـوصیفی (فـراوانی، درصد، جـدول و نمـودار ) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن) استفاده شد.
همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهدکه:
1- بین ویژگی های فردی معلمان و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
2- بین عوامل اداری و ساختاری و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری دارد.
3- بین عوامل و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی معلمان و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
4- بین عوامل و شیوه های ارزشیابی و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
مبانی و ویژگی های یک الگوی تدریس برای انواع دانش روش کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از عناصر مهم نظام تعلیم و تربیت در کنار سایر عوامل نظام آموزشی، رویکردها، الگوها و روش های تدریس است. تدریس فعالیتی است که در کانون و نقطه تلاقی همه عناصر آموزشی قرار دارد و مهمترین عملکرد معلم در کلاس درس محسوب می باشد که زمینه را برای یادگیری فراهم می سازد. تدریس فرایند تسهیل کننده یادگیری است. از آنجا که با هر روشی نمی توان هر موضوعی را تدریس کرد، بنابراین برای تدریس موضوعات گوناگون روش های تدریس مناسب نیاز است. ماهیت موضوعات به نوع دانشی که درباره آن بحث می کند بستگی دارد. از دیدگاه صاحب نظران روان شناسی شناختی با رویکرد پردازش اطلاعات سه نوع دانش وجود دارد؛ دانش از نوع «بیانی»؛ دانش از نوع «روش کاری»؛ و دانش از نوع «تصاویر ذهنی». موضوعات روش کاری سه نوع هستند که عبارتند از: دانش روش کاری «شناسایی طرح» و دانش روش کاری «مراحل عمل» و دانش روش کاری از نوع انتقالی یا ابتکاری. آموزش و تدریس انواع موضوعات از هم متفاوت بوده و هر کدام به روش متفاوتی آموزش داده می شود. بر این اساس شناخت نوع دانش از لحاظ دانش روش کاری شناسایی طرح، دانش روش کاری مراحل عمل و دانش روش کاری انتقالی دارای اهمیت بسزایی بوده و نیاز به طراحی الگوی تدریس مناسب برای آنها احساس می شود. مقاله حاضر درباره تعاریف و مفاهیم، و انواع دانش روش کاری و انتقالی و ارائه یک الگوی تدریس برای تدریس انواع موضوعات روش کاری بحث می کند.
اثربخشی الگوی تدریس کاوشگری بر باورهای خودکارآمدی دانش آموزان در حل مسائل درس فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از دانش آموزان معتقدند درس فیزیک، یک موضوع انتزاعی است که یاد گرفتن آن مشکل می باشد. لذا باور فراگیران به توانایی خود در زمینه حل مسائل فیزیک یک ضرورت است. در این میان استفاده از راهبردهای یاددهی- یادگیری فعال، مورد تأکید بسیار می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر روش تدریس کاوشگری بر باورهای خودکارآمدی دانش آموزان در حل مسائل درس فیزیک صورت پذیرفت. این پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه شهر فریمان (واقع در استان خراسان رضوی) در سال تحصیلی 90-89 می باشند. نتایج آزمون t همبسته در زمینه بررسی اثرگذاری الگوی کاوشگری بر میزان خودکارآمدی نشان داد که بین میانگین نمرات در پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (001 /0p<،44/4-= t) به طوری که میانگین نمرات خودکارآمدی دانش آموزان مورد بررسی و سایر مؤلفه های آن در پس آزمون از میانگین نمرات در پیش آزمون بیشتر بود. با توجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ارائه الگوی کاوشگری، عملکرد دانش آموزان را در زمینه خودباوری نسبت به توانایی هایشان در خصوص حل مسائل درس فیزیک، افزایش می دهد. لذا بکار گیری این الگو در تدریس درس فیزیک توصیه می گردد.
تحلیلی بر جایگاه آموزش انفرادی در تاریخ ایران
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی جایگاه آموزش انفرادی در تاریخ آموزش و پرورش ایران بوده و نویسندگان با بهره گیری از روش تحلیلی ـ توصیفی در جهت شناخت روش آموزش انفرادی که یکی از روش های جدید و مطرح در آموزش است به بررسی سوابق تاریخی آن پرداخته و از این طریق چشم انداز روشن تری را برای آینده ترسیم نمایند. نتایج مطالعه نشان می دهد که از دیرباز با توجه به فضای موجود در تعلیم و تربیت ایران آموزش انفرادی جایگاه مهم و تأثیرگذاری در روند تعلیم و تربیت داشته است که با عنایت به این تجارب بهره گیری از این شیوه در حال حاضر می تواند فرصتی را بازسازی برخی از نارسایی های نظام تعلیم و تربیت مهیا نماید.
روش های نوین تدریس
حوزه های تخصصی:
آموزش یکی از مسائل بسیار مهم نظام های تعلیم و تربیت است. منظور از آموزش، فرآیند دو سویه یاددهی ـ یادگیری اطلاعات، مهارت ها و نگرشهای مثبت درباره موضوعی است که متناسب با گروه سنی خاص و در شرایط زمانی معین به اجرا در آمده است. امروزه هدف از تعلیم و تربیت تنها انتقال میراث فرهنگی و تجارب بشری به نسل جدید نیست. بلکه رسالت نظام های آموزشی را ایجاد تغییرات مطلوب در نگرش ها شناخت ها و در نهایت رفتار انسان ها دانسته اند. روشهای تدریس نیز به عنوان یکی از عوامل، به کمک این رسالت آمده است. هدف نهایی تدریس به وسیله مجموعه ای از تکالیف مشتمل برآگاهی و معلومات مشخص و ساخت فکری و فرآیندهای شناختی تعیین شده است. این مقاله به روشهای نوین تدریس پرداخته است. ابتدا روش تدریس به دو دسته روش تاریخی و روش نوین تقسیم شده است. همچنین نمونه هایی از روشهای نوین تدریس و مراحل و کاربرد آن که شامل روش تدریس بارش مغزی، روش تدریس بدیعه پردازی ،روش تدریس حل مسأله،، روش تدریس غیر مستقیم/مشاوره ای، روش تدریس ایفای نقش، روش تدریس گردش علمی، روش تدریس کاوشگری و روش تدریس آموزش به وسیله رایانه به عنوان نمونه هایی از روشهای نوین تدریس مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نشان داده شده است که هیچ یک از روش های تدریس فی نفسه خوب یا بد نیستند، بلکه نحوه و شرایط استفاده از آنها باعث قوت یا ضعفشان شده است.
مقایسه روش های تدریس ""مبتنی بر مورد"" و ""سخنرانی""؛ دیدگاه دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از راه های بهبود آموزش پرستاری، تغییر شیوه های آموزشی از روش های سنتی به روش های نوین و دانشجومحور است. هدف این مطالعه، بررسی اجرای روش تدریس مبتنی بر مورد و مقایسه آن با روش سخنرانی بر میزان یادگیری و رضایت دانشجویان پرستاری بود.
روش ها: این پژوهش نیمه تجربی در سال 1390 در دانشکده پرستاری و مامایی زنجان انجام شد و همه 30 دانشجوی ترم 6 پرستاری به روش سرشماری به مطالعه وارد شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. این پرسش نامه شامل دو بخش مشخصات جمعیت شناختی و 20 سئوال در خصوص مقایسه ویژگی های تدریس مبتنی بر مورد با روش سخنرانی بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS 16 و آزمون های آماری توصیفی و آزمون های T مستقل و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مهم ترین ویژگی تدریس مبتنی بر مورد از دیدگاه دانشجویان افزایش درک مطلب دانشجویان نسبت به روش سخنرانی بود. 7/66% دانشجویان روش تدریس مبتنی بر مورد را در کل بهتر از روش سخنرانی ارزیابی کردند و از این روش رضایت خیلی بالایی (8/1±38/8 از 10) داشتند. تفاوت معنی داری بین میانگین رضایت دانشجویان براساس جنسیت مشاهده نشد (05/0>p).
نتیجه گیری: از نظر دانشجویان پرستاری روش تدریس مبتنی بر مورد در مقایسه با روش سخنرانی بهتر است و کارآیی بیشتری دارد.
میزان رضایت و یادگیری دانشجویان در دروس پایه؛ مقایسه روش های آموزشی سخنرانی و بحث گروهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یادگیری دانشجو یکی از مهم ترین عناصر برای ارزیابی میزان سودمندی روش های آموزشی است. از سویی گفته می شود که میزان رضایت دانشجویان نیز بر بازده آموزشی و اثربخشی مراکز دانشگاهی اثر می گذارد. با توجه به این مطالب، پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رضایت و یادگیری دانشجویان از آموزش دروس پایه به دو شیوه بحث گروهی و سخنرانی صورت گرفت .
روش ها: این مطالعه تجربی- تصادفی کنترل شده از بهمن 1387 تا مهر 1389 در دانشجویان ترم سوم دوره کارشناسی فیزیوتراپی (29 نفر) و گفتاردرمانی (15 نفر) دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت و نمونه ها به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. دانشجویان هر رشته به طور تصادفی به دو گروه شاهد و مداخله تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سنجش دانش استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS 11.5 و استفاده از آمار توصیفی و آزمون من- ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میزان رضایت کلی و رضایت در حیطه های حس مشارکت در یادگیری و علاقه مندی به مطالعه در دانشجویان هر دو رشته در روش گروه های کوچک افزایش معنی داری نسبت به روش سخنرانی داشت؛ اما میزان رضایت دانشجویان دو رشته در حیطه رعایت اصول تدریس بین دو روش آموزشی از لحاظ آماری اختلاف معنی داری نداشت (05/0<p). میزان یادگیری دانشجویان در هر دو رشته اختلاف معنی داری نداشت (05/0<p).
نتیجه گیری: تدریس به شیوه بحث گروهی می تواند رضایت مندی دانشجویان را از آموزش دروس پایه افزایش دهد.
بررسی کاربرد روش تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در آموزش عالی: مطالعه موردی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در بین اعضای هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران است. روش تحقیق مطالعه ی حاضر، توصیفی- پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی و دانشجویان گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران تشکیل می دهند. به منظور بررسی میزان به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر سازنده گرایی با دو روش پیمایش و مشاهده و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته ی 42گویه ای و چک لیست محقق ساخته ی 42 گویه ای به بررسی دیدگاه دانشجویان و مشاهده ی کلاس درس اعضای هیأت علمی گروه مورد نظر پرداخته شد. نمونه گیری در بخش مشاهده، کلاس های درس تمام اعضای هیأت علمی گروه و نمونه گیری در بخش پیمایش به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد. داده های گردآوری شده از پرسش نامه و چک لیست با روش کمی و با استفاده از نرم افزار(spss) و با استفاده از آزمون هایتی تک نمونه ای و تی مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که اعضای هیأت علمی گروه یادشده از روش های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرا بهره نمی گیرند و به صورت سنتی تدریس می کنند. تدریس استادان در مقطع کارشناسی ارشد نسبت به کارشناسی سازنده گرا تر است، گر چه تفاوت تنها در شاخص «مشارکت» به صورت معنادار است.هم چنین تفاوت معناداری بین دیدگاه مشاهده گران و دانشجویان از میزان به کارگیری این روی کرد در کلاس درس مشاهده شد و مشاهده گران در مقایسه با دانشجویان قائل به تدریس سازنده گرا تر در کلاس های موردنظر بودند.
طراحی الگوی برنامه ریزی درسی مبتنی بر شبکه اجتماعی برای آموزش و به سازی اساتید(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: گرایش و توجه دانشگاه ها به استفاده از قابلیت های شبکه های اجتماعی و انتخاب آنها به عنوان مکانیزم ارتباطی برای پیشبرد توان آموزشی و پژوهشی، استفاده از آنها را برای توسعه آموزش و دانش، به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل کرده است. این مطالعه با هدف طراحی الگوی به کارگیری شبکه اجتماعی در آموزش و بهسازی اساتید انجام شد.
روش ها: پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش پژوهش ""نظریه زمینه ای"" انجام شد. برای تحلیل داده های پژوهش از سه روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. داده های مورد نیاز با ""بررسی اسناد"" و ""مصاحبه"" جمع آوری شد. 3 جلد کتاب و 11 عنوان مقاله به صورت هدفمند انتخاب شد و مورد مطالعه قرار گرفت و با 18 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته ای انجام شد. هر مصاحبه به طور متوسط 60 دقیقه به طول انجامید. مطالعه اسناد و انجام مصاحبه ها براساس اشباع اطلاعاتی پژوهشگر انجام شد.
یافته ها: در بخش اسناد 24 مفهوم و در بخش مصاحبه ها 71 مفهوم یادداشت برداری شد و سپس براساس تشابهات با کدبندی اولیه و متمرکز، کدهایی به موارد مشابه اختصاص پیدا کرد و تبدیل به 10 مقوله ای شدند که هدف اصلی پژوهش بودند.
نتیجه گیری: الگوی برنامه ریزی درسی مبتنی بر شبکه اجتماعی در آموزش دارای راهبردهای آموزش تفکر منطقی ، آموزش شیوه های تعامل پیچیده و آموزش مهارت های فنی به اساتید برای یادگیری موثر است.
مقایسه پایبندی به فنون تعلیم و تربیت در آموزش مجازی و حضوری در نظام آموزش عالی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: توسعه نظام آموزشی در عصر فنّاوری اطلاعات و ارتباطات یکی از چالش های اصلی سیاستگذاران آموزشی است. یکی از مهم ترین مسایل پیش روی آموزش عالی در ایران، عدم پاسخگویی موثر و کارآمد این سیستم به نیازهای واقعی جامعه در حوزه تولید علم و آموزش است. هدف این پژوهش، ارزیابی میزان پایبندی آموزش حضوری و الکترونیک به اصول تعلیم و تربیت ( تحلیل، طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی) از منظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود.
روش ها: این مطالعه پیمایشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه در سال 1392 انجام شد. 164 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته دارای 5 شاخص و 66 گویه بود. داده ها به نرم افزار SPSS 18 وارد و با آزمون T تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در میزان عدم رعایت شاخص تحلیل و خرده مقیاس های آن (محتوی، یادگیرنده، اهداف و رسانه) از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی بین آموزش الکترونیکی و آموزش حضوری اختلاف معنی دار وجود داشت و به غیر از خرده مقیاس رسانه، در بقیه موارد میانگین امتیاز عدم پایبندی در آموزش الکترونیک بیشتر بود. همچنین در میزان عدم رعایت شاخص های طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی بین آموزش الکترونیکی و آموزش حضوری اختلاف معنی دار وجود داشت و در همه موارد میانگین امتیاز عدم پایبندی در آموزش الکترونیک بیشتر بود.
نتیجه گیری: از نظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه ، اصول پنجگانه برنامه های تعلیم و تربیت (تحلیل، طراحی، تدوین، اجرا و ارزیابی) در آموزش الکترونیک نسبت به آموزش حضوری کمتر رعایت می شود .