مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
فضای تهی
حوزههای تخصصی:
معماری موسیقی مجسم است، که آوای فرشتگان ملکوتی را در چشم مخاطبان متبلور می سازد. نظام هندسی مشترک هر دو هنر ناخودآگاه ما را به سوی پدیده ای همسان هدایت می کند، که به دنبال وجوه مشترکی در آن ها باشیم. این همگونی و هارمونی، حسی خوشایند در دیدگان مخاطب پدید می آورند و او را به بازنگری مجدد و تعمق در فضا وا می دارد. هدف از این پژوهش بازیابی رموز موسیقی و معماری و دریافت وجه تشابهات شان می باشد. پرسش اصلی فرا روی پژوهش حاضر این است که: «وجه تشابه معماری و موسیقی مؤکد بر چه اِلمان هایی است؟»
در پی پاسخ به پرسش فوق، این پژوهش مروری گذرا بر شرح عالم اصوات و جایگاه آن در هنر اسلامی دارد و بر اساس مطالعات و تحقیقات صورت گرفته، به شیوه کتابخانه ای و به روش تحلیلی، از منظر اندیشمندان و شرق شناسان معاصر نوشته شده است. نتایج پژوهش نیز نشان از آن دارد که هنرهای سمعی-بصری در اسلام به بیانصفات جمالی الهی می پردازند، که این دیدگاه در دوران معاصر موثر بر هنر غرب نیز بوده است.
چهار روز از حیات دانشگاه پس از انقلاب؛ 30 فروردین تا 2 اردیبهشت 1359(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حیات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی دوره کوتاه سی ام فروردین تا دوم اردیبهشت سال 1359 بزنگاهی مهم و تعیین کننده بود. گروه های سیاسی فعال در فضای دانشگاه ها، به دستور دولت تازه تأسیس اسلامی مجبور شدند اتاق ها و دفترهایشان را به دولت واگذار کرده و صحن دانشگاه ها را ترک کنند. در این چند روز، در شهرهای دانشگاهی درگیری های خونینی رخ داد. این بزنگاه تاریخی، دانشگاه را که سنگر آزادی، مقاومت، و انقلاب در برابر رژیم پهلوی تعبیر می شد، وارد دور تازه ای از ماهیت سیاسی خود کرد. گویا گفتمان تازه ای در حال تولد بود که سال ها پس از این برههٔ تاریخی، شکل خاصی از حضور سیاست در دانشگاه را تداوم بخشید؛ بزنگاهی تاریخی برای جای گیری دانشگاه در گفتمان تازه سیاسی. برای بررسی این موضوع، با تکیه بر دو مفهوم «فضای تهی» از بدیو و «تحلیل ریزوماتیک» از دلوز، داده های مورد نیاز از بایگانی ها و روزنامه های آن زمان گردآوری شد و درنتیجه، نشان داده شد که در کدام مناسبات پیچیده و براساس کدام منطق گفتمانی، دانشگاه از نو بازسازی می شود. همچنین این نکته بررسی شد که چگونه دانشگاه، هم زمان شاهد شکل گیری دو نقش مهم انقلاب زدایی در فضای ملتهب آن زمان ازیک سو و حفظ دانشگاه به عنوان نهادی سیاسی اما طرفدار و متعهد، از سوی دیگر است.
بررسی مفهوم عرفانی « فضای تهی» در معماری اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
57 - 74
حوزههای تخصصی:
فضا ارتباط مستقیم با بحث هستی دارد. در ابتدا باید یک هستی، موضوع کار ما باشد تا پس از آن بحث فضا مطرح شود.فضای خالی(تهی) نماد امر قدسی و دروازه ای است که حضور الهی از طریق آن به نظام مادی که محیط بر انسان در سفر زمینی اوست، داخل می شود به این ترتیب فضای خالی، اثر محدود کننده فضای کیهانی بر انسان را حذف می کند،چون هروقت و هر جا حجاب جسم برداشته می شود،نورالهی به درون می تابد. در معماری اسلامی، نقش فضای تهی به دلیل آنکه بر سرشت گذرای اشیا، تأکید دارد، بسیار پررنگ است.در این هنر فضای تهی،فضایی وحدت بخش است که سایر فضاها حول آن دور می زنند و نماد حضور و نور الهی است و انسان را در برابر پروردگار قرار می دهد و او را از حضور فراگیر پروردگار آگاه می سازد. لذا در جهان بینی اسلامی، تهی بودن همان امر قدسی تأویل می گردد و تلاش معماران ایرانی در تبلور اندیشه های عرفانی خود در این فضای تهی اما پر معنا،غیرقابل انکار است.در این پژوهش ابتدا به بسط و تشریح مفاهیم فضا از نظر فیلسوفان و معماران و سپس به تبیین مبانی و مفاهیم فلسفی فضای تهی در معماری اسلامی ایران پرداخته خواهد شد.همچنین مقایسه دیدگاه های سنت گرایان و پدیدارشناسانی چون هایدگر از نظر خواهد گذشت.این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی ، تحلیلی و با رویکرد ادراکی،فلسفی می باشد.
بررسی فضاهای تهی مسجد شیخ لطف الله
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال اول تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
70 - 82
حوزههای تخصصی:
امروزه معماران در طراحی بناها بیش از هر چیز به جنبه های مادی و کمی فضاها توجه دارند و فارغ از کاربردهای معنوی و کمیت های موجود در معماری اصیل ایرانی هستند، فضای تهی یکی از این جنبه ناشناخته در معماری و برگرفته از عرفان اسلامی و ایرانی است. در عرفان معنای تهی بودگی دست یابی به معرفتی خاص، که انسان توسط آن می تواند به شناخت خویشتن و خداوند در درون خود رسیده که نتیجه آن «فنافی الله» و یگانگی با خداوند است. برای ایجاد فضاهای تهی در بناهای مذهبی به ویژه مساجد از راهکارهای گوناگون از جمله سرشاری نقوش، نور و سایه، تاریکی و ساختار ورودی بنا استفاده شده که انسان با قرارگیری در آن از خویشتن خالی و آمادگی حضور با مقام قدسی خداوندی را می یابد. در این پژوهش از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای با رویکردی عرفانی برگرفته از نظریات سنت گرایان و روش کیفی به چیستی فضای تهی و یافتن آن در مسجد شیخ لطف الله و کاربردش پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد، نقوش و فضاها همگی حول محور مرکزی گنبد شکل گرفته و ارکان آن در حال چرخشی دایره وار نمادی از بی نهایت، بی کرانگی و خلأ است و این فضاها به گونه ای طراحی شده اند که آدمی را ابتدا در حال قبض و سپس بسط قرار می دهد.
سیر بالندگی و رشد فضای تهی در کالبدشناسی معماری خانه های تهران (اواخر دوران قاجار تا ابتدای دورۀ جمهوری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
کیفیت فضایی یکی از شاخصه های معماری فضاگرای ایرانی است که به مانند میراثی از معماران گذشته نسل به نسل ادامه یافته و در معماری هر عصر متناسب با نیازمندی های آن، توسعه و گسترش یافته است. این سیر تحول از اواخر دوره قاجار تا اوایل دوره جمهوری اسلامی، دارای رویه متفاوتی شده که متناسب با دیگر وجوه تغییریافته این دوران ، قابل بحث و ریشه یابی است. این مسئله زمانی حائز اهمیت است که معماران این عصر به سبب سیاست، طبع فرهنگی و رویه آموزش در جهت رشد خلاقیت از معماری وارداتی الگو گرفته باشند و چنین موضوعی را نیز کتمان نمی کردند، اما تجربیات زندگی در فضای پیشین موجب پیوستگی پنهانی در این دوره نسبت به دوران قبلی شده است.این پژوهش درصدد فهم آن است که فضای تهی تا چه میزان در کیفیت فضاهای ساختمان های مسکونی و اقامتی معاصر تهران مؤثر بوده و در طراحی این مهم موردتوجه قرار می گرفته است و این موضوع چه تغییراتی در پیکره نظام طراحی از اواخر دوران قاجار تا ابتدای دوره جمهوری اسلامی سپری کرده است؟ از این حیث این پژوهش با ماهیتی کیفی از راهبرد تفسیری- تاریخی بهره گرفته و با تأکید بر قراین معرف و استنباطی، بر پایه پردازش اسناد تصویری و برداشت شده از ابنیه مستعد و شناخته شده در محدوده تهران پهلوی برآمده و جهت افزایش روایی پژوهش پس از تخمین اولیه روند تغییرات، از همپوشانی اسناد ثانویه و مشاهدات میدانی از ساختمان های موجود به آزمون یافته های آغازین می پردازد.در ادبیات پردازش حجم کالبدی، فضای تهی در مراحل طراحی حجم و توده به مانند حیاط های خانه های سنتی، به مثابه یک توده عمل نمی کند بلکه درروند فضای کالبدی ساختمان های مسکونی دوران تحول، رفته رفته از یک فضای پیوسته به لکه هایی در پلان، تغییرات و تخلخلی در نما و درنهایت حجم کلی بنا به واسطه سیستم های سازه ای و جسارت عمل معماران ورود می یابد.
فضای تهی؛ محل تجلی و ادراک معنا در معماری اسلامی (بررسی تأثیرگذاری فضاهای تهی بر روی مخاطب، مبتنی بر آرای ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
63 - 80
حوزههای تخصصی:
فضاهای تهی دارای هویتی فعال و قدرتمند در معماری است. فضاهای تهی با خالی کردن خود از ماده، زمینه تجلی معنا را فراهم می سازد و ادراک معنا بر روی مخاطب تأثیر می گذارد. ملاصدرا ماده را عجین با عدم می داند، که ادراک حسی را شامل می شود. وی حواس را در عیان ساختن واقعیت خارجی ناتوان می داند. درواقع، ارج به فضاهای تهی، ارج به غیرماده است. در این ساحت است که می توان تفکرات ملاصدرا را در باب ادراک با مباحث معماری انطباق داد. این پژوهش از نوع کیفی و بین رشته ای ا ست که با روش تطبیقی-تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات اسنادی انجام شده است. نتایج حاکی از این است که فضاهای تهی محل تجلی معانیست و می تواند بر مخاطب خود تأثیر بگذارد. با تطبیق دیدگاه های ادراکی ملاصدرا با معانی موجود در فضای تهی، درمی یابیم که فضای تهی به دلیل مجردبودن از ماده، امکان بروز معانی و ادراک را فراهم می کند؛ که به صورت ناخودآگاه (ضمنی) و خودآگاه (صریح) بر مخاطب تأثیر می گذارد. در نظر ملاصدرا سیر در فضاهای تهی مانند نوعی حرکت از ظاهر تا باطن می ماند که مخاطب متوجه نوعی ادراک ضمنی است و وی را به سمت معنا (کمال) است، هدایت می کند. اهداف پژوهش:تبیین جایگاه معنایی فضاهای تهی در معماری و نحوه تأثیرات گذاریش بر مخاطب.پیوند و انطباق آرای فلسفی ملاصدرا در باب ادراک، با ادراک معنا در فضاهای تهی معماری.سؤالات پژوهش:تأثیرات معنایی فضاهای تهی بر روی مخاطب چگونه است؟دیدگاه فلسفی ملاصدرا در باب ادراک، به چه نحوی با درک معنا در فضای تهی قابل انطباق است؟