مطالب مرتبط با کلیدواژه

انکشاف


۱.

حقیقت و عدم در نظر مولوی و هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آزادی مولوی هیدگر حقیقت عدم انکشاف انسان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۲۴۱ تعداد دانلود : ۵۰۳۵
در ضمن مطالعات تطبیقی همواره ملاحظه می شود که اکثر افکار و آرای فلاسفه جدید و معاصر، به نحوی پراکنده ولی به صورت روشن در نزد عرفا و بعضی از فلاسفه و دانشمندان ایرانی نیز مطرح شده اند. ملاحظه این امر پربرکت می تواند اعتماد به نفس نسبت به گذشته خویش و امیدواری برای توجه بیشتر به همدلی و همفکری موجود میان غرب و شرق به ارمغان آورد. از این جمله است تعبیری سازنده از «عدم» که در سنت اسلامی آن را جایگاه و خاستگاه آزادی و سازندگی و آفرینش تلقی نموده اند و فیلسوفان پیرو مکتب اصالت وجود خاص انسانی نیز آن را وعاء هر هستی و مرکز ثقل حقیقت دیده اند.از دیدگاه فلاسفه اخیر چنین ادعا شده که حقیقت از لاحقیقت، به مدد کشف و انکشاف انسان، به دست می آید. مقدمه و لازمه این کشف و آفرینش خروج از هستی های فعلی و حرکت به سوی آنچه فعلا «نیست» می باشد. توفیق در این راه همانا نجات از زندان یقین های کاذب و تحجرهای چنبرگونه بوده و توفیق نیل به طرب و ابتهاج دیدار عوامل تازه است. این ابتهاج، حاصل تحقق و ظهور جلوه های گوناگون این حدیث مسرت بار یعنی خلق الله آدم علی صورته است که به نحوی متضمن آزادی نامحدود انسانی در بطن محدودیت ها و الزامات این جهانی می باشد. مقاله حاضر به بررسی رابطه میان حقیقت و عدم در مولوی (به عنوان نماینده سنت اسلامی) و هیدگر (به عنوان یکی از چهره های برجسته مکتب اصالت وجود خاص انسانی) می پردازد.
۲.

ویتگنشتاین، هایک، گادامر: درآمدی بر نوعی روش شناسی تلفیقی در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انکشاف هماهنگی بازی زبانی دور هرمنوتیکی قاعده مندی نظم خودجوش سنت زبانی ـ تاریخی زبان شخصی پیش بینی محدود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۴ تعداد دانلود : ۷۰۰
هدف این مقاله، به دست دادن اصولی از نوعی روش شناسی تلفیقی در حوزة علوم اجتماعی است که برمبنای خوانش آرای ویتگنشتاین، هایک و گادامر در افق فکری یکدیگر شکل گرفته است. در ابتدا و پس از بیان مسئله و ضرورت پرداختن به آن، ادبیات بحث به­طور خلاصه مرور شده است و سپس به­طور اجمالی امکان تلفیق آرایاین سه متفکر مورد بحث قرار گرفته است. این امکان با مرور شش شباهت مهم در قالب معادل یابی واژگان کلیدی هر متفکر در بازی زبانی متفکران دیگر مورد بحث قرار گرفته است، این شباهت ها عبارت اند از: وجود بستر اجتماعی قاعده مند در پس زمینة کنش های فردی؛ اصالت فعالیت عملی و ناآگاهانه درمقابل فعالیت نظری و آگاهانه؛ کاربرد استعارة بازی به معنای حفظ وجهی از عاملیت در بستر ساختار؛ آغاز از مبنایی سوبژکتیویستیدر عین دست یابی به عینیتی فراتر از افراد؛ محدودیت شناخت و رد موضع ناظر؛ و درنهایت، تلاش برای به دست دادن معیاری به منظور پرهیز از نسبی گرایی. این شباهت ها همزمان اصول بنیادین روش شناسی تلفیقیِ پیشنهادی را نیز شکل داده اند. در آخرین قسمت مقاله، این اصول در پاسخ به پرسش های سه گانة چیستی موضوع علوم اجتماعی، چگونگی مطالعة آن (الزامات روش شناختی) و هدف از انجام یک مطالعة اجتماعی مورد تصریح و صورت بندی قرار گرفته اند. بر این مبنا، موضوع علوم اجتماعی «نظم های زبانی ـ تاریخی» عنوان شده است که در آن نظم به تعبیر هایک، زبانی بودن به تعبیر ویتگنشتاین و تاریخی بودن به تعبیر گادامر به کار رفته است و هدف از انجام یک مطالعة اجتماعی، «انکشاف» این نظم ها به تعبیر هایدگری - گادامری کلمه و همچنین به دست دادن پیش بینی های محدود برمبنای این انکشاف عنوان شده است؛ برمبنای این موضوع و هدف، الزامات روش شناختیِ انجام یک مطالعة اجتماعی نیز مورد بحث قرار گرفته است.
۳.

پرسش هایی در باب «پرسشی در باب تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود هنر انکشاف تکنولوژی نیست انگاری گشتل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تکنولوژی
تعداد بازدید : ۱۷۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۴۶
از دیدگاه هیدگر، ذات تکنولوژی جدید نوعی انکشاف است که آدمی را به تعرض به طبیعت فرا می خواند و از او می خواهد که طبیعت را در مقام منبع ذخیرهٔ انرژی نظم بخشد. در این نحو از انکشاف، وجود به محاق فراموشی می رود و خطر نیست انگاری و بی خانمانی، بشر جدید را تهدید می کند. از دیدگاه هیدگر، انسان معاصر با تأمل در ذات تکنولوژی می تواند از اسارت آن خارج شود و نیروی منجی ای را در آن بیابد. نیروی منجی بشر از نیست انگاری، همان هنر است که شعر عالی ترین مصداق آن است. راهی که هیدگر برای رسیدن به رهیافت های فوق پیموده است در سخنرانی 1954 او با عنوان «پرسشی در باب تکنولوژی» ترسیم شده است. در نوشتار حاضر از موانعی سخن خواهد رفت که در راه مزبور، مانع از رسیدن مخاطبِ هیدگر به نتایج فکری او در باب ذات تکنولوژی می شود و در ادامه از تمام هیدگرشناسانی که این نوشته را می خوانند خواسته (پرسش) خواهد شد که اگر امکان برداشتن این موانع وجود دارد، با برطرف کردن آنها راه تفکر هیدگر را از طریق پاسخ راه گشا به این پرسش ها، هموارتر سازند و اگر این موانع با امکاناتی که تفکر هیدگر در اختیار آنها قرار می دهد قابل کنار زدن نیست و راه تفکر او را بسته است، عقیم بودن راه هیدگر را در تأملاتش در باب تکنولوژی بپذیرند و اذعان کنند که از راهی که هیدگر ترسیم کرده است نمی توان به نتایج مختار او رسید.
۴.

بررسی و نقد مفهوم وحی گزاره ای و غیرگزاره ای در الهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انکشاف الگوهای مکاشفه وحی غیرگزاره ای وحی گزاره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۷ تعداد دانلود : ۴۱۱
پدیده وحی و تبیین آن یکی از مهم ترین موضوعات در حوزه ادیان الهی محسوب می شود. ماهیت رازگونه و فراطبیعی این پدیده سبب شده است تا رویکردهای گوناگونی در این خصوص از سوی اندیشمندان دینی مطرح شود. در الهیات مسیحی دو رویکرد کلی گزاره ای و غیرگزاره ای در تبیین وحی وجود دارد. بر اساس رویکرد اول وحی عبارت از مجموعه آگاهی هایی است که در قالب عبارات و گزاره ها آشکار می شود، در حالی که بر اساس رویکرد دوم پدیده وحی نه از سنخ گزاره بلکه به معنای مکاشفه است. در این مقاله ضمن بررسی، تحلیل و نقد هر یک از دو رویکرد، تلاش شده است تا مهم ترین نقص ها و کاستی های موجود در هر یک از دیدگاه ها مطرح شود. فروکاهش وحی به ساحت گزاره ای صرف در رویکرد گزاره ای، عدم توجه به مبانی انسان شناسی و هستی شناسی و فروکاهش وحی به سطح نازلی از تجربیات بشری در رویکرد غیرگزاره ای و نیز غفلت از مبانی زبان شناسی در حوزه زبان دین، برخی از مهم ترین نقص های الهیات مسیحی در تبیین پدیده وحی هستند.
۵.

وساطت علیت به معنای یونانی در درک هایدگر از تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر تکنولوژی علیت تخنه انکشاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۵۰۵
هایدگر برای دست یابی به ذات تکنولوژی می کوشد تا از مفهوم شایع تکنیک عبور کند و به برداشتی نو دست یابد. در این مقاله تبیین شده است که این کار از طریق احیاء مفهوم یونانی علیت صورت می گیرد. برای این منظور او با طرحی ابتکاری، مفهوم ابزار را در کنار مفهوم علیت قرار می دهد و مدعی است که از این طریق ذات تکنیک قابل دست یابی است. تفسیر علیت در دوره پیش سقراطی مورد اعتنای هایدگر قرار گرفته است. اما او تأکید دارد که نظریات افلاطون و ارسطو تمایز جدی با نظر پیش سقراطیان دارد. به نظر می رسد درباره نظریات افلاطون و ارسطو در خصوص علیت، مسأله تا حدودی مبهم است. در این مقاله شواهدی ذکر خواهد شد که مؤید سازگاری آرای این دو فیلسوف با پیش سقراطیان و نتیجتاً با اندیشه هایدگر حداقل در برخی موارد است. در نهایت به بررسی این نظر هایدگر پرداخته شده است که وی معتقد است در دوره مدرن در یک تقلیل گرایی افراطی، علیت در چارچوب تنگ و بسته ای ملاحظه می شود و شیوه های علمی جدید در علم را سبب شده است.
۶.

بررسی و نقد دلایل مخالفت کارل بارت با الهیات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارل بارت انکشاف غیریت الهیات طبیعی الهیات دیالکتیکی تمثیل وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۸ تعداد دانلود : ۵۶۳
مواجهه کارل بارت _ الهیدان برجسته سوئیسی اوایل قرن بیستم _  با الهیات طبیعی، نتایج دامنه داری در تفکّر الهیاتی قرن بیستم داشته است. نگاه عموماً ناهمدلانه بارت به الهیات طبیعی ، به مدت چند دهه سبب شکل گیری نگرشی منفی به آن ، خاصه در حلقه دوستداران و رهروان مکتب او شد که بی وجه ، غیر ضروری و حتی زیان آور به نظر می رسد. نظر به اهمیت این موضوع ، به هدف نقد اصولی موضع بارت ، ابتدا ادله بارت به وجودشناسانه ، معرفت شناسانه، نقلی و عملی تقسیم شده و سپس ضمن مدلّل کردن آن ها به بررسی و نقد این ادله پرداخته شده است. موضع بارتْ عموماً واکنشی و بر پایه تعبیری محدود و نارسا از جایگاه و نقش الهیات طبیعی استوار بوده است و دلایل نقلی و معرفتی بارت در اثبات موضع او ناکام بوده اند. بارت به  سبب همین تعبیر نارسای خود از الهیات طبیعی ، از این واقعیت تاریخی غافل مانده که در بخش وسیعی از تاریخ ، معتقدان به الهیات طبیعی اتفاقاً دغدغه دین داشته اند و از همین رو ، نه تنها تضادی بین باور به انکشاف و گرایش به الهیات طبیعی نیست که اتفاقاً این دو متقابلاً موجب استغنای تفکّر انسان و گشوده  شدن افق های جدید در فهم هستی می شوند.