مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
ادراک
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۶۶-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
درباره «قلب» و عملکردهای آن در متون اسلامی و اخلاقی مطالب فراوانی بیان شده است. هدف این پژوهش کشف و تبیین عملکردهای قلب از نگاه نهج البلاغه در چهارچوب روش تحلیل مضمون است. بر اساس این روش در تحلیل کمّی، 718 «مضمون پایه» و 36 «مضمون سازمان دهنده» به دست آمد و ذیل سه «مضمون فراگیر» جای گرفت. «مضمون فراگیر» بیانگر کارکردی از کارکردهای قلب، و عبارت است از: «ادراک»، «سنجش»، «مدیریت». در توضیح هریک از این کارکردها باید گفت بر اساس نهج البلاغه، هر پیامی که به انسان می رسد، اعم از صوتی، تصویری، مفهومی و...، قلب آن را دریافت می کند (عملکرد ادراکی). قلب آن پیام ها را تجزیه و تحلیل و مقایسه و ذخیره می کند (عملکرد سنجشی) تا درنهایت با سازمان دهی و کنترل رفتارها بروز واکنش ها را در انسان رهبری کند (عملکرد مدیریتی). البته این عملکرد قلب برای سایر اعضا الزام آور نیست و آنها امکان تخلف و سرپیچی دارند.
بررسی ضرورت و جایگاه میانجی حسّی در مبادی سامانه ادراک انسان مبتنی بر نظریه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۲۸-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: همواره در حل مساله معماری، مرزهای روشن و گاه ناروشنی میان آنچه که یک طراح معمار می شناسد، و آنچه نمی شناسد، مشاهده می شود. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل ضرورت رابطه حسی بین درون و بیرون ذهن یک طراح خواهد بود. روش ها: پارادایم تحقیق آزادپژوهش بر مبنای بنیان های فلسفی تحلیل رابطه میان ظراح و اثر معماری است. هدف پژوهش، از نظر نوع، بنیادی است و بر أساس آن، با روش تحقیق توصیفی – اسنادی در ماهیت رابطه معمار و اثر معماری بحث می نماید. از نظر نوع جزو تحقیقات کیفی است و برای تطبیق مطالعه کیفی با واقعیت جامعه هدف، از ابزار پرسشنامه استفاده می شود. سامانه اعتبار علامه طباطبایی به عنوان چارچوب نظری پژوهش انتخاب شده است. یافته ها: تحلیل دانش موجود در این ادبیات نظری فلسقه معماری و مبانی نظری معماری معاصر نشان می دهد که برای پردازش اطلاعات پدیده های خارجی به سامانه حسی به عنوان میانجی نیاز است. بدون شناخت عمیق از این سامانه حسی، فعالیت و تداوم کارکرد سامانه شناختی انسان به عنوان سوژه تحلیل کننده مقدور نیست. درعمل، بود و نبود دستگاه ذهن، وابسته به این سامانه حسی است، سامانه ای که همواره یکی از زیرسامانه های «نظام ادراک انسان» به شمار می آید. نتیجه گیری: بر اساس مفاهیم اساسی مطرح شده توسط علامه طباطبایی و تحلیل های صورت گرفته در حوزه فرآیند طراحی معماری، می توان اینگونه جمعبندی نمود که دریافت اطلاعات مورد نیاز سامانه ادراک، تنها به طریقه ابزار حسی میسر می شود، و هر گونه ادراک مافوق تجربه، غیرممکن است.
هنجاریابی پرسشنامه سنجش میزان آمادگی معلمان برای اجرای آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
117 - 140
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: آموزش فراگیر، حق همه کودکان با یا بدون نیاز ویژه است و باید از آن بهره مند شوند. معلم، نقش پیشرو و فعال را در آموزش فراگیر دارد. با سنجش آمادگی آن ها و ایجاد نگرش مثبت برای اجرای آموزش فراگیر توسط عاملان آموزش و پرورش می توان راه کارهایی در جهت افزایش قابلیت ها و توانمندسازی معلمان ارائه کرد؛ لذا نیازمند به ابزار سنجش میزان آمادگی معلمان برای اجرای آموزش فراگیر هستیم. هدف از این پژوهش، هنجاریابی و تبیین شاخص های روان سنجی این ابزار (پرسش نامهCEFI-R ) بود. روش شناسی این تحقیق، روش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری آن، شامل معلمان شاغل دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود. از 464 معلم، 403 خانم و 61 آقا که به شیوه نمونه گیری خوش ه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، به این پرسش نامه 19 سؤالی پاسخ دادند. یافته ها: سؤالات ابتدا به فارسی و سپس به انگلیسی و مجدد به فارسی برگردانده شد و از لحاظ روایی و ادبی، توسط اساتید مرتبط، تأیید شد. در بررسی روایی سازه، با تحلیل عاملی اکتشافی، 4 عامل شامل: تنوع، روش شناسی، حمایت ها (معلم پشتیبان ) و مشارکت در جامعه) به دست آمد و با تحلیل عاملی تأییدی، بار عاملی همه سؤالات بالاتر از 0.3 گزارش شد که سؤالات را برای این تحقیق مناسب می سازد. جهت بررسی پایایی، ضریب آلفای کرونباخ برای ابعاد و کل پرسش نامه از 0.78 تا 0.85 محاسبه شد. نتیجه گیری: پرسش نامه CEFI-R که از نظر ویژگی های روان سنجی، در حد قابل قبولی می باشد، ابزار آسانی است که تاحدود زیادی می تواند میزان آمادگی معلمان را برای اجرای آموزش فراگیر و مقاصد آموزشی و پژوهشی در مقطع ابتدایی بسنجد.
مطالعه پدیدارشناسی ادراک دانش آموزان از واکنش معلمان در مواجهه با سوءرفتارشان در کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
21 - 50
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: شناخت واکنش های متفاوت معلمان به سوءرفتارهای دانش آموزان همواره مورد بحث متخصصان محیط های آموزشی بوده است. بااین حال کمبود پژوهش در حیطه واکنش های معلمان به این بدرفتاری ها از دیدگان دانش آموزان در پژوهش های داخلی و خارجی نمایان بود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک دانش آموزان از واکنش های معلمان نسبت به بدرفتاری شان در کلاس انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش با شیوه کیفی و رویکرد پدیدارشناسی با 15 دانش آموز متوسطه اول استان کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1404 با استفاده از نمونه گیری هدف مند انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند بود و از تحلیل مضمون کلارک و براون در جهت تحلیل اطلاعات به دست آمده استفاده شد. جهت اعتمادپذیری اطلاعات به دست آمده، از روش های مدیریت از سوی مصاحبه شوندگان، تحلیل مورد ناهم سو و مشاهده و تماس طولانی در محیط آموزشی و جهت تاییدپذیری، از برگه ثبت پیش فرض ها استفاده شد. برمبنای مصاحبه ها دو کد اصلی راهبردهای سخت گیرانه و ملایم به دست آمد. راهبردهای سخت گیرانه شامل اطلاع به والدین و مدیران، تنبیه بدنی و راهبردهای ملایم، شامل واکنش های گفت وگو، درگیری کلاسی و نمره منفی بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد معلمان می توانند با ارتباط حسنه و درگیری دانش آموزان با فعالیت های کلاسی و درک عدالت از سوی آن ها، در جهت کاهش بدرفتاری دانش آموزان قدم بردارند.
نقش تغذیه بر رابطه مزاج و معرفت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
151 - 162
حوزههای تخصصی:
نقش غذا و کیفیت آن بر جسم و روح انسان در منابع دینی و علمی مورد تاکید بوده است. با توجه به نظریه اتحادی ملاصدرا در باب رابطه نفس و بدن بر اساس حرکت جوهری و نظریه اتحاد علم و عالم و معلوم ، بررسی ارتباط تغذیه و معرفت در انسان نیازمند پژوهشی میان رشته ای است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و تطبیقی به بررسی دیدگاه حکمت متعالیه درباره قوای نفس و ارتباط آن با قوای بدنی و کارکرد دستگاه ادراکی و شکل گیری معرفت و به تبع آن تاثیر معرفت بر رفتار و شخصیت فرد مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این منظور به برخی یافته های طب قدیم و جدید در مورد رابطه کمیت و کیفیت غذا بر مزاج و نفس و خلقیات انسان پرداخته و نتیجه گرفته ایم که در آراء انسان شناسی صدرایی به دلیل نحوه ارتباط نفس و بدن و یگانگی آنها، تغذیه و نوع آن از نظر ناسوتی و ملکوتی بر حافظه و هوش تاثیر مستقیم و موثری دارد و بطور غیر مستقیم بر کسب معرفت و مراتب آن و نیز سلامت روانی و اخلاق و برعکس ناسلامتی روانی انسان دارد.
هندسه، اساس و منشاءِ معماری استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
177 - 193
حوزههای تخصصی:
ماهیت هندسه در معماری و نحوه کاربست آن، همواره موضوعی مورد مناقشه در میان معماران و اندیشه ورزانِ این حوزه بوده است، و غالباً پژوهشگران با توجه به خاستگاه نظریِ خود، از جنبه هایی متفاوت و حصری بدان نگریسته اند. حال این پژوهش درصدد است تا با بهره گیری از مکتب اسلام به عنوانِ یک خاستگاه نظریِ جامع و مانع به شناخت ماهیت و وظایفِ هندسه در نظامِ آفرینش کلیه مخلوقات و مصنوعات و به شکل ویژه معماری همت گمارد و از این رهگذر، به استعلای آموزش و طراحی معماری کمک نماید. از اینرو، ابتدا ضمن بررسیِ این مولفه در مکاتب گوناگون بشری، تلاش گردیده است؛ برای شکل دهی به چهارچوبِ نظریِ پژوهش، با رویکردی تفسیری- تحلیلی و با بهره گیری از منابع اصیل اسلامی به شناخت این مفهوم و جایگاه آن در نظامِ هستی و کلیه ممکنات موجود در آن، از جمله معماری پرداخته شود. سپس با بهره گیری از روش استدلال منطقی سعی شده است تا نقش های هندسه در معماری از چهارچوب نظری پژوهش استخراج گردد. سپس بر این مبنا و برای ادراکی جامع از نقشِ هندسه در معماری، علل اربعه هندسه در معماری شناسایی و در یک بنا که در اینجا «خانه کعبه» به عنوانِ نمودی از معماری الهی می باشد، بررسیِ انطباقی گردیده است. در پایان، شناختِ این علّل، مبین این موضوع می باشد که: علّت فاعلیِ هندسه در معماری، انتظام بخشی به اجزاء در قالبِ یک کلِ وحدت یافته، برای بهره برداری انسان (انسانِ کامل) می باشد. علت غایی نیز، انتقالِ حقیقتِ معنا متناسب با نوعِ عملکرد معماری، در جهت نیل به مقامِ هدایت و عبودیت است. علّت مادی عنصر «فضا» می باشد که می بایست متناسب با عملکرد بنا و قوای ادراکی انسان، مشخصاتی خاص یابد. علت صوری، وجوهِ محدود کننده و متمایز کننده فضا (کف، سقف، نمای درونی و بیرونی) می باشد، که می بایست متناسب با عملکرد بنا و معنای مورد انتظار از آن؛ صورت یابد.
تجربه ادراکِ بیش شایستگی در سازمان: کاربرد روش تحلیل تمِ بازتابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر مفهوم بیش شایستگی به عنوان پدیده ای فراگیر در سازمان ها توجه و تمرکز دارد. بیش شایستگی در قالب فراتر بودنِ دانش، مهارت، تجربه و دیگر شایستگی های کارکنان از مطالبات شغلی شان تعریف می شود. هدف پژوهش حاضر، فهم و انعکاس تجربه کارکنانی بود که خود را بیش شایسته می پنداشتند. بنابراین در این پژوهش، ادراکِ بیش شایستگی به مثابه یک مفهوم ذهنی- ادراکی و نه لزوماً عینی مورد واکاوی قرار گرفت. با قرار دادن چند معیار حذفی، 18 نفر از کارکنان شاغل در یکی از سازمان های دولتی صنعت بانکداری در شهر تهران برای انجام مصاحبه انتخاب شدند. تحلیل داده ها به روش تحلیل تم بازتابی انجام شد. حساسیت تحلیلی، ذهن انگاری و بازتابندگی پژوهشگر، انعطاف پذیری نظری و بافتمندی و موقعیت مندی، به عنوان خردمایه هایی در توجیه مناسب بودن این روش شرح داده شد. داده ها در شش گام و با بهره گیری از ابزارهایی مانند نگاشت تماتیک و یادداشت نگاری پژوهشگر تحلیل شدند. چهار تم اصلیِ «بیش شایستگی تغییر ایجاد کرده است»، «من بیش شایستگی را انتخاب کرده ام»، «من بیش شایستگی را جبران کرده ام» و «گروهی که به رسمیت شناخته نمی شوند»، تم های تشکیل دهنده تجربه ادراک بیش شایستگی در سازمان بودند.
تأثیر تبلیغات نوستالژیک بر قصد خرید مصرف کنندگان: بررسی نقش میانجی احساس، ادراک، خودسازگاری و نگرش برند (مورد مطالعه محصولات دلپذیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
167 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر تبلیغات نوستالژیک بر قصد خرید مصرف کنندگان محصولات دلپذیر است، با در نظر گرفتن نقش میانجی متغیرهایی مانند احساس، خودسازگاری، ادراک و نگرش برند. این مطالعه تلاش دارد تا درک بهتری از اثربخشی بازاریابی نوستالژیک و عوامل میانجی مهم در پاسخ های مصرف کنندگان ارائه دهد.روش: این پژوهش با رویکرد فلسفی اثبات گرایی و با استفاده از روش کمی انجام شده است. استراتژی پژوهش، پیمایشی بوده و از پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل مصرف کنندگان برند دلپذیر در شهر تهران بوده و نمونه گیری به روش غیراحتمالی در دسترس با حجم نمونه 265 نفر انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شده است.یافته ها: تبلیغات نوستالژیک می تواند تأثیر مثبت و معناداری بر احساسات، ادراک، خودسازگاری و نگرش مصرف کنندگان نسبت به برند Delpazir داشته باشد. متغیرهای میانجی (احساسات، ادراک، خودسازگاری و نگرش برند) به نوبه خود بر قصد خرید مصرف کنندگان تأثیرگذار هستند. استفاده از تبلیغات نوستالژیک می تواند یک استراتژی مؤثر برای ایجاد ارتباط عاطفی قوی تر با مصرف کنندگان و افزایش قصد خرید آن ها باشد.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که نتایج نشان می دهد که تبلیغات نوستالژیک می تواند تأثیر مثبت و معناداری بر احساسات، ادراک، خودسازگاری و نگرش برند مصرف کنندگان برند دلپذیر داشته باشد. همچنین، این متغیرهای میانجی نیز به نوبه خود بر قصد خرید مصرف کنندگان تأثیرگذار هستند. این یافته ها می تواند به بازاریابان در طراحی استراتژی های تبلیغاتی مؤثرتر و ایجاد ارتباط عاطفی قوی تر با مصرف کنندگان کمک کند.
تحلیل نقش عوامل درونی و بیرونی بر تصمیم گیری مصرف کنندگان در زمان اوقات فراغت با رویکرد فعالیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تحلیل نقش عوامل درونی و بیرونی بر تصمیم گیری مصرف کنندگان در زمان اوقات فراغت با رویکرد فعالیت بدنی بود. روش تحقیق توصیفی است و به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل استفاده کنندگان از پارک ها و باشگاه های ورزشی در شهر تهران بود. برای نمونه تحقیق 402 نفر (206 مرد، 196 زن) به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق از پرسشنامه 50 سؤالی محقق ساخته استفاده شد که روایی آن را 15 نفر از استادان دانشگاه ها و متخصصان تأیید کردند. پایایی آن در آزمون مقدماتی با 30 آزمودنی و با استفاده از آلفای کرونباخ برای تمامی شاخص ها بیشتر از 0/7 محاسبه شد. برای توصیف داده ها از آزمون های آمار توصیفی شامل شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی و درصد فراوانی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون KMO برای کفایت نمونه، تحلیل عاملی اکتشافی برای شناسایی عامل ها و تحلیل عاملی تأییدی برای ارزیابی متغیرها، به کمک نرم افزارهای SPSS نسخه 20 و Lisrel نسخه 8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد عوامل درونی نقش بیشتری بر تصمیم گیری مصرف کنندگان در زمان اوقات فراغت با رویکرد فعالیت بدنی دارد.
ادراک دانشجویان دانشگاه های سبزوار از تأثیرات داوطلبی در رویدادهای ورزشی و غیر ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ادراک دانشجویان دانشگاه های سبزوار از تأثیرات داوطلبی در رویدادهای ورزشی و غیرورزشی بود. پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بود که به صورت میدانی انجام گرفت. نمونه آماری 400 نفر بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه میلر (2013) بود که تغییراتی اعمال و سؤالاتی به آن اضافه شد. روایی صوری و محتوایی و روایی سازه پرسشنامه تأیید شد. به منظور بررسی پایایی پرسشنامه نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد (885 (α =0/. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t و MANOVA و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ادراک دانشجویان داوطلب از تأثیرات داوطلبی، سرمایه اجتماعی و فیزیکی-اقتصادی در رویدادهای ورزشی و غیرورزشی تفاوت معنا داری وجود داشت، ولی در سرمایه فرهنگی و انسانی تفاوتی دیده نشد. جنسیت دانشجویان داوطلب بر سرمایه های انسانی، اجتماعی، فیزیکی-اقتصادی و فرهنگی تفاوت معنا داری نداشت. سن دانشجویان داوطلب در گروه رویدادهای ورزشی در سرمایه فیزیکی-اقتصادی و فرهنگی و در گروه غیرورزشی در سرمایه فیزیکی-اقتصادی تفاوت معنا داری داشت. فعالیت های داوطلبانه ورزشی تأثیرات بیشتری نسبت به فعالیت های داوطلبانه غیرورزشی دارد که احتمالاً این مسئله به دلیل ماهیت ورزش است. مدیران و برنامه ریزان با ایجاد فرصت هایی برای اجرای فعالیت های داوطلبی، باید رضایت داوطلبان از سنین و جنسیت های مختلف را جلب کنند.
الگوی مسیر روابط حمایت سازمانی ادراک شده، بی تفاوتی سازمانی و تصویر سازمانی در سازمان ورزش شهرداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط میان حمایت سازمانی ادراک شده، بی تفاوتی سازمانی و تصویر سازمانی در سازمان ورزش شهرداری اصفهان و استخراج الگوی مسیر میان متغیر های مذکور انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان مشغول به خدمت در سازمان مذکور در سال 1395 بود (293N=) و حجم نمونه ای برابر با 167 نفر برای این پژوهش انتخاب شد. در این پژوهش از پرسشنامه های حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر و همکاران (1986)، بی تفاوتی سازمانی دانایی فرد، حسن زاده و سالاریه (1389)، و تصویر سازمانی کازولس، کیم و مافیت (2001) استفاده شد و داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود ارتباطات مثبت میان حمایت سازمانی ادراک شده با تصویر سازمانی و مؤلفه های آن، و ارتباطات معکوس میان بی تفاوتی سازمانی و مؤلفه های آن با تصویر سازمانی و ابعاد آن است (0/01P≤). نتایج حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان داد که حمایت سازمانی ادراک شده به صورت مستقیم و با ضریب مسیر (0/39=β) و به صورت غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر بی تفاوتی سازمانی (0/40-=β) بر تصویر سازمانی سازمان ورزش شهرداری اصفهان اثرگذار بوده است.
اثر کاربست الگوی مدیریت سایبرنتیک بر گسترش رفتارهای خودمدیریتی و نقش آن بر توسعه توانمندسازی روان شناختی کارکنان و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر کاربست الگوی مدیریت سایبرنتیک بر گسترش رفتارهای خودمدیریتی و نقش آن بر توسعه توانمندسازی روان شناختی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان اصفهان انجام گرفته است. به همین منظور 206 نفر از کارکنان ادارات مذکور با روش تصادفی طبقه ای برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد الگوی مدیریت سایبرنتیک بیرن بائوم (1988)، رفتارهای خودمدیریتی مانز (2009)، و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos Graphics تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب استفاده از الگوی مدیریت CM (M=2/58) و همچنین میزان بهره مندی کارکنان از رفتارهای خودمدیریتی (M=2/67) و توانمندسازی روان شناختی (M=2/73) در ادارات ورزش و جوانان استان اصفهان وجود دارد (0/05 ≥P). همچنین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بوده و حاکی از آن است که کاربست الگوی مدیریت CM به صورت مستقیم بر گسترش رفتارهای خودمدیریتی (0/37) و توانمندسازی روان شناختی (0/33) کارکنان، و به صورت غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر گسترش رفتارهای خودمدیریتی کارکنان، بر توسعه توانمندسازی روان شناختی آنان در ادارات ورزش و جوانان استان اصفهان اثرگذار بوده است (0/20).