میترا کامیابی

میترا کامیابی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

طراحی وارائه مدل رابطه ابعاد پنج گانه شخصیت با مهارت حل مسئله وکمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابعاد شخصیت مهارت های حل مسئله کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان دختر روان شناسی تربیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۵
هدف: این مطالعه با هدف طراحی و ارائه مدلی برای بررسی رابطه بین ابعاد پنج گانه شخصیت و مهارت های حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد. مواد و روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد کمی و نمونه ای از دانش آموزان دختر از مدارس مختلف انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد که ابعاد شخصیت، مهارت های حل مسئله و رفتارهای کمک طلبی تحصیلی را اندازه گیری می کرد، جمع آوری شدند. تحلیل های آماری شامل تحلیل همبستگی و رگرسیون برای بررسی روابط بین این متغیرها انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین ابعاد پنج گانه شخصیت و هر دو مهارت حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی وجود دارد. به طور خاص، ویژگی هایی مانند تاب آوری و وظیفه شناسی با مهارت های بالاتر حل مسئله و تمایل بیشتر به کمک طلبی تحصیلی مرتبط بودند. نتیجه گیری: مطالعه نتیجه می گیرد که ویژگی های شخصیتی نقش مهمی در تأثیرگذاری بر مهارت های حل مسئله و رفتارهای کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر ایفا می کنند. تقویت ویژگی های شخصیتی مثبت می تواند بهبود این مهارت ها را تسهیل کرده و به نتایج تحصیلی بهتر منجر شود. تحقیقات آینده باید بر استراتژی های مداخله ای که این ویژگی ها را تقویت می کنند، تمرکز کنند.
۲.

اثر بخشی آموزش مهارت های فراشناختی بر افزایش هوش سیال دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های فراشناختی هوش سیال ماهر ادراک استدلال حافظه توجه و سرعت پردازش دانش آموزان متوسطه اول مدارس شاهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۰
این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های فراشناختی بر افزایش هوش سیال دانش آموزان متوسطه اول (13 تا 15 سال ) مدارس شاهد  انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات تجربی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل دانش آموزان مدارس شاهد متوسطه اول منطقه 3  شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود . با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانش آموزان جامعه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش) 15 نفر بسته آموزش مهارت های فراشناختی) و یک گروه کنترل، جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش آموزش مهارت های فراشناختی را طی 8 جلسه هر جلسه 90 دقیقه دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها آموزش مهارت های فراشناختی (فلاول،1999) و آزمون هوش سیال (سعادتی شامیر و زحمتکش،1401)  استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بسته آموزش مهارت های فراشناختی ،  باعث افزایش هوش سیال در دانش آموزان 13 تا 15  سال شد.  آموزش مهارت های فراشناختی به کودکان سال های اول متوسطه باعث افزایش توانایی های ادراکی، استدلالی ،محاسباتی، حافظه کاری ، حافظه شنیداری ، دیداری ، سرعت پردازش و توجه تک بعدی و چند بعدی می شود و خودبسندگی آنها را برای رسیدن به اهداف بالاتر بیشتر می کند و می تواند آنها در جنبه های مختلف شناختی توانمند کند و برای آینده ای بهتر و غنی تر آماده کند.  همچنین دانش آموزانی که آموزش مهارت های فراشناختی بیشتر و دقیق تری دریافت می کنند حمایت اجتماعی بیشتری دریافت می کنند لذا در مولفه های پنج گانه هوش سیال ماهر شامل ادراک، استدلال،  حافظه ، توجه و سرعت پردازش  عملکرد بهتری دارند و در نتیجه وضعیت تحصیلی بهتر و نگرش مثبت تری درباره تحصیل دارند در مجموع از مدرسه راضی ترند. بنابراین خودارزشمندی از طریق ارتقای توانایی های شناختی سیال منجر به افزایش موفقیت و تاب آوری تحصیلی وی می شود.
۳.

بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی مقیاس توانمندسازی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل عاملی توانمندسازی روان سنجی معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۶
اندازه گیری و ارتقای توانمندسازی معلمان برای توسعه و حفظ یک نیروی کار آموزشی با عملکرد بالا و انعطاف پذیر ضروری است. بنابراین اعتبار سنجی مقیاس توانمندسازی معلمان می تواند به حل مشکلات در این زمینه کمک نماید؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اعتباریابی مقیاس توانمندسازی معلمان بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی بود که با روش روان سنجی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان شاغل در استان کرمان در سال 1401 بود. تعداد نمونه ها بر اساس معیارهای روان سنجی به تعداد 100 نفر برای بخش روایی همگرا، 750 نفر برای بخش روایی سازه و 100 نفر برای پایایی تعیین شد. نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش از طریق دو مقیاس توانمندسازی معلمان هیدیروگلو و تانریوگین و مقیاس توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا به صورت الکترونیکی با ارسال لینک پرسش نامه به موبایل شرکت کنندگان جمع آوری شد. برای بررسی روایی مقیاس از روش های روایی محتوا، همزمان و تحلیل عوامل استفاده شد. پایایی مقیاس به وسیله روش های همسانی درونی و پایایی تصنیفی (دو نیمه کردن) بررسی شد. نتایج نشان داد که مقیاس از روایی محتوا و همزمان برخوردار است (001/0P<). نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس توانمندسازی معلمان از چهار عامل تشکیل شده و از روایی مناسبی برخوردار است. تحلیل عاملی تأییدی نیز مدل چهار عاملی را تأیید کرد. آلفای کرونباخ کل مقیاس و زیرمقیاس ها در محدوده 81/0 تا 94/0 قرار دارشت که نشانگر پایایی مناسب این مقیاس است. بنابراین از پرسش نامه مقیاس توانمندسازی معلمان 37 آیتمی می توان برای ارزیابی توانمندسازی معلمان استفاده کرد.
۴.

مدل معادلات ساختاری رابطه بین اخلاق حرفه ای و هیجانات معلم با میانجی گری هویت اخلاقی

کلیدواژه‌ها: اخلاق حرفه ای هیجانات معلم هویت اخلاقی معلمان شهر بابک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۵
زمینه و هدف: نظام آموزش و پرورش، در فرایند توسعه ی یک کشور به عنوان مرکزی که به تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارامد، شایسته و دارای مهارت به منظور پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در زمینه های مختلف می پردازد، نقش حیاتی و کلیدی را بر عهده دارند. لذا پژوهش از انجام حاضر طراحی مدل اخلاق حرفه ای بر مبنای و هیجانات معلم با نقش واسطه ای هویت اخلاقی در معلمان شهر بابک بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان شهرستان شهربابک (1200 نفر) بود. از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران 291 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری مورد استفاده برای معلمان شهرستان شهر بابک در این تحقیق روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های اخلاق حرفه ای آرمیتو و همکاران (2011)، هیجانات معلم قاسمی و همکاران (1398) و هویت اخلاقی مجدآبادی (1396) بود. در نهایت با استفاده از نرم افزار Amos و SPSS و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و مقادیر شاخص های برازش مدل حاکی از تأیید برازش مدل پس از انجام اصلاحات بود. همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد که نقش میانجی متغیر اخلاقی در مدل ارائه شده معنادار است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل ساختاری رابطه بین اخلاق حرفه ای و هیجانات معلم با میانجی گری هویت اخلاقی از برازش خوبی برخوردار است.
۵.

نگرش کوانتومی به برنامه درسی، چشم اندازی دیگر درعمل برنامه درسی در هزاره سوم

تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
زمینه و هدف : شروع قرن ۲۱ ناظر به دورانی است که از نظر فناوری می توان آن را عصر کوانتوم نامید. تئوری های کوانتومی این قابلیت را دارند که در تبیین رفتارهای پیچیده انسان و از جمله آموزش و یادگیری مفید واقع شوند و دانشمندان از این تئوری در بررسی پدیده هایی مثل ذهن، تفکر، ضمیر ناخودآگاه استفاده می نمایند، نظریه کوانتومی در ایران به ویژه در قلمرو برنامه درسی موضوع ناشناخته ایست و ضرورت دارد مفاهیم مربوطه تبیین وباکمک قابلیت های آن،کاستی های برنامه درسی موجود، مرتفع گردیده و منجر به زیستی آگاهانه درهزاره سوم شود؛ لذا این پژوهش با هدف تبیین مفاهیم کوانتومی و تعیین مولفه های مربوطه در پی این سوال بوده است برنامه درسی کوانتومی چه مولفه هایی را در بر می گیرد؟ روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی و از حیث داده ها کیفی است . برای این منظورازارزیابی ساختارمفهومی و پژوهش نظریه ای استفاده گردید؛ جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل اسناد ملی و بین المللی و پژوهشهای مرتبط ومنابع دیجیتالی در حوزه فیزیک کوانتوم و برنامه درسی می باشد. یافته ها: کاربست این نظریه، رویکرد فرارشته ای، دانش زمینه ای، مشارکتی و مذاکره ای به جای دانش سلسله مراتبی، آمادگی رویارویی با تحولات و موقعیت های غیر منتظره، یادگیری مادام العمر ، عدم تمرکز در برنامه های درسی و پرداختن به همه ابعاد پیچیده انسانی و تعاملات گسترده وی با جهان هستی و اجرای برنامه های درسی چند فرهنگی را ارائه می دهد. برای موفقیت در اجرای برنامه های درسی بایستی به محیط یادگیرنده و شرایط روحی و جسمانی وی و تزریق انرژی های ذهنی توجه نمود. در ارزشیابی برنامه های درسی به تنوع ابزارها و منابع توجه شود و به صورت کیفی، پیوسته ودر موقعیت های گوناگون انجام گردد. نتیجه گیری: برنامه درسی کوانتومی با دیدگاهی کل گرا به یادگیری تعاملی نیمکره راست و چپ، با استقرار یک مدل ساده و پویا لذت تدریس را به استادان باز می گرداند و دانشجویان را به سطح یادگیرندگانی سیری ناپذیر و آگاه ارتقا می دهد.
۶.

رابطه بین باورهای غیر منطقی و مدیریت احساسات با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس با توجه به نقش میانجی افکار اضطرابی دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای غیر منطقی مدیریت احساسات افکار اضطرابی قضاوت اخلاقی کنترل کلاس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۷۰
این تحقیق باهدف مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین باورهای غیرمنطقی و مدیریت احساسات با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس باتوجه به نقش میانجی افکاراضطرابی دبیران بود. روش تحقیق توصیفی همبستگی بود .جامعه آماری شامل کلیه دبیران به تعداد 1400 نفردرسال تحصیلی 99- 98 بوده است. 560نفرازطریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1993)مدیریت احساسات کیم گراتس (2004)، افکاراضطرابی ولز(1995 )، قضاوت اخلاقی سینها(1998) و پرسشنامه کنترل کلاس مارتین و همکاران (2002) استفاده شده است. تحلیل داده هابا نرم افزارهای spss23 و Amos20 انجام گرفته وازآماره های توصیفی و استنباطی ومدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان دادمدل تبیین رابطه بین باورهای غیرمنطقی و مدیریت احساسات با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس باتوجه به نقش میانجی افکاراضطرابی دبیران از برازش قابل قبولی برخوردار است. بطوری که بین باورهای غیرمنطقی و مولفه های آن با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس رابطه معکوس و معنی داری وجود دارد، بین مدیریت احساسات و مولفه های آن با قضاوت اخلاقی و کنترل کلاس رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. و افکاراضطرابی در رابطه سایر متغیرها نقش میانجی دارد.
۷.

بررسی رابطه جهت گیری زندگی و تنظیم هیجانی با دلزدگی زناشویی در کارکنان آموزش و پرورش شهرستان بم

کلیدواژه‌ها: جهت گیری زندگی تنظیم هیجانی دلزدگی زناشویی کارکنان آموزش و پرورش بم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۳۴۳
هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه جهت گیری زندگی و تنظیم هیجانی با دلزدگی زناشویی در کارکنان آموزش و پرورش شهرستان بم بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهرستان بم که تعداد آنها 1200 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس و با استفاده از جدول مورگان تعداد 291 نفر در نظر گرفته شد. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه جهت گیری زندگی شی یر و کارور (1985)، پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (۲۰۰۱)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996) انجام گرفت. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از نرم افزار Spss 21 انجام شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که جهت گیری زندگی به تنهایی توانسته 11/0 دلزدگی زناشویی در کارکنان را پیش بینی کند. در گام دوم با وارد شدن تنظیم هیجانی میزان پیش بینی دلزدگی زناشویی در کارکنان به 13/0 افزایش یافته است. در مجموع این دو متغیر قادر به تبیین 13% واریانس دلزدگی زناشویی در کارکنان بوده اند. ضریب بتا متغیر جهت گیری زندگی 22/0 و تنظیم هیجانی 19/0 است که نشان دهنده این است جهت گیری زندگی توان پیش بینی کنندگی بیشتر تغییرات دلزدگی زناشویی در کارکنان را دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان