مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
ادراک
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۹
67 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی «احساس و ادراک در روان شناسی و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا» است. بدین مظور ابتدا با مراجعه به منابع روان شناختی معتبر مانند آثار بروس گلداشتاین، جیمز کالات، اتکینسون و هیلگارد آخرین دیدگاه ها درباره احساس و ادراک استخراج گردید؛ سپس به کتاب های دست اول ملاصدرا نظیر اسفار، مفاتیح الغیب و شواهد الربوبیه به ویژه مباحث مربوط به قوای حسی و نحوه ادراک مراجعه گردید و دیدگاه ایشان در این زمینه گردآوری شد. یافته ها به روش توصیفی- تحلیلی با همدیگر مقایسه گردید و نتایج ذیل به دست آمد: 1- از نگاه عمده روان شناسان، ماهیت احساس و ادراک امری مادی و از جنس موادی مغزی نخاعی و نهایتاً فعالیت آن است. 2- ادراک طی هفت مرحله رخ می دهد که از مواجهه انسان با محرک بیرونی آغاز شده، به تجربه هشیار در ارتباط با محرک خارجی و اتخاذ رفتار مناسب در ارتباط با آن پایان می یابد. 3- گستره ادراک به مدرکات حسی محدود می گردد و برای انسان ادراکی از سنخ دیگر رخ نمی دهد یا دست کم با تردید مواجه است. 4-از نظر ملاصدرا احساس و ادراک صرفاً برای نفس اتفاق می افتد که جوهری مجرد است و امر ادراک شده یا صورت ذهنی امری مجرد و فعل و تولید نفس است که نفس آن را هماهنگ با تغییر بدنی می سازد. 5- ادراک حسی طی پنج مرحله رخ می دهد که از مواجهه با شیء خارجی آغاز می شود و به ساخت صورت مجرد هماهنگ با آن توسط نفس و تفسیر و تحلیل آن خاتمه می یابد. 6– ادراک در انسان به ادراک حسی محدود نیست و علاوه بر آن از ادراک شهودی، نقلی، وحیانی و عقلی نیز برخودار است؛ بلکه ادراک های شهودی و عقلی پایه دیگر ادراکات حتی ادراک های حسی هستند.
بازخوانی انتقادی نظریه قیام حلولی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
103-120
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی انتقادی نظریه قیام حلولی پرداخته و در صدد است تا حد امکان تبیین روشن تری از آن ارائه نماید. در این راستا ابتدا به بررسی ماهیت نفس و رابطه آن با قوای خود پرداخته و ضمن تحلیلِ مقوله ادراک از منظر ابن سینا، کاستی های این نظریه تبیین می گردد. بر همین اساس به نظر می رسد نظریه قیام حلولی ابن سینا که مبتنی بر حصول صور و انطباع آن ها در نفس است، با چالش هایی جدی روبروست. بر اساس مبانی ابن سینا، برای تحقق ادراک حسی از حیث کیفیت و نیز نحوه حصول صورت در قوای حسی، نمی توان وجهی سازوار و معقول یافت؛ چرا که کیفیت انطباع و نیز ایجاد صورتی شبیه صورت محسوس و فرآیند دقیق آن، به نحو ایجابی و واضح ذکر نشده و علاوه بر آن، با توجه به آنکه در این نظام، مساله نفسِ مجرد و نیز ارتباط آن با قوای مادی، فاقد تبیینی روشن و منسجم است، لذا حصول صورت ادراکی برای نفس و حلول آن در نفس نیز قابل تبیین نمی باشد. بنابراین به نظر می رسد نظریه ادراکِ مبتنی بر قیام حلولیِ ابن سینا از انسجام و سازواری لازم برخوردار نبوده و در تبیین چگونگی حصول ادراکات حسی، خیالی و عقلی برای نفس، فاقد کارآمدی لازم است.
درآمدی بر نظریه شهود عقلی استاد یزدان پناه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«شهود عقلی» در فلسفه و حتی عرفان نظری دارای کاربردهای گسترده و اثرگذار است. کاربرد این نظریه در فلسفه و ذیل مبحث تحلیل فرآیند ادراک تبیین می شود و بر اساس آن نقدهایی که از حیث معرفت شناختی بر نظریه علامه طباطبایی (ره) وارد است، بر این نظریه راه ندارد. «شهود عقلی» با تبیینی که در این مقال از نظر خواهد گذشت، از نوآوری های استاد یزدان پناه به شمار می آید که پرداختن به همه ابعاد آن مجالی وسیع و تحقیقی جامع را می طلبد.
واکاوی سازوکار درک از عوامل شهر اسلامی در بین شهروندان منطقه 20 شهر تهران با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرور تاریخ دوره اسلامی بیان گر این امر است که مفاهیم، ارزش ها و مبانی اسلامی همواره از اصول شکل گیری شهرهای اسلامی بوده است. تجلی گاه برجسته این مفاهیم در شهرهای قرون اولیه اسلام به ظهور رسیده است. این امر سبب شد که شهر اسلامی به عنوان فضایی برای رشد و نمو دیگر مفاهیم و اصول پایه ای اسلامی گردد. با این وجود با پدید آمدن تفکر مدرن و ظهور جنبش های متعدد، شاهد آن هستیم که بسیاری از این مفاهیم با آسیب های قابل توجهی روبرو شده اند. منطقه 20 شهر تهران، با توجه به سابقه تاریخی، ارزش ها و عناصر موجود در خود نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی سازوکار چگونگی اثرگذاری هریک از عناصر شهر اسلامی بر درک ساکنان این منطقه تاریخی از شهر تهران پرداخته است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از ادبیات موضوع و همچنین بستر تحقیق شکل گرفت که در آن سه بعد اصلی کالبدی، اجتماعی و ارزشی را برای شهرسازی اسلامی در نظر گرفته است. سپس در مرحله بعدی، با استفاده از پیمایش پرسشنامه ای و تحلیل آن به روش مدلسازی معادلات ساختاری، چگونگی و تاثیر هریک از این عوامل با توجه به شاخص های آنان به عنوان یافته تحقیق تبیین شد. نتایج ناشی از تحلیل یافته ها بیان گر این امر هستند که عوامل "ارزشی" بیشترین اثر را درک درک افراد از شهر اسلامی دارند، این درحالیست که عوامل "اجتماعی و مدنی" و "کالبدی" هرکدام در درجات بعدی اثرگذاری قرار دارند.
روایت معلمان از ادراک دانش آموزان از داستان های کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی روایت معلمان از ادراک دانش آموزان از داستان های کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی است. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدار شناختی بود. شرکت کنندگان در پژوهش 32 نفر از معلمان دوره دوم ابتدایی شهر سیرجان در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته گردآوری و در دو مرحله کدگذاری باز، محوری تجزیه و تحلیل شد. از مجموع 48 کد مفهومی یافته های این پژوهش، در کدهای محوری مربوط به درک مطللب ویژگی های ارائه،ویژگی های یادگیرنده، نحوه نگارش، آرایه های ادبی، دستور زبان، فعالیت یادگیرنده، نوع داستان،ارئه متن و کاربرد داستان) قابل ترسیم است. نتایج پژوهش نشان داد ،ادراک دانش آموزان از داستان های کتاب های فارسی به عوامل متعددی بستگی دارد.
تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری، مبتنی بر غایت شناسی از دیدگاه کانت و کوماراسوامی
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 54
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات تأمل برانگیز در تفکر مدرن غربی و سنت گرای شرقی، مسئله غایت شناسی در هنر است. غایت مندی در فضاهای معماری سنتی، به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا، نیازمند واکاوی دقیق در حوزه غایت شناسی در هنرمدرن و هنر سنتی است. پژوهش حاضر با تأمل در مفهوم غایت شناسی در اندیشه های فلسفی کانت و کوماراسوامی، درصدد یافتن مدل مفهومی به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. فلذا تحقیق حاضر بین رشته ای و با رویکرد تحلیلی است، که در ابتدا آرای کانت و کوماراسوامی در باب غایت شناسی هنر مدرن و سنتی مورد واکاوی قرار گرفته است؛ سپس آرای این دو اندیشمند را، در قالب دو نوع غایت مندی ظاهری و باطنی در کنار هم قرار داده شده است، تا براساس آن به مدل مفهومی دست بیابیم؛ که امکان شرح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در هنر و معماری سنتی را فراهم سازد. با تکیه بر این مدل مفهومی، هدف این پژوهش، بررسی جایگاه غایت مندی در هنرمدرن غربی و هنر سنتی شرقی، به جهت تشریح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. پرسش کلیدی این پژوهش این است که، مفهوم غایت به چه نحوی با مفاهیم ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری ارتباط پیدا می کند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که، در معماری سنتی، با تجلی معنا در طرح و رنگ، زمینه ادراک معنا در افراد فراهم می شود. بر این اساس غایت اصلی، اتحاد ادراک و تجلی معنا (صفات جمالی و جلالی) در فضاهای معماری است. با تجلی صفات جمالی متکثر با معنای واحد در فضای معماری، زمینه ادراک معانی و صفات جلالی که عامل خشیت در ناظر است، فراهم می شود.
سلسله مراتب تشرف به اماکن مقدس در شهرهای تاریخی- مذهبی ایران نمونه موردی: شهر قم در دوران صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های متعددی پیرامون ضرورت وجود و کیفیت سلسله ای از فضاهای متوالی در مورد ورودی اماکن تاریخی - مذهبی ایران به انجام رسیده، اما نسبت به تأثیر این سلسله مراتب در ادراک مخاطب پژوهش های کمی صورت گرفته است. سلسله مراتب ورود به شهرهای تاریخی-مذهبی که دارای اماکن مقدس هستند و مخاطب (زائر) به شوق زیارت و به منظور برطرف شدن حاجات خود وارد آنجا می شود، نیازمند بررسی بیشتری است. این مقاله در تلاش است تا شناخت سلسه مراتب تشرف به حرم حضرت معصومه (س) در دوره صفوی و قاجار در مقیاس معماری و شهری را مورد بررسی قرار دهد. همچنین به دنبال پاسخ این پرسش است که وجود سلسله ای از فضاهای ورودی چه تأثیری بر ادراک و رفتار زائرین حضرت معصومه (س) می گذارد؟ برای ایجاد تصویری مناسب از تشرف به شهر مقدس قم در دوره ی صفوی و قاجار می بایست با روش تحقیق توصیفی و تفسیری و با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای به این مهم دست یافت. مهم ترین منابعی که می تواند تصویر گذشته ی شهر قم و حرم حضرت معصومه (س) را بازسازی کرد. منابع مکتوب تاریخ شهر قم، منابع تصویری (نقشه، گراور و عکس) و به خصوص سفرنامه هایی است که از قم عبور کرده اند. از آنجایی که این پژوهش درجستجوی تأثیرات روانی و ادارکی مبادی ورودی شهر قم در گذشته بوده، متن سفرنامه ها که بیان ادراک و احساس خاص سفنامه نویسان در نخستین دیدار است، مهم ترین منبع پژوهش هستند. حاصل بررسی متون سفرنامه ها و منابع تصویری در روند این پژوهش، تصویر مشخصی از سلسله مراتب تشرف به شهر قم را نشان می دهد. سلسله مراتب تشرف از فاصله حدود ۲۵ کیلومتری شهر قم با رؤیت گنبد حرم حضرت معصومه (س) شروع و تا داخل فضای گنبدخانه ادامه داشته است. در این نوشتار سلسله مراتب تشرف به حرم حضرت معصومه (س) با ذکر جزئیات فضاهای متوالی و تأثیرات آن بر ادراک مخاطبان و زائران برای نخستین بار معرفی می شود.
کارایی ادراکی نور روز: یک مطالعه مروری ساختاریافته از نقش الگوهای انتشار نور روز بر ادراکات ساکنان در فضاهای داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
211 - 251
حوزه های تخصصی:
کارایی ادراکی نور روز معطوف به ارزیابی نور روز در سطح چشم انسان و رابطه آن با نیازهای روان شناختی (حالات و روحیات) و به تبع آن تجربه فضایی ساکنان است که خود از معیارهای معمارانه جداره های نور گذر و یا نمای ساختمان که الگوهای متفاوتی از انتشار نور در فضای داخلی را شکل می دهند، تأثیر می پذیرد؛ علی رغم این تأثیر پذیری، به نظر می رسد معماران از اثرات ادراکیِ این الگوها در فضای داخلی ساختمان ها به شکل نظام مند، روشن و دقیق مطلع نیستند. این تحقیق با مرور ساختاریافته پژوهش های پیشین؛ به دنبال تبیین رابطه بین الگوهای متفاوت انتشار نور روزِ برآمده از مشخصه های طراحی جداره های نور گذر (متغیر مستقل) و ادراکات ساکنان (متغیر وابسته) در فضاهای داخلی و شناسایی روش ها و ابزارهای قابل اتکا برای سنجش، کمی سازی و پیش بینی رابطه بین این دو و در نهایت تبیین خلاءهای پژوهشی مرتبط با موضوع تحقیق است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ادراکات افراد از طریق دو بعد خوشایندی و برانگیختگی احساسات قابل تبیین است که محققان جهت ارزیابی این دو بعد از روش های متفاوت ارزیابی ذهنی مبتنی بر استخراج داده های خود گزارشی از طریق ابزار پرسش نامه و ارزیابی عینی بر پایه استخراج داده های فیزیولوژیکی و مشاهده ای برآمده از شبکه های حسگر بدن انسان (BSN) در محیط واقعیت مجازی VR)) بهره برده اند. همچنین یافته ها نشان می دهند که شاخص تضاد فضایی اصلاح شده ((mSC برای سنجش تضاد تیرگی و روشنی، شاخص حجم تصویر فشرده سازی شده در قالب JPEG و شاخص تشخیص میزان لبه PNG-PERIM8 جهت سنجش سطح پیچیدگی تصاویر، قابل اتکاترین شاخص های کمیِ تصویر مبنا در پیش بینی اثرات ادراکی نور روز و شاخص طیف دامنه فوریه دو بعدی FFT2)) در پیش بینی اثرات ادراکیِ سایر محرک های بصری هستند. در مجموع می توان بیان داشت که دستاورد این تحقیق می تواند زمینه ساز شکل گیری طیف گسترده ای از مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش در آینده شود.
بررسی جنسیت و تفاوت های آن در ادراک فضای شهری
حوزه های تخصصی:
فرآیند ادراک مردان از محیط شهری بصورت کل به جزء است. یعنی ابتدا کلیت درک شده سپس به جزییات توجه میشود. اما در اغلب زنان فرآیند ادراک جزء به کل است. یعنی مردان ابتدا کلیات فرم بناها را درک می کنند و سپس جزییات را اما زنان ابتدا جزئیات و سپس کلیات را درک می کنند. البته باید توجه داشت که این فرآیند در چند ثانیه اتفاق می افتد و در نهایت هر دو گروه (زنان و مردان) یک واقعیت را تجربه می کنند اما از نظر ذهنی، ذهن هریک روی یک بخش تأکید دارد.روش اصلی پژوهش در این نوشتار روش توصیفی به همراه تحلیل محتوای کیفی و تحلیل داده های برداشت شده با روش مطالعات میدانی انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد تفاوتهای جنسیتی نمود بارزی در ادراک سه بعدی، جهت یابی در محیط شهر، نوع خوانایی محیط، مهارت نقشه خوانی و در نهایت روش های مسیر یابی و راهیابی پیدا می کنند. بنابراین مولفه های مذکور را می توان به عنوان اصلی ترین انگاره های تفاوتهای ادراکی در محیط شهری به شمار آورد. البته همه اینها مرهون تفاوتها در ساختار مغز انسانها بوده که البته هم برای زنان و هم برای مردان بصورت اکتسابی قابل تغییر است. در نتیجه با در نظر گرفتن و توجه به مولفه های بسیار ظریفی قادر خواهیم بود تا فضای مشترک مطلوب تری برای هر دو گروه طراحی نمائیم. در انتها با ارائه چند راهکار تلاش شده تا به این فضای مطلوب نزدیک شود.
پدیدارشناسی باغ ایرانی براساس نظریه روانشناختی ادراک گشتالت (نمونه موردی: باغ شازده ماهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۵
45 - 56
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی با سابقه درخشان خود، به عنوان بهترین الگوی منظرسازی در ایران، محصول تعامل انسان ایرانی در مواجهه با طبیعت است. این تعامل به صورت یک رابطه دوطرفه مابین انسان و طبیعت برقرار است و باعث تأثیر متقابل انسان و طبیعت بر یکدیگر می شود. هدف اصلی این پژوهش بازشناسی و تحلیل باغ ایرانی با تکیه بر دیدگاه روان شناختی گشتالت و تأثیر آن بر ادراک انسان از محیط پیرامون است. این تحقیق به چگونگی تأثیرگذاری اصول ادراک دیداری گشتالت بر انسان در درک نظام های کالبدی موجود در باغ ایرانی می پردازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارشناسی و پژوهش موردی در رویکردی قیاسی با ارائه ویژگی های روان شناختی و کارکردی موجود در باغ ایرانی به تطبیق قوانین گشتالت و نظام های کالبدی موجود در باغ شاهزاده ماهان کرمان می پردازد تا با بررسی آن ها سهم هرکدام را در استفاده از قوانین گشتالت بازیابد. در این روند با بهره گیری از قوانین ادراک گشتالت به ساده سازی هندسه موجود در باغ های ایرانی پرداخته و علاوه بر آن به تأثیر این قوانین در ادراک محیط پیرامون در نمونه موردی پرداخته شده است. باغ ایرانی به عنوان یک کل، حاصل پیوستگی عناصری است که به تنهایی ازلحاظ کالبدی دارای معنی و مفهوم خاصی نیستند. درصورتی که با قرارگیری این عناصر در کنار یکدیگر (با تفکر، هندسه و جهان بینی خاص) مفهوم والایی به نام باغ ایرانی شکل می گیرد. باغ ایرانی بر نگرش و باورهای شخصی انسان ایرانی در مواجهه با محیط پیرامون متکی است و از همین رو تنها یک اثر هنری نیست بلکه یک پدیده فرهنگی و چندبعدی است.
شناسایی و تبیین مؤلفه های ارتقای کیفیت منظر بر بازخوانی آرامستان های تاریخی: رویکردی پدیدارشناسانه به تجربیات زیسته مراجعه کنندگان؛ مطالعه موردی، آرامستان وادی السلام قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
77-59
حوزه های تخصصی:
اهداف: این پژوهش با هدف حفاظت از منظر آرامستان های تاریخی شهر از دریچه شناخت ابعاد، لایه ها و مؤلفه های آشکار و پنهان در سطوح عمیق ادراک به آشکارسازی ظرافت ها و پیچیدگی های دشوار در بازآفرینی این مکان های ارزشمند تاریخی در خلال مرور تجارب زیسته مراجعه کنندگان می پردازد. روش ها: این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه و با روش ابداعی کوشنباخ از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته حول پنج محور اصلی و همچنین توزیع پرسش نامه های تکمیلی، ثبت و دریافت معانی تجارب زیسته مراجعین به منظر و تحلیلی کیفی، صورت پذیرفته است. یافته ها: بررسی تجارب زیسته پیرامون منظر آرامستان های تاریخی در شش محور «مراجعه، تصویر ایده آل، فعالیت، بهبود و ابعاد ذهنی» نشان می دهد گورستان های تاریخی دارای کیفیت های چندبعدی و تنوع، تکثر و پیچیدگی بسیار شگرفی در لایه های ادراکی برخوردار است . نتیجه گیری : فروکاست نقش گورستان ها به یک زیرساخت ضروری برای شهر و محلی برای دفن اموات منجر به قطع ارتباط میان دنیای زندگان و مردگان گشته، آن را بدل به زمینی جهت دفن پسماند شهری در خارج شهر می نماید. حفاظت از منظر تاریخی به دلیل دارا بودن ساختارها و عناصر ارزشمند، اصالت و ارزش های نهفته که نشان دهنده ی تعامل فرهنگ و طبیعت در طول زمان است، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، چراکه این ارزش ها حافظ هویت و خاطرات جمعی و حافظه تاریخی جامعه هستند. لذا بدون بررسی لایه های عمیق ادراکی نهفته در روح این مکان امکان خوانش مجدد این ویژگی ها در بازآفرینی آرامستان ها آن میسر نیست.
تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان (مورد مطالعه؛ مجتمع مسکن مهر مُکریان مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
57-39
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آن ها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد، به طوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد. محیط از جنبه های کالبدی و اجتماعی به صورت توامان ساخته شده است. انسان ها مکان های اطراف خود را خلق می کنند و مکان مستقل از انسان معنا ندارد. هدف: تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان در مجتمع های مسکونی مسکن مهر می باشد. روشها: تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی بوده، جامعه آماری تحقیق ساکنین مجتمع مسکن مهر مکریان مهاباد است. برای تحلیل داده از معادلات ساختای به روش تحلیل عاملی مرتبه دوم با نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نیازهای انسانی بیشترین تاثیرات را در ایجاد حس تعلق به مکان با 946/0 با تاثیر از ادراک و رفتار در تعامل انسان با محیط دارد و کمترین اثر گذاری هم مربوط به بعد تفسیری با اثرگذاری جمعی 531/0 می باشد. نتیجه گیری : همه ابعاد مورد بررسی شده در تحقیق حاضر دارای تاثیرگذاری در ایجاد حس تعلق به مکان در تعامل انسان با محیط خویش است.
سنجش اثرگذاری ساختمان بلند بر ادراک ساکنان در بافت مرکزی شهر تبریز از منظر کالبدی-معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
116-97
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: با توجه به افزایش جمعیت و کمبود زمین برای ارائه خدمات به ساکنین شهرها، معماری ساختمانهای بلند رواج پیدا کرد، اما اکثر این ساختمانهای بلند بدون توجه به ادراک شهروندان ساخته شدند که مشکلاتی را از این نظر بوجود آوردند. هدف: هدف این پژوهش سنجش اثرگذاری ساختمان بلند بر ادراک ساکنان در بافت مرکزی شهر تبریز از منظر کالبدی-معنایی می باشد. روش ها: تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل جمعیت بافت مرکزی تبریز برابر 29384 نفر و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برابر 379 نفر بدست آمد. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری از طریق نرم افزار Smart PLS و Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد از بین مولفه های تاثیر ساختمان بلند بر ادراک ساکنان بافت مرکزی تبریز، مولفه مطلوبیت استفاده از ساختمان های بلند برای کاربری مسکونی با بار عاملی 951/0 بیشترین تاثیر را در ادراک ساکنان (کالبدی-معنایی) در بافت مرکزی تبریز داشته و کمترینش مربوط به مولفه احساس لذت بخشی در مواجهه با ساختمان های بلند با بار عاملی 615/0 می باشد. نتیجه گیری: طراحی ساختمان های بلند باید با آگاهی کامل از نیازها و خواسته های ساکنان بافت مرکزی شهر تبریز طراحی شود، زیرا آنها مصرف کنندگان واقعی هستند و درک آنها از محیط زندگیشان و امکانات ارایه شده نقش بسیار مهمی در رضایت و آسایش آنها از محیط زندگی دارد.
تأثیر خودحرکتی بر ادراک فاصله: بررسی جفت شدن ادراک و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر خودحرکتی بر ادراک فاصله بود. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه ارومیه بودند که به طور تصادفی در دسترس 60 نفر (30 پسر و 30 دختر) با میانگین سنی 73/2 ± 19 سال که شرایط شرکت در تحقیق را داشتند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به سه گروه 20 نفره شامل گروه ایستا، گروه پویا با سرعت 4 کیلومتر در ساعت و گروه پویا با سرعت 8 کیلومتر در ساعت تقسیم شدند. از آزمون راه رفتن با چشم بسته در مسیر مستقیم به سمت هدفِ قبلاً مشاهده شده برای سنجش ادراک فاصله استفاده شد. یافته های حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان داد که در ادراک فاصله بین گروه ها تفاوت معناداری وجود ندارد، درحالی که در ادراک فاصله با چشم بسته بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین در نمرات ادراک فاصله با چشم بسته بین گروه حرکت با سرعت تردمیل 4 و 8 کیلومتر در ساعت تفاوت معناداری وجود ندارد، ولی تفاوت این دو گروه با گروه ایستا معنادار است. در نهایت نتایج نشان داد هرچند خودحرکتی بر ادراک فاصله با چشم بسته تأثیر دارد، سرعت حرکت تأثیری بر این ادراک ندارد؛ بنابراین، حرکت می تواند بر ادراک محیط پیرامون اثرگذار باشد.
ابن سینا و نوعِ یقین حاصل از تجربه: خوانشی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ویژگی های قضایای تجربی ازدیدگاه ابن سینا که موجب قرار گیری آن ها درزمره مبادی برهان می شود، اتصافشان به یقین است. شیخ الرئیس در موارد متعدد به یقینی بودن این قضایا تصریح کرده؛ اما در سخنانی معدود از وی به نوعی یقین تامّ و محض از مجرّبات نفی شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تفسیر تحلیلی متن محور و تحلیل انتقادی نشان داده ایم که براساس مبانی نظری و تاحدودی عملی موردنظر ابن سینا نمی توان تجربه را مفید یقین دانست. به لحاظ نظری، دو دلیل حداقلی و حداکثری را برای توجیه این مسئله می توان ذکر کرد: طبق دلیل حداقلی، تجربه صرفاً در حالت مشاهده دائمی، مفید یقین تامّ است و مطابق دلیل حداکثری، حتی وقوع دائمی نیز به حصول یقین نمی انجامد؛ زیرا به سبب ابتنای مجرّبات بر محسوسات- که طبق نظر نهایی ابن سینا ازنوع شبه یقینی هستند- مجرّبات نیز ازنوع شبه یقینی خواهند بود و البته این مطلب با ابتنای تجربه بر برهان لمّی تعارضی ندارد؛ زیرا ابن سینا برهان لمّی ای را که در آن از صغرای غیردائم استفاده شده باشد، مفید یقین نمی داند؛ به علاوه، با فرض امکان داشتن حصول یقینی در فرایند تجربه، ازجهت عملی، کشف دقیق سبب ذاتی و به تبع آن، رسیدن به یقین، بسیار دشوار است و به ندرت تحقق می یابد.
رویکرد فلسفی غزالی پیرامون ادراک و نظریه تأویل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
137 - 156
حوزه های تخصصی:
ابوحامد محمد غزالی از جمله اندیشمندان مسلمانی است که تاویل در نصوص دینی را مورد پذیرش قرار داده و در توجیه آن نظریه تاویل را مطرح نموده است. او برای اثبات نظریه خویش به موضوع هستی شناختی مراتب وجود و در ادامه به موضوع معرفت شناختی مراتب ادراک و تفاوت فهم در آدمی متوسل شده است. تفکرات غزالی با عبور از هستی و معرفت به حیطه زبان و معنا وارد شده و گستره پژوهش در ادراک آدمی را در عصر خود غنا بخشیده است. غزالی در این نظریه پدیده های هستی را مربوط به مرتبه ای مخصوص به خود دانسته و فهم مفاهیم نصوص دینی را مبتنی بر واکاوی جایگاه این مفاهیم در مرتبه ای از هستی قرار داده و تلاش نموده است تا تاویلی روشمند با رویکرد هستی شناسانه، معرفت شناسانه، معناشناسانه و زبان شناسانه در تطابق با عقل و دین فراهم سازد. در این مقاله رویکرد فلسفی غزالی در زمینه ادراک مورد پژوهش قرار گرفته و تحلیل او از قوای نفس به عنوان خاستگاه ادراک در آدمی معرفی شده است. همچنین به کارگیری رویکرد فلسفی او در نحوه ادراک برای توجیه نظریه تأویل نصوص دینی نشان داده شده است. بنابراین می توان ادعا کرد که غزالی به عنوان متفکری عقل گرا از پژوهش های فلسفی برای اثبات نظریه خود بهره جسته است.
مسیرهای اخلاقی خطوط گزارش دهی حسابرسی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۸۳-۵۷
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مسیرهای اخلاقی گزارش دهی حسابرسی، که روابط میان حسابرسی داخلی و مراجع مختلف سازمان را تعریف می کنند، مشخص می سازد. تعیین این خطوط به عنوان عوامل تعیین کننده بی طرفی و استقلال حسابرسی داخلی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. در این پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است تا الگوی ارائه شده مورد آزمون قرار گیرد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به وسیله پرسش نامه از مدیران ارشد حسابرسی داخلی 182 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1399جمع آوری شده است و برای تحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که، میان ادراکات مدیران حسابرسی داخلی از فعالیت های مربوط به بررسی حاکمیت و روابط آن ها با مرجع مناسب رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، میان میزان استفاده از فناوری اطلاعات و رابطه میان مدیران حسابرسی داخلی و مرجع مناسب ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بررسی مسیرهای اخلاقی مبتنی بر ترجیح، مبتنی بر قانون و مبتنی بر اصول، تصویری روشن تر از حسابرسی داخلی ارایه نموده و اجراکنندگان، پژوهش گران و قانون گذاران را در امر تسهیل بی طرفی و استقلال در فرآیند حسابرسی داخلی یاری می رساند.
ما چقدر واقع گرا هستیم؟: بررسی میزان مطابقت بین ادراک ما و واقعیت بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
۱۶۷-۱۵۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مساله ادراک و رابطه آن با واقعیت بیرونی از مساله های قدیمی در فلسفه است. این مساله در دوران معاصر در علوم شناختی هم مطالعه شده است. مهم ترین بررسی ها در این زمینه متعلق به پژوهشگران حوزه ادراک بینایی است. نظریات سنتی تر در این حوزه مدعی هستند که دستگاه ادراکی زمانی اثربخش خواهد بود که بتواند واقعیت بیرونی را هرچه دقیق تر نمایش دهد و بنابراین منطق تکامل و انتخاب طبیعی باید به ایجاد سیستم های ادراکی منطبق بر واقعیت منجر شده باشد اما از سوی دیگر نظریه های افراطی ای نظیر نظریه میانجی ادراکی وجود دارند که ادعا می کنند برخلاف نظریه های کلاسیک، انتخاب طبیعی منجر به تطور دستگاه ادراکی به گونه ای می شود که ادراکات ما هیچ ارتباطی با واقعیت بیرونی نداشته باشند. ما در کارهای پیشین خود نشان داده ایم که حالت بهینه آن است که دستگاه ادراکی ما تقریبی از واقعیت را ارائه کند. روش کار: در این مطالعه از مدل سازی ریاضی در چارچوب مدل سازی عامل مبنا (Agent-Based Modeling) استفاده شد. یافته ها: نشان داده ایم که حتی با شرط ه ای سخت گیرانه دستگاه ادراکی ما می تواند با تقریبی نزدیک به ۵۰ درصد واقعیت را نمایش دهد. همچنین با افزایش رده های ادراکی برای گونه تقریب زننده واقعیت تا سطح نزدیک به ۴۰ درصد، همچنان این گونه مزیت بقای بیشتری از گونه های با میانجی ادراکی و واقع گرای دقیق خواهد داشت. نتیجه گیری: برخلاف نظریه میانجی ادراکی، در صورت لحاظ شرایط واقعی محیطی، نه تنها تکامل امکان بقای گونه هایی که بین ادراک آنها و واقعیت هم خوانی وجود دارد را فراهم می کند، بلکه حتی امکان شکل گیری و بقای دستگاه های ادراکی تقریب زننده واقعیت با حد قابل قبولی از دقت تقریب را نیز ممکن می کند.
درک جامعه شناختی عموم مردم از وضعیت بیماری ویروس کرونا 2019 در اندونزی: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه واهداف: گسترش سریع بیماری ویروس کرونا (کووید-19) در سال 2019 باعث مرگ و میر بسیاری درکشور اندونزی شده است. این وضعیت باعث ایجاد تغییرات اجتماعی شده است که پیش از این هرگز تصور نمی شد. هیچ تحقیقی وجود ندارد که درک عموم از وضعیت جامعه شناختی را بررسی کند. هدف از این مطالعه، بررسی جامعه شناختی درک جامعه از وضعیت همه گیری کووید-19 در کشور اندونزی است. مواد و روش ها: برای جمع آوری داده ها، نمونه گیری هدفمند، تک به تک با مصاحبه نیمه ساختاری انجام شد. اشباع داده ها پس از مصاحبه با 10 شرکت کننده به دست آمد. گزارش مصاحبه ها با روش 7 مرحله ای کُلایزی (1978) تحلیل شدند. یافته ها: شش موضوع شناسایی شده برای نشان دادن ادراکات جامعه شناختی جامعه از وضعیت همه گیری کووید-19 در اندونزی عبارت اند از: 1. کووید-19 بسیار خطرناک است، 2. تهدیدات بخش زندگی اجتماعی، 3. تهدیدات بخش اقتصادی، 4. تهدیدات برای بخش آموزش، 5. توطئه جهانی و 6. ایجاد یک حوزه کاری جدید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، وضعیت همه گیر بسیاری از موارد را در نظم اجتماعی جامعه تغییر داده است و تأثیر مستقیمی بر بخش های مختلف از جمله آموزش و پرورش و اقتصاد دارد. اطلاعات در مورد تأثیر پدیده های اجتماعی که در طول یک بیماری همه گیر بر جامعه رخ می دهد، اطلاعات ارزشمندی برای دولت جهت تعیین سیاست های مناسب در مورد کووید-19 در اندونزی خواهد بود.
سنجش ابعاد ادراک محیطی شهروندان در میان ساختمان های بلند مرتبه، نمونه موردی: منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختمان های بلند مرتبه به واسطه تشخیص پذیر بودن در زمینه خود، نقش موثری بر ادراک و شکل گیری تصویر ذهنی شهروندان از شهر دارد. پژوهش حاضر به بررسی ادراک محیطی شهروندان در ابعاد تفسیری، احساسی، شناختی و ارزشگذاری در میان ساختمان های بلند مرتبه منطقه 22 شهر تهران می پردازد و تاکید آن بر وجوه فرمی، عملکردی و معنایی این ساختمان ها بر ادراک شهروندان است. سامانه جستجو مد نظر این پژوهش تفسیری- ساختارگرا و از روش تحلیل محتوای متن در بخش نظری و روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری شامل100 نفر از میان ساکنین و غیرساکنین منطقه به روش تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای شامل سوالات باز و بسته بر اساس طیف لیکرت بین آنها توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار SPSS بوده و از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای جهت ارزیابی رابطه بین مولفه های کالبدی و معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه و تعیین میزان اهمیت آنها استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که «نقش زیبایی فرم و شکل ساختمان های بلند مرتبه» و « میزان همخوانی ارتفاع با محیط پیرامون» در اولویت های اول و دوم تاثیرگذاری بر میزان ادراک محیطی در میان مولفه های کالبدی و «نقش خوانایی و مسیریابی» به عنوان عاملی موثر در میان مولفه های معنایی در ادراک ساختمان های بلند مرتبه بوده است که بیشتر بر اساس ادراک احساسی و شناختی بوده و ابعاد تفسیری و ارزشگذاری ادراک کمتر مورد اشاره شهروندان قرار دارد.