مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
همزیستی
حوزه های تخصصی:
پرواضح است که در جهان، ادیان بسیاری با باورها و خاستگاه های گوناگون وجود دارد. برای پیروان هر دینی نسبت به ادیان دیگر پرسش هایی بنیادین مطرح است از قبیل: حقانیت آن ادیان، نجات اخروی و چگونگی تعامل با پیروان آن. در این باره چهار رویکرد مشهور وجود دارد: ابطال گرایی، انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی. کثرت گرایی از موضوع های مهم فلسفی دوران معاصر است که به حوزه های متعددی همچون دین، سیاست، فرهنگ، جامعه شناسی، اخلاق و ... تسری یافته است. در این میان کثرت گرایی دینی -که نخستین بار در آرای جان هیک، فیلسوف معاصر مطرح شد- اهمیتی ویژه دارد. کثرت گرایی دینی هنجاری، پاسخی به پرسش چگونگی همزیستی با پیروان ادیان دیگر است. بر پایه این نظریه باید با آنان رفتاری با احترام و مدارا داشت. اسلام کسی را به پذیرفتن دین مجبور نمی داند و نیک زیستی را با ناهمکیشان، چه دیندار باشند و چه بی دین، به گونه واقعی و گسترده آن پذیرفته و بر آن بسیار سفارش کرده است. اگر کافران و مشرکان با مومنان سر جنگ نداشته باشند و حقوق آنان را نادیده نگیرند، مومنان نیز حق هیچ گونه برخورد ناخوشایند با آنان را ندارند. حتی اگر آنان با مومنان وارد جنگ شوند نیز، قرآن کریم مومنان را به، از اندازه نگذشتن، فرمان داده است.
اخلاق جهانی به مثابه بنیانی برای جامعه جهانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیا توقع دست یابی به یک اجماع اخلاقی و وفاق بر سر ارزش ها، معیارها و نگرش های معین، برای جامعه جهانی در حال ظهور، یک توهم بزرگ و زیبا نیست؟ از آنجایی که همواره میان ملت ها، فرهنگ ها و ادیان تفاوت هایی وجود دارد و نظر به گرایش های معطوف به ابراز وجود فرهنگی، زبانی و دینی و حتی نظر به ملیت گرایی فرهنگی گسترده، تعصبات شدید زبانی و بنیادگرایی دینی، آیا اصولاً اجماع اخلاقی در جهان امروز و در ابعاد جهانی، آن معنا و مفهوم پیدا میکند؟ آیا میتوان مدعی شد که دقیقاً به دلیل همین وضعیت سخت و دشوار، یک اجماع اخلاقی جهانی ضرورت دارد؟ این مقال، به بازکاوی امکان وفاق و اجماع اخلاقی جهانی بر سر ارزش ها و هنجارها در جهان امروز میپردازد.
حقوق و تکالیف شهروندان غیر مسلمان در جامعة اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چندی است که غربیان، راه اسلام ستیزی را در پیش گرفته و در صدد القاء ناسازگاری دین اسلام با قواعد زندگی اجتماعی و عدم امکان همزیستی مسالمت آمیز بین مسلمانان و پیروان سایر ادیان برآمده اند.
همزیستی مسلمانان با پیروان دیگر ادیان در حیطه یک جامعه و در عرصه بین المللی، قابل بررسی است، اما بحث انگیزترین حالت آن وقتی است که عدهای غیر مسلمان، در یک جامعه اسلامی و تحت حاکمیت اسلام، زیست کنند. آیا در چنین شرایطی، اسلام از حق حاکمیت خود به نفع مسلمانان و به زیان پیروان سایر ادیان استفاده می کند و یا حضور سایر ادیان را به رسمیت می شناسد و برای آنان حق زندگی اجتماعی قائل است؟
این نوشتار با هدف پاسخگویی به این سؤال در تلاش است با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع دین اسلام، یعنی قرآن و سنت معصومین(ع)به بررسی موضوع مذکور بپردازد. برای این منظور، ابتدا منظور از شهروندان غیر مسلمان بیان شده و سپس حقوق و تکالیف آنان برشمرده شده است. حقوق غیر مسلمانان در قالب عناوین «کرامت انسانی»، «مصونیت همه جانبه»، «آزادی مذهبی»، «حقوق قضایی» و «آزادی فعالیت های اجتماعی و سیاسی» تبیین شده و وظایف آنان تحت عناوین «احترام به قوانین جامعه اسلامی»، «عمل به قرارداد با دولت اسلامی»، «همکاری نکردن با دشمنان نظام اسلامی» و «پرداخت مالیات»، مورد بررسی قرار گرفته است.
در صورت عمل به شرایط شهروندی، بین شهروندان مسلمان و غیر مسلمان هیچگونه تفاوتی در برخورداری از حقوق اجتماعی، وجود ندارد و همه به عنوان ملتی واحد و اتباع یک کشور، به زندگی مسالمت آمیز با یکدیگر می پردازند.
معرفی اثری در سیرة نبوی و تاریخ اسلام
حوزه های تخصصی:
در میان منابع و کتابهای سیرة نبوی به اثری برمی خوریم که نام آن و نام مؤلف آن شناخته شده نیست: «المستقصی» نگاشتة ابوالکرم عبدالسلام محمد بن حسن بن علی الحجی الفردوسی الاندرسفانی در نیمة دوم قرن ششم هجری قمری. این اثر به زبان عربی است و ظاهراً نسخهای خطی از آن در دست نیست و تلاشهای نگارندة این مقاله نیز در دستیابی به نسخة اصلی یا نسخه بدلهای سدههای ششم، هفتم و هشتم هجری تاکنون به نتیجه نرسیده است.
تنها منبع شناسایی این اثر، ترجمة ارزشمند آن به زبان فارسی است با عنوان «مقصد الاقصی فی ترجمه المستقصی» از حسین بن حسن خوارزمی عالم و عارف قرن نهم هجری. از مطالب این کتاب (که بخشی از آن توسط نگارندة این سطور تصحیح شده است) با محتوای المستقصی و شناخت نسبی مؤلف آن که اطلاعات جامعی از او در دست نیست، آشنا می شویم. با توجه به قدمت المستقصی و جامع حدیث بودن مؤلف آن، شناخت این کتاب ضروری به نظر می رسد.
در این مقاله برای آشنایی خوانندگان با موضوع کتاب المستقصی، ابواب و سرفصلهای آن در ذکر حوادث تاریخی اسلام مطرح گردیده و به منابع مؤلف به صورت اجمالی اشاره شده است. دربارة شیوة ترجمة این اثر نیز مطالبی ارائه شده است.
تبیین توسعه پایدار سیاسی؛ مطالعه موردی: ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به عنوان یک ساختار متکثّر و نامتوازن، تاریخ پرفراز و نشیبی را از زیست تنوعات در کنار هم به خود دیده است. دوره قبل از اسلام نمونه موفقیت آمیزی از همزیستی بود، اما از صفویه به بعد و بویژه با رشد ملی گرایی تجربه زیست فوق کنار گذاشته شد. جالب تر آنکه سیاست متأثر از این اندیشه (ملی گرایی) در پی دست یابی به اتوپیای خود یعنی ایران باستان بود، غافل از آنکه شالوده اصلی اقتدار ایران باستان در عاملی (تکثرگرایی) بود که ایرانیان ملی گرا آنرا به مثابه نقطه ضعف اساسی خود در این راه تعریف کرده بودند. قالبهای ناپایدار همچون تبعیض، کوچ اجباری و تبعید، به یک رنگ درآوری و... وضعیت هایی بودند که در این دوره، تنوعات خاورمیانه و ایران آنرا تجربه کردند. شرایطی که باعث شد که به هر مسأله ای با دید گمان بنگرند و این در حقیقت به معنای سیاسی شدن هر موضوعی بود که به زندگی تنوعات ارتباط پیدا می کرد. از این روست که نوع سیستم سیاسی، تقسیمات کشوری، انتخابات و مشارکت و حوزه های اجتماعی و اقتصادی به موضوعات چالش زایی تبدبل می شوند که حال و آینده سیاسی ساختار و شدت و ضعف سرمایه اجتماعی را به عنوان یکی از مهمترین سرمایه ها در همبستگی و مشارکت تعیین خواهند کرد. پژوهش حاضر با رویکرد اسنادی و روش توصیفی تحلیلی ضمن اشاره به مباحث توسعه پایدار، با تأکید بر موضوعات مهم (نوع سیستم سیاسی، تقسیمات کشوری، انتخابات و مشارکت و حوزه های اجتماعی و اقتصادی) در پی تبیین توسعه پایدار سیاسی از منظر جغرافیای سیاسی با تأکید بر ایران است.
بنیان های صلح و همزیستی در اندیشه اسلامی با تاکید بر دیدگاه امام خمینی (ره)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه صلح و جنگ در اسلام می پردازد. گروهی از مسلمانان با استناد به آیات متعدد قرآن در مورد جهاد، بر اصالت جنگ در روابط با دیگران تأکید دارند که این نوع نگاه را می توان در بین جریانات سلفی تکفیری و وهابی جهادی و جریاناتی همچون القاعده و داعش بخوبی مشاهده کرد اما در مقابل این نگرش، بخشی از متفکران مسلمان با نقد دیدگاه مذکور بر اصالت صلح در اسلام تاکید می کنند که این مقاله به بررسی بنیان های معرفتی کلامی، عرفانی و فقهی آنها می پردازد.سؤال اصلی این پژوهش آن است که: اولویت دادن به صلح در اندیشه متفکران مسلمان مبتنی بر کدامین بنیان های نظری می باشد؟ این مقاله با روشی تحلیلی تلاش می کند به این سؤال براساس اندیشه های امام خمینی به عنوان یک اندیشمند بزرگ مسلمان، معمار و تئوریسین انقلاب اسلامی در ایران پاسخ دهد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که اصالت صلح مثبت و همزیستی مسالمت آمیز در روابط بین المللی دارای بنیا ن های محکم انسان شناسانه، کلامی، عرفانی و فقهی در اندیشه سیاسی اسلام می باشد.
مبانی اسلامی صلح پایدار در مقایسه تطبیقی با نظریات جریان اصلی در روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
دستیابی به صلح در روابط میان کشور از دیرباز از جمله مهم ترین دغدغه های نظریات روابط بین الملل بوده است. هر یک از این نظریات با بهره مندی از مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی متمایز خود بر اصول و اهداف متفاوتی در رویکرد به نظام جهانی و نحوه دستیابی به صلح استوارند. اسلام اما به عنوان یک دین که از ویژگی های معرفت شناسی و هستی شناسی فرانظریه ای برخوردار می باشد، متفاوت از نظریه های عمده روابط بین الملل یعنی لیبرالسیم، رئالیسم، مارکسیسم و... به حیات سیاسی - اجتماعی انسان ها در عرصه های ملی و بین المللی می نگرد. بدین لحاظ می توان قواعد رفتاری، تحلیلی و فرانظری به صلح را از مفاد کلان و همه جانبه این دین جامع استخراج نمود. این مقاله، با طرح این سؤال که «رویکرد فرانظری اسلام به صلح در روابط بین الملل چیست و چه ویژگی هایی دارد؟» تلاش دارد، الگوی فرانظری اسلام به صلح و ویژگی های آن را توضیح دهد. فرضیه این نوشتار پژوهشی آن است که: «رویکرد فرانظری اسلام به صلح مبتنی بر تلاش در دستیابی به همزیستی مسالمت آمیز می باشد و ظرفیت های گفتمانی اسلام را می توان به عنوان مبادی گفتگوی جهانی و مقدمه ای بر صلح و دوستی در روابط بین الملل معرفی نمود.» در این پژوهش، تحول مفهوم صلح و بررسی نظریات عمده در روابط بین الملل ارائه و سپس با بررسی و فهم مبانی تنظیم روابط بین الملل تلاش می شود تا دستیابی به صلح در الگوی اسلامی روابط بین الملل ارائه شود.
بررسی مفهوم سلم و همزیستی مسالمت آمیزاز نظر ملاهادی سبزواری در مقایسه با مولانا و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرامش در رفتار و گفتار حکیم سبزواری محصول ، اندیشه صلح گرایانه و مسالمت آمیز اوست. هدف مقاله نمایش تأثیرصلح و همزیستی در رفتار گوینده سخن است. این مساله از دوستی حکیم، با مولانا و حافظ نشات می گیرد. این مقام اخلاقی و عرفانی حاصل نشد، مگر مصایب گوناگون ، چون بیماری، قحطی ،جنگ های داخلی ،فتنه باب و جنگ های تفلیس و فاجعه کرمان، جنگ ده ساله با روسیه سرزمین های شمال غرب ایران را از کشور جدا کرد. در این عصر اندیشه حکیم سبزواری بر دوره قاجاری سایه افکنده و خردگرایی بر افکار ستیزه جویانه حاکم می شود. درنگاه حکیم رایحه صلح و دوستی جایگزین جنگ و مخاصمه است.مساله مورد بحث این که چرا حکیمان، شاعران و عارفان از دیگران صلح دوست ترند. این مفهوم در اندیشه حکیم تحت تأثیر حکمت متعالیه ملاصدرا با شعر مولانا و حافظ مضاعف می شود.این نوشتار به شیوه کتابخانه ای به بررسی علت قرابت مردم با عارفان می پردازد. این حرکت وقتی به سر انجام می رسد که حکیم سبزواری خرد گرایی را در اشتی با فلسفه به کار می گیردو با عمل به نکات اخلاقی و ادبی به نحوی عمل می کند. که مردمان آن دوره در جنگ سالار الدوله خانه اورا محل امن و بسط از دو طرف نزاع قرار می دهند.
مبانی ارزش شناختی آموزش همزیستی برای بهبود نظام آموزش وپرورش ایران با توجه به مطالعات تطبیقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وجود افراد مختلف از اقوام متفاوت در کشورهای چند فرهنگی، تفاوت در نوع دیدگاه ها و نحوه ی زندگی آن ها را به دنبال خواهد داشت، پس یکی از مسائل مهم در این گونه جوامع، ایجاد تعامل بین اقوام و گروه های گوناگون است. در این میان بررسی مبانی ارزش شناسی آموزش همزیستی برای تبیین بهتر آموزش همزیستی در کشورهای موردمطالعه ضروری است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به شیوه های آموزش همزیستی در این گونه جوامع برای ارائه ی راهکار به آموزش وپرورش ایران است. روش ها: روش رسیدن به این شیوه ها مطالعه ی تطبیقی آموزش وپرورش کشورهای چند فرهنگی است. روش پژوهش، روش جرج بردی است که در چهار مرحله ی توصیف، تفسیر، هم جواری و مقایسه صورت می گیرد. ابزار پژوهش فیش بوده و چون روش مطالعه، کیفی است، نمونه گیری انجام نشده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد، برخی از مبانی ارزش شناختی آموزش همزیستی عبارت اند از آزادی عقیده و فکر و همچنین حفظ کرامت انسانی. دو کشور چین و کانادا اهمیت قابل قبولی برای آموزش همزیستی قائل هستند. همچنین روش های متنوعی برای آموزش همزیستی در این دو کشور وجود دارد که بر تعامل بین افراد و گروه های کلاسی استوار هستند. نهایتاً اینکه برخی از روش های آموزش همزیستی در کشورهای چین و کانادا وجود دارد که باملاحظه ی فرهنگ غالب کشور ایران می توان از آن ها جهت آموزش همزیستی استفاده نمود. نتیجه گیری: از نتایج حاصل از پژوهش می توان به این دریافت رسید که ضمن توجه به بافت فرهنگی هر کشور می توان روش های تربیتی مختلف را در برنامه درسی کشورهای مختلف جستجو کرده و از آن برای بهبود آموزش وپرورش کشورها استفاده کرد.
تعلیم و تربیت تجسدیافته؛ بهره گیری از تئوری ادراک بدنی مرلوپونتی در آموزش هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحت تأثیر سلطه نگره ثنویت انگارانه در فلسفه غربی، تمرکز بر آموزش و یادگیری غیرتجسدیافته، به گفتمان مسلط در مباحث تعلیم و تربیت تبدیل گردید. با گسست و فراروی از نگره های کار تزیینی، در سال های اخیر نوعی چرخش به سوی توجه به اهمیت بدن در فرایند ادراک پدید آمده است؛ و توجه به تن یافتگی در آثار نظریه پردازان تعلیم و تربیت معاصر، حضوری پررنگ یافته است. موریس مرلوپونتی، فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، یکی از صاحب نظران در مباحث مرتبط با تن یافتگی است. اندیشه فلسفی محوری مرلوپونتی طرح این نکته است که ادراک پدیداری بدنی است، نه رویدادی ذهنی. مرلوپونتی نشان می دهد که اجتناب از تصدیق آمیختگی حواس، و واقعیت جسمانی ادراک در سنت فلسفی غربی، جایگاه بدن را به حاشیه رانده و به موقعیتی به مراتب نازل تر از ذهن تقلیل داده است. با قراردادن ادراک به مثابه عملی اساساً جسمانی، مرلوپونتی جسمانیت را به مثابه پیش شرایطی ضروری جهت تجربه کردن و کسب دانش موردتأکید قرار می دهد. این پژوهش که از نوع نظری و با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، می کوشد این نکته را آشکار سازد که بهره گیری از نظریه های مرلوپونتی درباره ادراک بدنی، رابطه بیناسوژه ای، مواجهه و همزیستی، می تواند درخصوص بحث تعلیم و آموزش هنر بسیار راهگشا باشد. از این منظر، فضای آموزش هنر، باید محیطی فراهم کننده مواجهه و همزیستی درنظر گرفته شود؛ در این محیط افراد می توانند براساس تجربیات زیسته خود، آثار هنری را ادراک کنند و در روند دیالوگ و مباحثه، با دنیاهای زیسته دیگر فراگیرندگان نیز آشنا گردند. بدین منوال در فرایند آموزش هنر، گونه ای درهم آمیختگی میان پرسپکتیوهای متفاوت فراگیرندگان نسبت به آثار هنری ظهور می یابد.
مطالعه جامعه شناختی رویکرد جوانان به همباشی و همزیستی های نوپدید (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
22 - 41
حوزه های تخصصی:
همزیستی های نوپدید یا همباشی، شیوه ای از زندگی مشترک بدون عقد و پیوند رسمی ازدواج است و در سال های اخیر در ایران مطرح شده و پژوهش های پراکنده ای در مورد آن صورت گرفته است. این تحقیق با هدف واکاوی رویکرد معنایی جوانان نسبت به همباشی و با روش کیفی از نوع تحلیل تماتیک انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به صورت فردی و گروه های کانونی است. نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع تا اشباع داده به تعداد 28 نفر دختر و پسر ساکن در مناطق مختلف شهر تهران بوده است. تجزیه و تحلیل داده های متنی با تکنیک کدگذاری روش های کیفی انجام و اعتبار تحقیق با مثلث توافق کدگذاران و بر پایه رویه تحقیق برلکات مورد دقت قرار گرفت. دو رویکرد اصلی خوش بینانه و منفی نگر حاصل این واکاوی است که هر دو مبتنی بر نوعی از عقلانیت وبری است. به این معنا که افراد با رویکرد منفی نگر این پدیده را به دلیل مغایرت مذهبی، فرهنگی، قانونی، هنجاری و در نهایت غیرعقلانی بودن آن، بر اساس عقلانیت معطوف به ارزش، رد و کنش ناظر به ارزش ها را برمی گزینند. دسته دوم اگرچه بر اساس دلایلی همچون بازی نقش و گریز از مواجهه با مشکلات ازدواج و احتمالاً تجربه تلخ طلاق آن را انتخابی عقلانی می دانند. منتهی عقلانیتی صوری و ناظر به جنسیت است. اما استراتژی این گروه هوشمندانه و کنش موکول به بازتولید فرهنگی پدیده و فرهنگ سازی آن در جامعه است.
زمینه های فرهنگی - اجتماعی همزیستی گروه های قومی در جامعه تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی روابط گروهی میان اقوام جامعه تالش پرداخته است. چگونگی همزیستی اقوام از جمله ترک، تالش، کرد، تات و گیلک با مذاهب مختلف اسلامی در کنار یکدیگر با حداقل درگیری ها و پیدا کردن ریشه های این همزیستی می تواند منازعات قومی را به یک مسئله اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کاهش دهد. هر قومی دارای فرهنگ، آداب ورسوم، باورها، اعتقادات و دیگر شاخصه هایی است که با گروه قومی مجاور متفاوت است و حتی می تواند منشأ و عامل نزاع و درگیری گردد، اما می توان با برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی به همزیستی قومی دست یافت. این پژوهش با مطرح کردن این سؤال که: زمینه ها و عوامل اجتماعی مؤثر بر همزیستی گروه های قومی در جامعه تالش کدم اند؟ با روش اسنادی و تکیه بر منابع مکتوب، مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و استفاده از روش اکتشافی در توصیف و تحلیل اطلاعات صورت گرفته است. پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش، ترکیبی از نظریه های بسیج سیاسی وبر، مبادله، همبستگی دورکیم، همانندسازی، کنش متقابل نمادی و کثرت گرایی قومی در بررسی و تهیه مدل همزیستی اجتماعی در تالش، فراخوانی شده اند. بر اساس یافته های پژوهش، به این نتیجه می رسیم که: تجربه مشترک تاریخی، مبادلات فرهنگی و اجتماعی، تقسیم کار، همسازی و اجتماعی شدن در همزیستی گروه های قومی مؤثر بوده اند.
نسبت امر اجتماعی و امر طبیعی؛ همزیستی یا تقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مسأله نسبت امر اجتماعی با امر طبیعی به طور عام و نسبت نظام معیشتی با محیط زیست به طور خاص، در پی فهم فرآیندهای همزیستی و تقابل این دو در بستر زندگی روزمره اجتماعات محلی است. در این زمینه با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسانه و با انجام مصاحبه های عمیق و بحث های گروهی متمرکز، تجربه زیست کنشگران محلی از تعامل انسان با طبیعت بر مبنای مفهوم «کار» مورد پرسش قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که نسبت امر اجتماعی و امر طبیعی در بستر زندگی روزمره سه رویکرد «همزیستی، تعامل بهره بردارانه و تقابل» را در پی داشته است. این فرآیند به گونه ای رخ داده است که امروزه تأمین معیشت بیشترین فشار را بر طبیعت وارد می کند و این تقابل بیشتر از هر زمان دیگری نمود پیدا کرده است. بنابراین توصیه می شود؛ با آگاهی دهی و جامعه پذیری زیستی کنشگران اجتماعی، استفاده و مراقبت از طبیعت را با توجه به شاخص های الگوی معیشت پایدار، به عنوان یک خواسته و اراده جمعی تبدیل شود؛ به طوری که اقدام جمعی و مسؤولیت پذیر از سوی همه افراد و نهادها، عامل پاسداری از محیط زیست تلقی شود؛ زیرا اقدام یک جانبه دولت و نهادهای مربوطه چندان کارآمد نیست و یا در بدترین حالت، نتیجه ی معکوس و منفی خواهد داشت.
التزام به آموزه های قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال سوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۱
143 - 159
حوزه های تخصصی:
صلح و همزیستی در پناه امنیت، از بنیان های اصلی هر تمدن و ملّتی است و از دیرباز تئوری پردازان به عنوان یکی از آرمانی ترین شاخصه ها ی «مدینه فاضله» به آن پرداخته اند. امروز نیز آنچنان مورد توجه است که حقوق دانان و سیاستمداران را، در حیطه بین المللی یا منطقه ای، برانگیخته تا به لوازم قانونی و اجرایی آن بیاندیشند و راه کارهایی را جهت تحقق آن ارایه کنند. اما باید دانست که آنچه در این تلاش ها مغفول مانده، توجه به تعالیم وحیانی است. در وضع موجود جهانی، رویکرد منفی به اندیشه دینی، در هر دو گستره روابط فردی و تعاملاتِ اجتماعی، حسّ هایِ نازل بشری را بر حسّ هایِ متعال او چیره کرده و اِعمال انگیزه های طبیعی نظیر: حبّ ذات، استخدام منافع دیگران در خدمت نفعِ خود و میل عبور از محدودیت ها را لجام گسیخته کرده است؛ در صورتی که اگر باور دینی در نخبگان حقوقی و سیاسی نهادینه بود، آثار فراوانی در تمام زمینه ها را به مثابه یک پیکر واحد به همراه داشت، چیزی که اکنون چون حلقه مفقوده ای است.
بررسی نسبت مسئله همزیستی با غیرمسلمانان و آیات نهی از تولّی ایشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«همزیستی مسالمت آمیز» که همواره از نیازهای زندگی بشر بوده، امروزه اهمیت بیشتری یافته است و با رویکردهای گوناگونی بررسی می گردد. در این میان، نقش دین در ایجاد یا نفی همزیستی مسالمت آمیز همواره برجسته بوده است. از منظر برخی جامعه شناسان، دین مایه وحدت و قوام اجتماع می شود و از منظر برخی اندیشمندان، دین به خشونت و چنددستگی میان انسان ها دامن می زند و امکان همزیستی مسالمت آمیز را تضعیف می کند. یکی از استنادات گروه اخیر آن است که دین مرزهای اجتماعی براساس مرزهای عقیدتی ایجاد می کند و انسان ها را در اجتماع به «خود» و «دیگری» تقسیم کرده، عامل خشونت ورزی علیه دیگران می شود. از جمله آیاتی که چنین تقسیمی را القا می کند آیات نهی مسلمانان از تولّی غیرمسلمانان در قرآن است. این مقاله درصدد است جایگاه روابط اجتماعی با غیرمسلمانان را ذیل «نهی از تولّی غیرمسلمانان» در این آیات بررسی کند و نشان دهد که چنین آیاتی درصدد نفی حسن معاشرت و ایجاد مرزهای اجتماعی میان مسلمانان و غیرمسلمانان نیست. در این مسیر، مقاله نشان می دهد که اصولاً ملاک مواجهه اجتماعی در نگاه قرآن، نه اعتقادات گروه های مقابل، بلکه نوع رفتار عملی ایشان است و آنچه مایه ایجاد مرز اجتماعی می گردد «عداوت» است و نه «کفر». این مقاله به روش تفسیر «قرآن به قرآن» مسئله مزبور را بررسی می کند.
همزیستی ادب غنایی و تعلیمی در آینه تحلیل بینامتنی آثار نظامی و قابوس نامه بر اساس نظریّه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
151 - 176
حوزه های تخصصی:
تحلیل روابط بینامتنی متونِ ادبیِ ژانرهای مختلف، یکی از راهکارهای عملی بررسی آمیختگی یا «همزیستی» انواع ادبی است. قابوس نامه و آثار نظامی به عنوان متونی کانونی در ادب فارسی، نقش رسانه ای در دادوستد فرهنگی، ادبی و تمدّنی ایران داشته اند. تأثیرپذیریِ نظامی از قابوس نامه با شواهد چشمگیر بینامتنی قابل اثبات است. از نشانه های مهم این تأثیرپذیری، رسوخِ اندیشگانی و زبانیِ قابوس نامه در آثار اوست. بررسی آثار نظامی و قابوس نامه، اهمیّت تعاملات بینامتنی را در همزیستی انواع ادبی نشان می دهد. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی، بینامتنیّت قابوس نامه و آثار نظامی را با ارائه شواهد، بررسی-کرده، به این نتیجه رسیده است که تعاملات بینامتنی، آشکارا نشان دهنده دادوستد انواعِ مختلف ادبی است. عنصرالمعالی و نظامی هر دو به همزیستی انواع ادبی اشراف داشته ، از این طریق گفتگویی بین انواع و آثار ادبی برقرارکرده اند. در قابوس نامه علاوه بر اختصاص باب هایی به غنا و حماسه، در مطاویِ مطالب تعلیمی نیز عناصر غنایی و حماسی به کار رفته است. نظامی نیز به فراخورِ بافتِ متنی و موقعیّتی آثارِ غیرتعلیمی خود، از عناصر تعلیمی به عنوان اجزائی جدایی ناپذیر، استفاده کرده است که از نمونه های بارز آن درج «اندرزنامه» در آثار غنایی و حماسی خود، بویژه در ادامه «ساقی نامه»هاست. فراوانی بینامتنیّتِ ضمنی(تلمیح و اشاره) و صریح(عقد) نشان گر نبوغ و خلاقیّت نظامی در استفاده از میراث منثورّ پیش از خود بویژه قابوس نامه است. وی به این میراثِ گران قدر جامه وزن، قافیه وتصاویر ادبی پوشانده، تا به آثار خود غنای محتوایی، اتّساع معنایی، انسجام متنی و جذّابیّت هنری بخشد.
راهبردهای معرفتی و اخلاقی همزیستی مسالمت آمیز با پیروان ادیان و مذاهب در نصوص دینی اسلام
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
197 - 213
حوزه های تخصصی:
تعامل و ارتباط لازمه طبع و سرشت مدنی آدمی است که باوجود تمایز در دین، مذهب، قومیت،نژاد و... اما گرایش ذاتی به زندگی جمعی دارد لذا تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که؛ نصوص دینی به چه راهبردهای معرفتی و اخلاقی جهت زیست مسالمت آمیز با پیروان سایر ادیان انسان را سفارش و تاکید نموده است؟ یافته ها نشان می دهد که نفس الامر نصوص طرفی به دین، مذهب، مسلک و... نمی بندد و عناوین از این قسم ملاک سنجش ارزش گذاری آدمی بشمار نمی آید بلکه مبنای اصیل کرامت از منظر نصوص دینی اسلام، ذات انسان است که بما هو انسان موضوعیت داشته و برخوردار از جایگاه رفیع و فخیم است که عمل به دستورات دینی تحت عنوان راهبرد لااقل دو ثمره کلی و مهم دارد: الف) انس و الفت میان قلبهای عموم مردم که باوجود عدم اتحاد در قومیت،دین،مذهب و... اما به عنوان شهروند، تحت حاکمیت اسلامی زندگی می کنند. ب) در سطح ملی و از جهت سیاسی و اجتماعی رفتار مطابق با توصیه های دینی با صرفنظر از مذهب، دین، قومیت و... به تحکیم و حفظ کیان حکومت و تقویت بنیان های نظام اسلامی می انجامد بنابراین رفتار همراه با عطوفت اسلامی و فارغ از عناوین ثانویه در راستای دستیابی به ثمرات اجتماعی، سیاسی، ملی و جهانی شایسته توجه است.
همزیستی در فیلم «جهان با من برقص» بر اساس هستی شناسی شی محور گراهام هارمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گراهام هارمن فیلسوف معاصر امریکایی است که نظریه هستی شناسی شی گرا را مطرح کرده و در کتاب نامادی گرایی، کاربرد این نظریه در علوم اجتماعی را نشان داده است. بر پایه این نظریه، تمایز سنتی سوژه/ابژه محلی از اعراب ندارد و تمام موجودات (اعم از انسان، حیوان، مصنوعات و غیره) که در این نظریه اشیا خوانده می شوند، با تاثیر بر یکدیگر که در این نظریه همزیستی نامیده می شود، مراحل زندگی مشابهی شامل تولد، پختگی، زوال و مرگ را سپری می کنند. بر این اساس نظریه هارمن، چارچوبی واقع گرایانه و هستی شناسانه برای تحلیل اشیا و روندهای اجتماعی ایجاد کرده است که اساس پژوهش حاضر در تحلیل روابط شخصیت ها و سایر اشیای درون فیلم جهان با من برقص است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده فیلم بوده و داده ها بر اساس مفهوم شی در نظریه مذکور به روش تحلیلی_تفسیری بررسی شده است. بر اساس نتیجه به دست آمده روابط شخصیت اصلی فیلم (جهان) در تعامل و همزیستی با اشیای پیرامون موجب استحاله شخصیت او و گذر وی از مرحله زوال به مرحله بعدی (مرگ) شده است. همچنین اشخاص دیگر در روابط خود و تعامل با سایرین، سیر و سلوک مختص خود را طی می کنند که در متن بدان پرداخته شده است.
همزیستی و همگونی امامان اسماعیلی در کرمان پس از سقوط الموت و بررسی دلایل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهمترین ویژگی نهضت اسماعیلی، دیرپایی و طول عمر آن بوده است. نهضتی که از نیمه های سده ی دوم هجری شروع شد و تا سقوط قلعه های اسماعیلی توسط مغولان (سده ی هفتم هجری) ادامه یافت. در تمام این مدت، «اسماعیلی بودن» به مفهومِ چالش با جهان اسلام بود و از جانب دولت های سنی و نیز سایر گروه های شیعه، فرقه ای ضاله، ملحد، بی دین و نامسلمان خوانده می شد. باقی مانده ی جوامع اسماعیلی از عصر مغول تا صفوی هم، رستاخیز خود را در چالش با دولت های بعدی آغاز نمودند. پس از سقوط الموت در کرمان شاهد همزیستی مسالمت آمیز میان جامعه ی اسماعیلی با دولت های پس از صفوی هستیم که به عقیده ی برخی، دولت های مزبور، خود، علاقه ای به درگیری با بازماندگان اسماعیلی نداشتند. از منظر این نوشتار ائمه ی اسماعیلی، ابتدا خود مروج همزیستی و مسالمت با جامعه ی مسلمان ایرانی در کرمان شدند و آنگاه دولت های مزبور، مجبور به مصالحه جویی با آنها گردیدند. سئوال اصلی پژوهش این است که این همزیستی به چه شکل صورت گرفت و زمینه ها و عوامل آن چه بود؟ نتایج نشان می دهد که شرایط جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی کرمان، بستری بوجود آورد که بتدریج رهبران اسماعیلی با درک شرایط مکانی و زمانی، بدون اشاعه ی مذهب، بتوانند به عنوان سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، مورد پذیرش اهالی کرمان قرار گیرند و حکومت های زند و قاجار را موظف به رعایت حال آنان کنند. سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، واژه ی اسماعیلی بودن را در خود هضم کرد و گفتمان مسالمت و همزیستی را جایگزین آن نمود. پژوهش حاضر می کوشد کرمان را بسترساز حیات مجدد اسماعیلیان پس از زوال دوره ی الموت برای راه یافتن به جهان امروزی معرفی نماید.
همزیستی میان فناوری هسته ای و محیط زیست با تاکید بر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
295 - 310
حوزه های تخصصی:
آغاز پروژه فناوری هسته ای آغاز چندان خوبی نبود و برنامه های فناوری هسته ای با بکارگیری بمب اتمی همراه بود، اما پس از تجربه تلخ هیروشیما ناکازاکی استفاده انسان دوستانه و صلح آمیز از این انرژی ارزشمند به تدریج در دستور کار قرار گرفت. به همین دلیل از دهه شصت میلادی حرکت به سوی استفاده از فناوری هسته ای در خدمت جامعه بشری آغاز شد. در مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال پاسخ به این سوال می باشیم که آیا فناوری هسته ای می تواند با محیط زیست همسو باشد؟که به نظر می رسد با هم همزیستی دارند، و با این هدف که محدودیت ها از سوی کشورهای صاحب این فناوری بر عدم دستیابی سایر کشورها به انرژی هسته ای به بهانه جلوگیری از دستیابی کشورهای مذکور به سلاح های هسته ای اعمال می گردد فاقد وجهه حقوقی بوده و هیچ گونه توجیه منطقی نخواهد داشت. آنچه که به عنوان نتیجه این پژوهش حاصل گردیده است، این است که استفاده از فناوری هسته ای در امور کشاورزی، پزشکی و صنعتی گسترش یافت و تحولاتی چشمگیر پدیدار شد، به گونه ای که برای نمونه امروزه پزشکی هسته نقشی حیاتی و تعیین کننده در تشخیص و درمان بسیاری از بیماریها دارد. بکارگیری فناوری هسته ای در تولید برق و تولید مواد با خواص ویژه و هم چنین تولید گونه های مقاوم محصولات کشاورزی نسبت به آفات و کم آبی، تنها شماری از استفاده های گوناگون این علوم در پزشکی صنعت و کشاورزی است.کلید واژه: انرژی، فناوری هسته ای، صلح آمیز، محیط زیست، همزیستی.