مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
نظریه داده بنیاد
منبع:
اخلاق دوره جدید سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸ (پیاپی ۵۰)
131 - 161
حوزه های تخصصی:
امروزه مصرف کالاهای فرهنگی از مهم ترین زمینه های فعالیت در حوزه سبک زندگی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی مناسب برای استفاده خانواده از فضای مجازی و سایبر است. برای تدوین این الگو و به دست آوردن داده هایی متناسب با موضوع مطالعه، از روش کیفی نظریه داده بنیاد استفاده شده است. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر، صاحب نظران و متخصصان حوزه اخلاق و خانواده بودند که با نمونه گیری نظری برای مصاحبه نیمه ساختاریافته و اکتشافی انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن داده ها به اشباع نظری ادامه یافت. اعتبار یافته ها با روش های تطبیق توسط اعضا، بررسی همکار و مصاحبه های آزمایشی تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که 335گزاره مفهومی اوّلیه با 17 مقوله اصلی و 49 مقوله فرعی در قالب ابعاد شش گانه مُدل پارادایمی شامل: موجبات علّی (3 مقوله)؛ پدیده اصلی (فضای مجازی و سایبر)؛ راهبرد (2 مقوله)؛ ویژگی های زمینه ای (6 مقوله)؛ شرایط محیطی (4 مقوله)؛ و پیامد (2 مقوله) شناسایی شدند. یکپارچه سازی مقوله ها بر مبنای روابط موجود میان آن ها، مُدل پارادایمی را شکل داد که الگوی مناسب را برای استفاده خانواده از فضای مجازی و سایبر ارائه می کند.
تبیین دیپلماسی ورزشی با استفاده از الگوی پارادایمی: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
59 - 75
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی ورزش پدیده جدیدی است که به دنبال افزایش تعامل برای بازکردن افق ها و دیدگاه های جدید و کمک به درک فرهنگ بین مردم جهان است. در این پژوهش که از نوع مطالعات کیفی و با رویکرد گرندد تئوری انجام شده است به تبیین جوانب مختلف پدیده دیپلماسی ورزشی پرداخته شد. جامعه پژوهش شامل صاحب نظران و مدیران این حوزه در تئوری و عمل بود که در بین آن ها نمونه پژوهش به شکل هدفمند و غیرتصادفی و در برخی موارد گلوله برفی انتخاب شدند. پس از مطالعه مبانی نظری، 18 مصاحبه عمیق، همزمان تحلیل و کدگذاری شدند. نتایج کدگذاری باز، محوری و انتخابی حاکی از شناسایی 165کد باز ،14مقوله و 60 مفهوم بود. مقوله ها بر اساس الگوی پارادایمی استراس و کوربین در محور های شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبرد های کنش و واکنش و پیامد ها قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که برنامه محوری و شناخت دیپلماسی ورزشی پیامد های عمده ای در توسعه جامعه شناسی سیاسی، سیاست خارجی و توسعه ورزش کشور ها در ابعاد مختلف در بر خواهد داشت.
ارائه الگوی استقرار ایمنی در محیط های ورزشی (با کاربرد نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
107 - 128
حوزه های تخصصی:
امروزه فراهم کردن محیطی ایمن برای انجام فعالیت های ورزشی امری اساسی و مهم می باشد. این پژوهش کیفی با هدف طراحی الگوی ایمنی در محیط های ورزشی با استفاده از رویکرد گلیزری نظریه داده بنیاد انجام شده است. برای این منظور 25 نفر از خبرگان آشنا با حوزه ایمنی و مدیریت ورزشی به صورت هدفمند و براساس استراتژی گلوله برفی برای مصاحبه های عمیق بدون ساختار انتخاب شدند و داده ها به صورت هم زمان با استفاده از مجموعه ای از کدگذاری های باز، انتخابی و نظری، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدیریت حرفه ای و متعهدانه به عنوان مقوله محوری، فرهنگ ایمنی، شایستگی و صلاحیت تخصصی، الزامات قانونی و اخلاقی(وظیفه شناسی، اخلاق مداری و قانون پذیری)، دستورالعمل های ایمنی، رعایت اصول بهداشتی، رویکرد مثبت زیست محیطی، وضعیت فیزیکی، روانی و تجهیزات فردی، مهندسی عوامل انسانی (ارگونومی)، فضا، اماکن و تجهیزات استاندارد، اقدامات پزشکی و خدمات اضطراری، فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز به عنوان دیگر مقولات ایمنی در محیط های ورزشی تعیین شدند. بر اساس این الگو توصیه می شود که نقش مقوله های مختلف در ایمنی محیط های ورزشی جهت پیشگیری از حوادث، مورد نظر قرار گیرد. توجه ویژه به بسترها و عوامل ارتقا دهنده ایمنی در محیط های ورزشی می تواند ایمنی در ورزش را ارتقا داده و از حوادث در ورزش پیشگیری نماید.
طراحی الگوی چالش های تدوین سیاستگذاری فضایی مناطق روستایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۹
5 - 34
در سال های اخیر سیاستگذاری روستایی دچار تغییرات اساسی شده و از آنجاکه این سیاستگذاری ها عمدتاً در قالب توسعه پایدار و با دیدگاه سرزمینی مطالعه می شود، پوشش همگانی همه بخش ها را مورد توجه قرار می دهد. در ایران، نبود دیدگاه کل نگر در فرایند سیاستگذاری کشور سبب شد تا بخش های مختلف در روستاها هر یک به صورت جزیره ای عمل کنند و به اصل مکمل بودن مکان ها توجه چندانی نشود. هدف این مقاله، طراحی الگوی چالش های تدوین سیاستگذاری فضایی مناطق روستایی کشور و ارائه راهکارهای مناسب است. در این پژوهش از نظریه داده بنیاد برای استخراج و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. برای دستیابی به اشباع نظری، با بهره گیری از نمونه گیری نظری و روش گلوله برفی، نظر 14 نفر از نخبگان (افراد صاحب منصب در دستگاه های متولی توسعه روستایی) با مصاحبه نیمه ساختاریافته و به صورت انفرادی کسب شد. بر این اساس، «سیاستگذاری بخشی، متمرکز و بالا به پایین» طبقه محوری شناسایی شد. نتایج نشان داد ضعف بنیان های اندیشه ای و نظری سیاستگذاری روستایی در ایران مهم ترین عامل در پیدایش، قوام و دوام سیاستگذاری متمرکز، بخشی و بالا به پایین عمل کرده است. در عین حال سیاست های تدوین شده از منظر نهادی و سرزمینی یکپارچه نیستند و همچنین، فرایند تدوین و اجرای برنامه های توسعه روستایی منسجم و متصل نبوده و بازخورد مناسب شکل نمی گیرد. از این رو می توان گفت در وضعیت کنونی توجه به سیاستگذاری یکپارچه بخشی فضایی ضرورت دارد. این ضرورت باید با توجه به تمرکززدایی اداری فضایی و سیاستگذاری یکپارچه سرزمینی فراهم شود که پیامد آن کاهش نسبی بخشی نگری و توجه به سیاست های فضایی در نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی کشور است.
تدوین مدلی برای آموزش شهروندی با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
85 - 118
حوزه های تخصصی:
رفتار شهروندان و کیفیت مشارکت آنان در امور جامعه به عنوان یکی از الزامات سرمایه اجتماعی و از شاخص های توسعه یافتگی جوامع می باشد. با کاهش کیفیت محیط زیست شهری ، رشد آسیب های اجتماعی، کاهش کیفیت رفاه شهری، ضرورت ایجاد و گسترش آموزش شهروندی درجوامع شهری تشدید شده است. هدف این پژوهش تدوین الگوی مفهومی برای آموزش شهروندی است پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظری ه داده بنی اد انج ام شده است. جامعه آماری شامل افراد متخصص در زمینه آموزش و حقوق شهروندی می باشند ک ه ب ا اس تفاده از رویک رد نمونه گیری هدفمند(تعداد 15 نفر) ب ه عن وان مش ارکت کنن دگان در پ ژوهش انتخ اب ش دند. داده ها به روش مصاحبه و به صورت نیمه ساختار یافته گردآوری شده اند. برای اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غی ر ش رکت کنن ده در پژوهش استفاده شده است. داده ها به روش تحلیل محتوا بررسی و نتایج تحلیل در قالب مدل پارادایمی شامل :شرایط علی(ضرورت آگاهی و برخورداری از حقوق و مسئولیت ها، همسویی با تحولات نوین، کیفیت زندگی و بسط همبستگی اجتماعی)؛ مقوله کانونی(مفهوم شهروندی و آموزش شهروندی)؛ راهبردها(ایجاد فرصت های یادگیری، نگرش سازی در آموزش، دموکراتیزه کردن دولت رفاه، ارتقاء نظام سیاسی )؛ زمینه (پویایی قانون، رفاه و تامین اجتماعی)؛ شرایط مداخله گر (عدم توسعه فرهنگی، سیاسی شدن آموزش شهروندی، ناکارآمدی آموزش سنتی) و پیامدها (قانون گرایی و دموکراسی، توسعه اجتماعی) فرایند آموزش شهروندی را منعکس می نمایند.
کاربست نظریه داده بنیاد در طراحی نظام پایش اثرات صنایع خلاق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
131 - 152
حوزه های تخصصی:
صنایع خلاق و فرهنگی یکی از سریع ترین بخش های رشدکننده در سطح جهانی است. پیش بینی می شود که این بخش در سال های آینده نقش بیشتری را در اقتصاد دنیا بازی کند. رشد روزافزون این صنایع، علاوه بر نتایج اقتصادی، تأثیرات و پیامدهایی را به دنبال خواهند داشت که به مراتب از نتایج اقتصادی در سطح بنگاه مهم تر است. تغییر هویت، تغییر سبک زندگی، رویکرد جامعه به استقلال ملی و مواردی از این قبیل، از جمله اثرات صنایع خلاق می تواند باشد. بنابراین، نظام حاکمیتی باید با ایجاد سازوکاری به پایش پیامد ها و اثرات صنایع خلاق بپردازد. این پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه با خبرگان و به کار بردن چارچوب استانداردشده سازمان همکاری ها و توسعه اقتصادی به ارائه نظام پایش اثرات صنایع خلاق متناسب با نظام ارزشی ایران پرداخته است. سه مقوله اصلی شامل پایش اثرات سیاسی صنایع خلاق، اثرات توسعه ملی صنایع خلاق و اثرات هویتی صنایع خلاق و پانزده مفهوم محوری ذیل این سه مقوله، شناسایی شدند. در انتها نیز با استفاده از روش دلفی فازی، اعتبارسنجی یافته های پژوهش، انجام گرفت.
برآورد شاخص تاب آوری بخش پولی و مالی اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری اقتصادی به توان مقابله با شوک های مختلف اقتصادی و میزان بازیابی پس از بروز بحران ها اشاره دارد. در این میان، یکی از مهمترین بخش های اقتصاد ایران که با شوک هایی همچون تحریم تحت تاثیر قرار می گیرد، بخش پولی و مالی است و از این جهت تاب آوری آن در مقابل بحران ها از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این مقاله، تعریف و برآورد شاخص تاب آوری بخش پولی و مالی اقتصاد ایران است. بر این اساس، با توجه به ادبیات موجود تاب آوری و با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد (GT)، اشباع نظری در خصوص مقولات تاب آوری بخش پولی و مالی حاصل گردید. به ترتیب اهمیت متغیرهای نرخ رشد درآمدهای نفتی دولت، نوسان نرخ رشد نقدینگی، شاخص ریسک، نسبت بدهی بانک ها به بانک مرکزی به پایه پولی و نسبت بدهی دولت به سیستم بانکی به نقدینگی، به عنوان مشخص کننده های تاب آوری بخش پولی و مالی شناخته شدند؛ و سری زمانی شاخص تاب آوری بخش پولی و مالی، برای بازه زمانی 1355 تا 1395 محاسبه گردید. براساس شاخص بدست آمده، میزان آسیب پذیری این بخش از محل بروز شوک های برونزا بالا ارزیابی می شود و بر اساس نتایج، اصلاح نظام بانکی و رابطه نهاد موثری همچون دولت با ساختار پولی و بانکی اقتصاد ایران، برای افزایش تاب آوری این بخش توصیه می گردد.
تبیین مدل مفهومی مقاومت در اندیشه آیت الله العظمی خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
539 - 566
حوزه های تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی مرهون به کارگیری استعداد رهایی بخش روایت شیعی از اسلام سیاسی در ارائه الگوی مقاومت در برابر سلطه استکباری غرب و ارزش های استعلایی مدرنیته غربی در برابر ارزش های دینی در قرن جدید محسوب می شود. ظرفیتی که به تدریج به الگوی تأثیرگذار و ساختارشکن در معادلات نظام قدرت جهانی تبدیل شد.بررسی چیستی مفهوم مقاومت، ابعاد، زمینه ها، پیامد و چشم انداز مقاومت و ارائه مدل مفهومی آن در اندیشه مقام معظم رهبری به عنوان مؤلفه ای تعیین کننده در پیشرفت جامعه اسلامی و غلبه بر چالش های ناشی از قدرت طلبی نظام سلطه موضوع این مقاله است. در این میان بررسی بیانات مقام معظم رهبری از سال 1368 تاکنون نشان می دهد که این مفهوم در اندیشه ایشان از اهمیت حیاتی در تداوم انقلاب اسلامی و رسیدن به افق تمدن اسلامی و الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی دارد. روش مورداستفاده در این پژوهش استراتژی پژوهشی داده بنیاد و تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده بیانات مقام معظم رهبری درباره مقاومت است که یک مدل مفهومی و یک نقشه راه برای الگوی مقاومت در اندیشه رهبری ارائه می دهد. بر مبنای این روش از میان 93 سخنرانی، طی سال های 1368 تا بهار 1398، در دو گام اول کدگذاری باز و محوری 146 کد و 11 مقوله مشخص شد و در گام بعدی با تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده و ارتباط میان نکات، مفاهیم و مقوله ها؛ زمینه مقاومت، ابعاد، موانع، راهکارها، پیامدها و چشم انداز آن در مدل مفهومی با استفاده از شیوه پارادایمی طراحی شده است. نفی سلطه،استقلال،بازدارندگی چندبعدی و دست یابی به تمدن نوین اسلامی طرح کلی مفهوم مقاومت در این بررسی است.
تبیین عوامل اصلی شکل دهنده و استقرار رهبری خلاق مدیران: رویکرد داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در میان منابع انسانی، نقش رهبری ممتازتر و برجسته تر از سایر افراد است به طوری که می توان گفت موفقیت یک سازمان تا حدود زیادی به کارآمدی مدیریت و رهبری بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین عوامل اصلی شکل دهنده و استقرار رهبری خلاق مدیران تدوین شده است. روش : این پژوهش با رویکرد آمیخته از نوع روش های اکتشافی انجام شد. در گام کیفی و در مرحله نخست بر مبنای نظریه داده بنیاد با استفاده از شیوه ی نمونه گیری هدفمند 14 نفر از متخصصان ذی صلاح (خبرگان) و مدیران حوزه آموزش و پرورش مصاحبه به عمل آمد. داده های این بخش با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد مکتوب، جمع آوری شدند. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار تحلیل کیفی ( MAXQDA ) و بر مبنای رهیافت نظام مند استراوس و کربین، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. یافته ها: پس از تحلیل داده ها فرایند پرورش رهبری خلاق در مدارس و استنباط در خصوص روابط بین آنها بدست آمد. ابعاد الگوی پارادایمی، شامل: 4 مقوله کلّی زمینه های بستر ساز (بلوغ مدیریتی، نظام پرورش خلاقیت)، شرایط علّی (آگاهی بخشی، گسترش دانش، فرهنگ سازی)، راهبردهای عملی (بومی سازی، انعطاف پذیری عملکردی) و مقوله محوری (خلاقیت جویی، خلاقیت پروری و واگذاری اختیار) به دست آمد . نتیجه گیری: با توجه به اینکه برخی از عوامل پیشنهادی برگرفته از دیدگاه های خبرگان است، لذا می توان به محققان آینده پیشنهاد کرد که با توجه به بدیع بودن سازه رهبری خلاق به بررسی تفصیلی پیامدهای حاصل از اجرای این عوامل بپردازند، ازجمله برنامه های آموزشی مبتنی بر الگوی پرورش رهبری خلاق خاصیت طولی داشته باشند و با عمل و فعالیت شغلی همراه شوند.
ارائه مدل کاربردی انتخاب و اولویت بندی پیمانکاران در شرکتهای پروژه محور( مطالعه موردی:مپنا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت صنعتی (آزاد سنندج) سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۹
133 - 146
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری دقیق برای انتخاب پیمانکاران در راستای مدیریت یک پروژه، از مهمترین عوامل موفقیت و افزایش بهره وری یک پروژه می باشد. به نحویکه استخراج یک مدل کاربردی از مجموعه عوامل موثر بر انتخاب پیمانکاران، می تواند نقش مهمی در بهبود عملکرد پروژه داشته باشد، بنابراین، ارائه مدل مذکور، هدف اصلی این تحقیق بنیادین – کاربردی می باشد. رویکرد این تحقیق، تلفیق پژوهش های کیفی وکمی بوده وجامعه آماری آن، خبرگان مدیریت پروژه می باشند. درگام نخست ساختار مدل، با تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از رویکرد تئوری داده بنیاد، شکل گرفته است. درگام بعدی جهت آزمودن مدل مفهومی تحقیق و فرضیه ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با استفاده از متد حداقل مربعات جزئی استفاده شده و پردازش داده های تحقیق به کمک نرمافزار اسمارت پی ال اس انجام گردیده است. در گام آخر جهت بهبود و کاربردی کردن مدل، از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی، وزن معیارها سنجش شده و اولویت بندی آنها تعیین گردیده است. درنهایت با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی، یک نمونه کاربردی از انتخاب پیمانکار، پیاده سازی شده است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد؛ برای انتخاب کارآ یک پیمانکار، می توان بااستفاده از مدل ارائه شده و براساس ضرایب تعیین شده و اولویت بندی زیرمعیارهای توانمندی رفتاری و فنی، امکانات شرکت واهداف برونسپاری ، به شرایط تصمصیم گیری مطلوبی دست یافت.
طراحی الگوی مدیریت استعداد در صنعت بانکداری با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۳
93 - 129
حوزه های تخصصی:
صنعت بانکداری و عملکرد مطلوب بانک ها تاثیر بسزایی در توسعه اقتصادی کشور دارد. عوامل محیطی موثر بر این صنعت همچون اقتصاد پیچیده جهانی، فضای حاکم بر اقتصاد کشور متاثر از تحریم های اقتصادی، همچنین رشد و توسعه بانک های خصوصی و موسسات مالی و اعتباری، بانک ها را به سمت جذب ، پرورش و حفظ افراد مستعد به منظور تداوم رشد و بقای خود و کسب مزیت رقابتی برتر سوق داده است. لذا طراحی الگویی که امکان جذب، پرورش و حفظ و نگهداشت نیروهای مستعد را برای بانک ها فراهم سازد از جمله نیاز های این صنعت می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت استعداد ها در صنعت بانکداری صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر مبانی فلسفی تفسیری داشته و جهت گیری آن توسعه ای و کاربردی است. رویکرد این پژوهش استقرایی و از روش کیفی برای انجام آن استفاده شده است. نوع پژوهش میدانی و استراتژی نظریه داده بنیاد مورد استفاده بوده است. شیوه گردآوری داده ها مصاحبه و برای انتخاب نمونه از ترکیب روش های هدفمند قضاوتی و روش گلوله برفی استفاده شد. در پژوهش حاضر مدل پارادایمی مدیریت استعداد در نقش های شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده اصلی و پیامدها طراحی و تدوین و ابعاد استعدادخواهی، استعدادیابی، استعدادپروری، استعدادگماری و استعدادداری برای پدیده اصلی شناسایی گردیده است.
ارائه مدل سازمان استعدادمحور به روش نظریه زمینه یابی در بانک های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
143 - 174
حوزه های تخصصی:
پژوهش ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل واکﺎوی ابعاد سازمان های استعداد محور و ﺗﺪویﻦ الگویی ﻧﻈﺮی برای بانک-های دولتی ﺑ ﻮد. ﭘ ﺎرادایﻢ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺷﻨﺎﺳی تفسیری-برساختی ﺑﺎ رویکﺮد کیﻔی و راﻫﺒﺮد ﻧﻈﺮیه داده بنیاد ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. ﺑﺮ اﺳ ﺎس ﻧﻤﻮﻧ ﻪ ﮔی ﺮی نظری و ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ، ﻣﺼﺎﺣﺒه نیمهﺳﺎﺧﺘﺎرﻣﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﺪیﺮان اجرایی بانک و اساتید متخصص مدیریت منابع انسانی، اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﭘﺲ از ﭘیﺎده کﺮدن وکدﮔﺬاری ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ای ﻣﺘﻦ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎ با استفاده از نرم افزار کیفی nvivo، یافته ها بر مبنای چهار حیطه اصلی در قالب 15 کد گزینشی و 38 کد محوری شکل گرفت. پدیده استعداد محوری به عنوان هسته اصلی مدل و 1- بستر و زمینه با سه کد گزینشی ساختار سیاسی-قانونی، ساختار فرهنگی و ساختار ذهنی 2- شرایط علّی دارای پنج کدگزینشی ساختار سست پیوند و افقی، اهداف منعطف و فردمحور، ارزشیابی سه سو نگر، روابط غیررسمی و افقی و پویایی و ریسک پذیری 3- راهکار با چهار کد گزینشی استفاده از رهبران تحول آفرین، تغییر بینش و باورها، ایجاد بانک استعداد و تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده و 4- پیامدهای حاصل از پدیده استعداد محوری برای سازمان با سه کد گزینشی استقرار نظام شایسته سالاری، افزایش اثربخشی سازمان و بقای سازمان دسته بندی و مفهوم سازی شدند. مدیران و اساتید متخصص، جهت رفع موانع استعدادمحوری از یک طرف و تلاش برای ایجاد و تحقق شرایط و عوامل استعداد محوری از طرف دیگر، نوعی خوشبینی و امیدواری معرفتی را در فلسفه شخصی خود در راستای عملی شدن استعدادمحوری برای سازمان های دولتی تقویت کرده بودند.
برندسازی شرکتی با استفاده از رویکرد نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه : شرکت های صنعت ساختمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۵
10.22051/bmr.2019.25158.1724
حوزه های تخصصی:
یک برند قوی، سازمان را قادر به خلق مزیت رقابتی می سازد. صنعت ساختمان، یکی از محیط هایی است که اهمیت برندسازی شرکت در آن به شکل روزافزونی در حال گسترش است. هدف اصلی این پژوهش درک فرآیند برندسازی شرکت در صنعت با استفاده از روش پژوهش نظریه داده بنیاد است. به منظور پاسخگویی به مسئله ی چگونگی شکل گیری برند سازمان، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 16 نفر از مدیران ارشد، مدیران فروش و بازاریابی، مدیران فنی از شرکت های ساختمانی و متخصصان برندسازی باسابقه همکاری با شرکت های ساختمانی، انجام شد. داده های متنی پس از پیاد ه سازی با استفاده از سه مرحله متوالی کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و درنهایت مدل پارادایمی پژوهش و روایت میان مقوله ها تدوین شد. نتایج نشان می دهد که فرآیند برند سازی شرکت حول مقوله محوری خلق معانی متمایز برند قرار دارد که تحت تأثیر شرایط علی شکل می گیرد. این فرآیند با شرایط علی ازجمله تعهد به مشتری، کیفیت ساخت، هویت آفرینی، نمادگرایی تعاملی و بازار گرایی آغاز می گردد و موجب شکل گیری معانی متمایز برند شرکت می شود. این معانی متمایز خلق شده از برند با استفاده از راهبردها و کنش های تصویرسازی، آگاهی رسانی، مشارکت تطبیقی، خدمات پس از تحویل و بسط محصول به مشتری انتقال یافته و پیامد آن ایجاد تصویر مطلوب از برند و بهبود جایگاه رقابتی است. شبکه بین سازمانی شرکت نیز از شرایط مداخله گر بر فرآیند برندسازی شرکت و پیش نیازهای ساختاری از جمله شرایط زمینه ای پیاده سازی راهبردهای برندسازی محسوب می شود.
مدلی برای برندسازی سامانه منابع انسانی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
69-101
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد انجام شده است. جهت جمع آوری داده ها، به بررسی ادبیات ارائه شده در بحث های برند کارکنان، برند کارفرما و برند منابع انسانی، بررسی 20 شرکت اوّل در لیست بهترین شرکت ها برای کارکردن در مجله ساندی تایمز در سال 2019 و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند با 30 نفر از مدیران منابع انسانی، متخصصان منابع انسانی و کارکنان پرداخته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج، نشان دهنده استخراج بالغ بر 260 کد یا مفهوم اوّلیه از بررسی ها و مصاحبه ها، 85 مفهوم و 23 مقوله است که در قالب مدل پارادایمی شامل مقوله اصلی(سامانه منابع انسانی)، شرایط علی(برند داخلی، برند سازمان، حمایت مدیران ارشد، استعدادیابی)، بستر حاکم(انگارش کارکنان به سازمان و سازمان به کارکنان، همسویی برنامه های سامانه منابع انسانی با استراتژی سازمان، محیط رقابتی و پویا)، شرایط مداخله گر(غیرقابل کنترل بودن کارکنان مستعد، عدم تطبیق سیستم منابع انسانی موجود، بی انصافی سازمانی، مدیریت عملکرد نامناسب، رفتارهای شخصی در سازمان، فرهنگ سازمان معیوب)، راهبردها(برندسازی سامانه منابع انسانی، راهبرد فرآیندی) و پی آمدها(فردی، سازمانی، ملّی و بین المللی) قرار گرفت.
طراحی مدل نوآوری باز در شرکت های کوچک و متوسط با استفاده از رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
209 - 235
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل نوآوری باز در شرکت های کوچک و متوسط فعال در صنایع مواد غذایی کشور و اعتبارسنجی مدل مذکور بوده است. برای نیل به این هدف، از روش ترکیبی متوالی اکتشافی استفاده شد که داده ها در دو مرحله جمع آوری شد. در بخش کیفی با استفاده از روش داده بنیاد، از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 25 نفر از خبرگان که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند، داده ها جمع آوری و با استفاده از طرح نظام مند استراوس و کوربین کدها و مولفه های نوآوری باز به دست آمد و در قالب مدل مفهومی داده بنیاد تدوین گردید. بر مبنای یافته های حاصل از مرحله کیفی، پرسشنامه و مدل اولیه طراحی شد که پس از سنجش روایی (لاوشه) و پایایی آن (آلفای کرونباخ، 93/0)، این پرسشنامه از طریق مشارکت 371 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های مواد غذایی (روش نمونه گیری طبقه ای متناسب) اجرا گردید و یافته های پژوهش نشان داد، بیشترین پیش بینی کنندگی مدل نوآوری باز، مربوط به استراتژی های تسهیل گری با مقدار 3/62 و کمترین درصد مربوط به استراتژی های فرصت های فنآورانه با مقدار 5/30 می باشد، همچنین اعتبار مدل تحقیق، از طریق شاخص های مدل معادلات ساختاری مورد سنجش قرار گرفت که نتایج آن حاکی از برازش قابل قبول برای همه شاخص های مذکور بوده است.
استراتژی ها و پیامدهای به کارگیری فرهنگ مربی گری با رویکرد نظریه داده بنیاد (مطالعه موردی پارک های علم و فنّاوری کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۵
261 - 288
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارائه استراتژی ها و پیامدهای به کارگیری فرهنگ مربی گری در پارک های علم و فنّاوری کشور می باشد. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بوده که با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی سیستماتیک استراوس و کوربین انجام شده است. در این راستا، مصاحبه های عمیق با استفاده از نمونه گیری نظری با تکنیک گلوله برفی با مدیران برخی از پارک های علم و فنّاوری، خبرگان و صاحب نظران مسلط به حوزه مربی گری صورت گرفت. تعداد نمونه ها تا زمانی ادامه پیدا کرد که پاسخ ها به مرحله اشباع رسید (با تعداد 23 مصاحبه). تجزیه و تحلیل داده ها، طی مراحل کدگذاری باز وکدگذاری محوری انجام شد. استراتژی های به کارگیری فرهنگ مربی گری در هفت بعد شامل " توسعه سازمانی، جذب و استخدام مبتنی بر شایستگی، مربی گری و مدیریت عملکرد، آموزش یادگیری محور، نگهداشت مبتنی بر مربی گری ، رهبری و توسعه ارتباطات سازمانی " و پیامدهای حاصل، شامل سه محور "سازمانی، فردی و فراسازمانی" می باشد. نتایج مثبت حاصل شده از نهادینه شدن فرهنگ مربی گری باعث ایجاد تغییرات درونی اثربخش و افزایش کارائی در تمامی سطوح سازمانی می گردد.
تدوین الگو به منظور ظرفیت سازی اجتماعی و جامعه پذیری بحران آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی راهبردی برای ظرفیت سازی اجتماعی و جامعه پذیری مردم نسبت به مسائل بحران آب است. بدین منظور در پارادایم تفسیری مبتنی بر روش شناسی کیفی، از روش نظریه داده بنیاد رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین (1988) استفاده شده است. 33 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با استفاده از نمونه گیری نظری و فن گلوله برفی با کارشناسان در حوزه های آب، علوم اجتماعی و ارتباطات و رسانه انجام شد. برای ارزیابی اعتبار، مصاحبه شوندگان تفسیر مصاحبه ها را تأیید کردند و در پایان خلاصه ای از الگوی صورت بندی شده به چند نفر از استادان، ارائه و نظرهای آنها برای اصلاح و تعدیل جمع آوری شد. مقوله هسته ای پژوهش «ظرفیت سازی اجتماعی» نام گرفت. شرایط علی در جامعه پذیری بحران آب شامل ضعف علمی و آموزشی، نبودن خبرگی، نداشتن تعهد در مسئولیت، توانمندنکردن افکار عمومی، بی اعتمادی، پنهان کاری و دروازه بانی سلیقه ای، نبودن دموکراسی رسانه ای، سیاست گذاری نامناسب رسانه ای، وجود نارضایتی اجتماعی، سرمایه اجتماعی پایین، گذار از سنت به مدرنیته و توان ارتباطی پایین بود. همچنین راهبردهای پژوهش عبارت اند از: ایجاد رسانه های خصوصی، اعتمادآفرینی، ارتقای سرمایه اجتماعی، اجتماعی کردن بحران آب و افزایش مطالبه گری، خلق گفتمان و احیای فرهنگ منزلت آب، تعامل با رسانه ها، ایجاد نظام تشویق و تنبیه، آموزش و افزایش سواد آبی، رویکرد علم محور، استفاده از تاکتیک های رسانه ای، انتخاب رسانه اثرگذار و برقراری ارتباطات اثربخش که در سه مرحله کدگذاری به دست آمد.
طراحی الگوی فرایندهای خانوادگی مؤثر بر رشد شغلی؛ نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نبود محتواها و فرایندهای خانوادگی مؤثر بر رشد شغلی، هدف پژوهش شناسایی عوامل و تدوین الگوی فرایندهای خانوادگی مؤثر بر رشد شغلی است. این پژوهش، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد است. نمونه پژوهش را 13 شرکت کننده (8 مرد و 5 زن) از دانشجویان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر بجنورد تشکیل می دهد که نمره رشد شغلی و انطباق پذیری شغلی آنها یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بوده است. این نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب، و سپس داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری، و با استفاده از فنون اشتراوس و کربین شامل شناسه گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. نتایج تحلیل مصاحبه ها به استخراج 885 مفهوم، 28 مؤلفه و 12 مقوله شامل حمایت عاطفی، بستر اکتشاف، بستر خودگردانی، بستر خودکفایی، بستر خودکارامدی شغلی، فرارفتن از روایتهای غالب، حمایت اطلاعاتی، روابط اجتماعی تضمین شده، ساختار کارامد خانواده، الگوی نقش مثبت، الگوی نقش منفی و درگیرشدن منجر شد که در دو بعد اصلی شامل بعد بنیادی و ابزاری ارائه شده است. از تعامل این دوازده عامل اکتشافی، الگوی فرایندهای خانوادگی مؤثر بر رشد شغلی شکل می گیرد و برایند آن فردی است که به لحاظ شغلی رشد یافته است.
ارائه یک معماری پیشنهادی برای مدیریت دانش در بنگاه2.0 با تمرکز بر رویکرد نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم در کسب وکارهای بنگاه 2.0 ، چگونگی بهره برداری هدفمند و نظام مند از دانش های نوآورانه کاربران و مشتریان و دستیابی به سودمندی از طریق ورود این دانش در فرآیندهای سازمانی است. بهره گیری از رویکرد نوآوری باز که سبب بهبود جریان های دانشی بنگاه ها می شود می تواند به تحقق این امر کمک کند. با این وجود، تا به امروز یک معماری مدیریت دانش مشخص برای مدیریت جریان دانش مبتنی بر رویکرد نوآوری باز، در بنگاه 2.0 ارائه نشده است. در این پژوهش، یک معماری جدید برای مدیریت دانش در بنگاه 2.0 پیشنهاد شده که از رویکرد نوآوری باز بهره گرفته شده است. برای پیشنهاد این معماری از روش کیفی نظریه داده بنیاد با تاکید بر تحلیل محتوای اسناد و متون استفاده شده است. نتایج تحلیل محتوی نشان داده است که نقطه اشتراک مدیریت دانش، بنگاه 2.0 و نوآوری باز، مدیریت جریان دانش است. بر همین اساس، با استفاده از خصیصه های جریان دانش ورودی و خروجی، یک معماری مدیریت دانش پنج لایه ای با هفده مولفه پیشنهاد شده است. این لایه ها عبارتند از لایه منطق کسب وکار، ارائه و رابط، فرایند و جریان دانش، زیرساخت و زمینه. در معماری پیشنهادی، هر یک از این لایه ها دارای مولفه هایی هستند که با یکدیگر و برخی از مولفه های سایر لایه ها در ارتباط هستند. معماری پیشنهادی با دو نمونه اصلی مشابه در مطالعات پیشین نیز مقایسه شده است.
امتناع جامعه شناختی تولید نظریه بومی روابط بین الملل در ایران؛ مروری کمی بر یک مفهوم کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بخشی از رساله دکتری است که با عنوان "موانع تولید نظریه حوزه ی روابط بین الملل در ایران: نظر نخبگان دانشگاهی" سامان یافته است. در پی فهم دلایل تولید نشدن نظریه بومی روابط بین الملل در ایران به بررسی موضوع از منظر نخبگان دانشگاهی این رشته پرداختیم. پژوهش حاضر که به روش نظریه زمینه ای و با مصاحبه عمیق عملیاتی شد، به موانع و کدهایی دست یافت که در برسی نهایی با عنوان امتناع جامعه شناختی تولید نظریه بومی روابط معرفی گردیدند. یافته های این تحقیق کیفی با روش مذکور در ادامه تحت بررسی کمی قرار گرفت. فراوانی و درصد کدهای کیفی به دست آمده در متن مصاحبه ها به عنوان داده های خام دست اول، مبنای این مقایسه قرار گرفت. در راستای بسط و تبیین نظریه به دست آمده الزامات جامعه شناختی تولید علم به صورت مطالعه کتابخانه ای منابع مربوطه استخراج گردیدند. نتیجه این بررسی نه ملاک و معیاری بودند که با یافته های تحقیق حاضر مطابقت داشتند. مقایسه یافته های تحقیق با الزامات مد نظر نشان از فقدان زمینه های اجتماعی لازم برای نظریه پردازی بومی داشته و نظریه حاصل از پژوهش کیفی در پرتو بررسی کمی و مقایسه ای تقویت گردید. یعنی دلیل تولید نشدن نظریه بومی روابط بین الملل در ایران " امتناع جامعه شناختی تولید علم" می باشد.