مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
شرکت های تولیدی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی میزان اثر حضور شرکت های تولیدی در نمایشگاه های بین المللی بازرگانی خراسان بر موفقیت تجاری آنها پرداخته شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، مدیران فروش شرکت ها و موسسات تولیدی استان خراسان که حداقل یکبار در نمایشگاه های بین المللی بازرگانی استان شرکت کرده اند به تعداد 313 می باشد. برای انجام این تحقیق از اطلاعات جمع آوری شده از مدیران فروش 76 شرکت تولیدی توسط پرسشنامه بهره گرفته شده است. روایی پرسشنامه به طریق محتوایی حاصل گردید و برای پایایی ازمحاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده به عمل آمد که نتیجه آن برای پرسشنامه 93/0 بدست آمد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون کلموگراف- اسمیرنف، آزمون رتبه علامت دار ویلکاکسون، آزمون t-استیودنت،ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل واریانس چند طرفه استفاده شده است.
پیش بینی ورشکستگی شرکت های تولیدی با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: شرکت های تولیدی استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوع های مطرح شده در مدیریت مالی، تشخیص فرصت های مطلوب سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاران از فرصت های نامطلوب است. یکی از راه هایی که می توان با استفاده از آن به بهره گیری مناسب از فرصت های سرمایه گذاری و همچنین جلوگیری از به هدر رفتن منابع کمک کرد، پیش بینی ورشکستگی شرکت ها است. برای این منظور مدل های مختلفی وجود دارد. در این پژوهش جهت پیش بینی ورشکستگی شرکت های تولیدی استان کرمان، از مدل شبکه های عصبی استفاده شده است.
بررسی جایگزینی مالیات بر ارزش افزوده (VAT) به جای مالیات بر درآمد شرکت های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق تلاش شد تا تأثیر جایگزینی مالیات بر ارزش افزوده به جای مالیات بر درآمد شرکت های تولیدی استان گلستان، بررسی، تجزیه و تحلیل شد.
بنابراین، ابتدا مالیات بر درآمد قطعی شرکت های نمونه، شامل 67 شرکت، از پرونده های مالیاتی آنها استخراج، سپس ارزش افزوده هر شرکت با استفاده از روش تجمعی و با نرخ های سناریوهای چهارگانه 5/1، 3، 7 و 10 درصد برآورد شد.
تجزیه و تحلیل داده های تحقیق بیانگر آن است که داده های تحقیق، غیر نرمال است؛ بنابراین، برای آزمون فرضیه های تحقیق، از آزمون های ناپارامتری ویلکاکسون و آزمون کمکی فریدمن استفاده شده است.
نتایج آزمون ها نشان می دهد که جایگزینی مالیات بر ارزش افزوده با نرخ های پایین 5/1 و 3 درصد به جای مالیات بر درآمد شرکت های تولیدی، باعث کاهش درآمدهای مالیاتی استان خواهد شد. علاوه بر اینکه جایگزینی مالیات بر ارزش افزوده با نرخ های 7 و 10 درصد، به جای مالیات بر درآمد شرکت ها، باعث افزایش درآمدهای مالیاتی استان، می شود.
ارائه مدل هوشمندی سازمان: مورد مطالعه شرکت های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش پیچیدگی و فشار رقابتی خصیصه محیط سازمان های امروزی است. عدم پاسخ مناسب و به موقع به تغییرات محیطی، موجب به خطرافتادن بقای شرکت می شود. هوشمندعمل کردن بهترین پاسخ به این چالش هاست. هدف تحقیق حاضر توجه به قابلیت های داخلی سازمان و به ویژه پاسخ به این پرسش است که اگر سازمان دنبال هوشمندعمل کردن است، کدام یک از ابعاد داخلی را باید پرورش دهد؟ تحقیق از نظر هدف، توسعه ای– کاربردی و از بعد روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق کارکنان شرکت های تولیدی تحت پوشش شرکت شهرک های استان کرمانشاه به تعداد 3531 نفر است که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای (اختصاص متناسب) 347 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که برای طراحی آن از تکنیک دلفی طی سه راند استفاده شده است. روایی ابزار گردآوری از طریق اعتبار همگرا و پایایی از طریق بار عاملی و پایایی مرکب مورد تأیید قرارگرفته است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اسمارت پی ال اس و روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. تحلیل یافته های بخش ساختاری مدل، نشان داد که 14 درصد از سطح هوشمندی در شرکت های تولیدی موردمطالعه از طریق سازه میزان کار گروهی، 18 درصد توسط میزان تفکر سیستمی، 21 درصد به وسیله میزان باز بودن سازمان، 16درصد توسط آزاد اندیشی سازمانی و 33 درصد توسط بصیرت سازمانی با بیشترین تأثیر، تعیین می شود.
بررسی تأثیر یکپارچگی رفتاری تیم مدیریت ارشد و دوسوتوانی سازمانی بر عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تیم های مدیریت ارشد سازمان ها به عنوان تصمیم گیرندگان اصلی شرکت ها نقش اصلی در ایجاد دوسوتوانی سازمانی ایفا می کنند. یکپارچگی رفتاری تیم مدیریت ارشد که بیانگر تعاملات جمعی اعضای تیم مدیریت ارشد است، حرکت سازمان ها به سمت دوسوتوانی و به دست آوردن عملکرد بهتر را تسهیل می کند. در این مقاله، تأثیر یکپارچگی رفتاری تیم مدیریت ارشد بر عملکرد شرکت های تولیدی بررسی شده و همچنین نقش میانجی دوسوتوانی سازمانی به عنوان قابلیت سازمان ها در بهره برداری و اکتشاف فرصت های رشد، در رابطه بین یکپارچگی رفتاری تیم مدیریت ارشد و عملکرد مورد بررسی قرار گرفته است. داده های پژوهش از شرکت های تولیدی شهر صنعتی رشت گردآوری شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده که اطلاعات از طریق پرسش نامه جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که یکپارچگی رفتاری تیم مدیریت ارشد با میانجی گری دوسوتوانی سازمانی بر روی عملکرد تأثیرگذار است.
کاوش فرآیند چابکی سازمانی شرکت های تولیدی ورزشی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لازمه واکنش مؤثر و مفید به تغییرات محیطی و کسب مزیت رقابتی در شرکت های تولیدی ورزشی، دستیابی به چابکی سازمانی است. این پژوهش کیفی با هدف غایی کاوش فرآیند چابکی سازمانی شرکت های تولیدی ورزشی با استفاده از طرح نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شده است. به این منظور مصاحبه باز با 12 نفر از مدیران شرکت های تولیدی ورزشی شهر تهران به صورت فردی و گروهی بعمل آمد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا نسخه 11،طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بدست آمد، بطوریکه طی فرآیند کدگذاری باز مقوله هایی شامل: شرایط علی، مقوله های محوری، اقدامات و راهبرد ها، عوامل مداخله گر و پیامدهای ناشی از چابکی استخراج گردید؛ سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها ذیل عناوین شرایط علی (عوامل برون و درون سازمانی)، مقوله محوری (کسب مزیت رقابتی، انطباق شرکت با نیازهای مشتریان، مهندسی مجدد، انطباق پذیری با محیط، قدرت پاسخ گویی، شایستگی، انعطاف پذیری و سرعت)، راهبرد های کنش و کنش متقابل (در حوزه های: تولید، بازاریابی، اقتصادی، سیاسی، قانونی و دانش)، عوامل مداخله گر (محیطی، سازمانی و مدیریتی) و پیامدهای چابکی (پیامدهای: اقتصادی، تولیدی، اجتماعی، بازاریابی، مالی، انسانی، و برند و نشان تجاری) در شرکت های تولیدی ورزشی در قالب پارادایم کدکذاری تعیین شد؛ در ادامه و در مرحله کدگذاری انتخابی، یکایک اجزای پارادایم کدگذاری تشریح، سیر داستان ترسیم و نظریه خلق شده؛ در نهایت، گزاره های حکمی و فرضیه های راهبردی پژوهش تدوین گردید.
بررسی تأثیر آمادگی تکنولوژی بر عملکرد سازمانی از طریق پذیرش فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط رقابتی امروز، سازمان ها برای ادامه حیات ناگزیر به کسب مزیت رقابتی هستند و در این راستا یکی از مقولاتی که به کمک کارشناسان سازمانی می آید فناوری اطلاعات است. استفاده از هر سیستمی برای بهبود وضعیت نیازمند یکسری آمادگی های قبلی است و بدون شک زمانی که کارکنان در جریان نوسانات قرار گیرند می توانند با شرایط خود را وفق دهند. اما فراسوی این توصیفات، مسئله این است که تاثیر تغییرات بر عملکرد کارکنان و در نهایت عملکرد سازمان چگونه خواهد بود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر آمادگی فناوری بر عملکرد سازمانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های تولیدی شهر تهران بودند و حجم نمونه 78 شرکت تعیین گردید که تعداد 233 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی نظام مند جمع آوری شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بود که ضریب آلفای کرونباخ آن برابر 88/0 به دست آمد. بر اساس تحلیل معادلات ساختاری PLS مشخص شد که آمادگی فناوری بیشترین تأثیر مثبت را بر عملکرد سازمان به هنگام استقرار یک فناوری دارد و از طرف دیگر بُعد «خوش بین بودن» یکی از ابعاد آمادگی فناوری، کمترین تأثیر را بر عملکرد سازمانی دارد. در نهایت پذیرش فناوری به صورت مستقیم بر عملکرد تاثیر ندارد و همچنین نقش تعدیل گر بین آمادگی فناوری و عملکرد ایفا نمی کند.
توسعة مدل ساختاری برای تأثیر همسویی راهبردهای بازاریابی بر عملکرد مالی، مطالعة موردی: شرکت های تولیدی فعّال در شهرک های صنعتی شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تأثیر همسویی راهبردهای بازاریابی بر عملکرد مالی با نقش میانجی عملکرد زنجیرة تامین را بررسی کرده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع روش تحقیق توصیفی - علّی است. جامعة آماری پژوهش شرکت های تولیدی فعّال در شرکت شهرک های صنعتی شهرستان اهواز است که بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونة آماری 216 شرکت انتخاب شده است. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده تعیین شده است. ابزار گردآوری داده های تحقیق پرسشنامة گرین و همکاران (2012) است که به مدیران شرکت ها سپرده شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و آزمون همبستگی انجام شده است. یافته های به دست آمده نشان دهندة تأیید تأثیر مثبت و معناداری متغیر همسویی راهبردهای بازاریابی بر عملکرد مالی و عملکرد زنجیرة تامین است و نقش میانجی عملکرد زنجیرة تأمین تأیید نشده است.
نارسایی سیستم هزینه یابی سنتی در شرکت های تولیدی
حوزه های تخصصی:
پیشرفت سریع تکنولوژی اطلاعات و رقابت جهانی منجر به عقب ماندگی سیستم های حسابداری مدیریت سنتی در تهیه اطلاعات مفید جهت تصمیم گیری مدیریت، در مقایسه با سایر پیشرفت های تکنولوژیکی شده است. سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت ابزاری است جهت کمک به مدیریت سازمان ها تا تصویر درستی از بهای تمام شده کالاها و خدمات مختلف خود داشته باشند و چارچوبی است که بدان وسیله تصمیم گیری های مدیریتی و ارزیابی عملکرد سازمانی بهبود می یابد. مدیران با به کارگیری حسابداری مدیریت برمبنای فعالیت، بهتر قادر خواهند بود فعالیت های سودآور را از فعالیت های با سودآوری کمتر و یا حتی زیان ده تشخیص دهند؛ به عبارت دیگر، سیستم مدل هزینه یابی برمبنای فعالیت ابزاری را در اختیار مدیران قرار می دهد که آن ها را در امر تخصیص منابع به فعالیت هایی که سودآورند یاری نموده و برای حذف فعالیت هایی که زیان ده می باشند راهنمایی های لازم را به عمل می آورد. بر همین اساس هدف این پژوهش ارائه محدودیت های سیستم هزینه یابی سنتی بود که در ادامه بررسی مقایسه ای بین دو سیستم هزینه یابی سنتی و فعالیت گرا انجام شد.
مقایسه تعهد ایمنی در شرکت های تولیدی با توجه به قدمت و اندازه شرکت
تعهد ایمنی به میزانی که منابع انسانی سازمان، ایمنی را به عنوان یک ارزشی اصلی تعریف کنند اطلاق می گردد. ضعف تعهد ایمنی از جمله دلایل بروز حوادث شغلی محسوب می شود، که با رفع آن می توان تا حد قابل توجهی از بروز حوادث شغلی پیشگیری نمود. هدف اصلی این مطالعه مقایسه تعهد ایمنی در شرکتهای تولیدی با توجه به قدمت و اندازه آنها است. این مطالعه در گروه صنایع فلزات اساسی، محصولات فلزی ، ماشین های الکتریکی و غیرالکتریکی در استان گیلان انجام شده است. علت انتخاب این گروه از صنایع، بالاتر بودن نرخ افراد حادثه دیده درمقایسه با سایر صنایع در ایران بوده است. 20 شرکت در این مطالعه مشارکت کردند. شرکت های منتخب جامعه آماری براساس قدمت و اندازه آنها انتخاب شدند. روش به کار رفته در این مطالعه جهت جمع آوری اطلاعات، روش کمّی پرسشنامه ای مبتنی بر طیف لیکرت بود و داده های جمع آوری شده بصورت آماری آنالیز شدند. میانگین امتیاز کسب شده تعهد ایمنی 50/2 (کمتر از حد متوسط 3 ) بود که بیانگر قوی نبودن آن است. این مطالعه شامل دو فرضیه بوده است. تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین تعهد ایمنی در شرکت ها با توجه به قدمت و اندازه شرکت ها وجود دارد. همچنین در این رابطه نتایج نشان داد که تعهد ایمنی در شرکت های جدید (آنهایی که کمترین قدمت را داشتند) و نیز در شرکت های بزرگ (آنهایی که بزرگترین اندازه را داشتند) در مقایسه با سایر شرکت ها قوی تر بود.
بررسی اثر مدیریت کیفیت جامع و یادگیری سازمانی بر عملکرد شرکتهای تولیدی استان کرمانشاه
در بازار رقابتی جدید مهم ترین فاکتور برای شرکت ها تقاضا برای کیفیت در جهت ادامه ی حیات آن ها در بازار جهانی روبه رشد است. مفهوم مدیریت کیفیت به عنوان پیامد رقابت شدید جهانی، توسعه یافته است. بسیاری از تحقیقات پیشین نشان داده که مدیریت کیفیت جامع ارتباط ویژه ای با عملکرد سازمانی دارد. هدف این مقاله بررسی مسائل مربوط به ارتباط میان مدیریت کیفیت جامع و عملکرد سازمانی است. این مقاله همچنین نیاز به وجود واسطه ای بنام یادگیری سازمانی را در ارتباط میان این دو مورد بحث قرار می دهد و پیش بینی می کند که مدیریت کیفیت جامع، یادگیری سازمانی و نیز عملکرد سازمان را تحت پوشش قرار می دهد. جامعه آماری این تحقیق شامل 368 نفر از کارکنان شرکت های تولیدی استان کرمانشاه می باشد که از بین آنها 188 نفر به صورت تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه در نیمسال اول سال 1396 انتخاب شدند. این پژوهش از نوع همبستگی است و نتایج حاصل از داده ها نشان داد که یادگیری سازمانی با متغیرهای مدیریت کیفیت و عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارد.
بررسی تأثیر اندازه متوسط صنعت و سرمایه اولیه بر بقای شرکت های تولیدی با استفاده از تابع هزارد در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
101 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر متوسط اندازه صنعت و سرمایه اولیه بر بقای شرکت های تولیدی استان مازندران در فاصله سال های 1390-1360 است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از پایگاه داده اداره صنایع و معادن استان مازندران استفاده شده، با استفاده از رویکرد تجزیه و تحلیل تاریخی- رویدادی به بررسی تأثیر متغیرهای مستقل بر بقای شرکت ها پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل برآوردکننده حد محصول (کاپلان- مایر) استفاده شده است. جهت آزمون فرضیه ها، مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Cox (تابع هزارد) و مقایسه توابع بقا مورد استفاده قرار گرفته است. در نتیجه این پژوهش، رابطه معنادار میان متوسط اندازه و سرمایه اولیه صنعت با بقای شرکت های تولیدی تأئید شد. همچنین براساس مقایسه توابع بقای صنایع، این گونه نتیجه گیری شد که تأثیر متوسط اندازه و سرمایه اولیه در هر صنعت، متفاوت با سایر صنایع است.
طراحی و آزمون مدل بازاریابی اخلاقی در صنعت تولیدات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۶۵
179 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی مدلی برای بازاریابی اخلاقی در صنعت تولیدات ورزشی بود. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی انتخاب شد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان شرکت های تولیدی ورزشی کشور بود. نمونه گیری به صورت تصادفی و به تعداد قابل کفایت جهت مدلسازی در نرم افزار pls انجام شد (272 نفر). جهت ارزیابی روایی محتوایی از متخصصان علمی و اجرایی (10 نفر) نظرخواهی شد. سپس پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (89/0) محاسبه و تایید گردید. روایی سازه نیز با استفاده از نرم افزار پی ال اس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی سازه های هر یک از شش متغیر اصلی نشان داد که تمامی مولفه ها به صورت معنی دار نقش تبیین کننده ای دارند. در تحلیل مسیر مشخص شد که اثر مفروضات بر مسئولیت ها و استراتژی ها مثبت و معنی دار است. چالش ها اثر مثبت و معنی داری بر ملاحضات، مفروضات و مسئولیت ها داشت. اثر ملاحضات بر مسئولیت ها و پیامد مثبت و معنی دار بود. مسئولیت ها دارای اثر مثبت و معنی داری بر پیامد بود. براساس یافته های پژوهش می توان گفت ترویج بازاریابی اخلاقی در صنعت تولیدات ورزشی در سطوح، ابعاد و مراحلی مختلفی قابل انجام است. از این رو با اصلاح ارزش ها و هنجارها بهتر می توان به اتخاذ استراتژی ها، رفع چالش ها و تشخیص ملاحظات پرداخت تا به پیامدهای مطلوب در هر سه حوزه مشتری، شرکت و محیط دست پیدا کرد.
بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی سبز بر تولید پایدار در شرکت های تولیدی (مورد مطالعه: شهرک صنعتی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
202-226
حوزه های تخصصی:
توسعه منابع انسانی سبز رویکردی جدید از طراحی مشاغل است که بر نوآوری کارکنان استوار است و چنانچه براساس اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی صورت گیرد در نهایت می تواند به تولید پایدار منجر شود. نظر به اهمیت و گستردگی موضوع این پژوهش با هدف بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی سبز بر تولید پایدار در شرکت های تولیدی انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی-مقطعی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 19 نفر از خبرگان حوزه توسعه منابع انسانی و مدیران فعال شهرک صنعتی شیراز و در بخش کمی شامل کارکنان شهرک صنعتی شیراز می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 212 نفر برآورد گردید و نمونه گیری با روش تصادفی ساده انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. برای اعتبارسنجی الگوی توسعه منابع انسانی سبز از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده مشخص گردید، توسعه منابع انسانی سبز بر خودکارآمدی سبز، رفتار سبز کارکنان و رفتار شهروندی سبز تاثیر می گذارد. رفتار سبز کارکنان به عنوان یک عامل مهم در این رابطه از رفتار شهروندی سبز و خودکارآمدی نیز تاثیر می گیرد و بر تولید پایدار تاثیر می گذارد. همچنین توسعه منابع انسانی سبز از طریق رفتار شهروندی سبز نیز بر تولید پایدار موثر است.
الگویابی معادلات ساختاری نقش میانجی مدیریت منابع انسانی سبز در رابطه بین تعهد سبز مدیریت ارشد و عملکرد زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
تعهد سبز و عملکرد زیست محیطی نتیجه احساس نگرانی های افراد در سازمان نسبت به مسائل زیست محیطی است. البته در ادبیات دانشگاهی اجماعی در خصوص تعریف تعهد در مورد مسائل زیست محیطی وجود ندارد و حتی بالاتر از این، شاید هیچ درک درستی از تعهد برخاسته از افراد و سازمان وجود ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر الگویابی معادلات ساختاری تاثیر تعهد سبز مدیریت ارشد بر عملکرد زیست محیطی با نقش میانجی مدیریت منابع انسانی سبز (مطالعه موردی شرکت های تولیدی شهرکرد) می باشد. پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی است و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. در این پژوهش برای سنجش متغیر تعهد سبز مدیریت ارشد از پرسشنامه دیلی و همکاران(2007)، برای سنجش متغیر منابع انسانی سبز از پرسشنامه جابور(2011) ، برای سنجش عملکرد زیست محیطی ازپرسشنامه کیم وهمکاران(2016)استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 168 نفر از مدیران شرکت های تولیدی شهر شهرکرد می باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 117 نفر به عنوان نمونه انتخاب و با روش نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه بین آنها توزیع گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از نرم افزار اس پی اس اس و پی ال اس استفاده گردیده است.نتایج نشان می دهد که تعهد سبز مدیریت ارشد بر عملکرد زیست محیطی شرکت تأثیر مثبت معنادار دارد. همچنین تعهد سبز مدیریت ارشد بر مدیریت منابع انسانی سبز شرکت تأثیر مثبت معنادار دارد. اما مدیریت منابع انسانی سبز بر عملکرد زیست محیطی تأثیر مثبت ندارد.
شناسایی منافع و مخارج مالی زنجیره تامین پایدار در شرایط عدم قطعیت در شرکت های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی منافع و مخارج مالی زنجیره تامین پایدار در شرایط عدم قطعیت در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل پنج پایگاه داده به زبان انگلیسی شامل اسکوپوس، امرالد، ساینس دایرکت، اسپرینگر و پروکوئست و دو پایگاه داده به زبان فارسی شامل پایگاه نشریات کشور و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی می باشد. روش تحلیل بصورت تحلیل محتوا می باشد. تعداد 30 مقاله و 210 کد و 24 مفهوم از مقالات انتخاب شده استخراج شد که شامل قابلیت فرآیند مدیریت فرآیند سفارش، قابلیت فرآیند مدیریت ارتباط با مشتری، قابلیت فرآیند مدیریت تقاضا، ظرفیت و قابلیت فرآیند مدیریت منابع، زمان عرضه به بازار، اعتبار خریدار، پلتفرم های الکترونیکی، هماهنگی و همکاری در زنجیره تامین برای بهبود عملکرد خدمات، همگام سازی تصمیمات مربوط به مالی، اشتراک اطلاعات نوآورانه مرتبط با مالی، قابلیت فرآیند مدیریت ارتباط با تامین کننده، قابلیت فرآیند مدیریت عملکرد خدمات، تعامل بین بخشی شرکت های زنجیره تامین, تامین مالی موجودی، نوآوری محصول، فاکتورینگ معکوس، همسویی انگیزشی جریان نقدی، سرمایه در گردش زنجیره تامین، اعتبار بانکی برای تامین مالی زنجیره تامین، یکپارچه سازی تامین کننده، مدیریت بازیافت، ریسک اختلال زنجیره تامین، مدیریت حمل و نقل زنجیره تامین، تغییرات در برآوردها و مبنای آنها به عنوان منابع و مخارج زنجیره تأمین پایدار در شرایط عدم قطعیت می باشد.
بررسی تأثیر رویه های حسابداری مدیریت زیست محیطی بر حداقل سازی آلودگی های زیست محیطی برآمده از مواد پلاستیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
186 - 206
حوزه های تخصصی:
امروزه اکثر صنایع از مواد پلاستیکی در فرآیند تولید خود استفاده می کنند. آلودگی های زیست محیطی برآمده از مواد پلاستیکی طولانی مدت بوده و ضرورت دارد هر حرفه ای به سهم خود در حداقل سازی آن تلاش نماید. در همین راستا پژوهش حاضر تلاش دارد تا اثرات رویه های حسابداری مدیریت زیست محیطی بر حداقل سازی آلودگی های زیست محیطی برآمده از مواد پلاستیکی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. به لحاظ روش، پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل حسابداران شاغل به کار در شرکت های تولیدی بود. حجم نمونه آماری 215 نفر می باشد. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و SmartPLS نسخه 3 استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش حاضر متغیرهای اطلاعات زیست محیطی، فعالیت های زیست محیطی و راهبرد زیست محیطی بر کنترل آلودگی های زیست محیطی برآمده از مواد پلاستیکی اثر مستقیم و معناداری دارند. متغیر فعالیت های زیست محیطی و راهبرد زیست محیطی دارای اثر میانجی بر رابطه بین اطلاعات زیست محیطی و کنترل آلودگی های زیست محیطی برآمده از مواد پلاستیکی می باشد. درنهایت، یافته های پژوهش نشان داد رویه های حسابداری مدیریت زیست محیطی نقش قابل توجهی در حفاظت از محیط زیست دارد.
دیدگاه های صاحبان شرکت ها در استفاده از بازاریابی الکترنیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
151 - 169
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، شناسایی دیدگاه های صاحبان شرکت ها در استفاده از بازاریابی دیجیتال با استفاده از تکنیک کاربست کیو در شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی اکتشافی و از نظر نوع استفاده، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه خبرگان در شرکت های تولیدی شهر کرمانشاه است که تعداد آنها 650 شرکت فعال می باشد که در زمینه فناوری دیجیتال در زمینه بازاریابی نیز فعالیت دارند. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی از نوع گلوله برفی می باشد. از بین این افراد تا رسیدن به اشباع نظری تعداد 15 انتخاب شدند و به روش مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند سوالات مصاحبه را جواب دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا برای کدگذاری باز و از SPSS 28 برای تحلیل عاملی استفاده شد. با توجه به مصاحبه های انجام شده، می توان گفت که 31 مفهوم از مصاحبه ها استخراج شد که با استفاده از تحلیل عاملی کیو سبب پیدایش دو عامل شدند. نتایج نشان داد دو الگوی ذهنی وجود دارد که شامل الگوی کاربرد محور، الگوی مدیریت و مشتری محور می باشد. پیشنهاد می شود مدیران شرکت ها فرصت های بازاریابی دیجیتال را با متخصصین این امر در شرکت خود ارزیابی نماند و با تست کردن آزمایشی این فرصت ها میزان موفقیت آنها را بسنجند و در صورت موفقیت با به کارگیری آن در سوددهی شرکت خود مفید واقع گردند.