مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۵۳۱٬۴۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ویژگی های مشکل ساز شخصیتی، همانند اختلال های شخصیتی، محدودیت ها و هزینه های بسیاری را بر فرد، خانواده، اجتماع و نظام بهداشت و سلامت جامعه تحمیل می کنند. این دسته از مشکلات و اختلال های شخصیتی همواره برای درمانگران چالش برانگیز بوده اند. در این پژوهش، پارادوکس درمانی به روش PTC برای ویژگی های مشکل ساز شخصیتی معرفی می شود. در این مقاله، پارادوکس درمانی به روش PTC برای یک دختر 28 ساله (KB) که از مشکلات شخصیتی رنج می برد به طور کامل گزارش می شود. مقیاس سلامت روانی (MHI-28)، مقیاس استحکام من (ESS) و مقیاس درجه بندی ذهنی نتایج درمان (TOSRS) توسط بیمار تکمیل شد. نتایج چهار جلسه پارادوکس درمانی مشکلات شخصیتی خانم KB به روش PTC نشان داد که این مدل درمانی بسیار کارآمد و اثربخش بود. تغییرات و پیشرفت های درمانی در حد بالای 90% ارزیابی شد. نتیجه پی گیری سه ساله نشان داد که تغییرات درمانی در طول زمان رضایت بخش، مستمر و پایدار بوده و عودی هم صورت نگرفته است. بر اساس یافته های به دست آمده در مورد درمان مشکلات شخصیتی این مراجع، می توان نتیجه گرفت که پارادوکس درمانی به روش PTC برای اختلال ها و مشکلات شخصیتی، درمانی کارآمد و اثربخش است. نتایج پی گیری و تایید پایداری و استمرار تاثیرات درمانی در طول زمان نیز از عمق و گستردگی تاثیرگذاری این روش حمایت می کند. پارادوکس درمانی به روش PTC در عین حال درمانی بسیار کوتاه مدت و مقرون به صرفه است. کاربرد این مدل نوین پارادوکس درمانی برای اختلال ها و ویژگی های مشکل ساز شخصیتی پیشنهاد می شود.
مدل میل به خیانت براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و ترومای کودکی با نقش میانجی رفتار دلبستگی در روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
۱۷۴-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رفتار دلبستگی در روابط زناشویی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و ترومای کودکی با میل به خیانت در مردان متأهل انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مردان متأهل شهر تهران در سال 1402 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 377 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس گرایش به خیانت زناشویی (SMI، بشیرپور و همکاران، 1397)، پرسشنامه ترومای دروان کودکی (CTQ، برنشتاین و همکاران، 2003)، فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، یانگ، 1994) و مقیاس کوتاه دسترسی پذیری، پاسخگویی و همدم طلبی (BARE، سندبرگ و همکاران، 2012) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که سواستفاده جنسی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی میل به خیانت بود (۰01/۰p‹). همچنین حیطه انفصال و طرد، دیگر جهت مندی، سواستفاده عاطفی، غفلت عاطفی و جسمی از طریق رفتار دلبستگی به خود و همسر به صورت غیرمستقیم توانستند میل به خیانت را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که طرح واره های ناسازگار اولیه و ترومای کودکی با توجه به نقش مهم رفتار دلبستگی می توانند تبیین کننده میل به خیانت در مردان متأهل باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش خیانت زناشویی ضروری است.
واکاوی جایگاه میراث فرهنگی و تاریخی در توسعه دیپلماسی فرهنگی نوین ایران: با تاکید بر نقش موزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
95 - 119
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تبلیغات منفی «اسلام هراسی» و «ایران هراسی» به طور فزاینده ای در سطح جهانی گسترش یافته است و این روند باعث شکل گیری تصورات نادرست درباره ایران و جهان اسلام شده است. برای مقابله با این تصویرسازی های و معرفی ایران به عنوان یکی از قطب های کلیدی در حوزه فرهنگ و تمدن، سیاست گذاری های فرهنگی راهبردی ضروری است. این پژوهش به بررسی نقش میراث فرهنگی و تاریخی ایران و جایگاه موزه ها در توسعه دیپلماسی فرهنگی معاصر می پردازد. برای این منظور، ابتدا با رویکرد توصیفی-تحلیلی، به تعریف دیپلماسی فرهنگی و کارکردهای آن پرداخته و سپس، اهمیت میراث فرهنگی ایران در این زمینه ارزیابی می شود. در نهایت، نقش موزه ها در بازنمایی میراث فرهنگی و تقویت دیپلماسی فرهنگی تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که بین عملکرد موزه ها در دو رویکرد دیپلماسی فرهنگی سنتی و نوین تمایز وجود دارد. در رویکرد سنتی، سیاست موزه ها بر تفاوت ها، انگیزه های استعماری، روابط نامتقارن قدرت و نمایش برتری خود نسبت به دیگری استوار بود؛ اما در رویکرد نوین، موزه ها به مثابه میانجی به نقاط تلاقی و تعامل بین فرهنگ ها تمایل نشان می دهند و بر مشابهت ها و پیوستگی های فرهنگی تمرکز دارند. نتایج این تحقیق می تواند به بهبود سیاست های فرهنگی و دیپلماتیک از طریق استفاده مؤثر از ظرفیت های میراث فرهنگی ایران و موزه ها کمک کند.
شناسایی و تحلیل پیشران های تأثیرگذار بر آینده هویت دینی در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
103 - 127
حوزههای تخصصی:
مسئله هویت جامعه ایرانی در طول تاریخ فراز و نشیب های زیادی پشت سرگذاشته است. در میان عناصر مختلف هویتی، دین مهم ترین عنصر هویت بخش و عامل انسجام و وحدت آفرین در جامعه ایرانی بوده است. از حدود دو قرن پیش تاکنون رویارویی با دگر هویتی مدرنیته غربی، هویت دینی را به یک موضوع چالش برانگیز تبدیل کرده و تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی جهان معاصر، پرسش از آینده هویت دینی را بیش ازپیش مطرح نموده است. سؤال اصلی این پژوهش آن است که سناریوهای آینده هویت دینی جامعه ایران چیست؟ رویکرد پژوهش از نوع اکتشافی با بهره گیری از ابزار سناریونویسی بر اساس مدل پیترشوارتز است؛ که پس از شناسایی پیشران ها بر اساس نظرات خبرگانی به تعداد 5 نفر به تحلیل و بررسی وضعیت هریک از آن ها پرداخته شده و سپس سناریوهای آینده هویت دینی ترسیم شده است. ابزار تحلیل داده ها بهره گیری از نرم افزار میک مک است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که چهار پیشران جهانی شدن، رسانه های ارتباطی نوین، حاکمیت و مسائل کلان اقتصادی پیشران های کلیدی تاثیرگذار بر آینده هویت دینی در ایران به شمار می روند و از بر همکنش عدم قطعیت های حاصل شده نیز می توان چهار سناریو برای آینده هویت دینی در جامعه ایرانی ترسیم کرد.
شناسایی ابعاد دیپلماسی ورزشی در افزایش قدرت نرم آینده جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
129 - 155
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی راه حلی مسالمت آمیز برای رسیدن به اهداف و تأمین منافع ملی کشورها با کمترین هزینه ممکن بوده و در صورت استفاده اصولی، موجب تحقق اهداف مدنظر می شود. بااین تفاسیر این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد دیپلماسی ورزشی در افزایش قدرت نرم آینده جمهوری اسلامی ایران انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد کیفی به روش فراترکیب و با بهره گیری از روش سندلوسکی و باروسو (2007) به شناسایی و دسته بندی یافته ها پرداخته است. جامعه پژوهش شامل مقالات علمی نمایه شده و مرتبط (1402-1394) با موضوع پژوهش بود که با استفاده از ترکیب کلید واژه های دیپلماسی ورزشی و قدرت نرم جستجو و بررسی شد. با جستجوی اولیه، 637 مقاله به دست آمد و با انجام غربالگری، 20 پژوهش به عنوان جامعه پژوهش نهایی انتخاب شد، طبق نتایج پژوهش در مرحله کدگذاری مقوله های اصلی و فرعی، تعداد 7 بعد اصلی (عوامل سیاسی، عوامل مدیریتی، عوامل ساختاری، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، عوامل ارتباطی و عوامل فرهنگی) و تعداد 40 مؤلفه و تعداد 109 شاخص در ارتباط با ابعاد دیپلماسی ورزشی در افزایش قدرت نرم آینده جمهوری اسلامی ایران شناسایی شدند. لذا پیشنهاد می شود که گفتمان سازی و استفاده از مفاهیم دیپلماسی ورزشی و قدرت نرم آینده جمهوری اسلامی ایران و آشنا نمودن م دیران و مجریان حوزه ورزش در این زمینه در اولویت قرار گیرد.
رویکرد چین در مدیریت منازعات غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
117 - 135
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه هایی که پکن در سیاست جهانی خود در دستور کار قرار داده است، حضور مؤثر به عنوان میانجی گر یا بازیگر در منازعات جهان، به ویژه در منطقه غرب آسیا است. در همین راستا، پژوهش پیش رو رویکرد مدیریت بحران چین در منازعات غرب آسیا را ضمن بررسی برخی از منازعات سال های اخیر این منطقه، مورد تحلیل قرار داده و این پرسش را مطرح می کند که رویکرد مدیریت چین در بحران های غرب آسیا به چه صورت بوده است؟ در جهت پاسخ به این پرسش، شاخص های بازیگری چین در قبال منازعات مختلف این منطقه مورد بررسی قرار گرفت. فرضیه این پژوهش آن است که سیاست تنش زدایی، حفظ توازن و میانجی گری چین در راستای منافع اقتصادی که این کشور در مناطق مختلف جهان دنبال می کند، رویکرد غالب و اصلی چین در منازعات غرب آسیا می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که چین بر اساس منطق هزینه _فایده در موضوع منازعات غرب آسیا، یک رویکرد تعامل سیاسی و اقتصادی را در پیش گرفته است. پژوهش حاضر از نظر روشی در دسته پژوهش های توصیفی_تحلیلی به کمک اسناد و منابع کتابخانه ای قرار می گیرد.
تحلیل استنادات قرآنی حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه
حوزههای تخصصی:
خطبه حضرت زهرا (س) از خطبه های معروفی است که فریقین آن را با اسناد معتبر آورده اند؛ سخنانی که در آن، دفاع از حقّ غصب شده با درون مایه گسترده ای از آیات قرآن تکوین یافته و در جای جای آن به آیات به طور مستقیم، تلویحی و یا به شکل اقتباس استناد شده است، و گویا آن حضرت خواسته اند با ارجاع حاکمان وقت و مردم به آیات قرآن، انحراف آنان را از تعالیم پیامبر اکرم (ص) گوشزد کرده و از خطر گمراهی و بازگشت به جاهلیّت بیم دهند. در این مقاله سعی کرده ایم با روش توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به شروح مختلف و تفاسیر، نحوه استناد آن حضرت به قرآن را استخراج کرده و نشان دهیم که این خطبه نه تنها منطبق بر آیات و برگرفته از تعالیم قرآن کریم است بلکه فراتر از آن، تفسیری بر آیات و سخنان پیامبر اکرم (ص) در مسائل مختلف است.واژگان کلیدی: مستندات قرآنی، حضرت فاطمه (س)، خطبه فدکیه.
کاربست هوش موصنوعی در عرصه نظامی و چشم انداز موازنه قوا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
183 - 212
حوزههای تخصصی:
امروزه هوش مصنوعی به عنوان یکی از مهمترین فناوری هایی مدرن از ظرفیت قابل توجهی برای تاثیرگذاری بر سطح قدرت کشورها و شکل دهی به رقابت های منطقه ای و بین المللی برخوردار است. تاثیرات عمیق هوش مصنوعی بر جنگ های نوین نظامی، سایبری و اطلاعاتی به حدی است که برخی آن را در ایجاد یک مسابقه تسلیحاتیجدید و شکل دهی به نظم جدید جهانی، با سلاح های هسته ای دوران جنگ سرد مقایسه می کنند. در این راستا، هوش مصنوعی نظامی از جمله ابزارهایی است که می تواند موازنه سازی در مجموعه امنیتی خاورمیانه را تحت تأثیر قرار دهد. مقاله حاضر این سوال را مطرح می کند که بکارگیری هوش مصنوعی در عرصه نظامی چگونه می تواند توازن نظامی قوا در منطقه خاورمیانه را تغییر دهد؟ فرضیه مقاله این است که «هوش مصنوعی نظامی به عنوان «جانشین» نیروی انسانی و «ضرب کننده نیرو»، این ظرفیت را دارد که با افزایش فزاینده توان نظامی کشورهای منطقه، موازنه قوا در منطقه خاورمیانه را تغییر دهد». این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده وجمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و استفاده از مجلات تخصصی و سایت های معتبر اینترنتی بوده است.
تحلیل محتوای اسناد قانونی در خصوص افراد آسیب دیده و آسیب پذیر اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۶
۱۲۶-۹۷
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، شناسایی جایگاه افراد آسیب دیده و آسیب پذیر اجتماعی در اسناد قانونی از منظر چگونگی توجه به نیازها و روشهای پرداختن به مسائل و مشکلات آنها است. روش: از تحلیل محتوای کمی استفاده شد. ابتدا با کلید واژه های زنان سرپرست خانوار، کودکان کار، بزهکاران، زندانیان، معتادان، سالمندان و افراد دچار معلولیت، همه اسناد قانونی مصوب موجود در سایت مرکز پژوهشهای مجلس بررسی شد. 470 سند قانونی در بازه زمانی 1300 تا 1400 به دست آمد که با توجه به معیارهای ورود و خروج ، 108 سند قانونی شناسایی و همه آنها به صورت تمام شماری وارد پژوهش شدند. یافته ها: از میان گروههای آسیب دیده اجتماعی، زندانیان و از میان گروه های آسیب پذیر اجتماعی، زنان سرپرست خانوار و معلولان بیشترین توجه را در اسناد قانونی به خود جلب نموده اند و این توجه در دهه 1380 به بیشترین میزان رسیده است. از میان نیازهای این اقشار،عمدتا نیازهای حقوقی(33 %) و سپس بهداشتی درمانی(19 %) در اسناد مدنظر بوده و سایر نیازها شامل مسکن، اشتغال و ازدواج صرفا در دهه 80 به صورت جدی مورد توجه بوده است. حضور مددکاری اجتماعی در کار با این اقشار بسیار کمرنگ است. رویکردهای خدماتی عمدتاً متمرکز بر خدمات مالی( 24%) و درمانی(23%) بوده و رویکردهای اجتماعی تر شامل توانمندسازی و اجتماع محور در کار با مسائل پیچیده این اقشار، جایگاه چندانی ندارند. بحث: در اسناد قانونی، غلبه رویکردهای حقوقی و پزشکی در توجه به نیازها و شیوه مواجهه با گروههای آسیب پذیر پررنگ تر است و هنوز نگاه اجتماعی به این اقشار چندان وجود ندارد.
نارساییهای گفتمانی حمایت اجتماعی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۶
۱۵۳-۱۲۷
مقدمه: نحوه مفصل بندی مفاهیم مرتبط با رفاه اجتماعی در دو دهه اخیر در ایران به نحوی بوده است که به تقلیل مفهوم حمایت اجتماعی منتهی شده است و این فهم خاص از حمایت های اجتماعی به حائلی گفتمانی در برابر فهم تغییرات گفتمان حمایت اجتماعی بین المللی ایجاد کرده است. مسئله اصلی این پژوهش، پی بردن به چیستی و چرایی غلبه این فهم خاص از مفهوم حمایت اجتماعی است. روش: روش پژوهش حاضر، روش کیفی است و از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان روش محوری تحلیل داده ها بهره می برد. پژوهش به دو بخش قابل تفکیک است که در بخش نخست پژوهش برای پی بردن به سیطره گفتمان غالب، از مصاحبه کتبی و شفاهی استفاده شده است و در بخش تحلیل گفتمان، گردآوری اسناد و مصاحبه با افراد کلیدی و سرانجام تحلیل محتوای کیفی به کار گرفته شده است. یافته ها: گفتمان مستقر در ایران، ازطریق مراحل چهارگانه فرکلاف (2012) مورد بررسی قرار گرفته اند؛ در مرحله اول، بر نادرستی مفهومی پیرامون «حمایت اجتماعی» و با همسان پنداری آن با مساعدت اجتماعی تمرکز شده است؛ سپس موانع پنهان ماندن موضوع مذکور شناسایی شده است و نقش قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی و انتشارات صندوق های بازنشستگی در این زمینه پرداخته شده است؛ در مرحله سوم، به مواردی که سبب کاکرد گفتمان مذکور برای انتظام اجتماعی شده است توجه شده است و در نهایت کوشش برای تغییر در گفتمان در دستور کار قرار گرفته است. بحث: نتیجه چنین رویکردی برون شدن سازمان های بیمه گر از قلمرو مفهومی حمایت اجتماعی و نادیده گرفتن گفتمان مهم و نوپدید بین المللی حمایت اجتماعی در دو دهه اخیر بوده است. پژوهش حاضر کوشیده است با شناسایی عوامل انتظام بخش گفتمان مسلط در حوزه رفاه، زمینه گذار از آن را فراهم کند.
تاب آوری در دوره بازنشستگی: ارائه الگوی چند سطحی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۶
۲۲۴-۲۱۳
مقدمه: تاب آوری افراد و گروه ها را قادر می سازد نه تنها هویت خود را در مواجهه با موقعیت های غیرمعمول حفظ کنند، بلکه به طور بالقوه از چنین موقعیت های قوی تر بیرون بیایند. تاب آوری در ارتباط با گروه های مختلفی به کاربرده شده است که یکی از آنها بازنشستگان هستند. به دلیل ویژگی های دوره بازنشستگی همچون از دست دادن نقش شغلی و افزایش نیاز به خدمات، توجه به تاب آوری در این دوره از زندگی ضروری است. بر این مبنا هدف این پژوهش، طراحی الگوی تاب آوری در دوره بازنشستگی است. روش: این پژوهش کیفی و از نظر هدف کاربردی است. استراتژی پژوهش تفسیری و بر مبنای تحلیل مضمون است. جمعیت مطالعه خبرگان حوزه تأمین اجتماعی اند که 24 نفر به شیوه نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند انتخاب شده است. از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج بیست و دو کد سازمان دهنده به منظور تاب آوری بازنشستگان در یک الگوی سه سطحی کلان، میانه و خرد را نشان می دهد. در این الگو، بازنشستگی در سطح کلان بازتاب دهنده ارزش ها و سیاست های جامعه در ارتباط با بازنشستگان، شرایط حاکم بر بازار کار و سیاست های نهادهای است که آحاد جمعیت را در بر می گیرد. در سطح میانه الگو نشان دهنده واحدهای رسته ای نظیر سازمان ها و گروه های است که برای پیگیری اهداف معین سامان یافته اند. سطح خرد الگو، شامل مجموعه از باورها، سبک های مقابله ای، منابع و پاره های از تعامل های رودررو در نهادهای خرد و ظرفیت های فردی بازنشستگان است. بحث: به منظور پیاده سازی و کاربست الگو تاب آوری بازنشستگی لازم است سازمان های تأمین اجتماعی با دستگاه دیگر ائتلاف و خدمات جامع، کافی و لایه بندی شده را برای بازنشستگان فراهم کنند.
چارچوب بندی اینفوگرافیکهای سازمان جهانی بهداشت، وزارت بهداشت و خبرگزاری ایرنا از پاندمی کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۹۷
۴۳-۹
مقدمه: با شیوع ویروس کووید-19 نهادهای متولی مبارزه با آن در این خصوص اطلاع رسانی کردند. رسانه های مختلف هر یک جنبه های خاصی از این پدیده را برجسته کردند و افکار عمومی را حول موضوعات خاصی شکل دادند. هدف پژوهش حاضر شناسایی چارچوبهای اینفوگرافیکهای تولیدشده در خصوص پاندمی کرونا توسط سازمان جهانی بهداشت به مثابه متولی اصلی کنترل ویروس در سطح بین المللی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان متولی مبارزه با کرونا در سطح ملی و ایرنا به عنوان خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران است. روش: در این مطالعه تمام اینفوگرافیکهای تولیدشده توسط سه نهاد مذکور از تاریخ 11 مارس 2020 (21 اسفند 1398) یعنی زمان اعلام همه گیری کرونا توسط سازمان جهانی بهداشت (سایت سازمان جهانی بهداشت،2020) تا پایان سال 1400 استخراج شد. سپس بر اساس نمونه گیری هدفمند با استفاده از روش تحلیل مضمون و با رویکرد آتراید-استرلینگ تعداد 190 اینفوگرافیک کدگذاری شد. مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر به ترتیب استخراج شد. یافته ها: دو نهاد داخلی در چارچوب بندی همه گیری کرونا بیشتر به بعد سلامت جسمانی پرداختند و ابعاد گسترده ای از مخاطرات پاندمی مذکور را نادیده گرفتند. این در حالی است که سازمان جهانی بهداشت به سایر ابعاد آن مانند چارچوبهای سلامت روان، سلامت اجتماعی، عدم استیگما (انگ زدایی)، افزایش خشونت در محیط خانه و اقتدار کادر درمان نیز پرداخت. بحث: مقایسه اینفوگرافیهای سازمان جهانی بهداشت با وزارت بهداشت و ایرنا حکایت از نگاه چندبعدی در برابر نگاه تک بعدی دارد. تنوع اندک چارچوبهای رسانه ای نهادهای یادشده، به این معناست که آنها همه گیری را به عنوان مسئله سلامت صورت بندی کرده اند و نیازهای چندجانبه مخاطبان خود را برآورده نمی کنند. این امر می تواند جایگاه آنها را برای مرجعیت خبری شهروندان در همه گیریهای احتمالی آتی به مخاطره اندازد.
تجربه زنان ایرانی از مواجهه با ویروس پاپیلومای انسانی (HPV)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۹۷
۷۵-۴۵
مقدمه: با توجه به تغییرات شتابنده نگرشی، هنجاری و ارزشی، حفظ و ارتقای سلامت جنسی زنان، به ویژه مواجهه آنان با عفونت شایع مقاربتی HPV با چالشهایی همراه شده است. این چالشها از عواملی نظیر کمبود آگاهی و آموزشهای بهداشت جنسی در کنار کاستیهای اجتماعی، فرهنگی و سیاستی، اثر پذیرفته است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجربه زیسته زنان از ابتلا یا شک به عفونت مقاربتی HPV و دسترسی به مراقبتهای پیشگیرانه و درمانی در نظام سلامت ایران بوده است. روش: این تحقیق با اتخاذ رویکرد روش شناختی کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. برای این منظور از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با ده زن مشارکت کننده دارای فعالیت جنسی از استانهای مختلف ایران که پیش از مصاحبه به این ویروس مبتلا و یا مشکوک به ابتلا بوده اند و تجربه مراجعه به پزشک متخصص زنان داشته اند، استفاده شده است. برای این امر نمونه گیری گلوله برفی به عنوان روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و برای تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش، سه مضمونِ اصلی و هشت مضمون فرعی به دست آمد. مضمون نخست، «مواجهه با ویروس» خود مشتمل است بر سه مضمون فرعی: 1. «واکنشهای احساسی و روانی» 2. «مدیریت احساسات» و 3. «چالشهای در انتظار». دو مضمون فرعی دیگر با نامهای «نقش آفرینی تابوهای فرهنگی» و «واکنش دیگریهای مهم»، زیرمجموعه مضمون فرعی «چالشهای در انتظار» قرار گرفتند. همچنین مضمون دوم؛ «مواجهه با نظام پزشکی»، متشکل است از سه مضمون فرعی: 1. «بیمار به مثابه کیسه پول»، 2. «قوانین و سیاست گذاریهای نارسا » و 3. «واکسنهای نایاب». درنهایت مضمون آخر، «مواجهه با فضای مجازی» نام گرفت. بحث: یافته ها اهمیت بستر اجتماعی-فرهنگی و تأثیرگذاری اش بر واکنشهای روانی و رفتارهای سلامت جنسی زنان را آشکار کرده است. در فقدان یا کاستی آموزش رسمی بهداشت جنسی، رسانه های مجازی، نقش مهمی درزمینه تجربه مواجهه زنان با این ویروس داشته، واکنشهای روانی و احساسی را تشدید کرده و رفتار پیشگیرانه و درمان را عمدتاً به صورت منفی تحت تأثیر قرار داده است.
چالشها و مزایای به کارگیری معلمان بازنشسته برای تدریس بر اساس تجربه زیسته آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۹۷
۲۵۵-۲۲۷
مقدمه: در جهانی که با سرعت به سمت پیرشدن قدم برمی دارد افراد سالمند نقش مهمی در انجام فعالیتهای داوطلبانه، انتقال دانش و تجربه دارند. هدف پژوهش حاضر مطالعه چالشها و مزایای به کارگیری معلمان بازنشسته برای تدریس بر اساس تجربه زیسته آنها بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. گروه هدف پژوهش، معلمان بازنشسته مشغول به تدریس در سال تحصیلی 1402-1403 شهر یزد بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند ملاک محور، 11 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود و مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. داده ها با استفاده از روش کولایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به منظور کسب اطمینان از دقیق بودن یافته ها، مبتنی بر «سه سویه سازی» از تکنیکهای تطبیق توسط اعضاء، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش و بازاندیشی پژوهشگر استفاده شد. یافته ها: درمجموع 6 مضمون اصلی و 38 مضمون فرعی شناسایی شد. 3 مضمون اصلی مربوط به محاسن عبارتند از: محاسن مربوط به شخص بازنشسته (شامل 6 مضمون فرعی)، مهارتهای مربوط به تدریس و مدیریت کلاس (شامل 9 مضمون فرعی)، مهارتهای ارتباطی و بین فردی (شامل 11 مضمون فرعی). 3 مضمون اصلی چالشها عبارتند از: چالشهای فردی و بین فردی (با 5 مضمون فرعی)، چالشهای سازمانی و اداری (با 4 مضمون فرعی)، چالشهای اجتماعی (با 3 مضمون فرعی). بحث: با عنایت به یافته ها، معلمان بازنشسته باتجربه و مهارتهای خود می توانند کیفیت آموزش را بهبود بخشند، اما چالشهای فردی و سازمانی نیازمند توجه ویژه است؛ بنابراین، ایجاد حمایتهای مناسب برای استفاده بهتر از ظرفیتهای آنان ضروری است.
توانبخشی تصویرسازی ذهنی حرکتی- فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: آسیب بینایی فرد را با مسائل و مشکلات زیادی روبرو می کند که زندگی او را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین عوامل روانشناختی و محیطی می تواند منجر به ایجاد تصویر بدن منفی در افراد با آسیب بینایی شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مروری بر تحقیقات صورت گرفته در زمینه مداخلات مبتنی بر تصویرسازی ذهنی حرکتی-فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی است. روش: روش بررسی داده ها در مطالعه فعلی به صورت مروری نظام مند بود. روش شناسی آن مبتنی بر جمع آوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی- پژوهشی مرتبط با مداخلات تصویرسازی ذهنی حرکتی- فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی که بین سال های 2010 تا 2023 میلادی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس، گوگل اسکالر، پابمد، ابسکو، اریک، ساینس دایرکت و همچنین پایگاه های اطلاعاتی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی، ایران داک، مگیران، نورمگز با کلیدواژه های مداخلات تصویرسازی ذهنی، توانبخشی حرکتی، ادراک فضایی، تصویر بدن کودکان باآسیب بینایی و کودکان با آسیب بینایی انجام شده است. در جستجوی اولیه 68 مقاله انتخاب گردید و در ادامه 16 مقاله که عنوان آن ها تصویرسازی ذهنی، توان بخشی حرکتی و فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی بود، انتخاب شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که این مداخله برای بهبود تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی مناسب است. همچنین تصویرسازی ذهنی می تواند باعث بهبود عوامل تأثیرگذار بر تصویر بدن از جمله رسانه ها و شبکه های اجتماعی، تفاوت های جنسیتی، توصیفات کلامی، فعالیت بدنی و قلدری شود. نتیجه گیری: با بررسی پژوهش ها انجام شده می توان نتیجه گرفت که مداخلات تصویرسازی ذهنی حرکتی-فضایی یکی از درمان های مرتبط برای افراد با آسیب بینایی است و می تواند تصویربدن را در این افراد بهبود بخشد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن در زنان متقاضی جراحی های زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۲۴۷-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: نگرانی از شکل بدن و ترس از ظاهر جسمانی می تواند در اقدام به جراجی زیبایی مؤثر باشد. تاکنون اثربخشی شیوه های مختلفی بر متغیرهایی مانند شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن مورد بررسی قرار گرفته است ولی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت مورد توجه پژوهشگران نبوده است. بنابراین ضروری است تاثیر این مداخله برای بهبود وضعیت روانشناختی در افراد متقاضی جراحی زیبایی بررسی شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت بر کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن در زنان متقاضی جراحی های زیبایی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک زیبایی در شهر تهران در 9 ماهه اول سال 1400 بودند که که از بین آن ها کلینیک فاطمه زهراء تهران به عنوان نمونه با شیوه در دسترس انتخاب شد و از میان مراجعه کنندگان به آن مرکز 30 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت درمان متمرکز بر شفقت به مدت 8 جلسه 120 دقیقه ای قرار گرفت. تمامی شرکت کنندگان به وسیله پرسشنامه های چند بعدی کمال گرایی (هویت و فلت، 1991)، شرم از تصویر بدن (دوارت و همکاران، 2014) و ترس از بدریختی بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن بود (05/0 p<). همچنین نتایج مربوط به اثر تعاملی بین زمان و گروه نشان می دهد که این اثر در تمامی متغیرها معنی دار است (05/0 >p). بنابراین بین سطوح مختلف زمان و سطوح مختلف گروه ها تعامل وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت، لزوم تمرکز بر این درمان به عنوان یکی از درمان های کمکی، حمایتی و توانبخشی در کنار درمان دارویی در کاهش پیامدهای ناشی از کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی برنامه های مداخله در روابط فرازناشویی مبتنی بر درمان متمرکز بر هیجان و زوج درمانگری شناختی رفتاری بر ادراک رنج و ترس از صمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۲۷۱-۲۴۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: پدیده خیانت زناشویی یک تجربه دردناک برای شریک زندگی است که با کاهش سلامت روانشناختی پیوند خورده و می تواند رنج و ترس از صمیمیت را بدنبال داشته باشد. علیرغم بررسی اثربخشی درمان متمرکز برهیجان و زوج درمانی شناختی رفتاری بر مشکلات روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت، در مورد مقایسه اثربخشی آن بر ادراک رنج و ترس ازصمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت، خلآ پژوهشی در این زمینه وجود دارد. هدف: پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه های مداخله در روابط فرازناشویی مبتنی بر درمان متمرکز بر هیجان و زوج درمانی شناختی رفتاری بر ادراک رنج و ترس از صمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان آسیب دیده از خیانت مراجعه کننده به مراکز مشاوره توحید، ارشاد و زیتون شهر اصفهان بود. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 45 نفر از زنان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش اول، برنامه مداخله در روابط فرازناشویی مبتنی بر درمان متمرکز بر هیجان (کریمی و همکاران، 1403) و گروه آزمایش دوم، درمان شناختی رفتاری (گرجیان مهلبانی و همکاران، 1402) در 9 جلسه 90 دقیقه ای، یک بار در هفته دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای مقیاس ادراک رنج (اسچالز و همکاران،2010) و مقیاس ترس از صمیمت (دسکاتنر و ثلن، 1991) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار 24SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد هر دو برنامه مداخله بر ادراک رنج و ترس از صمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت مؤثر بوده اند و اثربخشی آن ها در طول زمان پایدار بوده است ( 001/0 >p). همچنین مقایسه دو برنامه، حاکی از اثربخشی بیشتر مداخله در روابط فرازناشویی مبتنی بر درمان متمرکز بر هیجان بر ادراک رنج و ترس از صمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت داشت ( 001/0 >p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، با توجه به اثربخشی بیشتر برنامه مداخله در روابط فرازناشویی مبتنی بر درمان متمرکز بر هیجان، این شیوه درمانی می تواند به عنوان درمان انتخابی برای کاهش مشکلات روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت استفاده شود.
تبیین مدل ارتقاء شاخص های روان شناسی محیطی از طریق معماری بیوفیلیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
57-76
حوزههای تخصصی:
انسان همواره بخشی جدایی ناپذیر از طبیعت بوده و اقدامات او به طور مستقیم بر محیط و بالعکس محیط نیز بر زندگی انسان تأثیرگذار بوده است. یکی از محیط های تأثیرگذار بر انسان ها طبیعت است. در این راستا تأثیر معماری بیوفیلیک به عنوان یک الگوی معماری معاصر طبیعت محور، بر انسان ها و رفتار عملکرد آن ها در چهارچوب حوزه دانشی روان شناسی محیطی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش ابتدا استخراج و دسته بندی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های روان شناسی محیطی و معماری بیوفیلیک بوده و در نهایت به دنبال تلفیق این دو مفهوم و تبیین مدلی برای ارتقاء شاخص های روان شناسی محیطی از طریق معماری بیوفیلیک است. این پژوهش به منظور این که بتواند جامع ترین دسته بندی را از ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های روان شناسی محیطی و معماری بیوفیلیک ارائه بدهد، از پروتکل نگاشت سیستماتیک در جهت یافتن منابع مورد نظر خود بهره برده است و براساس تحلیل محتوا و تجزیه و تحلیل مقالات بدست آمده از این فرآیند به ارائه یافته ها، بحث و نتیجه گیری پرداخته است. یافته ها نشان می دهند که شاخص های روان شناسی محیطی در شش مؤلفه محدوده و حریم شخصی، ادراکات محیطی، جهان فرهنگی- اجتماعی، توانمندسازی فردی، احساسات فردی و سلامت جسم و روان دسته بندی شده اند و شاخص های مختلف معماری بیوفیلیک بر این مؤلفه ها و شاخص های مرتبط آن تأثیر گذارند. طیف وسیعی از شاخص های معماری بیوفیلیک در قالب سه دسته طبیعت در فضا، آنالوگ های طبیعی و رابطه انسان با طبیعت بر شش مولفه ی روان شناسی محیطی تأثیرگذار بوده و مشخص کردن این که هر شاخص معماری بیوفیلیک چگونه می تواند به ارتقاء روان شناسی محیطی کمک کند، می تواند به طراحان در ارائه الگوهای طراحی مناسب در معماری بیوفیلیک یاری دهد.
بررسی رابطه بین مؤلفه های مؤثر بر نشاط اجتماعی در فضای باز مساجد با بهره گیری از تکنیک نحو فضا (مطالعه موردی: مساجد شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد مظه ر وحدت، زندگ ی و منب ع نمادی ن اعتق ادات اس ت. حضور اف راد و تقویت تعاملات اجتماعی آنها در مسجد باعث تقویت پوی ایی و نشاط اجتماعی در جامعه می شود. مسجد به عنوان یک عنصر محوری و هویتی درجامعه اسلامی همواره تصویری ثابت درذهن و خاطر عموم داشته است که معاصرسازی این تصویر سنتی درجهت ایجاد نشاط اجتماعی، از چالش های مهم معماری معاصر محسوب می شود. با در نظر گرفتن این نکته که فضاهای مذهبی مانند مسجد علاوه بر تأمین نیازهای مذهبی و آگاه کردن مردم، توسعه فرهنگ و رشد همه جانبه اقشار مختلف یک جامعه، همچنین می تواند نقش بسزایی در جهت ایجاد و ارتقاء نشاط اجتماعی که امروزه یکی از اهداف شهرداری ها نیز است داشته باشد. یکی از عناصر مهم مساجد، صحن و حیاط است که به دلیل پیروی از طرح و نقشه اولین مسجد جهان(مسجد النبی) فرم مربع یا مستطیل دارد و فضایی آزاد و روحانی را برای واردین به مسجد ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های اثرگذار بر نشاط اجتماعی درمساجد است و بر مبنای این بررسی به ارائه راهکارهای طراحی پرداخته خواهد شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش سنجش ترجیحات مردمی را می توان، کلیه شهروندان شهر اصفهان دانست که در مساجد حضور می یابند. اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه ها، جمع آوری، کدگذاری و وارد رایانه شده و با استفاده از نرم افزار SPSS26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. طبق بررسی ها مشارکت اجتماعی و رویداد مداری با ضریب 961/0 بیشترین و همبستگی اجتماعی و ارزش های فردی با ضریب 15/0 کمترین میزان تاثیر گذاری رابر نشاط اجتماعی دارند. با درنظر گرفتن هر مؤلفه که جمع بندی و ذکر شده است جهت فعال تر و زنده کردن محیط مسجد می توان عواملی چون، کانون ها و فضاهای فرهنگی، تفریحی و عمومی که باعث ایجاد تعاملات اجتماعی و مشارکت جوانان و افراد محله را درنظر گرفت. باتوجه به مؤلفه های بدست آمده از مرحله قبل به بررسی پلان چهار مسجد رحیم خان، مسجد سید اصفهان، مسجد جامع اصفهان و مسجد شیخ لطف الله با استفاده از دو نرم افزار AGraph و Depth Map پرداخته می شود. درآنالیز پلانی سه مسجد رحیم خان، مسجد سید اصفهان و مسجد جامع دیده شد، بیشترین میزان رویداد پذیری برای مشارکت ها و حضور جوانان در حیاط میانی صورت می گیرد. آنالیز هاحیاط میانی را دارای بیشترین هم پیوندی و مؤثر بر ارتقاء نشاط اجتماعی دانسته اند.
International Standards and Guidelines for Relief Organizations: Document Analysis(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
INTRODUCTION: Well-established guidelines and standards are essential for effective disaster management and relief operations. The aim of this study was to review the existing documentation in Red Cross and Red Crescent Societies regarding disaster relief guidelines. METHODS: This narrative review was conducted using a documentary research method in 2023. In order to find articles related to standardization of relief and recommendations, extensive searches were conducted in relevant databases, with a special emphasis on the International Federation of Red Cross and Red Crescent Societies (IFRC) database. The identified documents were analyzed using document analysis and classification techniques. FINDINGS: The most important point in the IFRC review was that the guidelines are divided into two parts: general and specific. It is not necessary to use general guidelines, but specific guidelines are important. IFRC guidelines are usually developed in cooperation with the 190 member states. However, it is recommended that each country adapt these guidelines to its own specific circumstances. CONCLUSION: The results showed that when it comes to specialist areas such as housing and aid workers safety, IFRC recommendations are a valuable resource for countries when developing and updating national disaster relief protocols. While the IFRC principles provide a useful starting point, their successful use requires careful review and modification to meet the unique local conditions and requirements of each country.