عامر نیک پور

عامر نیک پور

مدرک تحصیلی: استادیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۳ مورد.
۱.

تحلیل فضایی رابطه بین فرم شهری و دسترسی در محله های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرم شهری دسترسی تراکم اتصال اختلاط کاربری تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
سابقه و هدف: توسعه شهری، با رویکردی مبتنی بر فرم فشرده و پایدار، نقش مؤثری در بهینه سازی الگوهای سفر شهری ایفا می کند. چنین ساختاری با کاهش مسافت های سفر، ارتقای امکان پیاده روی، افزایش دسترسی به خدمات شهری و کاهش وابستگی به خودرو شخصی همراه است. در این میان، محله هایی با تراکم جمعیتی و اختلاط کاربری بالا، درقیاس با مناطق کم تراکم حاشیه ای، از مزیت هایی چون کوتاهی مسیر و تنوع دسترسی برخوردارند. کلان شهر تهران، به منزله یکی از پرجمعیت ترین و گسترده ترین شهرهای ایران، در دهه های اخیر با رشد افقی و پراکندگی فضایی چشمگیری مواجه بوده و این مسئله به افزایش فاصله های میان مبدأ و مقصد و درنتیجه، بروز چالش هایی در حوزه عدالت فضایی و دسترسی منجر شده است. در چنین شرایطی، برنامه ریزی کالبدی با هدف ارتقای فرم شهری، به گونه ای که بتواند نیازهای شهروندان را در کمترین فاصله و با بیشترین سهولت تأمین کند، از اولویت های اساسی مدیریت شهری محسوب می شود. درعین حال مرور منابع موجود نشان می دهد که بیشتر مطالعات پیشین در سطوح کلان شهری یا منطقه ای انجام شده اند و اطلاعات اندکی درباره نحوه توزیع دسترسی، در سطح محله های شهری، وجود دارد. پژوهش حاضر، با هدف پر کردن این خلأ، رابطه میان فرم شهری و میزان دسترسی در محله های شهر تهران را بررسی می کند. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. به منظور گردآوری مبانی نظری، از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بهره گرفته شد. داده های مورد استفاده شامل بلوک های آماری سال 1395 مرکز آمار ایران، نقشه های کاربری اراضی شهری تهران و اطلاعات شبکه معابر از پایگاه Open Street Map است. برای ارزیابی فرم شهری، از هفت شاخص منتخب در حوزه ساختار کالبدی، شامل تراکم، اتصال و اختلاط کاربری، استفاده شد. همچنین برای سنجش میزان دسترسی در سطح محله ها، مدل جاذبه هنسن به کار رفت. درنَهایت، برای تحلیل ارتباط میان متغیرهای فرم شهری و شاخص دسترسی، از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که محله های واقع در مناطق 14، 8، 10 و 17 که در محدوده مرکزی شهر قرار دارند، درمقایسه با سایر مناطق، دارای فرم شهری پایدارتر و متراکم تری اند و درمقابل، مناطق 21 و 22 در غرب تهران از الگوی کالبدی پراکنده و ناپایدار تری تبعیت می کنند. نتایج تحلیل دسترسی نیز حاکی از آن است که در سطح شهر تهران، الگوی دسترسی به صورت پراکنده توزیع شده است؛ بااین حال تمرکز بالای شاخص دسترسی در نواحی مرکزی، به ویژه منطقه 12، مشهود است. درمقابل، نواحی غربی شهر، به ویژه در مناطق 21 و 22 با محدودیت های شایان توجهی در دسترسی مواجه اند. مقایسه یافته های این پژوهش با مطالعات پیشین نیز نشان می دهد که ازمنظر پایداری بافت مرکزی شهر تهران، نتایج با مطالعات سرور و همکاران (2020) و نیک پور و همکاران (2018) هم خوانی دارد. اما درباره هم راستایی فرم مرکزی شهر با الگوهای پایدار، نتایج به دست آمده با یافته های میتروپولوس (2023) در تضاد است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که اگرچه فرم شهری با سطح دسترسی رابطه معناداری دارد، این رابطه چندان قوی نیست و سایر عوامل نیز در تعیین سطح دسترسی نقش آفرین اند. بااین حال، ازمیان شاخص های فرم شهری، تراکم ساختمانی بیشترین همبستگی را با شاخص دسترسی نشان داده است.
۲.

تبیین شکل گیری فضاهای اعیانی در مناطق پیراشهری تهران (مورد مطالعه: منطقه لواسانات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد نئولیبرالیستی مناطق پیراشهری فضاهای اعیانی شهرنشینی نئولیبرالیسم لواسانات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
مطالعه فضاهای اعیانی در مناطق پیرامونی شهرهای بزرگ، به یکی از موضوعات محوری در مطالعات شهری تبدیل شده است. این پژوهش باهدف تبیین شکل گیری فضاهای اعیانی در مناطق پیراشهری منطقه لواسانات تهران، به بررسی عوامل مؤثر در این پدیده می پردازد. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. داده های مورداستفاده از منابع مختلف شامل مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه با ساکنان و متخصصان شهری و تصاویر ماهواره ای جمع آوری شده است. روش تجزیه وتحلیل شامل تحلیل کیفی مضمون و تحلیل تصاویر ماهواره ای با شاخص های مختلف ازجمله NDVI و طبقه بندی کاربری ها بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که افزایش قیمت زمین در مرکز شهر تهران، تمایل طبقات مرفه به زندگی در محیط های طبیعی و آرام، توسعه زیرساخت های حمل ونقل، مصرف متظاهرانه و سیاست های مدیریت شهری در ارتباط با فضاسازی اعیانی، در شکل گیری فضاهای اعیانی نقش داشته اند. این روند، پیامدهایی ازجمله: تغییر بافت اجتماعی منطقه، افزایش نابرابری فضایی، تخریب محیط زیست، توسعه فیزیکی سریع شهر به سمت پیرامون ازجمله دامنه کوه ها و داخل حوزه روددره ها و کاهش دسترسی گروه های کم درآمد به زمین و مسکن داشته است. همچنین شاخص NDVI نشان می دهد که به مرورزمان از میزان پوشش گیاهی کاسته شده و به حجم ساخت وسازها افزوده شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل ساختار کالبدی- فضایی نیز نشان می دهد که شهرها و روستاهای منطقه لواسانات با عناصر جدیدی ازجمله شبکه های عبور و مرور، کاربری های خدماتی، گردشگری و تفریحی مواجه است. درنتیجه، این پژوهش پیشنهاد می کند که برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری با تدوین قوانین سخت گیرانه تر و توجه به توسعه متوازن، از تشدید این چالش ها جلوگیری کنند. 
۳.

سنجش و ارزیابی تأثیر شاخص های فرم شهر بر آلودگی کلان شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرم شهر آلودگی هوا تحلیل فضایی شهراراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۳
امروزه آلودگی هوای کلان شهرها بحران های اساسی در زمینه توسعه؛ اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی ایجاد کرده است به طوری که این موضوع به اولویت اول برای برنامه ریزان شهری در جهت کنترل این معضل تبدیل شده است. بررسی تأثیرات فرم شهری بر کیفیت هوا هم در تحقیقات تجربی و هم نظری مورد توجه قرار گرفته است. کلان شهر اراک به دلیل وجود منابع زیاد انتشار آلودگی هوا در بیش از نیمی از روزهای سال بویژه برای گروه های آسیب پذیر ناسالم می باشد و هم اکنون جزء هشت شهر آلوده کشور است. لذا هدف تحقیق حاضر سنجش و ارزیابی تأثیر شاخص های فرم شهر بر آلودگی کلان شهر اراک است. داده ها و اطلاعات موردنیاز تحقیق با مطالعه اسناد، طرح ها، مقالات و مراجعه به به سازمان های مرتبط (شهرداری، سازمان محیط زیست و...) جمع آوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار GIS، مدل رگرسیون GWR و مدل Moran استفاده شده است. درنهایت نتیجه گیری تحقیق مؤید این مطلب است؛ که در مناطق شهری اراک که از وضعیت اسپرالی(منطقه 1و 3) برخوردار هستند، رابطه فضایی آلاینده ها با فرم شهر در سطح بالایی قرار دارد. که از دلایل این موضوع؛ وجود کارخانه های صنعتی ماشین سازی، کارخانه آلومینیوم و وجود نیروگاه پتروشیمی شازند است. همچنین در مناطق فشرده شهر به لحاظ جمعیتی و ساختمان سازی(4و 5) تجمع آلاینده های SO و O3 در سطح بالایی قرار دارد. این مطالعه به بررسی فرم مناطق و آلودگی هوا در شهری پرداخت که تمرکز صنایع وضعیت محیطی را تشدید کرده است. بنابراین برنامه ریزی و سیاست های شهری باید متناسب با عملکرد شهری و ساختار صنعتی کلانشهر اراک طراحی و تدوین شود. همچنین در مناطق فشرده شهر به لحاظ جمعیتی و ساختمان سازی(4و 5) تجمع آلاینده های SO و O3 در سطح بالایی قرار دارد. این مطالعه به بررسی فرم مناطق و آلودگی هوا در شهری پرداخت که تمرکز صنایع وضعیت محیطی را تشدید کرده است.
۴.

تحلیل الگوی مکانی- زمانی تصادفات در جاده کندوان با استفاده از روش های آمار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: GIS تراکم کرنل تحلیل نقاط حاد خوشه های تصادفات مازندران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۶۱
احتمال وقوع تصادف در جاده کندوان که به عنوان یکی از زیباترین و شگفت انگیزترین جاده های توریستی کشور شناخته شده است، از دغدغه های مهم مسافران در بازدید از استان مازندران محسوب می شود. در پژوهش حاضر، با استفاده از قابلیت های GIS، الگوی توزیع مکانی– زمانی تراکم تصادفات جاده ای، الگوی توزیع مکانی– زمانی خوشه های تصادفات و سطح معنی داری آماری آنها با استفاده از روش های تخمین تراکم کرنل و تحلیل نقاط حاد مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، داده های تصادفات جاده ای به وقوع پیوسته دربازه زمانی سال های 1401-1395 که توسط سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان مازندران جمع آوری شده، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل توصیفی و آماری تصادفات جاده ای نشان می دهد که در این بازه زمانی، 2084 تصادف درامتداد این جاده به وقوع پیوسته که در آن 9076 نفر مصدوم و 52 نفر فوت شده اند. بیشترین تعداد وقوع تصادفات در سال های 1400 و 1401 بوده که نسبت به تعداد پایین وقوع تصادفات در سال های 1398 و 1399 به دلیل مشکلات مرتبط با بیماری کرونا و منع مسافرت، رشد قابل ملاحظه ای داشته است. علاوه بر این، نتایج حاصل از تابع تخمین تراکم کرنل، نشان دهنده تراکم بالای تصادفات در منطقه های پل زنگوله، تونل کندوان، سیاه بیشه، مجلار، پل اوشن و شاه چشمه در بازه زمانی 1401- 1395 است. همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل نقاط حاد نشان می دهد که در منطقه های پل زنگوله، تونل کندوان، مجلار، سیاه بیشه و پل اوشن خوشه های مکانی تصادفات با مقدار میانگین Z-score = 3.12 و سطح اطمینان 90-95 % شناسایی شده اند. نتایج این تحقیق می تواند در جهت شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری خوشه های مکانی تصادفات و افزایش ایمنی حمل و نقل جاده ای در محور کندوان مورد استفاده قرار بگیرد.
۵.

بررسی الگوی مکانی-زمانی نقاط حاد تصادف در جاده فیروزکوه با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخمین تراکم کرنل توزیع تصادفی ختیس-ارد-جی خوشه های خوشه های تصادف مازندران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۸۹
شناسایی مناطق خطرناک حادثه خیز از نظر وقوع تصادفات جاده ای در محور فیروزکوه به دلیل ترانزیتی بودن و اهمیت اقتصادی آن و همچنین نقش این جاده در صنعت گردشگری از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی الگوهای مکانی-زمانی توزیع تراکم و نقاط حاد تصادفات در جاده ترانزیتی فیروزکوه می باشد. بدین منظور، داده های تصادفات جاده ای در سال های 1395-1401 با استفاده از تخمین تراکم کرنل و تحلیل نقاط حاد در GIS مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به دلیل محدودیت های حمل ونقل جاده ای و مسافرت در دوران اپیدمی کرونا، تعداد تصادفات کمتری در سال های 1398 و 1399 در مقایسه با سال های ماقبل و مابعد آن در بازه زمانی 1395-1401 رخ داده است. نتایج نشان داد که توزیع تراکم و نقاط حاد تصادفات از نظر مکانی-زمانی دارای تغییرپذیری می باشند. به دلیل تراکم بالای تصادفات در منطقه های ایستگاه قطار دوگل و بعد از تونل آبشار، خوشه های تصادفات با میانگین 32/2 Z-score = و سطوح اطمینان 90 تا 99 درصد در بازه زمانی 1395-1401 در این دو منطقه شناسایی شده است. طول جاده در این خوشه های تصادفات 979/10 کیلومتر بوده که شامل 46 درصد از تصادفات جاده ای در این بازه زمانی می باشد. نتایج این تحقیق می تواند جهت بررسی عوامل مؤثر بر وقوع تصادفات جاده ای در مناطق با تراکم بالا و خوشه های تصادفات، اتخاذ تصمیمات آگاهانه جهت مدیریت سوانح رانندگی و همچنین اجرای اقدامات عمرانی و آموزشی توسط سازمان های مسئول در جهت افزایش ایمنی جاده مورداستفاده قرار بگیرد.
۶.

توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی مدیریت شهری سکونتگاه های غیررسمی حمکروایی مطلوب شهری بابل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۶۴
دیگر نمی شود همچون گذشته بدون توجه به رویکردهای مشارکتی و توجه به مقیاس محلی به برنامه ریزی پرداخت. در این میان حکمروایی مطلوب شهری به مثابه الگوی مؤثر و کارآمد برای اداره ی امور شهر مطرح می شود. حکمروایی مطلوب یکی از رویکردهای مهم برای کنترل و مدیریت پدیده اسکان غیررسمی است. پژوهش حاضر ازنظر روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به منظور پاسخ به سؤالات تحقیق و بر اساس روش تحقیق پژوهش از دو روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. در این تحقیق از پیمایش پرسشنامه وب-محور به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه، از آزمون کرونباخ و ضریب آلفای آن بهره گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق را متخصصان، کارشناسان و اساتید دانشگاه، دانشجویان دکتری جغرافیای شهری، مدیران شهری و رشته های مرتبط با مدیریت شهری تشکیل می دهند که از این تعداد 79 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شده است. به منظور تحلیل داده و آزمون فرضیات از روش های تحلیل کمی (مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد واریانس-محور (PLS) ، از روش های نمایش ویژگی های محلات در نرم افزار Gis از قبیل Quantities استفاده شد. همچنین از نرم افزارهای SmartPls، Spss استفاده می شود. نتایج بررسی ها براساس شاشخص های حکمروایی مطلوب نشان دهنده آن است که حکمروایی شهری در شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در شهر بابل نقش بسیار مهمی دارد و تأثیرات زیادی بر جوامع و شهر دارد. این نتایج تأکید می کنند که تدوین و اجرای سیاست ها و برنامه های مناسب توسط حکومت محلی برای جلوگیری از گسترش ناپایدار سکونتگاه های غیررسمی بسیار حیاتی است.
۷.

فراتحلیلی بر پژوهش های حوزه ی اسکان غیررسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاشیه نشینی فراتحلیل بابل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۵۷
وجود امکانات و زیرساخت های مختلف در شهرها موجب شده است تا بسیاری از روستاییان محل زندگی خود را ترک و به شهرها مهاجرت کنند. این درحالی است که گرانی قیمت زمین و مسکن مهاجران تازه وارد را مجبور می کند تا به دور از چشم مسؤولان و بدون اخذ مجوز از دستگاه های متولی، به ساخت سرپناه در حاشیه شهرها اقدام کنند که به تبع آن مشکلات زیادی را برای مسؤولان درزمینه خدمات رسانی و همچنین برای حاشیه نشینان به وجود می آورد. این پژوهش با روش فراتحلیل )روشی سیستماتیک برای نیل به این اهداف با تحلیل آماری یافته های کمی حاصل از مطالعات مربوط به یک مسأله پژوهشی است (و با هدف شناسایی و دسته بندی مقالات پژوهشی نوشته شده در حوزه حاشیه نشینی در مجلات علمی- پژوهشی در داخل ایران نگارش شده است؛ به طوری که پس از جست وجو و شناسایی مقالاتی که طی سال های اخیر مستقیماً به موضوع یادشده پرداخته اند، بافهم رویکردها و ماهیت آن ها، به بررسی ساختار مقالات شامل روش شناسی، شاخص ها، نمونه گیری، روش های جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداختیم تا جنبه های مثبت و منفی را واکاوی کنیم. در چهارچوب این روش، در ابتدا واژه اسکان غیررسمی و سایر واژگان نزدیک به آن از نظر معنایی مانند آلونک نشینی، حاشیه نشنی و سکونتگاه های غیرقانونی در کتابخانه ها، مراکز و بانک های علمی فارسی مورد جست وجو قرار گرفتند و مرتبط ترین مطالعات با اهداف تحقیق انتخاب شدند. معیارهای ورود مطالعات شامل انجام پژوهش در کشور ایران، انتشار مطالعه به زبان فارسی و تمام متن بودن آن ها بود. نتیجه پژوهش ها حاکی از آن است که همه مقالات نوعی نظریه آزمایی بوده و منجر به نظریه سازی نشده است. هرچند که برخی از پژوهش ها، الگوها و پیشنهادهای بسیار خوب و تازه ای را ارائه داده اند، باتوجه به ماهیت پژوهش ها نمی توان آنها را در رده پژوهش های بنیادی و نظریه ساز قرار داد.
۸.

تحلیل فضایی سرزندگی شهری در سطح محله های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرزندگی شهری تحلیل فضایی پهنه بندی تلفیقی کلانشهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۵۴
ارتقای سرزندگی یک شهر نه تنها می تواند موجب رضایت مردم از جنبههای اکولوژی سبز، توسعه اقتصادی، خلاقیت فرهنگی و کیفیت زندگی شود، بلکه به ارتقای توسعه پایدار آن کمک می کند. اما امروزه شهرها به سرعت تحت فشار های مدرنیته دچار تحولات فضایی شده اند. به طوری که این تحولات موجب عدم توازن اجتماعی و اقتصادی شده است. تهران به عنوان بزرگترین شهر کشور با کارکردهای متنوع اقتصادی، اجتماعی، کالبدی مشکلات پیجیده ای را تجربه می کند که این خود منجر به کاهش میزان سرزندگی شده است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی وضعیت سرزندگی در سطح محله های شهر تهران انجام شده است. داده ها و اطلاعات لازم جهت اندازه گیری سرزندگی از بلوک های آماری مرکز آمار، نقشه کاربری اراضی شهر، تصاویر ماهواره-ای و تصاویر ماهواره ای استخراج شد. برای ارزیابی سرزندگی از چندین مولفه اصلی یعنی اقتصادی، جمعیتی و گردشگری، کیفیت زندگی، کیفیت هوا، سرزندگی شبانه و حکومت محلی در قالب شاخص های متفاوت استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که سرزندگی در شهر تهران را می توان به چهار عاملی اصلی خلاصه نمود. عامل اول با 19 درصد از واریانس کل، بیشترین میزان تاثیر گذاری و عامل چهارم با 10 درصد واریانس کل، کمترین اثری گذاری را در مقوله سرزندگی داشتند. در مجموع با تلفیق چهار عاملِ سرزندگی در شهر تهران نقشه نهایی سرزندگی ترسیم گردید. نقشه تلفیق شده سرزندگی نشان داد که بخش های مرکزی و شمال غربی شهر وضعیت مناسبی دارند اما در ، بخشهای جنوبی و جنوب شرقی شهر، در وضعیت نامناسبی از نظر سرزندگی شهری قرار دارند.
۹.

پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری، مطالعه موردی: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی الگوی فضایی فقر همدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۳۳
فقر شهری یکی از بزرگ ترین و مهم ترین چالش های فرا روی جامعه مدرن است. این پدیده تبعات منفی کالبدی، اقتصادی، اجتماعی برای شهر و ساکنین آن به دنبال دارد. بنابراین شناسایی عوامل تشکیل دهنده و نحوه توزیع آن در سطح شهر کمک شایانی به مدیریت و برنامه ریزی شهری است. هدف پژوهش، تحلیل پراکنش فضایی شاخص ها و نماگرهای فقر در سطح بلوک های آماری شهر همدان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد. شاخص های فقر بر اساس داده های خام بلوک های آماری شهر همدان در سال 1395 استخراج شده است. برای شناسایی بهتر شاخص های موثر در فقر شهری و تشکیل ساختار جدید برای آن از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتیجه آن، تقلیل 18 شاخص فقر به 4 عامل اصلی بوده که درمجموع 8/62 درصد از واریانس تجمعی را تبیین نموده اند. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد، که طبق آن مهم ترین پهنه های فقر در قسمت های شمال شرقی، شرق و غرب همدان و پهنه مرفه در قسمت های مرکزی و جنوب غربی تمرکزیافته است. درمجموع پهنه فقر 36/ 27 درصد مساحت و 84/48 درصد جمعیت و پهنه رفاه 47/20 درصد از مساحت و 85/7 درصد جمعیت شهر را به خود اختصاص داده است و باقیمانده فضای شهر، در پهنه متوسط جای گرفته اند. همچنین با استفاده از نرم افزار Geoda، خودهمبستگی فضایی فقر شهر در سطح محدوده موردبررسی قرار گرفت و آماره موران با ضریب 677/0 نشان داد که الگوی فضایی فقر در شهر همدان از الگوی خوشه ای با تمرکز بالا برخوردار است.
۱۰.

امکان سنجی تبدیل خیابان به پیاده راه پایدار (موردپژوهی: مرکز شهر چمستان، مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان سنجی بافت مرکزی پیاده راه خیابان چمستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۲۹
مبسوط پیشینه و هدف: شهرهای امروز به دلیل وابستگی بیش ازحد به حمل و نقل سواره،  با مشکلات بسیاری مواجه هستند. افزایش اتومبیل ها  در سطح شهر، بافت های شهری را از هم گسسته  و مشکلات فراوانی از قبیل ازدحام، ترافیک، آلودگی هوا، کاهش ایمنی و امنیت و آسیب های شهری پدید آورده است. توجه به پیاده راه ها موجب افزایش ارتباطات و تعاملات اجتماعی، بهبود کیفیت فضای شهری، رونق مراکز تجاری، کاهش آلودگی های زیست محیطی، کاهش ترافیک و تصادفات، احترام به هویت عابر پیاده و افزایش ایمنی و امنیت عابر پیاده می شود، لذا پرداختن به موضوع پیاده راه ها و توجه به شاخص های آن از جمله سرزندگی، انعطاف، ایمنی، دسترسی، پیوستگی و غیره از اهمیت ویژه ای در توسعه پایدار شهری برخوردار است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده و هر دو شیوه اسنادی و میدانی به کار رفته است. در روش اسنادی بیشتر از کتب علمی، نشریه های علمی فارسی و لاتین، سایت ها و نهادهای مرتبط به منظور بررسی ادبیات موضوعی و گردآوری اطلاعات استفاده شده است. در روش میدانی به منظور مطالعه اجرای این طرح از نظر پیاده راه در بافت مرکزی شهر، بازدیدهای میدانی از محدوده مطالعه شده و توزیع پرسش نامه انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنین، شاغلین و عابرین پیاده محدوه خیابان آیت الله خامنه ای هستند. حجم نمونه جامعه آماری با فرمول کوکران به دست آمده که با توجه به مشخص نبودن جمعیت جامعه آماری، 370 نفر است. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t  و فریدمن استفاده شد تا  قابلیت تبدیل خیابان به پیاده راه مشخص شود. یافته ها و بحث: به منظور بررسی امکان سنجی تبدیل خیابان به پیاده راه در بافت مرکزی شهر چمستان، از پرسشنامه استفاده شد . سوالات پرسشنامه از مشارکت کنندگان در پژوهش، در بعد اجتماعی- اقتصادی، کالبدی- عملکردی، دسترسی و ترافیک و بعد طراحی و مبلمان شهری است. براساس نتایج، میانگین نمرات پاسخ دهندگان در مورد تاثیر ساماندهی و پیاده راه کردن خیابان آیت الله خامنه ای بر افزایش رضایت آنان و همچنین قیمت املاک و اجاره این خیابان نسبت به سایر خیابان های شهر بالاتر از متوسط است. میانگین نمرات پاسخ دهندگان در مورد هویت تاریخی و فرهنگی خیابان، مناسب بودن ارتباط با خیابان و توان سرویس دهی اضطراری به این خیابان در حد متوسط است. میانگین نمرات بدست آمده در مورد سایر گویه ها در سطح پایین تر از متوسط است. به منظور اولویت بندی میزان تأثیرگذاری هر یک از عوامل موثر در پیاده روی، از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که از دیدگاه پاسخ دهندگان، دسترسی و ترافیک، اجتماعی-اقتصادی، کالبدی-عملکردی و طراحی و مبلمان شهری به ترتیب بیشترین تأثیر را در پیاده روی دارند.   برای بررسی وضعیت مبلمان شهری از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده وضعیت مبلمان شهری مسیر خیابان خامنه ای در سطح نامطلوبی است. نتایج به دست آمده در بررسی اهداف مراجعه کنندگان به خیابان مورد نظر نشان می دهد که میانگین نمرات مربوط به وضعیت مراجعه برای گردش و تفریح و قرار ملاقات با دوستان پایین تر از متوسط است بر این اساس نتیجه گرفته می شود افراد برای موارد فوق کمتر به خیابان مراجعه می کنند. اما میانگین نمرات مربوط به خرید و قرارگیری در مسیر رفت و آمد بالاتر از متوسط است. همچنین استفاده از خودروی شخصی و مراجعه به صورت پیاده در سطح بالایی قرار دارد. میانگین نمرات مربوط به میزان استفاده از تاکسی و دوچرخه پایین تر از سطح متوسط است. میانگین نمرات پاسخ دهندگان در مورد توقف در حاشیه خیابان بالاتر از متوسط و توقف در کوچه های اطراف در سطح پایین و میزان استفاده از پارکینگ عمومی نیز در سطح متوسطی است. نتیجه گیری: نتایج بررسی وضعیت خیابان آیت الله خامنه ای، در چهار بعد اجتماعی- اقتصادی، کالبدی-عملکردی، دسترسی و ترافیک، طراحی و مبلمان شهری، نشان می دهد این خیابان از نظر اجتماعی-اقتصادی، کالبدی-عملکردی، دسترسی و ترافیک در وضع متوسطی قرار دارد و تا حدود زیادی مطلوبیت و کیفیت لازم برای پیاده روی را نشان می دهد. از میان چهار مؤلفه مورد بررسی، مؤلفه اجتماعی و اقتصادی نقطه قوت پیاده مداری در این خیابان است که هویت تاریخی و فرهنگی و تجاری خیابان را نشان می دهد و می تواند گروه های مختلف سنی را به خود جذب کند. اما میانگین نمرات به دست آمده از مؤلفه طراحی و مبلمان شهری نشان می دهد مسیر فوق در سطح نامطلوبی قرار دارد، که نقطه ضعف اصلی خیابان برای پیاده راه سازی محسوب می شود. در این زمینه باید اقدامات و برنامه ریزی های مکمل در نظر گرفت، نظیر: کف سازی خیابان، روشنایی و نورپردازی مناسب، پوشش سبز و درختکاری. ابعاد کالبدی و عملکردی خیابان نیز وضعیت نابسامانی دارد که باید برطرف شود از جمله: نظم و تناسب میان ساختمان های موجود در خیابان، مطلوبیت رنگ و نمای ساختمان های این خیابان، تأمین پارکینگ، تقویت حمل و نقل عمومی، فعالیت های متنوع و... . نتایج نشان می دهد، قوی ترین نقش این خیابان «عبوری بودن» آن است که در صورت بسته شدن، حتماً لازم است مسیر جایگزین مناسبی تعریف شود تا از اختلال جدی نظام ارتباطی شهر جلوگیری شود. بنابراین تقویت و پشتیبانی «خیابان سلامت» که نقش مشابهی داشته و در منتهی الیه شرقی شهر کشیده شده است می تواند به عنوان یک مسیر جایگزین پیشنهاد شود. در مجموع پیاده راه سازی تدریجی خیابان های مرکز شهر چمستان راهکار مناسبی برای دسترسی بهتر و رونق بخشی حیات مدنی و پایداری کارکردهای بخش مرکزی شهر است. تجربه ای که در بسیاری از کشورهای جهان و شهرهای ایران موفقیت آمیز بوده و نتایج مثبتی به دنبال داشته است.  
۱۱.

مدل سازی فضایی عوامل مؤثر در تراکم ساختمانی (موردمطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل فضایی تراکم ساختمانی رگرسیون وزنی همدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۸۰
The process of growth and development of Iranian cities indicates that the unbalanced and uncoordinated growth of the city with the lack of planning and inappropriate design has led to the creation of a heterogeneous structure in the cities. Therefore, from the point of view of urban planning, the category of density is one of the most essential tools for controlling and developing the city. The results show that construction in Hamadan does not have a balanced distribution and a regular pattern. This unbalanced process has caused the population and activity to be concentrated in some specific areas, which has left its negative effects and created conditions where only a few areas and neighborhoods are on the path of development and the rest of the areas remain in stagnation and inactivity.
۱۲.

شناسایی مناطق مستعد توسعه میان افزا با استفاده از دورسنجی، مورد مطالعه: کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه میان افزا اراضی بایر بافت فرسوده داده های دورسنجی شهر اهواز

تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۳۵
زمانی که در یک محدوده زیستی، پدیده پراکنده رویی کالبدی پدیدار شود، می توان گفت که درون شهر فضاهای بلااستفاده، رها شده، ناکارآمد و فرسوده شکل می گیرد؛ از این روست که توجه و برنامه ریزی برای استفاده از این فضاها اهمیت پیدا می کند. در واقع رشد هوشمند شهری یکی از راهکارهای اساسی در پاسخ به پراکنده رویی است. بنابراین توجه به اصول توسعه میان افزا در محدوده های دارای ظرفیت شهر مانند بافت های فرسوده، مخروبه ها، اراضی بایر و بافت های ناکارآمد شهری می تواند به عنوان یکی از راهبرد های اساسی برای دستیابی به رشد هوشمند شهری کمک نماید. هدف پژوهش حاضر نیز شناسایی محدوده های با قابلیت توسعه درون زا با تأکید بر شاخص های قابل دستیابی از داده های دورسنجی شامل بخش های فرسوده و زمین های بایر در محدوده قانونی شهر اهواز است. برای این منظور پس از تهیه و استانداردسازی تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده ETM) و IRS (سنجنده 1D)، با استفاده از مدل های WS (تقسیم حوزه ای) و MLC (بیشترین همانندی) به طبقه بندی و استخراج بافت های مورد نظر پرداخته و سپس در GIS با ترکیب خروجی های پیشین، نقشه کلاسه بندی مناطق قابل پیشنهاد توسعه میان افزا ارائه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که از مساحت 18 هزار و 650 هکتاری محدوده قانونی شهر اهواز، بیش از شش هزار و 726 هکتار (شامل مناطق شناسایی شده بایر و بافت فرسوده) قابلیت توسعه میان افزا را دارند. این مقدار 36.2درصد از مساحت شهر را شامل می شود. همچنین از کل پهنه پیشنهادی برای توسعه میان افزای اهواز، در بافت های فرسوده و اراضی بایر، بیشترین مساحت متعلق به اراضی بایر  با بیش از پنج هزار و 768 هکتار و کمترین مقادیر مربوط به قطعات بافت فرسوده با بیش از 958 هکتار، به ترتیب با 85.7 و 14.3 درصد از کل مناطق اختصاص یافته به توسعه میان افزای منطقه مورد پژوهش بوده است.
۱۳.

تحلیل شاخص های مسکن در شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاخص های مسکن تحلیل عاملی تحلیل خوشه ای آمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۸
مسکن یکی از شاخص های اجتماعی پایه است. کیفیت زندگی و رفاه افراد و مکانها را مشخص می کند. امروزه مفهوم مسکن دیگر صرفاً به عنوان سرپناه مطرح نیست بلکه نقش حیاتی در دستیابی به توسعه پایدار دارد. بنابراین توسعه مسکن به عنوان یک موضوع چند بعدی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی و مدیریت شهری به شمار می رود. این پژوهش با هدف بررس ی و تحلیل شاخص های کیفیت مسکن در محله های شهر آمل تدوین شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی – توسعه ای و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از بلوک های آماری شهر آمل در سرشماری 1395 استخراج شده است. نتایج به دست آمده از روش تحلیل عاملی نشان داد که 4 عامل اصلی در کیفیت مسکن محله های شهر آمل تأثیرگذارند که در مجموع 86 درصد از واریانس را تبیین کرده اند. پهنه بندی کیفیت مسکن نشان داد که در مجموع پهنه مسکونی مناسب با 55 درصد از مساحت و 66 درصد از جمعیت، بیشتر در نیمه غربی رودخانه هراز و در امتداد محور شمالی - جنوبی شهر وجود دارد و پهنه مسکونی نامناسب نیز با 24 درصد مساحت و 21 درصد از جمعیت در بافت های قدیم، فرسوده و بافت های پیرامونی متصل به محدوده شهری و به ویژه در نواحی غرب، شمال شرقی و شرق شهر دیده می شود. بر اساس روش تحلیل خوشه ای، محله های آمل در پنج خوشه طبقه بندی شده اند، خوشه اول 4 محله و24 درصد از مساکن شهر، خوشه دوم 2 محله و 9 درصد از مساکن، خوشه سوم 3 محله و 9 درصد از مساکن ، خوشه چهارم 2 محله و 6 درصد از مساکن و خوشه پنجم 9 محله و حدود 50 درصد از کل مساکن شهر را تشکیل داده است.
۱۴.

سنجش و ارزیابی میزان پراکنده رویی در نواحی ساحلی، مورد مطالعه: شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراکنده رویی آنتروپی سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل هلدرن بابلسر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۲۳۴
پراکنده رویی نوعی گسترش افقی است که تحت تأثیر عوامل مختلف موجب گسترش شهرها و نواحی پیرامونی آن ها می شود، و گاه سیاست گذاری فضایی را با چالش جدی روبه رو می سازد. پراکنده رویی یکی از مسائل اساسی در راه توسعه پایدار شهری در سراسر جهان به شمار می رود. رشد شتابان و ناموزون شهری و گسترش کالبدی سریع در قالب رشد بدون برنامه موجب شکل گیری و تشدید این پدیده در شهرهای ایران شده است. نوشتار پیش رو با رویکردی توصیفی – تحلیلی و به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی، توسعه و گسترش مکانی - زمانی یکی از کانون های اصلی جمعیت و فعالیت منطقه شمال کشور را در 4 دوره زمانی مورد مطالعه و ارزیابی قرار داد. در این پژوهش از عکس های ماهواره ای مربوط به سال های 1990، 2000، 2010 و 2020 استفاده شد. پس از آماده سازی اطلاعات مورد نیاز، از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تعیین میزان توسعه نواحی مختلف بابلسر استفاده شد و با استفاده از مدل های آنتروپی و هلدرن چگونگی رشد و توسعه فضایی سنجش شد. طبق نتایج حاصل، گسترش فیزیکی ناحیه دارای الگوی پراکنده رویی است، که این امر در ساختار فضایی ناحیه نارسایی هایی را ایجاد کرده است. بر اساس ضرایب آنتروپی، علاوه بر اینکه میزان پراکنده رویی در ناحیه بابلسر بسیار بالاست، بلکه روند آن نیز به شدت رو به افزایش است. مقایسه نتایج دوره های مختلف نشان داد که پراکنده رویی در دو دهه اخیر شدت بیشتری یافته و به ویژه در سال های 1389 تا 1399 بیشترین گسترش کالبدی اتفاق افتاده است. نتایج نشان می دهد گسترش کالبدی بابلسر از توسعه ناموزونی برخوردار است و سه الگوی اصلی رشد فضایی و پراکنده رویی به راحتی در آن قابل شناسایی است.
۱۵.

تحلیل اثرات و پیامدهای الحاق روستا به شهر(مورد: روستاهای الحاقی به شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الحاق روستا به شهر خزش شهری روستا های پیرامونی آمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۳۱۶
با ادامه رشد شهرها، فعالیت های شهری به صورت تدریجی به سمت مناطق روستایی گسترش می یابد. در چنین شرایطی تحول در ساختار های اقتصادی، اجتماعی، محیطی و...در سکونت گاه های الحاق شده به ویژه روستاهای پیرامونی شهری ابعاد پیچیده ای را به خود می گیرد. این وضعیت در بسیاری از کشور های دنیا و ایران همچنین در شهر آمل به وجود آمده است. در این تحقیق به بررسی اثرات خزش شهری و پیامد های اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و محیطی-کالبدی در سه روستای الحاقی به شهر آمل پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان  روستاهای موردمطالعه و حجم نمونه براساس روش کوکران محاسبه شد. داده های موردنیاز تحقیق به کمک تصاویر ماهواره ای لندست 4 و سنتینل 2 در دو مقطع زمانی 1370 و 1400 و فنون سنجش ازدور و نیز  تکمیل پرسشنامه جمع آوری شد و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس (آنوا) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به میانگین کلی، روستای شادمحل (03/3)، روستای کلاکسر (99/2) و روستای قرق (85/2) به ترتیب بالاترین و پایین ترین میانگین را دارا می باشند. آثار الحاق روستاهای موردمطالعه به شهر آمل در بعد اقتصادی به طور نسبی مثبت بوده ولی در بعد اجتماعی-فرهنگی تأثیرات منفی را در پی داشته است. در بعد محیطی-کالبدی در نماگرهای دسترسی ها تأثیرات مثبتی را در روستاهای موردمطالعه مشاهده شد. اما  نماگرهای تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی و تجاری  از مهم ترین پیامد های منفی بعد محیطی-کالبدی الحاق روستا به شهر شناخته شد. همچنین نتایج نشان داد که در بین ابعاد اقتصادی تفاوت معناداری بین سه روستا وجود ندارد ولی در بعد اجتماعی-فرهنگی و محیطی-کالبدی تفاوت معناداری بین سه روستا دیده می شود.
۱۶.

تغییرات فضایی تراکم ساختمانی و شناسایی عوامل تأثیر گذار (مورد مطالعه: شهر بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات فضایی تراکم ساختمانی رگرسیون وزنی فضایی بیجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۵۰
گسترش شهرها و در پی آن اتخاذ سیاست متراکم سازی، مقوله تراکم را به عنوان یکی از مهمترین مولّفه های تعیین کننده مسائل شهری مطرح نموده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیل فضایی تراکم شهر بیجار و شناسایی عوامل تاثیر گذار بر آن است. پژوهش حاضر با نگرش توصیفی- اکتشافی و پیمایشی، تغییرات انواع تراکم و تحولات فضایی آن ها در شهر بیجار را در دو مقطع زمانی 1385 و 1395 مورد تحلیل قرار داده است. با استفاده از داده های بلوک های آماری، روند تغییرات شاخص ها و توزیع آن ها در سطح شهر بررسی شده است. برای تحلیل های آماری و نمایش گرافیکی نقشه ها از نرم افزارهای Spss ،Excel،GIS استفاده شده است. طبق نتایج میان تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی در شهر بیجار رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و تحلیل لکه های داغ نشان داد کانون تراکم ساختمانی که در سال 1385 در نواحی مرکزی و محدوده های شمالی، جنوبی و شرقی شهر بوده است در سال 1395 به سمت جنوب غربی و محدوده شمال غربی شهر کشیده شده است. در سال 1385 در حدود 11/10 درصد از مساحت و 24/89 درصد از جمعیت شهر در پهنه تراکم بالای ساختمانی قرار داشتند که این میزان در سال 1395 به 12/13 درصد از مساحت و 31/59 درصد از جمعیت شهرافزایش یافت. طبق نتایج، رابطه معکوسی میان تراکم و فاصله از مرکز شهر وجود دارد، به طوری که با فاصله از مرکز شهر از میزان تراکم کاهش می یابد، همچنین ضریب2 Rنشان داد در سال 85 تقریباً 60 درصد تغییرات تراکم توسط متغیر فاصله از مرکز تبیین می شد اما این مقدار در سال 95 کاهش یافته و به 50 درصد رسیده است، کاهش این مقدار نشان دهنده گسترش توزیع فضایی ساخت و ساز در سطح محله ها، در دوره اخیر است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون وزنی هم نشان می دهد، سه متغیر قیمت زمین در قسمت غربی و جنوب غربی، تراکم جمعیتی در قسمت های شمالی، مرکزی و جنوب غربی و متغیر فاصله تا مرکز محله در قسمت غرب و جنوب غربی از مهمترین عوامل تأثیر گذار در میزان تراکم ساختمانی شهر بیجار هستند.
۱۷.

بررسی وضعیت شاخص های تاب آوری کالبدی در شهر ساری با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری کالبدی بلایای طبیعی مدل IHWP شهرساری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۳۷
در سال های اخیر رشد بی رویه جمعیت و خسارت های فراوان ناشی از مخاطره های طبیعی و انسانی به کالبد و محیط شهرها موجب شده است تا تاب آوری به اهداف مهم شهرها تبدیل شود. ساری به عنوان مرکز استان مازندران دارای نقش کلیدی در استان است که شناخت تاب آوری شهر از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین در پژوهش حاضر، ارزیابی تاب آوری شهر ساری با تأکید بر بُعد کالبدی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) با استفاده از یازده شاخص کالبدی مانند؛ عرض راه، دسترسی به فضاهای سبز و باز، دسترسی به فضاهای چند منظوره، فاصله از بافت فرسوده و غیره مورد سنجش قرار می گیرد. نوع تحقیق حاضر به لحاظ هدف تحقیق، کاربردی و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. نمونه آماری تحقیق نیز 48 نفر از متخصصان حوزه شهرسازی و مدیریت بحران بوده اند در قالب پرسشنامه دلفی به شاخص ها وزن دهی کرده و خروجی پرسشنامه در محیط GIS مدلسازی شده و نقشه نهایی میزان تاب آوری کالبدی شهر ساری تولید شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که 50 درصد از مساحت شهر از تاب آوری کم و خیلی کم، 19 درصد از تاب آوری متوسط، 31 درصد از تاب آوری بالا و خیلی بالا برخوردار می باشد و از غرب به شرق شهر بر میزان تاب آوری افزوده می شود و شمال غرب و شمال شرق شهر نیز از تاب آوری کمتری برخوردار است. در پایان نیز الزاماتی در جهت ارتقاء تاب آوری ارائه شده است.
۱۸.

سنجش و ارزیابی میزان پراکنده رویی شهری مطالعه موردی: شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراکنده رویی تراکم گسترش شهری تحلیل عاملی ساری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۲۱
پراکنده رویی شهری فرایندی است که طی آن سطوح گسترده شهری در اراضی پیرامونی و زمین های روستایی و کشاورزی مجاور پخش می شود و گسترش کالبدی شهر سرعتی بیش از رشد جمعیت به خود می گیرد. توسعه فضایی کالبدی شتابان و ناموزون شهرهای ایران در چند دهه اخیر، آثار و پیامدهای نامطلوب اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به دنبال آورده است. هزینه های گزاف حمل ونقل و خدمات رسانی شهر، اتلاف انرژی، هدر دادن سرمایه های مادی و اجتماعی در شهر از مهم ترین مشکلات شهرها در بحث توسعه نامطلوب فضایی کالبدی و کم تراکم شهرها به حساب می آیند. هدف از پژوهش حاضر بررسی پدیده پراکنده رویی شهری و سنجش میزان پراکنده رویی شهر ساری است. این پژوهش ازلحاظ هدف، توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ کاربست نتایج، کاربردی می باشد. همچنین ازلحاظ نوع روش، دارای روش شناسی کمی از نوع تحلیل عاملی می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد 16 شاخص مؤثر در پراکنده رویی شهری در شهر ساری به 6 عامل تراکم، دسترسی، تراکم خالص، بی قاعدگی نواحی ساخته شده، فضای فعالیت و قطعات ساختمانی قابل دسته بندی می باشند. همچنین نتایج حاصل از بررسی این عوامل و شاخص پراکنده رویی کل در نواحی شهر ساری نشان داد 60/176 هکتار از مساحت و 18124 نفر از جمعیت از شهر ساری در پهنه پراکنده رویی خیلی کم و همچنین 31/598 هکتار از مساحت و 74540 نفر از جمعیت از شهر ساری در پهنه پراکنده رویی خیلی زیاد قرار دارند.
۱۹.

شناسایی و تبیین پیشران های موثر در زمینه تاب آوری کالبدی (مطالعه موردی: نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری کالبدی آینده نگاری تحلیل میک مک نورآباد ممسنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۳۸۶
تاب آوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. لیکن توجه به مفهوم تاب آوری صرفاً در ابعاد کلان فاقد کارآمدی لازم بوده و شناخت این مفهوم در سطوح خرد می تواند به اجرایی شدن این امر کمک شایان نماید. تاب آوری کالبدی، یکی از ابعاد تأثیرگذار در میزان تاب آوری جوامع است که از طریق آن می توان وضعیت جوامع را ازنظر ویژگی های فیزیکی و جغرافیایی تأثیرگذار در هنگام بروز سانحه ارزیابی کرد. روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در گام نخست مؤلفه های مؤثر تاب آوری کالبدی در شهر نورآباد ممسنی شناسایی و در قالب پرسشنامه دلفی تهیه و تدوین شدند، سپس این شاخص ها به وسیله اعضای پانل دلفی مورد بررسی قرار گرفتند و شاخص هایی که امتیاز لازم را کسب نکرده اند حذف و شاخص های پژوهش تعیین شدند. در گام سوم این شاخص ها به وسیله روش میک مک مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شد. نتایج نشان داد مؤلفه های مؤثر بر تاب آوری کالبدی شهر نورآباد ممسنی در ناحیه1، شامل متغیرهای تراکم ساختمان، تعداد طبقات، کیفیت ابنیه، اسکلت ساختمان، سطح معابر، مساحت قطعات و نوع مصالح است. از جمله ویژگی های این متغیرها تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بسیار بالا است. متغیرها در ناحیه2، شامل تراکم جمعیت، فاصله از گسل، توپوگرافی و عمق سطح ایستایی از جمله متغیرهای مستقل کلیدی به شمار می روند. از جمله ویژگی این متغیرها قدرت تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری بسیار کم است. متغیر اثرگذار در ناحیه3، زمین بایر بوده که بعنوان متغیر مستقل کلیدی به دلیل تأثیرگذاری و تأثیرپذیری کم، در گروه متغیرهای استراتژیک به حساب نمی آیند. شاخص های ناحیه4، شامل سطح اشغال، قدمت بنا، بعد خانوار، فرم قطعات و تأسیسات و تجهیزات شهری که آن ها نیز ازجمله متغیرهای استراتژیک به حساب نمی آیند و بیشتر نتایج  مربوط به اثر بخشی سایر متغیرها می باشند.
۲۰.

تحلیل فضایی پویش فقر شهری و پهنه بندی آن در کلانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل فضایی پویش فقر شهری تحلیل عاملی رشت

تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۹۷
مقدمه: از ویژگی های شهرهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در شهرنشینی است. در این شهرها همواره تعدادی از محلات از کیفیت مطلوب برخوردار بوده و در مقابل سایر نواحی از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. به منظور رفع نابرابری ها لازم است  تا اقدامات اساسی برای شناخت نارسایی ها و کمبودها صورت گیرد. هدف پژوهش: نشان دادن نابرابری و شناسایی لکه های  فقر در مقیاس بلوک های آماریشهر رشت است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی از نوع خود همبستگی فضایی می باشد. روش شناسی تحقیق: روش گردآوری داده ها برای مبانی نظری به صورت اسنادی، کتابخانه ای و  داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر رشت استخراج شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت مرکز استان گیلان است. یافته ها و بحث: محاسبه شاخص های فقر با کمک نرم افزار Excel و تحلیل عاملی با کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته است. برای کاهش تعداد شاخص های مؤثر در میزان فقر و تشکیل ساختار جدید برای آن ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد. همچنین با استفاده از شاخص موران موجود در نرم افزار Geoda، الگوی خود همبستگی فضایی فقر در محدوده مورد مطالعه مشخص شد. نتایج: نشان داد الگوی فضایی فقر در این شهر خوشه ای است. کانون اصلی فقر در نواحی شرقی – شمال شرقی  و  جنوب - جنوب غربی شهر است و پهنه مرفه در ناحیه مرکزی شهر دیده می شود. در مجموع پهنه فقر 61 درصد جمعیت و 34 درصد از مساحت  و پهنه رفاه  10 درصد جمعیت و  23 درصد مساحت شهر  رشت را به خود اختصاص داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان