مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
معادل یابی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تحلیل معادل یابی واژگانی در فرآیند ترجمه از منظر نشانه شناسی می پردازد. در این پژوهش ضمن معرفی و تحلیل چندین صورت ممکن از وضعیتهایی که ممکن است در ترجمه از زبانی به زبان دیگر پدید آید استدلال شده است که مترجم در ترجمه با جایگزینی واژگانی دو زبان مواجه نیست بلکه از منظر نشانه شناسی در ترجمه این تصاویر صوتی دو زبان می باشند که با هم مقابله می گردند. در این فرآیند که به نوعی بازی کشف و جستجو شباهت دارد. مترجم به روش آزمون و خطا آنقدر این فرآیند را ادامه می دهد تا نزدیک ترین تصویر صوتی در زبان مقصد برای تصویر صوتی مربوط در زبان مبدا بیابد. در این پژوهش استدلال شده است که به دلیل انتزاعی بودن این تصاویر صوتی مترجم ناچار است این فرآیند را که با واژه در زبان مبدا آغاز کرده است با واژه در زبان مقصد تمام کند.
تشبیه حرفی در واژه سازی انگلیسی و راههای ترجمه آن به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشیا و ابزارها و پدیده ها در انگلیسی و زبانهایی که از الفبای لاتین و مشتقات آن استفاده می کنند گاهی به دلیل هم شکل بودن دقیق یا تقریبی شان با یکی از حروف الفبا، به آنها تشبیه می شوند و ترکیب جدیدی ساخته می شود. در این مقاله راههای معادل یابی و معادل سازی برای این ترکیبها بررسی شده و در پایان برای آشنای بیشتر با این گونه واژگان فهرستی از آنها همراه با معادلهای معنا یا نقش بنیادشان آمده است.
تمثیل در امثال فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثیل بیان غیرمستقیمی است که اساس آن بر تشبیه بنا می شود؛ بدین ترتیب که فرد برای بیان ذهنیت خویش که معمولاً مفهومی عقلی و نامحسوس است، عینیتی محسوس را برمی گزیند تا ذهنیت خود را به وسیله آن القا کند. در بلاغت قدیم و جدید به تمثیل توجه شده، آن را وسیله ای برای تصویرگری می دانند. از این رو و به استناد کتاب های نقدی و بلاغی جدید و قدیم و با نگاهی به امثال که در اکثر آنها برای نزدیک کردن معنا به ذهن و تأثیر بیشتر در مخاطب از تخیّل و تصویرگری و تمثیل استفاده شده است؛ می توان گفت نه تنها در امثالی که رویکرد تشبیهی دارند؛ بلکه در سایر مثل ها نیز نوعی تمثیل و تصویرگری وجود دارد. به عبارت دیگر میتوان مدّعی شد که تمثیل فقط آن معنای تشبیه یا استعاره تمثیلیه نیست؛ بلکه حتی در امثال کنایی هم میتوان تمثیل یافت. با نگاهی به کتابهای امثال درمی یابیم که مَثَل گاه رویکرد تشبیهی، گاه استعاری و گاه کنایی دارد و حتی گاه حکمتی است، پندآمیز که شیوع در بین مردم باعث شده، آن را در زمره امثال بیاورند.
این مقاله حاصل پژوهشی عمده در جهت معادل یابی امثال فارسی و عربی است. از جمله دستاوردهای این مقاله تحقیقی این است که مبالغه در تمثیل عربی درمقایسه با فارسی بسیار زیاد است و نیز امثال بسیاری در دو زبان کاربرد مشترک دارند؛ اما در قالبهای متفاوتی؛ از جمله مَثَل، مثالک (اگزمپلوم) ( Exemplum ) ، حکایت انسانی و حکایت حیوانی(فابل) ( Fable ) و اسلوب معادله بیان شده است. به عبارت دیگر اگر مثلی در فارسی با مثل دیگری در عربی معادل شد، لزوماً نبایستی از یک نوع باشد.
همچنین علاوه بر انواع محتوای امثال که در کتابها به آن اشاره شده، می توان دو مورد « به تصویر کشیدن صفت » و« مبالغه در یک صفت » را هم به محتوای تمثیل ها افزود
نقدی بر کتاب امثال و حکم دهخدا با تکیه بر معادل یابی امثال عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از معتبرترین منابع ادبیات مردمی فارسی، کتاب امثال و حکم دهخدا با بیش از سی هزار مثل، حکمت، اصطلاحات، کنایات، اخبار و احادیث است که حاصل مطالعات و پژوهش های بی وقفه ی اوست و از پشتکار، قدرت حافظه، استعداد و حضور ذهن وی حکایت دارد. مراجعه به این کتاب هر خواننده ای را شگفت زده می کند. بویزه که در زمانی گردآوری شد که امکانات رایانه ای و راه های مجازی تحقیق و موتورهای جست وجو، وجود نداشت. اما برای خدمت به صاحب این کتاب گران سنگ، جا دارد به رفع نقایص آن، همت گمارد. از جمله این نقص ها، خلط مدخل های امثال از نظر موضوعی، آوردن امثال عربی بدون مرجع و مصدر و عدم تطبیق امثال فارسی و معادل عربی آن هاست. در این مقاله، برآنیم گوشه ای از این مهم را انجام داده، برخی امثال فارسی و معادل های عربی آن ها را مورد مداقه و نقد قرار دهیم. در ضمن، امثال عربی وارد شده در مقاله مستند سازی شده است. علت اصلی که موجب شده دهخدا در انتخاب معادل به خطا رود این است که دهخدا در بسیاری موارد، فقط موضوع امثال را در نظر گرفته و از کاربرد آن ها غفلت نموده است. علل دیگری نیز وجود دارد؛ از جمله: -فقط گوشه ای از داستان مثل را مد نظر قرار داده است؛- در تشخیص موضوع امثال دچار اشتباه شده است؛- فقط بخشی یا کلمه ای از مثل را مد نظر داشته است.
بررسی شیوه های معادل یابی واژگانی در ترجمه متون تبلیغاتی و تجاری از انگلیسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت رسانه ها و ابزار های ارتباطی در عصر حاضر، تبلیغات نیز جنبه های بین المللی پیدا کرده است. موفقیت یک محصول در سطح جهانی نشان دهنده کاربرد درست و مناسب فنون تبلیغاتی است. اما انتقال درست مفاهیم تنها با استفاده از آخرین روش های پیشرفته تبلیغاتی میسر نمی شود، بلکه وجود مترجمی ماهر، که با زبان و فرهنگ ملت ها آشنا باشد، بسیار حائز اهمیت است. مترجم مانند پلی است میان تبلیغ کننده و مصرف کننده. هرچه مهارت و دانش مترجم پیرامون زبان و فرهنگ مبدأ و مقصد بیشتر باشد، ارتباطی منسجم تر و نزدیک تر بین دو سوی این پل برقرار می شود. تحقیق حاضر به بررسی نمونه هایی از ترجمه متون تجاری و تبلیغاتی از دیدگاه شیوه معادل یابی می پردازد. نتایج بررسی حاکی از وجود روش های مختلف معادل یابی بود که در این میان پس از معادل های پویا، حرف نویسی، یعنی برگردان عین واژه خارجی با حروف فارسی، بیشترین فراوانی را دارا بود. انواع دیگری از معادل یابی نظیر وامگیری و گرته-برداری و همچنین ترجمه های ترکیبی در رتبه های بعدی قرار داشتند. بر این اساس، به نظر میرسد تمایل مترجمان به کاربرد حرف نویسی واژه های خارجی بدون برگردان آنها و نیز وامگیری نامحدود نشان از تمایل ایشان به حفظ عناصر فرهنگی و رنگ و بوی خارجی متن و بیان اصالت محصول جهت تأثیرگذاری بیشتر بر مشتریان باشد. این امر لزوم توجه و چاره اندیشی بیشتر نهادهای مسؤول، به ویژه فرهنگستان زبان و ادب فارسی را نشان می دهد
چالش های معادل یابی اصطلاحات«ساختار» و «ساختارگرایی» در قاموس های لغوی و پژوهش های نوین عربی
حوزه های تخصصی:
اصطلاحات «ساختار: Structure» و «ساختارگرایی: Structuralism» از جمله اصطلاحاتی هستند که در آثار معجم نویسان، ناقدان و زبانشناسان عربی، حجم وسیعی از معادل های واژگانی را به خود اختصاص داد ه اند که رایج ترین آنها: «البنیویة، البنییة، البنائیّة، البنویّة، البنیانیّة، الهیکلیّة، الترکیبیّة و...» است. این نوع چالش های ترجمه های در زبان عربی به دلایلی چون «برداشت متفاوت ناقدان و زبانشناسان عربی از مفاهیم نوین نقد غربی، عدم آگاهی نویسندگان از کار های علمی یکدیگر و تعصّبات نژادی و زبانی به وجود آمده است، چالش برانگیزترین معادل های این اصطلاحات در زبان عربی واژه های «البنییّة» و «البنیویة» است، نویسندگان و معجم نویسانی که این دو اصطلاح را در آثارشان به کار برد ه اند، بر اساس دو اصل دستور زبان عربی «البنییّة» و یا نظریّة رواج غلط مشهور (البنیویة) به این کار اقدام کرد ه اند. در این جستار برآنیم تا پس از واکاوی این اصطلاحات در معجم ها، آثار نقدی، پژوهش های زبانشناسی و دستور زبان عربی صحّت و سقم هر کدام را مورد بررسی قرار دهیم و مشخّص کنیم که این معادل یابی های آشفته بر چه مبنایی شکل گرفته است.
از تعدیل تا معادل یابی
حوزه های تخصصی:
معادل یابی واژگانی یک فعّالیّت ذهنی است که در لایه های مختلف ذهن صورت می گیرد. معادل یابی و ترجمه در سطح اوّلین لایة ذهن، کارمترجم نوآموزی است که هنوز در کار ترجمه تجربه ای نیندوخته است و تحت تأثیر ترجمة متون کهن یاد گرفته که معنای هر کلمه را زیر آن کلمه بنویسد و هراس دارد که معنای کلمه را به دقّت وارسی کند و مترادف هایی را که به ذهنش می رسد، در متن ترجمه بیاورد. این مقاله در پی آن است تا راهکارهایی را برای روان و شیوا کردن متن ترجمه در عین صحّت و دقّت آن به دست دهد، به طوری که پیچیدگی ها و ناآشنایی ها و ابهام های به وجود آمده در نثر ترجمه را بزداید و خوانندة ترجمه همان لذّت را از خواندن متن ترجمه ببرد که خوانندة متن اصلی از آن می برد. از مهم ترین این راهکارها می توان به تبدیل ساختار اسمی به فعلی و برعکس، تبدیل فعل به قید، ترکیب وصفی به اضافی، جز به کُل و برعکس، مثبت به منفی و بیان ساده به تصویری و تصویری به تصویری و... اشاره کرد.هدف از شیوه های معادل یابی ارایه شده در این مقاله آن است که سلطه و سیطرة متن اصلی بر خواننده تا حدّ ممکن کم شود.
مطالعة تطبیقی ترجمه های تصاویر کنایی دنیا در خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های کنونی ترجمه، برگرداندن عبارت های کنایی زبان مبدأ به زبان مقصد است. در حوزة مهارت های زبانی، نقش بی بدیل آرایه های ادبی، به ویژه تصاویر خیال انگیزی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز و نیز اهمیّت این صنعت پردازی ها در تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، بر کسی پوشیده نیست. با این حال، مسئلة ترجمة عبارت هایی که معنای ضمنی دارند، نیازمند توجّه و عنایت ویژه ای است. امروزه مترجم در رویارویی با چالش های پیش رو، نیازمند تسلّط کامل بر هر دو زبان مبدأ و مقصد در ترجمه می باشد. خطبه های نهج البلاغه نمونة کاملی از بهترین تعابیر ادبی و تصویرپردازی های هنری هستند که در این جستار به واکاوی پنج ترجمة فارسی معروف نهج البلاغه پرداخته ایم که این ترجمه ها عبارتند از: ترجمة مرحوم دشتی، آیتی، مکارم شیرازی، شهیدی و فیض الإسلام. در این مقاله، پس از آشنایی مختصر با مفاهیم کنایه و دیدگاه های ترجمه، به روش های مختلف ترجمة عبارت های کنایی می پردازیم و آنها را مورد مقایسه قرار می دهیم، سپس به بررسی تطبیقی ترجمة کنایه های «دنیا» بر اساس ترجمه های مذکور می پردازیم. نتایج نشان می دهد که به طور مطلق نمی توان یک ترجمه را بر بقیّه ترجیح داد، بلکه به صورت موردی می توان تا حدّی به علّت برتری ترجمة عبارت های کنایی برخی ترجمه ها نسبت به دیگر ترجمه ها دست یافت، امّا اجمالاً می توان گفت که مترجمان در ترجمة جمله های کنایه از صفت، به دلیل امکانات زبانی خاصّ زبان مقصد، بیشتر به ترجمة معنایی و تحت اللّفظی گرایش داشته اند و در ترجمة واژه های کنایه از موصوف نیز اغلب به ترجمة تحت اللّفظی روی آورده اند و به این وسیله، معادل مناسب و گویا را انتخاب کرده اند و در برخی موارد، به علّت عدم توجّه به ساختار نحوی و بلاغی جمله، ترجمة نسبتاً ضعیفی ارائه کرده اند.
کارکرد نشانه های تأکید در زبان عربی معاصر و معادل یابی آن در زبان فارسی (با تکیّه بر ترجمه ی کتاب الأیّام طه حسین و مقدّمة للشِّعر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان مجموعه ای از نشانه هاست که برای پیام رسانی به کار می رود. برای آنکه این پیام ها میان فرستنده و گیرنده به راحتی انتقال یابد، گاهی با نشانه هایی همراه می گردد تا گیرنده همان پیامی را دریابد که مورد نظر فرستنده است. یکی از این نشانه ها در زبان عربی و فارسی، «تأکید یا توکید» نامید می شود و بر اساس نقش های ششگانه ای که یاکوبسن (Jakobsen) برای ارتباط کلامی بیان می کند، خود را بیشتر در نقش ترغیبی و ارجاعی زبان نشان می دهد. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد زبانشناختی، می کوشد ضمن ارائة کارکرد نشانه های تأکید در سه قسمت «ابزار»، «حرف» و «اسلوب» به بررسی کاربرد و نقش آن در زبان امروزین عربی بپردازد و معادل های آن را در فارسی واکاوی کند. به همین منظور، دو کتاب «الأیّام» اثر طه حسین و «مقدّمة للشّعر العربی» اثر «أدونیس» و ترجمة آن دو را مورد بررسی قرار می دهد. این دو، از نویسندگان و ادیبان مطرح دورة معاصر هستند و نثر آنان به عنوان نثر معیار مورد قبول همة صاحب نظران است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که ابزارهای تأکید، کارکرد تأکیدی خود را در زبان امروزین عربی از دست داده اند و تنها برای تقویت و استحکام بافت کلام به کار می روند. لذا در زبان فارسی نباید برای آنها معادلی در نظر گرفت. نقش تأکیدی برخی از حروف تأکید نیز مانند «قَدْ» کمرنگ شده است و تنها در تعیین نوع فعل نقش آفرینی می کنند. دستة دیگر از آنها نیز در متون معاصر کاربرد بسیار کمی دارند؛ مانند:«ن» تأکید. ولی اسلوب های تأکید همچنان نقش تأکیدی خود را ایفا می کنند و به راحتی در زبان فارسی معادل یابی می شوند.
ریشه یابی ماده «لبس» و نقش آن در فرآیند معادل یابی در ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از گذشته های دور تاکنون، بارها به زبان های بسیار متنوعی ترجمه شده و از همین طریق، فرصت انتقال تعالیم والایش به مردمانی با فرهنگ های مختلف را پیدا کرده است. تمامی این تلاش ها موجب گشت که افزون بر نفس ترجمه، آثاری در مسائل نظری و کاربردیِ ترجمه قرآن نیز تدوین گشته و اصول، مبانی و روش شناسی آن مورد بحث قرار گیرد. مطالعه حاضر، در ادامه ی همین کوشش ها تلاش دارد «ریشه یابی واژگان» را به عنوان روش کارآمدی برای معادل یابی معرفی کرده و به کاربست آن در ماده ی قرآنیِ «لبس» بپردازد. عالمان مسلمان در آثار تفسیری و زبان شناختی خود، تحلیل های گوناگون و احیاناً متناقضی درباره معنای این ماده ارائه کرده اند که در ترجمه های قرآن کریم نیز بازتاب یافته است. این پژوهش توانست با کاربرد روش ریشه شناسی واژگان، برای نخستین بار به پیجویی ماده «لبس» در شاخه های مختلف زبان سامی پرداخته، قدیم ترین معنای این ریشه سامی را بازجسته و به مطالعه ی روند تحول معنایی آن تا عصر نزول قرآن اقدام نماید. سر آخر، این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی، میزان موفقیت ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم در ارائه ی معادل هایی از این ماده را مورد ارزیابی قرار داده و نقاط قوت و ضعف هر یک را به بحث گذارده است.
بررسی فرایندهای واژه گزینی اصطلاح ها و واژگان تخصصی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از آنجا که واژگان تخصصی حوزه های مختلف دانش ابزار انتقال مفاهیم آن حوزه به شمار می روند، انتخاب آن ها بایستی بر اساس اصول و ضوابط واژه گزینی مناسب باشد. به همین دلیل معادل یابی از حساسیت خاصی برخوردار است. بدیهی است با انتخاب درست واژگان تخصصی، به نشر دانش و تبدیل زبان فارسی به زبان بومی علم نیز کمک می شود. پژوهش حاضر در راستای پاسخگویی به این نیاز مهم، در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی انجام شده است.
روش: این پژوهش توصیفی است و به روش تحلیل محتوا انجام شده است. بدین منظور ۱۵۱۰ واژه تخصصی فارسی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی به صورت مقابله ای با معادل های انگلیسی خود مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که فرایندهای واژه گزینی زبان فارسی در این حوزه را گروه نحوی با ۲۱/۷۷ درصد، واژه سازی با ۱۴/۱۸درصد، وام گیری با ۹۸/۲ درصد و بالاخره هم پایگی با ۵۸/۱ درصد تشکیل می دهد و اختصارسازی سهم اندکی در واژه سازی فارسی دارد. همچنین مشاهده گردید که حشو در معادل یابی، عدم توجه به هسته و وابسته واژگانی، عدم توجه به خوشه واژگانی، گرده برداری افراطی، و ... از عمده ایرادهای صرفی و معنایی در فرایند واژه سازی فارسی در این حوزه می باشند.
ترجمة متون علوماجتماعی: مشکلات و راهحلها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشور ما، توجه کمی به ترجمه متون علمی، به ویژه متون علوم اجتماعی شده است و اکثر محققان و دانشگاهیان ترجمه پژوه و زبان شناس ما توجه خود را به متون ادبی معطوف کرده اند.البته،باید گفت که نظریه پردازان ترجمه نیز زیاد به متون علمی نپرداخته اند و تمرکز اصلی شان متون ادبی بوده است. ترجمة متون علمی مشکلات خاص خود را دارد و هرکسی قادر نیست که وارد عرصة ترجمة متون علمی، به خصوص متون علوم اجتماعی، شود. با توجه به این مسئله، هدف تحقیق حاضر این است که برای ترجمة متون علوم اجتماعی راهکارهایی برگرفته از آرای نظریه پردازان رشتة مطالعات ترجمه ونیز مترجمان فعال در زمینة علوم اجتماعی ارائه دهد. برای این منظور، به مواردی همچون تمایز میان متون ادبی و علمی و فرآیند معادل یابی در ترجمة متون علوم اجتماعی اشاره می کنیم و درخلال این موارد به مشکلات ترجمة این نوع متون می پردازیم. تحقیق پژوهش توصیفی تحلیلی استوامید است که این مقاله بتواند توجه ما را به ترجمة متون علمی بیشتر کند و برای دانشجویان رشتة علوم اجتماعی و افراد علاقه مند به ترجمة متون علوم اجتماعی و علمی مفید باشد.
دین پژوهی ایرانی و مشکل معادل گزینی: پیشنهاد معادل هایی پارسی برای چند اصطلاح کلیدی
حوزه های تخصصی:
هر علمی مجموعه اصطلاحات تخصصی دارد که کاربرد درست آنها موجب انتقال آسان تر و سریع تر مفاهیم پیچیده می شود. در حوزه دین پژوهی به نظر می رسد تا کنون تاش قابل توجهی برای گزینش معادل های دقیق و مبتنی بر اصول علمی در برابر اصطلاحات تخصصی رایج در متون غربی انجام نشده است. نویسنده در نوشتار حاضر می کوشد معادل های پارسی جدیدی برای شش اصطاح پرکاربرد انگلیسی در متون تخصصی مربوط به دین پژوهی پیشنهاد کند. وی در راستای این هدف، ابتدا توضیحاتی درباره تعریف و کاربردهای هر اصطاح در زبان انگلیسی و معادل هایی که پیش از این برای آنها به کار رفته، بیان میکند. سپس، معادل پیشنهادی خود را با ذکر ادله و شواهد ارائه می نماید. نویسنده در نوشتار پیش رو، معادل های «کراسه « ،» بایبل « ،» ربنی « ،» راست پندارانه « ،» دگراندیشانه »، و «مسیهودی » را به ترتیب برای اصطلاحات Scripture, Bible, Rabbinic, Orthodox, Heterodox, Jew ish-Christianity پیشنهاد داده است.
درآمدی بر ترجمه ساخت های کنایی در صحیفه سجّادیّه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
105 - 131
حوزه های تخصصی:
ترجمه به مثابه فرآیندی هدفمند جهت رفع موانع زبانی و فرهنگی است و در پیام رسانی متون اهمیت دارد، لذا ارائه ترجمه ای همسنگ متون موثق دینی جهت انتقال مفاهیم والای آن، ضرورت می یابد. در صحیفه سجادیه، تعابیر کنایی فراوانی است که مترجمان در معادل یابی و ترجمه صحیح آن با چالش هایی رو به رو هستند. غایت نوشتار حاضر ترجمه ساخت های کنایی صحیفه سجّادیّه در ترجمه ی فارسی سه تن از مترجمان معاصر (ارفع، بلاغی و سجّادی) می باشد. بدین منظور با روش توصیفی- تحلیلی فرآیند ترجمه و معادل یابی کنایی در صحیفه مورد بررسی قرار گرفته است. مترجمان در ساختهای کنایه از صفت، اغلب به ترجمه کنایی و معنایی روی آورده اند و در ساختهای کنایه از موصوف، بیشتر به ترجمه تحت اللفظی و معنایی گرایش داشته؛ در کنایه از نسبت نیز به ترجمه تحت اللفظی پرداخته اند، امّا در برخی موارد به علّت عدم توجّه به معادل یابی ، مفهوم و ساختار نحوی و بلاغی نتوانسته اند معنای مناسب را ارائه دهند.
صفت های فعلی زبان روسی در آینه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن است تا با بررسی صفت فعلی در ساختار جملات روسی و ترجمه های موجود، راهکارهایی برای معادل یابی دقیق این مقوله دستوری، به زبان فارسی ارائه شود. در این جستار که با استفاده از شیوه تحقیق مقابله ای و آنالیز مثال ها و ترجمه ها انجام شده است، با هدف آزمودن این فرضیه که نقش نحوی صفت فعلی زبان روسی در معادل یابی درست این مقوله دستوری در زبان فارسی می تواند مؤثر باشد، 90 جمله دارای صفت فعلی به طور تصادفی از ترجمه های آثاری نظیر آشیانه اشراف ایوان تورگنف، جنگ و صلح لف تولستوی و بازرس نیکولای گوگول انتخاب شده است و معادل هایی که برای صفت فعلی در زبان فارسی در نظر گرفته شده اند، با رویکرد نقش محور بررسی شده اند. پرسش اصلی تحقیق این است: آیا صفات فعلی می توانند یک واحد حداقلی برای ترجمه در متن مبدأ باشند و با واحدهای مستقل زبانی در زبان فارسی معادل یابی شوند؟ آیا ترجمه های ارائه شده مفهوم دقیق صفت های فعلی زبان روسی را منعکس می کنند؟ راه حل چیست؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که در ترجمه های موجود رویه یکسانی برای معادل یابی این مقوله دستوری اتخاذ نشده است و معادل ها دارای دقت کافی نیستند. بنابراین، پیشنهاد پژوهش حاضر می تواند برای معادل یابی دقیق صفات فعلی در زبان روسی به منزله یک واحد ترجم ه، کار آمد باشد. از دستاوردهای پژوهش حاضر می توان در ترجمه های ماشینی و الکترونیکی استفاده کرد.
چالش های فرهنگی- اجتماعی ترجمه معکوس با توجه ویژه به متون اسلامی با استناد به ترجمه آلمانی تعالیم اسلام اثر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و داستان هایی از زندگانی چهارده معصوم اثر مهدی آذر یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همگام بارشد تبادلاتاجتماعی،فرهنگیومذهبی درسراسرجهان درعصرحاضر،ترجمه متون اسلامی به زبان آلمانی نیزدرایران نیزفزونی یافت.آنچه دراین میان،مترجمانرا گرفتارچالشها ودشواریهای گاه حلنشده قرار میدهد،حساسیت ویژهای است که او را وامی داردترجمه متون اسلامی رابادرنظرگرفتن قالب ومحتوا درست وباظرافت به مخاطب انتقال دهد؛زیرااشتباه درترجمه این متون،سهلانگاری وعدم احساس مسئولیت اورابه مفاهیم دینی بهذهن متبادرمیکند.این پژوهش میکوشدتاباتبیین اهمیت برگردان منطبق بااصلِ متون اسلامی بهزبان آلمانی،مشکلات کلی ترجمه رانخست به طورنظری وتحقیق کتابخانهای به منظور جمعآوری اطلاعات کافی ازمنابع موجود بررسی کرده وسپس باتوجه ویژه به ترجمه متون اسلامی ازفارسی به آلمانی به بررسی ترجمه کتاب«تعالیم اسلام»اثرعلامه طباطبایی و«داستان هایی اززندگانی چهارده معصوم»اثرمهدی آذر یزدی پرداخته شود.این دواثر به دلیل فراوانی واژگان اسلامی،نویسندگان برجسته اسلامی وترجمه این آثارتوسط هلاکمالیان ازمشهورترین مترجمان متون اسلامی درایران انتخاب شده اند.از ترجمه ایندواثر چنین استنباط می شود که ریشه اصلی مشکلاتترجمه متون اسلامی درکنارمشکلات فرهنگیوزبانی،عدم جستجوی ریشه ای واژگان درادیان اسلامومسیحیت است.این جستاربه دنبال ارائه پیشنهادهاوراهکارهایی برای چگونگی ترجمه متون اسلامی برای مخاطب آلمانی زبان است.
بررسی تطابق اصطلاحات زبان، گویش و لهجه در زبان های فارسی و روسی ونمونه هایی از نزدیکی زبان روسی با گویش ها و لهجه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
470 - 483
حوزه های تخصصی:
گویشها و لهجه ها در بسیاری از زبانها وجود داشته و علاوه بر تنوع بخشی به هر زبانی در بر دارنده مفاهیم و نکات بسیاری در مورد آن زبان و حتی نزدیکی به زبانهای دیگر می باشند. مسئله اصلی این پژوهش، در اصل یافتن انطباق مناسب بین چند اصطلاح رایج زبانشناسی در حوزه گویشها و لهجه ها بین دو زبان روسی و فارسی، بر اساس نظریات زبانشناسان هر دو زبان می باشد. در راستای طرح این مسئله، سعی می شود تا ویژگیهایی از گویشها و لهجه های دو زبان بررسی شده و در صورت امکان، طبقه بندی آنها و نیز مقایسه آنها با یکدیگر صورت پذیرد. هدف اصلی پژوهش بازگشایی مفاهیم موجود در قالب هر یک از اصطلاحات مطرح شده از نظر زبانشناسان مطرح هریک از دو زبان برای معادلیابی صحیح و در ادامه پایه ریزی طرح تحقیق در زمینه گویش و لهجه شناسی می باشد. روش تحقیق به صورت بررسی مفهوم اصطلاحات در آراء و نظرات زبانشناسان به صورت جزء به جزء به همراه تجزیه و تحلیل و در انتها نتیجه گیری در مورد این نظریات و انتخابی مناسب و تطبیق اصولی آنها در زبان دیگر در بخش اول بوده و در بخش دوم سعی در ارائه ویژگیهای گویش ها و زبانها می باشد. در قسمت نتیجه گیری، بعد از ارائه تعاریف و معادلهای مناسب، به اهمیت بررسی گویشها و لهجه ها برای درک نزدیکی بیشتر بین دو زبان بخصوص در زمینه هایی مثل آموزش زبان اشاره می گردد.
بررسی ضرب المثل های عربی خوزستان
حوزه های تخصصی:
زبان عربی محلی مردم خوزستان مانند همه زبان های دیگر در گویش یا لهجه محلی، دارای ویژگی هایی است که نمونه ای از آن، ضرب المثل هایی است که میان مردم متداول هستند، هر کدام از آن ها دارای دنیایی از ذوق و اندیشه و حسن تعبیر در ادای مقصود است و معادل هایی در زبان فارسی دارند. از نظر مضمونی در امثال فارسی و عربی شباهت های بسیاری وجود دارد. هدف از این تحقیق گردآوری و بررسی ضرب المثل های عربی خوزستان می باشد که به علت بار تجربی جوشانی که دارند می توانند ارزنده باشند و به مطالعات اجتماعی و مردم شناسی کمک کنند. محور اساسی این پژوهش بر پایه ضرب المثل های عربی خوزستان استوار است؛ هم چنین مقایسه ض رب المثل های مشترک در زبان ع ربی و ف ارسی و معادل یابی برای آن ها در زبان فارسی. در مورد بررسی و مقایسه ضرب المثل های عربی خوزستان با فارسی و تأثیر آن ها بر یکدیگر تاکنون پژوهش درخور توجهی صورت نگرفته است. در این پژوهش تا جائی که امکان پذیر بوده، امثال به صورت میدانی جمع آوری شده اند و مرحله بعدی تحقیق و پژوهش در فضای کتابخانه انجام گرفته و از منابع مکتوب استفاده شده است. با وجود گنجینه پربار فرهنگ عوام، به ویژه امثال و حکم، در این منطقه، کار اساسی در این زمینه صورت نگرفته است و کتاب هایی که در زمینه امثال و حکم عربی خوزستان منتشر شده اند، از چهار و پنج کتاب تجاوز نمی کنند.
جستاری در فرایند معادل یابی ساختارهای قسم در ترجمه قرآن
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از قسم از دیرباز در میان مردم رواج فراوانی داشته و آن را در مواقع ضروری به کار می بندند. این ساختار در قرآن کاربرد فراوانی دارد و در آغاز و میانه سوره ها آمده است. به دلیل تنوع ساختارهای قسم در قرآن، پژوهشگران و مترجمان اهتمام ویژه ای به انواع و کارکردهای آن داشته اند. پژوهش حاضر ضمن بهره گیری از تفاسیر مختلف، معادل یابی ساختارهای قسم سوره های قلم، حاقه، مدَّثر، مرسلات، تین و یس را با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد انتقادی در ترجمه های آقایان فیض الاسلام، مشکینی، خرمشاهی، رضایی اصفهانی و معزی نقد و بررسی نموده است. برآیند پژوهش نشان می دهد که معزی ترجمه ای تحت لفظی از آیات ارائه داده و ساختارهایی نظیر «فَلَا أُقْسِمُ» را به صورت منفی ترجمه نموده که از منظر مفسرین قول ضعیف است. او از افزوده سازی و تصریح مراجع ضمایر پرهیز نموده و این رویکرد گاه باعث ابهام ترجمه او شده است. فیض الاسلام و رضایی اصفهانی به عنوان نماینده سبک های آزاد و وفادار ترجمه دقیق تری از ساختارهای قسم ارائه نموده اند و بهتر از سایر مترجمان، تأکیدهای اسلوب قسم نظیر «اِنّ و ل َ» را معادل یابی کرده و به مرجع ضمایر تصریح نموده و تناسب بین قسم ها را رعایت کرده اند. مشکینی و خرّمشاهی نیز درمجموع نسبت به فیض الاسلام، رضایی اصفهانی و معزّی ترجمه ای بینابین ارائه نموده اند.
شیوه معنایابی واژگان قرآنی و نقد ترجمه های فارسی معاصر (مطالعه موردی: واژه شری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مفردات پژوهی» قرآنی به عنوان یکی از مسائل بسیار مهم، همواره مورد اهتمام قرآن پژوهان بوده است. از آنجا که «روشی» مناسب در تبیین این مسأله وجود ندارد، غالباً معادل پژوهی با چالش هایی از جمله عدم دقت در معنایابی، ناقص بودن مفهوم و... روبه رو بوده است؛ از این رو، ارائه روش منسجم، کامل و منطقی برای این امر ضروری است. مقاله حاضر با هدف ارائه این نوع از الگو، ابتدا روشی جامع و کامل را اظهار داشته، سپس با روش تحلیلی– توصیفی و بهره گیری از همین روش به واکاوی معنای واژگان برگرفته از ماده «شری» به عنوان یکی از کلمات معرکه الآراء پرداخته، آن گاه برگردان های فارسی معاصر قرآن (آیتی، الهی قمشه ای، رضایی، شعرانی، صفارزاده، صفوی، فولادوند، فیض الإسلام، مشکینی، مصباح زاده، معزی و مکارم ) را از جهت پایبندی دقیق آن ها در آیات مشتمل بر این کاربرد، کاوش کرده است. برآیند پژوهش حاضر این شد که معنای اصلی این کلمه «مبادله» است که با توجه به سیاق آیه در معنای «دادن» یا «گرفتن» به کار رفته است؛ امری که در برگردان مترجمان نامبرده عمدتاً نارسا است. با این همه، «آیتی، الهی قمشه ای، شعرانی و فیض الإسلام» در پاره ای از آیات با عباراتی مشابه به این معنا اشاره داشته اند.