مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سقف شیشه ای
حوزه های تخصصی:
به رغم حضور موثر بانوان در مقاطع تحصیلی عالی و احراز شایستگیهای عمومی، متاسفانه هنوز تعداد زنانی که توانسته اند در سطوح عالی مدیریتی منصوب شوند، بسیار اندک است؛ یعنی میزان ارتقای زنان به سطوح عالی مدیریت با پیشرفت تحصیلی و تجربیات حرفه ای آنان همخوانی ندارد. بنابراین وجود نوعی مانع نامریی به نام سقف شیشه ای بسیار بارز است. این پژوهش سعی بر شناسایی عوامل موثر بر ایجاد سقف شیشه ای در سازمان، ارایه راهکارهایی مبنی بر کاهش و از بین بردن آن دارد. در این امتداد، تسلط دیرینه مردان بر ساختارهای اداری به مثابه مهمترین عامل در ایجاد سقف شیشه ای و نیز سایر عوامل موثر همانند رواج فرهنگ و زبان مردانه در سازمان به مثابه سایر عوامل موثر بر توسعه قدرت مردان در سازمانها مدنظر قرار گرفته است.
این تحقیق با اتخاذ ماهیتی توصیفی پیمایشی از طریق تحلیل همبستگی به بررسی شاخصهای موثر بر شکل گیری سقف شیشه ای در سازمانها می پردازد. جامعه آماری از میان بانوان شاغل در سازمان توسعه برق (وابسته به مجموعه توانیر) در نظر گرفته شد، سپس بر حسب تحلیلهای آماری نمونه مناسبی از آنها انتخاب شد. در نهایت با استفاده از پرسشنامه های ساختارمند نسبت به اخذ دیدگاه افراد اقدام شد. نتایج حاصل نشان می دهد که میان تسلط دیرینه مردان بر ساختار اداری، رواج فرهنگ مرد سالاری در سازمان، افزایش قدرت مردان در سازمان و ایجاد سقف شیشه ای در آن رابطه مستقیم وجود دارد. سقف شیشه ای مانعی است که زنان با آن روبرو می شوند و از پیشرفت آنان در محیطهای کاری جلوگیری می شود (Emerald group,2006:19).
ارایه و تبیین مدلی برای بررسی روابط علی بین خودپنداری زنان، ادراک موانع سقف شیشه ای و سقف شیشه ای
حوزه های تخصصی:
استفاده از منابع انسانی در جوامع توسعه یافته یکی از عوامل کلیدی دستیابی به توسعه پایدار محسوب می شود. زنان نیمی از جمعیت فعال هر کشور را تشکیل می دهند و میزان حضور انها در اداره اجتماع، یکی از معیارهای مهم توسعه یافتگی است. در کشور ما علی رغم اینکه قانون اساسی بر مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود تاکید داشته و تبعیضی بین زن و مرد قایل نشده است و با وجود انکه شاهد اشتیاق زنان برای حضور پررنگ تر در عرصه های سیاستگزاری مشاهده می شود، اما متاسفانه میزان حضور زنان در رده های مدیریتی، اعم از خرد یا کلان بسیار ناچیز است و زنان در استفاده از فرصتهای استخدامی و دستیابی به سطوح بالاتر از شانس مساوی با مردان برخوردار نیستند. این پدیده که «سقف شیشه ای» نامیده می شود، از عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی، روان شناختی یا سیاسی ناشی می شود. در این مقاله عامل روان شناختی «خودپنداری» مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که هرچه میزان خودپنداری زنان بیشتر باشد، ادراک وجود سقف شیشه ای کمتر خواهد بود.
شناسایی و رتبه بندی عامل های موثر در گماشته نشدن زنان به پست های مدیریتی در سازمان های دولتی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمار اندکی از زنان به پست های مدیریتی بخش دولتی ایران گماشته شده اند و شمار آنان در پست های مدیریتی سطح بالا کم تر است. فراهم سازی راه بردهای مناسب برای رفع این کاستی و افزایش شمار زنان در پست های مدیریتی بخش دولتی، در گروه شناسایی عامل های پدید آورنده این وضع (عامل های پدید آورنده سقف شیشه ای) است که این کار با بررسی پیشینه پژوهش شدنی است. در این نوشتار، با بررسی پیشینه پژوهش، عامل های پدید آورنده سقف شیشه ای شناسایی می شود. سپس با بهره گیری از دیدگاه های کارشناسان و روش دلفی، این عامل ها در یک نمودار درختی با چهار بعد و بیست و هفت عامل رسم و با روش های آماری و شیوه های تصمیم گیری چند معیاره رتبه بندی شد. نتایج نشان داد که عامل های فرهنگی و اجتماعی بیش ترین تاثیر را در گماشته نشدن زنان به پست های مدیریتی دارند.
رسانه و سقف شیشه ای: تبیین نقش تلویزیون در ارتقاء زنان به سطوح مدیریتی جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود رشد چشمگیر حضور زنان در محیط های کار، میزان پیشرفت آن ها در مشاغل مدیریتی متناسب با تعداد آن ها در سازمان ها نیست و این در حالی است که هیچ گونه شواهد منطقی در خصوص عدم توانایی مدیریتی زنان به چشم نمیخورد، بلکه آنان با مسایلی نظیر تبعیض شغلی و نگرش های غلط و محدود کننده در جامعه مواجهند که حرکتشان را به سمت مشاغل مدیریتی با مشکلات فراوانی مواجه میسازد. هدف این مقاله تبیین نقش رسانه های جمعی در ارتقاء زنان به سطوح مدیریتی است که بدین منظور به بررسی ارتباط میان سازگاری برنامه های تلویزیون از ابعاد شناختی، هنجاری، تنظیمی و شکلی با موضوع رشد زنان از یکسو و ارتقاء آنان به سطوح مدیریتی از سوی دیگر پرداخته شده است.این کار از طریق پرسشنامه ای که روایی آن مورد تأیید قرار گرفنه و پایایی آن 84 درصد برآورد شده بود، در قالب یک پژوهش پیمایشی در سطح استادان رشته های مدیریت و ارتباطات دانشگاه های دولتی سطح تهران انجام گرفت. بر اساس یافته های پژوهش و در سطح اطمینان 95 درصد میزان اثر معناداری برنامه های تلویزیونی بر ارتقاء زنان در جامعه 42 درصد به دست آمد که بیانگر این است که حدود 42 درصد تغییرات در ارتقاء زنان در جامعه مربوط به تلویزیون بوده و 58 درصد بقیه به عوامل دیگری مربوط میشود.
پدیده صخره شیشه ای: بررسی تجربه ها و چالش های زنان در پست های رهبری سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج پژوهش های اخیر نشان می دهد زنان با مانع نامرئی دیگری، فراتر از سقف شیشه ای مواجه می شوند که به «صخرة شیشه ای» معروف شده است. صخرة شیشه ای در برگیرندة همة حواشی انتصاب زنان به مشاغل مدیریتی متزلزل (ناامن) و چالشی است. در پژوهش حاضر، این پدیده و مؤلفه های مؤثر در آن، و پیامدهایش در ایران با به کارگیری روش تحقیق کیفی،از نوع نظریة داده بنیاد بررسی می شود. یافته ها نشان می دهد زنان مدیر در کشور ایران نیز با پدیدة صخرة شیشه ای مواجه اند. با به کارگیری داده های حاصل از مصاحبه، مدل صخرة شیشه ای طراحی شد، که در آن عوامل مسبب و تقویت کنندة صخرة شیشه ای تبیین شده است. این عوامل عبارت اند از ویژگی های زنان در رهبری، طرفداری درون گروهی مردان، عدم تمایل زنان برای ورود به شبکه های مردانة سازمان، فقدان شبکه های حمایتی برای زنان، عوامل سازمانی و عوامل فرهنگی. همچنین، مدل نشان می دهد صخرة شیشه ای به ناکارآمدی زنان در مشاغل مدیریتی منجر شده است که خود، پیامدهای فردی و سازمانی در پی دارد.
بررسی نقش سقف شیشه ای بر کاهش عدالت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
استفاده از منابع انسانی در جوامع توسعه یافته یکی از عوامل کلیدی دستیابی به توسعه پایدار محسوب می شود. این در حالی است که وضعیت عمومی سازمان ها هنوز از باقی ماندن زنان در رده های پایین مدیریتی و اثر سقف شیشه ای حکایت دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سقف شیشه ای بر کاهش عدالت سازمانی ادراک شده انجام شد. در این مطالعه با استفاده از روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 83 نفر از کارکنان زن دانشگاه ارومیه به طور تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده است. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه های سقف شیشه ای و عدالت سازمانی بودند. داده های پژوهش پس از جمع آوری بر اساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سقف شیشه ای و کاهش عدالت سازمانی ادراک شده و ابعاد آن (عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت تعاملی) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 29% از واریانس کاهش عدالت سازمانی ادراک شده به وسیلِه سقف شیشه ای تبیین پذیر است. همچنین نتایج نشان داد که از بین ابعاد عدالت سازمانی، درصد بالایی از تغییرات واریانس عدالت رویه ای (58/0)، توسط سقف شیشه ای قابل تبیین و پیش بینی است.
بررسی رابطه بین باور به سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی کارکنان زن در شهرداری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه بین باور به سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی کارکنان زن در شهرداری شیراز است. روش این تحقیق، از منظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و طرح تحقیق به صورت توصیفی- همبستگی به شیوه پیمایشی است، جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان زن در شهرداری شیراز با تعداد 600 نفر کارمند می باشد که جهت برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد، که 229 نفر مناسب این تحقیق بودند. از نرم افزار Spss استفاده گردید که ابتدا مشخصات توصیفی متغیرهای تحقیق نظیر درصد فراوانی کمینه- بیشینه بدست آمد. پس از ارائه ماتریس همبستگی از روش رگرسیون چند متغیره جهت تعیین سهم متغیرهای پیش بین در متغییر ملاک استفاده گردید.
کلیدی ترین نتایج این پژوهش این است که: بین باور به سقف شیشه ای زنان و موفقیت ذهنی و هم چنین ابعاد آن ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. هم چنین بین بعد تاب آوری از سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی و ابعاد آن ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و بین بعد انکار کردن سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی و ابعاد آن رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد. بین بعد کناره گیری سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی و ابعاد آن رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بعد پذیرش با موفقیت ذهنی و ابعاد آن شامل رضایت شغلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. هم چنین بعد تاب آوری از سقف شیشه ای بیش ترین نقش را در تبیین موفقیت ذهنی دارد.
سقف شیشه ای در جانشین پروری زنان در مناصب مدیریتی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه سقف شیشه ای در جانشین پروری زنان در مناصب مدیریتی در سازمان آموزش وپرورش استان البرز صورت گرفته است. روش این تحقیق از نوع پیمایشی بود.جامعه آماری تحقیق، شامل 1806 نفر از مدیران زن و مرد، کارشناسان ارشد و مدیران ستادی شاغل در سازمان آموزش وپرورش استان البرز بود. حجم نمونه 317 نفر بودند که از طریق فرمول کوکران به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که بر اساس ادبیات و پیشینه پژوهش تهیه شده و برای روایی ابزار از روایی صوری و محتوایی از دیدگاه متخصصان و برای پایایی پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ که 95%محاسبه شد. داده ها به وسیله آزمون آماری رگرسیون تک متغیره و آزمون رتبه بندی فریدمن بررسی شد. نتایج نشان داد عوامل سیاسی، فرهنگی ، سازمانی به ترتیب اهمیت و تأثیر بیشتری بر ایجاد سقف شیشه ای دارند و عامل خانوادگی کمترین تأثیر را دارد.
سقف شیشه ای، از چالش ها و راهکارها تا توانمندسازی زنان
امروزه برنامه ریزان در سطح خرد و کلان به اهمیت نقش زنان در پیشبرد اهداف جامعه واقف شده اند. با این حال شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه هم چنان علایقی را در سطح جامعه به نمایش می گذارد که مانع ارزش گذاری واقعی فعالیت زنان در جامعه می شود. یکی از شاخص های مهمی که به عنوان معیار توسعه جنسیتی و نیز توانمندسازی زنان مورد توجه قرار می گیرد، میزان مشارکت زنان در تصمیم گیری های کلان کشور و هم چنین حضور آنها در پست های مدیریتی است. زنان در افزایش بهره وری و توسعه اجتماعی و اقتصادی کشورها نقشی بنیادی دارند. اما در بازار کار زنان سهم اندکی در انتخاب شدن برای رتبه های بالای مدیریت سازمانی دارند. در ادبیات مدیریت، علت عدم ارتقا و پیشرفت زنان را وجود پدیده ای موسوم به "سقف شیشه ای" می دانند. سقف شیشه ای به موانع مصنوعی و نامرئی، تصمیمات سازمانی و تعصبات مسئولان سازمان اطلاق می شود که مانع پیشرفت اشخاص با صلاحیت به ویژه زنان در داخل سازمان ها می شود. این پدیده که حاصل عوامل و عناصر متعددی است نشان از تاخر فرهنگی داشته و ناشی از تعمیم نامنصفانه ی تفاوت های زیستی زنان و مردان به حوزه های کاری است که تبعات منفی خود را بروز داده و باعث شده است که از توانمندی فکری و تخصصی و قابلیت های مدیریتی زنان استفاده مناسب به عمل نیاید. این مقاله سعی بر آن دارد که ضمن تعریف سقف شیشه ای، عوامل مختلف ایجاد سقف شیشه ای را در سازمان مورد بررسی قرار داده و با نگاهی به توانمندسازی زنان، وضعیت امروز زنان در سطوح مدیریت برخی کشورها را تحلیل نموده و راههای شکستن سقف شیشه ای را نیز توضیح دهد.
شناسایی عوامل موثر بر ایجاد سقف شیشه ای زنان شاغل در ستاد شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران بر اساس رویکرد تفسیری-ساختاری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
155 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش با درک این موضوع از راه تحلیل تفسیری-ساختاری (ISM) در پی طراحی مدلی مبتنی بر دسته بندی و تفکیک عوامل موثر بر ایجاد سقف شیشه ای کارکنان زن شاغل در ستاد شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران می باشد. این پژوهش در یک بازه زمانی یک ساله بین آذر ماه 1395 تا دی ماه 1396 انجام شد. روش شناسی پژوهش ترکیبی می باشد که در بخش کیفی مبتنی بر شناسایی عوامل موثر بر ایجاد سقف شیشه ای از راه بررسی مبانی نظری و تئوریک و انجام تحلیل دلفی با مشارکت 20 کارشناس به عنوان اعضای پانل می باشد و در بخش کمی نیز از راه تشکیل ماتریس خودتعاملی ساختاری در پی مدل سازی ساختاری و تفسیری می باشد که در این بخش تعداد 30 نفر از کارشناسان منابع انسانی (داخل و خارج از شرکت) مشارکت کردند. نتایج پژوهش نشان می دهند که اساسی ترین عامل سقف شیشه ای زنان در ستاد شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران بر اساس مدل طراحی شده، نبود قوانین حمایتی است که این شاخص مربوط به مولفه اصلی علل برون سازمانی و مولفه فرعی علل سیاسی و مقرراتی در نتایج دلفی بودند. هم چنین، در بالاترین سطح و در واقع کم اثرترین عامل بر ایجاد سقف شیشه ای، شاخص نبود جو مناسب برای کار زنان، از علل ساختاری مولفه اصلی درون سازمانی می باشد.
بررسی نگرش کارکنان سازمان ورزش شهرداری تهران درباره سقف شیشه ای و جامعه پذیری ضعف در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
447 - 435
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نگرش کارکنان سازمان ورزش شهرداری تهران درباره سقف شیشه ای و جامعه پذیری ضعف در زنان بود که به روش توصیفی - پیمایشی انجام شد. جامعه آماری، کارکنان شاغل در سازمان ورزش شهرداری تهران بودند که تعداد زنان، 93 نفر و تعداد مردان، 120 نفر بود. به دلیل محدود بودن جامعه و برای کسب نتایج بهتر، نمونه برابر با جامعه در نظر گرفته شد و 93 پرسشنامه در بخش زنان و 109 پرسشنامه در بخش مردان جمع آوری شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که ثبات درونی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، 92/0 به دست آمد. اطلاعات پرسشنامه ها، با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف (K-S)، و آزمون t مستقل، تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین دیدگاه مردان و زنان در مورد سقف شیشه ای تفاوت معنی داری وجود نداشت(05/0P>) و هر دو گروه به وجود سقف شیشه ای در سازمان ورزش شهرداری، اعتقاد دارند. همچنین، تفاوت بین دیدگاه مردان و زنان در مورد جامعه پذیری ضعف، معنادار بود (001/0P
تحلیل اثر سقف شیشه ای بر ارتقای جایگاه مدیریتی بانوان در سازمان های ورزشی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
477 - 465
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل اثر سقف شیشه ای بر ارتقای جایگاه مدیریت بانوان به عنوان مدیر عالی در سازمانهای ورزشی بود. تحقیق از نوع توصیفی، همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران و کارشناسان ورزشی سازمانهای ورزشی استان اصفهان تشکیل داد که بر اساس آمار ارائه شده از سوی مراکز معتبر برابر با 450نفر بود. تعداد 207 نفر به عنوان نمونه بر اساس فرمول کوهن(2000) به صورت تصادفی طبقه ای از بین جامعه آماری انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری تحقیق پرسشنامه موانع پیشرفت زنان به جایگاه مدیریت گازمن (2004) با پایایی 87/0 بود. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار بسته نرم افزاری آماری علوم اجتماعی، نسخه 19در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد(05/0≥p ). یافته های تحقیق نشان داد موانع جنسیت، موانع حمایت خانواده، موانع تضاد بین کار و خانواده و موانع حمایت رهبر در ارتقای جایگاه مدیریتی بانوان موثر می باشد. به طور کلی باید توجه داشت زنان سزاوار بهره مندی از امکانات رشد و تعالی در سازمانها هستند به شرطی که موانع سد راه آنان تعدیل گردد.
طراحی مدل تحلیل ساختاری- تفسیری عوامل مؤثر بر ایجاد سقف شیشه ای بر اساس تحلیل دلفی (مطالعه موردی: زنان شاغل در ستاد شرکت ملّی پخش فراورده های نفتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق از طریق تحلیل تفسیری-ساختاری (ISM)، به دنبال طراحی مدلی مبتنی بر دسته بندی و تفکیک عوامل مؤثر بر ایجاد سقف شیشه ای کارکنان زن شاغل در ستاد شرکت ملّی پخش فراورده های نفتی ایران بود. پژوهش حاضر در بازه زمانی یکساله بین آذر ماه 1395 - دی ماه 1396 انجام شد. روش پژوهش ترکیبی بود که در بخش کیّفی بر شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد سقف شیشه ای از طریق بررسی مبانی نظری و تئوریک و انجام تحلیل دلفی با مشارکت 20 متخصص به عنوان اعضای پانل مبتنی بود و در بخش کمّی نیز از طریق تشکیل ماتریس خودتعاملی ساختاری به دنبال مدل سازی ساختاری و تفسیری بود که در این بخش تعداد 30 نفر از متخصصان منابع انسانی (داخل و خارج از شرکت) مشارکت کردند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اساسی ترین عامل سقف شیشه ای زنان در ستاد شرکت ملّی پخش فراورده های نفتی ایران بر اساس مدل طراحی شده، نبود قوانین حمایتی است، که این شاخص مربوط به مؤلّفه اصلی علل برون سازمانی و مؤلّفه فرعی علل سیاسی و مقرراتی در نتایج دلفی بودند. همچنین در بالاترین سطح و در واقع کم اثرترین عامل بر ایجاد سقف شیشه ای، شاخص عدم جوّ مناسب برای کار زنان، از علل ساختاری مؤلّفه اصلی درون سازمانی است.
فراتحلیلی بر شناسایی موانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت در سازمانهای دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن بررسی مساله عدم ارتقاء زنان, با استفاده از مرور سیستماتیک, پژوهشهای انجام شده با موضوع شناسایی موانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت در سازمانهای دولتی ایران فراتحلیل گردید. جامعه آماری مشتمل برکلیه پژوهش های مربوط به موانع ارتقاء زنان در سازمان های دولتی بوده, که با استفاده ازروش نمونه گیری هدفمند, نمونه مورد نظر مشتمل بر 32 اثر پژوهشی در بازه زمانی سالهای 1380تا 1396 انتخاب و بررسی شد. یافته ها نشان داد دردهه 80 بیشتر پژوهشها موانع فردی- خانوادگی را مهمترین مانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت معرفی کرده اند. اما در پژوهشهای بعدی علاوه بر تغییر اولویت بندی, یک مانع جدید نیز به موانع ارتقاء اضافه شده است . یافته ها موانع ارتقاء زنان را در چهار دسته کلی طبقه بندی و به شرح ذیل اولویت بندی می کنند. موانع فرهنگی- اجتماعی(کلیشه های جنسیتی و حاکمیت فرهنگ مردسالاری) موانع سیاسی ( عدم حضور زنان در حلقه های قدرت, عدم حضور زنان در احزاب و گروههای سیاسی, ناتوانی زنان درلابی گری) موانع سازمانی( عدم اعتماد سازمان به زنان, تلقی مدیریت بعنوان حق وکار مردانه, عدم حضور زنان در شبکه های ارتباطی غیر رسمی ) و در نهایت موانع فردی-خانوادگی( عدم خودباوری زنان, نداشتن انگیزه پیشرفت در زنان و مسئولیت مضاعف زنان در خانواده)
اثر سقف شیشه ای بر ارتقای جایگاه مدیریتی زنان
مقاله حاضر از نوع مروری می باشد که با توجه به پژوهشهای محققان در این زمینه جمع آوری شد . هرچند حضور و مشارکت کم زنان در سالهای اخیر افزایش یافته، اما مشارکت کیفی آنان به سطح مطلوب نرسیده است و در این زمینه پیشرفت چشمگیری وجود نداشته است. سقف شیشه ای همان موانع بر سر راه زنان برای رسیدن به سطح بالای سازمان است. آن چه که آشکار است این است که سرمایه گذاری در آموزش زنان با افزایش مهارت و آمادگی آنان برای ورود به بازار کار به توسعه اقتصادی پایدار مبتنی بر دانش و کاربرد فناوری کمک می کند. هدف این مقاله بررسی اثر سقف شیشه ای بر ارتقای جایگاه مدیریتی زنان ، بررسی چالشها و موانع می باشد.
شناسایی عوامل شکل گیری سقف شیشه ای فراروی ارتقاء زنان در پست های مدیریتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
93 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل شکل گیری سقف شیشه ای فراروی ارتقاء زنان در پست های مدیریتی کشور براساس استراتژی دادده بنیاد می باشد. جامعه آماری شامل تمامی متخصصان حوزه مدیریت آموزشی با حداقل مدرک دکترای تخصصی در شمالغرب کشور به تعداد 108 نفر می باشد. نمونه آماری برطبق اشباع نظری 21 نفر با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد و داده های بدست آمده از متن مصاحبه ها بوسیله نرم افزار(MAXQDA.Pro2018) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای روایی و پایایی روش گردآوری داده ها از معیارهای دقت در نظریه پردازی داده بنیاد (اعتبار و تناسب) و برای محاسبه پایایی ابزار گردآوری داده ها (پرسشنامه داده بنیاد) با روش توافق درون موضوعی دو کدگذار، استفاده شد و پایایی بین کدگذاران معادل 875/0 به دست آمد و قابلیت اعتماد کدگذاری ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشانگر بیشترین توجه و تمرکز اعضای تیم خبره به عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، عوامل سازمانی، عوامل شخصی، عوامل خانوادگی و عوامل مدیریتی؛ و همچنین وجود سه لایه اصلی در شکل گیری سقف شیشه ای، با عنوان لایه فردی، سازمانی و فراسازمانی می باشد. نتایج حاصل از کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی در این پژوهش نشان داد که چرایی سقف شیشه ای را مبانی فلسفی، پارادایم فکری، عوامل سازمانی، عوامل فراسازمانی و عوامل فردی تشکیل می دهد. چیستی سقف شیشه ای وجود نمودهای فردی، سازمانی و فراسازمانی است و فرآیند شکل گیری سقف شیشه ای، برآیند دو عامل سازمانی و فراسازمانی با میانجی گری عامل فردی است.
سقف شیشه ای زنان؛ پنداشت ها و کندوکاوها با کاربست روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای سازمانی، زنان از فرصت های بیشتری برای حضور و رقابت با مردان برخوردار شده اند. با وجود افزایش مشارکت زنان در سازمان ها، پیشرفت و ورود زنان به مقام های عالی با موانعی روبروست که تحت عنوان سقف شیشه ای شناخته می شود. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع پیش روی ارتقای زنان با استفاده از روش کیفی کیو در شرکت ملی نفت ایران انجام گرفت. بدین ترتیب که گزاره های کیو از طریق 19 مطالعه انتخاب شده بر اساس پروتکل پژوهش و منابع رسانه ای مانند نشریات، روزنامه ها، برنامه های تلویزیونی و گفتگو با افراد خبره و نخبگان اکتشاف گردید. در ادامه پرسشنامه ای متشکل از 39 کارت و یک پاسخنامه (نمودار کیو) در اختیار 43 نفر از خبرگان قرار گرفت که نظر خود را برمبنای یک طیف کاملاً موافقم (4+) تا کاملاً مخالفم (4-) مشخص نمایند. داده های جمع اوری شده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی نوع کیو با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که هفت پنداشت و گروه ذهنی در خصوص موانع پیش روی زنان در دست یابی به سمت های مدیریتی وجود دارد. در این الگوهای ذهنی، گزاره های «مهارت کم تر زنان در بازی های سیاسی»، «توانایی کم زنان در تحمل فشارهای روانی مشاغل مدیریتی»، «اولویت خانواده نسبت به کار برای زنان»، «وابستگی زنان از نظر جغرافیایی و محل زندگی به مردان» و «نیازمند بودن زنان به برنامه کاری منعطف» با امتیاز عاملی بیشتر از مهم ترین موانع ارتقای شغلی زنان بودند.
بازدارنده های شخصی و نهادی به مثابه زیربنای سقف شیشه ای در ارتقای زنان در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
190 - 205
حوزه های تخصصی:
حضور زنان در ساختارهای سازمانی بیش از پیش شده است ولی به نسبت در پست های میدیریتی کمتر دیده می شوند. هدف این پژوهش شناخت بازدارنده های مکمل سقف شیشه ای در ارتقای زنان به پست های مدیریتی است. روش پژوهش بر مبنای پارادایم تفسیری، رویکرد استقرایی و روش کیفی می باشد. داده های پژوهش نیز با ابزار مصاحبه به دست آمد و با استفاده از نرم افزار Maxqda10 تحلیل آن صورت پذیرفت. همچنین تحلیل داده ها به کمک تکنیک تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش کارمندان و مدیران شهرداری تهران و نمونه آن 19 نفر شامل 14 زن و 5 مرد می باشد. یافته ها نشان داد که موانع مشارکت و ارتقای زنان به جز عوامل و فرایندهای سازمانی، بازدارنده های شخصی و بازدارنده های نهادی نیز هستند. بازدارنده های سازمانی شامل موانع در فضای رسمی و فضای غیررسمی می شود. بازدارنده های شخصی شامل عوامل خانوادگی، نگرشی و مهارتی زنان و بازدارنده های نهادی شامل عملکرد دولت و نقش فرهنگ عمومی جامعه می باشد.
تحلیل روایت کار احساسی زنان در سال اول ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان در سال اول ازدواج بر روی احساسات خود کار کرده و آن را متناسب با مناسبات زندگی جدید شان سامان می دهند. هدف از انجام این مطالعه، کشف کار احساسی 20 زن در شهر اصفهان در سال اول ازدواج با استفاده از نظریه آرلی. هوقشیلد و تکنیک گریماس است. یافته ها نشان داد کنش گری زنان برای رسیدن به یک زندگی خوب طراحی شده است. در این راستا، آنها به انجام دو نوع «کار احساسی معطوف به خود» و «کار احساسی معطوف به دیگری» دست می زنند. «کار احساسی معطوف به خود» غالباً با یک انگیزه درونی و با هدف ارتقای کیفیت زناشویی، خروج از یک بحران، خلق رضایت، خودتأملی و تعامل سازنده با دیگران انجام می گردد و به وفور از یاری یاری رسان ها استفاده می شود. «کار احساسی معطوف به دیگری» همواره با یک نیروی درونی و با هدف ایجاد تغییر آگاهانه، میل به بازشناخته شدن و رسیدن به خلسه سعادتمندانه صورت می گیرد و به ندرت اثری از آثار یاری رسان ها و مخالفان دیده می شود. ساختار قدرت در خانواده، فقدان برخی مهارت ها و توانمندی ها در زنان و عاملیت زنان در شکل دهی و انسجام به خانواده از جمله دلایلی است که زنان را به سمت کار احساسی معطوف به خود سوق می دهد.
پدیده «سقف شیشه ای» در ادبیات داستانی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۵
177 - 197
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مرتبط با زنان شاغل، موانعی است که در مسیر استخدام و ارتقای شغلی آنها وجود دارد. جامعه شناسان موانع ارتقای شغلی زنان را براساس پدیده «سقف شیشه ای» بررسی و ارزیابی می کنند. سقف شیشه ای مجموعه عواملی است که موانعی را در مسیر پیشرفت شغلی زنان ایجاد می کند. آثار داستانی ازجمله منابع ادبی و فرهنگی هر جامعه ای است که سهمی در بازتاب وقایع اجتماعی و مسائل مرتبط با دنیای زنان دارد. در شماری از آثار داستانی شخصیت های زن با موانعی در ادامه تحصیل، ورود به بازار کار و ارتقای شغلی مواجه هستند. این مقاله درصدد است تا با بررسی داستانهای فارسی که به مسئله اشتغال زنان و شرایط شغلی آنها اشاره شده، برمبنای پدیده سقف شیشه ای و روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوا موانع ارتقای شغلی آنها را استخراج و تحلیل کند. نتایج نشان می دهد که نگرشهای مردسالارانه، ازدواج، فساد محیط کار و فرزندآوری مهم ترین عوامل در ایجاد پدیده سقف شیشه ای هستند. این عوامل باعث می شود تا رده بندیهای شغلی در اختیار مردان باشد و تقسیمات براساس جنسیت انجام شود؛ درنتیجه مردان در مشاغل مهم و حساس و زنان در مشاغل متوسط و سطح پایین قرار گیرند.