فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
965 - 988
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت و فهم تجربه زنان سرپرست خانوار از نقش نان آوری و چگونگی اجرای آن به عنوان سرپرست خانوار است. در این بررسی برای دستیابی به اهداف پژوهش از نظریه داده بنیاد استفاده شد و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 33 نفر از زنان سرپرست خانوار ساکن شهرستان بهشهر گردآوری شد. کدگذاری باز داده ها به ظهور چهار مقوله اصلی انجامید: 1. سرپرستی خانوار؛ 2. فقر زنان سرپرست؛ 3. تنهایی زنان در اداره خانوار؛ و 4. کسب درآمد و نان آوری. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که این زنان پس از پذیرش نقش سرپرستی و در نقش نان آور به دو شکل فعالیت های اقتصادی خود را انجام می دهند: 1. فعالیت های اقتصادی از داخل خانه؛ 2. فعالیت های اقتصادی خارج از خانه. آنان در دو الگوی پارادایمی قرار می گیرند: 1. خود به مثابه عامل تغییر و 2. خود به مثابه نیازمند حمایت. پارادایم اول درک زنان از زنانگی، توانایی تغییر در زندگی و موفقیت در اهداف است، اما زنان در پارادایم دوم از اعتمادبه نفس لازم برای استقلال برخوردار نیستند و درک آنان از زنانگی، مانع تلاش برای تغییر در زندگی بدون حمایت دیگران است. پیامد حمایت طلبی زنان، احساس فناشدن و نبود سرمایه های اقتصادی و اجتماعی است. یافته ها نشان می دهد در چگونگی ایفای نقش زنان به عنوان زن سرپرست خانوار، عوامل خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، جنسیت و حمایت نهادهای دولتی تأثیرگذار هستند، اما مقوله هسته نشان از اهمیت فهم زنان از زنانگی خود دارد. از این رو مداخله ها و حمایت های دولتی لازم است با توجه به این ویژگی انجام شود.
بررسی میزان آسیب پذیری زنان در مقایسه با مردان در دوران کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
539 - 563
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با استفاده از مدل رگرسیون پروبیت تأثیر عوامل جمعیت شناختی بر وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال بعد از دوران کرونا نسبت به قبل از آن در مشهد براساس تفکیک جنسیتی، بین دو گروه زنان و مردان سنجش شد. داده ها به روش پرسشنامه ای و به صورت آنلاین جمع آوری و رگرسیون های مربوط به وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل شدند. حجم نمونه شامل 1093 نفر بود که از این تعداد 523 نفر زن و 570 نفر مرد بودند. نتایج پس از تحلیل رگرسیون در سطح اطمینان 95 درصد، حاکی از آن است که افراد با سن بالاتر، مستأجران و خانوارهایی که تعداد اعضای بیشتری دارند دچار کاهش درآمد و پس انداز بیشتری شدند که در این بین مردان بیش از زنان آسیب دیدند. با بهبود طبقه درآمدی، تحصیلات و موقعیت اقتصادی اجتماعی می توان از آسیب های ناشی از کرونا کاست که در این زمینه، میزان کاهش در آسیب زنان نسبت به مردان مقدار بیشتری است. مشاغل آزاد و حقوق بگیران بخش خصوصی کاهش بیشتری در درآمد، پس انداز و بدترشدن وضعیت شغلی خود مشاهده کردند که در بین شاغلان، زنان شاغل بیش از مردان شاغل دچار زیان ناشی از کرونا شدند. همچنین براساس نتایج مطالعه با ارتقای طبقه درآمدی، تحصیلات و بهبود موقعیت اقتصادی-اجتماعی، زنان نسبت به مردان، بهبود بیشتری در وضعیت شغلی، درآمدی و پس اندازی خود مشاهده می کنند.
تجارب زیسته و ادراک زنان از فضاهای عمومی شهری (مورد مطالعه: زنان شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
565 - 597
حوزههای تخصصی:
هنگام تحقیق درمورد فضای شهر مهم است که نه تنها خود فضا، بلکه افرادی که از آن استفاده می کنند و درواقع چگونه از آن استفاده می کنند، درنظر گرفته شود. پژوهش حاضر بر زنان شهرستان سقز متمرکز می شود تا تجربیات ظریف زنان در حین حرکت در فضاهای عمومی و چگونگی استفاده و مذاکره زنان از این فضاها را در سلسله مراتب جنسیتی، طبقاتی و اجتماعی-فضایی منعکس کند. از میان رویکردهای متعدد تحقیق کیفی برای بررسی تجارب زیسته زنان از فضاهای عمومی شهری، رویکرد پدیدارشناسی برگزیده شد تا به ارائه گزارش عمیق و دقیق تر افراد از تجاربشان بپردازد. جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق شامل زنانی بود که در شهر سقز زندگی کرده اند و تجربه حضور در فضاهای عمومی را دارند. روش نمونه گیری که در پدیدارشناسی استفاده می شود، نمونه گیری هدفمند است؛ زیرا افرادی انتخاب می شوند که از پدیده های مربوط آگاهی داشته باشند تا امکان درک تجربه زیسته زنان در فضای عمومی فراهم شود. حجم نمونه تا شرکت کننده 20 ادامه یافت و تحلیل داده های پژوهش با روش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی انجام گرفت. نتایج مطالعه در قالب هفت مضمون «برهم کنشی فضای عمومی-خصوصی»، «مرزبندی های فضایی»، «از ضرورت تا لذت حضور»، «دربرگیری و طرد فضایی»، «از کلیشه های حضور تا مقاومت فضایی»، «حس مکان» و «ادراک از شهر و الگوی ایدئال زنانه» با 19 دسته مضمونی ارائه شد و به توصیف جامعی از هریک از این مضامین پرداخته شد.
بررسی رویکرد سند۲۰۳۰ یونسکو در مورد زنان از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
143 - 168
حوزههای تخصصی:
سند2030 سازمان بین المللی یونسکو ازجمله اسناد بین المللی است که در ایران با انتقادهای متعددی مواجه بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکرد سند۲۰۳۰ درمورد زنان از منظر فقهی در برخی از احکام مربوط به سن ازدواج، حق طلاق، تعدد زوجات، قصاص، ارث و تصدی برخی از مشاغل انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب علمی مربوطه به شیوه تحلیلی- اسنادی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که یکی از محورهای اساسی هدف پنجم از سند۲۰۳۰ برابری و تشابه جنسیتی زنان و مردان است. براین اساس، رویکرد سند۲۰۳۰ درباره برابری جنسیتی زنان، در موارد متعددی با دیدگاه فقه امامیه در تعارض است. این تعارض ناشی از مبانی حاکم بر نظریات فقهی است؛ چراکه در اسلام، عدالت جنسیتی در حقوق مطرح است نه برابری جنسیتی. به طورکلی مکتب متعالی اسلام در رابطه با حقوق زن و مرد قائل به تساوی است نه تشابه، درحالی که سند 2030 در مورد حقوق زنان قائل به تشابه و برابری جنسیتی و برابری حقوق بین زن و مرد در همه مقوله ها بدون توجه به جنسیت آنهاست. این نگرش نوعی تبعیض بین زن و مرد است و نظر فقه امامیه بر آن برتری دارد و حاکم است.
مطالعه کیفی نظام ارزشی فرزند آوری به سوی فرزند ناخواهی انتفاعی (مورد: زنان متأهل بی فرزند ساکن شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحولات مدرنیته تمامی ابعاد زندگی را دربرگرفته، در سطوح مختلف قابل تشخیص است. میزان باروری وتمایل افراد برای فرزندآوری به نوعی متاثر ازآن می باشد. باوجود سیاست های افزایش جمعیتی، نرخ باروری در جامعه در سطح پایینی قراردارد و این تحقیق به دنبال مطالعه نظام ارزشی عدم تمایل به باروری زنان متاهل شهر تهران میباشد. برای بررسی موضوع مطرح شده بهترین روش توصیه شده روش کیفی می باشد. بااستفاده ازرویکردداده بنیادوانجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 23زن متاهلی که به طور خودخواسته تجربه فرزندآوری نداشته اند، داده ها پس از کدگذاری های لازم به18مقوله فرعی، دو مقوله اصلی«گذارارزشی از فرزندآوری و بازاندیشی در فرزندآوری»و درنهایت«فرزندناخواهی انتفاعی» به عنوان مقوله هسته ای منتج شدند. از علل به وجودآمدن پیامد«فرزند ناخواهی انتفاعی» می توان به شرایط گذار جامعه ایرانی اشاره کرد که فرزندآوری به عنوان یک انتخاب میان سایر انتخاب های زنان مورد بازاندیشی قرارگرفته و بسته به شرایط و زمینه ها و اولویت ها در خوش بینانه ترین حالت به تعویق می افتد. تغییر و تحول های گوناگون در عرصه های اجتماعی و شخصی ناشی از مدرنیته، شرایطی راایجادکرده که باورها، نگرش ها و نظام ارزشی افراد تغییرات زیادی کرده و به تبع آن قدرت کنشگری افراد به سمت فردگرایی میل نماید. افول ارزش های سنتی در جهت نمود ارزش های نوین اجتماعی به صورت گذارارزشی در لایه های مختلف نمایان شده، به طوری که فرزندآوری و مادر شدن همانند گذشته قداست ندارد. اکثر زنان متاهل در سال های اولیه زندگی مشترک خود به دنبال ثبات اجتماعی و اقتصادی بوده و افزایش استقلال و دسترسی به منابع، خواسته خود(عدم تمایل به باروری) را به همسر و اطرافیان تحمیل می کنند و البته سیاست های تشویقی جمعیتی را کارساز نمیداند.
Analysis of the Students’ Perception of Marriage in Isfahan by Introducing a Grounded Theory Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Using a qualitative approach and the grounded theory, the present study seeks to analyze the perception of marriage by the university students in Isfahan. The field of the research was the state universities in Isfahan, including Isfahan University, Isfahan University of Technology, and the Medical University of Isfahan. The participants included thirty students of various fields of study at different levels of education. They were selected through purposeful-theoretical sampling, and the required data were derived from semi-structured in-depth interviews. The data analysis was performed by open, axial and selective coding processes and a paradigmatic model as the analytical tool. Also, the content validity of the research was evaluated with validation techniques, by an external expert, and through analytical comparisons. As the research findings indicated, university students’ perception of marriage can be discussed based on the components of a paradigmatic model, including causal conditions (i.e., underlying obstacles, failure phobia, limitation assumptions, mental imaging of marriage), intervening conditions (i.e., available alternatives, marriage patterns), background conditions (i.e., variation of roles, commercialization of marriage), strategies (individual and institutional ones), consequences (psychological, affective, social and economic ones), and the core category of ‘marriage as an unpredictable phenomenon’
رابطه بین سبک های تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
59 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های تفکر و حل مسئله با رضایت زناشویی در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر بود. جامعه ی آماری تمامی زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسر در شهر یزد بود. نمونه پژوهش ۱۵۰ نفر زن بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد.برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه رضایت زناشویی انریج (۱۹۸۹)، پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (۱۹۹۱) و پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (۱۹۹۶) استفاده شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه هم زمان تجزیه وتحلیل شدند. نتایج یافته ها نشان داد که بین رضایت زناشویی با سبک های تفکر قانون گذار، اجرایی، سلسله مراتبی، آنارشی ، جزئی نگر، درون نگر، برون نگر و نیز سبک حل مسئله کارآمد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین رضایت زناشویی با سبک قضاوتی ، سبک الیگارشی و حل مسئله ناکارآمد همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. و بین رضایت زناشویی با سبک های تفکر مونارشی، کلی نگر، آزاداندیش و محافظه کار همبستگی معنی داری وجود ندارد. هم چنین نتایج نشان داد که سبک های تفکر قانون گذار، سلسله مراتبی، جزئی نگر، درون نگر و سبک های حل مسأله کارآمد و ناکارآمد توانسته اند ۹/۵۶ درصد از واریانس رضایت زناشویی را پیش بینی کنند(۰۰۱/۰p<). وسایر متغیرها توان پیش بینی رضایت زناشویی را نداشتند. بنابراین برخی از سبک های تفکر وسبک های حل مسئله در زنانی که مورد بدرفتاری هیجانی و فرهنگی همسران خود قرارگرفته اند می توانند با بهره گیری از زمینه های فرهنگی و اجتماعی مناسب موجب افزایش رضایت زناشویی شوند.
تبیین جامعه شناسی عوامل اثرگذار بر مدیریت بدن زنان سنندج (مورد مطالعه: زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
145 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت بدن؛ رسیدگی، دستکاری و توجه به بدن است که تحت تاثیر عوامل متفاوت است و این پژوهش درصدد تبیین مدیریت بدن و عوامل ظاهری اثرگذار بر مدیریت بدن زنان شهر سنندج است. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریات آنتونی گیدنز و اروینگ گافمن است.
روش : روش تحقیق پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است و حجم نمونه برابر با 441 نفر از زنان 25 تا 45 سال ساکن شهر سنندج که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند.
یافته ها: طبق نتایج بین مدیریت بدن و پذیرش اجتماعی، منزلت طلبی، تمایزطلبی و هویت جنسیتی رابطه معناداری وجود دارد و طبق آزمون رگرسیون؛ منزلت طلبی بیشترین تاثیر را بر شکل دهی مدیریت بدن دارد. در واقع دستکاری و تنظیم بدن از دیدگاه پاسخگویان، ابزاری برای دریافت تایید و مقبولیت اجتماعی است، تا بتواند با بدن و ظاهری متمایز هویت نو و عامه پسند ارائه کند.
نتیجه نهایی: با این پژوهش می توان نتیجه گفت، مدیریت بدن از یک سو فرصتی برای بهبود وضعیت جسمانی و سلامتی و اتخاذ سبک زندگی سالم و از سوی دیگر تهدیدی برای سلامتی و اتخاذ سبک زندگی ناسالم و تظاهرگونه است و نکته مهم شیوه بهره مندی از این فرصت با توجه به علاقه و تعلق زنان سنندجی به سبک پوششی، سبک تغذیه و سبک مصرفی قومی جهت توانمندسازی و نمایش هنر و هویت قومی برای ارتقاء جایگاه زنان سنندجی است. به همین منظور باید مسئولین با افزایش آگاهی و مهیا کردن بستر و شرایط از این فرصت، برای معرفی و الگوسازی بهره بگیرند.
تحلیل و بررسی روزنامه های ندای ایران و ندای ایرانی، نخستین تجربه موفق روزنامه نگاری زنان در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
399 - 416
حوزههای تخصصی:
در عصر مشروطه به تدریج زنان ایرانی به عرصه مطبوعات وارد شدند. ابتدا زنان پایتخت قدم به این عرصه نهادند. اندکی بعد زنان شهرستان ها نیز به تأسی از آن ها به این عرصه وارد شدند و به زودی موفق شدند در این زمینه فعالیت های قابل توجهی انجام دهند و نشریات مهمی را منتشر کنند. پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که نشریات «ندای ایران» و «ندای ایرانی» در سال های 1326 تا 1331 در ایران به مسائل سیاسی و اجتماعی چگونه نگریسته اند. براساس یافته ها، روزنامه های ندای ایران و ندای ایرانی که در دهه 1320 در شهر شیراز توسط نصرت الملوک کشمیری زاده منتشر شدند، نگاهی انتقادی به مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خود داشته اند. این روزنامه ها در زمینه امور سیاسی، با مقالات و تحلیل های تند و تیز انتقاداتی به عملکرد دولتمردان مطرح می کردند و به شدت با دولتمردان کم کار و بیگانه پرست مخالفت می ورزیدند. از سوی دیگر این روزنامه ها مسائل و معضلات اجتماعی شهر شیراز را نیز پیگیری و منعکس می کردند و با مطالبه از مدیران و مسئولان شیراز، خواهان رسیدگی به مشکلات شهر خویش بودند. مسائل زنان از دیگر موضوعات مدنظر این دو روزنامه بود و با به تصویرکشیدن دغدغه های زنان، بر ضرورت تغییر و تحول در جامعه برای بهبود وضعیت زنان تأکید داشتند. روش تحقیق در پژوهش حاضر مبتنی بر روش تاریخی و رویکرد توصیفی و تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به روش آرشیوی، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) است.
نقش مادر در تربیت اخلاقی کودک از منظر روان شناختی و اندیشه امام موسی صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش مادر در تربیت اخلاقی کودک از منظر روان شناختی و اندیشه امام موسی صدر بود. جامعه پژوهش تمامی متون روا ن شناختی و مقاله های مرتبط با آثار امام موسی صدر بود. نمونه پژوهش متون مرتبط با نقش مادر در مورد تربیت اخلاقی بود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای جهت متون و منابع مرتبط با موضوع استفاده شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوی انجام شد. یافته ها نشان داد که از دیدگاه بالبی شخصیت و رفتار کودک ناشی از چگونگی شکل گیری دلبستگی او می باشد و مادر عامل اصلی شکل گیری این فرآیند است. پیاژه نیز معتقد است که رشد و بلوغ اخلاقی بر رشد و بلوغ شناختی مبتنی است و تحول در شناخت منشأ انگیزه اخلاقی است. هم چنین کلبرگ معتقد است که کودکان در جریان تجربه های خود به مفاهیم اخلاقی دست می یابند. امام موسی صدر هم معتقد است که باید بر اساس آموزه های دینی به تربیت کودک اقدام کرد و چهار شیوه تربیت را گزارش می کند. اول امرونهی مربی؛ دوم اقناع ذهن و دل متربی؛ سوم توجه به فضای مناسب و محیط فرد یا گروه تربیت شونده و چهارم تحول عمیق در نگرش کلی به جهان هستی و زندگی و ارتباط با هدف تربیتی که شیوه قرآن کریم است. از دیدگاه امام موسی صدر، مادر آگاه و مؤمن سنگ بنای تولد کودک مؤمن است و بر پایه شخصیت مادر، بینش راهبردی و عواطف کودک شکل می گیرد. در نتیجه گیری کلی مادر نقش بسزائی در رشد ارزش های اخلاقی، فرهنگی، ملی و مذهبی کودک دارد.
زیست جهان پستویی؛ مطالعه موردی دانشجویان دختر یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان یک فضای فرهنگی، نقش مهمی در فرآیندهای برساخت هویت اجتماعی دانشجویان دارد. این فرآیند بر حسب فرهنگ مبدأ و نوع تجربه هایی که در فضای دانشگاهی برای دانشجویان شکل می گیرد، می تواند صورت بندی های مختلفی داشته باشد. مسئله این پژوهش، تجربه هویت دختران یزدی در دانشگاه است و با این پرسش آغاز شده که دختران یزدی با توجه به بسترها و محیط هایی که در آن رشد کرده و تربیت شده اند، چگونه محیط دانشگاه را به مثابه بستر فرهنگی جدید، تجربه می کنند و همچنین از خلال این تجربه، هویت آن ها چگونه برساخت می شود؟ در این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد برای فهم تجربه هویت دختران یزدی استفاده شده است. نمونه های مورد مطالعه در این تحقیق، دختران یزدی هستند که در دو بستر تهران و یزد به دانشگاه رفته اند. تأثیرات مدرسه، گروه های دوستی، خانواده و جامعه یزد بر هویت این دختران نیز بررسی شده است. مقوله اصلی ساخته شده برای این دو گروه، مقوله دوفضایی شدن هویت است. یافته ها نشان می دهد که دختران یزدی در دو فضای هویتی مبتنی بر اندرونی و بیرونی، هویت خود را برساخت می کنند و عمده عاملیت آن ها در فضای اندرونی رخ می دهد. آن ها در عین پایبندی به قوانین جمعی فرهنگ و خانواده یزدی، در زیست جهان پستویی خود تجربه های متفاوت و هنجارشکنانه دارند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
139 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود کودک معلول و مراقبت از آنها، در هر خانواده، سلامت روان اعضاء خانواده، به ویژه مادران را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش، بررسی اثر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول است.
روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای فرزند معلول مرکز بهزیستی شهرستان نور در سال 1400 می باشد. نمونه آماری بر اساس طرح پژوهش 30 نفر در نظر گرفته شد که بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)، خودانتقادی تامسون و زورف (2004)، افکار خودآیند منفی کندال و هولون (1980) استفاده شد. جلسات مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس پروتکل 8 جلسه ای باونز و مارلات (2011) اجرا شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش احساس تنهایی در مادران دارای فرزند معلول به میزان 55/0، بر کاهش خودانتقادی به میزان 23/0 و بر کاهش افکار خودآیند منفی در مادران فرزند معلول به میزان 35/0 تاثیر دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده آن است که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی در مادران دارای فرزند معلول شد، لذا می توان گفت، به منظور کاهش احساس تنهایی، خودانتقادی و افکار خودآیند منفی از آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مادران دارای فرزند معلول می توان بهره مند شد.
تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر شکل گیری انسداد سازمانی و سکوت سازمانی با نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده (مورد مطالعه: کارکنان زن دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
271 - 292
حوزههای تخصصی:
عدم پیشرفت شغلی زنان در سازمان ها می تواند منجر به پیامدهای منفی متعددی مانند انسداد سازمانی، سکوت سازمانی و نظایر آن شود. این عدم پیشرفت شغلی زنان در سازمان ها، به پدیده صخره شیشه ای معروف است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پدیده صخره شیشه ای بر شکل گیری انسداد سازمانی و سکوت سازمانی با نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده بود. نوع تحقیق، توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل کارکنان زن دانشگاه تهران به تعداد 412 نفر بود که 204 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از چهار پرسشنامه صخره شیشه ای، سکوت سازمانی، انسداد سازمانی و حمایت سازمانی استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به صورت صوری، سازه، همگرا و واگرا بررسی شد. از طریق ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه صخره شیشه ای 89/0، سکوت سازمانی 85/0، انسداد سازمانی 72/0 و حمایت سازمانی ادراک شده 77/0 برآورد شد. نتایج نشان داد میانگین صخره شیشه ای، انسداد سازمانی و سکوت سازمانی، بالاتر از حد متوسط و میانگین حمایت سازمانی، پایین تر از حد متوسط بود. طبق نتایج، صخره شیشه ای روی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی، تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین حمایت سازمانی ادراک شده روی سکوت سازمانی و انسداد سازمانی، تأثیر منفی و معنادار دارد. به علاوه نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده در تأثیر صخره شیشه ای روی انسداد سازمانی و سکوت سازمانی تأیید شد.
اثربخشی آموزش مهارت بازسازی زندگی پس از طلاق بر ناگویی هیجانی، خود ارزشمندی و سازگاری بعد از طلاق در زنان مطلقه مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
34 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت بازسازی زندگی پس از طلاق بر ناگویی هیجانی، خودارزشمندی و سازگاری بعد از طلاق در زنان مطلقه مبتلا به درد مزمن شهر اهواز بود. روش : طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان مطلقه مبتلا به درد مزمن شهر اهواز در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن مطلقه مبتلا به درد مزمن بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دوگروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، پرسش نامه احساس خودارزشمندی دوستی و حسینی نیا (1399) و پرسش نامه سازگاری پس از طلاق فیشر (2004) بودند. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد برنامه آموزش بازسازی زندگی پس از طلاق موجب کاهش ناگویی هیجانی و همچنین بر بهبود احساس خودارزشمندی و سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه دارای درد مزمن شد (05/0> P). نتیجه گیری: آموزش بازسازی زندگی پس از طلاق به عنوان شیوه ای برای کاهش ناگویی هیجانی و ارتقای شرایط زندگی از طریق افزایش احساس خودارزشمندی و سازگاری در زنان مطلقه دارای درد مزمن در کنار سایر آموزش ها می تواند نتایج مفیدی داشته باشد.
بررسی تأثیر تقسیم کار جنسیتی در منزل بر رفتار باروری زنان با استفاده از شبیه سازی عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
891 - 915
حوزههای تخصصی:
با کاهش باروری به زیر سطح جانشینی، نحوه تقسیم کار جنسیتی در منزل به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده تصمیمات و رفتارهای باروری مورد توجه قرار گرفته است. هدف مقاله حاضر، بررسی و پیش بینی نحوه تقسیم کار جنسیتی در منزل بر رفتار باروری زنان استان تهران با استفاده از ابزار مدلسازی عامل بنیان است. برای این منظور، از بخشی از داده های طرح تحولات باروری در استان تهران (سال 1396) استفاده شد. نتایج شبیه سازی حاکی از روند تند کاهش باروری در ده سال آینده در استان تهران است. براساس این نتایج، پیش بینی می شود میزان باروری کل در استان تهران در سال 1408 به 06/1 فرزند برسد. در ادامه، سناریوهای کاهش و افزایش مشارکت مردان در تقسیم کار جنسیتی در منزل در نرم افزار انی لاجیک اجرا شد و براساس این سناریوها، به پیش بینی میزان باروری کل استان تهران تا سال 1408 پرداخته شد. نتایج شبیه سازی عامل بنیان نشان داد در صورت کاهش 15 درصدی مشارکت مردان در تقسیم کار جنسیتی در منزل، میزان باروری کل در استان تهران به 03/1 فرزند خواهد رسید. در مقابل، در صورت افزایش 15 درصدی مشارکت مردان در تقسیم کار جنسیتی در منزل، میزان باروری کل به 09/1 فرزند در سال 1408 خواهد رسید. در بخش پیشنهادها، براساس نتایج مهم است که سیاست های افزایش جمعیت و سیاست های دوستدار خانواده، شامل مجموعه ای از ارزش های فرهنگی و اجتماعی در زمینه مشارکت مردان در امور منزل باشد تا بتوان روند کاهش نابرابری جنسیتی را با هدف افزایش باروری تقویت کرد.
تدوین مدل معادلات ساختاری تاب آوری براساس تمایزیافتگی خود با میانجی گری سازگاری زناشویی در پرستاران زن
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان یکی از ویژگی های مهم شخصیتی در مقابله با چالش های شغلی و زناشویی نقش مؤثری ایفا می کند. شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت این ویژگی می تواند به بهبود وضعیت روانی و عملکرد افراد کمک کند. ازاین رو، بررسی متغیرهایی که پیش بینی کننده تاب آوری هستند، ضروری به نظر می رسد. این پژوهش از نوع بنیادی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و به روش همبستگی با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل 400 پرستار زن متأهل شاغل در مراکز درمانی و بیمارستان های دولتی استان البرز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، نسخه کوتاه پرسشنامه تمایزیافتگی خود (اسکورن و اسمیت)، و مقیاس سازگاری زناشویی لاک-والاس بود. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 انجام گرفت. این پژوهش با شناسه IR.ABZUMS.REC.1401.297 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی البرزرسیده است. مشارکت کنندگان با رضایت آگاهانه در مطالعه شرکت کردند و محرمانگی داده هایشان تضمین شد. نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خود (r=0/712) و سازگاری زناشویی (r=0/796) ارتباط مثبت و معناداری با تاب آوری در سطح اطمینان 01/0 دارند. همچنین، تأثیر میانجی سازگاری زناشویی در ارتباط بین تمایزیافتگی خود و تاب آوری تأیید شد. نتایج نشان داد که داده ها با مدل مفهومی پژوهش برازش دارند. یافته ها حاکی از آن است که داده ها با مدل مفهومی پژوهش سازگاری دارند. برای ارتقای تاب آوری پرستاران متأهل، پیشنهاد می شود سیاست گذاران حوزه سلامت به عوامل عاطفی، شناختی و هیجانی این گروه توجه بیشتری داشته باشند.
بررسی تنوع جنسیتی هیئت مدیره در ارتباط با اهداف توسعه پایدار با تاکید بر مسئولیت پذیری اجتماعی و بی مسئولیتی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
172 - 187
حوزههای تخصصی:
هدف : در سال های اخیر، آگاهی جهانی از چالش های زیست محیطی و بلایای احتمالی آن افزایش یافته است. تعداد زیادی از کشورها با آلودگی هوا ، جنگل زدایی، کاهش منابع و تغییرات آب و هوایی مواجه شده اند. مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان راهی برای حل چالش های زیست محیطی و ترویج توسعه پایدار در این زمان حساس مورد توجه قرار گرفته است. نتایج تعدادی از مطالعات نشان می دهد که تنوع جنسیتی در هیئت مدیره شرکت ها ممکن است به عنوان شاخصی در نظر گرفته شود که شرکت ها سطوح بالاتری از مسئولیت پذیری اجتماعی را تجربه کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تنوع جنسیتی در هیئت مدیره درحمایت از اهداف توسعه پایدار با توجه به معیارهای مسئولیت پذیری اجتماعی و بی مسئولیتی اجتماعی می باشد.
مواد و روش ها: جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 177 شرکت در دوره (1401-1397) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. سپس الگوی پژوهش تعریف و با استفاده از روش GMM برآورد شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تنوع جنسیتی هیئت مدیره تأثیری مثبت و معنادار بر مسئولیت پذیری اجتماعی و تأثیر منفی و معنادار بر بی مسئولیتی اجتماعی دارد. افزون بر این، نتایج نشان می دهد که زنان در کاهش موقعیت های مشکل ساز واکنش بیشتری نشان می دهند.
بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج می توان اظهار داشت زنان به بهبود عملکرد اجتماعی از راه اقدامات خوب اهمیت می دهند و به طور همزمان مراقب رویدادهای منفی که بر عملکرد اجتماعی شرکت تأثیر می گذارد، می باشند.
مدل یابی معادلات ساختاری دین داری و رضایت زناشویی (مورد مطالعه: دانشجویان زن دانشگاه پیام نور گنبد کاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
125 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله با هدف مدل یابی معادلات ساختاری دین داری و رضایت زناشویی انجام یافته.
روش : روش تحقیق توصیفی و همبستگی، جامعه آماری شامل 400 دانشجوی متاهل زن مشغول به تحصیل بود که 200 نفر با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه کوکران و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. و ابزار پژوهش پرسشنامه های دین داری (گل زاری، 1379) و رضایت زناشویی انریچ (اولسون و دیگران، 1989) انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزار LISREL استفاده شده است.
یافته ها: در مدل یابی معادلات ساختاری رضایت زناشویی با دین داری ارتباط مثبت و معناداری داشت به غیر از سه مولفه زناشویی، مدیریت مالی و فعالیت های مربوط به اوقات فراغت که با توجه به پایین بودن مقدار معناداری از حد استاندارد تعریف شده بود، رابطه معناداری مشاهده نگردید. مدل ارائه شده پرازش خوبی از داده های دنیای واقعی داشته است، یعنی این در کلیت مدل معادله ساختاری، تأثیر متغیر دین داری در مؤلفه های رضایت زندگی دانشجویان پیام نور گنبدکاووس تأیید شده و برازش معنی دار دارد.
نتیجه: نتایج بیانگر این موضوع است که علاوه بر انجام واجبات که بیشتر بُعد فردی دین است، دخالت دادن دین در تصمیم گیری ها و انتخاب ها که بیشتر بُعد اجتماعی است، رضایت از زندگی را تحت تاثیر قرار داده و آن را قابل پیش بینی می نماید.
نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری با خودشیفتگی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری با خودشیفتگی در زوجین به روش غیرآزمایشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین ساکن شهر اصفهان بودند که تعداد ۲۰۰ زوج (۲۰۰ زن و ۲۰۰ مرد) که در زندگی مشترک به سر می بردند به روش نمونه گیری دردسترس برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات با پرسش نامه های بلوغ عاطفی (EMS) شفقت به خود (SCS)، عزت نفس آیزنک (ESI)، سیاهه شخصیت زوجین ایرانی راسکین و همکاران (NPI-IC) و پرسش نامه محقق ساخته الگوهای رفتاری زوجی جمع آوری شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با تحلیل مسیر با نرم افزار Amos انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مسیر مستقیم عزت نفس بر خودشیفتگی معنی دار نیست، مسیر مستقیم بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری زوجی (متقارن، مکمل و مثبت) بر خودشیفتگی معنی دار است، مسیر مستقیم شفقت به خود بر خودشیفتگی معنی دار می باشد و همچنین مسیر غیرمستقیم عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری متقارن، مکمل و مثبت به خودشیفتگی از طریق شفقت به خود معنی دار است. براین اساس، خودشیفتگی در زوجین از عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری زوجی و نقش میانجی شفقت به خود متأثر است. از نتایج این پژوهش می توان در طراحی مداخله شفقت ورزی برای خودشیفتگی زوجین استفاده کرد.
دلالت های معنایی زنان دهستان صلوات آباد از نابرابری های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه تحلیلی از دلالت های معنایی زنان از نابرابری آموزشی در روستاهای دهستان صلوات آباد شهرستان سنندج می باشد. نظریات انتقادی در حوزه نابرابری آموزشی و نظریه های بوردیو، اپل، کلمن و ایلیچ به عنوان مبانی نظری این پژوهش بوده است. همچنین با رویکرد کیفی و ذیل آن، روش تحلیل روایت به دلالت های معنایی 33 نفر از زنان در مورد نابرابری آموزشی و پیامدهای آن با نمونه گیری هدفمند و راهبرد مصاحبه نیمه ساخت یافته پرداخته شده است. یافته های به دست آمده شامل 231 مقوله عمده، 26 مقوله محوری و ٧ مقوله اصلی بوده است. نتایج در قالب تحلیل مقوله های اصلی نشان داد که نظام پدرسالارانه همچنان به عنوان امری محتوم در شکل گیری جایگاه و نقش زنان در جامعه و به تبع موثر در آموزش آنها موثر است. . همچنین نتایج نشان داد که فقر اقتصادی خانواده ها و عدم استقلال مالی و شغلی زنان در شرایط افزایش هزینه های آموزشی به محدودیت در دسترسی به آموزش منجر گشته است. کمبود امکانات روستایی و کاهش حمایت های دولتی، نابرابری آموزشی در روستاها را تشدید کرده و در نهایت این عوامل سبب ناامیدی از تغییر و به تبع؛ محرومیت اجتماعی آنها از مزایای آموزش گردیده است.