مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کارآفرینی زنان
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، زنان گرایش بیش تری به تحصیلات دانشگاهی پیدا کرده اند و نرخ ورود زنان و دختران به دانشگاه ها، هر ساله رو به افزایش است. در حالیکه براساس آمارهای رسمی، نرخ بیکاری نیز در میان بانوان تحصیلکرده به صورت قابل توجهی در حال افزایش است. این مشکل در بین فارغ التحصیلان کشاورزی نیز وجود دارد؛ از این رو این مطالعه با هدف شناسایی قابلیت های کارآفرینی دانشجویان دختر رشته کشاورزی اجرا شد. جامعه آماری تحقیق شامل تعداد 440 نفر دانشجوی دختر دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز در مقاطع کارشناسی و کارشناسیارشد و نمونه آماری به تعداد 159 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ای بود که روایی و پایایی آن به تایید رسید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های مقایسهی میانگین ها مانند t و بررسی واریانس، آزمون هم بستگی و آزمون های ناپارامتری هم چون آزمون کایاسکویر و کروسکال والیس انجام شد. یافته ها نشان داد که بین دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی و مهارت انگیزهی پیشرفت و نیز بین قابلیت انگیزهی پیشرفت دانشجویان در سال های مختلف تحصیلی و هم چنین بین شغل والدین دانشجویان و قابلیت های کارآفرینی آن ها تفاوت معنیداری وجود دارد؛ اما بین دانشجویان دختر در رشته های مختلف تحصیلی از نظر قابلیت های کارآفرینی تفاوت معنیداری وجود ندارد و نیز بین میزان تحصیلات والدین و قابلیت های کارآفرینی دانشجویان رابطهی معنیداری وجود ندارد.
بررسی تاثیر جنسیت بر ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه دانشجویان: بررسی دانشگاه سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسایل کارآفرینی، رابطه میان جنسیت و کارآفرینی است. با این وجود که زنان، نیمی از جمعیت فعال کشور را تشکیل می دهند و می توانند سهمی مهم از کارآفرینان را به خود اختصاص دهند، نتایج پژوهش ها خلاف این را نشان می دهد. پژوهش پیش رو، تلاشی است برای پاسخ دادن به این پرسش که آیا متغیر جنسیت بر ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه و به دنبال آن، کارآفرین شدن افراد تاثیر دارد، یا عواملی دیگر مانند عوامل محیطی باعث فزونی گرفتن شمار کارآفرینان مرد نسبت به کارآفرینان زن شده است؟در این پژوهش، با استفاده از پرسش نامه استاندارد شده در کشور و به منظور گردآوری داده های مربوط به ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه،داده های مربوط به ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه 400 نفر از دانش جویان دختر و پسر دانشگاه سمنان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. این ویژگی ها، ریسک پذیری متعادل، کانون کنترل درونی، توفیق طلبی، سلاست فکری، عمل گرایی، تحمل ابهام، رویاپردازی، و چالش طلبی را در بر می گیرد.تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی، نشان داد، در مجموع، میان بیش تر ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه سمنان تفاوتی وجود ندارد، ولی داده های اختصاصی مربوط به هر ویژگی، نشان گر تفاوتی اندک در دو ویژگی توفیق طلبی و تحمل ابهام، میان دانشجویان دختر و پسر این دانشگاه بود، هم چنین، آزمون آماری U من ویتنی نشان داد میان ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه سمنان تفاوتی معنادار دیده نمی شود و تنها در دو ویژگی عمل گرایی و رویاپردازی، تفاوت میان دختران و پسران معنادار شده است
موانع توسعه کارآفرینی زنان کارآفرین
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی موانع راه اندازی یا توسعه کسب وکار زنان کارآفرین شهر تهران طی 5 سال گذشته است. این مطالعه از نوع پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه هم استفاده شده است. با توجه به تعداد محدود زنان کارآفرین در شهر تهران نظرات 60 تن از آنان که مورد تأیید وزارت کار و مراکز و انجمن های زنان کارآفرین بودند، بررسی شد. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS انجام شد و اطلاعات حاصل با استفاده از طیف لیکرت در جدول توزیع فراوانی نشان داده شد. برای رد یا پذیرش فرضیه های تحقیق از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه- ANOVA ، group-t-test و برای تعیین هم بستگی متغیرها از آزمون های تحلیلی - نظیر ضریب هم بستگی دو متغیری پیرسون و ضریب رگرسیون- استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد زنان در راه اندازی یا توسعه کسب و کار خود، بیش از موانع فردی با موانع سازمانی- محیطی مواجه بوده اند. مهم ترین ""مانع فردی"" نپذیرفتن زنان به وسیله جامعه به عنوان فردی کارآفرین است. از بین ""عوامل سازمانی- محیطی"" هم دسترسی دشوار زنان به خدمات آموزشی، منابع مالی، مکان مناسب و خدمات توسعه کسب وکار و هم نبود تناسب سیاست های راهبردی دولت، قوانین و آیین نامه ها با نیازهای زنان، کارایی پایین انجمن های مربوطه و عدم تشویق زنان به کارآفرینی چالش های مهم پیش روی زنان کارآفرین مطرح شده اند. نتایج آزمون فرضیه ها نشان میدهد که از یک سو بین تحصیلات و موانع فردی رابطه معکوس و بین نوع کسب وکار و موانع سازمانی- محیطی، مکان کسب وکار و موانع فردی، نحوه انجام دادن کار و موانع فردی رابطه ای معنا دار وجود دارد. از سوی دیگر، بین داشتن تجربه شکست در کسب وکار با تحصیلات، مکان آغاز و نوع کسب وکار و نحوه انجام دادن کار رابطه ای معنا دار وجود ندارد. از نتایج حاصل شده میتوان به ضرورت توجه بیش تر دولت و نهادهای غیردولتی برای رفع موانع و ایجاد زمینه مناسب در راستای توسعه کارآفرینی، به خصوص کارآفرینی زنان اشاره کرد.
انگیزه های زنان کارآفرین در راه اندازی کسب وکار و تأثیر آن در رشد کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی تأثیر انواع انگیزه های راه اندازی کسب و کار بر رشد کسب و کارهای زنان بود. لذا با استفاده از روش توصیفی پیمایشی در جامعه آماری زنان کارآفرین، داده های حاصل از 62 پرسشنامه تحلیل شد. ابتدا انگیزه های راه اندازی کسب و کار در پنج گروه انگیزه اصلی دسته بندی شدند و با توجه به مبانی نظری پژوهش و ماهیت انگیزه ها در هر دسته، به صورت کارآفرینان آرمان طلب، توفیق طلب، اجباری، اجتماعی و انعطاف طلب نام گذاری شدند. سپس برای شناسایی تأثیر پنج گروه انگیزه های راه اندازی کسب و کار بر چهار شاخص رشد از آزمون مربع کای استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، هر پنج گروه زنان کارآفرین در فروش رشد داشتند، همه گروه ها به جز کارآفرینان اجباری رشد در سهم بازار را تجربه کرده بودند، در حالی که فقط کارآفرینان توفیق طلب در تعداد کارمندان رشد داشتند و فقط کارآفرینان گروه های توفیق طلب و اجتماعی از رشد در تنوع محصولات/خدمات بهره مند بودند. نتایج این پژوهش مبنی بر تفاوت بسیار در انگیزه های شروع کسب و کار در میان گروه های مختلف زنان کارآفرین و تأثیر این انگیزه ها در رشد کسب و کارهای زنان، لزوم سیاست گذاری توسعه کارآفرینی زنان متناسب با انگیزه ها و نحوه رشد کسب و کار را نشان می دهد.
ارزیابی و تحلیل گردشگری شهری در توسعه کارآفرینی زنان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
56-70
حوزه های تخصصی:
ارتقای فعالیت های کارآفرینانه زنان، محرکی مؤثر برای رشد و توسعه اقتصاد و بهبود کیفیت زندگی آنها محسوب می شود. زنان به دلیل فراهم نبودن زمینه، تاکنون از بسیاری از پتانسیل ها برای کارآفرینی بهره نبرده-اند. یکی از زمینه های مطلوب برای ارتقا کارآفرینی زنان، توجه به گردشگری و صنعت توریسم در مناطق مختلف می باشد. زنان نقش کلیدی و مهم در توسعه گردشگری ایفا می کنند و حتی برخی از بزرگترین هتل های جهان با مدیریت زنان اداره می شود. زنان با کمترین ریسک، با آگاهی کامل از استعدادهای قوی درون خویش می توانند به اشتغال در زمینه های محلی و گردشگری دست یابند. بنابراین در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل نقش گردشگری شهری در توسعه کارآفرینی زنان شهر ایلام به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان (15-29 ساله) شهر ایلام تشکیل می دهد که 384 نفر از آنها به روش کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب و بین آنها پرسشنامه استاندارد به صورت تصادفی ساده توزیع شد. پرسشنامه مذکور، پرسشنامه متناسب سازی شده ایمنی قشلاق و همکاران است که روایی و پایایی آن (آلفای 898/0) قبلاً مورد تأیید قرار گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون خطی ساده استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیات نشان داد گردشگری شهری عاملی تأثیرگذار و مهم در توسعه کارآفرینی زنان شهر ایلام است. همچنین گردشگری شهری عاملی تأثیرگذار و مهم در افزایش ریسک پذیری، افزایش خلاقیت و نوآوری، افزایش اعتماد به نفس و کاهش تقدیرگرایی در بین زنان شهر ایلام می باشد.
بررسی کارآفرینی زنان در کسب وکارهای خانوادگی (مرور مقالات در سطح بین المللی)
حوزه های تخصصی:
توجه رو به رشدی به نقش زنان در اداره و اجرای کسب وکارها در اقتصاد جهانی معطوف شده که عمدتا" به دلیل افزایش تاکید بر برابری جنسیتی است. علیرغم اهمیتی که کارآفرینی زنان دارد، اخیراً توجه تحقیقاتی به کارآفرینی در زمینه دینامیک های کارآفرینی زنان افزایش یافته است. این مقاله با مطالعه مروری مقالات کارآفرینی زنان در کسب و کارهای خانوادگی، دو هدف را دنبال می نماید اولا": با بررسی بخشی از مقالات منتشر شده بین سالهای 1975 تا 2016، مایل به پیشرفت ادراکاتمان از تحقیقات کارآفرینی زنان در سایر کشورها هستیم. ثانیا": شکاف های موجود در ادبیات تحقیق را مشخص نموده و امیدواریم که محققان داخل کشور بتوانند زمینه های تحقیقاتی را در این خصوص، توسعه دهند.
تأثیر عوامل درونی و بیرونی بر بروز رفتارهای کارآفرینانه زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۸
9-22
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی زنان از مباحثی است که به منظور حل معضل بیکاری زنان در ده های اخیر مورد توجه دولت مردان و مسئولان کشور قرار گرفته است. اگرچه در گذشته بین عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان و مردان تفاوتی قائل نبودند ولی با توجه به تفاوت های شخصیتی و شناختی بین زنان و مردان، محققان به تدریج بین عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان و مردان تفاوت قائل شدند. با توجه به این که صنعت پوشاک یزد یکی از قدیمی ترین صنایعی است که زنان توانایی خود را در آن به نمایش گذاشته اند، در این مقاله بر آنیم که عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر فعالیت های کارآفرینانه زنان را شناسایی کرده و ارتباط آن ها با یکدیگر و همچنین تأثیرگذاری این عوامل را مورد مطالعه قراردهیم. بدین منظوراز پرسشنامه محقق ساخته حاوی 55 سوال استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنانی است که در صنعت پوشاک یزد مبادرت به اقدامات کارآفرینانه کرده اند. به منظور آزمون فرضیات پژوهش از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی، شناختی و الگوی نقش که جزء عوامل درونی هستند ارتباط خطی مستقیمی با بروز رفتارهای کارآفرینانه زنان دارند. همچنین عوامل بیرونی شامل مؤلفه های سازمانی و فرهنگ اجتماعی ارتباط خطی مستقیم ولی مؤلفه های محیطی شامل سطح دسترسی به منابع و سطح پویایی محیطی ارتباط غیرخطی از نوع درجه دوم با بروز رفتارهای کارآفرینانه زنان دارند. نکته قابل توجه نقش تعدیل گرانه ای است که سطح پویایی محیطی و سطح دسترسی به منابع بر روابط دیگر متغیرها با کارآفرینی زنان نشان دادند.
خانواده، دوستان، غریبه ها؛ مطالعه کیفی شبکه سازی زنان در حوزه صنایع دستی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
97 - 130
حوزه های تخصصی:
اهمیت مفهوم شبکه برای فعالیت های کارآفرینی به طور فزاینده ای تبدیل به مد روز شده است. مطالعات اخیر جامعه شناسی اقتصادی جدید نیز پیرامون موضوع کارآفرینی زنان، به جای توجه به مشخصات عمومی و محدودیت ها، عمدتاً بر اهمیت شبکه ها تأکید دارند. مطالعه شبکه های زنان کارآفرین، انگیزه ها، ابعاد و زوایای گوناگون کنش کارآفرینانه آنها، جنبه ای مهم در راه شناخت ابعاد کنش کارآفرینانه زنان در همه کشور ها به خصوص ایران است. بنابراین، هدف مقاله حاضر افزایش ادراک در مورد شبکه های زنان و نحوه بهره گیری از آنها برای تحقق کنش اقتصادی/کارآفرینانه است. برای رسیدن به این هدف، رویکرد شبکه اجتماعی مدنظر قرار گرفت و از روش کیفی تحلیل شبکه برای تبیین عمیق فعالیت ها استفاده شد. داده های این پژوهش از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ۴۰ زن بنیانگذار برندهای صنایع دستی مدرن که در فضای مجازی (اینستاگرام) فعال اند، به دست آمده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که اشکال و کیفیت شبکه سازی زنان در این حوزه چگونه است و آیا این شبکه سازی به تسهیل کنش های اقتصادی کمک کرده است؟ در پاسخ به این پرسش ها نهایتاً سه سطح از شبکه در این مقاله نشان داده شد: 1) پیوندهای قوی که روابط خانوادگی را در برمی گیرند؛ 2) پیوندهای ضعیف که شامل روابط با دوستان است؛ و 3) ارتباط با غریبه ها که شامل ارتباطات با مشتریان و ارتباطات مجازی است. شباهت مهم و منحصربه فرد این مطالعه، بهره گرفتن تمامی مصاحبه شوندگان از ارتباطات مجازی است. این شبکه های ارتباطات مجازی نوعا تضمین کننده دوام و بقای کسب وکار نیز هستند.
ارائه الگوی توسعه کارآفرینی ورزش زنان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
135 - 164
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی پارادایمی توسعه کارآفرینی ورزش زنان ایران انجام شد. این پژوهش مبتنی بر پارادایم تفسیری-برساختی بود و از لحاظ ماهیت جزو پژوهش های اکتشافی-بنیادی بود که با استفاده از رویکرد کیفی و راهبرد گراندد تئوری یا نظریه داده بنیاد انجام شد. خبرگان دانشگاهی، صاحب نظران علمی در حوزه های کارآفرینی و به خصوص کارآفرینی زنان و کارآفرینی ورزشی، اقتصاد و مدیریت ورزشی، مدیران و مالکان کسب وکارهای ورزشی و نیز زنان کارآفرین در حوزه های گوناگون جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند که 21 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. در این مطالعه برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای (مرور کتب، مقالات، پایان نامه ها، اسناد و گزارش های رسمی و ...) و میدانی (مصاحبه با اعضای نمونه پژوهش) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها براساس نظریه داده بنیاد و در سه گام شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و مرحله نظریه پردازی یا کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار ATLAS.ti انجام شد. براساس یافته های پژوهش، این موارد شناسایی شد: شرایط علّی (شامل ویژگی ها و مهارت های شخصیتی، ویژگی های کارآفرینانه، عوامل انگیزشی، مهارت های مدیریتی، مهارت های ارتباطی، توانمندی های مالی، توانایی های بازاریابی، مهارت های فناورانه و فنی-تخصصی، عوامل حمایتی و امکانات و ظرفیت ها، تجربه)، عوامل زمینه ای (شامل زیرساخت ها و بسترها، عوامل قانونی_نهادی، عوامل اقتصادی، زمینه شخصی و عوامل فرهنگی-اجتماعی)، عوامل مداخله گر (شامل عوامل جنسیتی، شرایط خانوادگی و فردی و شرایط محیطی)، راهبردها (شامل اقدامات مالی-اقتصادی، اقدامات تشویقی-ترغیبی و حمایتی، اقدامات سیاسی-قانونی و سیاست گذاری، آموزش و پژوهش، توسعه توسعه ارتباطات و فناوری) و پیامدهای توسعه کارآفرینی ورزش زنان ایران (شامل پیامدهای اقتصادی، پیامدهای اجتماعی و پیامدهای ورزش و سلامت).
اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در توانمندسازی زنان روستایی مورد: مناطق حاشیه نشین چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در راستای توانمندسازی زنان جامعه محلی ارائه شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار در محله های رمین، عثمان آباد، کمب، قدس، مرادآباد و تیس که از آن ها نمونه ای 266 نفری به روش نمونه گیری سهمی انتخاب شد. این پژوهش با روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی این روش، باتوجه به استراتژی فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان شناسایی شد و در بخش کمی با پخش دو پرسشنامه، این عوامل در جامعه آماری گفته شده ارزیابی و رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از روش کیفی فراترکیب این عوامل را در 21 شاخص دسته بندی کرد. در بخش کمی، نتایج حاصل از تحلیل نرم افزار SMART PLS نشان داد که تمامی شاخص های حاصل از روش کیفی فراترکیب به جز شاخص برخورداری از مهارت کافی اثر معناداری بر توانمندسازی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار داشتند و مهم ترین این شاخص ها، شاخص اعتمادبه نفس است و شاخص های انگیزه ایجاد اشتغال، میزان تحصیلات، رفع تبعیض از بازار کار، سیاست های حمایتی دولت به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم ازنظر اهمیت توانمندسازی زنان این منطقه برخوردارند.
ارزیابی تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر کارآفرینی زنان در خانه های کارآفرینی شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر کارآفرینی زنان در خانه های کارآفرینی شهرداری تهران انجام شده است. جامعه آماری، 30 خانه کارآفرینی شهرداری تهران است که در هر خانه، 100 کارآفرین وجود دارد. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد که برابر 265 نفر برآورد گردید. برای سنجش پایایی ابزار اندازه گیری پژوهش از آزمون ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد سه متغیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر کارآفرینی زنان تأثیر می گذارند، که در طول 3 گام وارد معادله رگرسیونی شدند. در نخستین گام ویژگی های شخصیتی وارد معادله رگرسیونی شد و ضریب آن برابر 248/0بود. در گام دوم ارتباط با انجمن های زنان وارد معادله رگرسیونی شد که ضریب آن برابر 937/0 بود و در گام سوم الگوی نقش وارد معادله شد که ضریب آن برابر 339/0 بود. از این روابط می توان نتیجه گرفت عوامل فرهنگی و اجتماعی به مراتب تاثیر مهم تری از سایر متغیرها بر کارآفرینی دارد.
رابطه دوسویه کارآفرینی زنان و امنیت اقتصادی
منبع:
مطالعات امنیت اقتصادی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
107 - 142
حوزه های تخصصی:
تجربه بسیاری از کشورهای پیشرفته نشان می دهد که کارآفرینی منجر به تولید ثروت، توسعه فناوری و اشتغال مولد با افزایش کارایی و بهره وری عامل تولید می شود، درعین حال یکی از بسترهای مناسب برای توسعه کارآفرینی، فراهم کردن زمینه مشارکت زنان به عنوان نیمی از جمعیت هر کشور در این حوزه است. کارآفرینی زنان، با ضرورت و رویکرد جهانی، به جهت ارتقای معیشت خانوار و افزایش مشارکت زنان در جامعه و استفاده از قابلیت ها و توانمندی های آن ها، در کنار سایر راهکارهای شغلی، دنبال می شود. از سوی دیگر، امنیت اقتصادی پایه و بستری اساسی برای رشد و پیشرفت اقتصادی بوده و کارآفرینی به عنوان هسته اصلی رشد اقتصادی، نیازمند ایجاد فضای امن در سطح اقتصاد کلان است. در این راستا، مقاله حاضر، به دنبال ترسیم تعامل و رابطه میان کارآفرینی زنان و امنیت اقتصادی است. در بخش روش شناسی، پس از مرور سیستماتیک 125 مقاله کمی و کیفی و تم بندی (تحلیل تماتیک) و فراترکیب 10 مقاله کیفی در دو سایت علمی پژوهشی؛ یافته ها حاکی از آن است که: راهکارهای توسعه کارآفرینیِ زنان را می توان در قالب 4 مقوله اصلی، 7 مقوله فرعی و 25 مفهوم دسته بندی کرد. در سطح اجتماعی: ارتقای شبکه های تعاملی؛ در سطح فرهنگی: آموزش هدفمند، توسعه خدمات مشاوره ای، الگوگیری از مدل های توسعه کارآفرینی کشورهای مشابه؛ در سطح اقتصادی: تسهیل دسترسی به منابع و دارایی ها برای زنان؛ در سطح نهادی: نهادسازی، وضع و اعمال مقررات حمایتی، توسعه سیاست های حمایتی از کارآفرینی زنان.
بررسی وضعیت کارآفرینی زنان، چالش ها، راهکارها
منبع:
شاخص کارآفرینی سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱
4-16
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، کارآفرینی از داغ ترین مباحث و پرطرفدارترین مفاهیم جهان برای غلبه بر چالش های اقتصادی است. در این میان، قشر زنان که حدود نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند، در هر ملتی قابلیت و پتانسیل بسیار زیادی برای ایفای نقش در توسعه اقتصادی را دارند. علی رغم اهمیت نقش غیرقابل انکار زنان و پتانسیل آنها در کارآفرینی و توسعه رشد اقتصادی کشورها، نرخ بیکاری زنان در ایران تقریباً دوبرابر نرخ بیکاری در مردان است و این نشان دهنده این است که از این پتانسیل، آن طور که باید استفاده نشده است. در همین راستا این مقاله پس از بیان تعاریف و اشاره به اهمیت کارآفرینی زنان، به بررسی چالش های پیش روی کارآفرینی زنان پرداخته و در نهایت پیشنهاداتی را برای غلبه بر این چالش ها و بهبود وضعیت کارآفرینی زنان ارائه می شود.
بررسی رابطه بین انگیزه کارآفرینان زن و بقای کسب و کار
منبع:
شاخص کارآفرینی سال اول زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
21-35
حوزه های تخصصی:
تحلیل انگیزه کارآفرینان در چارچوب نظریه رفتار سازمانی زمینه پژوهشی پرطرفداری در حوزه مطالعات کارآفرینی زنان است. این پژوهش درصدد است تا انگیزه های کارآفرینان زن (ریسک پذیری، دستیابی به تعادل بین کار و زندگی، میل به توسعه مهارت های کسب و کار، نیاز به خوداشتغالی و تمایل به کسب درآمد بیشتر در مقایسه با حقوق دریافتی از کارفرما) برای دستیابی به بقای کسب و کار را با استفاده از روش تحلیل تطبیقی کیفی مجموعه قطعی بررسی کند. نتایج این تحلیل از این قرار است: (الف) احتمال موفقیت زنان دارای انگیزه دستیابی به تعادل بهتر بین کار و زندگی کمتر است.؛ (ب) احتمال موفقیت زنان دارای انگیزه ریسک پذیری بیشتر است.
شناسایی موانع و راهکارهای بهبود سیستم کارآفرینی زنان با استفاده از رویکردهای تحقیق در عملیات سخت و نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
609 - 632
حوزه های تخصصی:
امروزه زنان در زمینه کسب وکار نقش مهمی دارند و کارآفرینی در رشد اقتصادی کشورها سهم بسزایی دارد. در ایران نهاد یا سازمان دولتی مختص کارآفرینی و کارآفرینان وجود ندارد و فقط در برخی از وزارتخانه ها و نهادهای دولتی، حمایت های محدودی از خوداشتغالی می شود. این حمایت ها عمومی است و زنان نیز همچون مردان در حد امکان از آن بهره مند می شوند و برای زنان کارآفرین برنامه ویژه ای وجود ندارد. علاوه بر این مشکلات زیادی وجود دارد که مانع پیشرفت کارآفرینی زنان می شود. هدف از این تحقیق شناسایی موانع توسعه کارآفرینی زنان در ایران با رویکرد کل نگر و در نظر گرفتن جهان بینی کلیه افراد درگیر در این سیستم، رسم شبکه موانع کارآفرینی و تعیین کلیدی ترین عوامل در ارتباط با سایر موانع است. در این رابطه از روش شناسی سیستم های نرم برای شناسایی ذی نفعان سیستم و موانع توسعه کارآفرینی زنان و از رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی، برای ترسیم شبکه روابط میان این موانع و مشخص کردن کلیدی ترین موانع استفاده شده است. در نهایت مدل مفهومی راهکارهای سیستمی برای بهبود وضعیت سیستم ارائه شده است.
تحلیل تطبیقی و انتقادی مطالعات کارآفرینی رنان: گونه شناسی و ارائه دلالت های سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت و نقش آفرینی زنان در اجتماع امری بدیهی و ضروری است و بحث از حضور بدون تداخل و تزاحم با اصول، ارزش ها و سایر نقش ها و ابعاد جنسیتی آن ها دغدغه همیشگی متفکران و سیاست گذاران در جوامع مختلف بوده است. کارآفرینی نیز از این امر مستثنا نبوده و طی سالیان گذشته تلاش های گسترده ای برای حضور بیشتر و موفق تر زنان در عرصه کارآفرینی عملیاتی شده است، هرچند به اذعان همه کانون های تفکر، هنوز تا نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. برخی از اندیشمندان حوزه زنان، یکی از علت های نداشتن ورود موفق زنان در عرصه کارآفرینی و سپس نقش آفرینی مؤثر در توسعه جوامع را نارسایی عرصه ی اندیشه و نظریه پردازی و نقیصه ها یا خطاهای موجود در مطالعات و ادبیات نظری تولیدشده در این زمینه می دانند و رویکردی انتقادی به ادبیات نظری ارائه شده در این زمینه دارند. بر این اساس پژوهش حاضر در نظر دارد به مطالعه ی چالش ها و نارسایی های کلیدی حوزه مطالعات کارآفرینی زنان بپردازد و با بررسی ادبیات نظری موجود و تحلیل تطبیقی و انتقادی آن ها دلالت های سیاستی برای سیاست گذاران، نظریه پردازان و تصمیم سازان حوزه کارآفرینی ارائه دهد. در راستای رسیدن به اهداف این پژوهش از روش تحلیل تطبیقی _ انتقادی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد، ادبیات موجود از نارسایی در شیوه های نظریه پردازی؛ مواجهه با مشکل تضاد نقش ها برای زنان؛ مسئله رفع نابرابری دسترسی به امکانات و فرصت ها و نقیصه بسترسازی اقتصادی و اجتماعی برای کارآفرینی زنان برخوردار است.
تأثیر شکاف جنسیتی بر کارآفرینی زنان در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موفقیت زنان کارآفرین سبب سود اقتصادی جوامع می شود، حتی منافع اجتماعی و فرهنگی زیادی هم نصیب آن ها می کند. اما، شکاف جنسیتی موجود در شئون مختلف زندگی اجتماعی از جمله اقتصاد، آموزش، سلامت و سیاست باعث شده زنان فرصت های کمتری برای کارآفرینی و نقش آفرینی در فرایند توسعه جوامع داشته باشند. در این راستا، تحقیق حاضر با استفاده از رهیافت داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته، تأثیر شکاف های جنسیتی اقتصادی، آموزشی، سلامتی و سیاسی را بر کارآفرینی زنان به عنوان عالی ترین نوع مشارکت اقتصادی آنان در فرایند توسعه در دو گروه از کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته طی دوره 2019-2011 بررسی نموده است. نتایج برآوردی نشان داد شکاف های جنسیتی اقتصادی، آموزشی، سلامتی و سیاسی بر کارآفرینی زنان در هر دو گروه از کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته با ضرایب تخمینی متفاوت تأثیر منفی و معناداری دارد. به علاوه، بررسی تأثیر دیگر متغیرهای مدل بر کارآفرینی زنان نشان داد میزان باروری تأثیر منفی و معنادار و توسعه مالی و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات تأثیر مثبت و معنادار بر کارآفرینی زنان دارند.
تحلیل آسیب شناسانه مفهوم کارآفرینی زنان، گذار به مفهوم ارزش آفرینی زنان و دلالت های سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مرور ادبیات و بررسی موانع و آسیب های پیش روی کنشگری کارآفرینانه زنان در عرصه کارآفرینی زنان مشخص می شود تعاریفی که از این مفهوم ارائه شده، عملا هیچ تشخص و هویت متمایزی برای کارآفرینی زنان قائل نبوده و عملا این نقیصه هستی شناسانه، زمینه را برای بروز آسیب ها و موانع اصلی ورود و رشد زنان در این عرصه را موجب شده است سوال اصلی این است که آیا با بازتعریف مفهوم کارآفرینی و جایگزینی آن با مفهوم ارزش آفرینی می توان نارسایی های موجود در این عرصه را تقلیل داد؟ بمنظور بررسی ظرفیت های لازم برای خلق یک تشخص جدید به مقوله کارآفرینی زنان، مطالعه کیفی و مصاحبه هایی هدفمند و نیمه ساخت یافته از نمونه 19 نفری، از جامعه آماری اساتید و پژوهشگران، مدیران و سیاست گذاران فعال حوزه کارآفرینی و کارآفرینان زن موفق بعمل آمد و پاسخ های ارائه شده به روش تحلیل مضمون تحلیل و بررسی شد. مکمل بودن نقش های خانوادگی و اجتماعی، نقش آفرینی متناسب با روحیات زنان، لزوم ارائه مدل بومی، مواردی از مجموع 32 محور اصلی مشخص شده در این پژوهش هستند. به این معنی که تلاقی خصیصه های فراجنسیتی کارآفرینی با نقش های جنسیتی زنان در عرصه عینی و عملی، ماهیت و هویت هستی شناختی جدیدی به مقوله آنترپرونری زنان می دهد و لذاست که مفهوم ارزش آفرینی زنان به عنوان ماهیتی جدید در آنترپرونری ایشان و معادلی جدید در زبان فارسی برای بیان این گونه از کنشگری موثر زنان معرفی شده و دلالت های سیاستی خاصی را در پی دارد.
شناسایی و الویت بندی عوامل مؤثر در بروز فرصت های کارآفرینی زنان (مطالعه موردی: شهرداری منطقه 3 تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
71 - 88
حوزه های تخصصی:
بروز فرصت کارآفرینی زنان فرایند پیچیده ای است که عوامل متعدد فردی و محیطی در آن تأثیرگذار می باشند. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در بروز فرصت های کارآفرینی زنان در شهرداری منطقه ی 3 شهر تهران است. روش اجرای پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی بود. روش گردآوری اطلاعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بود. روایی و پایایی ابزار پژوهش با رویکرد روایی محتوایی و صوری و شاخص نرخ ناسازگاری تایید شد. جامعه ی آماری زنان کارآفرین و خبرگان کارآفرینی در شهرداری منطقه ی 3 تهران بود. داده های این پژوهش با رویکرد دلفی فازی، دیمتل و ANP فازی و GRA و MOORA خاکستری تحلیل شد. مطابق یافته های رویکر دلفی فازی 13 عامل فرعی در 5 عامل اصلی فردی، محیطی خرد، محیطی کلان، شبکه های ارتباطی و سازمانی بر بروز فرصت های کارآفرینی زنان در شهرداری منطقه 3 تهران تأثیر دارد. مطابق یافته های دیمتل فازی عوامل محیطی کلان بیشترین تاثیرگذاری بر دیگر عوامل مؤثر بر بروز فرصت های کارآفرینی زنان و عامل ویژگی های فردی دارای کمترین تأثیر پذیری است. از طرف دیگر مطابق تکنیک ANP فازی عوامل ویژگی های فردی در عوامل مؤثر بر بروز فرصت کارآفرینی از اولویت بالاتری برخوردار است و در نهایت مطابق رویکرد GRA و MOORA خاکستری، مهمترین راهکار بهبود عوامل مؤثر بر بروز فرصت کارآفرینی زنان و در نتیجه بهبود فرصت کارآفرینی زنان راهکار ایجاد بازار جدید است.
چیزی میان هنر و تجارت: مطالعه جامعه شناختی جنبش هنرها و صنایع دستی مدرن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
جایگاه صنایع دستی در طول تاریخ همواره پرمناقشه بوده است. در این رابطه سه دوره را می توان تفکیک کرد: دوره اول، دوره ای است که صنایع دستی به مثابه پسرعموی فقیر هنرهای زیبا، ذیل دوگانه والا/پست طبقه بندی می شود؛ در دوره دوم، همزمان با ظهور جنبش هنرها و صنایع دستی شاهد نزدیکی جایگاه هنرمند و استادکار هستیم؛ و در دوره سوم، ظهور صنایع خلاق را داریم که از سویی با مفهوم خودانجامی(آماتور)، و از سویی دیگر، با بازتولید هژمونی گفتمانی هنرهای والا پیوند خورده است. بسیاری از تألیفات دانشگاهی ظهور این مدل های جدید اقتصاد خلاق را در سایه فرهنگ وب۲ مطالعه کرده اند. در این پژوهش ها آمده است که اتسی (Etsy) به عنوان یک مکان بازار، مرز بین کار حرفه ای و آماتور را از بین برده و بحث کار را پیچیده تر کرده است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که در دنیای امروز با حرکت صنایع دستی به سوی «دوره پساحرفه ای»، آیا مفاهیم «آماتور» و «حرفه ای» کاربرد خود را از دست داده اند؟ نقطه عزیمت مقاله حاضر همین جاست و قصد دارد از طریق مطالعه ای کیفی اکتشافی به این پرسش پاسخ داده و به جایگاه صنایع دستی مدرن در ایران بپردازد. بدین منظور، دو تیپ سازنده، از یکدیگر تفکیک شده اند:حرفه ای ها و آماتورها. هر تیپ ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد. حرفه ای ها فارغ التحصیلان رشته های هنری هستند که کنش خود را در قالب مفاهیم خاص میدان هنرهای والا توصیف می کنند. اینها اصل هومولوژی را برای کارآفرینی هنری به کار می گیرند. در مقابل آماتورها خودآموختگان هنری قرار می گیرند. آنها در پی یک شانس، سرگرمی شان به کسب وکار تبدیل شده و قدرت پیوند با غریبه ها را جایگزین قدرت پیوندهای ضعیف کرده اند. فقدان اصل هومولوژی در بین آماتورها مانع کارآفرینی آنها نشده است.