مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
طراحی مدل
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدلی برای پیش بینی عملکرد آموزشی کارشناسان مرکز تحقیقات شرکت ایران خودرو است در این راستا با توجه به نظام آموزشی مرکز تحقیقات ایران خودرو چهار مدل رگرسیونی و چهار مدل مسیر به دست آمد نمونه مورد بررسی 206 نفر اعضای دوره ای بوده که در سال 1380 در مرکز تحقیقات شرکت ا یران خودرو در دوره های آموزشی شرکت داشته اند برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه اثر بخشی و بانک اطلاعات آموزش مرکز تحقیقات و مدیریت آموزش ایران خودرو استفاده شد و سپس داده های جمع آْوری شده با روش های آماری چند متغیری از جمله رگرسیون چند گانه تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل شدهاند یافته ها نشان می دهد که متغیر هایی مانند وضعیت تاهل سابقه کاری سن فاصله کارشناس با سال اخذ مدرک مدرک تحصیلی نسبت غیبت های کارشناس در دوره و نسبت قبولی های کارشناس از متغیر های بسیار مهم جهت پیش بینی عملکرد آموزشی و نمرات پایان دوره کارشناسان گروه آموزش رایانه و کم ترین آن مربوط به دوره های زبان های خارجی است.
ارایه مدلی جهت ارتقا و توسعه خصوصی سازی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارایه مدلی برای ارتقا و توسعه علمی نظام خصوصی سازی در کشور است. در راستای تحقق این هدف ادبیات سازمان یافته پژوهش و نظرات صاحبنظران و کارشناسان کشور مرور می شود و سپس تجارب پژوهشگران در ده بعد (1. جهانی 2. سیاسی 3. قانونی و حقوقی 4. نهادی و سازمانی 5. برنامه گذاری 6. اقتصادی 7. مدیریتی و اجرایی 8. اجتماعی و فرهنگی 9. مجازی و 10. روش خصوصی سازی) و 190 مولفه، با استفاده از تکنیک مدل سازی پویا و انگاره نگاری، استخراج و بهره وری می شود و در مرحله بعد در قالب مدل ارایه گردید و با مجذور X2 و ضریب تبیین پدیده ها: PD=0.9234 و RMSR (ریشه میانگین مجذور مانده ها) که نشان دهنده مطلوب بودن مدل و تناسب کل مدل پیشنهادی با میانگین کل 4.12 از 5 می باشد، مورد تایید قرار خواهد گرفت.
طراحی مدل مصرف کلان یک کشور اسلامی با استفاده از رویکرد مدلسازی تفسیری ساختاری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، در راستای سیاست های کلی کشور ایران مبنی بر اهمیت اصلاح الگوی مصرف و رسیدن به ساختار مصرف بهینه در اقتصاد کشور، الگوهای تولید، توزیع، مصرف و رویکردهای کاهش، بازیابی، مصرف دوباره در قالب ماتریس رویکرد الگو بررسی می شود. همچنین ابعاد و شاخص های مدل با استفاده از فرهنگ اسلامی مصرف شناسایی و با استفاده از یک متدولوژی نوین تحت عنوان مدلسازی ساختاری تفسیری روابط بین ابعاد و معیارهای مدل مذکور تعیین و بصورت یکپارچه مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج مدل سازی این تحقیق نشان می دهد که مدل یکپارچه اقتصادی مصرف منابع در برگیرنده چهار بُعد دولت (سیاست گذاری مدیریت منابع)، خانواده (اصلاح رفتار مصرف کننده)، بنگاه (بهره گیری مناسب از منابع در فعالیت های اقتصادی) و نهادهای عمومی (فرهنگ سازی اجتماعی و عمومی) است که تعامل این ابعاد، نیاز به وجود ماتریس تعامل الگوها و رویکردها دارد. همچنین شاخص های فرهنگ اسلامی مصرف راهکاری برای برون رفت از بحران مصرف در جهان خواهد بود.
طراحی مدل سازمان جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای ضرورت طراحی مدل های بومی در حوزه علوم انسانی و به خصوص حوزه مدیریت و سازمان، هدف پژوهش حاضر طراحی مدل سازمان جهادی به عنوان مدلی بومی می باشد. به منظور دستیابی به این هدف، مدل سازمان جهادی از طریق اجرای سه مرحله طراحی شده است، طوری که در مرحله اول، از طریق مطالعه و مرور ادبیات و پیشینه مرتبط با مفهوم سازمان جهادی، شاخص های اولیه طراحی مدل شناسایی شد. در مرحله دوم از طریق اجرای مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 نفر از خبرگان مرتبط با حوزه جهاد و با توجه به پیش فرض های مدل سازمان، مدل اولیه سازمان جهادی به شیوه ای کیفی طراحی شد. در مرحله سوم، اعتباریابی مدل از طریق سه دور دلفی در میان 15 نفر از خبرگان و تحلیل داده های حاصل، انجام گرفت. در نهایت مدل سازمان جهادی در قالب سه بعد اصلی (بعد ساختاری، بعد رفتاری و بعد زمینه ای)، 12 رکن سازمانی و 36 شاخص طراحی و پیشنهاد شد. بر مبنای مدل طراحی شده، در بعد ساختاری، سازمان جهادی سازمانی متشکل از واحدهای اجرایی با پیچیدگی، رسمیت و تمرکز در سطح پایین می باشد. همچنین در بعد زمینه ای، سازمان جهادی سازمانی است که از طریق اجرای طرح های جهادی برگرفته از نیازهای مردمی، در قالب تیم های کاری کوچک به دنبال رشد و پویایی می باشد. همچنین در بعد رفتاری، حمایت از کارکنان توسط رهبری سازمان، اشاعه ویژگی های اخلاقی تواضع، دیگرخواهی و شجاعت در سازمان و وجود فضای معنوی مبتنی بر صمیمیت و ارزش های دینی، از ویژگی های مشخصه یک سازمان جهادی می باشند.
طراحی و تبیین مدل مدیریت استراتژیک منابع انسانی بارویکرد سیستم های کاری با عملکرد بالا ویژه شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با رویکرد آمیخته اکتشافی(کیفی-کمّی)درصدد طراحی مدل مدیریت استراتژیک منابع انسانی با رویکرد سیستم های کاری با عملکرد بالااست که در شرکت های دانش بنیان انطباق پذیری دارد. به همین منظور در این تحقیق 34 بُعد اصلی از ادبیات موضوع استخراج و از طریق اجرای روش دلفی و با حضور نخبگان دانشگاهی و خبرگان شرکت های دانش بنیان به اجماع گذاشته شد که در نهایت با حذف 4بُعد واضافه شدن 3 بُعد جدید توسط اعضاء پانلها، 33 بُعد به عنوان ابعاد نهایی مدل شناسایی گردیدکه شامل مفاهیم سیستم های کاری با عملکرد بالا، عملکردسازمانی، دستاورد های مدیریت منابع انسانی و استراتژی های رقابتی بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که سیستم های کاری با عملکرد بالا، بر عملکرد شرکتهای دانش بنیان بطور مستقیم تأثیر مثبت دارند. همچنین بسته ی سیستم های کاری با عملکرد بالا بر دستاوردهای منابع انسانی شامل سرمایه انسانی، تعهد سازمانی و رضایت مندی نیز اثرات مثبت داشته و از طریق آنها نیز بر عملکرد سازمانی اثر غیر مستقیم دارد از سوی دیگر آزمونهای انجام شده نقش تعدیل کنندگی استراتژیهای رقابتی تمایز وتمرکز را نشان نداد.
طراحی مدل بازدارنده فساد اداری با اتکا به آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل بازدارندگی فساد اداری با اتکا به آموزه های نهج البلاغه انجام شد. روش: روش این تحقیق، کیفی از نوع اکتشافی بود. برای رسیدن به هدف تحقیق از تحلیل مضمون کتاب نهج البلاغه دکتر دلشاد تهرانی استفاده شد. برای انجام مصاحبه ها و همچنین تأیید یافته های کیفی نیز به صورت هدفمند از 15 نفر از خبرگان حوزوی بهره گرفته شد. یافته ها: بر اساس یافته های حاصل از تحلیل مضمون، تعداد 402 تم فرعی با رعایت اصل معناشناسی در سه طبقه تعالی بخشی، پیشگیری و درمان در خصوص بازدارندگی از فساد اداری استخراج شد. درصد فراوانی تم های فرعی در طبقه تعالی بخشی: 17.7 درصد، پیشگیری: 73.8 درصد و درمان: 8.5 درصد بود. سپس با توجه به همپوشانی ها، تم های فرعی به ۴۰ تم اصلی تلخیص و در نهایت، در هفت محور دسته بندی شدند. نتیجه گیری: مدل بازدارندگی فساد اداری با اتکا به آموزه های نهج البلاغه بر اساس تم ها طراحی شد.
طراحی مدلی جهت ارزیابی توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت فناوری اطلاعات سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۱
93 - 130
حوزه های تخصصی:
داشبورد سازمانی، ابزاری است غنی از شاخص ها، گزارش ها و نمودارها که به صورت پویا عمل کرده تا مدیران با استناد به آن بتوانند در هرلحظه عملکرد سازمان را مشاهده نمایند. لیکن جهت بهره ور شدن داده ها، استفاده از منطق هوش تجاری اجتناب ناپذیر است. هوش تجاری سیستمی است که داده های مختلف و پراکنده یک سازمان را یکپارچه می کند و از طریق تشکیل پایگاه داده تحلیلی می تواند گزارش های تحلیلی را برای تصمیم گیری مدیران سازمان فراهم کند. لذا جهت بهره وری و تطابق هر چه بیشتر با اهداف و راهبردها، ضروری است میزان توسعه داشبورد سازمانی در سازمان ها با مدلی مناسب مورد ارزیابی گیرد. این پژوهش با استفاده از مطالعه عمیق ادبیات موضوع، تعداد 357 کد مربوط به توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری را شناسایی و با استفاده از روش های کیفی تحلیل مضمون و گروه کانونی این کدها را به 24 مضمون پایه و 7 مضمون سازمان دهنده تبدیل کرد. در مرحله بعد در دو مرحله مجزا با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به مدل سازی مضامین پایه و مضامین سازمان دهنده به طور مجزا پرداخته و با توجه به همخوانی دو مدل اقدام به تلفیق آن ها و ایجاد مدل نهایی ارزیابی توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری نموده است که می تواند نقشه راهی دقیق برای سازمان ها جهت طراحی و پیاده سازی این سیستم باشد.
طراحی و اعتباریابی مدلی برای تدوین برنامه توسعه فردی(IDP) در بانک انصار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی برنامه توسعه فردی(IDP) در بانک انصارمی باشد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث گردآوری داده ها آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران و کارکنان بانک انصار، و همچنین صاحبنظران حوزه توسعه منابع انسانی شاغل در سازمانهای مختلف که دارای تالیفات و تجارب در زمینه ی برنامه ریزی توسعه فردی بودند، تشکیل می داد. نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت تصادفی ساده انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد، روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تحلیل یافته های بخش کیفی از تحلیل محتوای کیفی باز و محوری استفاده شد و برای تحلیل داده های بخش کمی نیز از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. در مجموع یافته های بخش کیفی در 14 مضمون اصلی طبقه بندی شدندکه عبارتند از: استراتژی؛ نظام مندی؛ نیازهای فرد؛ شایستگی؛ اهداف؛ نیازهای سازمان؛ رهبران؛ پیامدها؛ بازخورد؛ روش ها؛ زمان بندی؛ فرهنگ؛ پیاده-سازی؛ و ارزیابی. مضامین 14 گانه استخراج شده از تحلیل داده ها، در نهایت در سه دسته ی کلی تحت عنوان مولفه های اجرایی، مولفه های حمایتی و دستاوردها تقسیم بندی شد. یافته های بخش کمی نشان داد که مولفه های مختلف مدل، از منظر کارکنان و مدیران بانک انصار، معتبر بوده و قابلیت پیاده سازی در بانک را دارند.
مدلی برای سنجش سطح رضایت مندی بیمه گذاران شرکت های فعال در صنعت بیمه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال بیست و نهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
189 - 211
حوزه های تخصصی:
کسب رضایت مشتری، مهم ترین عامل رقابت میان سازمان هاست. به همین جهت آگاهی از میزان رضایت مشتریان اهمیت زیادی برای مدیران دارد. شرکت های فعال در صنعت بیمه و مدیران بیمه مرکزی ج.ا.ا نیز جهت بهبود فعالیت های خود نیازمند آگاهی از میزان رضایت بیمه گذاران هستند، اما پیش از آن برای سنجش رضایت بیمه گذاران، نیاز به طراحی ابزاری است که با ویژگی های این صنعت متناسب باشد. در این پژوهش مدلی برای سنجش رضایت بیمه گذاران ارائه شده که از ده شاخص تشکیل شده است که در سه دسته متغیرهای فرایندی، متغیرهای محتوایی و متغیرهای متنی دسته بندی شده اند. همچنین شاخص های مدل مزبور با درنظرگرفتن سه فرایند بیمه ای؛ پیش از خرید یا تبلیغات، خرید بیمه نامه و فرایند خسارت طراحی شده است. قلمرو مکانی این پژوهش 10 استان است که نمونه مورد نظر نیز از 10 رشته بیمه ای انتخاب شده اند. در این تحقیق از نمایندگان و بیمه گذاران 16 شرکت بیمه ای برای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه استفاده شده است. به منظور برازش مدل از آزمون معادلات ساختاری نشان به وسیله نرم افزار لیزرل استفاده شده است و داده های حاصل از بررسی37.064 نمونه پرسش نامه جمع آوری شده نشان داد که مدل طراحی شده دارای برازش بالایی است.
طراحی مدلی جهت ارزیابی توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری در سازمان ها موردمطالعه: شرکت طراحی مهندسی و تأمین قطعات ایران خودرو (ساپکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داشبورد سازمانی، ابزاری است غنی از شاخص ها، گزارش ها و نمودارها که به صورت پویا عمل می کند تا مدیران با استناد به آن بتوانند در هر لحظه عملکرد سازمان را مشاهده کنند؛ لیکن برای بهره ور شدن داده ها، استفاده از منطق هوش تجاری اجتناب ناپذیر است. هوش تجاری سیستمی است که داده های مختلف و پراکنده یک سازمان را یکپارچه می کند و از طریق تشکیل پایگاه داده تحلیلی می تواند گزارش های تحلیلی را برای تصمیم گیری مدیران سازمان فراهم کند؛ لذا به منظور بهره وری و تطابق هرچه بیشتر با اهداف و راهبردها، ضروری است میزان توسعه داشبورد سازمانی در سازمان ها با مدلی مناسب مورد ارزیابی گیرد. این پژوهش با استفاده از مطالعه عمیق ادبیات موضوع، تعداد 357 کد مربوط به توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری را شناسایی کرد و با استفاده از روش های کیفی تحلیل مضمون و گروه کانونی، این کدها را به 24 مضمون پایه و 7 مضمون سازمان دهنده مبدل ساخت. در مرحله بعد، در دو مرحله مجزا با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به مدل سازی مضامین پایه و مضامین سازمان دهنده به طور مجزا پرداخته و با توجه به هم خوانی دو مدل ، اقدام به تلفیق آن ها و ایجاد مدل نهایی ارزیابی توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری کرده است. در مرحله آخر با استفاده از مدل طراحی شده و همچنین با استفاده از روش تجزیه وتحلیل اهمیت عملکرد، به ارزیابی توسعه داشبورد سازمانی با منطق هوش تجاری در شرکت ساپکو پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد با توجه به وجود فرایند برنامه ریزی استراتژیک، ارزیابی عملکرد سازمانی و رویه های مبتنی بر سیستم مدیریت کیفیت و همچنین وجود نرم افزار اوراکل، بسترهای سیستمی و نرم افزاری در این شرکت فراهم است؛ اما به دلیل اولویت پایین تر مباحث هوش تجاری در شرکت ساپکو، فرایند توسعه داشبورد با منطق هوش تجاری به صورت یک پروژه سازمانی با اولویت بالا مطرح نیست و در این حوزه نیاز به کار بیشتری دارد.
ارائه مدل انحراف خلاق: رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه انحراف خلاق تنها عاملی است که می تواند منجر به خلاقیت و نوآوری های جدید در سازمان ها گردد. هدف غایی از انجام این پژوهش، ارائه مدل انحراف خلاق به عنوان یک رفتار ناسازگار فردی با استفاده از یک رویکرد کیفی است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: جهت شناسایی مقوله ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان با طرح پرسش هایی باز و با روش نمونه گیری نظری استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های کیفی این پژوهش بر اساس دستورالعمل استراوس و کوربین شامل سه مرحله اصلی کدگذاری اطلاعات انجام گردید. یافته های پژوهش: طبق نتایج، مؤلفه مدیریتی و سازمانی (شرایط علی)، فشار ساختاری (پدیده اصلی)، انحراف خلاق (راهبرد کنش/واکنش)، ویژگی های کنشگران (زمینه)، شرایط مدیریتی و بیوگرافیک (شرایط مداخله ای) و پیامدهای مثبت و منفی در سطح فردی و سازمانی (پیامدها) استخراج و مدل انحراف خلاق توسعه یافت. محدودیت ها و پیامدها: در میان بدیل های مختلف واکنش کارکنان به دستورات مدیر، یکی از آن ها سرپیچی بوده است که در این پژوهش مورد رصد واقع شد. درحالی که سایر بدیل ها همچون بوتلینگ که شباهت بسیاری به انحراف خلاق دارد در پژوهش های آتی نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد. پیامدهای عملی: خروجی این پژوهش می تواند گامی در جهت چگونگی تکامل ایده های خلاق کارکنان باشد. ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر با در نظر داشتن اشتراکات بین دو پدیده انحراف و خلاقیت، پیش فرض های قبلی در خصوص تقسیم بندی مثبت و منفی این پدیده را درهم شکسته و انحراف خلاق را به عنوان پدیده ای خنثی معرفی می کند.
طراحی و آزمون مدل رابطه علّی سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدل رابطه علّی سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز است. روش شناسی: روش انجام پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مدل معادلات ساختاری (SEM) است که یک روش چند متغیری می باشد. پژوهش های زیادی در ارتباط با متغیرهای پژوهش حاضر انجام شده است که نشان دادند بین متغیرها رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. با توجه به مباحث نظری و نتایج پیشینه ها مدل پیشنهادی پژوهش ارائه شده است. در طراحی مدل پیشنهادی پژوهش، سواد اطلاعاتی متغیر مستقل، خودکارآمدی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی و تفکر انتقادی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. در این پژوهش چهار فرضیه مربوط به اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیر سواد اطلاعاتی بر تفکر انتقادی در نظر گرفته شد. یافته ها: مقادیر شاخص های برازندگی مربوط به الگوی پیشنهادی پژوهش حاکی از آن است که اکثر شاخص های برازندگی در مدل پژوهش در حد مطلوب و تا حدودی زیادی قابل قبول است. در رابطه با فرضیه های مربوط به اثر مستقیم، یافته ها نشان داد که سواد اطلاعاتی اثر مستقیم و مثبت بر خودکارآمدی تحصیلی و همچنین تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز دارد. همچنین، در خصوص فرضیه های غیرمستقیم، یافته ها نشان داد که سواد اطلاعاتی از طریق خودکارآمدی تحصیلی اثر غیرمستقیم مثبت بر تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد برازش مدل پیشنهادی در حد مطلوب و قابل قبولی وجود دارد و تمامی فرضیه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. براساس یافته های این پژوهش، می توان استدلال کرد که مهارت های سواد اطلاعاتی و یادگیری آن توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی به عنوان کلید یادگیری مادام العمر محسوب می شود که نقش زیادی در بالا بردن خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان و افزایش مهارت های تفکر انتقادی این دانشجویان دارد. بنابراین، لازم است مهارت های سواد اطلاعاتی و آموزش آن به دانشجویان، بیشتر مورد توجه مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهی قرار گیرد تا بتوانیم افرادی شایسته و توانمند برای جامعه تربیت کنیم.
طراحی مدل مدیریت عملکرد اعضای هیات علمی بر اساس مؤلفه های سرمایه فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدل مدیریت عملکرد اعضای هیات علمی بر اساس مؤلفه های سرمایه فکری است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، یک روش آمیخته (کمّی- کیفی) است. و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش همه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج (n=650) است و حجم نمونه آماری براساس جدول مورگان و روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو پرسشنامه محقق ساخته، یکی مدیریت عملکرد و دیگری بررسی میزان تناسب مدل از نظر صاحب نظران و یک پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004) بوده، داده های به دست آمده؛ با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه مدیریت عملکرد 98/0 و پرسشنامه میزان تناسب مدل از نظر متخصصان 81/0 به دست آمده است همچنین ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری بنتیس نیز 87/0 محاسبه شده که ضرائب مذکور برای هر سه پرسشنامه حاکی از اعتبار بالای ابزار اندازه گیری است. برای بررسی ابعاد و مؤلفه های مدیریت عملکرد، سرمایه فکری و همچنین برای بررسی میزان تناسب مدل با نظر متخصصان از آزمون تی تک نمونه ای بهره گرفته شد و نتاج حاصل حاکی از معنادار بودن همه متغیرها گردید. به عبارت دیگر ابعاد و مؤلفه های مدیریت عملکرد در 27 بعد و 127 مؤلفه و ابعاد و مؤلفه های سرمایه فکری در 3 بعد سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، و سرمایه ارتباطی و 42 مؤلفه مورد شناسایی قرار گرفتند. نتایج کلی حاصل از پژوهش فوق حاکی از تایید بالای الگوی مذکور از سوی صاحب نظران و متخصصان است.
طراحی مدل کسب وکار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۰
129-153
حوزه های تخصصی:
مدل کسب وکار ، نحوه تولید ارزش، جذب مشتری، ساختار درآمد زایی و هزینه را تشریح می کند و همه کسب وکارها از طریق این ساختار، از هم جدا شده و هویت می یابند. امروزه طراحی مدل کسب وکار را در چهار سطح قابل اجرا دانسته اند: سطح محصول یا خدمات، سطح واحد تجاری، سطح شرکت و سطح صنعت . نظر به اینکه شهرها مراکز اصلی فعالیت های اقتصادی هستند ، تدوین مدل کسب وکار برای شهر نیز حائز اهمیت است. هدف این مطالعه، افزودن یک لایه جدید به نام لایه شهری به ادبیات موضوع مدل کسب وکار است. این تحقیق از نوع اکتشافی (کیفی) می باشد و داده های کیفی از روش پژوهش فراترکیب و با روش جمع آوری داده ها و اطلاعات اسنادی و نیز مصاحبه عمیق کارشناسی، گردآوری شدند . ماهیت پژوهش استقرایی است و در آن اطلاعات به دست آمده با روش مرور نظام مند، تحلیل محتوا و تحلیل منطقی و از طریق نرم افزار MAXQDA مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهند فضای پیچیده مدیریت شهری، ضرورت سیاست گذاری اقتصادی و تسهیل امور کسب وکارهای شهر، لزوم تدوین مدل کسب وکار برای شهرها را ضروری کرده است. در این تحقیق پس از بررسی و تحلیل های به عمل آمده، ابعاد مدل استخراج و روابط بین آنها تبیین گردید و در نهایت مدل کسب وکار شهری طراحی شد.
مطالعه کیفی شرایط، زمینه ها و پیامدهای کارآفرینی در صنایع دستی شهر اصفهان برای دانش آموزان: (ارائه یک نظریه مبنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی کارآفرینی در صنایع دستی برای دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اصفهان است. روش پژوهش حاضر، کیفی- نظریه مبنایی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل معلمان، مربیان و مدیران بودند که حداقل معیار لازم درگیری با فعالیت های صنایع دستی را داشتند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته تا حصول اشباع نظری، یعنی 19 مصاحبه، استفاده شد. نمونه گیری به روش نظری انجام شد و برای اعتبار داده ها از راهبرد بازبینی و خوانش مجدد و دیدگاه استادان استفاده شد. فرایند پیاده سازی و تحلیل متون مصاحبه ها به شناسایی 34 مفهوم و 12 مضمون محوری (دانش پایه صنایع دستی، مصداق های صنایع محور، خلاقیت کارآفرینانه، مروجان آموزشگاهی، میانی و اداری، جو فرهنگی، اجتماعی، تمایلات روان شناختی، ترسیم نقشه شناختی آینده، پیامدهای اولیه و ثانویه) منجر شد. سرانجام ایده مرکزی پژوهش «کارآفرینی در صنایع دستی به مثابه دانش، تمایل و ارزش» شکل گرفت که نسبت به مقولات محوری از سطح انتزاع و جامعیت بالاتری برخوردار است. در انتها نیز مضمون های محوری شناسایی شده در قالب مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین در بخش های مختلف آن ترسیم شدند. با توجه به نتایج مصاحبه با خبرگان می توان گفت، آشنایی دانش آموزان از دوره ابتدایی با کارآفرینی در صنایع دستی ضرورت دارد و زمینه شکل گیری و رغبت آن ها را فراهم می کند.
طراحی مدل مرجعیت علمی دانشگاه؛ شناسایی ابعاد و ارکان (مورد مطالعه: دانشگاه بینالمللی امام رضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مرجعیت علمی دانشگاه(دانشگاه بینالمللی امام رضا) به عنوان مدلی بومی انجام شد. روش: در این پژوهش، روش تحقیق آمیخته اکتشافی در دو بخش کیفی و کمّی استفاده شده است. در بخش کیفی برای شناسایی و استخراج مؤلفههای پژوهش، از دو روش مطالعه کتابخانهای گسترده و فن دلفی استفاده شد و در بخش کمّی، دادهها با استفاده از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی(AHP) تجزیه و تحلیل و رتبهبندی شدند. یافتهها: پس از دستیابی به اجماع نظر 22 نفر از متخصصان و خبرگان دانشگاهی، مدل مرجعیت علمی دانشگاه در قالب پنج بُعد و 15 رکن طراحی شد. نتیجهگیری: تجزیه و تحلیل و اولویتبندی یافتهها نشان دادکه از پنج بُعد زمینهای، آموزشی، پژوهشی، مدیریتی- ساختاری و سرمایه انسانی، بُعد زمینهای دارای رتبه اول اهمیت است. بنابر این، تحقق مرجعیت علمی دانشگاه، نیازمند بسترسازی مناسب فضای علمی دانشگاه، برنامهریزی دقیق و سازماندهی صحیح امکانات و عوامل زمینهای است.
طراحی مدل شایستگیهای عمومی مبتنی بر رویکرد پژوهش ترکیبی (مورد مطالعه: شرکت کانی مس)
حوزه های تخصصی:
بیشک سرمایه انسانی سازمانها، مهمترین دارایی آنها محسوب میشود. به منظور بهکارگیری مناسبتر سرمایه انسانی، دیدگاههای جدید، مدلهای شایستگی را ارائه دادهاند. مدل شایستگی چارچوبی برای تعریف مهارت و دانش مورد نیاز یک شغل است که به طور مستقیم بر نحوه عملکرد تاثیرگذار است. شاخصهای مورد استفاده توسط این مدلها در مراحل استخدام، آموزش، ارزیابی عملکرد، ارتقاء و ... به منظور بهبود و توسعه منابع انسانی و رسیدن به اهداف سازمانی مورد استفاده قرار گرفتهاند. هدف از این پژوهش، طراحی مدل شایستگیهای عمومی شرکت کانی مس، به منظور بهبود سیستم جذب و استخدام، آموزش منابع انسانی، و ارزیابی عملکرد است. این پژوهش با رویکردی کیفی، با هدف اکتشاف، و روش تحلیل مضمون انجام شده است. به این منظور از طریق مصاحبه با 13 مدیر شرکت کانی مس، تعداد 390 کد بدست آمد. در گام بعد از تعداد ۳۳ کارمند شرکت درخواست شد کدهای احصاء شده را اولویتبندی نمایند که نهایتا منجر به استخراج 4 شاخص و 12 زیرشاخص شد. به منظور اعتبارسنجی مدل، گروه کانونی مشتمل بر 10 مدیر شرکت اعتبار مدل را تایید نمودند.
طراحی مدل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، تعیین چارچوبی برای ایجاد شرکت های دانش بنیان و توسعه آن ها در رشته های علوم انسانی است. روش پژوهش : در این پژوهش، از نظریه داده بنیاد که شیوه پژوهش کیفی است استفاده شده است. به کمک این شیوه و دسته ای از داده ها، نظریه تکوین می یابد. جامعه آماری شامل متخصصان، صاحب نظران و مدیران متخصص در شرکت های دانش بنیان مستقر در استان خوزستان است. به منظور جمع آوری داده ها از16 نفر از افراد فوق، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه به عمل آمد. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه، رسیدن به نقطه اشباع نظری بود. یافته ها :بر اساس فرایند نظریه داده بنیاد، طی مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 403 کد باز و 289 کد مستخرج نهایی در قالب 79 مفهوم ساخته شد و دسته بندی در 6 مقوله اصلی و 30 مقوله فرعی صورت گرفت. نتیجه گیری : الگوی به دست آمده از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، در قالب چهار گام ایده اولیه، پژوهش و توسعه، انتقال نتایج پژوهش ها و بهره وری یافته های پژوهشی و شش راهبرد اصلی، شامل مدیریت و سیاست گذاری، فعالیت های آموزشی و پژوهشی، بسترها و زیرساخت ها، ارتباطات و شبکه های علمی، نشر و اشاعه دانش و نوآوری قرار دارد. با ترکیب متغیرها و شش راهبرد اصلی، مدل نهایی مراحل فرایند ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی شکل گرفته است.
طراحی مدل ارزیابی عملکرد نظام ذی حسابی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۱
86-107
حوزه های تخصصی:
هر سازمانی برای داشتن عملکرد مناسب و کسب نتایج مورد انتظار باید برنامه ای مدون داشته باشد و نیل به اهداف بدون داشتن برنامه مشخص غیر ممکن و بسیار هزینه بر و زمان بر است.یکی از ارکان اصلی برنامه های سازمانی ارزیابی عملکرد است، در تحقیق پیش رو برای طراحی مدل ارزیابی عملکرد نظام ذی حسابی کشور با استفاده از رویکرد تحقیق کمی مدلی طراحی شده است که برای انجام تحقیق جامعه آماری مورد نظر شامل خبرگان حوزه ارزیابی عملکرد و روسای دستگاه های اجرایی در زمینه نظارت بر کار ذی حسابان در حوزه نظام ذی حسابی کشور(وزارت امور اقتصادی و دارایی) می باشد .تعداد نمونه آماری در مرحله دلفی با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی 12 نفر تعیین شده است و برای ارزیابی نتایج حاصل از روش دلفی فازی استفاده شده است و در مرحله کمی با استفاده از روش سرشماری 137 نفر از کارشناسان حوزه نظام ذی حسابی کشور(وزارت امور اقتصادی و دارایی) انتخاب شده اند که با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شده است و با استفاده از تحلیل عاملی و تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS تجزیه و تحلیل صورت گرفته است که در پایان پس از تعیین مقولات، طبقات کلی مدل عملکرد نظام ذی حسابی در قالب 3 بخش ارزیابی عملکرد، عوامل مداخله گر و عملکرد نظام ذیحسابی مورد شناسایی قرار گرفتند و مدل مد نظر طراحی و تایید شد.