مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
خود شفقت ورزی
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
209-226
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری کارکرد خانواده و ولع مصرف مواد در معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون با تأکید بر نقش واسطه ای خود شفقت ورزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است و از روش تحلیل مسیر برای بررسی ارتباط ساختاری بین متغیرها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون در مراکز درمان سرپایی زیر نظر بهزیستی سال 1396 شهرستان اهواز بود که از این میان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش تعداد 150 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به ابزار سنجش کارکرد خانواده، پرسش نامه خود شفقت ورزی و ولع مصرف مواد پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از برازندگی مناسب مدل بود که در آن کارکرد خانواده به صورت مستقیم ولع مصرف مواد را پیش بینی نمود
پیش بینی تبعیت درمانی بیماران مبتلا به دیابت بر اساس خود شفقت ورزی، تنظیم هیجانی و بهزیستی معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از چالش های مهم بیماران مبتلا به بیماری های مزمن، تبعیت از درمان است. عوامل متعددی بر تبعیت درمانی مؤثر است. مطالعه حاضر باهدف پیش بینی تبعیت از درمان بیماران مبتلا به دیابت بر اساس خود شفقت ورزی، تنظیم هیجانی و بهزیستی معنوی انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 210 بیمار مبتلا به دیابت بود که به روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعه کنندگان به کلینیک های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس های تبعیت درمانی (General Adherence Scale یا GAS)، دشواری در تنظیم هیجان (Difficulties in Emotion Regulation Scale یا DERS)، خود شفقت ورزی (Self-Compassion Scale یا SCS) و بهزیستی معنوی (Spiritual Well-Being Scale با SWB) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش گام به گام نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان و خود شفقت ورزی به طور معنا داری تبعیت از درمان بیماران مبتلا به دیابت را پیش بینی می کنند، اما بهزیستی معنوی در این مدل معنادار نبود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه اکثر مبتلایان دیابتی دارای سطح تبعیت از درمان متوسط بودند. با توجه به شیوع و اهمیت بالای دیابت، برنامه ریزی های دقیق تر جهت ارتقای مؤلفه های خود شفقت ورزی و تنظیم هیجان به عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار در بهبود خود مراقبتی و تبعیت از درمان مبتلایان به دیابت نیاز است.
«حیای جنسی»، «خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند»؛ مقایسه زوجین متقاضی طلاق و عادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «حیای جنسی، خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند» در «زوجین متقاضی طلاق» و «زوجین عادی» شهر گرگان انجام شد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پژوهش های علّی−مقایسه ای بود. از جامعه آماری زوجین متقاضی طلاق، 120 زوج با روش نمونه گیری در دسترس و از جامعه زوجین عادی 120 زوج به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های حیای جنسی−فرم خلاصه شده، خودشفقت ورزی−فرم کوتاه و سبک های دلبستگی به خداوند−فرم خلاصه شده تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مانوا استفاده شد. یافته ها نشان داد که زوجین متقاضی طلاق نسبت به زوجین عادی نمرات کمتری در آزمون حیای جنسی و سبک های دلبستگی به خداوند کسب کردند. بین دو گروه در مقیاس خودشفقت ورزی تفاوت معناداری به دست نیامد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود در مشاوره های پیش از ازدواج حیای جنسی و سبک دلبستگی به خداوند زوجین مورد ارزیابی قرار گیرد.
نقش خود شفقت ورزی و انعطاف پذیری روان شناختی در پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی در میان پرستاران یک مسئله جدی است که سلامتی خود و بیماران را تهدید می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خود شفقت ورزی و انعطاف پذیری روان شناختی در پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران انجام شد. این پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی پرستاران شاغل در بیمارستان های دولتی شهر تهران در سال 1397 تشکیل دادند. تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه پذیرش و عمل نسخه دوم ( AAQ-II )، مقیاس شفقت ورزی به خود ( SCS ) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش ( MBI ) استفاده شد. نتایج با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد بین انعطاف پذیری روان شناختی و خود شفقت ورزی با فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود دارد؛ و 23 درصد از واریانس متغیر فرسودگی شغلی به وسیله ی انعطاف پذیری روان شناختی و خود شفقت ورزی قابل پیش بینی است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که مداخلات روان شناختی و آموزشی مبتنی بر ارتقاء خود شفقت ورزی و انعطاف پذیری روان شناختی به منظور کاهش فرسودگی شغلی پرستاران توسط مراکز مربوطه برگزار شود.
اثربخشی آموزش خود شفقت ورزی بر ادراک شایستگی و انعطاف پذیری روانشناختی دختران بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
1 - 32
حوزه های تخصصی:
نوجوانانی که از حمایت خانواده محروم هستند، با احساس عدم امنیت، ترس و اضطراب رشد می کنند. طبق پژوهش های پیشین، مشکلات ساختاری خانواده و وجود عوامل زمینه ساز نامناسب محیطی باعث ایجاد آسیب های روانی در دختران بدسرپرست می گردد. لذا انعطاف پذیری روان شناختی و ادراک شایستگی به عنوان چارچوبی به منظور درک آسیب شناسی روانی و سلامت روان مطرح می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی بررسی تأثیر آموزش خود شفقت ورزی بر ادراک شایستگی و انعطاف پذیری روان شناختی دختران بد سرپرست می باشد.طرح پژوهش نیمه آزمایشی بر اساس پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود که به همین منظور ۲۴ نفر از دختران مراکز شبانه روزی شهر کرج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. شرکت کنندگان پرسشنامه های ادراک شایستگی، اجتناب و آمیختگی و پذیرش و توجه آگاهی را پیش از آموزش و پس از آن تکمیل کردند. دوره آموزشی خود شفقت ورزی طی هشت جلسه هفتگی به مدت 5/2 ساعت برگزارشد. یافته های حاصل از این پژوهش با تحلیل کوواریانس نشان دادند آموزش خودشفقت ورزی با اطمینان 95 درصد منجر به افزایش ادراک شایستگی (شناختی 57%، اجتماعی 60% و فیزیکی 44%) و انعطاف پذیری روان شناختی (اجتناب و آمیختگی 57% و پذیرش و توجه آگاهی 71%) در گروه آموزش شده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان از آموزش خودشفقت ورزی به عنوان روشی مؤثر در افزایش ادراک شایستگی و انعطاف پذیری روان شناختی در دختران بد سرپرست استفاده نمود.
تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افکار خودکشی و افزایش خود شفقت ورزی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۵۰)
147-154
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افکار خودکشی و افزایش خود شفقت ورزی در دانشجویان انجام شد. این مطالعه از طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور کرمانشاه که در نیم سال اول تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند . از جامعه آماری پژوهش 24 نفر که نمرات بالایی در افکارخودکشی و نمرات پایینی در شفقت ورزی کسب کردند، انتخاب و سپس در دو گروه 12 نفره به صورت تصادفی گمارده داده شدند. در پیش آزمون پرسشنامه های افکار خودکشی بک (1979) و خودشفقت ورزی نف و همکاران (2009) در هر دو گروه انجام شد و بعد از انجام آزمایش، مجدداً هر دو گروه در پس آزمون پرسشنامه های مربوطه را تکمیل کردند. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی طی 8 جلسه 2 ساعته به صورت هفتگی بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. گروه کنترل در این پژوهش درمانی دریافت نکرد. در انتها داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افکارخودکشی و افزایش خود شفقت ورزی دانشجویان مؤثر بوده است (01 / 0> P ). با توجه به یافته های پژوهش، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شیوه ی مؤثری برای جلوگیری از خودکشی و بالا بردن خود شفقت ورزی در دانشجویان است.
پیش بینی نگرش به داوطلبی براساس سبک های دلبستگی، همدلی و خود شفقت ورزی در افراد داوطلب و غیرداوطلب در فعالیت های مشارکت مردمی در دوره شیوع کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شیوع بیماری همه گیر کووید 19 و پیامدهای اجتماعی اقتصادی این همه گیری، فعالیت های داوطلبی و یاریگرانه بالأخص برای نیازمندان و جامعه در بحران شکل گرفت. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سبک های دلبستگی، همدلی و خودشفقت ورزی در پیش بینی نگرش به داوطلبی در دوران شیوع کووید 19 در جامعه ایران است. مطالعه حاضر در فروردین و اردیبهشت 1399 در ایران انجام شد. نمونه موردمطالعه (348 نفر) با روش نمونه گیری در دسترس از بین دو گروه داوطلب و غیرداوطلب انتخاب شدند و با مقیاس دلبستگی بزرگسال، مقیاس شفقت خود، مقیاس همدلی و مقیاس نگرش داوطلبی به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های اجتماعی و رایانامه مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج میزان مشارکت در زنان، افراد شاغل و گروه سنی 25-35 سال بیشتر بود. بین دو گروه داوطلب و غیرداوطلب در نگرش به داوطلبی، قضاوت درباره خود، انزوا، ذهن آگاهی، همانندسازی مفرط و سبک دلبستگی ایمن تفاوت معنی داری وجود داشت. ضرایب همبستگی نشان دهنده آن است که مهربانی با خود، اشتراکات انسانی، انزوا، ذهن آگاهی، همدلی شناختی و دلبستگی ایمن با نگرش داوطلبی دارای همبستگی مثبت معنادار و دلبستگی اضطرابی با نگرش داوطلبی همبستگی منفی معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که همدلی شناختی، همدلی هیجانی، سبک دلبستگی ایمن و ذهن آگاهی پیش بینی کننده نگرش داوطلبی است. می توان نتیجه گرفت که افراد داوطلب فعالیت های مشارکت های مردمی در دوره کووید 19 نگرش مثبتی به داوطلبی دارند و سبک دلبستگی ایمن تر و خودشفقت ورزی بیشتری نسبت به افراد غیرداوطلب دارند. به نظر می رسد همدلی قوی، سبک دلبستگی ایمن و ذهن آگاهی بالا، پیش نیازهای روان شناختی لازم برای اتخاذ نگرش مثبت به امور داوطلبانه است.
«حیای جنسی»، «خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند»؛ مقایسه زوجین متقاضی طلاق و عادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «حیای جنسی، خودشفقت ورزی» و «سبک های دلبستگی به خداوند» در «زوجین متقاضی طلاق» و «زوجین عادی» شهر گرگان انجام شد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پژوهش های علّی−مقایسه ای بود. از جامعه آماری زوجین متقاضی طلاق، 120 زوج با روش نمونه گیری در دسترس و از جامعه زوجین عادی 120 زوج به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های حیای جنسی−فرم خلاصه شده، خودشفقت ورزی−فرم کوتاه و سبک های دلبستگی به خداوند−فرم خلاصه شده تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مانوا استفاده شد. یافته ها نشان داد که زوجین متقاضی طلاق نسبت به زوجین عادی نمرات کمتری در آزمون حیای جنسی و سبک های دلبستگی به خداوند کسب کردند. بین دو گروه در مقیاس خودشفقت ورزی تفاوت معناداری به دست نیامد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود در مشاوره های پیش از ازدواج حیای جنسی و سبک دلبستگی به خداوند زوجین مورد ارزیابی قرار گیرد.
اثربخشی درمان خودشفقت ورزی بر پریشانی روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پسوریازیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری های پوستی همانند پسوریازیس، با ناتوانی های روان شناختی و اجتماعی قابل ملاحظه ای همراه هستند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان خود شفقت ورزی بر پریشانی روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی بیماران پوستی پسوریازیس بود که بین ماه های دی تا اسفند ۱۳۹۸ به مراکز درمانی پوستی در شهر تهران مراجعه نمودند. از این جامعه، ۴۰ نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش از هفت جلسه درمان خودشفقت ورزی برخوردار گردیدند، بااین حال گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه های پریشانی روان شناختی کسلر (۲۰۰۲) و کیفیت زندگی بریف (۱۹۹۶)، قبل و بعد از مداخلات آموزشی، به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بر روی کلیه افراد اجرا گردید. یافته های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و نرم افزار SPSS-۲۰ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج بیانگر این بود که درمان خودشفقت ورزی بر کاهش پریشانی روان شناختی و افزایش کیفیت زندگی در بیماران پوستی پسوریازیس به طور معناداری مؤثر بوده است (۰۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان خودشفقت ورزی، از طریق افزایش مهربانی نسبت به خود و دیگران و مدیریت احساسات، می تواند منجر به بهبود پریشانی روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران شود.
مقایسه اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و پایبندی با درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
103 - 117
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی، یکی از سخت ترین اختلال های اضطرابی در مقاومت به درمان است. بنابراین بکارگیری درمان تجربی فراتشخیصی یکپارچه نگر ضروری است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و پایبندی و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی با طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود که به روش نمونه گیری هدفمند در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای با پیگیری 2 ماهه بر روی 6 دانشجوی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی اجرا شد. برای مقایسه نتایج این دو الگوی درمانی از مقیاس اضطراب اجتماعی لیبویتز، مقیاس خود شفقت ورزی- فرم کوتاه ریس و همکاران، پرسشنامه انعطاف-پذیری پذیرش و عمل- نسخه دوم بوند و همکاران، و پرسشنامه زندگی ارزشمند ویلسون و همکاران استفاده شد. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های شش گانه کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه ماتریکس اکت میزان درصد بهبودی کلی پس از درمان در متغیر اضطراب اجتماعی 63.1%، متغیر انعطاف پذیری 66.6%، متغیر زندگی ارزشمند 62.5% و در متغیر خود شفقت ورزی، 68.5% و در گروه درمان شناختی رفتاری هافمن میزان درصد بهبودی کلی پس از درمان در متغیر اضطراب اجتماعی 61.2%، متغیر انعطاف پذیری 58.8%، متغیر زندگی ارزشمند 32.8% و در متغیر خود شفقت ورزی، 23.9% به دست آمد. نتیجه گیری: این پژوهش از اثربخشی بالاتر ماتریکس اکت در زندگی ارزشمند و خود شفقت-ورزی در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن در دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی حمایت می کند.
مقایسه اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت بر اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی بسیار ناتوان کننده است که به مختل شدن بسیاری از جنبه های زندگی، و در موارد شدید به کاهش کیفیت زندگی فرد منجر می شود. بنابراین بکارگیری درمان تجربی فراتشخیصی یکپارچه نگر ضروری می باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد و درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت بر اضطراب اجتماعی، انعطاف پذیری پذیرش و عمل، زندگی ارزشمند و شفقت به خود انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی با طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود که به روش نمونه گیری هدفمند در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای، با پیگیری2 ماهه بر روی 6 دانشجوی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی اجرا شد. برای مقایسه نتایج این دو الگوی درمانی یکپارچه نگر، از مقیاس اضطراب اجتماعی لیبویتز، هیمبرگ و همکاران، (1999)، پرسشنامه انعطاف پذیری پذیرش و عمل- نسخه دوم بوند، و همکاران (2011)، پرسشنامه زندگی ارزشمند ویلسون و همکاران (2010) و مقیاس خود شفقت ورزی- فرم کوتاه ریس و همکاران (2011)، استفاده شد. داده ها با روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های شش گانه کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش ماتریکس درمان پذیرش و تعهد و درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت در کاهش اضطراب اجتماعی (1.96->Z) و افزایش انعطاف پذیری پذیرش و عمل، خود شفقت ورزی و زندگی ارشمند در مرحله آخر درمان و مرحله پیگیری موثر و معنادار است (1.96Z>). همچنین نتایج این پژوهش در مرحله پیگیری نیز نشان دهنده تداوم اثربخشی و کارایی این دو مداخله یکپارچه نگر بر اختلال اضطراب اجتماعی بود. بحث و نتیجه گیری : این پژوهش از اثربخشی و کارایی بالینی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد و درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت در دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی حمایت می کند.
اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی شناختی بر ادراک اجتماعی تجرد و باور به دنیای عادلانه در دختران مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
121 - 140
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش خود شفقت ورزی بر ادراک اجتماعی تجرد و باور به دنیای عادلانه در دختران مجرد انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون به همراه گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل تمامی دختران مجرد 30 سال به بالای دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان بود، که 34 نفر به صورت داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 17 نفر) گمارده شدند. پرسشنامه های ادراک اجتماعی تجرد قانع عزآبادی و همکاران و باور به دنیای عادلانه ساتون و داگلاس اجرا گردید. برای گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت دو ماه آموزش اجرا شد اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. داده های به روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و تک متغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد، آموزش خود شفقت ورزی بر ادراک اجتماعی تجرد و باور به دنیای عادلانه در دختران مجرد مؤثر است. با توجه به افزایش سن ازدواج در دختران جامعه، می توان از آموزش خود شفقت ورزی برای بهبود سلامت روان این افراد استفاده کرد.
بررسی و مقایسه میزان اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی بر خودشفقت ورزی زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
244 - 261
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری در مقایسه با طرحواره درمانی بر خودشفقت ورزی زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: این پژوهش با روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود و جامعه آماری شامل زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع 2 بود که در بازه زمانی فروردین تا شهریور 1399 به انجمن دیابت جزیره کیش مراجعه نموده بودند که پس از غربالگری 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب و پس از همتاسازی در سه گروه درمان شناختی-رفتاری (15 نفر)، طرح واره درمانی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه شفقت به خود نف (2003) بود؛ در این پژوهش گروه درمانی شناختی-رفتاری به وسیله بسته درمانی لیهی (2004) و گروه طرحواره درمانی به وسیله بسته درمانی یانگ و همکاران (2006) به مدت هشت جلسه به مدت 90 دقیقه تحت درمان قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد گروه درمان شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی بر خودشفقت ورزی (70/10=F، 001/0=P) زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع دو موثر است؛ همچنین نتایج نشان داد گروه درمانی شناختی-رفتاری و طرحوراه درمانی بر مولفه های مهربانی با خود (54/4=F، 018/0=P)، قضاوت نسبت به خود (25/6=F، 005/0=P) و همانندسازی افراطی (45/3=F، 043/0=P) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است؛ همچنین نتایج آزمون تعقبی نشان داد بین نمرات گروه های شناختی-رفتاری و طرح واره درمانی در خودشفقت ورزی و مولفه های مهربانی با خود، قضاوت نسبت به خود و همانندسازی افراطی وجود ندارد (05/0 p>). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان نمود شفقت ورزی به خود بر اساس افکار و باورهای فرد در مورد خویش شکل می گیرد
نقش واسطه ای خود شفقت ورزی در رابطه بین تعهد اجتماعی و عزت نفس با سازگاری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای خود شفقت ورزی در رابطه بین تعهد اجتماعی و عزت نفس با سازگاری شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 480 نفر از کارکنان زن و مرد شاغل در اداره آموزش و پرورش منطقه 19 شهر تهران در سال 1399- 1398 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه های خودشفقت ورزی نف (2003)، تعهد اجتماعی کارول (1991)، عزت نفس روزنبرگ (1989) و سازگاری شغلی دیویس و لافتکوویس (1984) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرم افزار AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که تعهد اجتماعی دارای اثر مثبت مستقیم و معنی دار بر سازگاری شغلی است (01/0P<)، و خود شفقت ورزی نیز بر سازگاری شغلی اثر مستقیم و معنی دار دارد (01/0P<). هم چنین، اثر غیر مستقیم تعهد اجتماعی و عزت نفس بر سازگاری شغلی با واسطه خودشفقت ورزی معنی دار بود (01/0P<). با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود خود شفقت ورزی به عنوان یک برنامه آموزشی مورد توجه مشاوران و روان شناسان مدرسه قرار گیرد.
خود شفقت ورزی و انعطاف پذیری شناختی در افراد دارای نشانگان اختلال بد شکلی بدن
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تصویر بدنی منفی و پیامدهای رفتاری نامطلوب آن از نگرانی های مهم سلامت عمومی است و بررسی عوامل روانشناختی مؤثر در شکل گیری آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه خود شفقت ورزی و انعطاف پذیری شناختی در افراد با و بدون نشانگان اختلال بدشکلی بدن انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان و مردان ۱۸ تا ۴۰ ساله شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود که از این جامعه ۳۱ نفر به عنوان گروه نمونه دارای نشانگان اختلال بدشکلی بدن و ۳۱ نفر به عنوان گروه نمونه بدون نشانگان اختلال بدشکلی بدن به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اصلاح شده وسواس فکری- عملی ییل براون- اختلال بدشکلی بدن (۱۹۹۷)، مقیاس خود شفقت ورزی (۲۰۱۱) و سیاهه انعطاف پذیری شناختی (۲۰۱۰) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین نمرات خود شفقت ورزی (Eta=۰/۳۴، P=۰/۰۰۱، F=۳۱/۱۶) و انعطاف پذیری شناختی (Eta=۰/۱۸، P=۰/۰۰۱، F=۳۱/۲۴) به طور معناداری در گروه دارای نشانگان اختلال بدشکلی بدن پایین تر از گروه بدون نشانگان اختلال بدشکلی بدن بود و بین دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت مکانیسم های روانشناختی در علائم اختلال بدشکلی بدن تأکید دارد. این یافته ها نشان داد که روان درمانگران باید در زمان پیشگیری و درمان به ویژگی های روانشناختی خاص افراد دارای علائم اختلال بدشکلی بدن توجه اساسی داشته باشند.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: اختلال سوءمصرف مواد می تواند بسیاری از بیماران وابسته به مواد را به اختلالات روان شناختی ازجمله اضطراب و افسردگی مبتلا گرداند و باعث کاهش بهزیستی روان شناختی گردد. پژوهش حاضر باهدف اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده صورت پذیرفت. مواد و روش کار: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به مراکز درمان اعتیاد شهر تبریز در سال 1402 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند با در نظر داشتند ملاک های ورود و خروج انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه 90 دقیقه معنویت درمانی گروهی به قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و شفقت خود ریس و همکاران (2011). داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگه دارنده اثربخش است (50/0>p). بحث و نتیجه گیری: بنابراین در حیطه سلامت مربوط به افراد وابسته به مواد می توان مداخلات مبتنی بر معنویت را به منظور ارتقای سلامت روان این افراد مورداستفاده قرارداد، چراکه معنویت درمانی در این افراد می تواند برافزایش بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی مؤثر باشد.