زن در فرهنگ و هنر(پژوهش زنان)

زن در فرهنگ و هنر(پژوهش زنان)

زن در فرهنگ و هنر دوره 16 تابستان 1403 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

خوانش تطبیقی زنانه نویسی در رمان ذاکرة الجسد نوشته احلام مستغانمی و هرس نوشته نسیم مرعشی بر اساس بعد زبانی نظریه الین شوالتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الین شوالتر زنانه نویسی ذاکره الجسد هرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۶۱
در متن امروزه ایده ها و انگاره های فمینیستی، ابزار مناسبی برای بررسی میزان تأثیر رویکرد فمینیستی در ساختار اثر ادبی است. در این میان، نظریه ابعاد چهارگانه «الین شوالتر» منتقد نامور آمریکایی سده بیستم، این فرصت را برای نقد نوشتار زنانه اثر فراهم می سازد و با اتکا بر آن می توان جایگاه زنان را در آثار ادبی نویسندگان زن و مرد شناخت. از این رو پژوهش حاضر با رویکرد آمریکایی در ادبیات تطبیقی و روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر نظریه شوالتر، رمان ذاکره الجسد از احلام مستغانمی (الجزایری) و رمان هرس از نسیم مرعشی (ایرانی) را برای نقد نوشتار زنانه برگزیده و آن را بر پایه بعد زبانی از ابعاد چهارگانه الین شوالتر مطالعه می کند تا میزان کاربرد مؤلفه های زبانی زنانه و تعلق هرکدام از آثار به سنت های نوشتاری مشخص و شناخته شود. مطابق دستاوردهای تحقیق، هردو نویسنده در کاربرد مؤلفه های زبانی مطابق قواعد نوشتار زنانه عمل کرده اند و با اطمینان خاطر و با تکیه بر استقلال زنانه به نگارش اثر پرداخته و در نتیجه گفتمان زنانگی را تقویت کرده اند. از جهت تفاوت، میزان کاربرد برخی از عناصر زنانه مانند پرداختن به رنگ واژه ها، جزئی نگری در رمان مرعشی بیش از رمان مستغانمی است؛ زیرا با اینکه در رمان مستغانمی شخصیت اصلی زن است، شخصیت های مرد داستان نیز حضور و نقش فعالی دارند، اما رمان مرعشی زنانه صرف است. در هر دو رمان نشانه های اندکی از تلاش زنان برای برون رفت از سنت فمینیسم و ورود به سنت مؤنث دیده می شود.  
۲.

زنان و مصرف موسیقی رپ ناسزاگو (پژوهشی کیفی درباره دلالت های معنایی دختران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تتلو دختران هوادار صنعت موسیقی ناسزا نیهیلیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۹
ناسزاگویی به عنوان بارزترین ویژگی موسیقی عامه پسند رپ، شاخص های زبانی اجتماعی را در ادبیات افراد جامعه تغییر می دهد. هدف این پژوهش کشف و بررسی دلالت های ذهنی و معنایی دختران هوادار تتلو از گوش دادن به آهنگ های ناسزاگوی اوست که با روش کیفی و تکنیک نظریه زمینه ای و استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با 25 نفر از طرفداران تتلو (تتلیتی ها) انجام گرفته است. نمونه ها براساس نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. مصاحبه ها با رسیدن به اشباع نظری متوقف شد. مدل پارادایمی حاصل از تفسیر نظرات دختران هوادار نشان می دهد مقبولیت آهنگ های ناسزاگو در ارتباط با مجموعه ای از شرایط علی (بستر اجتماعی-فرهنگی، موقعیت های خاص، همذات پنداری، جذابیت تجربه زیسته هنرمند، مجوزنگرفتن و طردشدن از جامعه، پیشینه خانوادگی خواننده)، شرایط زمینه ای (فقر، بیکاری، انزوا، نداشتن سرگرمی) و شرایط مداخله گر (سلطه صنعت موسیقی، گروه همسالان) معنا می یابد. دختران با بهره گیری از راهبرد های عادی بودن ناسزا در سبک رپ و دلنشین بودن ناسزا، ناسزاگویی در موسیقی خیابانی را توجیه می کنند که از پیامدهای آن تخلیه انرژی، ایجاد گفتمان ناسزاگویی در ادبیات جامعه، عادی شدن ناسزاگویی به اطرافیان، تشدید ناسزاگویی در آهنگ های جدید و گرایش به نیهیلیسم است. هواداران، خود و خواننده را طردشده از جامعه و قربانی ظلم و تبعیض احساس می کنند و به دلیل اینکه در برابر تبعیض ها فاقد قدرت عمل هستند، به افراد درمانده و ضعیفی می مانند که صرفاً با ناسزاگویی قادر به ابراز خشمشان هستند. 
۳.

بررسی استعاره های جنسیتی مربوط به زن در داستان های تفسیری (مطالعه موردی: روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن استعاره جنسیتی روایت تفسیر قرآن کلیشه جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۳
استعاره به مثابه زبانی نمادین و غیرمستقیم، حامل معناهای افزوده و پنهان است. ردپای استعاره ها و کلیشه های جنسیتی را در روایت های تفسیری نیز می توان پی گرفت. در این پژوهش داستان های تفسیری سه تفسیر فارسی روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین مبنای کار قرار گرفت. در این مقاله ابتدا روایت هایی که از استعاره های جنسیتی استفاده کرده اند یا مضمون آن ها یادآور استعاره های جنسیتی است، انتخاب شد و سپس با روش تحلیل محتوای کیفی، بار ارزشی این استعاره ها و ارتباط آن ها با کلیشه های جنسیتی بررسی شد. استعاره هایی نظیر «عروس قرآن»، «امرأه کاعب»، «فراش»، «بیوت»، «عتبه» و «دنیا» نمونه هایی از استعاره های جنسیتی در این روایت ها است که برخی بار ارزشی مثبت و برخی بار منفی دارند. مهم ترین نتایج این تحقیق عبارت اند از اینکه اغلب استعاره های منفی درباره زن حول نقش زن به مثابه همسر یا شریک جنسی و با تأکید بر بعد جسمانی وی شکل گرفته است. این استعاره ها متأثر از کلیشه های جنسیتی رایجی است که بار منفی دارند. در نقطه مقابل، بیشتر استعاره های مثبت حول نقش مادری و صفاتی نظیر مهربانی، خلق، اصل و ابتدا در نقش مادری شکل گرفته اند. همچنین این پژوهش نشان می دهد پیکر زن در دو وجه «پیکر بهشتی» و «پیکر دوزخی» نمود یافته است که پیکر بهشتی زن نماد التذاذ کامل و بهره مندی است و پیکر دوزخی زن نماد فریبندگی، گناه، تمثل شیطان و زناکاری است. علی رغم تلاش شریعت در تقبیح نگرش های زن ستیزانه، رواج استعاره های جنسیتی درباره زنان در دوره های تاریخی مختلف، در میان مفسران تفاوت چشمگیری نداشته است.  
۴.

در جست وجوی زبان زنانه: مطالعه آثار هنرمندان زن ایرانی با الهام از تجربه های دوختن و بافتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوختن و بافتن زبان زنانه زنان هنرمند ایران کلاژهای بافتنی هنر زنان هنر معاصر ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۴
در بسیاری فرهنگ ها، بافندگی و نساجی به عنوان پیشه و صنعت، اغلب کار مردان و در قلمرو خانه، اغلب کار زنان بوده است. تمایز میان محل کار و خانه در دوران مدرن موجب تمایز میان دوزندگی حرفه ای مردان و بافتنی ها و سوزن دوزی های تفننی زنان شد. از نظر منتقدان فرهنگی، بافتنی ها و سوزن دوزی های زنان فقط نشانگر ذوق زنانه یا عشق به خانه نبود، بلکه نشانگر الگوهای تحمیل شده به زن خانه دار، مطیع و سازگار بود. هدف این مقاله پرداختن به آثار هنرمندان معاصر زن ایرانی است که با الهام از دوختن و بافتن، در جست وجوی زبان زنانه هستند. از این رو پرسش اصلی این است که هنرمندان زن هنرهای تجسمی، چگونه و با چه شیوه هایی بافتن و دوختن را به راهی برای جست وجوی زبان هویت زنانه تبدیل کرده اند. برای پاسخ به این پرسش با ترکیب روش های «تحلیل رویداد» و «تحلیل روند»، پنج نمایشگاه هنری «تجلی احساس»، «سو+زن»، «زنان می سازند»، «نخش» و «پرسبوک» مطالعه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تغییرات تجربه هنرمندان زن معاصر ایران طی سه دهه 1370 تا 1400 است. هنرمندان طی دهه 1370- به ویژه در رویداد هنری مخصوص زنان با عنوان «تجلی احساس»- دوختن و بافتن را به عنوان زنانگی مادرانه و مهارت زن در چارچوب کار خانگی و گاه سنتی و روستایی تصویر کردند، اما در پی تغییرات اجتماعی- فرهنگی دهه 1380 در رویدادهای هنری مانند نمایشگاه «سو+زن» و «زنان می سازند» و «پرسبوک» شاهد به کارگیری دوختن و بافتن همچون کنشی انتقادی و زبانی توسط هنرمندان زن برای بازاندیشی هویتی زنان در دهه 1380 و 1390 هستیم.
۵.

نازیسم و زنان: بازتاب گرایش های نازی درباره زنان در هفته نامه «نامه ایران باستان»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پهلوی اول تجدد تولید نسل زنان نازیسم نامه ایران باستا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۱
زنان در دوره مدرن بخشی از ابزار تبلیغات احزاب و جریان های سیاسی شدند. در برنامه نازیسیم آلمان و فاشیسم ایتالیا، زنان به عنوان ابزاری برای فرزندآوری و افزایش توان سیاسی-نظامی کشور مورد توجه قرار گرفتند. هم زمان با این رویدادها در اروپا، در برخی از نشریات ایران مانند هفته نامه «نامه ایران باستان» بهره گیری از زنان به عنوان ابزار تجدد و عاملی برای فرزندآوری و درنتیجه ایجاد حکومت نیرومند مرکزی مورد توجه قرار گرفت. پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که جایگاه زنان و وظایف اجتماعی آن ها در این نشریه چه بود و دیدگاه های آلمان نازی چگونه در آن بازتاب پیدا کرد. این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و برمبنای تحلیل محتوای هفته نامه «نامه ایران باستان» طی چهار سال انتشار آن صورت گرفت. این نشریه از سال 1933 هم زمان با روی کارآمدن هیتلر در آلمان، شروع به کار کرد و انتشار آن تا سال 1936 ادامه یافت. دستاورد پژوهش نشان می دهد که این نشریه هرچند نگاهی متجددانه به وضعیت زنان در جامعه دارد، در رویکردی آلمان گرایانه با جانبداری آشکار از فاشیسم می کوشد تا زنان را ابزاری مؤثر برای فرزندآوری و افزایش جمعیت و درنتیجه احیای شکوه باستانی ایران معرفی کند. برخلاف برداشت سنتی که از زن با عنوان حقارت آمیز «ضعیفه» یاد می شود و شأنی برای او در عرصه کار و فعالیت سیاسی-اجتماعی قائل نیست، در این برداشت، زن متجدد از لحاظ «آفرینش ملت» موجودی نیمه خدایی است که ضمن برداشتن حجاب و ورود به عرصه فعالیت اجتماعی و ورزش، باید به مهم ترین وظیفه خود یعنی فرزندآوری و تربیت آن برای برساخت دولت-ملت و «فضای حیاتی» اقدام کند.  
۶.

حجاب زن؛ کشاکش آرای مرتضی مطهری و قاسم امین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حجاب قاسم امین فمینیسم مرتضی مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۳۵
قاسم امین مصری از روشنفکرانی بود که با دو اثر تألیفی خود، منشأ تغییرات اجتماعی بسیاری در مصر و دیگر کشورهای اسلامی شد. هدف این پژوهش، کشف دیدگاه امین درمورد حجاب و حضور زن در جامعه و مقایسه این موارد با اندیشه مرتضی مطهری است. نظرات او در تقابل کامل با اندیشه مطهری در مسئله حجاب و حضور زن در اجتماع است. حجاب زنان شرقی را عامل پسرفت شرقیان می داند و معتقد است بی حجابی زنان غربی، عامل پیشرفت غربیان است. همچنین حجاب را عامل تحریک شهوت می داند. برای زنان چهار دوره تاریخی قائل است تا به رهایی کامل برسند. قاسم امین حجاب را زندان زن می داند. از دیدگاه او، حجاب مخصوص زنان پیامبر است. تمامی دیدگاه های مذکور توسط آثار مرتضی مطهری مقابله و پاسخ داده شده است. تأثیرپذیری امین از مدرنیته غربی و جایگاهی که غربیان برای زن متصور بودند انکارناپذیر است. وی از دریچه توسعه جنسیتی با تأکید بر آموزش زنان استدلال هایش را مطرح می کند و تنها راه نجات و رهایی را درآمیختن با تمدن غرب و رفع کامل حجاب می داند. در پژوهش پیش رو از روش مطالعه تطبیقی انتقادی استفاده شده است که به صورت کلی، این روش در چند محور انجام می پذیرد و درصدد پاسخ به پرسش های خرد و کلان و کشف میزان تطبیق پذیری است، همچنین این پژوهش به دنبال پاسخگویی به میزان انطباق دیدگاه امین و مطهری در مسئله حجاب و حضور زن در اجتماع، و کشف میزان تطبیق پذیری دیدگاه های امین بر مطهری در مسائل مورد نظر است.  
۷.

شمایل شناسی نقش مایه زن در دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیوارنگاره سقانفار شمایل شناسی کیجاتکیه بابل نقش مایه زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۱۵
سقانفارها بناهایی مربوط به دوره قاجارند که برخاسته از معماری بومی و آیینی مازندران هستند. در نقوش تصویری دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل، مضامین تصویری با محوریت زن به وفور دیده می شود. این پژوهش با هدف شناخت مضامین تصویری دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل و علل اهمیت نقش مایه زن و تحلیل بار معنایی این نقوش براساس رویکرد شمایل شناسی صورت گرفت. سؤالات پژوهش عبارت اند از: 1. چه مضامینی در دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل قابل مشاهده است؟ 2. دلایل ظهور و وفور نقش مایه زنانه در دیوارنگاره های سقانفار کیجاتکیه بابل چیست؟ 3. بار معنایی لایه های نقش مایه زن در سقانفار کیجاتکیه بابل براساس رویکرد شمایل شناسی چیست؟ این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. از هر تقسیم بندی نقوش سقانفارها به شیوه غیرتصادفی (حماسی، ماورایی، نمادین و فعالیت روزمره) یک تصویر شاخص با رویکرد شمایل شناسی تشریح شده است. مسئله بازتعریف نقش زن در جامعه، خانواده و عرصه هنر در دوران قاجار اوج گرفت. از سوی دیگر، تأثیر منطقه جغرافیایی و شیوه امرارمعاش، مفهوم جنسیت را در مناطق شمالی ایران متحول کرد. در ظهور نقش مایه زنان، عوامل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حائز اهمیت هستند. هم زمانی برهه تاریخی بنای تکیه با دوره قاجار، تغییرات بنیادین در روابط اجتماعی، سبک پوشش، جایگاه سیاسی و تعدد تصاویر زنان در دوره قاجار گویای پیوند مستقیم این نقوش با تحولات سیاسی-اجتماعی حاکم بر جامعه زمان خود است و تأثیرپذیری هنرمندان بومی در انعکاس از شرایط سیاسی و اجتماعی را در یک بافت تاریخی خاص روایت می کند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹