فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۶٬۲۸۱ مورد.
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
75 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه کیفی نگرش نوجوانان و جوانان دختر طرفدار محصولات سرگرمی کره جنوبی بود.جامعه آماری تمامی دختران طرفدار صنعت سرگرمی کره جنوبی در شهر تهران بود. نمونه آماری تا رسیدن به اشباع نظری 11 دختر نوجوان و جوان ۱۳ تا 22 ساله بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی بود و مصاحبه های نیمه ساختارمند مورد استفاده قرار گرفت. نتایج یافته های به دست آمده از این مطالعه نشان داد رسانه های نوین عامل تغییرات در نهاد های هویت ساز شده اند و رسانه ها عوامل معناساز هویتی را دستخوش تغییر نموده اند و تاثیر رسانه ها در شکل گیری هویت و نگرش دختران جوان و نوجوان در رابطه با نحوه تاثیر پذیری هویت آنان از صنعت سرگرمی کره جنوبی قابل توجه است. هم چنین طی مصاحبه های اکتشافی با شرکت کنندگان 5 مضمون اصلی و 24مضمون فرعی استخراج شد. مضامین استخراج شده شامل دوری از خویشتن و هویت ایرانی، نگرش منتقدانه در مورد وضعیت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جنسیتی در ایران، آرمانی پنداری، سرمشق گیری و احساس نزدیکی به هنرمندان صنعت سرگرمی کره جنوبی، تغییر سبک زندگی و شکل گیری هویت گروهی بود. یافته های این مطالعه می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار سیاست گذاران رسانه، متخصصان سلامت روان و جامعه شناسان قرار دهد تا در شکل گیری هویت و نگرش دختران نوجوان و جوان ایرانی موثر باشد.
گذار فرساینده: تفسیر زوجین درخواست دهنده طلاق از دخالت خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مداخله خانواده در زندگی مشترک زوجین یکی از مهم ترین علل طلاق است. هدف مطالعه حاضر دستیابی به تفسیر زوجین درخواست کننده طلاق از دخالت خانواده است. پژوهش با روش کیفی داده بنیاد و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از جوانان یزدی در شرف طلاق با تجربه دخالت خانواده و درگیری شدید انجام شد. نمونه گیری از نوع هدفمند و در دسترس بوده و جمع آوری داده ها تا زمان اشباع ادامه یافت. متن مصاحبه ها پیاده سازی شد و با کدگذاری داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت. هفت مقوله اصلی برساخته از داده-ها شامل استمرار وابستگی، خوشبختی خواهی والدین، تفاوت چند لایه، دخالت پذیری زوجین، مشورت سوگیرانه، برانگیختگی منفعلانه و تعهدپذیری نامتوازن استخراج شد و مقوله مرکزی «گذار فرساینده» نام گرفت که فهم و تفسیر زوجین جوان از دخالت خانواده را بازنمایی می کند. زوجین جوان در فرآیند زندگی مشترک و مستقل درگیر گذار فرساینده شده و نحوه مواجهه با این گذار، سرنوشت و کیفیت زندگی-شان را تحت تاثیر قرار می دهد. نتایج این مطالعه نشان داد که بررسی تجارب عمیق زوجین در شرف طلاق می تواند هم باعث افزایش آگاهی و توجه بیشتر افراد متخصص و حرفه های یاورانه در مشاوره، حمایت و یاری رساندن به زوجین کمک کننده باشد و هم درک زوجین و خانواده ها را از تاثیرات و زمینه های شکل گیری دخالت ها در راستای بهره گیری از راه کارهای مناسب فزونی بخشد.
رابطه نوع تجرد دختران با بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای احساس تنهایی رمانتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
112 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای احساس تنهایی عاشقانه در رابطه بین نوع تجرد (تجرد خودخواسته و ناخواسته) با بهزیستی روانشناختی دختران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین دختران مجرد بالای 40 سال شهر تهران نمونه-ای به تعداد 267 نفر (139 خودخواسته و 128 ناخواسته) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی بزرگسالان دیماتسو و همکاران (2004) بود. مدل پژوهش از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل آزمون شد نتایج نشان داد که احساس تنهایی عاشقانه نقش واسطه ای معنی داری بین نوع تجرد و بهزیستی روانشناختی ندارد(05/0<p). بنابر یافته های پژوهش حاضر، احساس تنهایی عاشقانه بر بهزیستی روانشناختی تاثیری ندارد و نمی تواند نقش واسطه ای در رابطه بین نوع تجرد و بهزیستی روانشناختی ایفا کند. بنابراین پیشنهاد می گردد در پژوهش های آتی نقش سایر متغیرهای مداخله کننده در این رابطه بررسی شود.
بررسی و تحلیل گفتمان اخبار خشونت خانگی در بستر رسانه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
111 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی گفتمان های ناشی از رواج اخبار خشونت خانگی در بستر رسانه های مجازی (اینستاگرام، تلگرام و واتساپ) در اجتماع است. پژوهش حاضر با روش تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است؛ نمونه پژوهش شامل 15 زن و مرد متأهل شهرستان خرم آباد بود که به روش هدفمند از بین افراد در دسترس با توجه به ملاک های رغبت برای شرکت در پژوهش، استفاده روزانه از رسانه های مجازی (حداقل 2ساعت در روز)، تحصیلات دانشگاهی و سلامت جسمانی و عقلانی در سال1400 انتخاب شدند. مصاحبه به صورت نیمه ساختاریافته و براساس محورهای نظریه لاکلا و موفه انجام شد. نتایج نشان می دهد که رواج اخبار خشونت خانگی در رسانه های مجازی، برآمدن گفتمان غالب ناامنی اجتماعی و از بین رفتن ارزش ها است؛ دال مرکزی شکل گرفته حول محور بی ثباتی و بی اعتمادی اجتماعی، قابل بحث است که با مضامین هم ارز، ساختار خود را شکل می دهد تا در نهایت هویت مخاطب حاضر در صحنه، هویتی بحران زده و تحت فشار ترسیم شود که گفتمان های حاکم بر او، به ضدیت و مخالفت با جهان بینی های ثابت و ارزشی وی می پردازند. راهبردهایی همچون، سواد رسانه ای، آگاهی از مسائل اجتماعی، افزایش تمایز یافتگی فردی و اجتماعی، استحکام پیوندهای اجتماعی و خانوادگی و کسب فلسفه مستحکم وجودی و ارزشی می تواند ساختار شکن گفتمان غالب باشد. در نتیجه می توان گفت که شناخت فرایند پیش رو و تلاش در گفتمان سازی های متقابل، متناسب با بافت فکری، فرهنگی و ارزشی جامعه ایرانی اسلامی، می تواند از گسترش آسیب های اجتماعی از جمله خشونت خانگی جلوگیری کند و سبب تحکیم ارزش های فردی و اجتماعی شود.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس بازسازی معنای سوگ؛ نسخه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
263 - 281
حوزههای تخصصی:
مقیاس معنای سوگ (GMRI)، مقیاسی پنج ماده ای است که برای اندازه-گیری معنای پس از سوگ در نظر گرفته شده است. این مقیاس توسط نیمیر و میلمن(2014) مورداستفاه و اعتبارسنجی شده است. با این حال این مقیاس تاکنون در جامعه ایرانی موردبررسی قرار نگرفته و روان سنجی نشده است. هدف از پژوهش حاضر در مرحله اول ترجمه این مقیاس از زبان انگلیسی به زبان فارسی و سپس تعیین ویژگی های روان سنجی آن در نمونه ایرانی بود. نمونه پژوهش شامل 215 نفر از زنان سوگوار در شهر اردبیل بود که به شیوه غیرتصادفی در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. بر اساس یافته ها، روایی صوری، محتوا و سازه نشان دهنده ی اعتبار و پایایی مناسب این ابزار بود. همچنین روایی همگرا (AVE>0/50)، برای این پرسشنامه تعیین و تایید شد. پایایی همسانی درونی مقیاس معنای سوگ با استفاده از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد و آلفای بین 77/0 تا 86/0 پایایی ابعاد این مقیاس را تایید کرد. علاوه بر این نتایج همبستگی مربوط به متغیرهای مطالعه نشان داد که مقیاس مقیاس معنای سوگ با مقیاس تجربه سوگ همبستگی معنی دار دارد (01/0p<). روی هم رفته نتایج پژوهش حاضر مبین آن بود که این مقیاس در نمونه ایرانی از ویژگی آماری مطلوبی برخوردار است و مخصوصاً می توان آن را در نمونه های ایرانی با اطمینان استفاده نمود.
بررسی تأثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اختلالات درون سازی شده و برون سازی شده کودکان سنین 8 تا 12 سال شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اختلالات درون سازی شده و برون سازی شده کودکان سنین 8 تا 12 سال شهر گرگان انجام شد. روش پژوهش اثربخشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان سنین 8 تا 12 سال ساکن شهر گرگان بودند. حجم نمونه در نرم افزار Stata برابر با 44 نمونه (22 نفر در هر گروه) تعیین شد. ابزار پژوهش پرسشنامه اختلال های رفتاری آخنباخ بود. گروه آزمایش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند، اما گروه کنترل تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و تحلیل واریانس یک متغیره توسط نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود اختلالات درون سازی شده و برون سازی شده کودکان سنین 8 تا 12 سال اثربخش است (05/0>p). نتایج حاکی از آن است که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به کاهش اختلالات درون سازی شده و برون سازی شده کودکان سنین 8 تا 12 سال می شود.
تحلیل مدل زیستی-روانی-اجتماعی بر بروز سندرم روده تحریک پذیر در زنان: یک مطالعه مروری
حوزههای تخصصی:
در دهه ی گذشته، سندرم روده تحریک پذیر (IBS) از یک اختلال حرکتی ، به یک بیماری پیچیده که عوامل مختلفی را در بر می گیرد، به خصوص در زنان تبدیل شده است.برخی از این عوامل عبارتند از افزایش حساسیت در اندام های داخلی، تغییر در ارتباط بین سیستم عصبی روده و سیستم عصبی مرکزی و همچنین عوامل روانی و اجتماعی. شواهد فزاینده ای وجود دارد که نشان می دهد سابقه سوء استفاده و رویدادهای استرس زای زندگی در ایجاد سندرم روده تحریک پذیر زنان نقش دارند. تحقیقات خوشه بندی IBS را با مکانیسم های یادگیری اجتماعی یا عوامل ژنتیکی توضیح داده اند. این مطالعه مروری با تمرکز بر بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر (IBS)و بر اساس مدل زیستی-روانی-اجتماعی ، باورهای سلامت، ورزش ،عوامل استرس زاو عوامل محیطی را بررسی می کند.
شناسایی عوامل فردی مؤثر بر موفقیت شغلی کارکنان زن دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش تعداد فارغ التحصیلان زن و تمایل آنان به حضور در نقش های اجتماعی، نیاز به شغل هایی متناسب با سطح تحصیلات آنان ضروری به نظر می رسد. موفقیت شغلی به عنوان یک مفهوم چندبعدی تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که شامل ویژگی های فردی، محیطی و سازمانی می شود. در این راستا، شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت شغلی می تواند به بهبود شرایط کاری و ارتقای توانمندی های کارکنان زن کمک کند. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر شناسایی عوامل فردی مؤثر بر موفقیت شغلی کارکنان زن در دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) بوده است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان زن دانشگاه بوده که با انجام سرشماری 100 نفره نظرسنجی شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای با 146 سؤال بود. در این پژوهش، از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی برای بررسی عوامل فردی مؤثر بر موفقیت شغلی کارکنان زن و شناخت متغیرهای مکنون و اطمینان از برازش داده ها با به کارگیری نرم افزارهای EXCEL، SPSS و PLS استفاده شده است. همچنین روایی همگرا و واگرا و نیز ضریب پایایی مرکب و آلفای کرونباخ به ترتیب برای تعیین روایی و پایایی استفاده شده اند. یافته های پژوهش از 74 پرسشنامه جمع آوری شده، نشان می دهد که بارهای عاملی برای تمامی متغیرهای مورد بررسی در سطح مطلوب (β > 0.5) قرار دارند و این نشان دهنده اعتبار و روایی سازه ها است. تحلیل ها نشان می دهد که وجدان، توافق، انگیزه شغلی، انگیزه خدمات دولتی، تعارض کار-خانواده، تعداد فرزندان و سن بر موفقیت شغلی تأثیر مثبت دارند. در مقابل، عواملی چون عزت نفس، گشودگی، برون گرایی، روان رنجوری، مردانگی، وضعیت تأهل، تحصیلات و تجربه تأثیری بر موفقیت شغلی ندارند. این نتایج به ویژه در زمینه مشاغل مدیریتی زنان در سازمان های مردسالارانه که تعداد کارکنان زن به نسبت مردان بسیار کم است، اهمیت دارد. لذا باید شرایط لازم برای کارکنان زن فراهم شود تا فرصت هایی برای تجربه وظایف کاری گوناگون به آنان داده شود. در نهایت، این تحقیق به عنوان یک منبع معتبر برای شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت شغلی کارکنان زن در دانشگاه ها می تواند مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اهمیت و جایگاه کارکنان در نظام دانشگاهی، نیاز به تدابیر لازم برای بهسازی مستمر و ارتقای توانمندی ها و قابلیت های علمی و مهارت های حرفه ای در دستور کار برنامه ریزان نظام آموزش عالی قرار دارد. این پژوهش می تواند به عنوان یک راهنما برای سیاست گذاران و مدیران دانشگاه ها در جهت بهبود شرایط کاری و ارتقای موفقیت شغلی کارکنان زن مورد استفاده قرار گیرد و به شناسایی و رفع موانع موجود در این زمینه کمک کند.
پیش بینی گرایش به یادگیری مادام العمر براساس فرهنگ دانشگاه و تاب آوری تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
71 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی گرایش به یادگیری مادام العمر براساس فرهنگ دانشگاه و تاب آوری تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر و نمونه پژوهش 350 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس یادگیری مادام العمر وتزل و همکاران(2010)، مقیاس فرهنگ دانشگاه هیگنز و ساد (1998)، مقیاس تاب آوری تحصیلی مارتین و مارش(2003) و خودکارآمدی تحصیلی مک ایلری و بانتینگ(2001) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب مسیر اثر فرهنگ دانشگاه به خودکارآمدی تحصیلی معنی دار نیست اما ضریب مسیر اثر فرهنگ دانشگاه به یادگیری مادام العمر معنی دار است و ضریب مسیر اثر تاب آوری تحصیلی به خودکارآمدی تحصیلی و یادگیری مادام العمر و ضریب مسیر خودکارآمدی تحصیلی و یادگیری مادام العمر معنی دار است. هم چنین، ضریب مسیر اثر غیرمستقیم فرهنگ دانشگاه به گرایش به یادگیری مادام العمر با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی معنی دار نیست اما ضریب مسیر غیرمستقیم تاب آوری تحصیلی به گرایش به یادگیری مادام العمر با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی معنی دار است. هم چنین مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود. در نهایت خودکارآمدی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین تاب آوری تحصیلی با یادگیری مادام العمر می تواند نقش مهمی را ایفا کند.
تأثیر مدل برنامه ریزی شده بر کیفیت حسابرسی با تأکید برمعیارهای رفتاری و هویت فرهنگی زنان حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مدل برنامه ریزی شده بر کیفیت حسابرسی با تأکید برمعیارهای رفتاری و هویت فرهنگی زنان حسابرس بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان حسابرس شاغل در موسسات حسابرسی بود. روش نمونه گیری پژوهش دردسترس بود و تعداد 350 نفر زنان حسابرس شاغل به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رفتار در جهت استفاده از هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی چن در سال( 2022)، پرسشنامه نگرش مقیمی (1397)، پرسشنامه هنجار ذهنی وانگ(2022)، پرسشنامه کنترل رفتاری ادراک شده حسابرسی جنسن(2021)، پرسشنامه قصد رفتاری داوتانس و دیماتولوس در سال (2017) و پرسشنامه هویت فرهنگی طاهری(1392 ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون ، تحلیل مسیر و از نرم افزارهای spss-26 و smart pls-4 استفاده شد. نتایج نشان داد که نگرش از طریق قصد رفتاری با میزان19/0- ، هنجار ذهنی از طریق قصد رفتاری با میزان 30/0 ، کنترل رفتاری ادراک شده حسابرسی از طریق قصد رفتاری با میزان 34/0 و هویت فرهنگی از طریق قصد رفتاری با میزان 62/0 به طور غیرمستقیم و رفتار در جهت هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی را پیش بینی می کند. هم چنین مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود. در نهایت زنان در نمونه مورد بررسی از نظر هنجار ذهنی، نگرش ،کنترل رفتاری ادراک شده حسابرسی، قصد رفتاری و هویت فرهنگی در موسسات حسابرسی نقش مهمی را ایفا می کنند و می توانند در جهت بهبود کیفیت حسابرسی گام مهمی را بردارند.
بررسی رابطه بین سقف شیشه ای و ارتقای شغلی کارکنان زن در واحدهای صنعتی شرکت سنگ آهن مرکزی بافق با نقش میانجی متغیر خود پنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
121 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سقف شیشه ای و ارتقای شغلی کارکنان زن در واحدهای صنعتی شرکت سنگ آهن مرکزی بافق با نقش میانجی متغیر خود پنداره می پردازد.
روش : ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته بوده است. در بررسی روایی پرسش نامه ها، از نظرات خبرگان و تحلیل عاملی استفاده شد و بررسی پایایی از طریق آلفای کرونباخ پایا بودن آنها را آشکار ساخت. پژوهش حاضر با توجه به هدف و روش اجرای آن، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری زنان شاغل در شرکت سنگ آهن مرکزی بافق (با احتساب دفاتر تهران و یزد و سه چاهون) انتخاب شد. برای پیش بینی حجم نمونه یک مطالعه مقدماتی بر روی 30 نفر انجام شد و سپس با استفاده از داده های بدست آمده و محاسبات آن حجم نمونه تعیین شد. سپس حجم نمونه این پژوهش بوسیله نرم افزار SPSS و پس از تحلیل مقدماتی محاسبات مربوط به متغیرهای پرسش نامه سقف شیشه ای ارتقای شغلی و خودپنداره 150 نفر تعیین شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته شامل 60 سوال و سه بخش پرسش نامه سقف شیشه ای، ارتقای شغلی و خودپنداره که در مقیاس پنج ارزشی لیکرت می باشد، استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل آزمون های معادلات ساختاری هم زمان در نرم افزار PLS نشان داد که مؤلفه های سقف شیشه ای، ارتقای شغلی و خودپنداره کارمندان زن دو به دو با هم وابستگی دارند و مشخص شد تأثیر سقف شیشه ای بر ارتقای شغلی از طریق متغیر میانجی خودپنداره از برازش خوبی برخوردار است و سقف شیشه ای تأثیری معکوس و معناداری بر ارتقای شغلی از طریق عنصر خودپنداره کارکنان زن دارد.
نتیجه گیری: پیشنهاد می شود مدیران شرکت سنگ آهن در محیط کاری خود، جو بازتری را برای کارمندان زن ایجاد کنند تا این کارکنان بتوانند آزادانه نظرات و پیشنهادات و همچنین توانایی های بالقوه خود را ارائه دهند و با کارکنان دیگر مقایسه شوند و تبادل نظر داشته باشند و از این توانایی های خود درجهت ارتقای جایگاه خود و سازمان بهره مند شوند. به منظور تثبیت سطح خودپنداره کارمندان زن در این شرکت توصیه می شود دوره های آموزشی روان شناسی برگزار شود تا بانوان شاغل نسبت به ضعف و قوت های خود و چگونگی تثبیت و ارتقای خودپنداره اطلاعات لازم را کسب کنند، تا در انجام وظایف محوله خود دچار مشکل و ناتوانی نگردند.
رابطه صفات فرهنگی- شخصیتی بانوان و اولویت در انتخاب سبک افزونه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
91 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، رابطه صفات فرهنگی - شخصیتی بانوان و اولویت در انتخاب سبک افزونه ها بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان 20 تا 35 ساله در دو محدوده نیمه شمالی و جنوبی شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 369 زن بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش تحلیلی- پیمایشی بود. برای جمع آوری داده ها از سیاهه(چک لیست) سبک افزونه ها و صفات شخصیتی استفاده شد. نتایج نشان داد که افراد با صفت برون گرایی از سبک کژوال به دلیل سادگی استقبال می کنند و اولویت دوم آن ها سبک کلاسیک است. و افراد با صفت توافق و سازگاری چون نمی خواهند از سنت ها فاصله بگیرند، با سبک کلاسیک و کژوال در اولویت های اولیه احساس راحتی بیشتری می کنند. افراد با صفت وظیفه شناسی بالا، سبک کلاسیک و رسمی، الویت اول وسبک رمانتیک اولویت دوم آن ها می باشد و به دلیل اهمیت نظم و اصول مشخص، استفاده از سبک آوانگارد در اولویت آخر قرار دارد. افراد با صفت روان رنجوری بالا، سبک کژوال را به دلیل راحتی در پوشش و رمانتیک را به سبب ظرافت بیشتر مورداستقبال آن هاست و افراد با صفت پذیرش تجربه های جدید سبک کژوال و وینتیج را انتخاب کردند. با توجه به یافته ها می توان گزارش کرد که جامعه و به ویژه بانوان و دختران توجه روز افزونی به استفاده از افزونه ها دارند.
مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار بر عملکرد خانواده در زوج های با خودافشاگری پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار بر عملکرد خانواده در زوج های با خودافشاگری پایین انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون باگروه آزمایش و گواه و پیگیری 3ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره غیردولتی شهرکرمانشاه درسال 1401-1402 بودند که میزان خودافشاگری پایین داشتند. ازمیان آنان 30 زوج به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده، به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین گردیدند (هرکدام 10 زوج). گروه آزمایش اول تحت درمان ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه (هشت جلسه زوجی 90 دقیقه ای و یک جلسه روزکامل) و گروه آزمایش دوم تحت مداخله هیجان مدار (نه جلسه زوجی 90 دقیقه ای) قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودافشاگری زناشویی وارینگ و همکاران (۱۹۹۸) و پرسشنامه عملکردخانواده تاویتی ان و همکاران (1987) بود. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هردو مداخله موجب بهبود عملکردخانواده گردیده (01/0p<) و این اثر درطول دوره پیگیری نیز حفظ شده است. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین درمان ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار تفاوت معنی داری دربهبود عملکردخانواده وجودندارد. باتوجه به نتایج پژوهش توصیه می شود مشاوران از هردو رویکرد به عنوان روش درمانی مؤثر درجهت کمک به بهبود روابط زوجین و خانواده استفاده نمایند.
شیوه نمایش زنان در شش مرقع قاجاری (از منظر آرایش، پوشش، زیورآلات و پیکربندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
41 - 59
حوزههای تخصصی:
در طول افزون بر یکصد و بیست سال حکومت قاجاریان، دو دوره هنری قابل بازیابی است که اولی با عصر فتحعلی شاه و دومی با عهد ناصرالدین شاه شناخته می شود. پیش تر بررسی هنر دوران، بیشتر با نظر به نقاشی های بزرگ انجام شده است. هدف این مقاله، مقایسه شیوه بازنمایی زنان در شش مرقع قاجاری است که سه نسخه از آن ها به دوره اول و سه نسخه دیگر به دوره دوم تعلق دارد. با این نگاه، پرسش آن است که چگونه می توان با مقایسه شیوه آرایش، پوشش، زیورآلات و پیکربندی زنان در شش مرقع قاجاری، شباهت ها و تفاوت های مربوط به نمایش ایشان را در قالب سبک های نقاشی قاجاری تبیین کرد. نتیجه این پژوهش تاریخی به شیوه تحلیلی-تطبیقی و با نمونه گیری هدفمند دوازده نگاره از شش نسخه مرقع قاجاری نشان داد آرایش، پوشش و زیورآلات و به همین نسبت بازنمایی زنان در هریک از تصاویر، وام دار سبک و شیوه هنری زمانه است. به همین جهت در دوره اول، جنبه تجملی و تصنعی بیشتری دارد، اما در دوره دوم، کیفیت طبیعت گرایانه به خود گرفته است؛ چنان که در این دوره حتی در فضای بیرونی تصویر شده و نمود زنان کوچه و بازار در سنین سالخوردگی است. درباره پیکربندی نیز هرچند اندازه اندام بانوان در دوره دوم حقیقی تر می نماید، اما فضاسازی در هر دو دوره متقدم و متأخر، همچنان بی توجهی نقاش به محیط پیرامون را نشان می دهد و حداکثر به تجسم چند ترنج، فرش و مخده خلاصه می شود؛ به طوری که مانند مرقعات تصویری دوره اول، مخاطب فضای نامشخصی از اندرون یا بیرون متصور خواهد شد.
نقش زن در رقص قاسم آبادی با تأکید بر آیین شالی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
133 - 150
حوزههای تخصصی:
سهم بیشتر نیروی کار مرتبط با شالی کاری در استان گیلان، مربوط به زنان روستایی است که از دانش تجربی زیادی در حیطه کاری خود برخوردارند و از این رو حضور آن ها اهمیت ویژه ای دارد. زنان آداب شالی کاری یعنی کاشت، داشت و برداشت را در آیین های نمایشی مانند رقص قاسم آبادی نشان می دهند که علاوه بر جذابیت بصری، بیانگر پیوند معنوی و اسطوره ای با طبیعت هستند. بر همین اساس پرسش پژوهش حاضر در راستای نقش شاخص زنان در رقص قاسم آبادی و اجرای آداب شالی کاری مطرح شده و هدف از آن پاسخ به اهمیت حضور زنان در رقص قاسم آبادی براساس آیین شالی کاری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش مردم نگاری در منطقه، مشاهده، مصاحبه، ثبت و ضبط اطلاعات انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد زنان در رقص قاسم آبادی به کمک انواع مهارت های یدی، قواعد شالی کاری و سپاسگزاری از برکات آن را نمایش می دهند. به عبارتی، رقص قاسم آبادی آینه تنوع فرهنگی و اندیشه های انسانی است. زنان در قالبی شاد، مفهوم الگوهای حرکت در شالی کاری را نشان می دهند و به همین دلیل این مفاهیم جایگاه اسطوره ای پیدا می کنند. از این رو به عنوان یک الهه مادر همتای ایزدبانوی اَناهیتا، مادر انسان و مادر زمین محسوب می شوند و مورد پرستش قرار می گیرند. به عبارت دیگر، تداوم و تمدید حیات و زنده بودن نقش زنان در ناخودآگاه آدمی به منظور انتقال برکت بخشی، پیونددهندگی و شفابخشی تجسم می شود.
تصویرسازی زنان در آثار شکسپیر در عصر ویکتوریا: گراوور فلز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
543 - 565
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی در بررسی نسخه هایی مصور از آثار شکسپیر داشته که تصاویرشان از گراوور فلز به چاپ رسیده بودند تا تعیین کننده ترین عواملی که بر نحوه درک شخصیت های زن در نمایشنامه تأثیر می گذارند را بیابد و به این سوال پاسخ دهد که «شاخصه ی تصویرسازی ویکتوریایی زنان در ویراست های شکسپیر چه بوده است؟». از آنجایی که انواع پیشرفته ی گراوور همچون گراوور فولاد، گراوور طرح کلی، گراوور نقطه چینی، داگوئروتایپ و فتوگراوور از تکنیک های اصلی بازتولید تصاویر در دوره ویکتوریا به شمار می رفتند، نشان دادن زنان شکسپیر به عنوان پیرامتن های زیباشناختی نسخه های چاپ شده ی قرن نوزدهم، انتخابی هنری بود که لایه ای از جذابیت غیر متنی را به نمایشنامه ها اضافه کرده و کیفیت خوانش و درک هرمنوتیکی مخاطب از کاراکترها را بهبود می بخشید. به دیگر سخن، هنرمندان با به تصویر کشیدن قهرمانان زن شکسپیر به شیوه های بصری جذاب، به دنبال تأکید بر زیبایی، قدرت و پیچیدگی آن ها بودند. لذا تصاویر در این نسخه ها به خوانندگان امکان تفسیر غنی تری از کاراکترها ارائه داده و به طور بالقوه بر درکشان از شخصیت های نمایشنامه تأثیر می گذاشتند. همچنین در این عصر، تصاویر از تاکید بر ارتباط مفهومی و معناشناختی تصاویر زنان با متن که در قرن هجده رایج بود، به صرفا بازنمایی زیبایی زنان رسید. شایان ذکر است که برای توصیف کامل این روند، بر نظریات ویلیام جان توماس میچل در مورد اهمیت نمایش بصری متن های ادبی تکیه خواهد شد.
تبیین نظریه عقد بودن فرزندخواندگی و آثار آن با تأکید بر قانون جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرزندخواندگی نهادی است با سابقه ای دیرینه که پیش از اسلام در ایران نیز وجود داشته و بعد از ظهور اسلام با تغییراتی توسط قرآن و سنت امضاء شده است. از آن جایی که احکام، آثار و ضمانت اجرای قوانین فرزندخواندگی بر اساس ماهیت آن معلوم می گردد، بحث ماهیت فرزندخواندگی جایگاه مهمی در نهادهای حقوقی دارد. اعمال و اجرای بسیاری از قوانین حقوقی منوط به وضعیت حقوقی فرزندخواندگی است. درباره ی ماهیت فرزندخواندگی نظرات متعددی اظهار شده، برخی آن را ایقاع دانسته و برخی صرف یک رابطه ی حقوقی به حکم دادگاه می دانند. اگر فرزندخواندگی تعهد اخلاقی، امانت و عقد یا نهاد دیگری باشد، احکام و آثار آن نیز متفاوت خواهد بود. لذا این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه کتابخانه ای به این مبحث پرداخته است. با توجه به پیشینه تاریخی و ادله ای مانند سیره عقلا، عدم ولایت بر دیگری و... که در مقاله به صورت تفصیلی بیان شده، این نتیجه به دست می آید که فرزندخواندگی یک عقد است و نه ایقاع یا صرف حکم دادگاه و....چرا که نیازمند اراده ای دوطرفه است. مفسران قرآن نیز این نهاد را عقد تلقی نموده اند. فرزندخواندگی عقدی تشریفاتی، مبتنی بر مصلحت فرزندخوانده و لازم الاجراست و طبق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست حقوق و تکالیفی را برای طرفین ایجاد می کند. از جمله وظایفی که برای سرپرست مقرر شده تأمین مالی آینده ، پرداخت هزینه های زندگی، تربیت و نگهداری از فرزندخوانده است و فرزندخوانده نیز ملزم به رعایت احترام و اطاعت از سرپرست خود است.
بررسی نقش خانواده های مبدأ در ثبات یا عدم ثبات روابط زوجین: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش خانواده های مبدأ در ثبات یا عدم ثبات روابط زوجین انجام شد. این پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری شامل زوجین ساکن در منطقه شمال غربی شهر تهران در سال 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، حجم نمونه با دوازده نفر از زوجین به اشباع نظری رسید. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری، کدگذاری و تحلیل شد. مقایسه متوالی مفاهیم استخراج شده در کدگذاری باز، به 134 مؤلفه در کدگذاری محوری و 27 مقوله اصلی در کدگذاری گزینشی منتج شد. یافته ها نشان داد، الگوی پارادایمی دارای پدیده مرکزی رعایت و عدم رعایت حریم خصوصی و مرزبندی است. شرایط علی، حساسیت به میزان بیان مسائل خصوصی ، رعایت مرزبندی و میزان استقلال یافتگی از خانواده را شامل می شود و شرایط مداخله گر شامل تفاوت، دخالت، عدم حمایت و بی احترامی است. با توجه به یافته ها می توان گفت رعایت حریم خصوصی، توجه به مرزها و استفاده از راهکارهایی مانند سازگاری، عدم مداخله، ارزیابی و حل مشکل توسط خانواده های مبدأ، موجب ثبات در روابط زوجین می شود. اما عدم توجه به موارد فوق توسط خانواده های مبدأ، بی ثباتی در روابط زوجین را به دنبال خواهد داشت.
بررسی نقش ابعاد ناسازگاری و غفلت والدگری بر خودمراقبتی و خودکارامدی مادری: نمونه زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
157 - 184
حوزههای تخصصی:
باور یک مادر به توانمندی او در سازمان دهی و اجرای مجموعه تکالیف و مسئولیت های مادری، خودکارامدی مادری خوانده می شود که بر کنش های مادرانه اثرگذار است. پژوهش حاضر قصد دارد نقش ابعاد تجارب کودکی مراقبت را بر خودکارامدی مادری از طریق خودمراقبتی بیازماید. از این رو، 180 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به چهار مرکز بهداشت شهر اهواز به شیوه نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه تجربه ی کودکی مراقبت و سوء استفاده، مقیاس خودمراقبتی آگاهانه و خرده مقیاس شایستگی والدگری را تکمیل نمودند. روش های تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، همبستگی و تحلیل مسیر بودند. یافته ها نشان داد که ابعاد مادر غافل (21/0- =) و مادر ناسازگار (22/0- =) به طور مستقیم با خودکارامدی مادری در رابطه بودند. تحلیل رابطه میانجی نیز نشان داد که دو مسیر غیرمستقیم مادر غافل و پدر غافل با خودکارامدی مادری از طریق خودمراقبتی به عنوان میانجی رابطه داشتند. در نتیجه، تلاش در جهت ارتقای ابعاد خودمراقبتی در زنان باردار می تواند یک نقش جبرانی برای نقایص مراقبتی دوران کودکی زنان داشته باشد و حتی بر خودکارامدی مادری آنان موثر باشد.
بررسی تحلیلی- انتقادی اثر اعسار زوج بر حق امتناع زوجه از تمکین در قانون احوال شخصیه اهل تشیع افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
125 - 145
حوزههای تخصصی:
حق حبس زوجه یکی از ضمانت های اجراهای مهریه است که اهمیت قابل توجهی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مفهوم حق حبس و شرایط اجرای آن، اعسار زوج و تأثیر آن در سقوط یا عدم سقوط حق حبس زوجه و همچنین اثر تقسیط مهر بر حق حبس در قانون احوال شخصیه اهل تشیع افغانستان به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که استفاده از حق حبس، منوط به تحقق دو شرط است که عبارتند از: حال بودن مهریه و عدم تمکین اختیاری. به نظر می رسد این موضوع که براساس بند ۲ ماده ۱۰۶ قانون احوال شخصیه اهل تشیع افغانستان، حق حبس زوجه حتی درصورت اعسار زوج و تقسیط مهریه تا پرداخت کامل آن محفوظ دانسته شده است، با اصل عدالت و انصاف سازگار نیست و پیامدهای منفی زیادی به همراه دارد. براین اساس، پیشنهاد می شود ماده فوق بازنگری و اصلاح و برای روشن شدن ابهام های موجود در این موضوع، چند بند دیگر مطابق بند های پیشنهادی وضع شود.